هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها
پیام زده شده در: ۲۳:۳۷ شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۱
#75

پروفسور.ویریدیان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۷ شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۲:۴۰ پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۱
از قبرسون
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 235
آفلاین
با اجازه از ساحره ها درجهت حمایت

خلقت زن - شل سیلور استاین

از هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود، شش روز می گذشت.
فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد : چرا اين همه وقت صرف اين يکی می فرماييد ؟
خداوند پاسخ داد : دستور کار او را ديده ای ؟
او بايد کاملا" قابل شستشو باشد، اما پلاستيکی نباشد.
بايد دويست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جايگزينی باشند.
بايد بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذاي شب مانده کار کند.
بايد دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جايش بلند شد ناپديد شود.
بوسه ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشيده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند.
و شش جفت دست داشته باشد.
فرشته از شنيدن اين همه مبهوت شد.
گفت : شش جفت دست ؟ امکان ندارد ؟
خداوند پاسخ داد : فقط دست ها نيستند. مادرها بايد سه جفت چشم هم داشته باشند.
-اين ترتيب، اين می شود يک الگوي متعارف برای آنها.
خداوند سری تکان داد و فرمود : بله.
يک جفت برای وقتی که از بچه هايش می پرسد که چه کار می کنيد، از پشت در بسته هم بتواند ببيندشان.
يک جفت بايد پشت سرش داشته باشد که آنچه را لازم است بفهمد !!
و جفت سوم همين جا روی صورتش است که وقتی به بچه خطاکارش نگاه کند،
بتواند بدون کلام به او بگويد او را می فهمد و دوستش دارد.
فرشته سعی کرد جلوي خدا را بگيرد.
اين همه کار براي يک روز خيلی زياد است. باشد فردا تمامش بفرماييد .
خداوند فرمود : نمی شود !!
چيزی نمانده تا کار خلق اين مخلوقی را که اين همه به من نزديک است، تمام کنم.
از اين پس می تواند هنگام بيماری، خودش را درمان کند، يک خانواده را با يک قرص نان سير کند و يک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگيرد.
فرشته نزديک شد و به زن دست زد.
اما ای خداوند، او را خيلی نرم آفريدی .
بله نرم است، اما او را سخت هم آفريده ام. تصورش را هم نمی توانی بکنی که تا چه حد می تواند تحمل کند و زحمت بکشد .
فرشته پرسيد : فکر هم می تواند بکند ؟
خداوند پاسخ داد : نه تنها فکر می کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد .
آن گاه فرشته متوجه چيزي شد و به گونه زن دست زد.
ای وای، مثل اينکه اين نمونه نشتی دارد. به شما گفتم که در اين يکی زيادی مواد مصرف کرده ايد.
خداوند مخالفت کرد : آن که نشتی نيست، اشک است.
فرشته پرسيد : اشک ديگر چيست ؟
خداوند گفت : اشک وسيله ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا اميدی، تنهايی، سوگ و غرورش.
فرشته متاثر شد.
شما نابغه‌ايد ای خداوند، شما فکر همه چيز را کرده ايد، چون زن ها واقعا" حيرت انگيزند.
زن ها قدرتي دارند که مردان را متحير می کنند.
همواره بچه ها را به دندان می کشند.
سختی ها را بهتر تحمل می کنند.
بار زندگی را به دوش می کشند،
ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می پراکنند.
وقتی مي خواهند جيغ بزنند، با لبخند مي زنند.
وقتی می خواهند گريه کنند، آواز می خوانند.
وقتی خوشحالند گريه می کنند.
و وقتی عصبانی اند می خندند.
برای آنچه باور دارند می جنگند.
در مقابل بی عدالتی می ايستند.
وقتی مطمئن اند راه حل ديگری وجود دارد، نه نمی پذيرند.
بدون کفش نو سر می کنند، که بچه هايشان کفش نو داشته باشند.
براي همراهی يک دوست مضطرب، با او به دکتر می روند.
بدون قيد و شرط دوست می دارند.
وقتی بچه هايشان به موفقيتی دست پيدا می کنند گريه می کنند و و قتی دوستانشان پاداش می گيرند، می خندند.
در مرگ يک دوست، دل شان می شکند.
در از دست دادن يکی از اعضای خانواده اندوهگين می شوند،
با اينحال وقتی می بينند همه از پا افتاده اند، قوی، پابرجا می مانند.
آنها می رانند، می پرند، راه می روند، می دوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستيد.
قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد
زن ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند می دانند که بغل کردن و بوسيدن می تواند هر دل شکسته اي را التيام بخشد
کار زن ها بيش از بچه به دنيا آوردن است، آنها شادی و اميد به ارمغان می آورند. آنها شفقت و فکر نو مي بخشند
زن ها چيزهای زيادی برای گفتن و برای بخشيدن دارند
خداوند گفت : اين مخلوق عظيم فقط يك عيب دارد
فرشته پرسيد : چه عيبی ؟
خداوند گفت : قدر خودش را نمی داند



پاسخ به: سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها
پیام زده شده در: ۹:۳۸ شنبه ۴ شهریور ۱۳۹۱
#74

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۸:۰۹ جمعه ۶ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1024
آفلاین
نقل قول:
نام:جینی ویزلی
نظر من دربارهی گشت های آرشاد:نمیدونم
نظر من دربارهی جادوگر ها:بدجنش
پیشنهاد من برای حمایت از ساحرگان مظلوم:یه جایی درست کنند که تمام ساحره ها چه ریونکلاو چه هافلپاف چه گریفندور و چه اسلیترین با هم مشورت کنند.

دافنه میدونم فلور تائیدم نمیکنه!


خوش اومدی جینی ! مگه امکان داره من یه ساحره مثل شمارو تایید نکنم ؟

تایید شد


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها
پیام زده شده در: ۱۷:۲۶ جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۱
#73

جینی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۱ دوشنبه ۳ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۳۵ جمعه ۱۰ شهریور ۱۳۹۱
از خانه ی ویزلی ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 72
آفلاین
نام:جینی ویزلی
نظر من دربارهی گشت های آرشاد:نمیدونم
نظر من دربارهی جادوگر ها:بدجنش
پیشنهاد من برای حمایت از ساحرگان مظلوم:یه جایی درست کنند که تمام ساحره ها چه ریونکلاو چه هافلپاف چه گریفندور و چه اسلیترین با هم مشورت کنند.

دافنه میدونم فلور تائیدم نمیکنه!


not only wizards,witches are here too
قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏.
















پاسخ به: سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها
پیام زده شده در: ۱۶:۱۵ جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۱
#72

دافنه گرینگراسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۱ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۵۴ چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1174
آفلاین
من میتونم کمکت کنم جینی جان.

کافیه این فرمو پر کنی و بعد منتظر باشی تا فلور تاییدت کنه.مطمئن باش که این کارو میکنه.

مگه نه فلور؟

نقل قول:
نام :

نظر شما راجع به گشت های آرشاد :

نظر شما راجع به جادوگر ها :

پیشنهادات شما برای حمایت از ساحرگان مظلوم :


بچه ها، تو رو خدا زودتر اینو ادامه بدین.داستان قبلو میگم.


تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟


پاسخ به: سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها
پیام زده شده در: ۱۶:۰۶ جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۱
#71

جینی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۱ دوشنبه ۳ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۳۵ جمعه ۱۰ شهریور ۱۳۹۱
از خانه ی ویزلی ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 72
آفلاین
سلام منم میخوام عضو بشم ولی نمیدونم چه جوری.شما میتونید کمکم کنید؟!


not only wizards,witches are here too
قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏.
















پاسخ به: سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها
پیام زده شده در: ۲:۰۹ جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۱
#70

دافنه گرینگراسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۱ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۵۴ چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1174
آفلاین
تری نگاهش رو از شکلات برداشت.(چی میتونه این قدر مهم باشه؟)
بانو ویولت لحظه ای از کارش دست کشید و فلور گفت:
- چی گفتی تو؟
- میخوان دوهزار تامونو بدزدن.

هرمایونی از اون پشت گفت:
- چی؟چی؟شوخی میکنین.نه.این عادلانه نی.من...من... :worry:
دوان دوان به دامن بانو هجوم آورد.گریه وحشتناکی بود.هرمایونی مثل بدبخت ها به دامن بانو چنگ میزد و جیغ میکشید.

- اونا نمیتونن همچین کاری بکنن.من برای اون پول کلی نقشه داشتم.من...
گریه امانش نداد.

داف به عنوان دلداری ضربه ای به پشت او زد و میخواست بگه که" تا من هستم غم نداشته باش" ولی چون ضربه محکمی بود، هرمایونی دست از گریه برداشت و دوباره به دلیل دیگری گریه کرد.
- آی.آی.درد داره.چقدر محکم میزنی.من گنا دارم.مگه من چه برقک بیهوشی به تو فروختم؟

تری فین فین کنان شکولاتشو نیگاه کرد و گفت:
- بیا.این مال تو.

همه مات و مبهوت به اون چشم دوختن.فلور گفت:
- تو..تو...تری شکلاتشو هدیه بده؟
- امکان نداره.
-تری، حالت خوبه؟
با این حرف داف، بانو دستی به پیشونی تری کشید و زیر لب گفت:
- تب نداره.

هرمایونی خودشو جمع و جور کرد و سعی کرد جلوی گریشو بگیره.
اون گفت:
- تری، واقعا ممنونم.تو لطف بزرگی در حق من کردی.هیچ وقت فراموشش نمیکنم.
تری خودشو لوس کرد:
- قابلی نداشت.

همه سرکار خودشون رفتن.
قبل از رفتن تری به زور لبخندی زد و گفت:
- داف، این جاسوسای تو خیلی ماهرن.
داف خنده ی موذیانه ای که به اون شهرت داشت رو دوباره کرد و گفت:
- خودم تربیتشون کردم!!!
بانو رفت تو بند فحش به علفیاس! و فلور آماده شد تا به مسائل مهمی فکر کنه.از جمله بستن تمامی راه های ورود به مقرشون.
تری با همون امید واهی دوباره یخچال مشنگی شونو که داف از یه جا کش رفته بود، باز کرد و سرتاسر اونو به دنبال شیرینی گشت.
داف با دقت به گزارش ها خیره شد و فیلم هایی رو که گرفته بودن رو دوباره دید.
فلور متوجه خش خش ضعیفی شد.خش خشی که انگار از بالای ساختمون میومد.خش خش دزدا.
فلور داد زد:
- دزدا!!!


تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟


پاسخ به: سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها
پیام زده شده در: ۲۱:۴۹ پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۱
#69

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۸:۰۹ جمعه ۶ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1024
آفلاین
جو آرامی بر فضا حاکم بود ، بانو ویولت که مشغول خالی کردن چمدانش در کشوی سازمان بود زیر لب در مورد الفیاس برای تری حرف می زد .

_ پسره ی بوقی خجالتم نمی کشه ، خودت بودی دیدی که چه جوری وقتی داشتم با لودو حرف می زدم وسط حرفمون پرید .

تری که با عشق و علاقه ی بیش از حد به شکلات توی دستانش نگاه می کرد گفت : آره بانو اصلا بعضی از جادوگرا ارزش نگا کردن ندارن وقتی این همه شکلات برای نگا کردن هس چرا بریم اونارو نگا کنیم .

هرماینی که از آن طرف اتاق مشغول گوش کردن به حرفای آن دو بود گفت : بی انصاف نباشین بعضی از جادوگرا خیلی هم خوبن ، مثلا همین هوگورو نگا چه جنتل جادوگریه !

دافنه بی توجه به بحث اونا داشت اخبار جدیدو که از دوربینای میلیونی ای که کار گذاشته بود و جاسوسای خبرش برای فلور بازگو می کرد .

_ سوروس و کلنل با الفی دیشب حسابی نوشیدنی خورده بودن جاسوسامون هم از این فرصت استفاده کردن ، در هر حال ما فهمیدیم که می خوان اون دو هزار گالیونی که به زور از لودو گرفتیمو بدزدن .

فلش بک

_لودو چه بخوای چه نخوای تمام مدارک واضحه ، عکسا حرف اولو می زنن ، می خوای هر چی بگی بگو اما تو پیام امروز چاپ شن تو دردسر میفتی ، تازه شاهد هم داریم ...

لودو که داشت از شدت عصبانیت موهاشو می کند گفت : باشه ! باشه ! دو هزار تارو بهتون می دم . گراوپی بدو اینارو ببر بیرون اعصابمو خرد کردن .

فلور با چشم غره ای به گراوپ نشون داد که اجازه نمی ده کسی بهش دست بزنه سپس همراه دافنه که پوزخند موذیانه ای روی لبانش بود از اون جا خارج شد .

پایان فلش بک


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها
پیام زده شده در: ۲۱:۴۵ پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۱
#68

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۸:۰۹ جمعه ۶ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1024
آفلاین
بانو نشد همه ی اون پستتونو نقل قول کنم پس بذارین همین جا بگم :

تایید شد ، حتی یک درصد هم وجود نداشت که شما تایید نشین .

ساحرگان و تک جادوگر گرامی

می خواستم روز جمعه سوژه ی جدید بدم ، ولی فقط برای خوشی شما همین امشب سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها شروع به فعالیت می کنه .

دافنه هر چه قدر دوس داری ملت جادوگر بجز هوگو ضایع کن ، اولین سوژه ای که با هم توش فعالیت می کنیم همین جا تو سازمانه بعد از این که یکم بیشتر کنار هم جا افتادیم بیرون سازمان هم فعالیت می کنیم .

سوژه تو پست بعدیه .

فعلا


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها
پیام زده شده در: ۱۹:۳۳ پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۱
#67

هرماینی گرنجرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۴ جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۱۸ یکشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۵
از گربه های ایرانی :دی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 342
آفلاین
دافنه یک بار دیگه به من بگو هرمایو تا.....
اهم اهم.شرمنده.فلورم ،عزیزم،عشقم،جونم،عمرم،نفسم....
اهم اهم.میگم دافنه راست میگه.راجب ماموریت و اینا یک چیزی بگو ما هم از خماری در بیایم.بانوی تیزی بدست (:d)هم پشت سرمونه.موگه نه؟:دی



قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر!
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!!‏
برای عشق!!!!‏
برای گریفیندور.


پاسخ به: سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها
پیام زده شده در: ۱۸:۱۳ پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۱
#66

بانو.ویولت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۹ جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۲:۳۰ پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲
از اتاق کالبدشکافی مقتولین سیفید
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 147
آفلاین

- جیــــــــــــــــــــــــــــــــغ

شتـــــــــــــــــــرق..... ()
گرومـــــــــــــپ....
بومــــــــــــــــــ......... ()

-جیــــــــــــــــــــــــــــــــغ

-حسابتو میرسم زنیکه بوقی.... فک کردی منم مثل دد جونت باید نازتو بکشم؟ وایســـــــــا....

-جیــــــــــــــــــــــــــــــغ



یک ساعت بعد ، حیاط منزل ()


الفیاس در حالیکه کلاه شاپوری بر سر داره و یه دسمال یزدی رو داره دور سرش میچرخونه تو صحنه نمایان میشه. کتش رو که از شدت درگیری گرد و خاک شده رو از دوشش برمیداره و تکونش میده و دوباره رو دوشش میندازه و میره و یه پاشو میزاره رو لبه لبه حوض با فن فن میگه :
-زنیکه بوقی... حالا دیگه واسه من شاخ و شونه میکشی؟ حیف اون همه عشق که به پات ریختم! تــــــــــــف به این زندگی....

قژژژژژژ...

-اوهـــــــــــــــوی زن کجا کجا؟؟ زن با پیرهن سیفید میاد خونه شوئر و با پیرهن سیفید میره قبرستون (). تــــــــــف ...

بانو درحالیکه رو صورتش چندتا بادمجون از اون سیاهاش دیده میشه و یه چمدون از اون گروناش که چرخدارن و روشون قطب نما داره(ygrin) داره پشت سرش میکشه با گریه میگه:
-اینجا واسم همون قبرستونه. من طلاقمو ازت میگیرم. تو عاشق من نبودی. از قدیم گفتن ازدواج مدفنه عشقه. هق هق هق ( افکت زر زدن ) ()

-من زن میخوام ، نه فیلسوف ، هررررررررری ، برو از همون جایی که اومدی


دو هفته بعد . دفتر طلاق
نقل قول:


دیگه نمیتونم باهات زندگی کنم! تا کی هی بهانه گیری میکنی و از اینکه دوستت دارم سواستفاده میکنی؟

- منم نمیتونم! تا کی باید به پای یه پیرمرد خرفت بسوزم و چیزی نگم؟ اصلا ازدواج ما از اولش هم اشتباه بودش.





ای شیر زنان ساحره و ای قهرمانان


من همینک حمایت رسمی خودم رو از این جمع اعلام میکنم و تیزی بدست پشت همه مال ساحره خور هارو از حلقومشون بیرون میکشم . باشد تا درس عبرتی برای همگان شود.





نام : بانو ویولت

نظرتون درمورد گشت آرشاد : نظری ندارم . شکلک روبرو گویای همه چیز هست


نظر شما درباره جادوگرها : بستگی داره کی باشه.


سوال آخر رو من تحریم میکنم. هیچ ساحره ای مظلوم نیست.








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.