1- معجون های ضروری در چه مواقع و حالتی استفاده میشن ؟! ( حداقل 5 حالت ) با ذکر توضیح - 15 امتیاز1. نیاز به دوامعجون تولید کننده انواع اقسام مواد مخدر، بر حسب انواع سلیقه های روز و مد جوانان، مانند؛ ال.اس.دی، کوکائین،هروئین، ماری جوآنا و مرفین(مورفین گانت خودمون)
،تریاک،حشیش و اكستاسي. در حال حاضر در دنیای جادوگران بزرگترین تولید کننده مواد مخدر جادویی سر بارون خون آلود می باشد. شواهدی در دست است که وی از ترکیب معجون با منوی مدیریت، موفق به اختراع مورفین گانت(مرفین) شده است.
این معجون صورتی رنگ است ابتدا هر انسانی را به یاد دستمال توالت و غیره می اندازد.
اما سخت در اشتباه هستید. کافی ست که کمی درب آن را باز کرده و فقط در حد 20 ثانیه آن را ببویید. دیگه رفتید تو کار تزریقات و غیره.بوی عطر چو چانگ رو میده. جنس منس هم به این آسونی ها جور نیست، وزارت جادوگری در حال مبارزه با مواد مخدره، اون وقته که کارتون گیر دایی مورفینه. نحوه اختراع انواع مواد مخدر با این معجون به این صورته که شما می بایست صمغ گیاه CANNABIS SATIVA رو با دهنتون بیرون بکشید، بعد توی دهنتون نگه دارید، قشنگ با تف شما باید در هم آمیخته بشه، چون که شما جادوگر هستی. اگه ماگل زاده هستید و خون کثیف دارین، پیشنهاد میشه اینکارو نکنید. جواب نمیده. فقط اصیل زادگان !
بعد که قشنگ صمغ تفکی شد، میریزیش توی یه لیوان، بعد به اندازه یه قاشق غذاخوری از معجون رو بهش اضافه میکنه، سریع در بطری معجون رو میذاری، به شعاع 7-8 کیلومتر دور میشی از بطری معجون. چون که بخار مخدر آزاد میکنه، ممکنه تو جوون پاک و رعنا آلوده بشی. بعد از یه ربع، با دوربین اون دور دست ها رو ببین، اگه بخار رفته، برو سراغش. وقتی رفتی سراغش، می بینی که توی لیوان یه ماده چسبناک سیاه مونده. دستتو بکش عقب ! فقط با دستکش و ملایمت لیوان رو ناز میکنی، یه پاپیون هم میبندی بهش !
اگه بعد از چند ثانیه لیوان لرزشی کرد که خیره ! لیوان خرد میشه و ماده سیاه چسبناک تبدیل میشه به انواع بسته های آماده و وزن شده مواد مخدر و انواع قرص های رنگارنگ و میریزه جلوی پات. اما اگه لیوان بعد از چند ثانیه از شادی نلرزید، برو گور خودتو بکن ! موفق باشی.
2. نیاز به نوشیدنیاین معجون هم تولید مشروبات الکلی میکنه. از انواع و اقسام. این هم بر حسب سلیقه های مختلف. خب روش های تولید الکل با این معجون متفاوته، اما اصول یکسانی داره. خوب گوش بگیر، یاد بگیر ! اول میری شیطون بازار، یه چند کیلو میوه های مختلف و حبوبات میگیری. بعد میای خونه، میشینی حبوبات و میوه ها رو تخمیر و تقطیر میکنی.(مراجعه به علوم راهنمایی). بعدش یه چند لیتر بنزین و الکل صنعتی جور میکنی، به همراه تخمیرهای انجام شده میریزی توی یه سطل. اگه جادوگر باشی، محتویات بینی ات جادویی ئه. یه فین میکنی توی سطل! اون وقت می بینی که یه بخار کوشولو بلند میشه.
حالا مشروبات الکلی آماده است. انواعش دیگه بستگی به میوه هاش تخمیر شده داره. اما می بینی که رنگ مایع درون سطل قهوه ایه ! یه کمی هم که فکر کنی می بینی که از معجونی یاد شده استفاده نشده. ده همینه دیگه، معجون فقط جنبه خر نمودن و رنگ آمیزی رو داره. یه دو قطره بریز، کل مشروبات میشه شرابی رنگ ! موفق باشی.
3. نیاز به اقتدار ملی و بین المللی و انسجام اسلامیمعجون تولید کننده ی اورانیوم غنی سازی شده. به اندازه سه قطره از معجون ارغوانی مورد نظر را با یه چهل-پنجاه کیلو مولکول اورانیوم هگزا فلورید ترکیب کنید.
کاربردها:
1. برای تهیه بمب کود اتمی حداقل 500 تا 600 کیلوگرم 775U صد درصد خالص
2. پز دادن پرزیدنت Ahmadinejad در مجامع بین المللی
4. نیاز به مو !این معجون قادر است موهای بر باد رفته شما رو برگردونه. این معجون کاشت مو میکنه. در سالهای اخیر دیده شده که لرد سیاه از این معجون به دفعات زیادی استفاده کرده، ولی نتیجه نگرفته. محققان نیرنگ و جنایت لرد سیاه را عاملی برای عدم رویش موی وی توسط این معجون دانسته اند. البته برخی از محققان نیز می گویند که موهای لرد سیاه خیلی هم زیاد رشد کرده ولی در جهت عکس و به داخل مغز مبارک ایشان روییده و تا چند وقت دیگر انشا الله از چشم و گوش ارباب بیرون خواهد زد.
بخور، اگه کچلی از این معجون هم بخور، ارغوانی رنگه، آره یه هفت هشت لیوانی بخور، میاره، آره یه 12-13 متری مو میاره.
5. نیاز به ترک خماریاین معجون موجب ترک اعتیاد می گردد. اول خودتونو تو یه اتاق تا یک ماه حبس کنید، روزی هم سه لیوان از این معجون آبی رنگ بخورید. خیلی سریع اثر میکنه، بعد از دو دقیقه شما به هیجان میایید و به مانند دابی چنان خودزنی میکنید که تا عمر دارید، پشت دستتون رو داغ می کنید که برین سراغ دایی مورفین دوا موا ! فهمیدی؟!
2- تاریخچه ساخت اولین معجون ضروری چطور بود ؟! - 15 امتیازبرگی از دفترچه خاطرات سالازر اسلیترین:
معجون دردسر ساز
یادش بخیر...نزدیک دو هزار سال پیش بود. اون موقع ها تازگی از مکتب مرلین فارغ التحصیل شده بودم. من تو همه ی مدتی که درس میخوندم نفر شماره یک کلاسای مرلین بودم. حتی یه بار با یکی از بچه های هم دوره ایم که اسمش گودریگ گریفیندور بود، مسابقه گذاشتیم که کی میتونه افسون پیچیده رو طوری تغییر بده که از شدت تغییر استاد مرلین همون موقع تحسینش کنه! که نتیجه ش شد یه صفر برای جناب گریفندور و اضافه شدن یه بیست برای من در دفتر کلاس! چون افسون گریفیندور هاله ی درخشانی پیدا کرده بود و استادمون هم نتونسته بود تحمل کنه از گریف خواست که بیاد دوئل و مرلین در نهایت به یک قوری تبدیل شد! البته گریفیندور شاگرد خوبی بود ولی نتونسته بود اشتباهش رو جبران کنه و من که عمرا همچین افسونی رو درست نمی کردم و به سمت استاد مرلین شلیک نمیکردم تا بیچاره شم! کارشو با یه افسون ساده درست کردم و بعدشم هیچکی باور نکرد که ما همچین مسابقه ای باهم داشتیم! در نتیجه اون نمراتی که گفتم انجام شد.
اما قضیه ای که میخوام بگم براتون، مربوط میشه به اولین معجونی که خودم ساختم. اون وقتا جوون بودیم دیگه...میخواستیم زود واسه خودمون کسی بشیم. این شد که تصمیم گرفتم چیزی بسازم که قابل مقایسه با انواع دیگه ش نباشه و یه خورده هم دردسر درست کنه! آخه من از اونجایی که یه اصیل بودم، بدم نمیومد به بقیه ثابت کنم که من واقعا بهتر و برترم!
همونطور که میدونین، معجون دردسر ساز ساده بوی خاصی نداره. رنگش سبز روشنه و طعمش هم زیاد قابل تحمل نیست. مواد سازنده ش هم جگر بوقلمون، عصاره شبدر وحشی، پوست پیاز، آب پرتقال گندیده و شیره ی گل بابونیاست.اما از اولین و کلیدی ترین موادی که باید برای درست کردن این معجون داشته باشیم، پوست زیرین و تازه ی باسیلیسکه! باسیلیسک ها هم که خودشون به اندازه کافی کمیاب هستن، چه برسه به پوستشون و اونم پوست از نوع مرطوب و تازه!
خوشبختانه با مطالعاتی که من داشتم، به این نتیجه رسیدم که نیازی به پوست باسیلیسک نازنینم ندارم، و فقط اگه جاشو با یه قطره آب گریپ فروت عوض کنم، تاثیر جدید و عمیقتری میذاره. در نتیجه تونستم مواد اولیه رو راحت تر از اونی که انتظار میرفت تهیه کنم. غیر از جگر بوقلمون که مجبور شدم به خاطرش با یه پیرزن ماگل درگیر شم و جای چوبی که باهاش توی سرم زده بود تا مدتها ورم داشت و درد می کرد! مشکل دیگه ای نداشتم.
مواد رو به همون ترتیبی که برای ساخت دردسر ساز ترکیب میشن، توی پاتیلم به هم اضافه کردم و فقط عصاره ی شبدر رو گذاشتم برای آخر کار که نهایتا تاثیر عمده ی ماده ی قبلیشو که آب گریپ فروت بود، حفظ کنه. البته اولین بار این معجونو توی روستای پدریم ساختم، چون نمیدونستم وقتی آماده شه چیا انتظارمو می کشه!
حین اینکه معجون آماده میشد اتفاق خاصی نیفتاد، فقط پدرم سه بار اومد و دوباره برگشت. می گفت نمیدونه برای چی اومده پایین، فقط میدونه که یه چیزی مثل آهنربا هی می کشدش! خودمم بخاطر دود غلیظی که نتیجه تغییر فرم معجون بود یه مدت چشم چپم همه چی رو دوتا میدید!
بعد از آماده شدنش، معجونم رنگش شده بود قهوه ای روشن و اصلا هم نمیشد نزدیکش شد چون تا چند ساعتی مثل آتشفشان فوران داشت و یه جورایی آلونک مون هم تغییر رنگ پیدا کرد!
حالا یه نفرو لازم داشتم که بتونم روش اینو امتحان کنم. در نتیجه رفتم روستای پایینی و از قضا همون دوستم گریفیندور رو دیدم! سفارش یه جفت نوشیدنی کره ای دادیم و تو یه لحظه که گریفیندور حواسش نبود، از شاهکار جدیدم توی لیوانش ریختم! منتظر بودم که اثر کنه و گریفیندور تغیرات اولیه در اثر خوردن دردسر ساز درش صورت بگیره و حداقلش شروع کنه به جست و خیز کردن و جفت پا گرفتن برای مردم! اما اون خیلی عادی داشت با من حرف می زد و هیچ تغییری هم تو اوضاعش دیده نمیشد. منم دیگه نا امید شده بودم و بلند شدم که خدافظی کنم و برم، اما دیدم یه گوله آتیش انگار که جون داشته باشه داره آروم میره طرف ردای ساحره ای که میز کناری ما نشسته بود. تا من بیام به اون هشدار بدم که مواظب رداش باشه، نصفش خاکستر شده بود و ساحره فریاد کنون از در زد بیرون! تو همین لحظه شیشه ی رستوران هم خورد شد و ریخت زمین! منم که گیج شده بودم، با دیدن خنده های ممتد گریفیندور فهمیدم که معجونم اثر کرده و بدجوریم اثر کرده!
خلاصه...! کافه روستای گریف اینا مجبور شد عمده ترین تعمیرات تاریخش رو بخاطر خرابیای اون روز بکنه و گریفیندور هم **** گالیون خسارت داد! ایندفه هم هیچکی نفهمید گریفیندور چرا بیخودی و ناگهانی از یه آدم آروم و سربه زیر، تبدیل به یه خرابکار همه فن حریف شده بود!