هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   5 کاربر مهمان





Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۵۳ دوشنبه ۷ آبان ۱۳۸۶

پیگویجن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۵:۰۱ چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۷
از کلبه هاگرید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 20
آفلاین
این شناسه نوربرت قبلی هست که از 14 شهریور به اینور دیگه پستی نزده
______________

نام:نوربرت

لقب:اژدهای نوروژِِی

معرفی کوتاه شخصیت:وقتی چشم باز کردم با انبوهی ریش مواجه شدم که پوست رنجور سرم را نوازش میداد.حتی این برخورد کوچک هم موجب ناراحتی من میشد پس برای اولین بار از قدرت ذاتیم یعنی آتش برای دفاع از خود استفاده کردم و ان انبوه ریش را به اتش کشیدم ، بعد دستی دیدم که همچون باد بزن بر روی ان انبوه مو فرود امد ، دستی به بزرگی تمام بدن من.

ترسیدم خیال کردم که مرا تنبیه خواهد کرد اما فقط با مهربانی دستی به سر و رویم کشید سه موجود عجیب دیگر نیز ان اطراف بودند دوست داشتم هر چه سریعتر بدانم مادرم کدام است و فریادش بزنم.

موجودی با موهای قهوه ای زیبا تر از بقیه به نظر میرسید امدم مادر صدایش کنم که ناگهان همه سر ها به سمت سوراخی که بر روی دیوار کلبه حک شده بود برگشت ، موجودی با موهای طلایی در ان طرف سوراخ ما را نگاه میکرد و بعد ناگهان پتویی روی من انداخته شد و چند روز بعد خود را در پارک اژدها ها دیدم.

گروه:گریفندور

تایید شد!


ویرایش شده توسط نوربرت کوچولو در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۷ ۱۶:۵۶:۴۹
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۷ ۱۸:۴۵:۳۸

TAKE A LOOK AT SKY SOME TIME
____

سیستم ارتباط جغدی:تصویر کوچک شده


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۰۴ جمعه ۴ آبان ۱۳۸۶

لیلی پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۱ چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۳:۲۵ جمعه ۲۱ دی ۱۳۸۶
از ناکجا آباد !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 36
آفلاین
- نام : لی لی
- سن: 15
- جنس:مونث
- سال : سال ششم
- رنگ چشم: سبز
- گروه : گریفیندور
- مو : قرمز کوتاه و نا آشنا با شونه و برس !
- ظاهر کلی : لاغر و قد بلند
- نام کامل: لی لی هری پاتر
- کویدیچ : مهاجم
- چوب جادو : 10 اینچ و دارای موی یال تک شاخ و اشک ققنوس
- دسته جارو : شهاب
- علاقه ها: کویدیچ – هاگوارتز – شغل کارآگاهی
- توانمندیها : کوییدیچ – معجونسازی – دفاع در برابر جادوی سیاه


لی لی پاتر با نام کامل لی لی هری پاتر دختر جینی ویزلی و هری پاتر است . لی لی دو برادر دارد که جیمزو آلبوس سوروس نام دارند . لازم به ذکر است که لی لی از جیمز دو سال و از آلبوس سوروس یکسال کوچکتر است .
این طور که معلوم است هری و جینی نام لی لی و جیمز را برای قدر دانی از پدر و مادر هری انتخاب کردند و نام آلبوس سوروس را همچنین برای سپاسگزاری از دو مدیر لایق هاگوارتز انتخاب کردند .

لی لی حالا سال پنجم هاگوارتز و امتحانات سمج را باموفقیت پشت سر گذاشته و خود را برای ورودی دیگر به هاگوارتزبرای گذراندن سال ششم در گروه گریفیندور آماده میکند .

او از لحاظ قد و قامت بر عکس وزنش قد بلندی دارد و موهایش هم مانند موهای مادرش و مادر هری قرمز است .

از دیگر ویژگی های او شجاع بودنش مانند پدرش است . او همیشه آرزو دارد که بتواند یکی از کارآگاهان وزارت سحر و جادو باشد .

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۵ ۱۰:۵۳:۰۹
ویرایش شده توسط ساینا در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۵ ۱۳:۲۲:۲۴
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۷ ۱۸:۳۶:۵۵



تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۲۶ سه شنبه ۱ آبان ۱۳۸۶

گندالف سفید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۴ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۰:۱۱ دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۷
از سرزمین میانه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 43
آفلاین
نام: گندالف
نام خانوادگی: نداره
گروه: گریفندور
ویژگی های ظاهری: ریش و موی سفید و بلند مانند مرحوم دامبل

معرفی کوتاه:
قوم الدار برای محافظت مردم فانی( اعم از جادوگر و انسانهای عادی) 5 جادوگر بزرگ و کارکشته را انتخاب کرده و آنها را از جهان الدار در آنسوی دریاها به جهان مردم فانی فرستاده است. من یکی از آن 5 تن هستم و برای مبارزه با تاریکی و دروغ به جهان شما آمده ام. امید دارم از درگاه مرلین کبیر تا ما را تایید بفرمایید!!!

از لیست شخصیتها یه شخصیت هری پاتری انتخاب و کامل معرفی کن


ویرایش شده توسط گندالف سفید در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۱ ۱۶:۲۹:۵۶
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۱ ۱۷:۱۲:۴۱

فقط یک گناه وجود دارد و آن دزدی ست.
[size=large]وقتی کسی را می کشی یک زندگی رØ


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۵۳ یکشنبه ۲۹ مهر ۱۳۸۶



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۶ یکشنبه ۲۲ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۷:۴۱ جمعه ۲۷ مهر ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 2
آفلاین
نام:پرد
نام خانوادگی:فوت
گروه:گرفندور
چوب:گردو و دم تک شاخ
معرفی کوتاه:یک عضو محفل ققنوس
از طرف bhg b سابق
لطفا سریع پاسخ دهید. چاکریم


قوانین ایفای نقش رو بخون:
http://www.jadoogaran.org/modules/new ... ic.php?topic_id=5&forum=7


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۳۰ ۹:۱۳:۰۳
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۳۰ ۹:۱۶:۴۴


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۴۷ شنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۶

پروفسور نیما


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۳ یکشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۴:۱۲ چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۳۸۶
از اینجا . آنجا . هرجا . همه جا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 8
آفلاین
نام:نیما
شهرت: سامینا
سن:چهل و اندی
گروه: هافلپاف
!!!چوبدستی:چوب بلوط با مغز شاخ ایرامپنت
شغل : فعلا بی کار و بی عار
استاد سابق ریاضیات جادویی هاگوارتز اخراج شده توسط دست اجانب (احتمالا ایادی اون پروفسور وکتور ... (به جای ... چند تا فحش رکیک بزارید (چقدر پرانتز تو پرانتز شد سرسام گرفتم))) به دلایل واهی
(وضعیت خونی: دو رگه (مامانم جادوگر بوده
((محل زندگی: فعلا فراری (متهم به قتل یک مشنگ (خداییش کار من نبود
سایر : فعلا چیزی به ذهنم نمیاد

قوانین ایفای نقش رو بخون:
http://www.jadoogaran.org/modules/new ... er=ASC&topic_id=2&forum=2


ویرایش شده توسط professor_nima در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۸ ۱۵:۰۱:۱۹
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۸ ۱۸:۲۷:۰۳
ویرایش شده توسط پروفسور نیما در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۹ ۱۳:۲۶:۵۵

آنچه حقیقت ما را نشان می دهد انتخاب ماست . نه تواناییمان


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۴۲ جمعه ۲۷ مهر ۱۳۸۶

کورنلیوس آگریپاold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۴ جمعه ۲۲ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۸:۵۳ یکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۷
از فکر می کنی از کجا؟
گروه:
کاربران عضو
پیام: 124
آفلاین
1- نام: کورنلیوس
2- نام خانوادگی: آگریپا
3- تارخ تولد: 14 فوریه سال 1486
4- تارخ وفات: 1535(تاریخ دقیق نامعلوم)
5-عمر: 39 سال
6- گروه: ریونکلا
7- چوبدست جادو:
چوب: درخت توسکا
طول: 36 سانتیمتر
مغز: موی دم اسب تک شاخ
8- افتخارات: تالیف دها کتاب در مورد سحر و جادو .
کورنلیوس آگریپا دانشمند بلند آوازه ی دنیای سحر و جادو در 4 سالگی پدر خود کونتین آگریپا (که او نیز از محققان علوم سحر و جادو بود) به طرز دلخراشی از دست داد. مادر کورنلیوس که عاشق مرد مشنگی شده بود همسر معروف خود را به قتل رسانید و با مرد مورد علاقه اش فرار کرد. پس از آن اتفاق کورنلیوس را نزد پیر زن مهربان مشنگی نگهداری کردن و کورنلیوس تا 8 سالگی نزد او بود. پس از آنکه آن پیر زن مهربان جان خود در اثر مرگ طبیعی از دست داد کورنلیوس نزد خانواده های مشنگ مختلفی زندگی کرد و تا اینکه در سن 11 سالگی مرد جوان وحشتناکی او را به فرزند خواندگی پذیرفت. آن مرد حیوان صفت که جک اسپارک نام داشت در صدد بود تا از کورنلیوس برای مقاصد وحشتناک و امیال ناهنجار جنسی خود استفاده کند اما در یکی از شب ها که چیزی نمانده بود تا کورنلیوس طعمه آن انسان دیو صفت شود، کورنلیوس نا خود آگاه اسپارک را با نیروی خود آتش زد و او را کشت. مردم روستا خشمگین از این اتفاق تصمیم گرفتن او را زنده زنده بسوزانند اما مرد جادوگری در آخرین لحظات او را نجات داد. آن مرد هنجیست وود کرافت بود. کسی که مردم روستا او را فردی دیوانه می پنداشتند. وود کرافت کورنلیوس را نجات داد و او را به تپه ی متروکی برد که او آن را هاگزمید می نامید. بدین وسیله کورنلیوس آگریپا در ساختن تنها دهکده ی جادو یی تا آن زمان مشارکت ورزید و در عین حال به آمو ختن تمام دانش و اطلاعات وود کرافت همت گماشت. پس از گذشت سال ها کورنلیوس آگریپا در سن 18 سالگی هاگزمید را ترک کرد و برای کسب علم و دانش به سفر کردن پرداخت. پس از 10 سال دوباره به هاگزمید برگشت و متوجه شد دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست. وود کرافت مرده بود و در نزدیکی دهکده قلعه ای بزرگ ساخته شده بود. آگریپا با دیدن آن قلعه تصمیم گرفت تا به آنجا سری بزند و از فعالیت آنها آگاه شود. اینگونه بود که او به هاگوارتز پا گذاشت و با موسسین آن آشنا شد. ( در آن زمان هنوز مدرسه باز نشده و در حال ساخت بود.) آگریپا مدتی در هاگوارتز ماند و به تبادل اطلاعات با موسسین دانشمند آن پر داخت. بدین ترتیب از لحاظ علمی مهارت زیادی یافت و حتی 4 بنیان گذار هاگوارتز را در تحقیقاتشان یاری جست. یکی از موضوعات مورد علاقه او بحث در مورد چگونگی غیب ظاهر شدن جادوگران و تلاش برای انجام دادن آن بود. که موضوع تحقیقات روونا ریونکلا هم بود. در نتیجه این تحقیق باعث نزدیک تر شدن او و روونا ریونکلا شد و پس از مدتی آگریپا به او علاقمند گشت. اما وقتی که او این موضوع را به روونا گفت او خشمگین شد و به علت غرور زیاد و اختلاف سنی که داشتند(ریونکلا 2 سال بزرگتر بود) در خواست او را نپذیرفت و کورنلیوس از ناراحتی هاگوارتز را در 29 سالگی ترک کرد و بیش از یک سال در هاگوارتز نماند. از آن پس در یک دهکده مشنگ نشین دور دست به نوشتن کتاب و تحقیق در مورد وردهای جادویی ، جادوی سیاه و چگونگی غیب و ظاهر شدن( آپارات) پرداخت. او به تحقیقاتش ادامه داد تا اینکه مشنگ های دهکده او را به جرم نوشتن کتاب های جادویی و تالیف کتابهایی که از شیطان به او نازل شده به زندان افکندند. آگریپا در زندان به بیماری مهلکی گرفتار گشت اما از تحقیقات خود دست بر نداشت و در این مدت تنها همدم او جغدی قهوه ای بود. تا اینکه به راز چگونگی غیب و ظاهر شدن توسط جادوگران پی برد و آن را در تنها کاغذ و قلمی که داشت و برای نوشتن وصیت نامه اش در اختیار او قرار داده بودند نوشت و نامه را به وسیله تنها همدمش، جغد قهوه ا ی به روونا ریونکلا رساند و فردای آن روز جان سپرد.
امروزه هزاران ساحره و جادوگر از روش غیب و ظاهر شدن استفاده میکنند بدون آنکه اطلاع دقیقی از زندگی مکتشف آن داشته باشند.
یادش گرامی باد.
همانا تاييد گشتي...باشد که بازهم کتاب بنويسي و در نوشتن آن ريش مرلين هم ياريت کند...يادت نرود که کتابي در وصف گراپ بنويسي...با تشکر کالين


ویرایش شده توسط کورنلیوس آگریپا در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۷ ۱۸:۴۴:۰۱
ویرایش شده توسط کالین کریوی در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۷ ۱۹:۵۰:۵۱

به نظر شما چیزی عجیب تر از کتاب وجود داره؟

Only Raven

تصویر کوچک شده


شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۱۴ پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۳۸۶

هرمیون گرنجرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۴ چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۷:۳۲ شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۶
از لندن
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 29
آفلاین
1- نام : هرماینی
2- نام خانوادگی : گرنجر
3- نام كامل : هرماینی جین گرنجر
4- جنسيت : زن
5- گروه : گریفیندور
6- چوبدستی جادو : چوب درخت راج با اندازه ی 23 سانت
7- هسته ی چوبدستی : ریسه ی قلب اژدها
8- چوب جارو : آذرخش
9- رنگ مو : قهوه ای
10- محل زندگی : لندن
11- افتخارات : دانش آموز ارشد و ممتاز هاگوارتز و دوست صمیمی و وفادار هری پاتر
12- علاقه مندی ها : هاگوارتز، درس خواندن، دوستانم، اجنه ی خانگی و همین طور بهبود بخشیدن به وضع قوانین جادویی


تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۶ ۱۲:۱۷:۵۲

Do not pity the dead, Harry. Pity the living, and above all, those who live without love.

Albus Dumbledore


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۳:۱۰ چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۶

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۶ چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۳:۲۷ یکشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۶
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 6
آفلاین
از اولین روزی که به دنیا قدم نهادم قرعه من به نام مرگ و نیستی افتاده بود.در خانواده ای به دنیا آمدم که عملاً هیچ وقت وجود نداشت.از مادری ساحره و پدری مشنگ زاده و ابله.
تنها چیزی که مرا زنده نگه میداشت خون اصیلی بود که درون رگ هایم جریان داشت.و حس انتقام.انتقام اولین چیزی بود که در دنیا شناختم و به آن تسلط دارم.خشم، قدرت و بی رحمی همه صفاتی است که به من نسبت داده اند.اما هیچ کس درک نمیکند که من برای چه به دنیا آمده ام.من زندگی میکنم تا دنیا را از شر گند زاده ها و مشنگ ها پاک کنم.جهانی آرمانی بسازم که در آن هیچ کس جز اصیل زادگان حق زیستن ندارند.
کشتن را از همان سنین جوانی آغاز کردم.پدر مشنگ و خانواده اش را.امری مقدس برای پاک کردن لکه ننگی که گریبان خاندان ما شده بود.
دوران نوجوانی ام به سرعت گذشت.همراه با عطش یادگیریه فنون جادوگری.از همان زمان جادوی سیاه را کشف کردم تا جوابی باشد برای سوال های بی انتهای من.تنفر این قدرت را به من میداد که رشد کنم.لحظه به لحظه قوی تر شوم تا بتوانم به آرامانی که در ذهنم داشتم نزدیک شوم.
این افکار در سرم میدرخشیدند که روزی بزرگترین جادوگری خواهم شد که دنیا به خود دیده است.قدرتمند تر از از جادوگرسیاهی که تا به امروز وجود داشته است.
سال ها گذشت تا بالاخره لرد ولدمورت متولد شد.نامی که لرزه بر تن تمامی شنوندگانش می انداخت.روزهای زیبای من شروع شده بود،روزهایی مملو از خون ریزی و سیاهی.
دورانی کابوس مانند برای آنان که نام سفید بر خود نهاده بودند.من با سرعت هرچه تمام تر شروع به ریختن پایه های حکومتی کردم که در آن رحم و مهربانی هیچ جایی نداشت.
سراسر سیاهی و بود و پلیدی.برای این کار از مخوف ترین موجودات دنیای جادویی استفاده کردم.قدرت تمامی نیروهای شر را در دست گرفتم تا دنیا را به چیزی تبدیل کنم که میخواستم.
در اوج این نبرد،هنگامی که فکر میکردم تا هدف نهایی ام فاصله ای ندارم اشتباهی بزرگ در مسیر پیروزی ام وقفه ایجاد کرد.پاتر، نامی که باعث شد سال ها از شیرین ترین خواسته وجودم جدا باشم.
اما من بازگشتم.قدرتمند تر و بی رحم تر از همیشه.
در پی یافتن موجود مفلوکی که میتواند جلوی خواسته های من را بگیرد.من به دنیا امده ام تا سیاهی را در زمین پراکنده سازم و تا زمانی نسل اصیل زادگان بر جهان حکومت کنند به ویرانی جهان ادامه میدهم.

شناسه قبلی من:

ایوان روزیه


همانا تاييد گشتي اي لرد سياه...اي مخوف...اي اسمشو نبر...اي دامبل...نه چيزه اشتباه شد...اي ولدمورت...خوب همي خداوندگار و ريش مرلين پشت و پناهت باشد...شما ناظر انجمن زير سايه و خانهريدل هم شدي به علت آنکه مرگ خوارهايت را پيوند و سر و سامان بدهي با تشکر کالين کريوي(کاسه ما يادت نره)


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۵ ۲۳:۱۷:۰۴
ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۵ ۲۳:۲۷:۱۹
ویرایش شده توسط کالین کریوی در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۶ ۰:۰۰:۵۳


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۹:۲۶ چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۶

گابریل دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰
از يت نكن! شايدم، اذيت نكن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 708
آفلاین
بینگو!

پیش نوشت:** این شخصیتی که برای معرفی اش اقدام کردم، گرفته شده. ولی فکر میکنم چند سالی هست که پستی نزده!**

نام: گابریل


نام خانوادگی: با اینکه به شما ربطی نداره، دلاکور!


مشخصات ِ ظاهری:
بسیار زیبا؛ قد بلند، موهای بلوند ِ بلند با چشای آبی..تقریبا فکر کنم پریزاد باشه نه؟ دیگه همین تعریف دیگه ای نمیبینم.


گروه در هاگوارتز:ریونکلاو


توضیحات:
گابریل دلاکور، خواهر کوچیک تر ِ فلور دلاکوردر کتابای هری پاتره. توی کتاب چهارم هم به عنوان یکی از گروگان های مردم دریایی در کتاب حضور داشت و چون افشاسازی تموم شده! توی کتاب هفتم هم در عروسی فلور و بیل بود.


اهم، پرفسور کوییرل شناسه ی قبلی بنده در ایفای نقش لاوندر براون بود. اگه میشه اونو ببندید!ممنون.

همانا اين گابريل دلاکور قبلي بود که همانا يک ماهي هست که پست نزده پس حله و شما ميتونيد گابريل باشيد همي
گابريل دلاکور
همانا تاييد گشتي فرزند...باشد که دبگران هم به ياري ريش مرلين تاييد گردند...با تشکر کالين
همانا اين امضاي بي ناموست هم ويرايش بنما...خودم ويرايش نکردم که خودت هر چي خواستي همي بنويسي


ویرایش شده توسط کالین کریوی در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۶ ۰:۱۷:۱۶
ویرایش شده توسط کالین کریوی در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۶ ۰:۴۷:۴۹

[b]دیگه ب


شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۵۴ چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۶

هرمیون گرنجرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۴ چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۷:۳۲ شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۶
از لندن
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 29
آفلاین
با سلام
من می خواستم خدمت شما عرض کنم که شخصیت ((هرماینی گرنجر)) بیشتر از یک ماه است که در ایفای نقش پستی نزده و در سایت فعالیتی نداشته است.
برای همین هم من از شما درخواست دارم که شخصیت ((هرماینی جین گرنجر)) را به من بدهید.
این هم لینک شخصیت(( هرماینی گرنجر قبلی)):http://www.jadoogaran.org/modules/profile/userinfo.php?uid=6695
لطفا" هر چه زودتر به در خواست من پاسخ بدید.
با تشکر

این شخصیت رو کامل معرفی کن تا به شما داده بشه... حتما لینک شناسه قبلی در ایفای نقش رو هم بزار تا بسته بشه. موفق باشی


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۵ ۱۸:۴۴:۱۰

Do not pity the dead, Harry. Pity the living, and above all, those who live without love.

Albus Dumbledore







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.