حال که در جوامع آستکباری ارزشی جادوگران کاندیدان تن در کار دارند و در میخانه ها با ثقات خویش از هر دری سخن میرانند و جریده ی عریضه ای تنظیم میکنند تا بر دیگری ظفر یابند. میرزا ارشی خان ارزش السخن, به طوع ,احوال این مملکت را به سمع ملت ارزشی انهاء خواهد کرد.
گویند که کوییرل دستاری بر سر و برقعی بر چهره معلق کرده و بر منبر در جمع اعوان و احرار شعر هایی سروده که ملت درکش نتوانند کرد و زین سبب آب در چشم خود میاورند و تقاضای استطلاع دارند.و گفته است:«من تحت القرط....نصرهم الله....نعوذ بالله من قضاء السوء»«والله یعصمنا من الخطایا و و الزلل بمنه وسعته فضله و کفی بالله شهیدا»
آسلامیون بانگ برداشتند که:«رحمه الله علیهم و رضی الله عنه و زاد الله علوا و نفاذا»
ناگهان ادریان نامی هجوم آورده و در حالیکه نام ادوارد بر زبان داشته مشتی بر دستار کوییرل نواخته که فریاد دیوار را موجب گشته و آسلامیون او را بازبمالیدند و به جرم افتعال المی عظیم به وی رساندند.
خبر ها به گوش ادوارد وصال یافته.از جا بشد و اسب را به قصد گاراج در تک افکنده و سپس جمعی از جواتان را با زنجیر, چکش و گوشکوب بر اسبی گوجه ای برنشانده و سایرین را با قاطری سرخ زنگ به خانه ی حاج زاخی سیاه الملوک فرستاد.
در انجا مصافات کردند و به مباحثه نشستند که چگونه با حفظ معالی بر معاند ظفر یابند و بر رسم پدران خویش و طبق معمول و متعارف اغضاء و اغماض را در پیش گرفتند و تذکره ای به بیت کوییرلی فرستادند"ادریان رو ازاد کنید"
و سپس به دلیل پیروزی بر پیاکین(جمع پیکان
) گوجه ای رنگ نشستند و از نماز پیشین تا نمازی دیگر با نشاط بوق در کردند و بلیط گاراج را به سبب این پیروزی مفت فروختند.
[url=http://www.jadoogaran.org//images/pictures/ketabe-Rael.zip]الوهیم مرا به