هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۵:۲۸ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵

پاتريشيا استيمپسن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۲ جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۵۴ جمعه ۱۴ تیر ۱۳۸۷
از there isn't any answer
گروه:
کاربران عضو
پیام: 157
آفلاین
جواب سوال1(10 امتياز):در روزگاران قديم يك جادوگر باهوش كه خيلي عصباني و بد دهن بود زندگي مي كرد اودر قديم استاد درس معجون سازي در مدرسه هاگوارتز بودو حال در خانه خود در يك محله ماگل نشين زندگي مي كرد يكشب او به تخت خوابش رفت و خوابيدناگهان او صداي عجيبي ماندن تركاندن يك بمب راشنيدو از خواب پريد او متوجه شد لامپ چراغ خوابش شكسته است و رفت تا يك لامپ جديد و جارو بياورد وقتي برگشت در راهرو متوجه سوزي عجيب وسرد شد او دنبال منبع اين سرما مي گشت كه با يك صداي ترق در جايش خشكش زد يك نفر با چوب بيسيبال چراغ هاي راهرو را يكي پس از ديگري ميشكست او برگشت تا چهره ي آن فرد را ببيند اما به دليل تاريكي بيش از حد چيزي نديد او حتي نمي توانست از سر جايش تكان بخورد يك نفر با او بازي مي كرد او با لباس سفيد خود مدام از اين طرف به آن طرف مي رفت و خنده هاي عجيب بلندي سر مي داد تا اينكه با يك ضربه كاري چوب بيسبال خودرابرسرپيرمردفرودآورد وقتي پيرمردبهوش آمدمتوجه شد در زيرزمين خانه خود است آن فرد سفيد پوش جلو آمد بله او يك زن بود و به پيرمردگفت:من از كارهاي تو خبر دارم وميدانم كه زندگي ات به بي كاري و بدخلقي گذشته اكنون وقت مرگ تو فرا رسيده است اما،پيرمرد:اما چي؟،
"بله،اما من به تو يك شانس ميدهم تو1ساعت فرصت داري تا كاري كني كه با يك معجون، شادي براي چند ساعت بر تو غلبه كند."پيرمرد بدون درنگ مشغول آماده كردن معجون شد و وقتي تمام شدآن را به زن نشان داد زن دستش را بسوي معجون تكان دادوانگارچيزي راديده باشد يكه خوردوروبه پيرمردگفت:مرهبا حال تو را آزاد ميكنم ولي تو موظفي كه صبح از اين معجون بنوشيوبعد همه جا تاريك شدصبح كه پيرمردبيدارشدفكركردهمه چيزراخواب ديده ولي معجون نارنجي رنگ ديشب روي ميز بود و او به قولش عمل كرد.
جواب سوال2(10امتياز):1.ممكنه كه شما سر كار باشيد ورئيس شما از كارتان راضي نباشد و حتي بخواهد شما را اخراج كند آنوقت شما با هركلمه حرف او به خنده مي اوفتيدو بعد اخراجو بدبختي.2.ممكنه كه همسر شما با شما شروع به صحبت كردن بكند و شما باهركلمه حرف او به خنديدن بيفتيد شايد او از كسي گله كند و شما به او بخنديدو او عصباني شود و شما را تهديد كندو شما هي بخنديد آنوقت طلاق و هزار جور دردسر.3.ممكنه كه توي بانك باشيد ويهو يه دزد بياد و گروگان بگيره اونوقت شما به حرف هاي او هي بخنديدو او شما را تهديد به مرگ بكندو شما باز هم بخنديدو او شليك كند آْنوقت شما مي ميريد البته چيزهاي ديگه اي هم هست كه من حداقل 3موردشو گفتم اميدوارم پروفسور راضي باشدالبته همه اين ها به دليل مصرف زياد بوده ها!
جواب سوال3(10امتياز):حالا ديگه ميريد روي تخته فحش مي نويسيد بعدم اعتراف نمي كنيد استرجس:كاري ميكنم كه اخراجت كنندشكايت مي كنم،بقيه هم تعييدش ميكنند. بليز: راست ميگين؟همه:بله.بليز:بله كوفت الان نشونتون ميدم يهو هدي ميگه پشتتونو بليز رو به پشتش ميكنه و هدي با بالاش از پرواز ميكنه و از پنجره ميره بيرون يهو بليز ميگه مينيمم هروساگ يهو هدي جزقاله ميشه و ميفته روي زمين بليز ، بعد بليز ميگه حالا نوبت شماست استرجسو چارلي ميگن نه نه خواهش ميكنيم غلط كرديم ما تسليميم بليز ميگه ديگه نميتونم تحمل كنم خون جلوي چشممو گرفته خيلي خب باشه پشتتونو بكنيد به من و بعد به هر كدوم 30 تا شلاق ميزنه كه هيچ كدومشون نمي تونند تا يه هفته راه برن بعد روي پشتشون مي نويسه:Iam mad ،hit me


بودن يا نبودن مسئله اينست. آيا شرافتمندانه تر است كه ضمير انسان تير طالع شوم ر


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۲:۲۸ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
جلسه هشتم

همه بچه ها در کلاس نشسته بودند و منتظر ورود اعجاب انگیز پروفسور زابینی بودند و در همین حال و احوالات صدای وزوزهای مشکوکی در سرتاسر کلاس پیچیده بود .
- یعنی این دفعه چطوری میاد ؟
- من که میگم حتما مرده !
- ایول پس صلوات بفرستید !
- علاف کردید ما را !!!
در همون لحظه صدای ترمز شدیدی از بیرون پنجره شنیده شده به همین دلیل همه بچه ها با سر میرند تو پنجره که ببینند چی شده که البته طی این عملیات شهادت طلبانه عده ای از بچه ها از پنجره به بیرون پرتاب شده و جان به جان افرین تسلیم میکنند !
بلیز زابینی از یه پیکان گوجه ایه جوانان پیاده شد و در حالی که دستاشو توی جیبش برده بود میگه :
- چقدر میشه آقا !
- قابل شما رو نداره !
- نه جون من بگو !
- نه نمیگم !
- خوب نگو بای بای!
- کجای میری بابا تعارف بود میشه ده گالیون !
بلیز دست میکنه توی جیب کناریش سپس توی جیب پشتیش بعد توی جیب جلوییش بعد توی جیب خود راننده هه تا اینکه ...
بلیز : ببخشید من کیف پولمو جا گذاشتم میشه این دفعه با من حساب نکنید ؟
یارو : البته که میشه یه لحظه بیا اینجا جیگر !
بلیز : کجا ؟
یارو : اینجا !

یک ربع بعد !

دوربین روی چشم کبود بلیز زوم کرده سپس آروم میاد عقب تمام صورت بلیز رو نشون میده که در اثر ضربات پی در پی آقای راننده به شکل ژتون درومده بود ( چه ربطی داشت؟ )
هدی : اقا خدا بد نده ؟ دارین میمیرین ایشالله ؟
ققی : اگر دارین میمیرین تعارف نکنید ها برید خودمون هستیم !
همه : راست میگه راست میگه !
بلیز

مدتی بعد !

کمی حال بلیز جا اومده و حالا میخواد به این ملت غیور درس بده !
بلیز : خوب درس امروز ما معجون شادی بخشه !
بلیز : با چوبدستیش چند ضربه به تخته میزنه تا نوشته های مربوط به درس آن روزشون بر روی تخته ظاهر بشه ! اما در کمال تعجب متوجه خنده بچه ها میشه به همین دلیل بر میگرده تا نوشته های روی تخته رو بخونه !
بلیز : هیییییی !
بر روی تخته انواع فحش های بیناموسی نوشته شده بود از جمله فحش هایی که به خواهر مادر بلیز مربوط میشد !
بلیز : کدوم بی ناموسی این فحش ها رو پای تخته نوشته ؟ خودش خودشو معرفی کنه !
بچه ها : ما نمیدونیم ! :no:
بلیز : پس مجبورم به زور متوسل بشم ! گومبا گومبا گومبا ! ( خشم بلیز )

یک ربع بعد :

بلیز با وجود شکنجه های بسیاری که کرده بود اما نتوانسته بود عاملین این کار آستکبارانه را که پیش بینی میشد اسرائیل هم در ان دست داشته پیدا کنه . به همین دلیل خسته شده و ترجیح داده درس خود را ادامه بده !

درس آن روز :

معجون شادی بخش یکی از گونه های مفید معجون ها میباشد که بر احساسات افراد تاثیر میگذارد . هر کس که از این معجون استفاده کند برای مدتی حدودا سه ساعت بسیار خوشحال میباشد و تفریبا هیچ چیز نمیتواند او را ناراحت کند و تمام اتفاقاتی که در دور اطراف وی رخ میدهد از نظر او بسیار مسخره میباشد .

این معجون هم مانند بعضی دیگر از معجون ها اینجور نیست که هر چقدر ما مقدار بیشتری از آن بنوشیم مدت زمان بیشتری شاد و شنگول بمونیم . بلکه هر چقدر بیشتر از آن بنوشیم در همون ساعت خاص تاثیر بیشتری بر روی ما میزارد .

البته این معجون ضررهایی هم دارد . به همین دلیل ما باید سعی کنیم از آن کم استفاده میکنیم و اگر استفاده میکنیم حتما برای این کار دلیل داشته باشیم . معمولا کسانی از این معجون استفاده میکنند که یک روز را بسیار مهم میدانند و نمیخواهند هیچ چیزی آن روزشونو خراب کنه مثل جشن عروسی ها و غیره !


بلیز به ساعتش نگاهی انداخت گفت :
- خوب باقی کلاس رو با توجه به دستور العملی که در صفحه 342 کتابتون داده شده این معجون رو بسازید . اما و اما .... !
بلیز یه چهار پایه گذاشت و ازش رفت بالا و یه دوربین مدار بسته رو برداشت و آورد پایین !
ملت
بلیز : حالا ببینیم کیا این حرفهای بی ناموسی رو روی تخته نوشتن . فکر کردید کلاس من خونه عمو دومبوله هر غلطی که میخواید میکنید !
بلیز این رو گفت و مشغول بررسی فیلمهای گرفته شده شد .

چند لحظه بعد !

بلیز : نتیجه نهایی ! کسانی که در این مدت در پای تخته دیده شدند و داشتند چیزهایی مینوشتند ! هدویگ ، استرجس ، چارلی ویزلی ! زود همتون بیایید اینجا ! بووووهاهاهاها !
مجرمین

-------------------------

تکالیف جلسه آینده :
1- تاریخچه کشف معجون شادی آور رو بنویسید . ( 10 امتیاز )
2- ضرر های این معجون را که در اثر استفاده دراز مدت پدید میایند بر شمارید و توضیح دهید ( 10 امتیاز )
3- بگید بلیز چه بلایی سر استرجس و چارلی و هدی میارد . هر چی فجیع تر بهتر ( 10 امتیاز )




Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۶:۳۹ پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۵

چارلی ویزلی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۰ دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۱:۰۶ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲
از دوستان جانی مشکل توان بریدن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 377
آفلاین
1- در مورد معجون فلیکس فلیسیس یا معجون خوش شانسی هر چه میدونید بنویسید .( 10 نمره )
این معجون فرد مصرف کننده را خوش شانس می کنه.درست کردنش بی اندازه سخت و پردردسره . اگر به مقدار زیاد مصرف بشه منجر به سرگیجه بی پروایی و اعتماد به نفس افراطی می شه. مقدار زیادش سمیه. یک قاشق غذا خوری یا یک بطری کوچک آن 24 ساعت خوش شانسی میاره. استفاده از اون در مسابقات انتخابات و امتحانات ممنوعه.

2- اگر ما بخواهیم از معجون فلیکس فلیسیس یه معجون کشنده درست کنیم باید کدام یک از موارد زیر را بهش اضافه کنید . با دلیل توضیح دهید .( 10 نمره )
الف) اسید سولفوریک
ب) ماگما
ج ) سیم سرور
د ) همه موارد
اسید سولفوریک یا جوهر گوگرد به دلیل خاصیت اسید بودن و همجنین داشتن هیدروژن مرگبار تر می شود زیرا اگر هیدروژن با فلیکس فلیس ترکیب شود سمی مرگبار تولید میکند. ( ولی اگه دلیل غیر علمی بخواین هیچ چیز جای سیم سرور رو نمی گیره!!)

3- در ادامه نمایشنامه بالا ممکن است چه بلایی سر بلیز بیاید ؟میتونید به صورت نمایشنامه بنویسید . ( 5 نمره )
عله : بلیز تا اون روی کبیرم بالا نیومده مثل بچه ی آدم بزن به چاک.
بلیز : عله کبیر یه خواهشی ازت داشتم .
عله با تکون دادن سر می گه : بوگو
بلیز : می تونم درس امروزرو برات توضیح بدم؟ خواهش می کنم !! تو که دوست نداری من عقده ای بشم؟
عله : نچ!!
و عله بعد از گفتن این حرف بلیز را غیب و در کلاس طلسمات و ورد های جادویی ظاهر می کند.
بلیز یهو وسط کلاس ظاهر می شه و دراکو و آنیتا رو می بینه.
دراکو و آنیتا : :bigkiss:
آنیتا : اوی
دراکو در حالی که آستین هایش را بالا می زند و به بلیز نزدیک می شود: تو این جا چی کار می کنی؟
بلیز : دراکو ..من...م...ن
دراکو : ساکت برو بیرون .. اما نه!! صبر کن ..کرووشیو!!
بلیز بعد از تحمل درد بسیار از کلاس بیرون می ره و توی یک کلاس دیگه غش می کنه.
عله : تو که هنوز این جایی !! مثل این که باید ادبت کنم!! کروشیو
و این بود سرنوشت بلیز بیچاره که وقتی چشم های خود را باز کرد بالای سر خود فرشته ای زیبا دید.
فرشته : ببینم تو خجالت نمی کشی؟!! اصلا باهات حال نمی کنم داشی!! من خوش ندارم یکی سر تنفس مصنوعیه یکی دیگه ظاهر بشه. افتاد؟!!
بلیز : شما مگه فرشته نیستین ؟ چرا این جوری صحبت می کنی؟
فرشته : اونش به شوما نیومده!! حالابپر بریم جهنم!!
و فرشته نقاب خود را از چهره بر می دارد و بلیز از حالت کما در می آید و عله را روبه روی خود می بیند.
بلیز:

4- یه روز رو که از معجون فلیکس فلیسیس برای خوش شانسی استفاده کردید شرح دهید ( 5نمره )
بعد از کلی دردسر معجون بابامو کش رفتم . همیشه می گفت برای موارد ضروری نگه داشتم ولی چه موقعی از الان ضروری تر که من پول ندارم و 8 گالیون بده کارم؟
با هر بدبختی بود یکمی از معجون خوردم و از خونه به مقصد بانک گرینگوتز غیب و ظاهر شدم.
وای!! هیچ کس توی بانک نبود به جز یک نفر. یه جن پیر و درب و داغون که داشت زمین رو می شست.
گفتم: ببخشید...چرا کسی توی بانک نیست؟
جن گفت: رفتن ناهار بخورن!! فقط من این جام و هیچ کاری هم نمی تونم بکنم.
گفتم :شما توی بان صندوقی دارین که توش پول باشه؟
جن گفت : البته اون جاست.
من گفتم : استیوپفای!! و با خیال راحت به طرف صندوق حرکت کردم. اووووه 300 گالیون !! 40 تاش بسمه!! و زود از بانک خارج شدم
ولی خداییش معجونه خوبیه ها!! هم 40 گالیون نصیب ما کرد هم کارمند ها یه ناهاری خوردند!!


دلم تنگ شده برات
چون نیستی اینجا برام
من فرشته ی قصه گو تو بودی تو شبام

تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۲:۳۰ چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۸۵

پاتريشيا استيمپسن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۲ جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۵۴ جمعه ۱۴ تیر ۱۳۸۷
از there isn't any answer
گروه:
کاربران عضو
پیام: 157
آفلاین
جواب سوال1(10نمره)
اگر يك نفر معجون را از اول روز بنوشد تا آخر روز خوشبخت خواهد بود چرا كه همه چيز بر وفق مراد او عمل مي كند و آن روز براي او تبديل خواهد شد به بهترين روز زندگي اش البته لازم به ذكر است كه استفاده از معجون فليكس فليسيس در روز امتحان يا مسابقات ممنوع است و همينطور تقلب محسوب مي شود و البته اگر در ساختن آن كوچكترين اشتباهي روي دهد ممكن است معجون تبديل شود به معجون بدبختي و در صورت مصرف براي مصرف كننده به جاي خوششانسي بد شانسي ايجاد كند
جواب سوال2(10نمره):
ماگما به سنگهای گداخته‌ای که اغلب در اتاقک مذابی در زیر رویه زمین قرار دارند گفته می‌شود. من فكر نمي كنم كه اضافه كردن آن به معجون اثر سمي داشته باشد مگر اينكه در داخل معجون چيزي اسيدي باشد وآن را ذوب كندآنوقت قضصيه فرق مي كند و فكر كنم فرد مثل آتشفشان آتش بيرون دهد البته آتش از دهان خارج مي شودودر طي راه رسيدن به دهانش همه قسمت هاي بدنش را مي سوزاند .
سيم سرور باعث برق گرفتگي شديد مي شود و بعدقلبش مي گيرد و تمام ماهيچه ها تنفسي وي گرفته به طوري كه نفس كشيدن براي وي تبديل به آرزو شده وبعد مي ميرد.
اسيد سولفوريك اگر با معجون قاطي شود و يك فرد آن را بنوشد معده اش سوراخ سوراخ شده و اسيد خود معده روده كليه و... را از بين مي برد در نتيجه فرد مي ميرد خوب پس بنا بر حالت دو ضلع و زاويه بين نتيجه مي گيريم استفاده از همه موارد در معجون از فرد مصرف كننده هيچ چيز حتي خا كستر باقي نمي گذارد پس همه موارد معجون را كشنده مي كنند.
جواب سوال3 (5نمره): عله :پس مي خواستي درس بدي با اجازه كي ؟ بليز: ب با ا اجاززه ش شما. عله :خوب براي اينكه عفو كنم بايد اول اون معجوني را كه مي خواستي درسش را بدي برام بسازي بعد شايد يه فكري برات بكنم . بليز كه ترسيده بود فورا معجون را آماده كرد اما او اشتباهي انجام داده بود و متوجه نشده بود عله بعد از يك دست كتك حسابي و كندن چند دندان بليز او را رها كرد اما پس فردا عله با چهره اي درحم بازگشته وتمامي دندان ها و موهاي بليز را كند.
جواب سوال4(5نمره) :سر ميز صبحانه نشسته بودم معجون در دستم بود مي خواستم آن را بخورم ولي ترسي در وجودم بود كه مانع از اين كارمي شد ولي من ديشب تصميم خودم را گرفته بودم پس آن را خوردمبلا فاصله كسي زنگ در را زد در را باز كردم پستچي بود به همراه يك نامه براي من نامه را باز كردم در نامه نوشته شده بود پاتريشياي عزيز من شما را براي تعطيلات به فرانسه دعوت مي كنم اميدوارم اين دعوت را از من بپذيريد منتظر نامه ي شما هستم . دوستدار شما تينا .تينا دوست قديمي من بود و ما با هم خيلي صميمي بوديم در عصر چندي از دوستانم مهماني گرفته بودند ومرا هم دعوت كردند مهماني در باغ برگزار مي شد من با اجازه از صاحب باغ و دوستانم تصميم گرفتم در اطراف باغ گردش كنم در باغ به درختي بزرگ بر خورد كردم كه درتنه اش سوراخي بزرگ بود به داخل سوراخ رفتم حس كردم كف درخت خالي است بله يك در مثل در زير شيرواني در درخت بود آن را باز كردم و به داخلش رفتم در آنجا يك صندوقچه پيدا كردم درون آن يك نامه به همراه يك لوله معجون آبي رنگ وجود داشت نامه را باز كردم درون آن نوشته شد بود اي يابنده اين اكسير اكنون دانش به تو روي آورده است با خوردن اين اكثير تمامي دانشي را كه در رشته مورد علاقه ات مي خواهي به دست خواهي آورد واين گونه بود كه من با يك معجون به يك اكسير موثر دست يافتم


بودن يا نبودن مسئله اينست. آيا شرافتمندانه تر است كه ضمير انسان تير طالع شوم ر


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۷:۲۶ چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۸۵

آرامیس بارادا old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ پنجشنبه ۸ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۲۶ یکشنبه ۸ دی ۱۳۸۷
از مخوفستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 137
آفلاین
+در مورد معجون فلیکس فلیسیس یا معجون خوش شانسی هر چه میدونید بنویسید .( 10 نمره )

فلیکس فلیسیس، معجونی به رنگ طلای مذاب است که یک شیشه کوچک از آن برای دوازده ساعت خوش شانسی کافی است. از سحر تا غروب در همه کارها خوش شانسی می آورد. البته مصرف آن در رقابت های سازمان یافته ممنوع است. مثلا مسابقات ورزشی، امتحانات یا انتخابات.
درست کردن فلیکس فلیسیس بی نهایت پیچیده و پر دردسر است و اگر اشتباهی در درست کردنش پیش بیاید مصیبت زاست.
زیاده روی در خوردن این معجون باعث سرگیجه، بی پروایی و اعتماد به نفس افراطی و خطرناکی می شود و مصرف مقادیر زیاد آن به شدت سمی است.

+اگر ما بخواهیم از معجون فلیکس فلیسیس یه معجون کشنده درست کنیم باید کدام یک از موارد زیر را بهش اضافه کنید . با دلیل توضیح دهید .( 10 نمره )
الف) اسید سولفوریک
ب) ماگما
ج ) سیم سرور
د ) همه موارد


هر یک از این مواد به تنهایی از فلیکس فلیسیس معجونی کشنده می سازند. این که از کدام یک استفاده شود، بستگی به میزان خشانت ذاتی و هم چنین منفور بودن فرد مقابل دارد.

اسید سولفوریک: با اضافه کردن این ماده به معجون، فرد با نوشیدن یک جرعه از فلیکس فلیسیس اسیدی، همه اعضای داخلی بدنش را از دست خواهد داد. به عبارتی اسید فعال شده و هر چه در سر راهش هست را می سوزاند و نابود می کند. نتیجه این است که فرد به یک بدن تو خالی تبدیل می شود و روح از بدن پوچش خارج می شود.

ماگما: با اضافه کردن این ماده به معجون، فرد با نوشیدن یک جرعه از فلیکس فلیسیس ماگمایی، به یک باره آتش می گیرد و خاکستر می شود. به عبارتی ماگما فعال شده و فرد را به آتش می کشد. نتیجه این است که فرد به مشتی خاکستر تبدیل می شود و روح از تنی که وجود ندارد خارج می شود.

سیم سرور: با اضافه کردن این ماده به معجون، فرد با نوشیدن یک جرعه از فلیکس فلیسیس سیم سروری، برق گرفته شده و پس از سیخ شدن موها و ... جزغاله می شود. به عبارتی سیم سرور فعال شده و فرد را از برق خود عبور می دهد. نتیجه این است که فرد جزغاله می شود و روح از تن آش و لاشش خارج می شود.

همه موارد: متاسفم برای فرد مصرف کننده. چون به طرز فجیع و دردناکی روحش با کمال میل از تنش (یا چیزی که قبلا به آن تن می گفتند) خارج می شود.

+در ادامه نمایشنامه بالا ممکن است چه بلایی سر بلیز بیاید ؟میتونید به صورت نمایشنامه بنویسید . ( 5 نمره )

1) به یک میلیون تکه تقسیم شود.
2) با سیم سرور شکنجه شود.
3) اسموت شود.
4) بلاک شود.
5) روح از بدنش خارج شود.

+یه روز رو که از معجون فلیکس فلیسیس برای خوش شانسی استفاده کردید شرح دهید ( 5نمره )

چهارشنبه 23 آگوست 2006
امروز یکی از روزهای خارق العاده در زندگی من بود. روزی که با فلیکس فلیسیس شروع شد، با خوش شانسی ادامه پیدا کرد و با خوش حالی تموم شد. هیچ وقت توی زندگیم این قدر از مدرسه لذت نبرده بودم!
درسا هیچ وقت برام این قدر ساده نبودن. به راحتی طلسم ها و وردهای پیچیده رو اجرا می کردم و همه رو در حیرت می ذاشتم. تکالیفم همه O گرفته بودن و من کلی امتیاز برای اسلی گرفتم. البته درس که چندان مهم نیست، مهم موفقیت در اجرای چند تا عملیاته که چند وقت بود داشتم براشون نقشه می کشیدم.
اولین عملیات اجرای یه سکتوم سمپرای دسته جمعی بود. هیچ مشکلی در اجراش به وجود نیومد و حدود 25 نفر راهی درمونگاه شدن. بهترین قسمتش موقعی بود که بدعنق هم به کمکم اومد.
دومین عملیات اجرای طلسم دیوارهای نامرئی بود و چند صدتایی بینی شکسته نتیجه ش بود.
سومین عملیات فرستادن بمب های دست ساز نامرئی به تالار گریفندور بود. نتیجه ش فوق العاده بود!
چند تا کار مهم دیگه هم انجام شدن. مثلا تونستم یه شیشه دیگه فلیکس فلیسیس از کلاس معجون سازی بردارم. اما این بار قرار شد دوستام هم با من همراه باشن. اجرای عملیات های مختلف بدون رفقا مزه نداره!
کاش می شد هر روز رو با فلیکس فلیسیس شروع کرد!


تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱:۲۱ سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۵

فینیاس نایجلوس بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۲۱ چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۲:۲۹ جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲
از توي تابلو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 117
آفلاین
سوال اول :
اگه كسي يه بطري از فليكس فليسيس رو اول صبح بخوره تا بيست و چهار ساعت توي هر كاري كه بخواد خوش شانسي مياره . يعني بي اختيار كاري رو براي انجام دادن انتخاب مي كنه كه باعث خوش شانسي و رسيدن به هدفش ميشه . مقدار كمترش زمان كمتري براي خوش شانسي فراهم مي كنه .

سوال دوم :
اسيد سولفوريك چون اظافه كردن اسيد سولفوريك چون يه اسيد سمي و خورنده اس باعث كشندگي ميشه چون دل و روده ي مصرف كننده كاملا مي سوزه و از بين ميره . بعدش هم اسيد معده وارد قفسه ي سينه ميشه و دستگاه تنفس مصرف كننده هم از بين ميره و در آخر منجر به مرگ ميشه . ( چه سوال غم انگيزي )
ماگما پس از مخلوط شدن از حالت مذاب در مياد و كشندگيش رو از دست مي ده .
سيم سرور هم ان شاءالله كشنده نباشه .

سوال سوم :
در همون لحظه بلیز به این نکته حیاتی پی برد که او و عله در کلاس تنها موندن و عله هم بسیار خشن به نظر میرسد .
بليز يه نگاهي به عله انداخت و گفت : م...من... منم... منم ديگه برم با اجازتون .
عله : نه باب كجا بري . تازه همديگرو بعد از مدت ها ديديم . بذار يه گپي با هم بزنيم .
بليز : هرچي شما بگيد .
عله نگاهشو دوخته بود تو چشماي بليز و رفت به طرفش . بليز همينطور عقب عقب ميرفت كه يه دفعه پاش گير كرد به يه پاتيل و با مخ خورد زمين . ولي از ترسش سريع از جاش بلند شد و باز عقب عقب رفت و سرش محكم خورد به ديوار پشتش . همونجا چسبيده بود به ديوار كه عله چوبدستيشو در آوردو گرفت زير چونه ي بليز و بدون اينكه حتي لب هاش تكون بخوره طلسمي رو اجرا كرد كه بليز از درد شروع كرد به جيغ كشيدن .
عله :
بعد از اينكه اثر طلسم از بين رفت بليز گفت : چرا اين كار رو كردي ؟
عله : عله هيچ وقت كاري رو بدون دليل انجام نميده . من ميرم به كاراي فني سايت برسم .
عله بليز رو كه روي زانوهاش نشسته بود تنها گذاشت و از اونجا دور شد .
سوال چهارم :
من يه روز صبح كه معجون فليكس فليسيس رو خوردم ، حال همه ي كسايي رو كه دلم مي خواست گرفتم اونم بدفرم .


Only Raven!


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۱:۳۵ دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۵

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
- ادامه نمایشنامه رو بنویسید

بلیز: میرم بیرون 5 مین دیگه برمیگردم میخوام دستت همتون شکسته باشه
کریچر دستش رو میبره بالا
بلیز: چی میگی کریچ؟
کریچر: میشه به جای دستمون پامون رو بشکنیم؟
همه: اووووووووووووووووو
بلیز: چرا؟
کریچر با بغض: آخه کلاس که تعطیل شه باید برم تالار رو نظافت کنم , کفش رو طی بکشم , همه جا رو برق بندازم , لباسای کثیف بچه ها رو بشورم میدونید که به دستم احتیاج دارم
همه احساساتشون برانگیخته شده
بلیز در حالی که اشکش رو پاک میکنه: کریچ تو نمیخواد درس عملی رو انجام بدی وسایلت رو جمع کن برو به کارات برس
بلیز بر میگرده رو به بچه ها: من الان شرایطم خوب نیست
همه خوشحال میشن که بلیز میخواد کلاس رو تعطیل کنه
بلیز: برای همین نمیتونم نگاه کنم که چی جوری دستاتون رو میشکنید
من میرم بیرون شما هم سریع کارو انجام بدین , تحمل دیدن این صحنه ها رو ندارم
بلیز با کریچر از در میرن بیرون

یک ربع بعد

بلیز وارد کلاس میشه
- خوب دستتون رو شکوندید؟
همه:بـــــــــــــــــــــــــله
بلیز: تو معجوون انداختین ؟
همه: بـــــــــــــــــــــــــله
بلیز: من که باور نمیکنم
همه: ماااااااااااااااااااا چرا
بلیز حرف نباشه حتما محکم نزدین خودم باید بزنم تا مطمئن بشم
بلیز رو به فیلمبردار میگه که بره بیرون( به دلیل خشونت صحنه ها)
(دوربین پشت در فقط صداها می یاد)
وینکی: نه استاد خواهش میکنم منم باید به کریچ کمک کنم
لونا: استاد من باید برم دستشویی
تـــــرق ...... آی ....... اوف..............آخ
پاتریشیا: استاد چارلی غش کرد
................


- اگر دست سالممونو داخلی معجون ترمیم کننده استخوان فرو کنیم چی میشه ؟
باعث میشه دست از حالت طبیعی خودش خارج بشه اما ایجاد استخوان های اضافی اثبات نشده


مسئله : کورممد از بالای دیوار افتاده پایین و کلش شکسته و خون با فشار به همه جا پاشید و در عین حال داره درد میکشه ؟ باید از کدام یک از سه نوع معجون استفاده کنیم؟ کامل توضیح دهید

ابتدا از معجون بند اورنده ی خونریزی استفاده میکنیم تا کرو ممد به دلیل خونریزی بیش از حد استاد نشود سپس از معجوون ترمیم کننده ی استخوان ها استفاده میکنیم تا جمجمه ی آسیب دیده ی او به حالت اول بازگردد


1- بلیز چه کسایی رو شکنجه داد ؟
2- بچه ها چند ساعت سر کلاس بودند ؟
3- چه کسی در کلاس از همه خوش شانس تر بود ؟

1: کل کلاس
2:یک صبح تا شب
3:کریچر


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۴:۴۲ یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۵

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۹ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۰۱ جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۸۵
از اون بالا دختر میایَ !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 106
آفلاین
1- ادامه نمایشنامه رو بنویسید ( 10 امتیاز )

بلیز با رذالتی که فقط مخصوص خودش بود ، بین بچه ها قدم میزد . همه با ترس و لرز به درست کردن معجونشون مشغول بودند . لحظه ای بلیز ، بالای سر زاخی ایستاد و با چهره ی جمع شده در حالی که انگار چیز ناخوشایندی دیده باشد ، به پاتیل زاخی نگاه کرد . لحظه ای گذشت و وقتی که زاخی حواسش به پاتیل معجونش نبود ، معجون اون رو عوض کرد [b]( مثل ویرایش کردن پست )[/ b]
زاخی که حواسش نبود به اضافه کردن بقیه ی مواد اولیه ی معجونش ادامه داد و زیر چشمی ، نیم نگاهی به سمت پاتیل بقیه داشت . تعجب کرده بود که چرا رنگ معجون همه سبز است ولی رنگ معجون او ، آبی !
به اکش ادامه داد . در همان حال به چهره ی استاد منفورش نگاه کرد .
- ایششش ! بدم میاد ازش !
بلیز روی پاشنه ی پا چرخید و گفت :
- چی ؟ پشت سر معلم خودت حرف میزنی ؟ بزنم تو سرت ؟ بدمت دست دراکو ؟ من که هنوزم نفهمیدم تو چرا از دست من ناراحتی ! آها ! شاید به پروفسور بودن من حسودی می کنی !!؟ ( اینا همه ش کنایه س ، کسی غیر از بچه های اسلی نمی فهمه ! )
زاخی با چهره ای این شکلی سرش رو خم کرد و به کارش مشغول شد . هر لحظه انگار وضع معجونش بدتر میشد . سرش کمی بالا آورد تا به بقیه نگاه کند . بلیز در آن سمت کلاس ، به ساحره ها پیشنهاد بازی می داد !
هر لحظه بیشتر اعصابش خورد میشد . گوشه ی سمت چپ کلاس ، یکی از بچه ها که می گفتن معلم هم هست ، نشسته بود و داشت با نگهبان مدرسه ، هاگر ، بازی می کرد !
کنترلش را روی اعصابش از دست داده بود . کم کم از درست کردن معجونش نا امید شد ، ولی نمی دانست از دست این پروفسور رذل چه طوری در برود !
لحظه ای گذشت و وقتی برای آوردن دوباره ی مواد اولیه معجون ها به سمت کمد می رفت ، حرکتی را پشت سرش احساس کرد . ولی برنگشت . وقتی با دست های پر به سمت پاتیلش بر می گشت ، چیزی درون پاتیل ندید . بدنش یخ کرد . به اطرافیانش نگاه کرد که هر کدام سرشان به کار خودشان گرم بود .
در گوشه ای ، هاگر با ساحره ی مشکوک می خندیدند و قیافه ی هاگر این شکلی شده بود .
حالا با فکری شلوغ به کارش فکر می کرد . نمی دانست چه کار باید بکند . صدای پای بلیز را از پشت سرش می شنید . داشت به او نزدیک میشد . حالا چی کار باید می کرد ؟
لحظه ای بعد ، دردی در کمرش حس کرد و بعد .... بیهوش شد .
* * * * چند روز بعد * * * *
وقتی چشم هایش را باز کرد ، روی تخت بیمارستان بود . همه ی بچه های کلاس آمده بودند ملاقاتش . سرش را به طرفی خم کرد و شنید که کسی گفت :
- پروفسور بلیز ، نمی دونم چرا ، اون رو به عنوان قربانی واسه ی ما انتخاب کرد . به ما گفت دیگه نمی خواد کسی دستش رو بشکونه ! همه می تونن روی زاخی تست کنن . فکر می کنم تمام بدنش رو شکسته بود !

و این گونه بود که بعد از گذشت مدت ها ، دعوا ها همچنان ادامه داشت . زاخی در فکر کشیدن نقشه ای تازه بود !



- اگر دست سالممونو داخلی معجون ترمیم کننده استخوان فرو کنیم چی میشه ؟ ( 10 امتیاز )


اگر دست سالم رو توی معجون های ترمیم کننده ی استخوان قرار بدیم ، به علت این که آن دست استخوان دارد و چیزی نیست که بخواهد ترمیم شود ، لایه ای روی استخوان فعلی ساخته میشود . این کار اگر چندین بار اجرا شود ، بیشتر فایده خواهد داشت . زیرا این لایه در مرور زمان و بر اثر ضخیم شدن ، از استخوان دست ها محافظت به عمل خواهد آورد .
البته شایان ذکر است که در سال ، نباید بیشتر از 5 بار این عمل انجام شود . تکرار بیش از حد این عمل ، باعث ضعف استخوان ها و در نتیجه شکنندگی زود رس آن ها خواهد شد .




مسئله : کورممد از بالای دیوار افتاده پایین و کلش شکسته و خون با فشار به همه جا پاشید و در عین حال داره درد میکشه ؟ باید از کدام یک از سه نوع معجون استفاده کنیم؟ کامل توضیح دهید .( 10 امتیاز )

خب در این جا ما با سه مشکل روبرو هستیم . یک درد کشیدن کور ممد ، دو زخم شدن سر کور ممد ، سه شکستگی استخوان جمجمه !

در ابتدا باید زخم ناشی از این سقوط رو با ترمیم کننده ی زخم ، که به رنگ زرد هستند رو خوب کنیم . این کار بسته به شدت زخم ، می تواند یک الی دو روز طول بکشد . با خیلی آهسته آهسته عمل کرد .
بعد از خوب شدن زخم ، نوبت به کم کردن درد کور ممد می رسد . برای این کار از ترمیم کننده ی نارنجی رنگ استفاده می کنیم . استفاده از این ترمیم کننده نیازی به توضیح ندارد .
بعد از گذشتن دو الی سه روز از این حادثه ، وقتی مطمئن شدیم که کور ممد هیچ گونه زخم و یا درد در ناحیه ی سر ندارد . معجون سبز رنگ ترمیم کننده ی شکستگی را آماده می کنیم . در یک ظرف بزرگ ریخته و کور ممد را بیهوش می کنیم . سر او را از ناحیه ای که دچار شکستگی شده داخل ظرف می گذاریم و نگه می داریم . قابل ذکر است که نگه داشتن سر مریض در این حالت ، امری کاملا مهم و حیاتی است .



سوال امتیازی - جوابها یک کلمه ای باشند ( حداکثر سه امتیاز برای رسیدن به سی نمره )
1- بلیز چه کسایی رو شکنجه داد ؟ هدی نوک طلا ، هوکی پا قشنگ و فلامل !
2- بچه ها چند ساعت سر کلاس بودند ؟ بچه ها زمان زیادی سر کلاس بودند . این قدر که حساب کلیاز دست بچه ها خارح شد ، ولی چون کلاس بعد از ظهر بود و بلیز حدود 3 ساعت با دوست مشکوکش حرف زد ، می توان نتیجه گرفت که کلاس حدود 6 ساعت بود !
3- چه کسی در کلاس از همه خوش شانس تر بود ؟ رونان !



----------------------------------------------------------------------
پروفسور ! من این پست رو صبح نوشته بودم ، ولی نشد که پستم رو بزنم ، مشکل داشت سایت برای من ، امیدوارم قبول کنید پستم رو



Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۴:۲۹ یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
جلسه هفتم !

همه بچه ها سر کلاس دور هم نشستند و دارند بربر همدیگر رو نگاه میکنند تا بلکه استاد زابینی افتخار بدهند و تشریف فرما بشوند .
در حین اینکه بچه ها در این حال و احوالات روحانی به سر میبردند ناگهان در باز شد و بلیز سوار بر جاروی آذرخشی وارد کلاس شد بدین حالت =>
بچه ها و بلافاصله سرهای مبارک خودشان را در برابر این تهاجم آستکبارانه دزدیدند . بلیز با ابهت دور کلاس رو دوری زد و در بین راه به دیوار برخورد کرده و سپس روی زمین فرود اومد !
بلیز در حالی که سویچشو تکون میداد گفت :
- هووووی کورممد بپر این جارو تو حیاط پارکش کن ! فقط یه جا باشه که در معرض دید قرار بگیره ! ( کنایه از خریداری جاروی نو )

بلافاصله کورممد با چشمانی نورانی در آستانه کلاس ظاهر شده و جارو رو از دست بلیز گرفته و به بیرون کلاس نقل مکان کرده ( در این بین صداهای مشکوکی مانند برخورد کورممد همراه جارو به دیوار به وضوح شنیده میشد )
بلیز : خوب بچه ها سلام ! خوبید ایشالله ؟ خانوم بچه ها خوبن ؟ سلام برسونین
بچه ها

بلیز : خوب درس امروز ما یه درس سادست در مورد معجون فلیکس فلیسیس یا معجون خوش شانسی !
بچه ها : آووووووووو
بلیز : خوب اممممم
در همون لحظه در کلاس باز شد و روح کورممد با چهره ای کج و کله وارد شد و سوئیچ جارو رو داد به بلیز !
بلیز : مرسی میتونی بری ! خوب داشتم میگفتم درس امروز ما راجع به معجون فلیکس ......

بیو بیو بیو بوووو بووووو بوووووو بییییی بووووووو بیییی بووووو!
بلیز : اههه این که صدای دزدگیر جارومه !
بلیز سر خودشو از پنجره خارج کرده و با یک حرکت از قبل تمرین شده دزدگیرشو خاموش کرد !
بچه ها
بلیز : خوب بچه ها درسمونو ادامه میدیم !
اما صدای دزدگیر ادامه داشت بعد از این بار هفت هشت بار دیگه هم صدای دزدگیر آذرخش بلیز بلند شد تا اینکه بالاخره بلیز ناچار شد با یک ورد شپلخیوس جاروی خود را متلاشی کند !
بلیز
بچه ها : آقا نگران نباشید درستونو بدید
بلیز : بله هدف ما هم رشد شما جووناست !
بلیز ادامه داد :
خوب چی داشتم میگفتم ؟ آهان ما داشتیم در مورد درس فلیکس فلیسیس صحبت میکردیم که ....
در همون لحظه در کلاس باز شد و کوییرل پرید تو !
کوییرل : ببخشید پروفسور مزاحمتون میشم ( بلیز ) بچه ها کیا میخوان بیان اردوی تفریحی قزوین ؟
بلافاصله همه دستها بالا رفت .
بلیز : آوووووو پس باید جای جالبی باشه که این همه میخوان برن اونجا !
کوییرل: آره خوب این کار از قبل با برادر حمید هماهنگ شده پس لطفا بیاین جلوی کلاس اسم تک تکتونو ثبت نام کنم !
بلافاصله ملت ریختن جلوی کلاس !
بلیز : پروفسور وقت کلاسم گرفته میشه .....

ده دقیقه بعد !

کوییرل : ببخشید پروفسور !
و از کلاس خارج شد . بلیز با چهره ای خشمگین تک تک بچه ها رو از نظر گذروند .
بلیز : خوب داشتیم در مورد چی صحبت میکردیم آهان معجون فلیکس فلیسیس ....
ززززززززییییییییییییینننننننننننگگگگگگگگگگ !!!!
بلافاصله همه بچه ها گوله رفتند زیر میز .
بلیز : چه خبر شده !
زاخی از زیر میز :
- آقا مانور زلزله هست بدوئین بیاین زیر میز !
بلیز : مدرسم بود مدرسه های قدیم این سوسول بازیا چیه !

چند لحظه بعد

کلاس چند نفر تلفات داده بود . کریچر زیر آوار گیر کرده بود آنی مونی رفته بود زیر هاگرید له شده بود . خود هاگرید مجروح بود ! قسمتی از کلاس روی بچه ها ریزش کرده بود و.......
بلیز : خوب شد پس زلزه واقعی نیومدش
بچه ها
بلیز : خوب پس میریم سر قسمت اصلی درسمون یعنی معجون فلیکس فلیسیس خوب بچه ها ....
در همون لحظه در باز شد و استر پرید بیرون .
استرجس : خوب میبینم که مدتیه از کلاس گذشته ولی هنوز درس ندادین 100000000000 امتیاز از اسلی کم میشه اوووهاهاهاها
بلیز : مااااااهااااااا

چند لحظه بعد
موهای بلیز ژولیده پولیده شده و خود بلیز با چهر ای داغون وسط کلاس ایستاده . ناگهان بلیز با آخرین سرعتی که میتوانست حرف بزند شروع کرد به صحبت کردن گویی میترسید دوباره وقفه ای به وجود بیاید :
- خوب بچه ها درس امروز ما راجع به معجون فلیکس فلیسیسه که ...
اما این کار هم بی نتیجه موند چرا که .....
- هدی بزنش از اون ظاهر روح مانندش نترس !
- بینز حالشو بگیر !
بلیز به نقطه ای از کلاس چشم دوخت که همه اونجا جمع شده بودند .
بلیز : نه تو رو خدا بزاریید من درسمو بدم نههههههه !
ناگهان جو کلاس متشنج شد و همه ریختن رو سر و کول هم بزن بزن !
بلیز

چند لحظه بعد

بلیز : خوب بچه ها من میخوام در مورد درس امروز یعنی ... یعنی .... معجون فلیکس فلیسی حرف بزنم !
بلیز یکم مکث کرد تا مطمئن شود اتفاقی نمی افتد سپس ادامه داد :
- درس امروز ما ....

دوپس دیپس بوف دوم دوپی !
- بچه ها : آقا موبایلتون
بلیز : بله بفرمایید !
- الوووووو جینی خودتی ؟ ای دختره نمک نشناس خجالت نمیکشی همه تو رو با هری دیدنت !
بلیز : اشتباه گرفتید .
- چییییی من اشتباه گرفتم ؟ اصلا تو کی هستی موبایل دخترمو برداشتی ها ها ها ؟
بلیز : به جون خودم اشتباه گرفتین !
- نه قطع نکن ببینم موبایل دخترم دست تو چی کار میکنه هان ؟ آها پس هری هری که میکنن تویی ؟
بلیز : خانوم اشتباه گرفتید
- پس خوب گوش کن کله زخمی به من میگن مالی خفنگز .....
بلیز

چند لحظه بعد

بلیز در حالی که همه لباساش پاره پاره شده با چشمانی سرخ و موهایی ژولیده پولیده و ظاهری درب و داغون جلوی ملت ایستاده !
بلیز : اهو اهو اهو ( صدای گریه ) درس امروز ما.... ( اهو اهو ) راجع به معجون فلیکس فلیسیسه .....
در همون لحظه ماگما هایی به داخل کلاس پرتاب شدند و به همین دلیل صدای جیغ ملت بالا رفت . ناگهان عله دمه در کلاس ظاهر شد !
عله : سایت تعطیله همتون برید بیرون اعصاب معصاب ندارم
بلیز : عله کبیر باب اینجا کلاسه من دارم درس میدم !
عله بلند تر از صدای بلیز :
- بییییییروووووون !!!
بلیز : آخه ......
اما همه بچه ها از ترس عله پابه فرار گذاشته بودند و در همون لحظه جسم بلیز رو هم زیر پا له کرده بودند .
بلیز : پس درس امروز ما !!!..... فلیکس فلیسیس !
عله
در همون لحظه بلیز به این نکته حیاتی پی برد که او و عله در کلاس تنها موندن و عله هم بسیار خشن به نظر میرسد .

-----------------------------

تکالیف این جلسه :
1- در مورد معجون فلیکس فلیسیس یا معجون خوش شانسی هر چه میدونید بنویسید .( 10 نمره )
2- اگر ما بخواهیم از معجون فلیکس فلیسیس یه معجون کشنده درست کنیم باید کدام یک از موارد زیر را بهش اضافه کنید . با دلیل توضیح دهید .( 10 نمره )
الف) اسید سولفوریک
ب) ماگما
ج ) سیم سرور
د ) همه موارد
3- در ادامه نمایشنامه بالا ممکن است چه بلایی سر بلیز بیاید ؟میتونید به صورت نمایشنامه بنویسید . ( 5 نمره )
4- یه روز رو که از معجون فلیکس فلیسیس برای خوش شانسی استفاده کردید شرح دهید ( 5نمره )




Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۳:۲۶ یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۵

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
- ادامه نمایشنامه رو بنویسید

بلیز: میرم بیرون 5 مین دیگه برمیگردم میخوام دستت همتون شکسته باشه
کریچر دستش رو میبره بالا
بلیز: چی میگی کریچ؟
کریچر: میشه به جای دستمون پامون رو بشکنیم؟
همه: اووووووووووووووووو
بلیز: چرا؟
کریچر با بغض: آخه کلاس که تعطیل شه باید برم تالار رو نظافت کنم , کفش رو طی بکشم , همه جا رو برق بندازم , لباسای کثیف بچه ها رو بشورم میدونید که به دستم احتیاج دارم
همه احساساتشون برانگیخته شده
بلیز در حالی که اشکش رو پاک میکنه: کریچ تو نمیخواد درس عملی رو انجام بدی وسایلت رو جمع کن برو به کارات برس
بلیز بر میگرده رو به بچه ها: من الان شرایطم خوب نیست
همه خوشحال میشن که بلیز میخواد کلاس رو تعطیل کنه
بلیز: برای همین نمیتونم نگاه کنم که چی جوری دستاتون رو میشکنید
من میرم بیرون شما هم سریع کارو انجام بدین , تحمل دیدن این صحنه ها رو ندارم
بلیز با کریچر از در میرن بیرون

یک ربع بعد

بلیز وارد کلاس میشه
- خوب دستتون رو شکوندید؟
همه:بـــــــــــــــــــــــــله
بلیز: تو معجوون انداختین ؟
همه: بـــــــــــــــــــــــــله
بلیز: من که باور نمیکنم
همه: ماااااااااااااااااااا چرا
بلیز حرف نباشه حتما محکم نزدین خودم باید بزنم تا مطمئن بشم
بلیز رو به فیلمبردار میگه که بره بیرون( به دلیل خشونت صحنه ها)
(دوربین پشت در فقط صداها می یاد)
وینکی: نه استاد خواهش میکنم منم باید به کریچ کمک کنم
لونا: استاد من باید برم دستشویی
تـــــرق ...... آی ....... اوف..............آخ
پاتریشیا: استاد چارلی غش کرد
................


- اگر دست سالممونو داخلی معجون ترمیم کننده استخوان فرو کنیم چی میشه ؟
باعث میشه دست از حالت طبیعی خودش خارج بشه اما ایجاد استخوان های اضافی اثبات نشده


مسئله : کورممد از بالای دیوار افتاده پایین و کلش شکسته و خون با فشار به همه جا پاشید و در عین حال داره درد میکشه ؟ باید از کدام یک از سه نوع معجون استفاده کنیم؟ کامل توضیح دهید

ابتدا از معجون بند اورنده ی خونریزی استفاده میکنیم تا کرو ممد به دلیل خونریزی بیش از حد استاد نشود سپس از معجوون ترمیم کننده ی استخوان ها استفاده میکنیم تا جمجمه ی آسیب دیده ی او به حالت اول بازگردد


1- بلیز چه کسایی رو شکنجه داد ؟
2- بچه ها چند ساعت سر کلاس بودند ؟
3- چه کسی در کلاس از همه خوش شانس تر بود ؟

1: کل کلاس
2:یک صبح تا شب
3:کریچر


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.