بیگانهی قرن بیستم تقدیم میکند:(آقایان آی کیو: استدیو قرن بیستم)
Biganeh Picture present
نام فیلم: بیگانهای از قفس پرید!
با شرکت: کینگزلی-- هری پاتر---چو چانگ(اسم ایشون را برای فروش گیشه آوردیم) و در نهایت
بیگانه
فیلمی از ویکتو کرام!
آهنگساز: آبرفورث
تهیه کننده: هری پاتر
نویسنده: بیگانه (با اقتباس از کتاب جادوگر بیوفا نوشتهی کینگزلی)
---------------------------------------------------------------------------
کرام:
همهی ما جمع شدیم که فیلمی بسازیم!
همه نشسته اند و به حرف های کرام گوش می دهند.
کرام روبه کینگزلی فرض کنید:مازامولا و تو توی خانه اید بعد تو میخوابی اون وقت مازامولا میره از در بیرون بعد تو داد میزنی و میری دنبالش بقیه هم همراهیت میکنند. میخوام این صحنه بازی بشه! همه فهمیدند؟
بیگانه:چی رو ؟
کرام: خیلی خوب پس ادامه میدیم 1.2.3. حرکت.
کینگزلی میبینه مازامولا نیست بعد می ره طرف پنجره داد میزنه:بی وفا دیگه دوستم نداری؟
بعد همه میرن توی یک اتوبوس شوالیه (ماشین جا نداشت)
هری: همشون بیوفااند. آی نمید منخستهخسته از جفایت آی نمید من....
بیگانه:دیگه دوستم نداری؟...دیگه دوستم نداری؟
آبرفورث:اگه تلخم مثل گریه اگه تنها اگه تاریک اگه از ترانه دورم و با مرثیه نزدیک اگه ناباور چشمام تو تماشای تو مونده اگه باد بیترحم زدهساغموشکستهاگه اون نگاه اول منو پای تو نشونده.....
بیگانه:دیگه دوستم نداری؟...دیگه دوستم نداری؟
مرلین: نه نمیشه من باور نمی کنم الان خودمو میندازم از این در بیرون
بیگانه:این درش کوچیکه رد نمی شی!ها
هری پاتر: نمید نمید چه اسم آشنایی.... صدات میآد اما خودت کجایی.وا بکنید پنجره هارو ....
آبرفورث:می چرخم و می رقصم می...
بیگانه:دیگه دوستم نداری؟...دیگه دوستم نداری؟
کینگزلی: بابا بیان دنبال مازامولا بریم الان پرواز میکنه از فرودگاه.
مرلین: رفتی و نوشتی که از دوری من ملالی نیست!
بیگانه:دیگه دوستم نداری؟...دیگه دوستم نداری؟
هری: نوایی نوایی نمید(م) کجایی؟نمید من کجا میرود به کجا؟...
کالین: هری جان بگذار یک عکس بگیرم ازت حالت جا بیاد؟!
هری : نه ننننننننننننننننننه نننننننننمید.
کالین: دستت را بدم من.آهان اسمت گل یاس و پونه
همه: بی تو نمی...
سانسور شد...(یکم رقص بود و حالی به حولی)
بیگانه:دیگه دوستم نداری؟...دیگه دوستم نداری؟
کینگزلی:رسیدیم.......هی!..چو؟
همه به طرف چو بر میگردند.
آبرفورث: چرا گریه میکنی؟
بیگانه: قرارمون یادت نره؟ دیر نکنی ...
همه:ساکت ببینم.
بیگانه: دیوونه دیوونه دیوونه غم نداره...
کرام:بچه ها یک در(door)
بیگانه:کو کو کجاست؟
کرام : خیلی بزرگه! اونطرفه!
بیگانه کجاست؟
کرام: فعلا سرش گرمه بگو ببینم چو چی شده؟
چو:من... من...
هری: نننننننننننننننننه اون مرد! اون مرد نه نمیخوام.
آبرفورث:ولش کن ببینم؟!
و هری را در حال
و :bigkiss: از چو جدا میکنه!
آبرفورث با کمی تامل گفت:
هری من من واقعا متاءسفام.
هری: خدا ییییییییییییییییییییییییییا
بیگانه: درش همچین هم بزرگ نبود ها!:-?
هری:
خودم میکشمش!ولم کنین!
و به طرف بیگانه حمله کرد.
مرلین پرید و گرفتش و گفت: چی کارش داری این زبون بسته را؟
بیگانه: :ylash: :ylash:
هری که دست و پا میزد گفت:نگذاشت بفهمیم چو چی میخواست بگه!
بیگانه:برای اینکه گفته بود قبلا!
همه:چی؟
:
آبرفورث:
بیگانه: میخواست بگه که...
هری وسط حرفش می پره:
بگو لعنتی چی می خواست بگه!
بیگانه:حالا که اینطوره نمیگم!
هری:
تو رو خدابگو!
بیگانه: بوسم بکن بهت بگم.
هری:بیا :bigkiss:
بیگانه: خیلی خوب گفتش که ...گفت...می خوام یک چیز مهمی به هری بگم!
همه:
آبرفورث: خوب اون چی بود؟
بیگانه:چی چی بود؟
آبرفورث: همونی که میخواست به هری بگه!
بیگانه: آهان فهمیدم!
آبرفورث: خوب؟
بیگانه: خوب چی؟
هری:
بگذارید بکشمش تا راحت شیم!
بیگانه: آهان همونی که قرار بود چو به هری بگه..
همه: آره
بیگانه: و فقط من شنیدم..
همه: آره
بیگانه:و خیلی مهم بود!
همه: آره بگو!
بیگانه: این جاش را یادم نیست! :ylash:
آبرفورث به دنبال بیگانه در حال دویدن گفت:
خودم با این دست هام می کشمت!
بیگانه در حال فرار گفت : دستات را شستی؟
همه در حال دویدن به دنبال بیگانه از فیلم خارج می شوند!
آهنگ آخر فیلم:(همراه با اسامی بازیگران بخونید:
اما تو چترا تو بستی کبوتر/ زیر بارونا نشستی کبوتر
آدما چترا شونو وا می کنن/ گریهی ابر و تماشا میکنن
the end
cast
Bigahe
Aberforth
keram
cho chung
kalin
kingsli
harry potter
مرد نگهبان 1
مرد نگهبان 2
عابر پیاده 1
عابر پیاده 2
باتشکر از :
خانم چانگ
خانوادهی عظیمی
وزارت سحر و جادو
و همهی کسانی که ما را در ساخت این فیلم یاری کردند.
و جا داره که از خانم مک گونگال نیز تشکر کنم چرا تشکر میکنم یادم نیست!