ایوان: خب ارباب کاری نداره سنگ مفت گنجشک مفت. بیا جلو روح جوان ارباب ... بیا ... آهان ...
و ایوان با نوک تیز چوبدستیش محکم به قسمت تحتانی بدن روح زد.
روح ارباب: آخخخخخخخ
خود ارباب: اوخخخخخخ
ایوان:
ارباب: که گنجیشک مفت، آره؟ من شدم گنجیشک مفت؟ الان درستت میکنم. همگی گوش کنید. فعلا قضیه روح من کنسل شد. شنیدم ایوان هم جسارت کرده و یه هورکراکس واسه خودش درست کرده. الان همون روح ایوانو ظاهر میکنیم تا سنگ مفت، گنجیشک مفت بازی کنیم.
بعد از نیم ساعت که ایوان مانند موش آزمایشگاهی همه نوع شکنجه روش انجام شد در آخر همه دست و پاهاش به هم گره خورد و مث خرچنگ روی زمین راه میرفت.
لرد ولدمورت: خب، الان نتیجه گرفتیم که هر آسیبی به روح هر شخص بزنیم خود اون شخص هم همون آسیب رو میبینه. حالا فقط مونده قسمت آخر آزمایش که باید ببینیم اگه یه قسمت از روح شخصی رو از بین ببریم خودشم از بین میره یا نه. یعنی اگه این روح جوان منو از بین ببریم تا روح سالازارو اذیت نکنه، خودمم از بین میرم یا نه.
لرد بعد از چند ثانیه مکث، ادامه داد: خب ایوان آماده ای؟ ممکنه روحت که از بین بره خودتم بمیری. وصیتی چیزی داری؟ یه نخ سیگار میخوای؟
ایوان گره خورده: نه، ارباب نه. من زن و بچه دارم آخه
لرد: چی؟ یعنی تو میخوای این افتخار بزرگو از دست بدی؟ تو نمیخوای فدای سر لرد بشی؟ تو نمیخوای پیش مرگه لرد بشی؟
ایوان کمی فکر کرد و گفت: ارباب جون بنظر من باید این افتخار نصیب شایسته ترین فرد بشه. من لیاقتشو ندارم.
لرد گفت: انگار راست میگی. خب بنظرت کی لیاقت این افتخارو داره؟
ایوان: ارباب کی شایسته تر از آنتونین؟
لرد: آهان، راست میگی. آنتونین بیا کارت دارم. آنتونین ... آنتونین؟ آنتونین کجاست ایوان؟
ایوان: نمیدونم همینجاها بودا. آهان انگار اونجاست. گوشه شنلش از لای در کمد زده بیرون.
لرد در کمد رو باز کرد و آنتونین رو دید.
لرد: آنتونین این تو چیکار میکنی؟
آنتونین: هچی ارباب خسته بودم میخواستم بخوابم.
ایوان: توی کمد؟! نکنه میخواستی فرار کنی؟
آنتونین: کی؟ چی؟ من؟ فرار؟
لرد: نه امکان نداره. آنتونین از خداشه این افتخار نصیبش بشه. آنتونین از خداشه در راه ارباب فدا شه.
آنتونین: من که از خدامه ولی نه آخه ارباب من شایستگی این کارو ندارم. باید یکی شایسته تر از من پیدا کنید. آهان، مثلا بلاتریکس!
لرد: نه شکست نفسی نکن. هیچ کس شایسته تر از تو نیست.
آنتونین: نه به جون مادرم شکست نفسی نمیکنم. من اصلا شایسته نیستم
لرد: نه حرف نباشه. تو خود خود جنسی! تا شایسته ترین مرگخوار منی.