بانو گانت!نقل قول:
آقای مهتابی شما که ادعا دارین اسپانسر کارخونه ویلی ونکایین چرا همیشه لباسای کهنه و نخ نما تنتونه؟ میخواین تواضعتونو به رخ مامان بکشین یا نکنه با ادعاهای کذب در میان اذهان عمومی اقدام به کلاهبرداری می کنید؟
والا من همون یه مقداری هم که درمیآرم خرج نون و آب محفل میشه.
به هر حال تهیه آسایش برای افرادی که دوستشون داریم خرج داره.
همین حقوق آخری که داشتم رو هم خرج زمین واسه گوسفندان جعفر کردم. آخرش چیزی واسه خودم نمیمونه که.
نقل قول:
آیا پروفسور دفاع دربرابر جادوی سیاه شدن شما صرفا به دلیل پارتی بازی دامبلدور در سمت مدیر اون زمان هاگوارتز نبوده؟ مخصوصا که به هر حال شما یک گرگینه هستین! آیا این خودش مدرکی بر محفلی گرایی نیست؟ با این سوابق آیا مامان و فرزندان مامان میتونن جایگاه امنی در وزارت شما داشته باشن یا مدام قراره مورد ستم و پارتی بازی های محفلی قرار بگیرن؟
ببینم، مگه گرگینهها نمیتونن پروفسور دفاع دربرابر جادوی سیاه بشن؟ مگه گرگینهها نباید خرجیشون از یهجایی دربیاد؟ مگه گرگینهها دل ندارن؟ زندگی ندارن؟
زیر پر و بال من امن خواهند بود. خیالتون راحت.
همونطور که پیش از این هم توی برنامههام ذکر شد، شرایطی فراهم آورده میشه که گرگینهها خونآشامها، اجنه خانگی حتی، بتونن کنار دیگر افراد با امنیت و آسایش زندگی کنن.
فنریر الستورنما!بنده با شما سخنی ندارم؛ هروقت کرم ترمیم رد زخم بنده رو آوردی، بعدا جوابت رو میدم.
آلینس! نقل قول:
آوازه شکلاتهات همه جا هست و حقیقتا هم توی کارت خوبی! ولی مسئلهای که هست، اینه که شکلات زیاد، مرض قند میآره و البته باعث میشه آدم جوش بزنه!
آیا همه اینها دسیسهست؟ اگر نه، چه راهکاری برای حفظ سلامت ملت جادویی و البته زیبایی ظاهریشون داری مرد مومن؟
آیا از بیماریهای جوشهای صورت خود رنج میبرید؟
شکلاتهای ضدجوش لوپین-ونکا!
آیا از مرض قند خود خسته شدهاید؟
شکلاتهای انسولیندار لوپین-ونکا!
آیا دیگر نمیتوانید از شدت زشتی در آینه نگاه کنید؟
شکلاتهای زیبایی... البته... برای این یکی ما چیزی نداریم. شما همون جراحی پلاستیک رو لطف کن برو.
نقل قول:
پیست پیست، ریموس! کارت دارم!
گوشتو بیار نزدیک...
میگم... تو که اسپانسر ویلی ونکایی، چیزه، میشه منو ببری ویلی رو ببینم؟ یا ویلی رو بیاری خونه گریمولد برامون؟ ینی، خب، برا من؟
تا حالا آوازه بلیط طلایی به گوشت خورده؟
وینکی!آره، وینکی جن خوب. شما فقط مسلسلت رو بیار پایین.
ریموند! ریموندجان فرزندم...
میدونستی که در اعماق قلب من جا داری؟
اصلا ریموند خودش حرفی دل من رو گفت! دیگه نگفتهای باقی نیست انگار...
رفتیم خونه یادم بنداز؛ شما بهت تندیس شاخ شکلاتی تعلق میگیره.