منم كاملا مخم كار گرفته شد.ولي از وقتي فهميدم سرطان داره يه خورده مشكوك شدم.ولي بعدا ديدم كه شماها اينقدر جوي شدين به خودم گفتم كه حتما يه چيزي هست ديگه.
واقعا پرروه.ادعا هم ميكنه كه يه رولپلينگ توپ اجرا كرده.(خداييش باهال بود)
در مورده اينكه تا كسي اينكليسي مينويسه همه فكر ميكنن خداست منم موافقم.
i am an elephen behind the desk
حالا منم سرطان ناخون دارم.الن هم ميخوام برم ((ماچك دره))تا عملم كنن.((ماچك دره اسمه يه روستايه))
از اواتارها هم كه ايرارد گرفتين به من ربطي نداره.منمو خودم و عكسه خودم.
برايه امضا هم راست ميگه.اقا.يه لحظه فكر كن من برايه امضا عكس راز بقا انسان رو بزارم
تصور كنين چه قدر ضايع هست.آدم مثلا تو سايت داره ميگرده يهو چشش ميخوره به اون امضا باحاله((راز بقا))بعهمينجور كه داره نگاه ميكنه ....يهويي مامانش مياد تو اتاق....آدم هم حول ميشه....موس((موشواره)) رو ميندازه پايين.مامانه ميبينه بعدش ديگه اينترنت ممنوع.بعدش ديگه بايد ساعت بزاري ساعته 3 شب((صبح))بياي آن بشي.
ديدين به خاطره يه امضا مبتذل چه اتفاق هايي ميافته.تازه اولشو گفتم.حالا اينكه از درس عقب ميافتيم و دانشگاه قبول نميشيم و بيكار و بيآر ميام گوشه خيابون با چهارتا دختر دوست ميشيم.آخرش هم ايدز ميگيريم.معتاد ميشيم.سرطان خون واقعي ميگيريم.شب ادراري ميگيريم.مامان بابات تو رو ول ميكنن.تصادف ميكني.دستت قطع ميشه.پات ميره لايه چرخ گوشت.هرچي پول داري برايه خريدن كتاب 6 ميدي.ديگه نميتونم ادامه بدم.دخترخالم اومد خونه ما الان بايد برم(
)خودتون بعدشو حدس بزنين.
ویرایش شده توسط پروفسور مينروا مک گونگال در تاریخ ۱۳۸۴/۲/۴ ۱۵:۵۹:۲۷