هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۶:۵۷ یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۸۷

تایبریوس مک لاگنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۱۶ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۹۵
از پیاده روی با لردسیاه برمیگردم
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 314
آفلاین
جواب تكاليف جلسه اول تاريخ جادوگري

(1) جادوگران در سده ي اول جادوگري يا همان جادوگران اوليه را از لحاظ نوع پوشش و شكل و شمايل توصيف كنين. (10 امتياز- طنز يا جدي- غير رول)

خواستگاه آنها از قاره ي آفريقا بود. جادوگران و ساحره هاي نخستين، از لحاظ قد و قامت، بسيار درشت بودند(كه اين قد و قواره در طي نسل ها و جهش هاي مختلف نوع اول و دوم ژنتيكي، تغيير كرد و چيزي شد كه در حال حاضر مشاهده مي كنيم) و از ظرافت كمتري برخوردار بودند و ته چهره شان به موجودات 48 كروموزومي* شباهت داشت!!!
همچنين موي بلند و گره خورده ايي داشتند و كه آن را با اقلام زينتي اي مانند: كرم فلوبر، وزغ، دندان مار و پر عقاب تزيين ميكرد.

آنها هيچگاه پيرو هيچ ديني نبودند، چه رسد به اينكه در آن زمانها، كه مربوط به عصر حجر(حجر=سنگ!!) بود، اين چيزها معني نداشت؛ پس پوششي كه داشتند، پوشش دست و پا گيري نبود و اينگونه بود:

هم جادوگران و هم ساحره ها، پوششان از پوست حيواناتي مانند: جغد پر بلند استوايي، نوعي تيرانيسور(دايناسور كوچك) و آكرومانتيلا بود! آنها كه هنوز افكار ابتدايي اي داشتند و هنوز چيزي از دوخت و دوز حالي شان نبود، پوست كنده شده ي مذكور را به شيوه ي ساده ايي دور خود مي بستند؛ به اين صورت كه آن پوست را كه طولش تا سر زانويشان مي رسيد، دور خود پيچيده و در ناحيه ي شانه گره ميزدند.

از همان جا كه اشاره شد، چون عصر حجر، دوران سنگ و سنگ دوستي بود، در زندگي هاي دسته جمعي، رئيس گروه كه در آن زمان به علت دوز بالاي خشانت، ساحره اي بيش نبود، علاقه ي وافر به سنگ داشت و هميشه تكه اي سنگ را به نشانه ي رياست با خود حمل ميكرد كه به مرور زمان و توسعه ي امر يادگيري، آموخت كه آن تكه سنگ را بر سرِ چوب كوتاهي بسته و به كمك آن، بر سر جادوگران بكوبد

*موجود 48 كروموزومي: ميمون!


(2) چه جادوهايي كه بدون چوب جادو انجام ميشدند توسط جادوگران سده اول ايجاد مي شد؟ سه مورد با توضيح كاربرد آن. (15 امتياز- طنز يا جدي- غير رول)

تارعنكبوت:
طلسم تارعنكبوت براي شكار حيوانات تغذيه اي به كار مي رفت؛ مختص جادوگران بود و ساحره ها چون رئيس بودند از آن استفاده نميكردند. و به اين صورت بود كه جادوگران در مواجهه با شكار، دست چپ خود را بالا برده و به طور ناگهاني شلاقي فرضي در فضا ميزد و باعث ميشد تارعنكبوت بزرگ و چسبناك و مقاومي، روي حيوان افتاده و گزفتنش راحت شود.(اين جادو به مرور زمان و ثابت شدن قربان و سرور بودن هر چه بيش تر جادوگران، كنار گذاشته شد)

فينگيليوس:
اين جادو براي مقابله با دايناسورها بود. جادوگران و ساحره ها وقتي با دايناسور بسيار بزرگي مواجه ميشدند، در حالي كه چشم در چشمِ دايناسور داشتند، با صداي بلندي فريادزنان اين كلمه را بر زبان مي آوردند و باعث ميشد كه دايناسور به اندازه ي يك خرمگس كوچك شده وله كردنش آسان شود.(البته اين مورد براي همه ي دايناسورها كارايي نداشت و فقط بر روي دايناسورهاي قرمز رنگ اثر ميكرد؛ چون جادوگران و ساحره هاي خز و خيل با مشاهده ي رنگ قرمز خونشان به جوش مي آمد.

احضار:
زماني رسيد كه ساحره ها بعد از مرگ جادوگران حس دلتنگي و عشقولانگي شان بالا ميزد و براي اينكه بتوانند آنها را دوباره ببينند، آتشي روشن ميكردند و با تمركز بر روي چهره ي جادوگر و ريختن علف گياه عشقه درون آتش، روح آن جادوگر را براي چند لحظه ظاهر ميكردند.(اين جادو از جادوهاي بسيار خظرناك آن زمان محسوب ميشد؛ زيرا اين خطر در بين بود كه جادوگر پس از تركاندن مقادير زيادي لاو؛ ساحره را براي هميشه با خود به آ، دنيا ببرد. به اين ترتيب بعد از نشست بزرگان قبايل بزرگ، از مدتي منسوخ شد)


(3) مي توانيد به يكي از اين دو سوال به طور اختياري جواب بدهيد. (فقط به يك سوال جواب بديد- 5 امتياز- غير رول)

ريشو

ري:
شهري در نزديكي دارقوزآباد سفلي بود و محل تجمع جمع بيشماري از جادوگران اهل كسب و كار با كمباين و داس و موجود بود؛
اهالي اين شهر از لحاظ شكل و شمايل جادوگري در حد بوق بودند.
آنها علاقه ي وافري به نگهداري موجودات اهلي اي از قبيل: كرم هاي فلوبر سفيد، اژدها هاي كوچك 300 فوتي و نژاد نادري از جن هاي خانگي كه بعضا در ناحيه ي چانه داراي موهاي انبوهي بودند؛ داشتند.
آنها در اين صنعت پيشرفت بسياري كرده و دست به تجارت سودآوري از طريق جغدترنت زدند. و زماني كه سردمداران تجارت جهاني از آنها نام مناسبي براي كسب و كارشان درخواست كردن، به علت ضعف در فهم زبان بين المللي ژوپسي، به اشتباه نام شهرشان را ارائه دادند و اين نام تا هميشه برجاي ماند.

ريش:
اين كسب و كار ادامه داشت تا در زمان كورممد بوقبياري، يكي از جن هاي خانگي مذكور، احساس كرد كه خيلي گولاخ و اوستا و ارزشي است و شبانه از سبد تجارت بين الملل ري فرار كرد و رفت تا شورش كند؛ اين شورش با واكنش شديد نيروهاي سحر و جادو مواجه شد و همه ي اعضاي آن باند را دستگير كرده و به آزكابان انداختند.
او كه به خاطر اين شورش بسيار معروف شده بود، مورد مصاحبه قرار گرفت كه اين مصاحبه، در زمره ي مصاحبه هاي جنجالي آن زمان قرار گرفته است:

خبرنگار: ميشه خودت رو معرفي كني؟ بگي اين چيه از چونه ات آويزونه؟ اهل كجايي؟

جن كه خيلي از ديدن وسيله اي كه مدام با نور فراوان به او چشمك ميزد به وجد آمده بود، متوجه ي قسمت اول سوال نشده و در حالي كه به اين شكل به آن وسيله خيره شده بود پاسخ داد:
ريش!

شايد بگيد آيا اون هم از ضعف فهم زبان بين المللي عاجز بود؟ يا اينكه آيا اصلا چرا؟! بله حق با شماست؛ لطفا به اسلووموشن اين ماجرا دقت كنيد:

خبرنگار: ميشه خودت رو معرفي كني؟ بگي اين چيه از چونه ات آويزونه؟ اهل كجايي؟

جن كه خيلي از ديدن وسيله اي كه مدام با نور فراوان به او چشمك ميزد به وجد آمده بود، متوجه ي قسمت اول سوال نشده و در حالي كه به اين شكل به آن وسيله خيره شده بود پاسخ داد:
ري!

در همين زمان نداي وجدانش هم بر او نازل ميشود و ميخواهد شروع به صحبت كند كه جن او را با صوت ش ساكت نموده و مجدد با حالت به همون وسيله هه خيره ميشود.

صبح روز بعد تيتر تمام روزنامه هاي آن زمان اين بود:

تصویر کوچک شده


و در نهايت ريشو:

كورممد بوقبياري كه اينك با مصاحبه اش خيلي خفن تر و گولاخ تر از قبل شده بود، با دستور مقامات بالاي آزكابان كه عكسي با اين مضمون از آنها موجود است، از زندان آزاد شد و به شهر خودش بازگشت.
اهالي شهر كه در اين ماجرا از دست او شاكي بودند و مترصد فرصتي بودند تا او را با انواع افسونهاي ممكنه ادب كنند، بيرون شهر در كمين بودند.
تا اينكه يكي از اهالي او را ديد كه به از دور با بقچه اي كه به چوب دستي اش بسته بود، از دور نمايان شد.
او كه فكر ميكرد اهالي براي استقبال جمع شده بودند آغوشش را باز كرد تا به خوشامدگويي شان پاسخ بگويد:



اهالي به محض اينكه دستشان به او رسيد، ريختند سرش و بدون جادو، تا ميتوانستد او را به باد كتك گرفتند و انواع الفاظ ركيك را نثارش كردند:

خاك بر سر! تف! ريشو!

و اينگونه بود كه باب شد كه در منازعات فرهنگي و شهري، با نسبت دادن تمسخرآميز چيزي كه فردي در آن معروف ميشد به همان كه يارو بود، به او فحش بدند! مثل ريشو!

**جناب پروفسور، اين توصيفات و تعريفات و توضيحات، رول نيستند، بلكه بيان مستند قضايا هستند!


در كنار درياچه ي نقره ايي قدم ميزنم
و با بغضي که مدتهاست گلويم را ميفشارد، رو به امواج خروشانش مي ايستم
و در افق،
طرح غم انگيز نگاهش را ميبينم،
كه هنوز هم اثر جادويي اش را به قلب رنجورم نشانه ميرود..
كه هنوز نتوانستم مرگ نا به هنگام و تلخش را باور كنم..
كه هنوز بند بند اين تن نا استوار به نيروي خاطره ي لبخند اوست كه پابرجاست..
با يأس يقه ي ردايم را چنگ ميزنم و در برابر وزش تند نسيم،
وجودِ ويرانم را از هر چه برودت و نيستي حفظ ميكنم..
از سمت جنگل ممنوعه، طوفاني به راهست
و حجم نامشخصي از برگ و شاخه ي درختان مختلف را به اين سو ميآورد..
اخم ميكنم تا مژگانم دربرابر اين طوفان،
از چشمان اشكبارم محافظت كند..
شايد يك طوفان همه ي آن خاطره ي تلخ را از وجودم بزدايد..


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۴:۱۶ یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۸۷

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
جادوگران در سده اول جادوگری یا همان جادوگران اولیه را از لحاظ نوع پوشش و شکل و شمایل توصیف کنین.

به گفته تاریخ شناسان و مورخان بیناموسی در جادوگران اولیه فوق العاده کم رونق و نسبتا عجیب بوده ! دلیل این هم به گفته ایشان این بوده که در اون زمان هنوز زدن موهای بدن و سر و صورت رونق نداشته و جادوگران هم که تمایلی برای برقراری ارتباط بیناموسانه با فردی که تفاوت چندانی با یک کپه ی مو نداره نداشتند !

البته لازم به ذکره که ساحره ها هم جلب توجه فوق العاده کمتری برای جادوگران داشتند ! همونطور که الان در بین ماگل ها ، اگر زن ها مدتی موهای سر و صورتشون رو نزنن ، ریش و سبیلی چند برابر مرد ها در میارن ، در اون زمان هم به همین صورت بوده و چون وسیله ای برای ترشیدن موهای سر و صورت و بدن وجود نداشته و خانم ها هم در مو در آوردن استعداد عجیبی داشتن این امر در بینشون کمتر بوده !

در بالا به شکل و شمایلشون پرداخته شد ، ولی از نظر پوشش ، ساحره ها روزها زحمت میکشیدند تا ردایی برای همسرانشون درست کنند ، ردایی خیلی بلند تر از قد جادوگران ، ولی زمانی که ردا حاضر میشد ، جادوگران اون رو لوله میکردن و به بخشی حساس از وسط ِ بدنشون گره میزدن ! و این باعث میشد که همیشه نیمه لخت باشند !

البته این امر در ساحره ها هم به همین صورت بود و از اونجایی که بدن ساحره ها تفاوت های عمده و قابل توجهی نسبت به بدن جادوگر ها داشت ، ساحره ها مجبور بودند بخش های بیشتری از بدنشون رو بپوشونند !



چه جادو هایی که بدون چوب جادو انجام می شدند توسط جادوگران سده اول ایجاد می شد؟ سه مورد با توضیح کاربرد آن .

1- جادو کردن به کمک چشم
2- جادو کردن به کمک دست
3- جادو کردن به کمک افکار !

در نوع اول ، وردی زیر لب خوانده میشد و جادوگران با ارتباط چشمی ای که با طرف مقابلشون برقرار میکردند موفق میشدند افکار اون رو بخونن ، یا حتی به اون فرد ضربه بزنن !

در نوع دوم ، وردی زیر لب تلفظ میشد و جادوگران با تمرکز نیروشون رو در نوک انگشتان دستشون متمرکز میکردند و بعد با استفاده از اون ، شیئی رو به سمت خودشون میکشیدند یا از خودشون دور میکردند ! و یا حتی قادر بودند به این وسیله شخصی رو شکنجه کنند و یا بکشند !

در نوع سوم ، جادوگر با تمرکز و جمع کردن تمام نیروش در ذهنش ، میتونست فردی رو مجبور به انجام کاری کنه تا چیزی رو که میخواد به دست بیاره و حتی اشیا و افراد و موجودات رو به خودشون جذب کنند !


یک کلمه تاریخی رو ذکر کرده و با استناد های مختلف ریشه اصلی اون رو بیابید.

گند زاده :

این کلمه بار ها توسط جادوگران سیاه و افراد شرور برای افرادی استفاده میشه که خونشون اصیل نیست و از پدر یا مادر ماگل متولد شده باشند ! که معنی ای تقریبا مشابه با توله بلاجر داره !

ولی با توجه به تحقیقات انجام شده ، در گذشته گند زاده به افرادی گفته میشد که مدام در کار های روزانشون مرتکب اشتباه میشدند و به لفظ ِ محاوره ای ، گند میزدند ! گند زاده بیشتر برای تحقیر افراد و دست و پا چلفتی بودن ایشان به کار میرفت !

ولی متاسفانه امروزه دیگه ریشه اصلی این کلمه مد نظر قرار نمیگیره و برای توهین به افراد به کار برده میشه !


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۰:۴۵ شنبه ۵ بهمن ۱۳۸۷

بلاتريكس لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۱۱ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴
از ما هم شنیدن...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 705
آفلاین
تکلیف جلسه ی اول :

1) جادوگران در سده اول جادوگری یا همان جادوگران اولیه را از لحاظ نوع پوشش و شکل و شمایل توصیف کنین.( 10 امتیاز - طنز یا جدی- غیر رول)


از آنجا که در ان زمان زمین یک تکه بوده است ،به چهار قسمت شمال و جنوب و شرق و غرب تقسیم شده بود.ساحره ها و جادوگر های اشرافی در قسمت شمالی کره ی زمین و سایرین در قسمت غرب ان می زیستند.

مشنگ ها در جنوب و مشنگ های اصیل تر(مشنگه مشنگه)در قسمت های شرقی زندگی می کردند.

از آنجایی که جادوگران و ساحره ها از همان اول زورگو بودند مناطقی که که رود نزدیک بود انتخاب می کردند و بقیش رو هم از کتاب تاریخ مشنگ ها کلاس چهارم دبستان می توانید پیدا کنید.این سندی روشن است.

از این رو ساحره هایی که در قسمت های شمالی می زیستند دارای پوستی تقریبا شفاف و بسیار سفید بودند.در حالی که به نظر می رسید از میان یخچال ها بیرون امده اند.چشمان این ساحره ها تابه تا بود.به طوری که چشم راست ابی و چشم چپ به رنگ مشکی بود .این ساحره ها با اندامی کوتاه و چاق ،تقریبا کوتوله های مونث نامیده می شدند.

از آنجا که در ان زمان لباسی وجود نداشت این ساحره های کوتوله اشرافی تا تاریکی شب در غار می ماندند و بعد بیرون می امدند تا کسی ان هارا بی لباس نبیند و کلاسشان از بین نرود.از این رو به این گروه از ساحره ها ساحره های کوتوله ی شب زی می گویند که نسل ان ها به فلیت ویک باز می گردد.

این ساحره ها خونخوار بودند وا ز اقسام گیاهی تنفر داشتند.معمولا در تاریکی شب به یک جادوگر حمله ور می شدند و بعد پوست اورا به بهترین شکل جدا کرده و گوشتش را به حیوانات می دادند تا فربه شوند و بعد حیوانات را کباب می کردند.علت ان هم این بود که این ساحره ها از ادم خواری متنفر بوده و این کار را مناسب وحشیان دوره ی اول در غرب می دانند.نسل ساحره های خونخوار جادوگر کش به ونوس باز می گردد..اورا مادر جادوگر کش ها نامیده اند.

این ساحره های کوتاه قامت نسبتا وحشی ،مژه هایی از دم طلایی رنگ داشتند که با موهای لخت مشکیشان در تضاد بود و منظره ی نازیبایی به وجود می اورد.جالب اینست که تحقیقات نشان داده این گونه افراد خود را زیباترین ساحره ها می دانستند.

در مورد جادوگرانی که در این منطقه زندگی می کنند چیز زیادی به دست نیامده است.زیرا ساحران خونخوار بنا بر عملکرد جدشان ونوس بی رحمانه جادوگران را می کشند و از ان ها تغزیه می کردند در نتیجه کمتر جادوگری جرات می کرد که در ان منطقه مسکن گزیند و درموارد نادر هم در عرض یک هفته نابود می شدند.

در مورد ساحره هایی که در قسمت غرب وجود داشتند..این ساحره ها علاقه ی بسیاری به اشپزی داشتند و با ان که نام این عمل را نمی دانستند خیلی خوب قطعات یخ و شن و ماسه و جسد مورچه و حشرات را با هم مخلوط می کردند و در اخر هرکسی از افراد حاضریک تف در کاسه می انداخت و بعد کاسه هم می خورد سپس بوی خوش غذا بلند می شد ((:)

این ساحره ها صورت هایی گرد و پر از خال داشتند.تمام دست ها و پاهایشان پوشیده از موهای سرخ رنگ بود و به ساده زیستی اعتقاد داشتند در نتیجه بی توجه به کلاس و این حرفا همانطور بدون لباس می چرخیدند .این افراد دارای قد نسبتا کوتاه رو به متوسط و هیکلی گوشتالود بودند.به نظر یکی از گیس سفیدان کچل این قبیله اصیل زاده ترین نوه ی ان ها که خصوصیات بسیاری به ان ها خواهد داشت زنی به نام مالی ویزلی است.

درمورد جادوگران این منطقه می توان گفت که از اقسام وحشی بودند.این افراد دارای پاهای بلند کشیده پر از مو و لکه های سرخ و بینی های چسبیده به صورت و لبان باریکی بودند که روزی یکی از انان اقرار کرد که فرزندی به نام سالازار از نسلشان متولد خواهد شد.

(2. چه جادو هایی که بدون چوب جادو انجام می شدند توسط جادوگران سده اول ایجاد می شد؟ سه مورد با توضیح کاربرد آن . ( 15 امتیاز - طنز یا جدی - غیر رول )

بدوناسیمون چوبدستیسمون کروشیوسومون:

اول ازهمه باید بگم که این طلسم توسط یک ساحره ی اصیل زاده ابداع شده است و اصلا ربطی به ساحره های غیر اشرافی ندارد وگرنه من هرگز از این طلسم استفاده نمی کردم () این طلسم توسط یکی از همان ساحره ها که در شمالی ترین نقطه ی کره زمین می زیست ابداع شد .

این طلسم شکنجه گر بوده و فرد را تقریبا زجر کش می کندو بسیار هم طلسم جذابیست و کاربرد دارد.().

کانداشیموس:


این طلسم برای تشخیص فرد مشنگ از غیر مشنگ کاربرد دارد و توسط یکی از جادوگران نقاط غربی کشف شد.این طلسم باید هفت بار تکرار شود تا عمل کند.این طلسم طوری عمل می کند که فرد غیر جادوگر با اصابت یک صاعقه اتش می گیرد .باید مراقب بود که این اتش به دامان خود فرد نیاویزد زیرا این طلسم گاهی بر عکس عمل می کند و هیچ چاره ای هم برایش نیست.

تندولارو:

این طلسم راه ساده ای برای له کردن حشرات و مورچه هاست که توسط جد مالی ویزلی تهیه شده است.این فرد برای اسان تر کردن اشپزی این طلسم را زمزمه می کند و بدین روش مورچه ها و حشرات موجود در یک ثانیه له شده و در ظرف قرار می گیرند و اماده ی تفی شدن می شوند.

3( یک کلمه تاریخی رو ذکر کرده و با استناد های مختلف ریشه اصلی اون رو بیابید.

جیمز سیریوس پاتر:

این اسم از اسم عله گرفته شده است و چون کاملا مشخص است اصلا احتیاجی به اثبات ندارد با اینحال توضیحاتی می دهم که نتیجه بررسی های من در سال های بسیار است :

جیم از کلمه ی جیغ گرفته شده است و به معنای جیغ است.

سیریوس نام یکی از افراد قدیمی که از دوستان پدر عله بود و پدر بزرگ جیمزی و پدر خونده ی عله بود می باشد که گفته شده این نام به ان دلیل بر وی گذاشته شد که این فرد علاقه ی زیادی به رنگ صورتی داشت و در زبان انسان های نخستین سیریوس به معنای صورتی است.

پاتر هم که از اسم عله گرفته شده است و در ان شکی نیست.

پس جیمز سیریوس پاتر یعنی : جیغز صورتی عله!


وقتی شب برمی خیزد
دنیا را در خود پنهان می کند
در تاریکی غیرقابل رُسوخ
سرما بر می خیزد
از خاک
و هوا را آلوده می کند
ناگهان...
زندگی معنایی جدید به خود می گیردl


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۹:۲۱ شنبه ۵ بهمن ۱۳۸۷

گلگوماتold2


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۵ شنبه ۷ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۴۳ سه شنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۸
از مامان اینا چه خبر؟
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 74
آفلاین
1. جادوگران در سده اول جادوگری یا همان جادوگران اولیه را از لحاظ نوع پوشش و شکل و شمایل توصیف کنین.

توصیف به گفته ی یکی از دوستان که خواسته اسمش ذکر نشود:
بدنی تیره رنگ با انواع و اقسام موها از نوع فر، خز، بوق و ... روی بدن هایشان مشاهده می کردم. گرزی به دست داشتند که از یک گلوله که روی آن چیزهایی شبیه میخ قرار داشت به همراه یک چوب ساخته شده بود، در دست داشتند.
کمی که در چهره هایشان دقت می کردی متوجه خواب آلودگی و در بعضی موارد گشنگی می شدی و در بدن بعضی ها راشیتیسم و کواشیور کور نیز قابل مشاهده بود.
امراضی دیگر نیز داشتند که از حیطه ی کاری من خارج است. مِنجمله مشکلاتی در فیها خالدونشان که همگی بدلیل کمبود علم و ... بوده است.
از نظر پوششی هیچ چیزی کم نداشتند به غیر از شلوار، پیراهن، جوراب، کفش و دیگر موارد پوشانندگی. فقط فیها خالدونشان را با برگ های مختلفی می پوشاندند و دور آنها ریسمانی از ساقه های نازک و پیچک می بستند تا نیفتد... دیگر جاهای بدنشان نیز خالی از هرگونه لباسی بود!


2. چه جادو هایی که بدون چوب جادو انجام می شدند توسط جادوگران سده اول ایجاد می شد؟ سه مورد با توضیح کاربرد آن.

فودیوس:
با کمک این جادو که به کمک قدرت ذهنی نسبتا قوی ای انجام میشد، می توانستند بدون هیچگونه آتشی غذا را درست کنند. البته چون این جادو به قدرت ذهنی نسبتا زیادی نیاز داشت، خیلی ها قادر به انجام آن نبودند و اکثرا خام خواری می کردند به غیر از تعداد اندکی که دارای قدرت زیادی بودند.

وودیوس:
به کمک این جادو، جادوگران غارنشین چوب های زیادی را می توانستند بدون انجام کاری بدست آورند و این به گرم شدنشان کمک می کرد. ولی فقط تعداد کمی از این جادو و نحوه ی آن با خبر بودند، برای همین اکثر جادوگران غارنشین با دست به کار تهیه ی چوب مشغول می شدند.

میدیوس:
به کمک این ورد که با چشم انجام می شد. مردم می توانستند در کسری (؟!) از ثانیه مکانی یا چیزی را بسازند و البته باید ذکر کرد که نمونه هایی از این توانایی در بازی های قلعه و ایج آف ایمپایرز هست که شما پس از زدن رمز میبینید که این مردم توانمند در یک ثانیه قلعه ای را می سازند.


3. در سده دوم جادوگری چه تغییرات و تحولاتی در جامعه جادوگری پیش آمد؟

تغییرات زیادی ایجاد شد. از جمله مهمترین این تغییرات می توان به پیدا شدن پدیده ای جسمی به نام چوبدستی که تحول بزرگی در علم جادو و جادوگری بود، اشاره کرد.
پس از پیدایش چوبدستی بسیاری از جادوگران و جادو شناسان توانستند اوراد جادویی را خلق کنند و با کمک آنها و بدون استفاده از قدرت زیاد ذهنی توانستند بسیاری از کارهای جادویی را انجام دهند که خود باعث پیشرفت جامعه ی جادوگری از هر بعد شد.
از دیگر تغییراتی که می توان بیان کرد، نوع لباس پوشیدن افراد بود که باعث شد جامعه ی جادوگری از نظر پوششی-عقیدتی هم پیشرفت کند و یکسری از کارها که قبل ها باعث یکسری مشکلات بدنی می شد کم و کمتر شد و این نیز خود باعث پیشرفت در بعدهای زیادی شد که آثار خوب آن در آینده ای نزدیک بر مردم جادوگر روشن شد.
از دیگر تغییراتی که در سده ی دوم در جامعه ی جادوگری پیش آمد، پیدایش عدادی ماگل زبان نفهم بود که در کار جادوگران دخالت هایی پنهانی می کردند و بعضی از کارهایشان را خراب می کردند و با گذشت زمان، جادوگران به وجود آنها پِی بردند ولی بعدها از آن ماگل ها خبری نشد و بعدها ماگل ها دوباره به تعداد زیاد بوجود آمدند...


ویرایش شده توسط گلگومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۶ ۱۰:۱۰:۴۷


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۸:۵۶ شنبه ۵ بهمن ۱۳۸۷

آلفرد بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۷ پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۴۰ جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۱
از دیروز تا حالا چشم روی هم نذاشتم ... نمی ذارم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
جادوگران در سده اول جادوگری یا همان جادوگران اولیه را از لحاظ نوع پوشش و شکل و شمایل توصیف کنین.( 10 امتیاز - طنز یا جدی- غیر رول)

شایعاتی وجود دارد که می گوید ، پوشش در زمان سده ی اول جادوگری ناشناخته بوده ؛ اما نتنها که این گونه نبود بلکه جادوگران هر قاره پوشش مخصوص خود را داشته است و این اطلاعات حاصل دسترنج باستانشناسان گرانقدر میهن عزیز ما ایران است . در زیر به این خلاصه ای از اطلاعات اشاره می کنیم :

قاره ی آسیا :

گویا در این قاره مردم با دست های خود ، برای خود پوشش ایجاد کرده اند زیرا اجساد پیدا شده نشانگر این هستند که یک دست همیشه در محلی خاص بوده است . اگر چه در این قاره ، مردم کشور ایران به غیر از پوشش مذکور از پیچاندن چیزی ...چیزی دیگه مثه ماله کوییریل( ) به دور سر خود استفاده می کرده اند !

قاره آفریقا :

در این قاره به دلیل سیاهی پوست مردم ، بیشتر از پوشش های سیاه استفاده می شده تا در نوبه ی خود گونه ای هم استتار در برار خطر باشد ... برای مثال مرد ها از پست گور خر سیاه و زن ها از پوست مرد سیاه ( ) استفاده می کرده ا ند.

قاره اروپا :

در این قاره که از قدیم الایام مردمانی بس جیگر و پایه داشته است ، برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی حکم فرما بوده و مران فقط از کلاه و زنان فقط از روسری خالی استفاده می کرده اند .

قاره آمریکا ، استرالیا و قطب جنوب :

متاسفانه از آنجایی که این قاره ها به تازگی بوجود آمده اند ... در سده ی اول وجود نداشته اند !

از اونجایی که تکلیف باید به 190 سانت برسه مجبور به کوتاه کردن کلام هستم مگر نه توضیح های بیشتر از حوصله ی تکلیف خارج نیست

چه جادو هایی که بدون چوب جادو انجام می شدند توسط جادوگران سده اول ایجاد می شد؟ سه مورد با توضیح کاربرد آن:

آلاهومورا :

شاید به نظرتان بیاید که اکنون جادوگران این جادو را با چوب انجام می دهند اما بهتر است بدانید که ر سده ی اول جزو اولین ورد های مورد استفاده بود ... زیرا کاربرد های مختلفی برای کاربرش داشت مثلا بازکردن دهانه ی غار و کاربردی بیناموسانه کاربرد داشته که تعریف آن از حوصله ی تکلیف خارج است . و اما دلیل اینکه چرا اکنون نیاز به چوب هست برای انجام این طلسم ... خب ، همانطور که می دانید یا نمی دانید ، آن کاربرد بیناموسانه ی ورد باعث ضعیف شدن() و کم شدن قدرت جادوگر استفاده کننده می شود ، این کم شدن قدرت در نسل های متعدد ادامه داشته تا حال که قدرت و توانایی به قدر کاهش یافته که حتی برای استفاده از این ورد نیاز به چوب دستی است و تنها استثنایی که هست مربوط به دامبلدور هست

کنده کاریییییییوس :

همان طور که از اسم ورد پیداست این ورد برای کنده کاری ، بیشتر (!) روی بدنه ی غار ها ، استفاده می شده ... جادوگران ان دوران برای کشف این ورد رنج های بسیار بردند و جان های بسیار دادند :دی تا بالاخره توانستند به راه ارتباط با نسل های بعد خود پیدا کردند . تنها نکته ی سخت و مبهم این ورد این است که هنگامی که ورد می خواهد ادا شود تعداد « یـ » ها باید حتما درست باشد مگر نه اثرات بسیار بد و خارج از حوصله ی تکلیف دارد


بلاکیوس :

در همان ابتدا عله ی پدر برای اینکه بتواند فرزندان سرکشش را رام کند در فکر اختراع طلسمی سیاه بود اما سال های در این آرزو و خواسته خود ناکام بود تا بالاخره هله (همسرش) توانست به او کمک کند و با هم طلسم را با نام بلاکیوس کشف کنند ... عله ی بیرحم پس از کشف طلسم اولین کسی را که مورد طلسم قرار داد همان هله بود ...

- یک کلمه تاریخی رو ذکر کرده و با استناد های مختلف ریشه اصلی اون رو بیابید.

بادراد ريشو

آیا تا حالا استاد گرانقدر سعی کرده است بفهمد که اسمشان چه تاریخچه ای دارد ؟
با توجه به تحقیقات متعدد اینجانب اطلاعات زیر بدست آمده اند :

1) بادراد به معنای کوتوله و بیناموس است زیرا در کتاب تاریخ هاگوارتز جلد پنجم ، صفحه هزار و پونصدم و خطی که گفتن اون از حوصله ی تکلیف خارج است نوشته شده که جد جد جد جد جد جد جد جد ...(انقدر جد که از حوصله ی تکلیف خارج است) روونا ریونکلاو بادراد نامیده می شده زیرا دارای قدی کوتاه و بیناموس بوده .
2)بادراد وقتی به همراه کلمه ی ریشو بیاید به معنای ریش بلند است همانطور که در کتاب تاریخ جادوگری جلد اول صفحه یکی مونده به آخر نوشته شده که بادراد ریشو ( ریش دراز ) برای اولین بار از میان جن ها برخاست و خواستار قتل تمامی جادوگران شد .

3) این نام به قدری تاریخی و با اصل و نصب و ... هست که گفتن همه ی اسناد و جوانب از حوصله ی تکلیف خارجه ... همون دو مورد بالا کافیه !


ویرایش شده توسط آلفرد بلک در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۵ ۱۹:۰۰:۵۵


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۴:۱۱ شنبه ۵ بهمن ۱۳۸۷

پیتر پتی گروold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۴۵ پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۵۰ دوشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۸
از کابان...مخوف ترین زندان!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 333
آفلاین
التكليف الاول: جادوگران در سده اول جادوگری یا همان جادوگران اولیه را از لحاظ نوع پوشش و شکل و شمایل توصیف کنین.( 10 امتیاز - طنز یا جدی- غیر رول)

به خدمت شما عرض كنم كه در اون زمان شكل و شمايل مردان،بسيار زيبا تر از زن ها بود.به طوري كه طبق كتيبه هاي به دست اومده،بسيار اتفاق افتاده بوده كه يه مردي،يه مردي رو مي ديده و فكر مي كرده دختره و با پدر و مادرش به خواستگاريش مي رفته.عده اي از تاريخ شناسان معتقدن ريشه همين بيناموسي بازي هاي دامبلدور هم به خاطر همين پيشينه تاريخي شكل گرفته!

زن ها بيشتر شبيه گوريل بودن.موهاي زياد بر روي صورت كه اون هم از تصاويري كه از داخل يك غار به دست اومده نشانگر همين مدعاست.

خصويت مشتركي كه بين هر دو جنس مشاهده مي شه دست ها و پاهاي بيش از حد درازشون هست.شايد اين خصوصيت به خاطر استفاده زياد از چماق و نيز دويدن زياد براي پيدا كردن شكار به وجود اومده.پيشاني هر دو جنس نيز كمي كشيده بوده.بعضيا معتقدن دندونهاي نيششون از دهنشون بيرون زده بوده.با اين حال،با گذشت زمان و ازدواج هاي متعدد،به تدريج شكل ظاهري انسان نيز تغيير مي كنه و نتيجش مي شه يه كسايي مثل هموني كه تو آواتار پروفسور ويزلي هست!

لازم به ذكره بگم بيشتر كسايي كه در اون زمان از قيافه زمختي برخوردار بودن،از معجون زيبايي استفاده مي كردن.

در مورد پوشش هم بايد بگم كه قبل از اين كه جادوها شناخته تر بشن،اون ها از برگ عايي كه بزرگ بودن استفاده مي كردن.به عنوان مثال برگ درخت انگور.بعد از گذشت زمان،دقيقا 2 قرن بعد،جادويي توسط يكي از افراد عصر حجر ساخته شد،كه كار ملت راحت تر كرد.به خصوص ساحره ها!اين جادو كه امروزه ديگه هيچ كاربردي نداره اين بود:محجوبيوس! و اثري هم كه داشت اين بود كه تمام بدن به غير صورت و دست تا مچ به صورت تار ديده مي شد! گفته مي شه جادوگران كشورهاي ايران و عربستان بيشتر از اين جادو استفاده مي كردن.

تنها نكته اي كه مونده بگم اينه كه در بعضي از مراسم نوع پوشش ها تغيير مي كرد.بر فرض مثال قبيله زوپسوس كه خيلي هم پيشينه تاريخي داشت،در حالت عادي از برگ درخت بلوط استفاده مي كردن،اما در هنگام جشن بالاكيوس كه هر چند وقت يه بار اجرا مي شد،برگ ها رو دور مينداختن و به جاش خودشونو با خاك مرطوب مي پوشوندن!

التكليف الثاني: چه جادو هایی که بدون چوب جادو انجام می شدند توسط جادوگران سده اول ایجاد می شد؟ سه مورد با توضیح کاربرد آن . ( 15 امتیاز - طنز یا جدی - غیر رول )

1-جادوي سپر محافظ:اين جادو در واقع مفيد جادوي زمان قديم بوده است.البته با كشف اينكه مي توانند فلز را ذوب كنند و آن را تغيير شكل دهند و به صورت نيزه در آورند اين جادو كمتر مورد استفاده قرار گرفت.در واقع كاربرد آن در مواقع حمله حيوانات وحشي به انسان ها بود.تنها با تمركز و قرار دادن كف دست ها در برابر حيواني كه به آن ها حمله مي كرد،حبابي بزرگ دور تا دور او را فرا مي گرفت كه در برابر نفوذ هر چيزي به داخل آن مقاوم بود.ولي اين جادو دو اشكال نيز داشت:اول اين كه تنها مي توانست 40 ثانيه پا بر جا بماند و اجراي مجدد آن به انرژي زيادي نياز داشت.دوم اين كه حتي اگر بيشتر از اين مدت هم دوام مي آورد،اكسيژن درون حباب به پايان مي رسيد و فرد بعد از مدتي خفه مي شد!

2-جادوي كشنده:خفن ترين،سخت ترين،مامان ترين و گولاخ ترين جادويي كه الان هيچ جادوگري نمي تونه اجرا كنه!ولدمورت كه چه عرض كنم،هفت جدشم نمي تونه اينو اجرا كنه!اين جادو فقط يه بار انجام شده و اونم توسط يه نوجوون 18 ساله در اون زمان به اسم فردريك سيلوس!هنوز دليل اين كه چطور اون اين جادو رو تنها با نگاه كردن به مادرش(يعني اين جادو از طريق چشم انجام مي شده!)انجام داده،معلوم نيست.اما تاريخ شناسان مطمئن هستن اون قدرت جادويي چنداني نداشته.(جسد فردريك هم اكنون در موزه ي وزارت سحر و جادو موميايي شده.تحقيقات هنوز بر روي بدن اون داره انجام مي شه.)

3-جادوي آتش خاموش كن:اين جادو هم كه از طريق فوت كردن اجرا مي شده،در مواقعي به كار مي رفته كه دايناسور ها و اژدهاها،به خونه هاي جادوگران حمله مي بردند و اونا رو آتيش مي زدند.طريقه اجراي اون هم اين طور بوده كه اونا اول بايد يه معجوني رو كه از پوست رنده شده ي اژدها درست مي شده مي خوردن.بعد با "تمركز" به سمت آتيش نزديك مي شدند و به طرف اون فوت مي كردند.از دهن اونا طلسمي بيرون مي اومده كه مي تونسته آتيش رو تا حدودي خاموش كنه.امروزه ورد آگوامنتي جايگزين مناسبي از اين ورد بدون چوبدستي هست.

التكليف الثالث: یک کلمه تاریخی رو ذکر کرده و با استناد های مختلف ریشه اصلی اون رو بیابید.

زوپس:زوپس كه نوعي زبون برنامه نويسي هست در واقع تغيير شكل يافته كلمه ژيپس(نوعي كاني!)است.عله بن منصور قزويني،از نوابغ برنامه نويسي سده ي اول،هميشه در فكر برنامه نويسي كامپيوتري بود. وي دستور هاي برنامه نويسي خود را با چكش، بر روي سنگ ژيپس نوشت.(چون در آن دوران كاغذ كشف نشده بود)تصاويري كه از آن دوران موجود است،حاكي از آن است كه عله با اين حالت()بر روي سنگ ژيپس دستورات را سرسري مي نوشته است.متاسفانه عمر كم او،مانع از آن شد كه بتواند اشكالات اين زبان برنامه نويسي سايت را رفع كند.نتيجشم الان مي بينيد!(كنترل+اف 5)


[b]تن�


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۳:۳۱ جمعه ۴ بهمن ۱۳۸۷

لونا لاوگود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
امروز ۲:۰۲:۳۱
از خرس مستربین خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 706
آفلاین
1. جادوگران در سده اول جادوگری یا همان جادوگران اولیه را از لحاظ نوع پوشش و شکل و شمایل توصیف کنین.( 10 امتیاز - طنز یا جدی- غیر رول)

از همان دوران اول که جادوگران در یافته بودند که از دو جنس مخالف(زن و مرد)هستند پس هر کدام پوشاش مختص خود را داشتند.

جادوگر زن:جادوگران ساحره در آغاز هیچ اهمیتی به پوشش خود نشان نمیدادند تا اینکه بعد از سال ها یا شایدم قرن ها به این نکته پی بردند که باید بدنشان را از نظرها پنهان کنند به همین دلیل در ابتدا به وسیله ی برگ درختان و با استفاده از شیره ی درختان برای چسباندن برگ ها برای خود لباسی ساده از برگ درست کردد و پوشیدند(قابل ذکر است که لباس هایشان با تغییر فصل ها تغییر رنگ میداد و هنگام زمستان نیز به درون غار های خود میرفتند و تا اتمام زمستان از آنجا خارج نمیشدند.)
سپس در سال های بعدی ساحرگان یاد گرفتند که باید لباسی محکم تر و ضخیم تر داشته باشند ، پس آمدند راسوهایی را شکار کردند و پوستش را به دور خود پیچیدند اما پس از چند روز فهمیدند این کار ضرر زیادی به آن ها میزند چون جادوگران مرد به سرعت از بوی بد لباسشان از آن ها میگریختند!
ماه ها بعد آن ها یاد گرفتند تا از پوست دیگر جانوران خوش بو برای خود لباس تهیه کنند.
شکل ظاهریشان:صورتشان در ابتدا سیاه بود و بعد از اینکه اولین آب باران به صورتشان خورد همگی به سمت دریاچه ای هجوم بردند.موهایشان ژولیده و انواع حشرات ریز و درشت در آن یافت میشد که ساحره ها این موجودات را سنبل زیبایی میدانستند اما با ریزش موهایشان و تاسی سرهایشان به فکر چاره افتادند و وقتی آب را دیدند که چه خوب صورتشان را سفید کرده موهایشان را نیز بوسیله ی آب و لجن میشستند.ناخن های بلندی داشتند و زیر آن ها پر بود از چرک و کرم هایی که در آن میلودیدند.

جادوگران مرد:جادوگران مرد در آغاز مانند ساحرگان اهمیتی به پوشش بدنشان نمیدادند اما بعد از آن که پوشش زن ها را دیدند به فکر فرو رفتند و برای خود مانند ساحرگان لباس ساختنتد ، آن ها دقیقا هر کاری که ساحرگان میکردند را انجام میدادند و ...

شکل ظاهریشان:قوی هیکل بودند ، با سوراخ بینی های بزرگ و بلند قد و سیبیل ها و ریش های بلندی که شپش هایی به همان رنگ برای خود جشن میگرفتند.چماقی از جنس سنگ همیشه به دست داشتند و موهایی که جلوی دیدشان را میگرفت و دندان هایی که روزی یکی از آن ها لق مشد و میفتاد!

2. چه جادو هایی که بدون چوب جادو انجام می شدند توسط جادوگران سده اول ایجاد می شد؟ سه مورد با توضیح کاربرد آن . ( 15 امتیاز - طنز یا جدی - غیر رول )
اولین جادوگر که داشت از فرط گرسنگی رو به مردن میرفت و به جادوگر مقابل خود خیره شده بود و همان طور که به گوشت خرگوشی خیره شده بود و آرزو میکرد تا هر چه سریعتر به نزد او آید و همین اتفاق هم افتاد و تکه استخوان ران خرگوش به سمت مرد گرسنه به پرواز آمد.

هیپنوتیزم:جادوگری که نامش مشخص نیست برای اولین بار به چشمان ببری که میخواست به او حمله کند تمرکز کرد و خیره شد و در دلش گفت که از آن جا دور شود ببر نیز همین کار را کرد و رفت.

سومین چیز این بود که توانست خود را غیب کند البته این کار به زحمنت و فقط یک بار و توسط همون جادوگر اتفاق افتاد و هنوز کشف نشده که چطوری باید دوباره این کار رو بدون چوبدستی انجام داد.


- در سده دوم جادوگری چه تغییرات و تحولاتی در جامعه جادوگری پیش آمد ؟

در سده دوم جادوگری جادوگران توانستند به کمک چوب دستی که برای خود مساختند کارهای گوناگونی انجام دهند که برای ساحره های زن بافتن لباس های زیبا از پوست تک شاخ و برای مردان نیز دوئل با ورد های ابتدایی بود.


ویرایش شده توسط لونا لاوگود در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۴ ۱۳:۵۱:۰۹
ویرایش شده توسط لونا لاوگود در تاریخ ۱۳۸۷/۱۱/۴ ۲۱:۲۷:۵۴

Only Raven !


تصویر کوچک شده


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۴:۵۹ پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۷

لورا مدلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۶ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۵۶ سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 298
آفلاین
جادوگران در سده اول جادوگری یا همان جادوگران اولیه را از لحاظ نوع پوشش و شکل و شمایل توصیف کنین.( 10 امتیاز - طنز یا جدی- غیر رول
ابتدا به دلیل این که اون موقع جمهوری مرلین کبیر پا برجا بوده زن ها چادر سر می کردند و پوشیه می انداختند و مردا با چفیه و از این لباس بلندا که حاج آقا ها می پوشن تو خیابون می گشتند.
بعد 400 سال که آخرین پادشاهان مرلین هم انالله گفتن سلسله ی بی ناموسی روی کار اومد و تاسیس کننده ی این سلسله کسی جز پرسی ویزلی نبود!خلاصه از اون به بعد مردم با یک برگ و شاخه و لونه پرنده خودشون رو می پوشوندند!
البته قابل گفتن است که اونقدر مو و کرک و پشم و شپش و سوسک داشتند که کار همون چادر و پوشیه را انجام بدهد.(این جمله صرفا برای پایین بردن درصد بیناموسی بود و هیچ کاربرد دیگر ندارد.)
چه جادو هایی که بدون چوب جادو انجام می شدند توسط جادوگران سده اول ایجاد می شد؟ سه مورد با توضیح کاربرد آن . ( 15 امتیاز - طنز یا جدی - غیر رول
تله پاتی میان خود و بروبچ محل!یه لحظه به مغز یارو نگاه می کردند و یه کیلو حرف رو بهش می گفتند.
طلسم آواداکدوارای در قدیم به صورت نگاه کردن بوده.وقتی یکی می خواسته اون یکی رو آوادا... کنه یه نگاه شوم می انداخته و اون یارو هم در عرض دو دقیقه فلج اطفال می شده و می مرده!
به سه حرکت پا بر روی خاک رس یارو اکسپلیارموس می شده!
در سده دوم جادوگری چه تغییرات و تحولاتی در جامعه جادوگری پیش آمد ؟
آقا اجزه؟طبق تحقیقات سلسله ی بیناموسی با ظلم و ستم فراوانی که به مرلین و اجداد او می کردند از بین می ره و سلسه ی مرلین صغیر می یاد روی کار که از بین برنده ی سلسه ی بیناموسی ابو پیوز خراسانی بوده!
از اون به بعد کم کم مردم کچلی می گرفتند و خلاصه موها شون می ریخت برای همین مجبور بودند حیوانات خانگی خودشون رو(در آن زمان باسیلکی بیش نبوده)را بکشند تا برای خود لباس تهیه کنند.



Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۳:۲۹ پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۷

محفل ققنوس

جیمز سیریوس پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۵۰ جمعه ۱۳ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۳۷ یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید.
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
محفل ققنوس
پیام: 1531
آفلاین
جادوگران در سده اول جادوگری یا همان جادوگران اولیه را از لحاظ نوع پوشش و شکل و شمایل توصیف کنین:

چشمانش نیمه باز بود و با نگاهی خمار به دوربین چشم دوخته بود. در سکوت، احمقانه پلک میزد و قفسه ی سینه اش به آرامی بالا و پایین میرفت. ناگهان صدای ضعیف وز وزی شنیده شد. دهان جادوگرغارنشین! باز شده و زبان درازش همانند زبان وزغی بیرون جهید و مگس کوچک را در هوا گرفته و بلعید.

گرز بزرگی در دست داشت و بدنش را با شاخ و برگ درختان پوشانده بود. موهای سیاه و درهم برهمش از کرم هایی سیاه و درهم برهمی! که در آنها می لولیدند قابل تشخیص نبود.
زوزه ی عجیبی کرد و ابلهانه گرز بزرگش را بر سر خویش فرود آورد. علامتی خونین و صاعقه مانند تا مدت ها یادگار آن ضربه ماند.

چه جادو هایی که بدون چوب جادو انجام می شدند توسط جادوگران سده اول ایجاد می شد؟ سه مورد با توضیح کاربرد آن:

چشیوس:
جادویی که در آن ، جادوگر بدوی آنقدر به طعمه اش خیره می شد و خیره می شد و خیره می شد که طعمه از رو میرفت و همچون آواداکداورا خورده ها! نقش زمین میشد.
البته لازم به ذکره که در بعضی موارد اشعه لیزر خفنی از چشمان شکارچی بیرون زده و طمعه اش را خفه میکرد!

تام و جریوس: با استفاده از این جادو که جادوگر سده اول با دستانش آنرا ایجاد میکرد ، گاوصندوق بزرگی با شدت از ناکجا آباد بر سر طعمه اش می افتاد، یا طعمه اش با شدت از ناکجاآباد بر روی گاوصندوق بزرگ می افتاد یا شاید هم گاوصندوق و طعمه ی یاد شده با شدت و با هم بر روی جادوگر می افتادند.

انگشتیوس: این مورد از جادوهای اولیه، متاسفانه در بین مشنگ ها لو رفت و سی دی اش درآمد! در این جادو که یکی از آُسان ترین قدرت هاست، انگشت اشاره ی جادوگر با سرعت به داخل چش و چال طعمه رفته و نعره ی دردناک طعمه را در بردارد.

یک کلمه تاریخی رو ذکر کرده و با استناد های مختلف ریشه اصلی اون رو بیابید.

عله!

بله درست خوندین، عله! این کلمه در حقیقت نام اولین جادوگر بدوی بود. همان جادوگری که در اول پست ذکر شده، همان بوقی ای که با گرز به مخ خود کوبید و فکر میکرد خیلی خوشگل شده! نام "عله" در حقیقت کوتاه شده ی "عامل لولیدن همه" می باشد. البته باید بگم لولیدن به معنای این نیس که یه عالمه ملت تو هم بلولن! در اینجا منظور از لولیدن " Lol " است!

باید اضافه کنم که نسل موجودات "عله" نام، کاملا منقرض نشده، بلکه یکی از اونها...در همین نزدیکی ها پنهان شده.... و منتظر فرصتیست تا برگرده...خیلی خفنه...



Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۹:۱۸ سه شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۷

مونتگومریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۴۵ دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 588
آفلاین
. جادوگران در سده اول جادوگری یا همان جادوگران اولیه را از لحاظ نوع پوشش و شکل و شمایل توصیف کنین.( 10 امتیاز - طنز یا جدی- غیر رول)

گورکنی در تاریخ:
بددن گورکن پر از مو و شپش،که احتمالا در حال پرش از یک تار مو به تار موی دیگری هستن پر شده.گورکن برگ نسبتا بزرگی رو در جایی که به احتمال زیاد سانسور میشه گذاشته.کلاه گورکن آناناسی هست که از وسط به دونیم تقسیم شده که توش رو ترجیحا خالی کردن. فرد چیز بسیار عجیب و درازی رو در دست گرفته که مثلا یک بیل میباشه.دسته این"بیل" از چوب و تهش از سنگی که بطور وحشتناکی تراشیده شده درست شده است.

2. چه جادو هایی که بدون چوب جادو انجام می شدند توسط جادوگران سده اول ایجاد می شد؟ سه مورد با توضیح کاربرد آن . ( 15 امتیاز - طنز یا جدی - غیر رول )

یکی از اولین جادوهایی که انجام شد،جادو کردن افراد بکمک چشم بود.برای انجام دادن این نفرین،شما فقط کافی بود برای چند دقیقه به وی نگاه کنید و در افکارتون،نقشه شومی رو براش بکشید.بعد از چند دقیقه،تقریبا اون چیزی که شما در سرتون نقشه کشید بر روی فرد اجرا میشد.

فکر خوانی هم جادویی هست که بدون چوب جادو انجام میشد.اولین جادوگران با استفاده از این هنر،تونستن فکر دایناسورهار بخونن و از دستشون فرار کنن.



3. یک کلمه تاریخی رو ذکر کرده و با استناد های مختلف ریشه اصلی اون رو بیابید.


آفتابه مرلین.
با توجه به پاره سنگی که در موزه لوور قرار دارد،که بر روی آن با خط میخی/چکشی نوشته شده است]آفتابه مرلین اولین کلمه ای بود که از جادوگران شنیده شد.جادوگری بنام مرلین،وقتی در خالی کردن مشکلات خود از طریق ...(سانسور شد!) خود بود،نارگیلی که توش خالی شده بود را پر آب کرده و با کمک اون،...(سانسور!)خود را شست.وی بعد از انجام دادن این کار،بسوی خانواده خود دوید و فریاد کشان گفت:آفابه مرلین!آفتابه مرلین!


تا زمانی که عشق دوستان هست، مونتی هرگز فراموش نخواهد شد!!


[i][b][color=669933]"از این به بعد قبل از







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.