هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:  مروپ گانت    4 کاربر مهمان





Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۳:۲۲ سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۸۵

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
1- در مورد خواص، مواد سازنده و تاريخچه نسخه ى اوليه چوب جادويتان يك مقاله بنويسيد.

چوبدستى من 200 سال پس از ميلاد ساخته شده است.
چوب آن از درخت مارسون است كه تنها يك نمونه از آن در افريقا روييد و رشد كرد. درخت مارسون اساس جادويى داشت و مقاومت بى نظيرى در برابر برخورد اشعه هاى جادويى دنياى شياطين از خود نشان مى داد.
در آن زمان ها عده زيادى از ماگلهاى افريقايى خرافاتى درخت مارسون را مى پرستيدند و آن را به عنوان خداى خود قبول داشتند. اين درخت سالانه بيش از نهصد تن ميوه توليد ميكرد، ميوه اى كه به تنهايى با يك وعده غذايى كامل برابرى ميكرد و هر كس از آن ميخورد تا ساعتها انرژى بسيار زيادى كسب ميكرد و ميتوانست از آن در كشاورزى‌ و يا جنگ استفاده كند. از طرفى آن درخت تحت نظارت جادوگران بزرگ آفريقايى آن زمان بود و كسى اجازه نزديك شدن به آن را نداشت. تا اينكه سه جادوگر از اروپا به آنجا هجوم بردند و پس از قتل عام مردم آن سرزمين درخت را از ريشه جدا كرده و با خود به كشورشان بردند.

متاسفانه پس از كاشتن دوباره اين درخت ديگر از ميوه خبرى نبود. درخت اجازه نمى داد قدرتهايش از او دور شوند و همه چيز را در خود نگه ميداشت.

اين چنين شد كه تصميم گرفتند آن را قطعه قطعه كنند و براى ساختن مجسمه هاى مقدس استفاده برند.

چند صد سال بعد، من، تنها مجسمه باقى مانده از آن درخت را مهيا كردم تا چوبدستى خوبى براى خود بسازم.

طبق كتبى كه خوانده بودم براى ساخت چوبدستى بايد از يك ماده جادويى بخصوص نيز استفاده كنم. و آن تار دل اژدهايى بود كه قبلا كشته و خشك كرده بودم. (تار دل اژدها را براى آينده نگاه داشته بودم).


چوبدستى من تمامى خاصيت هاى چوبدستى هاى ساخته شده با تار دل اژدها را دارد (از جمله قدرت آن در ايجاد حلقه هاى آتشين) و همچنين نيروى درخت مارسون باعث ميشود انرژى بسيار زيادى از من صرف نشود و بيشتر انرژى از خود چوبدستى باشد.

2.زندگی نامه یکی از افرادی که در ساختن و تکمیل کردن چوب جادو نقش داشتند و چگونگی تکمیل و بعد از تکمیل چه چیز هایی اضافه شد.


سر الكس ليپى

يكى از جادوگرانى بود كه در ساختن و تكميل كردن چوب جادو نقش داشت.

در سال 1269 به دنيا آمد و از جمله كسانى بود كه تشخيص داد پر ققنوس براى چوبدستى مفيد است. و همين تحولى در دنياى چوب جادو به وجود آورد.

(توضيح زيادى برايش ندارم!)


یک مقاله در مورد چگونگی کار و ایجاد طلسم در چوب جادو



چوب جادو چيزى دارد كه مثل يك رابط عمل ميكند.

چگونه؟ بدين صورت كه به جاى اينكه جادوگر نيرويى به كار ببرد و افسون را به دستش بفرستد و دوباره به همان اندازه نيرو به كار برد تا افسون از دستش به بيرون منتقل شود نيروى اوليه را به چوبدستي وارد ميكند و چوبدستي خودش باقي كارها را انجام ميدهد.

حال به چه صورت! چوبدستى خودش داراى مقدار زيادى نيروهاى جادويى بالقوه است.
وقتى چوبدستى در فضايى قرار ميگيرد كه جادوگرى وجود داشته باشد جادو را حس ميكند و آمادگى اين را دارد كه با جادوگر ارتباط ذهنى برقرار كند.
اما خب از آنجا كه جادوگران امروزى قدرت آْنچنانى ندارند كه چوبدستى را از راه دور كنترل كنند (و اسم چوبدستى هم مشخص ميكند) حتما بايد آن را با دست گرفت.

جادوى فراخوانده شده در مغز انسان به دست منتقل ميشود و چوبدستى بلافاصله آن را ميگيرد و با نيروى بالقوه خود كه اكنون فعال شده است (از خصوصيات جادويى مواد چوبدستي!) ميتواند افسون را به هر جايى بفرستد.


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۱:۴۳ سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۸۵

توبیاس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۰ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۴۲ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۵
از پیش پدرخوانده
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 294
آفلاین
جلسه دوم درس تاریخ جاوگری

تاریخ پیدایش چوب جادوگری
کلاس پر از هیاهو و جنبش و تحرک بود و هرکسی برای خودش کاری انجام می داد که ناگهان کلاس با شنیدن صدای در سکوت را اختیار کردند.
پروفسور اسنیپ در آستانه در ایستاده بود و به هدویگ به طرز فجیعی نگاه می کرد: صحبت در کلاس من؟... نچ نچ ، ببرو دم دفتر آقا کوییریل ... یالا
و هدویگ با نوکی فرو افتاده شروع کرد به بیرون رفتن از اتاق...پروفسور در حالی که در را می بست ، رو به دانش آموزان گفت: این درس یکی از مهمترین درس هاتونه و حدود 30 % سوالات از این درس می باشد پس خوب به این درس توجه کنید
و ادامه داد:
امروزه تمام جادوگرانی که بر روی زمین زیست می کنند ، ( حتی اگر وظعیت مالی خوبی نداشته باشند ) باز هم یک چوب جادوگری همیشه همراه خود دارند.
جادوگران و ساحره ها برای محافظت از خود ، شغل ، آشپزی ، جنگ ، رنگ ، و... استفاده می کنند
حتی شما نیز برای آموختن از چوب جادو استفاده می کنید...
مهمترین اجزای سازنده یک چوب جادو ، مغز چوب است... ممکن است شما برای خریدن چوب جادو به انواع مغازه ها رفته باشید و متوجه شده باشید که فروشندگان برای تعریف خصوصیات آن می کنند و میگویند در وسط آن به عنوان مثال یک پر ققنوس است ، پر ققنوس ، دارای قدرت جادویی بیشتری از مواد سازنده ی دیگر به عنوان مثال ، چوب درخت مو نقره ای و رگ اژدها که نیز در چوب هستند دارد.
در اینچا پر ققنوس به عنوان مغز چوب به کار برده میشود.
خوب یرویم به زمانی که هنوز چوب جادو وجود نداشت برای اطلاعات بیشتر صفحه 29 کتابتان را باز کنید و مطالعه کنید.
درکتاب اینگونه نوشته بود:
چوب های جادویی از سال 23 پس از میلاد وجود داشتند، چوب ها نیز در ابتدا که اختراع شده بودند فقط توسط امپراطوران جادوگر مورد استفاده قرار میگیرفت و تعدادشان از انگشتان دست هم کمتر بود.
شاید برایتان سوالی پیش امده باشد که چوب های جادوگری چگونه اختراع شدند؟توسط چه کسی اختراع شدند و... ولی باید این را بدانید که چوب جادو نه تنها بدست یک نفر درست نشد ، بلکه توسط افراد بسیار زیادی تکامل یافته و به شکل حال شده اند،هرچند دنش مندان میگویند که ممکن است باز هم چوب جادو بیشتر تکامل پیدا کند.مطلبی را که زیر مشاهده میکنید ، لرد فرانکشتاین ، مخترع اولین چوب جادواست:
قرن اول میلادی ، روم قدیم ، شهر وتراتو (شهری کاملا جادویی )
لرد فرانکشتاین در حالی که وسط میدان ایستاده بود رو به مردمی که مبهوت ایستاده بودند این چنین گفت: تا کی میخواهید از قدرت دست هایتان برای روشن کردن آتش ، دفاع و... استفاده کنید؟
هم اکنون من جسمی را اختراع کردم که انرژی را درون خود ذخیره کرده و آن را بیرون میکند،با قدرتی دو برابر.
متنی را ه در بالا خواندید تنها دستنوشته ایی بود که از این فرد باقی مانده بود.
توبیاس اسنیپ با صدای دست همه را متوجه خود ساخت، به طرف تخته رفت و بر روی تخته ضربه ای زد و تکالیف برای بچه ها رویت شد:



1.در مورد خواص ، مواد سازنده و تاریخچه نسخه ی اولیه چوب جادویتان یک مقاله بنویسید ( مهم نیست چقدر باشه ، مهم اینه که جامع باشه ) 15 امتیاز
2.زندگی نامه یکی از افرادی که در ساختن و تکمیل کردن چوب جادو نقش داشتند و چگونگی تکمیل و بعد از تکمیل چه چیز هایی اضافع شد. ( این یکی هم مهم نیست چقدر باشه فقط جامع باشه ) 15 امتیاز
____________
خب کسانی که میخواهند امتیازشان بالا تر برو این مقاله را انجام بدهند ( این مقاله اختیاری است و فقط امتیاز بیشتر دارد ) :
یک مقاله در مورد چگونگی کار و ایجاد طلسم در چوب جادو ( 10 امتیاز )


فقط فروم وجود دارد و کسانی که از زدنش عاجزند

[b]فقط اسل


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۶:۵۴ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۵

دارن الیور فلاملold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ دوشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۲:۳۹ چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۶
از میدان گریملود شماره ی 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 290
آفلاین
1. درباره چگونگی پیدایش،اختراعات و چگونگی زیست یکی از اقوام زیر تحقیقی بیاورید که کمتر از 12 خط نباشد.تاکید میکنم فقط یکی از اقوام زیر: ( 15 امتیاز)
پاچا ها، ماجو ها، دودو ها، رامورا ها

پاچا ها:
اين اقوام يكي از مهمترين و در عين حال معروفترين اقوام مي باشند كه بسيار تاريخچه ي جالبي دارند.
اين اقوام همانطور كه از اسمشان معلوم است (پاچا) در پاچه خواري مهارت داشتند.عده اي از افراد در قرن 3 در زماني كه يكي از شرور ترين جادوگر ها بر دنيا حكمراني مي كرد براي حفظ جان خود شروع به پاچه خواري وي كردند.
ثانه ها ، دقيقه ها ، ساعتها ، روزها ، ماه ها ، سال ها ، قرن ها و شايد هزاران سال آنان به پاچه خواري پادشاهاني كه فرمانروايي مي كردند پرداختند.اين مهمترين حرفه و شغل آنان به شمار مي آمد.و به اين ترتيب موقعيت خود را طي سال ها در كنار شاه هايي كه فرمانروايي مي كردند مستحكم ساختند.
آنها يكي از زرنگ ترين اقوام تاريخ بشر و جادوگران به شما مي آيند.طولي نكشيد كه اين افراد به اقوام پاچا كه معادل پاچه خوار است معروف شدند.ان سرگذشت يكي از جالبترين و در عين حال مضحك ترين سرگذشت اقوام جادويي است. مهمترين اختراع اين قبيله رواج هنر پاچه خواري در بين اقوام و قبيله هاي ديگر است.
آنها بدليل اينكه همواره به پاچه خواري شاهان مي پرداختند توانستند در قصرهاي آنان به زندگي خود ادامه دهند.


2.چهار لقب جاماوه ها را بنویسید. ( 5 امتیاز)

1.لاشخور
2.ارزشي
3.بوگندو
4.بوزينه

3.سرانجام وزارت سحر و جادو چه چاره ای برای قوم پرخاشگر ماگی کش ها اندیشید.( 5 امتیاز)

بدستور سحر و جادو كاراگاه خفني به نام سارا اوانز(خفنز) به تنهايي نسل اين قبيله را منقرض كرد.

4
. پنج اختراع از قوم آزتک بنویسید که به صورت طنز باشد ( 5 امتیاز)
1.سايت جادوگران
2.توبياس اسنيپ( بدون شرح)
3.محمود فكري (از فسيل هاي آن زمان كه تاكنون پابرجا مانده است.)
4.رضا عنايتي (از نوادگان دايناسوري آن زمان كه توسط آزتك ها كشف شد)
5.آفتابه ي مرلين.


[i][size=small][color=3333CC]هيچ وقت نگوييد كه اي كاش زندگي بهتر �


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۳:۵۱ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۵

فنگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۸ شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۴۴ شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۰
از ساختمان مركزي حذب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 147
آفلاین
1. درباره چگونگی پیدایش،اختراعات و چگونگی زیست یکی از اقوام زیر تحقیقی بیاورید که کمتر از 12 خط نباشد.تاکید میکنم فقط یکی از اقوام زیر: ( 15 امتیاز)
پاچا ها، ماجو ها، دودو ها، رامورا ها

ماجوها:
قوم ماجوها از اولين اقوام جادوگري بودند كه توانستند با ماگلها روابط دوستانه اي برقرار كنند.

هيچ سند تاريخي در مورد محل ابتداييه پيدايش اين قوم وجود ندارد
تنها در افسانه اي محل پيدايش آنها را كنار رودخانه ي ميسي سي پي ميدانند.

موسس اين قوم فردي به نام جو بود كه توانست با شكست عده اي از اقوام آن دوره كه شامل باگي باگي ها و توروديبازها بودند نواحي زيادي از آمريكاي جنوبي را به تصرف خود درآورد.

وي از معدود كساني بود كه ميتوانست بدون استفاده از چوبدستي جادو كند كه اين امر سبب شده بود تا اقوام جادويي و حتي ماگلي ديگر او را با نام "ماجو" صدا كنند.

لازم به ذكر است حروف "ما" از كلمه ي آمريكايي "Magic" به دست ميايد كه با ضافه شدن به حروف اسم جو يعني "Joe" خوانده ميشود "Majoe"

ماجوها قبيله اي صلح طلب و در عين حال خطرناك محسوب ميشدند آنها روابط دوستانه يا با سرخپوستان ساكن اون منطقه برقرار كردند و سرخپوستان كه زا قدرت جادويي آنها بي بهره بودند آنها را پرستش ميكردند.

به مرور زمان عده اي از ماجوها با سرخپوستها ازدواج كردند و اين امر سبب شد تا اونها در آمريكاي جنوبي پراكنده بشن و قوم بزرگي رو تشكيل بدند.

شيوه ها اداب و سنن ماجوها نيز با سرخپوستا گره خورده بود به نوعي كه لباسها آداب و فرهنگ تماما همانند سرخپوستان بود.

هر قبيله ي سرخپوستي داراي يك يا دو جادوگر بود كه آنها در واقع همان ماجوها بودند كه به اين سمت نايل ميشدند و قبيله را در مقابل حوادث طبيعي و غير طبيعي حفظ ميكردند.

در زماني كه سفيدپوستان آمريكايي شروع به حمله به قبايل سرخپوستي كردند ماجوها فداكاريهاي بسياري از خود نشان دادند ولي آدمها در آن زمان به دليل اينكه به تازگي مجهز به توپهاي سنگين شده بودند به راحتي در مقابل سرخپوستها پيروز ميشدند و ماجوها هم كم كم خون جادويي در رگهايشان رو به اتمام بود براي همين ماجوها نيز همراه با سرخپوستان نابود شدند البته گفته ميشود هنوز عده اي از ماجوها به سركردگي فردي قدرتمند در نقطه اي نامعلوم در حوالي برزيل در حال زندگي هستند.

2.چهار لقب جاماوه ها را بنویسید. ( 5 امتیاز)

لامبادا _ سالسا _ تكنو _ بندري

3.سرانجام وزارت سحر و جادو چه چاره ای برای قوم پرخاشگر ماگی کش ها اندیشید.( 5 امتیاز)

وزارتخانه ابتدا سه سفير را براي مذاكره سراغ ريساي اين قوم فرستاد كه ماگي كش ها كله ي سه نفر را در حاليكه موهايشان از ته تراشيده شده بود و جمجه هايشان از هم باز شده بود براي وزارتخانه بازپس فرستادند براي همين وزارتخانه پنجاه عدد از كاراگاهان باتجربه و خبره خود را در ميان اين قوم فرستاد و آنها شبانه ريساي آن قوم را به قتل رساندند و عده يا را گروگان گرفته و بقيه را هم كشتند(چه خشن)
جادوگران اين كار وزارتخانه كه در زمان وزارت انتوني رالف انجام گرفت را كاري زشت و ناپسند ميدانند و به خاطر آن روز 23 ژوين را روز تاريخ سياه نامگذاري كرده اند.

4. پنج اختراع از قوم آزتک بنویسید که به صورت طنز باشد ( 5 امتیاز)

سوراخ پر كن:يكي از اجداد گيلدي كه رد زمان آزتك ها ميزيست
باعث ايجاد سوراخهاي زيادي در شهر شده بود مردم براي اين موذل وسيله اي به نام سوراخ پر كن ساختند.

تلتيفون:تلويزيون چند كاره مجهز به سيستم اي بي اس و قابليت تبديل به تلفن تصويري و ام پي تري پلير تنها مشكل اين دستگاه وزن آن بود كه به دو تن ميرسيد.

ساخت قازقلنگ: نوعي موجود خر كه به هيچ دردي نميخورد.
سري فيلمهاي امريكن پاي:كه باعث مشعوف شدن دل عده اي جوان الاف شد

دستشويي سفري:اين دستشويي طراحي فوقالعاده اي دارد سطلي كه زيرش سوراخ شده.


روزی از من پرسید : بزرگترین آرزویت چیست ؟
گفتم : تحقق یافتن آرزوی تو ….
اما افسوس …. هرگز ندانستم آرزوی او جدایی از من بود !


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۲:۲۰ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۵

اندرومیداold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۶ دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۰۱ چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۹
از معلوم نیست!دوره گردم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 660
آفلاین
2.چهار لقب جاماوه ها را بنویسید. ( 5 امتیاز)

جاماسوشیکو - سوشیکو جامائوههوو - جاخماوهخ-اسکتبرشتوسج!!

3.سرانجام وزارت سحر و جادو چه چاره ای برای قوم پرخاشگر ماگی کش ها اندیشید.( 5 امتیاز)

اول از همه اومدن بیخیال بشن و بگن به درک که ندایی رسید که خیلی نامردین!
به همین دلیل وزیر دچار عذاب وجدان شد و تصمیم گرفت از اون ها دفاع کنه و.... و دفاع کرد دیگه!

4. پنج اختراع از قوم آزتک بنویسید که به صورت طنز باشد ( 5 امتیاز)

تخت تا نشو! با طعم هندوانه ی درختی!
اینترنت هیچ وقت قطع نشو!
صندلی با اسانس گلابی!
یخچال با در اضافه!
آفتابه با رنگ طبیعی!


" در جهان چیزی به نام آغاز و پایان وجود ندارد. زندگی امروز خود را به گونه ای بگذرانید که گویی همه چیز در همین یک روز است ... "


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۱:۲۰ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۵

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
1. درباره چگونگی پیدایش،اختراعات و چگونگی زیست یکی از اقوام زیر تحقیقی بیاورید که کمتر از 12 خط نباشد.تاکید میکنم فقط یکی از اقوام زیر: ( 15 امتیاز)
پاچا ها، ماجو ها، دودو ها، رامورا ها

قوم دودو ها

حوالی قرن 16 در قسمتی از جنگل های آمازون پرنده ای دیده شد که وقتی کسی نزدیکش میشد پرهاشو پف می کرد و یدفعه غیب میشد. جادوگرها کاملا فهمیده بودن که این روش این جانور در فرار از خطره ولی ماگل ها که از جادو چیزی نمیدونستن، از این پرنده دوری کردن و اسمش رو دودو گذاشتن!
موضوع دودو مدتها در ذهن مردم بود ولی کم کم از یادها رفت. وقتی که مردم هنوز از جنگل های آمازون دوری میکردن و هیچکس اونجا نمیرفت، گروهی از جادوگرا قسمتی از جنگل رو که دودو اونجا دیده شده بود تصرف کردن و کلا اونجا ماندگار شدن. مبارزه با خطرهای آمازون فقط از پس قوی ترین ماگل ها بر میومد اما برای جادوگرها زندگی در اونجا زیاد سخت نبود.
جادوگرها با دودو ها دوستی کردن و نشون دادن که قصد ندارن بلایی سرشون بیارن. کم کم دودو ها عادت کردن و دیگه اونجا احساس خطر نمیکردن چرا که زیر حمایت جادوگرها بودن!

این قوم رو در ابتدا فقط جادوگرها تشکیل میدادن و در واقع هیچگونه ساحره ای اونجا پیدا نمیشد! کم کم تعداد جادوگرهای قوم کم شد و رو به نابودی رفت. یک روز تمام دودو های منطقه هم پرکشیدن و رفتن، دیگه هیچ دودویی در اون منطقه پیدا نمیشد!
مدتها گذشت. از قومی که اسم خودش رو هم اسم پرنده افسانه ایش، دودو گذاشته بود، فقط سه نفر باقی موندن. این سه نفر قسم خوردن که دودو هارو برگردونن، چون فکر میکردن با رفتن دودوها نسلشون داره منقرض میشه!
سه جادوگر بودن که تونستن برای اولین بار در اون منطقه پرواز کنن. اونا نه جارو داشتن و نه قالیچه! اونها معجونی ساختن که ترکیباتش فقط در اون منطقه پیدا میشد و شامل یک پر دودو هم بود. این معجون به اونا قدرت پرواز داد. معجون به شدت قوی بود، اونقدر قوی که اثرش تا 48 ساعت از بین نمیرفت! متاسفانه این معجون دیگه این روزها پیدا نمیشه چون کسی نمیدونه چجوری درست میشه!
سه جادوگر کارهای دیگه ای هم کردن، از جمله پرورش نوعی گیاه که بعدها معلوم شد عطر خاصی رو پراکنده میکنه که دودوهای پرنده رو به طرف خودش میکشونه. امروزه دودوها فقط در این نوع درخت که اسمش دوتریدو (Dotreedo) هست زندگی میکنن!

بوی همین درخت باعث شد دودوها برگردن. اما اونها تنها نبودن، همراه اونا نوع دیگری از انسان بود که ساحره نامیده میشد و همین ساحره ها ناجی جادوگرها بودن! با اومدن ساحره ها نسل جادوگرهای دودو رشد پیدا کرد...ساحره ها همچنین بلد بودن حرف بزنن، که دودوها بلد نبودن! ساحره ها و جادوگرها علمشون رو به هم یاد دادند و رشد پیدا کردن. نسل دودوها منقرض نشده بود، تا زمانی که زنان آمازونی ماگل به اونها حمله کردن و با وجود جادو های بسیار، هیچکدوم از دودوها نتونستن از سوزونده شدن در آتیش نجات پیدا کنن!


2.چهار لقب جاماوه ها را بنویسید. ( 5 امتیاز)


جاماپین (Jamapain) که بعد از مهاجرت جاماوه ها به سرزمین کنونی ژاپن، کلمه جاپن از این لقب مشتق شد.
جی جاما (G Jama) گریندل والد از این قوم بود که برای جاماوه ها خیلی فرد بزرگی بود و بنابراین اولین حرف اسمشو در این لقب میبینین.
جاسپین (Jaspine) که نام جوزفین هم از این کلمه مشتق شده و جاسپین از جاماوه سیاه ترین ساحره در قرن خودش بوده.
دانجن فیر (Dungeon fear) که دانجن به معنای سیاهچال هست و میگن این قوم سیاهچالهای مخوفی داشتن که بدترین مجازات در قومشون حبس شدن در این سیاهچال ها بود که زندانی آخرش از شدت ترس میمرد.


3.سرانجام وزارت سحر و جادو چه چاره ای برای قوم پرخاشگر ماگی کش ها اندیشید.( 5 امتیاز)


اول سعی کرد به روش درست وارد عمل بشه اما ماگی کش ها که تعصب شدیدی روی اصالت داشتن(و سالازار اسلیترین از نواده های این قوم بوده) نذاشتن وزرات سحر و جادو کارشو بکنه و کسانی رو که برای حرف زدن اومده بودن زنده زنده روی آتیش کباب کردن به طوری که کل بدنشون بسوزه اما زنده بمونن. و بقایای بدنشون رو برای وزارت سحر و جادو پس فرستادن.
وزارت سحر و جادو هم چاره ای جز تبادل مثل ندید و همین بلا رو سر ماگی کش ها آورد اما آخر سر هم اونا مردن و زنده نموندن، نسل منقرض شد اما چند نفر باقیمانده دیگه نفرتشون از ماگل ها رو بروز ندادن تا بتونن به خوبی زندگی کنن و ماجرای "خون اصیل" از همین افراد شروع شد.

4. پنج اختراع از قوم آزتک بنویسید که به صورت طنز باشد ( 5 امتیاز)


همر
منو مدیریت
بیل(این بیل نه...اون بیل...کدوم بیل!؟)
ها کریچر توسط این قوم ابداع شد تا در رولها توسری بخورد و کمی حال کنیم!
بنگاه شووریابی (دختراشون همچون دختران ریون ترشیده بودن بعد ملت کلی حال کردن با این بنگاه و اینا!)


ویرایش شده توسط چو چانگ در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۴ ۱۱:۲۴:۱۳
ویرایش شده توسط چو چانگ در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۲۴ ۱۱:۲۶:۰۰

[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۱:۲۲ شنبه ۲۳ دی ۱۳۸۵

old ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۴ شنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۸:۵۶ سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۵
از 127.0.0.1
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 82
آفلاین
1. درباره چگونگی پیدایش،اختراعات و چگونگی زیست یکی از اقوام زیر تحقیقی بیاورید که کمتر از 12 خط نباشد.تاکید میکنم فقط یکی از اقوام زیر: ( 15 امتیاز)
پاچا ها، ماجو ها، دودو ها، رامورا ها

ماجوها

این قوم حدود 3000 سال پیش از زیر بوته به عمل اومدن و در بوته زار های شرق روسیه ( سیبری سمت چپ بوته زار سوم) ساکن شدن
در ابتدا به شغل شریف علف خواری ( گیاه خواری سنتی) رو آوردن ولی بعد از مدتی که دیدن گاو و گوسفند ها هم دارن علف هاشون رو میخورن طسمیم گرفتن گاوئ و گوسفند ها رو بوخورن
او خام خام میخورن بعد یه روز گفتن بپزیم بخوریم . پختن خوردن دیدن عجب چیزی شد برای همین به همراه علف گاو و گوسفند هم خوردن

از مهترین اخطاراعت این ها اخطاره داس بوده و البته نوعی چکش که باهاش میزدن تو سر گاو ها . چوب جادو با ریسه ی قبل اژدها رو هم اول این ها ساختن

مدتی توی همون علف زار ها بودن تا تصمیم گرفتن خونه بسازن و یک جا نشین بشن برای همین با استفاده از سنگ گل خانه های اولیه ساختن بعدش از آجر و سیمان استفاده کردن و ...


2.چهار لقب جاماوه ها را بنویسید. ( 5 امتیاز)

1 اوجولبیش 2 اوروک 3 دیتمونیش 4 اودوکودو
3.سرانجام وزارت سحر و جادو چه چاره ای برای قوم پرخاشگر ماگی کش ها اندیشید.( 5 امتیاز)
چون توی وزارت خونه بیشتر افراد با کشتن ماگل ها مشکلی نداشتن تصمیم گرغفتن وقتشون رو طلف نکنن رو برن نهار
4. پنج اختراع از قوم آزتک بنویسید که به صورت طنز باشد ( 5 امتیاز)

1ساخت چکش بدون دسته با روکش پلاستیک
2 ساخته آفتابه با دو تا لوله
3 ساخت یه دونه ساعت که با نور خورشید کار میکرد و به جای صدای زنگ یه خورس میگفت قوقولی قوقو
4اولین سازندگان بوق
5 ساخت یک فروند قایق ماهی گیری



كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۶:۱۲ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۵

مارکوس فلینتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۹ جمعه ۱۵ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۱۵ دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 328
آفلاین
پاچاها:

این گروه در ابتدا فقط از یک نفر تشکیل شده بود. در زمان های بسیار قدیم یعنی حدود سال 500 میلادی ، یک قبیله ای به فرمانروایی دودزیل کاترین تارلو پاچا ( Dodezil Katrin Tarlo Pacha ) وجود داشته است ( در جنوب اروپا ) که این قبیله در واقع پایه ی طلسم هایی از قبیل لوموس، اکسیو و ... را ساخته بودند که البته در ان زمان آگاهی ان ها نسبت به چوبدستی و دیگر جادو ها بسیار کم بود و به همین دلیل بود که لوموس ماکسیموم رو کشف نکردند و برای آیندگان باقی ماند.
این گروه برای پایداری و بقا زندگی خود به هیچ کسی اعتماد کافی نداشت مگر اینکه نشان قبیله ی خود یعنی نشان گردو بر روی بازوی هر فردی ، بر روی او زده شده باشد. به همین دلیل کمتر این قبیله به خطر می افتد مگر از راه جنگ!
به همین خاطر بود که این قبیله بیشتر به فکر گسترش سرزمین خود بودند زیرا می دانستند که به هیچ وجه قبیله ی ان ها در خطر نیست. ولی در یکی از جنگ هایی که برای تصرف ایتالیا اقدام به جنگ کرده بودند، هر دو طرف تمام سربازان خود را از دست داد و فقط دو پادشاه با چند پی خدمت باقی ماند که طی جنگ این دو پادشان بالاخره تارلو پاچا توانست بر حاکم ایتالیا که نامش تاررولو پریلارلو ( Tarroulo Prilarlo ) بود، پیروز شود و آن سرزمین بزرگ را در اختیار خود بگیرد.
اما به دلیل نداشتن سرباز خود می دانست که به زودی حکومتش به پایان می رسد به همین دلیل در سدد بر آمد که سربازان زیادی را جمع کند. در ایبتدا به تمامی پیش خدمتان خود و پیش خدمتان پادشاه قبلی ایتالیا دستور داد که آشپزی را کنار گذاشته و به تمرین استفاده از چوبدستی و شمشیر بازی بپردازند. ( زیرا در ان زمان زیاد چوبدستی کاربرد جنگی نداشت. )
بعد از مدتی که توانست از آن خدمتکاران چندین جنگجوی ماهر ساخت و با ان ها شروع کرد به تصرف کشور های پر جمعیت مثل ترکیه پرداخت. به همین دلیل حکمرانی دیگر کشور ها را از دست خود خارج کرد و فقط به تصرف ترکیه پرداخت.
پس از پیروزی بر حاکم ترکیه، از تمامی سربازان ا استفاده کرد و یک سلسله را تشکیل داد.
بعد از چند سال جان به جان آفرین داد و به افتخار او نام سلسله را سلسله ی پاچا گذاشتن.
از اختراعاتی که در زمان پاچا توسط این سلسله و قوم قبلی او انجام شد می توان به ساخت بهترین چوبدستی های تاریخ ( از چوب گردو و درخت توت ) اشاره کرد و همچنین ان ها به فکر ساختن وسیله ای برای پرواز مستقل افراد بودند که البته موفق به ساخت چنین شیء نشدند ولی بعد از ان ها افراد از همین ایده توانستند چوب جارو را بسازند.
در مورد چگونگی زیست ان ها هم باید بگویم که ان ها فقط از راه دامداری و کشاورزی می توانستند به زندگی خود ادامه بدهند که البته به جای گاو از چوبدستی خود استفاده می کردند.( یکی دیگر از ورد هایی که در زمان چاپا کشف شد همین ورد ساشتیوپوش ( Sashtiopush ) بود که باعث می شد اجسام به جلو هل داده شوند.
ان ها معمولا از گل خانه ساخته و بدون استثنا همه خانه هایشان را با سنگ ریزه تزیین می کردند تا هم از خروج گرما جلوگیری شود و هم زیبایی خاصی به خانه بدهد.

القاب جاماوه ها:

جغد پیر ، دندان طلا ( البته به جای دندان انواع اشیاء را می گذاشتند مثلا مو) ، ابر تاریک و سیاه ، ایستاده با مشت!

وزارت سحر و جادو:

وزارت سحر و جادو تنها راه کنترل این قبیله را تهدید به کشتن ان ها در صورت آزار ماگل ها می داسنتد ولی این گروه ماگل کش این حرف ها را جدی نگرفتند و به کار های خود ادامه دادند و به همین دلیل افراد زیادی از این قبیله به دست وزارتخانه ای ها نابود شدند و همین شد که این قبیله زیاد پایدار نموند و بعد دو قرن از بین رفتند.

اختراعات آزتک ها ( طنز ):

یکی از اختراعات معروف آن ها ساخت گلابی تخت خواب شو بودش که در زمان خود غوغایی به پا کرده است.
از دیگر اختراعات ان ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
شامپو گلابی آزتک با خاصیت واقعی گلابی!
و بعد چند سال شامپو گوجه آزتک... شامپو گوجه ی آزتک با خاصیت طبیعی گوجه!
چوبدستی دو سو ( یعنی از دو طرف یک طلسم را می فرستد )
و در آخر ساخت کامل ترین سیسمونی بچه در آن دوران!


عضو اتحاد اسلایترین


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۱:۴۵ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۵

سارا اوانز old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۶ شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۳۵ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از بالای سر جسد ولدی!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 993
آفلاین
درباره چگونگی پیدایش،اختراعات و چگونگی زیست یکی از اقوام زیر تحقیقی بیاورید.

رامورا ها:

رامورا ها اقوامی بودند که نخستین بار در آفریقای مرکزی شکل گرفتند! رامورا در میان قبایل آفریقایی که در آن زمان وجود داشتند به معنی خدای آفتاب بود که آن را بسیار تکریم و بزرگداشت می کردند.
آن ها به این دلیل به این اسم معروف شدند که در ابتدای ورودشان به آفریقای مرکزی حادثه ایی رخ داد که باعث بقای نسل رامورا ها شد!
بزرگ قبیله به نام رامیس و همسرش به نام مورنا به سن کهنسالی رسیده بودند اما هیچ فرزندی نداشتند تا نسل رامیس را ادامه دهد. هم چنین سایر افراد قبیله از این موضوع خوشحال بوده و در پی از بین بردن آن ها و بدست آوردن قدرت قبیله بودند ، هر لحظه منتظر مرگ آن ها بودند.
رامیس به همراه همسر خود تصمیم گرفتند که به آفریقای مرکزی روند و چون دیگر امیدی به بچه دار شدن خویش نداشتند به این تصمیم پافشاری کرده و عده ایی از افراد قبیله را با خود همراه کردند و آن ها که در پی فرصت برای از میان برداشتن آن دو بودند قبول کرده و به سوی آفریقای مرکزی حرکت کردند.
اما مدت زیادی نگذشته بود که بر اثر حادثه شگفت انگیزی مورنا حامله گردید و سپس پسری به دنیا آورد که به خاطر اسم مقدس خدای آفتاب نام او را رامور نامیدند.
زیرا آن ها حاصل شدن این فرزند را به خاطر لطف و مرحمت خدای آفتابی می دانستند که چند روزی به چادر های آن ها سایه افکنده بود و به همین جهت مقام رامیس و فرزندش رامور در میان قبایل افزایش یافته و تا روزگار از هم پاشیدن این قبیله نیز بزرگان همگی از نسل رامور بودند.
قابل ذکر است که رامیس بعد از به دنیا آمدن پسرش عمر طولانی کرد!

چهار لقب جاماوه ها را بنویسید.

اوسکویچیان ، مارمولک سان ها ، شتر گاو پلنگ زادگان و تونی بلر زینگا ها!

سرانجام وزارت سحر و جادو چه چاره ای برای قوم پرخاشگر ماگی کش ها اندیشید.

ابتدا وزارت با رویی خوش از آن ها خواست که با هم به مذاکره بشینند و این مشکل را رفع نمایند. اما آن ها که تاکنون اسم مذاکره به گوششان نخورده بود آن را یک توهین قلمداد کرده و فرستاده وزارت را به آتش کشیدند و خاکستر آن را برای وزارت فرستادند.
وزرات دوباره برای برقراری صلح از خود گذشتگی کرده و شخص دیگری را به سوی آنان فرستاد تا به آن ها پیشنهاد کند که حاضر است در عوض نکشتن ملت نصف مالیات های مردم را به آن ها بدهد. اما آن ها که چیزی از سیاست حالیشان نمی شد دوباره فرستاده را قطعه قطعه کرده و در جعبه کادو شده برای وزارت فرستادند.
وزارت چندین بار دیگر تلاش کرد و وارد عمل شد اما آن ها هربار استخوان های پودر شده و نابود شده فرستاده ها را پس می فرستادند. ( توجه! همه فرستاده ها آزکابانی بودند جونشون خیلی اهمیت نداشته!) تا اینکه وزارت عصبانی شده و دستور فتل عام آن ها را به صورت ناگهانی و در یک عمل کاملا انتحاری و فوق ارزشی صادر کرد که در عرض سه سوت قبایل آن ها با خاک یکسان گردید و نسل آن ها از روی زمین برداشته شد!
عجب خفن این وزارت!!!

پنج اختراع از قوم آزتک بنویسید که به صورت طنز باشد.

شنل زرد : این شنل خاصیت خنده آوردن دارد یعنی وقتی اینو می پوشی میمیری!هم چنین این شنل در مراسم جشن به کار می رود!
نانی : یه نوع شکلاته که خیلی خوشمزه ست ...بخرید ارزون هم هست!
جارو جادویی : یه نوع جاروبرقیه که می زنی به چوب دستیت شارژ می شه! البته من نمی دونم که اون زمان چجوری اختراعش کردن ولی خب اینو توی تاریخ آزتک ها با خط درشت نوشته بود!
آهنگ لالایی: که اینو واسه گوسفنداشون می خوندن! البته حالا دیگه واسه بچه ها می خونن! اینجوری هم بوده:
_لع...لع....لع...لیییییی!
پاکت فریزر : این یه پاکتیه که همه میشناسنش! این پاکت رو از پوست گاوهاشون درست می کردن البته به کیفیت الان نبود ولی خب بالاخره خوب بود و به یه دردی می خورده!جادویی هم بوده ها! یعنی هرچی توش میریختی پر نمی شده!



Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲:۳۱ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۵

آرتور ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۳ پنجشنبه ۵ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۵:۲۳ جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 390
آفلاین
2.چهار لقب جاماوه ها را بنویسید. ( 5 امتیاز)
بومااينگا
گلومبااينگا
فلونگااينگا
چلمنينگا

3.سرانجام وزارت سحر و جادو چه چاره ای برای قوم پرخاشگر ماگی کش ها اندیشید.( 5 امتیاز)4
استفاده از" كامران مظفر زرگنده " براي آموختن آداب معاشرت به آنها!

4. پنج اختراع از قوم آزتک بنویسید که به صورت طنز باشد ( 5 امتیاز)
1.آفتابه مرلين
2.جاروي بي دسته
3.مانيتور سخته
4.زوپس(xoops)


عاقلان دانند...







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.