هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: ستاد انتخاباتی دراکو مالفوی
پیام زده شده در: ۱۷:۳۳ دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۴
#10

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
سلام
همانطور که میدانید دراکو در حال انجام کارهایی هست به زودی در ستاد گذاشته میشه تا طرفدارانش با کارهای او اشنا شوند


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: ستاد انتخاباتی دراکو مالفوی
پیام زده شده در: ۱۷:۱۱ دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۴
#9

مارکوس فلینتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۹ جمعه ۱۵ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۱۵ دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 328
آفلاین
البته اینا کمی پاچه خواری هم هست ولی من از ته قلب می گم که دراکو از بقیه شایسته تر است!!!!!!!!!!!


از کجا معلوم از ته قلب باشه


عضو اتحاد اسلایترین


Re: ستاد انتخاباتی دراکو مالفوی
پیام زده شده در: ۱۵:۴۲ دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۴
#8

پ.ح.س.گ. گويل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۹ یکشنبه ۹ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۵۶ دوشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۸۴
از اسلي
گروه:
کاربران عضو
پیام: 83
آفلاین
شعار من صداقت است
به به عجب چيزي من فقط دراكو را ميخوام فقط و فقط اون بهترينه فكر نكنم شكي درش باشه از اهدافي هم كه داره واقعا خوشم مياد اصلا هم انتخابم ربطي به اسلي بودنم نداره كاركرد دراكو اينوو ثابت كرده كه بهترينه بهترين


جنگ را از لابه لايه اتش و خون بيرون كشيديم تا نفرت از جنگ اييني جاودان شود


Re: ستاد انتخاباتی دراکو مالفوی
پیام زده شده در: ۱۵:۲۰ دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۴
#7

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
سلام
همگان میدانند که دراکو بهترین وزیر برای جادوگران است ولی این را انکار میکنند
به هر حال طرفداران دراکو به زودی امکانات فراوانی همچون امضا و شعار و چیز های دیگه داده میشود
سوالی داشتید بپرسید تا دراکو وزیر اینده به شما جواب بدهد
دراکوی عزیز اهداف خود را بگویید تا مطلع شویم


ویرایش شده توسط ایگور کارکاروف در تاریخ ۱۳۸۴/۱۱/۱۷ ۱۶:۴۰:۴۰

بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: ستاد انتخاباتی دراکو مالفوی
پیام زده شده در: ۱۴:۲۷ دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۴
#6

بارتیموس کراوچ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۳۳ جمعه ۹ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۴:۱۷ دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۶
از تالار اسلیترین
گروه:
کاربران عضو
پیام: 165
آفلاین
فکر نکنم احتیاجی باشه که ما بیام و بگیم به کی رای میدیم.
به هرکس دوست دارید رای بدید.


به بهترین دراکو مالفوی


[مواظب افکارت باش که تبدیل به گفتار می شود.
مواظب گفتارت باش که تبدیل به رفتارت می شود.
مواظب رفتارت


Re: ستاد انتخاباتی دراکو مالفوی
پیام زده شده در: ۱۳:۱۵ دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۴
#5

هوكيold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۳ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۹ چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۹
از مغازه‌ي لوازم جادوي سياه هوكي
گروه:
کاربران عضو
پیام: 269
آفلاین
دراکو... ناراحت نشی... من خیلی دوست داشتم طرفدارت باشم... چون سیاهم... ولی آخه می ترسم حق سفیدا ضایع شه... چون من آدم همه جانبه گرایی هستم، برای رون بی طرف تبلیغات می کنم که فکر می کنم هر دوتون به یه اندازه می تونین رول رو زیر و رو کنین، ولی به دلایلی به اون رای می دم... فقط امیدوارم ناراحت نشی و ما رو باز تحویل بگیری! من سیاه هستم و خواهم بود...!!!


به سراغ من اگر می آیید، نرم و اهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من...


Re: ستاد انتخاباتی دراکو مالفوی
پیام زده شده در: ۹:۰۶ دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۴
#4

آناکین مونتاگ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۲ شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۵۸ یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۰
از 127.0.0.1
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1391
آفلاین
آق دراکو ممکن شما برنامه های انتخاباتی رو اعلام کنین
راستی امضا و... چی شد
و در آخر
آق دراکو شما چقدر خبیث بیدین ها



Re: ستاد انتخاباتی دراکو مالفوی
پیام زده شده در: ۱:۴۰ دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۴
#3

دراکو مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۶ چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۲۶ یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۶
از وزارت سحر و جادو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1028
آفلاین
در ستاد انتخاباتی خود نشسته بودم ... غروب سردی بود ... تمام پنجره های اتاق با هر وزش ملایم بادی به لرزه در میامد ... شیشه هایی که بیست و شش سال در اون قاب فلزی خود اسیر بودند و بعد از سالها مبارزه با باد و سرما حال با هر نسیمی تسلیم میشدند ... بارها تصمیم گرفتم انها را عوض کنم اما از دلم نیامد ... حیات حق همه موجودات است !! انسان و غیر انسان نمیشناسد .
برای سرگرمی نگاهی به شبکه های تلويزيون انداختم تا سرمای هوا را فراموش کنم ولی ای کاش این کار را نکرده بودم .
غم و اندوهی مانند همیشه مرا فرا گرفت ... غمی که دل هر کس را به درد میاورد ... صحنه هایی که کمتر کسی باور میکرد !
کودکی در میان سرمای شدید زمستان در میان توده ای از برف و یخ نشسته بود و مشغول بازی بود ؛ تنها وسیله بازی او یک عروسک کوچک قدیمی بود ... به چهره اش نگاه کردم ... عاری از هرگونه آرایش و پیرایش ، عاری از هرگونه خودنمایی ! دخترک در حالی که میلرزيد به میان دستان خود دمی فرستاد تا به این بهانه کمی از درد سرمای طاقت فرسا را فراموش کند .
به شبکه ای دیگر نگاه انداختم ... دختر بچه ای سوار بر دوچرخه ای شده بود و در باغ خانه خود بازی میکرد ... هیچ نشانی از غصه در چهره اش دیده نمیشد ... خندان خندان !! دوربین از زاويه ای دیگر کودک را نشان میداد ... خانه ای نمایان شد ! خانه ای که در شب کريسمس به آن زيبایی تزيين شده بود ... نورهایی رويایی از هر طرف زکات خود را بر صاحبانشان میدادند ... خانه در میان آن همه چراغ و روشنایی گم شده بود !
بار دیگر دلم به حال دختر بچه اول سوخت ! آرزو کردم ... آرزويی از ته دل ... آرزوی اینکه ای کاش ان دختر هیچ وقت همچین وسیله ای نداشته باشد تا همنوعان خود را در آن رفاه و آسایش ببیند ! آرزوی اینکه ای کاش بقیه مردم هم او را دیده باشند تا بفهمند که هنوز هم در این دنیا کسی هست که در فقر و نداری زندگی میکند ... دريغ از شعله نوری برای تسکین سرمای زمستان !
نگاهی به پنجره کردم ... کاملا باز شده بود اما رغبتی نداشتم تا آن را ببندم ، باید غم و رنج دیگران را تجربه میکردم تا درمان آن را پیدا کنم .
در دفتر باز شد ... ! صدایی من را از عالم خودم بیرون اورد !
- چند نفر از بچه های جوون اومدن با شما صحبت کنند ! اگر وقت داريد بهشون بگم بیان داخل !
نگاهی از خشم به او کردم و گفتم :
- من خودم میرم پیششون ، چرا باید اونها به اینجا بیان ... برو به تعداد نوشیدنی برامون بیار !
از دفتر خود خارج شدم ! چهار نوجوان در گوشه ای نشسته بودند ؛ دو دختر و دو پسر به زمین خیره مانده بودند ... سنگینی خاصی فضای اتاق را محاصره کرده بود !
سلامی به اونها کردم و اونها هم منو شرمنده کردند و از جای خود بلند شدند ... صورتشان را بوسیدم و نگاهی از محبت به چشمان انها کردم !
اشک در چشمان یکی از انها جاری شد ... حس عجیبی به من دست داد .
پسرک لب به سخن گشود :
- ماموران وزارت پدر و مادر ما رو به جرم قتل دستگیر کردند ... اما ... اما اونها بی گناهند ، اونها این کارو نکردند ... فقط اون زن رو به بیمارستان بردن تا قبل از مرگش در میون خیابون ، مداوا بشه ! اونها ... اونها هیچ کاری نکردن ...
از چشمان پسرک میشد همه داستان را خواند ، متانت و زلالی چشمانش همه چیز را نشون میداد !
- ما از شما میخوایم که ما رو نجات بدید ... ما پدر ومادر خودمون رو دوست داريم ... ما نمیخوایم تا آخر عمر اونها رو بی گناه در زندان ببینیم !
دستی به سر و روی تمامی اونها کشیدم و گفتم :
همه چیز درست میشه ... عدالت همیشه و همه وقت اجرا خواهد شد !! فقط باید منتظر موند !
خواهر کوچکتر انها جلو آمد و به چشمانم خیره شد ولی من تحمل آن نگاههای پرمعنا را نداشتم ... برق معصومیت دختر حس بینایی مرا گرفته بود .
- ما این همه راه اومدیم تا از شما بخوایم که کمکمون کنید ... ما میدونیم که عدالت رو اجرا خواهید کرد !
لبخندی به دخترک زدم و روی او را بوسیدم ... در دلم حسی عجیب به وجود آمده بود ! احساس کردم بقیه طوری دیگر مرا نگاه میکنند ... پس روی هر سه آنها را بوسیدم .
کسی را مامور کردم تا انها را به منزل برساند و بار دیگر به دفترم باز گشتم تا در آن اتاق پوسیده قدیمی منتظر مردم باشم ... منتظر خواسته های مردم و درد و دلهای آنها !
اتاق بیست وشش سال زنده مانده بود تا خواسته های مردم را بشنود ... صدای غصه ها و دردهای آنها ... صدای اندوهها و درد و دلهای مردم ! غصه هایی که کاخها و خانه های مجلل یارای شنیدن آن را نداشتند ولی این خانه در تمام این مدت به همین امید باقی مانده بود ... ذره ذره آن ، با شنیدن همین سختی ها بیمه شده بودند .
مشکل دخترک را در صد و بیست و هفتمین سطر دفترم نوشتم ... دفتری که متعلق به خواسته های مردم بود و اینک تنها چند سطر به انتهای آن باقی مانده بود اما من هنوز نتوانسته بودم یکی از آنها را هم عملی کنم ... نوشتم ... نوشتم تا همگی آنها را برآورده کنم ... ای کاش میشد تمام مشکلات و خواسته ها را بر آورده کرد !
لباس خود را در آوردم و در نزدیکی پنجره باز نشستم تا سرمای زمستان را بهتر احساس کنم و از نزدیک حال دخترک را دريابم !! سرمایی که باید تحمل میکردم تا کام آن زندگی را بیش از قبل درک کنم ! ای کاش بتوانم خواسته های مردم را جواب دهم ... ای کاش بتوانم راهی نو برای آنها پیدا کنم ... ای کاش خواسته های آنها عملی شود ! ای کاش عدالت اجرا شود ... ای کاش همه طعم خوش زندگی را در تمام دوران حیات خود تجربه کنند ... ای کاش ... .



وزیر مردمی اورجینال اسبق


تک درختم سوخت ، پس بذار جنگل بسوزه


Re: ستاد انتخاباتی دراکو مالفوی
پیام زده شده در: ۲۱:۴۹ یکشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۴
#2

بلاتریس بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۱۱ دوشنبه ۱۹ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۴۱ دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 123
آفلاین
ابتدا اين موفقيت (‌گذشتن از سد عظيمی به نام سرژ) تبريک ميگم
دوم اينکه شما برای کسانی که طرفدار شما هستند امضا درست نميکنيد .
سوم ما منتظر وزارت شماييم


من کی هستم


ستاد انتخاباتی دراکو مالفوی
پیام زده شده در: ۱۶:۱۵ یکشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۸۴
#1

کاراگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۵۸ شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۵۰ شنبه ۶ اسفند ۱۳۸۴
از خوابگاه پسران راونکلاو
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 75
آفلاین
آقای دراکو مالفوی و طرفدارانشون از فردا می تونن کارشون رو توی این ستاد آغاز کنن!!

برنامه ها... اهداف... پاسخ به سوالات مردم...


از اون بالا کفتر میایَ یَک دانَه ققنوس میایَتصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.