هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: طرح نقد پست های دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۵:۰۰ سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۳
#23

مورگانا لی فای old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۷:۵۵ شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴
از من دور شو جادوگر!
گروه:
شناسه های‌بسته شده
پیام: 403
آفلاین
ببخشید
با عرض سلام و خسته نباشید و اینا.... درخوست نقد اینو داشتم اگه میشه!

با تشکر!


تصویر کوچک شده



?How long will you have me in your memory
Always



Перерыв сердца людей. Осколки может сделать вас ударить ...
Кинжал в сердце иногда ... иногда ... иногда горло вашим отношениям веревки!
Святые люди ... черные или белые ... не сломать чью-то сердце.


پاسخ به: طرح نقد پست های دیاگون!
پیام زده شده در: ۲۱:۳۷ دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۳
#22

آیلین پرنس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۱:۲۳:۴۱ پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
پیام: 633
آفلاین
نقد پست شماره 14 مهد کودک دیاگون-ریونا بونز

آه ریونای عزیز وقتی پستتو دیدم فقط زاغی می دونه من اون لحظه چه احساسی پیدا کردم. ولی دوست ندارم کس دیگه ای اینو بدونه!
بگذریم از این تعارفات و تشریفات و صاف بریم سر اصل مطلب!
اولین نکته مثبتی که از پست شما دیدم ظاهرش هست. مرتبه و اندازه مناسبی هم داره. نه خیلی بلند و نه خیلی کوتاهه.
شروع پستتون به نظر من خوب بود. هستن خواننده هایی مثل من که شروع این چنینی روشون تاثیر مثبتی داره. روی خود من که چنین تاثیری داشت. منو ترغیب کرد تا ببینم علت این تعجب لوسیوس چی بوده و کنجکاو شدم تا ادامه ش رو بخونم.
نقل قول:
نگو که نمی دونی که با چوبدستیم میزنم نصفت میکنم

شاید این یه ایراد بنی اسراییلی به نظر برسه ولی حقیقت اینه که همین ایراد جزئی و کم اهمیت می تونه تاثیر منفی روی خواننده داشته باشه. وقتی بدون لزوم از یه کلمه دوبار در جمله استفاده بشه.
نقل قول:
نگو نمی دونی که می زنم با چوبدستیم نصفت می کنم.

الان بهتر نشد؟ همین یه نکته کوچیک می تونه ظاهر بهتری به جمله شما ببخشه.
نقل قول:
لوسیوس آب دهانش را قورت داد و مِن مِن کنان گفت:
_ اربااااب

در این قسمت از جمله شما اینجور بر داشت میشه که لوسیوس از واکنش احتمالی لرد با توجه به شناختی که ازش داره نگران و وحشت زده ست. خواننده توقع داره ترس و وحشت نگرانی و اضططراب لوسیوس رو ببینه و در اون لحظه احتمال اندوه یا بغض خیلی کمه. بهتر بود در این قسمت از یکی از این شکلک هایی که گفتم برای بیان حالت لوسیوس استفاده می شد.
نقل قول:
لوسیوس دست دراکو رو گرفت و گفت:
از سخاوت تون ممنونم ارباب! بیا بریم یه جایی واسه خودمون پیدا کنیم دراکو.

در این توصیف لوسیوس چه حسی داشته؟از پررویی لرد خشمگین شده؟داره به طور غیر مستقیم لردو به خاطر سخاوت نداشته اش مسخره می کنه؟یا علاقه منده هرچه زودتر ازش دور بشه؟ طبیعتا با توجه به جمله بعدی شما فرض آخر صحیحه ولی فکر کنیم پست شما تا همینجا بود. در این صورت خواننده دچار یه جور سردرگمی میشه که لوسیوس در اون لحظه چه حس و حالی داشته.
یکی از هنر های نویسندگی همینه که نویسنده بتونه منظورش رو به خواننده بفهمونه. به نظر من شما یا می تونستین توضیح بیشتری بدین مثلا:
نقل قول:
لوسیوس درحالیکه دست دراکو را محکم گرفته بود و به شکل محسوسی فاصله اشان هر لحظه با لرد بیشتر میشد

یا حتی راهکار ساده تری وجود داره. استفاده از شکلک ها. شما با کمک شکلک ها می تونید حس شخصیت ها در اون لحظه رو به خواننده تون منتقل کنید و چیزی رو که تو ذهنتونه بهش بفهمونین.
نقل قول:
_ پس ما هم به شما افتخار می دهیم تا با شما یک جا اقامت کنیم! لوسیوس در کنار خود برای ما نیز جایی اماده کن!

این جمله خیلی خوب بود. یه طنز خوب و یه توصیف درست و حسابی از شخصیت لرد. توصیفی که با شخصیتی که از لرد تو ذهنمونه کاملا منطبقه. از خوندن این جمله واقعا خیلی لذت بردم. آفرین.
شما به کمک خط فاصله پستتون رو به دو قسمت تقسیم کردین. یه قسمت که لرد و لوسیوس و دراکو توش حضور داشتن و قسمتی که بلا با شوق و ذوق در حال پر کردن فرم استخدام بود. برای این کار بهتره به جای خط فاصله مکانی رو که پست در قسمت دوم از اونجا شروع میشه توصیف کنید. مثلا:
نقل قول:
در همان لحظه- اتاق پذیرش مهدکودک

بولدش کنید تا نشان دهنده آغاز قسمت دوم پستتون باشه. همینطور یه اشاره کوچیکی بکنم که تو سایت رویه بر این هست که بین جملات توصیف کننده مکان و زمان با خط بالایی و پایینیشون به اندازه یه اینتر فاصله هست. مثل:
نقل قول:
لوسیوس که ناراحتی در صورتش موج می زد، ادای احترام بلند و بالایی کرد و از آنجا دور شد.

در همان لحظه- اتاق پذیرش مهدکودک


و بلا همچنان با شوق فرم استخدام مهد کودک را پر می کرد...

نکته دیگه ای که به ذهنم می رسه استفاده از علامت تعجبه. تو قسمتی که بلا داره فرمش رو پر می کنه چند بار تکرار شده.
نقل قول:
و بلا همچنان با شوق فرم استخدام مهد کودک را پر می کرد! گاهی به این فکر می کرد که چقدر خوشبخت است که می تواند از لرد کوچـــک مراقبت کند! و در عالم خیال خود را در حال بزرگ کردن لرد سیاه می دید!

این علامت یا نشانه در جمله های امر و نهی یا برای نشون دادن تعجب یا خشم یا برای تاکید به کار میرن. استفادشون تو این جملات غیر ضروری بود.
شما توصیف صحنه های خوبی دارین و به نظر من می تونید اون چیزی که تو ذهنتونه رو به خواننده منتقل کنید و مطمئنا با تمرین و رول زدن هرچه بیشتر بهتر هم میشه. ویژگی دیگه پستتون جدا از ظاهر مرتب و قابل قبول و اندازه مناسبی که داره شخصیت هاش هستن. شخصیت های شما همونایی هستن که تو ذهن خواننده جا افتادن. لرد ستمگر و زورگو و خودپسنده، بلا شیفته و شیدای لرده که براش حاضره هرکاری بکنه و... این مزیت خیلی خوبیه.
در قسمت هایی از پست غلط های نگارشی به چشمم اومدن مثل نصار(نثار) یا استفاده از کلمات محاوره ای زمانی که لحن پست شما ادبیه:
نقل قول:
نتوانست چوبدستی اش رو بیابد

نقل قول:
لوسیوس دست دراکو رو گرفت و گفت

اینا غلطایی هستن که مطمئنم با یه بار خوندن به راحتی رفع میشن. همیشه سعی کنید قبل از ارسال پستتون اون رو یه بار بخونید و بعد ارسال کنید.
نکته دیگه این شکلک چکش هست. این شکلک شدیدا وسوسه انگیزه و خودم اوایل عضویتم به شدت ازش خوشم می یومد! ولی در حقیقت استفاده از این شکلک باید محتاطانه باشه چون یه جورایی به معنی تحمیل یه نظر به خواننده ست. زمانیه که یه حرف یا کار غیر عادی از کسی سر زده. به نظر من پایان پست شما جای استفاده از این شکلک نبود. کلا بدون شکلک جمله پایانی پستتون که یکی از بهترین جملات پستتون با بار طنز قوی بود جذاب تر میشد.
نکته مثبتی که در پست شما مشاهده میشه قدرتتون تو رول زدن بدون پیش بردن سوژه ست. شما به سادگی تونستین بدون اینکه حتی سوژه رو ذره ای پیش ببرین در مورد چیزی که دلتون خواست بنویسید و توضیح بدین و سوژه رو همونجایی که بود تموم کنید. اوایل عضویتم وقتی ارباب بزرگ این حرفو می زدن من متوجه منظورشون نمی شدم ولی به تدریج و با پست زدن متوجه این هنر اصیل شدم! چیزی که تو پست شما هم به چشم می خوره. کارتون خیلی خوب بود.
پستتون روی هم رفته خوبه هرچند اشکالاتی هم توش دیده میشه. با توجه به شناختی که من از شما در طول همین فعالیت کوتاهتون پیدا کردم مطمئنم به راحتی می تونین اون هارو رفع کنید و پیشرفت کنید.
موفق باشید.



پاسخ به: طرح نقد پست های دیاگون!
پیام زده شده در: ۰:۰۴ دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۳
#21

ریونا بونز old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۱۴ پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۵:۵۱ شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴
از کتابخونه هافل! :)
گروه:
کاربران عضو
پیام: 156
آفلاین
من الان دیدم!

لطفا پست من در مهدکودک دیاگون رو نقد کنید :)


only Hufflepuff




پاسخ به: طرح نقد پست های دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۸:۳۳ جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۳
#20

آیلین پرنس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۱:۲۳:۴۱ پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
پیام: 633
آفلاین
ملت! اینجا یه قرنه باز شده...راه گم کردین؟یا کلا فراموش کردین که این انجمن هم تاپیک برای نقد داره؟
چه طوری ندیدین به قرن یکم قبل از میلاد من قفلشو باز کردم.عجیبه که چیز به این واضحی و مشخصی رو ندیدین.
پس بشتابید و از ویولت از ما در خواست نقد کنید!
من همیشه هوای همکارامو دارم ویولت اصلا نگران نباش!



پاسخ به: طرح نقد پست های دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۲:۳۴ چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۲
#19

آیلین پرنس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۱:۲۳:۴۱ پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
پیام: 633
آفلاین
الادورای عزیز

متاسفانه هنوز خودم رو برای انجام چنین کار ظریف و حساسی واجد صلاحیت نمی دونم. در صورتی که مایلید حتما پستتون نقد بشه می تونم اینجا رو بهتون پیشنهاد بدم.
موفق باشید.



پاسخ به: طرح نقد پست های دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۰:۱۶ چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۲
#18

الادورا بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۲ جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۲:۱۵ یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
از مد افتاد ساطور، الان تبرزین رو بورسه!
گروه:
شناسه های‌بسته شده
پیام: 572
آفلاین
آیا هنوز هم اینجا نقد داریم؟
ممکنه این پست من نقد بشه ایا؟ :pretty:

http://www.jadoogaran.org/modules/new ... wtopic.php?post_id=268279




Re: طرح نقد پست های دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۴:۴۰ جمعه ۱۴ مرداد ۱۳۹۰
#17

سدریک دیگوریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۱۳ جمعه ۲۰ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۲۱:۴۰ دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵
از این طرف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 200
آفلاین


طرح نقد پست های دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۸:۱۲ جمعه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۶
#16

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۶ دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴
از جايي به نام هيچ جا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 788
آفلاین
به نام او كه ما را اصيل پاك آفريد!

مغازه لوازم جادوي سياه هوكي، پست شماره 58

نويسنده:
بورگين


نقد:

خب نوشته نسبتا خوبي بود. در مورد فضاسازي؛ خب فضا فضاي توصيفي كاراكتر خودت يعني بورگين بود، بيشتر روي حالات و عملكردهاي اين كاراكتر بيشتر زوم كرده بودي. خب نسبت به سبكي كه نوشتي خوبه. ببين چون نه خيلي ميشه آثار طنز پيدا كرد در نوشته ات نه خيلي ترس و نه خيلي جدي. يك حالت متعادل. مثلا ببين من خودم قبلا نوشته طنز رو با جدي يكي مي كردم. يعني ديالوگ ها طنز آميز ميذاشتم و از سويي ديگر توصيفات و فضاسازي جدي. مي تونستي روي عملكرد ساير كاراكترها هم كار كنيد. مثلا پيوز، يك شخصيتي است كه مي توانيد با موضوعاتي بسيار خنده دار كاراكترش را داخل نمايشنامه كنيد.
بعد نكته اي ديگر كه مطرح بود اين است كه يك توصيف را اول تو حالت ابهام گذاشتي ولي خيلي سريع آن را فاش كردي. با يك مثال الان متوجه ات مي كنم؛ نگاه كن:

نقل قول:


و این موقع بود که زن صحبت کردنش را آغاز کرد و در حیرت همگان این صدا ، صدای مردی بود.صدای بورگین بود!



مثلا تو مي توانستي به شكلي ديگر بنويسي تا جالب تر بشه. مثلا پيوز سوال كنه كه: آووو، تو ديگه كي هستي، زني با صداي مردانه، چقده صدات آشنائه...بورگين چه زود تغيير جنسيت ميدي؟ يا بورگين خودتي؟؟

در كل منظور از اين تيكه اين بود كه چطور مشخص شد و همه سريع فهميدند كه بورگين است. كمي بايد با تعجب سايرين همراه باشه، اينطور نيست؟

خب در كل نوشتار خوبي داري. به نكاتي كه گفتم توجه كن. پتانسيل نوشتار در اون سبك مخلوطي كه گفتم رو داريد. كافيه يه كم بيشتر روي نمايشنامه كار كنيد. سعي كنيد از سوژه هاي هيجان انگيز استفاده كنيد، حالا اين نكته هم مطرح بود كه يك كار گروهي انجام ميدهيد و يك ماموريت بوده است. در كل پيشنهادم اين بود كه اگر ماموريتي هم در تاپيك هاي دياگون در مورد گروهتان به صورت نمايشنامه اجرا مي كنيد، از سوژه هاي يا خيلي خنده دار يا خيلي جدي و ترسناك استفاده كنيد.نمايشنامه نسبت به اندازه و موضوع خوب بود.از شكليك هم به جا استفاده كرديد. موفق باشيد.


امتياز 8 از 10




مغازه لوازم جادوي سياه هوكي؛ پست شماره 59

نويسنده:
ريموس لوپين


نقد:


خب يك جدي نويس خوب و موفق! به نظر من قشنگ مي نويسي. روي توصيفات خوب كار مي كني اما هنوز هم جاي كار داري. توصيف حالا روحي و رواني و افكار بورگين و استرس و فشار وارد ناشي از بازگشت دائم هوكي نزد وي را جالب جلوه دادي. نگاه كن مثلا هوكي به اين سرعت ميره و شي مورد نظر بورگين رو مياره، اين حالت رو مي توانستي كش بدي. نميدونم متوجه ميشي يا نه. با يك مثال مي گويم. مثلا هوكي به دنبال شي ميره، همون حلقه مثلا- مي تونسته طولش بده. دائما اين صندوق به اون صندوق- اون جعبه به اون جعبه كند كه بورگين آرام آرام از پشت با چوبدستي به جن نزديك شود.
در اين حالت بر فرض يك مشتري وارد مي شود، بورگين هم چوبدستي به دست، هوكي سرش را بالا مي گيرد، چوبدستي را هم مي بيند. ولي بورگين بلافاصله وانمود مي كند كه قصد تميز كردن آن را با شنل و لباسش را دارد. هوكي در اينجا كمي شك مي كند. بعد از راه انداختن و رفتن مشتري، حالات و افكار براي هوكي پيش خواهد آمد كه مي توانستي اون حالات رو حتي در مرحله توصيف ببري. چون اين چيزها معمولا نياز يك نوشته جدي مي باشد. يا حتي اينكه مشتري را هم وارد ماجرا كني. در نقش كارآگاه يا يكي از دار و دسته بورگين و...

حالتي كه دنبال مي كني سوژه ترسناك مي طلبد. كلا اگر همينطوري بنويسي چاشني كار رو من موضوع ترسناك پيشنهاد مي كنم. روي نكاتي كه گفتم بيشتر كار كن. جدي نويسي نيازش سنگين نويسي هم هست. بايد مطالب نوشته جدي گاهي زياد باشد. توصيف ها معمولا خيلي در اين نوشته زياد است. موفق باشيد.


امتياز 9 از 10


"Severus...please..."
تصویر کوچک شده


طرح نقد پست های دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۳:۴۹ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۶
#15

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۶ دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴
از جايي به نام هيچ جا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 788
آفلاین
به نام او كه ما را اصيل پاك آفريد!

مغازه بورگين و باركز؛ پست شماره 25
نويسنده:
باب آگدن


نقد:

از لحاظ توصيف و جلوه دادن يك فضاي نگران كننده و پر از اضطراب مهارت خوبي داريد. دائما كاراكتر بورگين رو در دو راهي قرار داديد كه آيا دست به تلفن بزند يا نزند. به دنبال اين كاراكتر را درگير ذهنيتي كرديد كه نسبت به مرگخوار مقابلش داشت. از نظر فضاسازي مشكلي خاصي نداري. نسبتا خوب بود. مخصوصا من احتمال ميدم در نوشته هاي جدي موفقيت بيشتري داشته باشيد.
از لحاظ ديالوگ، به نسبت توصيف ها و فضاسازي كلي نمايشنامه، خوب بود، مطمئنا در چنين موقعيتي كه براي كاراكتر بورگين به وجود آمدهبود، به غير از صحبت هاي مرگخواران چيز ديگري هم انتظار نميره.
خب يكي دو مورد غلط املايي داشتيد كه اهميتي نداره.
اما كاراكتري كه به عنوان ( ما بهش بگيم فرشته نجات يا اميده دهنده به بورگين) يعني هاگريد، خب اين قسمت رو بررسي مي كنيم:

نقل قول:


در هین هنگام، در باز شد و مردی نه چندان پیر ، با هیکلی بزرگ و ریشی بلند وارد شد.
مرد که از دیدن مرگخواران ترسیده و تعجب کرده بود قصد بیرون رفتن از مغازه را داشت که اوری جلویش را گرفت.
هاگرید که از ترس رنگی به صورتش نمانده بود،به فرمان اوری
کنار بورگین،روی زمین نشست.



ببين، هاگريد يك كاراكتر ضعيف نيست، هميشه در طي داستان هاي هري پاتر در حال مبارزه با مرگخواران بوده، بله امكان داره از اين موقعيت حاكم بر مغازه بورگين كمي ترسيده باشه، اما به اين راحتي ها تسليم نميشه. نبايد هيكل و فيزيك بدني وي را دست كم گرفت، ببين به نظر من حداقل مي تونستي كمي مقاومت براي هاگريد نمايش بدي. يعني به سختي مرگخوارا موفق ميشن كه وي را نقش بر زمين كند. يعني هاگريد فقط به فرمان اوري بايد بنشينه زمين. اين در حاليست كه مي توانستي كمي فضاسازي بيشتر ديالوگ و دخالت ساير مرگخواران رو اضافه كنيد.

در كل جز مورد هايي كه گفته شد، نمايشنامه تقريبا خوبي بود. در اين سبك جدي نويسي استعداد داريد. موفق باشيد.



امتياز 7.5 از 10


ویرایش شده توسط اينيگو ايماگو در تاریخ ۱۳۸۶/۲/۴ ۱۳:۵۱:۰۲

"Severus...please..."
تصویر کوچک شده


طرح نقد پست های دیاگون!
پیام زده شده در: ۱۸:۴۴ جمعه ۳۱ فروردین ۱۳۸۶
#14

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۶ دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴
از جايي به نام هيچ جا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 788
آفلاین
به نام او كه ما را اصيل پاك آفريد!


نقد پست هاي دياگون دوباره شروع مي شود.با اين تفاوت كه بر خلاف گذشته امتيازت از 20 بوده است، از اين پس امتيازات از 10 خواهند بود.


بانك گرينگوتز(بانك جادوگران)؛ پست شماره 59
نويسنده:
داكسي

نقد:

از لحاظ فضاسازي و توصيف موقعيت و نوع و حالات كاراكترهاي رول در سطح خوبي قرار داري. نوع واكنش ها را خوب نمايش ميدهيد. از جمله بندي خوبي برخورد هستيد. اما صرفا چنين نمايشنامه اي كه زديد كمي ديالوگ بيشتر مي طلبد. نگاه كن مثلا موقعي كه ققنوس از حال ميره، مي تونستي با توصيف بيشتر و دخالت دادن ديالوگ هايي از كاراكترهاي ديگه رو داخل رول كني يا از حاضرين در بانك استفاده كني. صرفا از نوع جمله بندي شما ميشه فهميد كه بيشتر هنر جدي نويسي داريد تا طنز. در اين حالت پيشنهاد مي كنم هيجان رو افزايش بديد.
البته توانايي طنز رو هم داريد. در كل نمايشنامه بدي نبود. هنوز روي ريز نكات بايد كار كنيد تا پيشرفت كنيد. به غير از كمبود ديالوگ و كمي خلاصه نويسي مورد و اشكال به خصوصي در حد خودتان ديده نشد.
موفق باشيد.

امتياز: 7 از 10








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.