1. درباره چگونگی پیدایش،اختراعات و چگونگی زیست یکی از اقوام زیر تحقیقی بیاورید که کمتر از 12 خط نباشد.تاکید میکنم فقط یکی از اقوام زیر: ( 15 امتیاز)
پاچا ها، ماجو ها، دودو ها، رامورا ها
قوم دودو ها
حوالی قرن 16 در قسمتی از جنگل های آمازون پرنده ای دیده شد که وقتی کسی نزدیکش میشد پرهاشو پف می کرد و یدفعه غیب میشد. جادوگرها کاملا فهمیده بودن که این روش این جانور در فرار از خطره ولی ماگل ها که از جادو چیزی نمیدونستن، از این پرنده دوری کردن و اسمش رو دودو گذاشتن!
موضوع دودو مدتها در ذهن مردم بود ولی کم کم از یادها رفت. وقتی که مردم هنوز از جنگل های آمازون دوری میکردن و هیچکس اونجا نمیرفت، گروهی از جادوگرا قسمتی از جنگل رو که دودو اونجا دیده شده بود تصرف کردن و کلا اونجا ماندگار شدن. مبارزه با خطرهای آمازون فقط از پس قوی ترین ماگل ها بر میومد اما برای جادوگرها زندگی در اونجا زیاد سخت نبود.
جادوگرها با دودو ها دوستی کردن و نشون دادن که قصد ندارن بلایی سرشون بیارن. کم کم دودو ها عادت کردن و دیگه اونجا احساس خطر نمیکردن چرا که زیر حمایت جادوگرها بودن!
این قوم رو در ابتدا فقط جادوگرها تشکیل میدادن و در واقع هیچگونه ساحره ای اونجا پیدا نمیشد! کم کم تعداد جادوگرهای قوم کم شد و رو به نابودی رفت. یک روز تمام دودو های منطقه هم پرکشیدن و رفتن، دیگه هیچ دودویی در اون منطقه پیدا نمیشد!
مدتها گذشت. از قومی که اسم خودش رو هم اسم پرنده افسانه ایش، دودو گذاشته بود، فقط سه نفر باقی موندن. این سه نفر قسم خوردن که دودو هارو برگردونن، چون فکر میکردن با رفتن دودوها نسلشون داره منقرض میشه!
سه جادوگر بودن که تونستن برای اولین بار در اون منطقه پرواز کنن. اونا نه جارو داشتن و نه قالیچه! اونها معجونی ساختن که ترکیباتش فقط در اون منطقه پیدا میشد و شامل یک پر دودو هم بود. این معجون به اونا قدرت پرواز داد. معجون به شدت قوی بود، اونقدر قوی که اثرش تا 48 ساعت از بین نمیرفت! متاسفانه این معجون دیگه این روزها پیدا نمیشه چون کسی نمیدونه چجوری درست میشه!
سه جادوگر کارهای دیگه ای هم کردن، از جمله پرورش نوعی گیاه که بعدها معلوم شد عطر خاصی رو پراکنده میکنه که دودوهای پرنده رو به طرف خودش میکشونه. امروزه دودوها فقط در این نوع درخت که اسمش دوتریدو (Dotreedo) هست زندگی میکنن!
بوی همین درخت باعث شد دودوها برگردن. اما اونها تنها نبودن، همراه اونا نوع دیگری از انسان بود که ساحره نامیده میشد و همین ساحره ها ناجی جادوگرها بودن! با اومدن ساحره ها نسل جادوگرهای دودو رشد پیدا کرد...ساحره ها همچنین بلد بودن حرف بزنن، که دودوها بلد نبودن! ساحره ها و جادوگرها علمشون رو به هم یاد دادند و رشد پیدا کردن. نسل دودوها منقرض نشده بود، تا زمانی که زنان آمازونی ماگل به اونها حمله کردن و با وجود جادو های بسیار، هیچکدوم از دودوها نتونستن از سوزونده شدن در آتیش نجات پیدا کنن!
2.چهار لقب جاماوه ها را بنویسید. ( 5 امتیاز)جاماپین (Jamapain) که بعد از مهاجرت جاماوه ها به سرزمین کنونی ژاپن، کلمه جاپن از این لقب مشتق شد.
جی جاما (G Jama) گریندل والد از این قوم بود که برای جاماوه ها خیلی فرد بزرگی بود و بنابراین اولین حرف اسمشو در این لقب میبینین.
جاسپین (Jaspine) که نام جوزفین هم از این کلمه مشتق شده و جاسپین از جاماوه سیاه ترین ساحره در قرن خودش بوده.
دانجن فیر (Dungeon fear) که دانجن به معنای سیاهچال هست و میگن این قوم سیاهچالهای مخوفی داشتن که بدترین مجازات در قومشون حبس شدن در این سیاهچال ها بود که زندانی آخرش از شدت ترس میمرد.
3.سرانجام وزارت سحر و جادو چه چاره ای برای قوم پرخاشگر ماگی کش ها اندیشید.( 5 امتیاز)
اول سعی کرد به روش درست وارد عمل بشه اما ماگی کش ها که تعصب شدیدی روی اصالت داشتن(و سالازار اسلیترین از نواده های این قوم بوده) نذاشتن وزرات سحر و جادو کارشو بکنه و کسانی رو که برای حرف زدن اومده بودن زنده زنده روی آتیش کباب کردن به طوری که کل بدنشون بسوزه اما زنده بمونن. و بقایای بدنشون رو برای وزارت سحر و جادو پس فرستادن.
وزارت سحر و جادو هم چاره ای جز تبادل مثل ندید و همین بلا رو سر ماگی کش ها آورد اما آخر سر هم اونا مردن و زنده نموندن، نسل منقرض شد اما چند نفر باقیمانده دیگه نفرتشون از ماگل ها رو بروز ندادن تا بتونن به خوبی زندگی کنن و ماجرای "خون اصیل" از همین افراد شروع شد.
4. پنج اختراع از قوم آزتک بنویسید که به صورت طنز باشد ( 5 امتیاز)
همر
منو مدیریت
بیل(این بیل نه...اون بیل...کدوم بیل!؟)
ها کریچر توسط این قوم ابداع شد تا در رولها توسری بخورد و کمی حال کنیم!
بنگاه شووریابی (دختراشون همچون دختران ریون ترشیده بودن بعد ملت کلی حال کردن با این بنگاه و اینا!)