نقل قول:
1. تو یه رول کویدیچی، تو هر پستی که دوست دارین، بازی کنین. (20 نمره )
-بازی 120-0 به نفع راون تموم میشه!
فلش بک! صبح بود و هوا سرد. همه راونی ها کنار شومینه نشسته بودند و مشغول حرف زدن بودند.
-خیلی باحال بود.
-و سخت!
-شنیدین که امتیازای هافل تو رده دومه؟ یعنی درست بعد ما؟
همه با تعجب به گوینده این دیالوگ که کسی جز گلرت نبود نگاه کردند.
-چرا تلاش نمیکنین؟ چرا تو کلاسا شرکت نمیکنین؟ همین میشه دیگه! بشینید حرف بزنید هافلی ها هم تلاش کنن بیان جام رو ببرن! شماها...
-آروم باش گلرت باشه شرکت میکنیم، الان وقت استراحتمونه!
-دهنمو باز نکنید دیگه! کم کم دارید نا امیدم میکنید.
-باشه بابا! تیم کوییدیچ پاشین بیاین. استاد گفته امروز باید با هافل مسابقه بدیم!
همه به چو که گوینده دیالوگ بالا بود نگاه کردند! آنها گروه کوییدیچشان را عوض کرده بودند! هیچ کس از تیم جدید راضی نبود ولی چو میگفت"این تیم بهترین تیم کوییدیچه!"
اعضا شامل:
-چو در نقش دروازه بان!
-لینی، لونا و روونا در نقش مهاجم.
-مایکل و بارفیو در نقش مدافع.
-فیلیوس در نقش جستجوگر!
همه اعضا به سمت زمین بازی رفتند. چو فیلیوس را به خاطر زیرکی و چابکی که داشت به عنوان جستجوگر انتخاب کرده بود. وقتی به زمین بازی رسیدند، هری پاتر و اعضای گروه هافل در زمین بازی بودند. هری با دیدن آنها به سمت آنها دوید.
-شماها کجا موندین آخه؟ زود باشید بیاین! راستی بارفیو من بهت گفتم که نمیتونی با گاو پرنده پرواز کنی!
با این حرف بارفیو ناراحت شد ولی او به چو قول داده بود که بازی کند. بالاخره بازی شروع شد و هلنا، شبح راونکلاو شروع به گزارش دادن بازی کرد!
-و حالا بازی شروع میشه. هوا سرد و ابریه. برد تیم هافل در این بازی به ضرر تیم راون هستش. و عالیه آفرین چو آفرین. وندلین به سمت دروازه راون حمله کرد ولی چو توپ رو گرفت. عالیه. و الان یه توپ بازدارنده به لینی میخوره! مایکل تلافیشو در میاره و توپ رو به سمت دروازه بان هافل پرت میکنه و اونجارو! فیلیوس داره به سمتی میره! یعنی داره به کجا میره! و اینه! گوی زرین رو گرفت! آقا تبریک! تبریک به تو! تبریک به خودم! تبریک به همه!
پایان فلش بک!همه ملت راونی با خوشحالی به سمت فیلیوس دویدند. همه راونی ها از این که هافل برنده نشده بود خوشحال بودند. گلرت از خوشحالی گریه میکرد و مرلین را شکر میکرد! که ناگهان صدای هری توجه همه را به سمت خود جلب کرد!
-این چه وضعشه؟ این کجاش کوییدیچ بود؟ ها؟ بیاید بازی کنید باو!این هنوز تمرین بود. بازی اصلی الانه!
ملت با اخم و تعجب به هری نگاه کرند!
-مگه میشه؟ مگه داریم؟
-بیاید دیر وقته زود بازی کنید ببینم!
دو تیم بار دیگر به پرواز درآمدند. گلرت با خشم به جایگاه تماشاچیان برگشت و به هری چشم غره رفت! هلنا دوباره شروع به گزارش کرد:
-هافل روحیه گرفته! اه راون یه گل میخوره! مایکل یه توپ بازدارنده به سمت وندلین پرت میکنه و اونو زمین میندازه...
-پنالتی به نفع هافل!
گلرت با عصبانیت از صندلی بلند میشه.
-این کجاش خطا بود؟
-دوست دارم خطا بگیرم!
گلرت با خشم بار دیگر به هری نگاه میکند و سپس مینشیند! هلنا ادامه میوهد:
-بله، و حالا رز پنالتی رو میزنه! وای نه چو نمیتونه توپ رو بگیره!
بارفیو با خشم فریاد میزند:
-فیلیوس بالا سرت ره نگاه کن!
فیلیوس توپ را میبیند و با خوشحالی آن را میگیرد! هر دو تیم بار دیگر به زمین برمیگردند.
-عالی بود!
-بزن قدش!
این بازی اصلی نبود که! بازی هنوز شروع نشده!
ملت راونی با خشم به هری نگاه میکنند. هری با لبخندی ادامه میدهد:
-شوخی کردم باو... بی جنبه ها!
نقل قول:
2. یه دلیل که باعث شد اسنیچ بزرگ و بلاجر کوچک، به این شکلی که ما امروز میشناسیم در بیان رو بنویسید ( 5 نمره )
خب دلیلشو خودتون گفتین دیه!
آهان یه چیز دیگه! اگه بلاجر کوچیک بود اون موقع سرعتش هم بیشتر میشه و در نهایت همه رو داغون میکنه!
و اسنیج اگه بزرگ باشه در نتیجه وزنش بیشتر میشه و در نهایت گرفتنش آسون میشه!
نقل قول:
3. بهترین بازیکن رو تو پست مورده علاقتون بنویسید، دلیلشم بگین. ( 5 نمره )
خب معلومه فیلیوس فلیت ویک تو همین پستی که نوشتم! دلیشم خوشگل بودنش، خوش تیپ و فرز بودنش، خوش قد و بالا بودنش هست. اصلا یه شعر براش هست!
قدوبالای تو رعنا را بنازم!(یه همچین چیزیه!)
اینا رو گفتم همه بدونن چه پسر خوش تیپ و بلند قدیه این فیلیوس!