هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۲۳:۴۴ جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۳

آرتور ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۴۷ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۱۵ شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۴
از بارو_خانه ی ویزلی ها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 192
آفلاین
يك اخبار فوري
آرتور ويزلي در صفحه ي تلويزيون ظاهر ميشود
خوشحالم كه بعد از مدت ها دوباره شما رو ديدار ميكنم
من دوباره برگشتم تا اينجا دولت تعيين كنم
من اومدم تا دوره جديد وزيريمو آغاز كنم ميدونم كه شما از من طرفداري خواهيد كرد تا من تو دهن اين دولت بزنم
كرام اونطرف ظاهر ميشه
كرام: تو از كجا پيدات شد؟
آرتور:از سي سي يو پيدام شد
كرام زير لبي به كارگردان برنامه:قعطش كنيد قعطش كنيد
آرتور:ما منتظر ياري سبز شما هستيم بنياد حمايت از ! @%@%،$×^)^%×)%^))××(،(×.....


I come back


بدون نام
ديم ديريم ديم ديريم ديم ديم ديم ديم ! ديم ديريم ديم ديريم ديم دي ديم ديريديم !

- اخبار شبانگاهي تلويزيون تسخير شده " جادوگران تي . وي " .
شامل :
1 - گزارش تصويري تام و تمام سخنراني كوبنده دنيس كريوي با عنوان :
اين صداي دموكراسي است ! كه در فضا مي پيچد !
2 - .........................

و اينك گزارش تصويري اين سخنراني در مسجد جامع جادوگران واقع در دياگون :

- اهم اهم ..... اين صداي دينيس كريوي مي باشد كه مي خواهد براي شما سخنراني كوبنده اي در مورده استكبار لردد مملي و كينگزلي براي شما صوبت نمايد ! اينجانب دنيس كريوي صوبت خود را از استكبار و استكباره هاي درون اين سايت اعم از استكبار مملي و غيره شروع ميكنم . ملت ! توجه داشته باشيد كه چه استكباره هايي در دنبال شماست و به دنبال استكباره استكبار به دنبال شماست ! چرا ؟ زيرا خانم ها مقدمند و استكباره مونث مي باشد برادران آسلاميوسيستيميك ! خوب از كدام استكباره اين سايت شروع كنم يا ملت ؟ نه خود شما بگوييد از كدام شروع كنم ؟ از استكبار بلا بگويم كه هيچ و پوچ شد و رفت خونشون ! از استكباره دوشيزه خانم دلاكوره بگويم كه وي نيز ايضا به همت برادران و خواهران آسلامي و به خصوص باعنايت و توجه برادر گرامي حاجي داركي هيچ و نيز پوچ شد !؟ پس نتيجه مي گيريم كه هيچ گونه استكباره اي در سايت موجود نمي باشد پس دوباره شماره گيري نفرمايد ! خوب يه راست ميريم يه سراغ استكبار و موستكبران تاكيد ميكنم مستكبر نه موستكبران سايت ! در اينجاست كه بايد بگويم :
باز اين چه استكبارش است كه در سايت جادوگران است !؟
واي .... وااااااااااااااي ! چه بگويم برايتان ..... چه بگويم از اين استكبار فراگير اين كينگزلي ! نه خودت بگو چي بگم ؟! يه صلوات بفرست تا واست بگم چي بگم !
ملت : الاف كرديد مارا ........
خوب دستون درد نكنه ملت ..... چه صفايي به اين مكان داديد با اين صلوات مشتي تون ! واقعا اين جمع رو گلاب باران كرديد ! اوحسنتم تاكيد ميكنم احسنتم نه اوحسنتم ! بهرته كه از بحث خارج نشيم برادران و خواهران too ! خوب مگر يادتان نيست ؟ نه مگر يادتان نيست كه با چه آفتابه بازي يي توانستند وي را به وزارت برسانند !؟ اين يك نمونه از استكبار هاي كينگزلي است كه برايتان گفتم . ديگر .... ديگر ...... چه بگويم ... اگر يادتان باشد ما جادوگران گلبهي رو براي همين برادر كينگزلي ساختيم كه به بالين خانه برگردد ! و دست از وزارت و غيره بكشد ! در واقع دل كار اين بوده تاببينيم چه ميشود ..... برادر يك ليوان آب لطفا لطف كنيد !
برادر : چشم دنيس جان .. الان !
غريق موطوشكري بشي ! خوب چه ميگفتيم ؟ آها برادر ! خوب يك نمونه از استكبار مملي برايتان بگويم كه جگرهايتان داغ شود برادر ! اهم ... اهم دستت درد نكنه برادر .... قولوپ ... قولوپ .... قولووووووووووووووووپ ! هااااااااااا ! پپسي ! آوووو ! ببخشيد برادر با تبليغ پپسي اشتب زدم ! مرا ببخشيد ! خوب يك نمونه از استكبار مملي اين است كه ... مگر شما از قضيه آفتابه سازي هاگزميد خبر نداريد ؟ بابا ... برادر مملي يك كارخانه آفتابه سازي مامان در هاگزميد بنا نهادند كه در انواع رنگها قابليت پمپاژ آب را نيز دارد ! بلي اينها ... يعني سرمايه كارخانه ..... تمام از بيت السايت است ! بلي از بيت السايت ! يعني چه ؟ يعني از پولهاي سايت ! والا ما كه بخيل نيستيم برادر آبر جان قصد ما شما نيستي برادر والا ما كه بخيل نيستيم برادر اتفاقا از همين آفتابه ها استفاده ميكنيم و چه كيفي هم ميكنيم برادر ! كيفور ميشويم ! از شما چه پنهان به رنگ گلبهي تهيه نموديم كه همزاد پنداري شود ! ولكن ما كه به مال ملت چشم نداريم ! بخور نوشه جانت برادر ! ولي اين يكي از نمونه هاي استكبار لردمملي مي باشد ! همي آنشالله از موستكبري در بيايند !
ملت : آمين !
خوب جلسه اول سخنراني ما درمورده استكبار و غيره كم كم داره تموم ميشه ناناز جان ! لپ كلوم برادر ! همي مرلين و فاج را ساپوورت كنيد ! به استكبار و استكباره ها ببخشيد زنها مقدمند استكباره ها و استكبارها و موستكبره ها و موستكبر ها تن ندهيد ! با مرلين و فاج و برادر گريفيندور باشيد كه ايشالله از طرف خدا ساپوورت شويد ! همي اطمينان كامل را دارا مي باشم كه سياست فاج همي بهتر از كينگزلي مي باشد تا جلسه بعدي ...... ياحق !



Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۹:۰۷ جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۳

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۳:۵۱ چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
گ:آیا شما قبول دارین که کرام چوبدستیشو از جیبتون درآورد؟

مرلین: شما نمیخواین دست از اون دوئل مسخره بردارین؟ خب شاید چوبدستی از دستم افتاده بوده روی زمین.. یا از جیبم.. چون اون ردایی که پوشیده بودم رو هنوز ندوخته بودمش کامل...

گ:کرام معتقده شما به عروسک میگفتین مامان من چطوری جادو کنم! راسته؟

مرلین: اول باید بگم که نمیدونم ریش من چه ربطی به توانستن تلفظ ورد دارد؟ حتی اگر کرام میتوانسته منو ببینه توان گرفتن چوبدستی رو نداشته.. حتی با شصت پاش!.. در مورد عروسک هم که قبلا توضیح داده بودم.. ضمن این که تخت کرام از تخت من هشت تخت فاصله داشت و زمزمه ها و وردهای که میخوندم رو نمیشنید.

گ:در مورد فیلم ما از کجا بدوونیم اون فیلم جعلی نیست؟ آیا کرام دست چپه؟

مرلین: کرام خیلی آب زیر کاهه.. اون هوش جوونیش رو هم داره.. همیشه سعی میکنه در شرایط خاص حالتاش رو عوض کنه.. علاوه بر چپ دست بودن در تصویر ایشون موهاشو به سمت چپش انداخته که بازم خلاف قاعدشه...

گ:خوب نظرتون راجع به گفته کرام مبنی بر بدنبال قدرت بودن شما چیست؟

مرلین: من هرگونه قدرتی رو دارم.. اعم از جادوهای تجربی.. علمی قرون وسطایی و خیلی جادوهای پیشرفته... نیازی ندارم به قدرت بیشتر... نیازی هم به قدرتهای وزارتی ندارم... من فقط دلم به حال کرام و این ملت میسوزه و نمیخوام از دست برن...

گ:متشکر از شما
مرلین: خواهش!


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۸:۴۶ جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۳

پروفسور گودریک گریفندور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۹ یکشنبه ۶ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۲ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
از سالن عمومی گریفندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 232
آفلاین
صدای دموکراسی - مصاحبه
دنیس : با سلام این صدای دموکراسیست...صدای جادوگرانی که برای آزادی احترامقائلند! من دنیس کریوی مجری جدید جادوگر تی وی تسخیر شده یا صدای دموکراسی هستم بله ما مصاحبه ای دیدنی رو با گودریک گریفندور انجام دادیم که این روزها سرش خیلی شلوغ...توجه کنین...
{ گزارشگر : با سلام این صدای دموکراسیست! و ما با شما هستیم در میان مردم انقلابی که در هاگزمید تظاهرات کردن و همچنین با گودریک گریفندور!
ملت حاظر در صحنه : هورا...هیپ...هیپ هورا !!!
گ : سلام جناب گریفندور!
گریفندور : سلام !
گ : عزیزم برو کنار...بله داشتم میگفتیم تازه گیا پیام امروز رو خوندین؟
گریفندور : بله همیشه میخونم...روزنامه آزادیه...
گ : نظرتون راجع به همدستیه مرلین با...
گریفندور : میخواین بگین با ولدمورت هان؟! شما باور میکنین؟ من یه مثال در مورد حرفهای ویکتور کرام میزنم:
فرض کنین که یه فروشنده یه کاسه ماست توی مغازش داره که مال دو ماه پیشه و مونده شده...ساحره ای میاد و ماست رو میخواد او میپرسه « ببخشید ماستتون تازه است ؟ » فروشنده بی برو برگرد میگه « بله خانم تازه ی تازه!!!»
متوجه شدین؟ اون هیچ وقت نمیاد خودشو زیر سوال ببره و در واقع برعکسشو جواب میده!!! اگر میبینید کینگ و یارانش شایعه کردن که مرلین و ولدمورت دستشون توی یه کاسس طبیعیه...چون کرام یا هرکس دیگه ای نمیاد بر علیه خودش حرف بزنه. پس خبری که بر علیه مرلین توسط مخالفانش شایعه میشه...بی اساسه...کاملا ! چون اونا خواهان تضعیف مرلین کبیرن! در واقع میان کاری که خودشون کردن رو به مرلین نسبت میدن...پس میبینید که احتمال همدستیه لرد سیاه با کینگ بسیار زیاده!
گ : یعنی شما به مرلین کبیر...
گریفندور : من اصلا بهش شک ندارم اون پاک ترین مردیه که من دیدم...
گ: در مورد اظهارات اخیر کرام در جادوگر تی وی چه نظری دارید؟
گریفندور : مثال بالایی اگه کرام میگه مرلین با عروسکش مامان بازی میکرده دلیلی نداره راست...بگه من اون موقع باهاش بودم مرلین کاملا حالش خوب بود و داشت برای کرام دلسوزی میکرد ... کرام اون موقع حالش خیلی بد بود!
گ : بله...ما میخواستیم نظرتون رو ...
گریفندور : درباره کرام بدونین؟ نه؟
گ : شما ذهن جو هستید؟
گریفندور : بله اینکار رو خیلی خوب بلدم و در جوابتون... من دلم برای کرام میسوزه که توسط کینگزلی اغفال شده من جای دیگه ای هم اینو به کرام گفتم که اون میتونه سیاه نباشه...اون جوون با استعدادیه ولی مال دنیا و کینگزلی و پست و مقام چشمشو کور کرده نمیبینه که داره چه بلایی سر مردم میاره...
گ : در مورد اینکه کرام فیلم شما رو تقلبی خوانده بود چه نظری دارین؟
گریفندور : تمامش حقیقته ...من از همین جا میگم که کرام گول کینگ رو نخور به طرف ما بازگرد!
گ : ممنون جناب گریفندور!
گریفندور : خواهش میکنم!}
دنیس : امیدوارم خوشتون اومده باشه تا دیداری دیگر بدرود!


وه که چه بیرنگ و بینشان که منم...کی ببینم مرا چنان که منم؟!

تصویر کوچک شده


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۸:۴۳ جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۳

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
گ:آقای کرام آیا چوبدستی شما پیش مرلین جا مونده؟

کرام:خیر...خود تصویر تلوزیون نشون داد که من با انگشتان پام چوبدستی رو از جیب مرلین در اوردم و با اون مرلینو طلسم کردم!!!!

گ:مرلین معتقده شما اون موقع از درد، در رو از دیوار تشخیص نمیدادید؟

کرام:این دروغه!!!....چون ریش مرلین از دو فرسخی مشخصه!!!...مرلین نه تنها داشت با عروسکش مامان بازی میکرد..بلکه...به عروسکه میگفت:مامان من چطوری جادو کنم!!!!!

گ:در مورد فیلم ما از کجا بدوونیم اون فیلم جعلیه!!!

کرام:اول کرامی که در فیلم مذکور بود چوبدستیو با دست چپش گرفته بود...در حالی که من راست دستم...دوما من اون موقع در هالی ویزارد هستم و میلیونها نفر سینما دوست و هنرپیشه منو میبینن..چطور من به اونجا رفتم؟

گ:خوب نظرتون راجب مرلین چیه؟

کرام:بارها گفتم و باز میگم...ایشون فردی بسیار محترم هستند...که متاسفانه به دنبال کسب قدرتند!!!....چون قبلا از این قدرت برخوردار بودند...نمیتوانند ببینن جوانی جای او را گرفته!!!....الان نوبت جوانها هست که اوضاع رو در دست بگیرند

گ:متشکر از شما
کرام:خواهش!!


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۸:۲۸ جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۳

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۳:۵۱ چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
مصاحبه با مرلین

گ:آقای مرلین آیا درست است دیشب با عروسکتون مامان بازی میکردین؟

مرلین:خیر...مشغول امتحان ضدطلسم حافظه کوتاه مدت روی یه عروسک ساختگی که جان داشت بودم که اگر بر روی خودم اجرا کنم دچار مشکل نشوم..
گ:جدا؟!!!

مرلین:البته! کرام در اون لحظه مشغول دیدن خوابهای وحشتناک و زجر کشیدن بود و نمیتونست در رو از دیوار تشخیص بده! چطور میتونسته با این اطمینان فکر کنه من داشتم عروسک بازی میکردم؟

گ:ایا درسته که کرام روی شما ضد طلسم اجرا کرده و شما خوب شدین؟

مرلین: همونطور که گفتم کرام نمیتونست فعالیتی داشته باشه چون درد امونش رو بریده بود... من خودم اگر انگشتم به اون وضعیت در بیاد و از داروهای وحشتناک بلتریکس بخورم تا صبح از درد ناله میکنم... البته این مال پیریه ولی شما فکر کنید یه شخصی چندین استخون بدنش باید جوش بخوره! ضمن این که چوبدستی کرام هنوز دست منه!(این قسمت رو لطفا با اونجایی که کرام با شصت پا چوبو برمیداره مقایسه کنین و همینطور نمایشنامه منم بخونین)

گ:خب پس شما چطور حافظتونو پس گرفتین؟

مرلین: شما انگار منو دست کم گرفتین؟ اگه قرار بود با یه نفرین به این سادگی از پا در بیام به اینجا نمیرسیدم.. شما میتونید مصاحبه همکارانتون رو با من توی خونم ببینین.. توضیح که دادم...

گ:خیلی ممنون از جواب شما!!!!

مرلین: خواهش می کنم! اگر بازم مشکلی بود با همراه من تماس بگیرید: 09112131313 در ضمن باید بگم فیلمی که از شکنجه های افراد کینگزلی نشان داده شد تنها بخش کوچکی از ظلمیه که اونا در حق مردم روا می دارن.. بزودی سری کاملش با عنوان : جنایات کرام و شکم از سروش جادوگران منتشر میشه...


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۳:۱۱ جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۳

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
مصاحبه با کرام

گ:آقای کرام آیا درست است دیشب درد میکشیدی؟

کرام:بله...ولی همون موقع مرلین داشت با عروسکش مامان بازی میکرد!!!

گ:جدا؟!!!

کرام:بله!!!

گ:ایا درسته که مرلین سریع خوب شده...چون طلسم شما ضعیف بوده؟

کرام:خیر!!!....من خودم ضد طلسمو خوندم که زود تر خوب بشه!!!!

گ:چرا؟!!!...ایشون که مخالف شماست

کرام:من برای مخالفانم هم ارزش قائلم....دوما تا دشمنی نباشه...وحدتی در جامعه نیست..این یک اصل سیاسیه....همه کشورا سعی دارن یک دشمن برای خودشون درست کنن!!!!!!

گ:خیلی ممنون از جواب شما!!!!

کرام:خواهش!!!...در ضمن من تمام فیلم گودریکو تکذیب میکنم!!...اون فیلم کاملا ساختگیه!!....اونا میخوان با احساسات ملت فهیم جادوگران بازی کنند!!!


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۲:۴۵ جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۳

پروفسور گودریک گریفندور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۹ یکشنبه ۶ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۲ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
از سالن عمومی گریفندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 232
آفلاین
صدای دموکراسی - افشای وحشی گری در وزارت

گودریک : به نام خدا ، این صدای دموکراسیست و برنامه دوم ما بعد از تسخیر جادوگر تی وی.
مرلین : بله دوستان من میخواستم خبر سلامتیمو بدم و بگم که حرف کرام یه قسمتش درسته ما هنوز تمام جادوگر تی وی رو نگرفتیم . یه قسمتش دست کنیگ و یاران از خودش بدترشه.
گودریک : اما ما قول میدیم که اون قسمت رو هم بگیریم و به کمک شما نیازمندیم ای مردم غیور...
مرلین : بله کرام هنوز برنامه های کوچکی رو از اینجا پخش میکنه ولی اصل جادوگر تی وی دست ماست به حرفهای کرام توجهی نکنین!
گودریک : حالا در این قسمت ما تصاویری دل خراش که تمامشوت عین واقعیتن رو از شکنجه ها و بد رفتاریها و فحشای عمال حکومتین رو پخش میکنیم...
مرلین : این تصاویر مخفیانه توسط یکی از مردان غیور ما ضبظ شده که امش رو نمیگیم:
----------------------<<<>>>-----------------
{ پیر زن : نزنین...نزنینش...بچه امه نزنینش . {سانسور. پیرزن حرف رکیی زد.} وای بر شما...
مامور : ببند دهنتو پیرزن...جناب کرام دستور دادن...}
مامور با تمام توان طلسم شکنجه رو اجرا میکنه...
{ زندانی : آخ...آخ...نه...ترجیح میدادم برم آزکابان ولی توی این اتاق شکنجه نشم...
مامور : دیوانه ساز دوست داری هان؟...باشه...هی اون دیوانه ساز رو بیار!
پیرزن : نامردا مگه این چیکار کرده؟!
مامور : خفه میشی یا نه...پیرزن؟!!!
پیرزن : نه نمیشم...
زندانی : نه با مادرم کاری نداششته باشین...!!! نــــــه...
مامور : به نام کینگزلی وزیر اعظم...آواداکداورا...پیرزن خرفت...
یه دیوانه ساز از در وارد میشه...
زندانی : نه...
مامور : نمیزان ببوستت...میخوام زجر بکشی...میخوام زجه بزنی...دستور قتلتو کرام داده...
زندانی : ای بی همه چیز...
مامور : به نام کرام...کروشیو!!!
دیوانه ساز هم تمام شادی زندانی رو میمکه...
مامور : ببیوسش...
زندانی : مادر اومدم پیشت...به نام عدالت...به نام مرلین و فاج کبیر...
نـــــــــه...!!!!!
دیوانه ساز زندانی رو میبوسه...
مامور : حالا بمیری بهتره...آوادا کداورا !
کرام از در وارد میشه...
کرام : آفرین...کارت عالی بود...}
------------------------<<<<>>>---------------
مرلین : بله اینهم نشانه ای بود از بی رحمی و قصی قلب بودن کرام و کینگزلی...اونا باید برکنار بشن!!!
گودریک : تا دیداری بعد خدا نگهدار!


وه که چه بیرنگ و بینشان که منم...کی ببینم مرا چنان که منم؟!

تصویر کوچک شده


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۲:۰۹ جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۳

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۳:۵۱ چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
مرلين از سنت مانگو مرخص شد!
مجري: خبرنگاران ما براي فيلم گرفتن از مرلين به بيمارستان سنت مانگو رفتند ولي مرلين از بيمارستان مرخص شده بود! پس از پيدا كردن آدرس خانه مرلين خبرنگاران ما با دوربين ويژه خبرگزاري به خانه مرلين رفتند تا ببينند چگونه مي‌شود كه به اين زودي مرخص شده؟
مرلين را مشغول كشيدن پيپ يافتيم در حاليكه كتابي بزرگ زير بغلش بود.
گزارشگر ما: سلام جناب مرلين.. اجازه هست وقت شما رو بگيريم؟
مرلين از جايش برخواست و با حالت مرموز هميشگي‌اش گفت: تا اينجا كه اومدين توي خونه من! خب بفرماييد ببينم چي ميگين؟
گزارشگر ما: مگر كرام شما رو با نفرين پاك كردن حافظه هدف قرار نداد؟ مثل اين كه مي‌بايست شما براي درمان دو ماه بستري مي‌بوديد..
مرلين: من متوجه نميشوم.. براي يك موضوع به اين پيش پا افتادگي آيا واقعا لازم مي‌بود گروه خبري بيان خونه من و مزاحمم شوند؟
گزارشگر ما: خب اين براي مردم خيلي مهمه كه بدونن چطور ميشه مرلين حافظش پاك شه و بعد خوب شه..
مرلين پيپ را از لب دهانش برداشته و به گوشه اي مي‌اندازد(پيپ در هوا غيب مي‌شود) و سپس روي مبل خاك خورده اش مي‌نشيند و ميگويد: شما هيچ وقت به اين فكر كردين كه ممكن نيست بشه با دو انگشت پا يك نفرين رو كامل اجرا كرد؟ اون هم نفرين از بين بردن حافظه كه براي اجراي اون بايد لا اقل يك ماه تمرين و ممارست كنين؟ به اين فكر نكردين كه كرام اصلا سنش به اين چيزا قد نميده كه بتونه با يه نفرين ساده منو از پا دربياره؟
گزارشگر: منظورتونو متوجه نميشيم..
مرلين:‌ بابا اون آي كيوتو به كار بنداز بشر! حتي اگر اين نفرين توسط ماهرترين جادوگر سياه بر روي من انجام مي‌شد مطمئن باش در كمتر از 1 ساعت من حافظم درست ميشد.. اين گفته رو به خاطر داشته باشين:‌ هر چه ذهن انسان فراتر رود محدوديتش كمتر خواهد بود!
گزارشگر:
مرلين: يه چيز ديگه ... به كرام بگيد وقتي درد ميكشه جيغ نزنه! فكر هم اتاقياش هم باشه ... حالا ديگه بهتره از خونه من بريد بيرون.. به اندازه كافي به همه چي گند زدين!
گزارشگر با ترس از تصوير بيرون ميرود و دوربين قطع مي‌شود...
ناگهان كرام بر روي تصوير ظاهر مي‌شود...
كرام: جادوگر تي وي پس گرفته شد! بشتابيد اي ياران! كينگزلي در انتظار شماست.. . مرلين شكست خورده! من اونو توي دوئل شكست دادم! برنده نهايي من بودم خود خود خودم!
گودريك وارد تصوير مي‌شود و ميكروفون جادويي رو از كرام ميقاپه..
گودريك: برو بابا.. مثل اينكه دردي كه تا صبح توي رخت خوابت كشيدي بست نبود؟
كرام:


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۸:۱۴ جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۳

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
ادامه دوئل نابرابر!!!!!

کرام که سوار برانکارد بوده....زیر چشمی به مرلین نگاه میکنه....حواس مرلین اصلا به کرام نبوده و غرق رویای خودش بوده!!!!
کرام رو به دوربین:همیشه از یک مار زخمی بیشتر بترسید!!!
بعد لبه کفش((تنها پای سالمشو ))میذار رو لبه برانکارد و کفششو در میاره!!
کرام رو به دوربین:هیچوقت جوراب نمیپوشیدم!!!
با انگشتای پاش!!!
چوبدستیشو در میاره و ورد فراموشیو به زبون میاره!!!!
----------------
تصویر قطع میشه و داخل سنت مانگو رو نشون میده

پرستار:اقای کرام شما مرخصین!!....ظرف یک روز تمام استخوانهای شما جایگزین شدند....ولی متاسفانه آقای مرلین باید دو ماه در سنت مانگو بستری باشن تا حافظشون برگرده!!!!!

کرام:ممنون پرستار!!!
سپس رو به دوربین میکنه و میگه:برنده نهایی!!...ویکتور کرامه


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.