جام آتش!

لوگوی هاگوارتز

رویداد جام آتش

۵ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

جام آتش

آماده‌اید شاهد یکی از بزرگ‌ترین و نفس‌گیرترین رقابت‌های تاریخ هاگوارتز باشید؟ جام آتش بازگشته، و این‌بار نه‌تنها جادوآموزان برجسته، بلکه چهار گروه افسانه‌ای هاگوارتز در جدالی سهمگین برای کسب افتخار نهایی رو در روی هم قرار می‌گیرند. از ۵ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت، همه‌چیز در هاگوارتز رنگ رقابت به خود می‌گیرد؛ جادو، شجاعت، نبوغ و اتحاد به آزمون گذاشته می‌شود و تنها یک گروه می‌تواند قهرمان نهایی لقب بگیرد. تماشاگران عزیز، شما دعوت هستید تا از نزدیک شاهد این ماجراجویی باشید، پست‌ها را بخوانید، از خلاقیت‌ها لذت ببرید و با گروه خود همدل شوید. این فقط یک مسابقه نیست؛ جشن شکوه جادوی ناب است!

مشاهده‌کنندگان این موضوع: 1 کاربر مهمان
پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
موقعی که هری پرسید درد داره؟و اخر کتاب که فهمیدم همه چی به خوبی و خوشی تموم شد و هری زنده موند..شوک بدی بود..
پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
ارسال شده در: چهارشنبه 29 مرداد 1393 15:24
تاریخ عضویت: 1393/01/10
تولد نقش: 1396/11/23
آخرین ورود: جمعه 23 تیر 1402 21:58
پست‌ها: 119
آفلاین
اول مرگ دامبلدور دوم مرگ فرد ویزلی سوم مرگ سیریوس و چهارم مرگ اسنیپ آخر از همه هم که به خاطر تموم شدن کتاب
پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
ارسال شده در: چهارشنبه 29 مرداد 1393 13:23
تاریخ عضویت: 1393/04/27
آخرین ورود: پنجشنبه 23 آبان 1398 14:06
از: پنج صبح تا حالا علاف کردی مارا
پست‌ها: 380
آفلاین
خیر سرم منم مرحوم شدما
میجنگم، زیرا من...

یک ویزلی ام



خوشحالم از تیم کارآگاهان بیرون آمدم و خداحافظ را گفتم! خداحافظ جن خانگی!!!
پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
ارسال شده در: چهارشنبه 29 مرداد 1393 13:23
تاریخ عضویت: 1393/04/27
آخرین ورود: پنجشنبه 23 آبان 1398 14:06
از: پنج صبح تا حالا علاف کردی مارا
پست‌ها: 380
آفلاین
مرگ من چی؟
میجنگم، زیرا من...

یک ویزلی ام



خوشحالم از تیم کارآگاهان بیرون آمدم و خداحافظ را گفتم! خداحافظ جن خانگی!!!
پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
ارسال شده در: چهارشنبه 29 مرداد 1393 13:09
تاریخ عضویت: 1393/04/26
آخرین ورود: شنبه 25 بهمن 1393 14:33
از: از دل برود هر آنکه از دیده برفت!
پست‌ها: 205
آفلاین
وقتی دابی مرد...شبی که گوش جرج کنده شد و مودی مرد....و از همه بیشتر موقعی که سیریوس بلک مرد خیلی گریه کردم
تصویر تغییر اندازه داده شده
پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
ارسال شده در: چهارشنبه 29 مرداد 1393 03:46
تاریخ عضویت: 1393/05/29
آخرین ورود: چهارشنبه 29 مرداد 1393 04:07
از: کوچه دیاگون
پست‌ها: 34
آفلاین
مرگ دابی....

مرگ دامبلدور.....

مرگ سریوس........

مرگ اسنیپ

پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
ارسال شده در: پنجشنبه 22 خرداد 1393 11:28
تاریخ عضویت: 1392/01/17
آخرین ورود: پنجشنبه 12 تیر 1393 20:46
از: سرزمین مرگ
پست‌ها: 45
آفلاین
اول از همه مرگ پرفسور دامبلدور بیشتراز هر چیز منو متاثر کرد بعد سال هفتم که لرد سیاه به طرف هری افسون مرگ رو اجرا کرد نزدیک بود غش کنم ولی خوشبختانه خودمو کنترل کردم تنها جایی که حتی یه ذره هم ناراحت نشدم مرگ اسنیپ بود
قهرمانان برای نجات دنیا به وجود آمده اند زمانیکه هیچ کس نمی توانست ابر قدرت جهان لرد والده مورت را شکست دهد مابودیم و هری و یک مدرسه ی هاگوارتز........
پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
ارسال شده در: پنجشنبه 22 خرداد 1393 09:46
تاریخ عضویت: 1393/03/19
آخرین ورود: سه‌شنبه 4 شهریور 1393 15:41
پست‌ها: 76
آفلاین
وقتی که دامبلدور مرد
پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
ارسال شده در: پنجشنبه 22 خرداد 1393 04:15
تاریخ عضویت: 1385/07/03
تولد نقش: 1396/10/10
آخرین ورود: شنبه 19 مهر 1399 22:11
از: کره آبی
پست‌ها: 2608
آفلاین
نقل قول:

کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟


راستشو بگم...حقیقتش...اونجایی که بعد از یک سفر مخاطره آمیز به همراه هری به سمت پناهگاه و نجات دادن جون او و فرار از دست مرگخوارها، همگی افراد محفل در گروه های مختلف به پناهگاه رسیدند و هاگرید به زور جا شد از در بیاد تو و صاف رفت تو آشپزخونه نشست رو صندلی و صندلی تق، زیرش شکست! تا جایی که یادم میاد در اون وقت نیمه شب که داشتم کتاب رو میخوندم جوری خندیدم که اشکم در اومد و هر لحظه انتظار داشتم از سمت هر کدام از اعضای منزل یک دمپایی به سمتم روانه شود.
پاسخ به: کجای کتاب واقعا اشکتون در اومد؟
ارسال شده در: چهارشنبه 21 خرداد 1393 21:32
تاریخ عضویت: 1391/09/11
تولد نقش: 1396/05/28
آخرین ورود: پنجشنبه 13 اردیبهشت 1403 21:23
پست‌ها: 633
آفلاین
اون قسمتی که متوجه شدم قرار نیست هری بمیره و عمرش هنوز به کتابه.
یعنی شدت بغض و اندوهم در اون لحظه قابل توصیف نیست.