1- دو مورد از مواقعی رو که استفاده از طلسم سرخوردگی در اونها لازمه رو توضیح بدید.(10 امتیاز)1. در مواقعي كه شما در كلاس توجيهي با استادتون هستين ممكنه به اين نتيجه برسين كه "غلط كردين و ديگه از اين بوقا نميخورين " ؛ استادتون هم كه نميخواد توجيه شمارو از دست بده فشار رو بيشتر ميكنه
بلكه شما سر عقل بيايد،ولي شما كلا" پشيمونيد و نه راه پس داريد نه پيش پس تنها راهي كه ميمونه اينكه با استفاده از اين طلسم مبارك از مخمصه جيم بشيد و سلامت خودتون رو از دست نديد!
2.شما تو خونه خالي با يك ساحره نشستين و در حال عيش و نوش و توجيه هستين و خلاصه ... مي شنويد كه در باز شده و زنتون يا مادرتون اومده ، خوب در همچين موقعيتي اين طلسم حكم يك فرشته نجات رو داره !
2- یک رول بنویسید و در اون از طلسم سرخوردگی _روی خودتون یا هرکس دیگه_ استفاده کنید. (20 امتیاز)ترورس در كنار يك دختر حركت ميكرد و سعي داشت به هر طريقي مخ دختر رو بزنه : خب تو كه كاري نداري فردا ميتوني بيايي خونه ما!
دختر :
نميشه من نمي تونم بيام !
ترورس : نميگم بيا باهم بشينيم گل بگيم گل بشنويم كه ؛ ميگم بيا خونمو تميز كن پس فردا با كسي قرار دارم !
دختر:
برو گمشو !
ترورس : بيا حالا شايد باهات يه جلسه توجيهي گذاشتم !
دختر : حالا كه اينقدر اصرار ميكني باوشه !
خونه ترورس ترورس روي كناپه لم داده و خروپفش باعث ميشه جوراب روي صورتش تكان بخوره !اینویزبلیوس
صداي در زدن باعث ميشه ترورس كمي غلط بخوره و بيفته رو زمين.
- كدوم چغكي اين موقع صبح اومده اينجا !
صداي دختري كه قرار بود بياد و خونه رو تميز كنه مياد : منم اقاي ترورس ، اومدم خونتون رو تميز كنم با و يكم توجيه بشم !
ترورس : همون سيم كنار زنگ رو بكش در باز ميشه !
در باز ميشه و دختر با اشوه وارد خونه ميشه و سلام ميكنه، ترورس سرش رو روي زمين گذاشت و دوباره چشاش رو بست.
دختر :
... اين جا چرا ايقدر كثيف ؟!
ترورس همون طور كه خوابيده ميگه : مدلشه ... همه رو تميز كن بعد يك غذاي گولاخم بساز كه بزنيم ببدن روشن شيم.
...
ترورس پنج ساعت بعد از خواب بلند ميشه و با تعجب به اطرافش نگاه مي كنه كه همجا برق افتاده !
ترورس : ووووو !
دختر از درون اشپزخونه در مياد در حالي يك كفكير داخل دستشه و ميگه : چه عجب شازده من همه تلاشمو كردم خوب شده ؟!
ترورس: هرگز خونم به اين تميزي نبوده!
ترورس بلند ميشه بره مرلينگاه كه صداي زنگ در دوباره شنيده ميشه ؛ ترورس با تعجب و كمي ترورس به در نگاه ميكنه و ميگه : كيه ؟!
مورگانا : منم ترورسي !
ترورس در حالي كه سعي مي كرد از هوش نره به زن داخل خانه نگاه مي كند و محكم ميزد تو سرش : برو تو سلاخ مولاخا قايم شو .
ترورس با كمترين سرعت ممكن ميره به سمت در و اونو باز ميكنه.
ترورس : اِ سلام قرار بود فردا بياي ، كاري داري بگو ؟!
مورگانا : نه هويجوري عشقي اومدم اينجا كنگر بندازم !
ترورس : هيييييي !
مورگانا وارد خونه ميشه و نگاهي به اطراف ميندازه و از تميزي خونه تعجب ميكنه بعد به سمت اشپزخونه حركت ميكنه و ميره ببينه غذا چيه !
ترورس با ترس و لرز به درو بر نگاه ميكنه يهو صداي داد مورگانا مياد:ايــــــــــــــــــــــــــن چيـــــــــــــــــــه؟!!
ترورس با استرس تمام ميره ببينه چي شده كه مورگانا رو ميبينه با يك كيف كه در دستشه !
مورگانا : اين چيه ؟
ترورس : يا سالازار !
مورگانا : من پيدا ميكنم اين زنكه گيس بريده رو !
مورگانا دقايق زيادي داخال اتاق هاي خونه ميگرده و ترورس با ترس و لرز دنباش ميره و اب قندي كه تو دستشه رو ميخوره كه ناگهان دختر رو ميبينه كه پشت مورگانا ايستاده و فقط كافيه مورگانا به پشت سرش نگاه كنه تا همه چيز بر باد بره!
ترورس : مورگانا !
مورگانا : ها؟!
ترورس : به من نگاه كن !
مورگانا : چرا مگه تو چه خري هستي ؟!
ترورس : بيا يك جاي ديگه رو بگرد!
مورگانا : اِ اينجا هاست پس !
ترورس چوبش رو در مياره و به سمت دوختر ميگيره و طلسمي رو زير لب زمزمه ميكنه :اینویزبلیوس
زن قبل از اينكه مورگانا به پشت سرش نگاه كنه محو ميشه و ترورس نفس راحتي ميكشه و ميگه : مورگانا كسي اينجا نيست !
مورگانا : پس اون كيف ننم بود؟!
ترورس : اون كيف رو براي تو خريده بودم و ميخواستم كادو كنم كه وقت نشد!
مورگانا با تعجب ميره تا كيف رو پيدا كنه و ببينه ايا نو هست يا داخلش خاليه كه ترورس رو به زن نا مريي ميگه : برو سريع وسايل داخل كيفتو خالي كن بعد سريع برو !
ترورس با خيال راحت ميره روي كاناپه ميشينه و منتظر مورگانا ميشه كه بياد و از اشتباهش بگه!