هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۹:۱۴ سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶
#91
با کی؟ حاجی تراورز


تصویر کوچک شده

= = = = = = = =
- تو فيلما وقتي يکي از کما خارج ميشه، بازيگر زن مياد و بهش گل تقديم ميکنه. اما من...از يه خواب کوتاه بيدار شدم...ديدم دنيا به فنا رفته...و به جای گل يه دسته مرده ی مغز خوار بهم تقديم کردن.

Night Of The Living Deadpool
= = = = = = = =
من یعنی مسافرت...مسافرت یعنی من!

= = = = = = = =

تصویر کوچک شده


پاسخ به: کی, کِی, کجا، با کی، چیکار؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۵:۰۹ سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶
#92
کِی؟ ماه رمضون پارسال


تصویر کوچک شده

= = = = = = = =
- تو فيلما وقتي يکي از کما خارج ميشه، بازيگر زن مياد و بهش گل تقديم ميکنه. اما من...از يه خواب کوتاه بيدار شدم...ديدم دنيا به فنا رفته...و به جای گل يه دسته مرده ی مغز خوار بهم تقديم کردن.

Night Of The Living Deadpool
= = = = = = = =
من یعنی مسافرت...مسافرت یعنی من!

= = = = = = = =

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلوپ جادوگران
پیام زده شده در: ۲۲:۲۱ جمعه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۶
#93
مسابقات پانتومیم جادویی

سه مون vs شیششون

=======

- ساحره ی با کمالات؟
- مغز خوشگل؟
- بلاک کردن من؟

فقط یکم مونده بود که جیسون از کلوپ بیرون بره و تو افق محو بشه، ولی چون کلاً خیلی اهل محو شدن و اینجور چیزها نبود، دوباره سعی کرد. دست هاش رو برد بالای سرش، پاهاش رو محکم به هم چسبوند و چند وقت یکبار هم با یک حرکت سریع، دستش رو جوری که انگار میخواست یه توپ بیس بال رو بزنه تکون میداد.

- غر دادن؟
- پرستش؟
- حرکت میکنه؟ نمیکنه؟ دستاش حرکت میکنه خودش حرکت نمیکنه؟!

جیسون به گرنت اشاره کرد که نشون میداد داره نزدیک میشه. جیسون یکبار دیگه هم پاهاش رو به هم چسپوند، دست هاش رو برد بالا و باز هم چند ثانیه یکبار اون هارو تکون میداد، ولی ایندفعه با شدت بیشتر!

- همه بریزیم سینوس رو بزنیم؟
- علیه باروفیو کودتا کنیم؟
- ساحره ی حمله کننده؟ حمله کن؟ حمله میکنه؟

جیسون ایندفعه به رودولف اشاره کرد که نشون میداد اون داره نزدیک تر میشه، اما قبل از اینکه بتونه پانتومیم رو ادامه بده 2 مرد وارد کلوپ شدن، به سمت جیسون اومدن و یقه اش رو گرفتن.
- فکر کردی به همین راحتیه؟! میزنیم لت و پارتون میکنیم!
- داداش فکر کنم سوژه رو اشتباهی اومدی.
- اشتباهی؟ یک دقیقه صبر کن...

مرد یه کاغذ از جیبش درآورد و یکبار دیگه خوند:
نقل قول:
جاسم و قاسم عزیز
برای سوژه ی مورد نظر به آدرس زیر بروید:
کوچه ی دیاگون، مغازه ی ویزلی ها
سوژه: شما به تازگی از از آزکابان فرار کردید و می خواید هر کی که اونجا هست رو بکشید! نیست و نابود! خیلی زیاد هم نیست و نابود!
با احترام، سالار سوژه زاده

- دیدی؟ ما توی دهکده هاگزمید هستیم!
- خب اشکالی نداره...سوژه رو همینجا اجرا میکنیم!
- جان؟

چند ساعت بعد - قبرستان دهکده ی هاگزمید

- ما اومدیم اینجا که یادی کنیم از چهار جوون ناکام که امروز بر اثر حادثه ای در کلوپ جادوگران جان باختند. اول از جیسون ساموئلز یاد میکنیم. بی اعصاب و اهل سفر. رودولف لسترنج. قمه به دست و دنبال ساحره ها. امیدواریم در درگاه مرلین گناهانش بخشیده بشه. گرنت پیج. تازه وارد و دارای یک مغز خوشگل. گبین...همه دنبال این بودن که بلاکش کنن...روزگار به این جوون ها رحم نکرد. خدا بیامرزتشون.


تصویر کوچک شده

= = = = = = = =
- تو فيلما وقتي يکي از کما خارج ميشه، بازيگر زن مياد و بهش گل تقديم ميکنه. اما من...از يه خواب کوتاه بيدار شدم...ديدم دنيا به فنا رفته...و به جای گل يه دسته مرده ی مغز خوار بهم تقديم کردن.

Night Of The Living Deadpool
= = = = = = = =
من یعنی مسافرت...مسافرت یعنی من!

= = = = = = = =

تصویر کوچک شده


پاسخ به: بنیاد مورخان
پیام زده شده در: ۱۲:۱۶ پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶
#94
آپدیت نقد های تاپیک برسی پست های خانه ی ریدل ها

از پست 1098 تا پست 1181

لرد ولدمورت (44 نقد)

پست های 1100، 1102، 1106، 1109، 1111، 1113، 1116 (2 نقد)، 1118، 1121 (2 نقد)، 1123، 1127، 1129، 1131، 1133، 1135، 1138 (2 نقد)، 1141 (4 نقد)، 1143، 1146 (2 نقد)، 1149 (2 نقد)، 1151، 1153، 1151، 1157، 1159، 1161، 1163، 1165، 1168(2 نقد)، 1170، 1172، 1175، 1177، 1179، 1181

=====================


انجمن محفل ققنوس دارای نقد جدیدی نبود.


ویرایش شده توسط جیسون ساموئلز در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۳۱ ۱۲:۲۳:۱۵

تصویر کوچک شده

= = = = = = = =
- تو فيلما وقتي يکي از کما خارج ميشه، بازيگر زن مياد و بهش گل تقديم ميکنه. اما من...از يه خواب کوتاه بيدار شدم...ديدم دنيا به فنا رفته...و به جای گل يه دسته مرده ی مغز خوار بهم تقديم کردن.

Night Of The Living Deadpool
= = = = = = = =
من یعنی مسافرت...مسافرت یعنی من!

= = = = = = = =

تصویر کوچک شده


پاسخ به: پستخانه ی هاگزمید(نامه سرگشاده)
پیام زده شده در: ۱۱:۴۷ جمعه ۲۵ فروردین ۱۳۹۶
#95
از: شکلک تحت تعقیب.
به: کاربرای گل


کلاً من آدم...چیزه...شکلک خوش شانسی نیستم. کلاً همیشه بد آوردم. اگه بخوام از اول شروع کنم، یادمه خیلی وقت پیش ها بود که از یه جایی...یادم نیست کجا بود...اومدم تو لیست شکلک های اینجا. یا اگه بخوام اینگلیسی صحبت کنم برای رفقامون، اومدم توی اموجی باکس!

راستش رو بخوای جای خوبی بود. پر شکلک های متنوع. خیلی هاشون زود جا باز کردن و پر استفاده بودن. ولی من بین اونا نبودم. من...تو لیست پر استفاده ها نبودم. حداقل شکلک های دیگه میتونن یه تکونی بخورن ولی من توی یه پوستر گیر افتاده ام! خیلی افراد کمی از من استفاده کردن. فکر کنم دلیلش رو هم میدونم. من شکلکی نیستم که تو هر موقعیتی ازش استفاده بشه.

البته فقط من نیستم که با این مشکل دست و پنجه نرم میکنم. همین پشمک فعال. فقط قیافه اش فعاله! کاشکی توی سایت هم فعال بود. یا مثلاً همین شکلک هالووین. درسته که همیشه لبش خندونه ولی دلش داره گریه میکنه. اونم مثل من توی لیست بی استفاده هاست.

بعضی وقت ها به این شکلک همر حسودیم میشه. خیلی طرفدار داره و همه ازش استفاده میکنن. کاشکی من جای اون بودم. کاشکی.


تصویر کوچک شده

= = = = = = = =
- تو فيلما وقتي يکي از کما خارج ميشه، بازيگر زن مياد و بهش گل تقديم ميکنه. اما من...از يه خواب کوتاه بيدار شدم...ديدم دنيا به فنا رفته...و به جای گل يه دسته مرده ی مغز خوار بهم تقديم کردن.

Night Of The Living Deadpool
= = = = = = = =
من یعنی مسافرت...مسافرت یعنی من!

= = = = = = = =

تصویر کوچک شده


پاسخ به: خـــــانــــه ریـــــــدل !!
پیام زده شده در: ۱۱:۴۷ سه شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۶
#96
چند دقیقه بعد:

بلاتریکس و رودولف گل و شیرینی به دست وارد خانه ریدل شدند.

- آماده هستید؟ ما نمیتوانیم برای بله خودمان به خودمان صبر کنیم!
- بله ارباب حاضریم. عاقد تشریف آوردن؟
- بله بلاتریکس. عاقد هم رسیدند.

سالن پذیرایی خانه ریدل ها:

- آیا بنده وکیلم که جناب آقای لرد رو به عقد دائم جناب آقای لرد دربیاورم؟
- بله وکیل هستید...خیر...بله...خبر...ما میگویم بله تو چطور جرئت میکنی خودت به خودت نه بگویی؟

و در این لحظه رودولف وارد کادر شد و شروع به حرف زدن کرد:
- ارباب اگه زمین به نامشون بزنید و یه 200 سکه هم مهریه بذارید براشون، فکر کنم موافقت کنن.
- ما زمینمان را به اسم کس دیگری بزنیم؟ مهریه بگذاریم؟ ما لرد هستیم!
- ارباب زمین رو میخواید بزنید به اسم خودتون. مهریه هم که به خودتون میرسه چون خودتون دارید با خودتون ازدواج میکنید.
- ما نمیتوانیم این گستاخی هارا تحمل کنیم!

لرد با فرمت angry birds man چوبدستی اش را درآورد، به سمت خودش گرفت و فریاد زد:
- کروشیو!


تصویر کوچک شده

= = = = = = = =
- تو فيلما وقتي يکي از کما خارج ميشه، بازيگر زن مياد و بهش گل تقديم ميکنه. اما من...از يه خواب کوتاه بيدار شدم...ديدم دنيا به فنا رفته...و به جای گل يه دسته مرده ی مغز خوار بهم تقديم کردن.

Night Of The Living Deadpool
= = = = = = = =
من یعنی مسافرت...مسافرت یعنی من!

= = = = = = = =

تصویر کوچک شده


پاسخ به: نوزده سال بعد
پیام زده شده در: ۱۵:۰۷ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۶
#97
خانه گریمولد:

هری در همان حالی که سراسیمه درحال دویدن بود یک در قدیمی را رویت کرد. احتمال اینکه پشت یک در قدیمی، یک چیز قدیمی باشد بسیار زیاد و احتمال اینکه انتگرال شماره چهار دماغ دامبلدور با دیفرانسیل شمال شرقی شصت پای ولدمورت یکی باشد 27/5% است. به همین دلیل هری در را باز کرد.
هری پس از تنفس کردن مقدار زیادی گرد و غبار در انتهای اتاق یک پی سی دید. یک پی سی قدیمی. هری به سمت آن رفت و اقدام به روشن کردن آن نمود.

- اهم اهم...اهـــم، اهــــــــــم! کی من رو روشن کرد؟

پی سیِ خاک خورده پس از چند سرفه دیگر ابتدا این صفحه و بعد این صفحه را نشان داد.
- خب...شما کی باشین؟
- هری هستم. هری پاتر.
- یه نسخه از ویندوز هستی شما؟
- نه بابا نسخه ویندوز کجا بود. یه مشکلاتی تو محفل پیش اومده گفتم بیام یه عضو قدیمی از محفل رو پیدا و محفل رو نجات بدم! مشکل هم تکنولوژی ـه! تکنولوژی های جدید که محفل رو از کار و زندگی انداخته!
- تکنولوژی های جدید؟ امان از تکنولوژی های جدید! همین ویندوز 10 رو میشنسی؟ اومده واسه ما نسخه های قدیمی شاخ شده!
- خب شما میتونید کمیکی کن...
- آه یادش بخیر! ویندوز 95! چه دورانی بود!
- میخواستم بگم که...
- یادمه یه بار داشتم با ویندوز 2/0 بحث میکردم که کدوممون بازی هارو بهتر اجرا میکنه. و اون هم فهمید که من بهتر بازی هارو اجرا میکنم.
- داشتم میگفتم...
- یه بار هم ویندوز xp قاطی کرده بود فکر کرد ویندوز هشته! خیلی خندیدیم!
- بابا میخوام بپرسم تو راهی بلدی که باهاش دوباره محفلی هارو بیاریم تو دنیای واقعی؟
- محفلی هارو بیاریم تو دنیای واقعی؟ من که راهی بلد نیستم! فکر کردم اومدی اینجا واست خاطره تعریف کنم.
- خب آخه بوقی نمیتونستی اینو زودتر بگی؟! تازه منم که بهت گفته بودم واسه چی اینجام!
- راستی یه بار هم ویندوز ویستا هنگ کرده بود داشت بندری میزد! با اون هم خیلی حال کردم!

و در این لحظه بود که هری از اتاق بیرون رفت تا یک محفلیِ قدیمی را پیدا کرده و با او صحبت کند، نه یک پی سیِ خاک خورده!


تصویر کوچک شده

= = = = = = = =
- تو فيلما وقتي يکي از کما خارج ميشه، بازيگر زن مياد و بهش گل تقديم ميکنه. اما من...از يه خواب کوتاه بيدار شدم...ديدم دنيا به فنا رفته...و به جای گل يه دسته مرده ی مغز خوار بهم تقديم کردن.

Night Of The Living Deadpool
= = = = = = = =
من یعنی مسافرت...مسافرت یعنی من!

= = = = = = = =

تصویر کوچک شده


پاسخ به: حراست موزه (ارتباط با ناظران)
پیام زده شده در: ۲۱:۱۵ یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۶
#98
منو یه وقت خط نزده باشید! من هنوز میخوام مورخ باشم!


تصویر کوچک شده

= = = = = = = =
- تو فيلما وقتي يکي از کما خارج ميشه، بازيگر زن مياد و بهش گل تقديم ميکنه. اما من...از يه خواب کوتاه بيدار شدم...ديدم دنيا به فنا رفته...و به جای گل يه دسته مرده ی مغز خوار بهم تقديم کردن.

Night Of The Living Deadpool
= = = = = = = =
من یعنی مسافرت...مسافرت یعنی من!

= = = = = = = =

تصویر کوچک شده


پاسخ به: اعضاي سایت خودشونو معرفی کنن
پیام زده شده در: ۱۵:۴۸ یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۶
#99
اسم و نام فامیل: ( در صورت تمایل):
بردیا
جنسیت ( در صورت تمایل ):
پسر.
سن( درصورت تمایل):
13
شهر محل تولد ( در صورت تمایل):
تهران
محل زندگی ( در صورت تمایل):
تهران
شغل ( در صورت تمایل ):
ندارم.
مگه اینکه فعالیت توی ایفای نقش رو شغل به حساب بیاری.
تحصیلات ( در صورت تمایل):
ششم ابتدایی
فعالیت های جنبی ( در صورت داشتن و تمایل):
ندارم.
نحوه آشنایی با هری پاتر و میزان علاقه( ضروری):
برادرم سنگ جادو رو گرفت منم خوندم.
علاقه های شخصی خودتون ( در صورت تمایل):
داستان مصور (کمیک)
کتاب هایی که مطالعه کردید ( چند مورد رو ذکر کنید):
هنک سگ گاوچران، احضارگر و آرتمیس فاول


ویرایش شده توسط جیسون ساموئلز در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۲۰ ۱۵:۵۲:۵۸

تصویر کوچک شده

= = = = = = = =
- تو فيلما وقتي يکي از کما خارج ميشه، بازيگر زن مياد و بهش گل تقديم ميکنه. اما من...از يه خواب کوتاه بيدار شدم...ديدم دنيا به فنا رفته...و به جای گل يه دسته مرده ی مغز خوار بهم تقديم کردن.

Night Of The Living Deadpool
= = = = = = = =
من یعنی مسافرت...مسافرت یعنی من!

= = = = = = = =

تصویر کوچک شده


پاسخ به: یتیم خانه سنت دیاگون
پیام زده شده در: ۱۹:۲۹ دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۶
چند دقیقه بعد:

مرگخواران وارد اتاق شده، به تام مارولو جونیور زل زده بودند و به مغزشان فشار میاوردند که چگونه تام مارولو جونیور را راضی کنند. در این لحظه آرسینوس وارد کادر شده و کنار تام مارولو جونیور نشست.
- خب تام مارولو جونیور. پسر ارباب. این چیزی که دور گردنم پیچیده و بعد اینجا اومده پایین رو میبینید؟ بهش میگن کروات. کروات هم خیلی چیز باحال و باکلاسیه. فقط کافیه که با ما بیاید تا تاریکی رو در شما گسترش بدیم تا بتونید کروات داشته باشید فرزند ارباب.

فقط کافی بود تام مارولو جونیور یک لحظه خود را با کروات، لباس رسمی و ریش نارنجی تصور کند تا به این شکل دربیاید.

- ببین با بچه لرد چیکار کردی آرسینوس! بیچاره از ترس زهره ترک شد!

در این لحظه ناگهان هکتور به سمت بچه پرید و دیگر نه تنها بچه، بلکه همه ی مرگخوار ها به این شکل درآمدند.

- خوبی کوچولو؟ می خوای یه معجون بهت بدم روشن شی؟! برای شما رایگان حساب میکنم!

در این لحظه رودولف وارد کادر شد و گفت:
- هکتور جون هرکی دوس داری دست از سر اون بچه بردار! میدونی اگه بلایی سرش بیاد ارباب چه بلایی سرمون میاره؟! اگه نری کنار، خودم با قمه خط خطیت میکنم!
- نگران نباش رودولف من که کاری ندارم به این بچه!
- هکتور اصلاً میدونی تو دیگه مرگخوار نیستی؟
- منظورت چیه؟
- لرد واسه دروغ سیزده دسترسی هممون رو گرفت ولی بعد دسترسی هممون رو داد...بجزء دسترسی تو!
- یعنی الان من مرگخوار نیستم؟
- نه. نیستی.
- درخواست هم دادم؟
- درخواست هم دادی ولی تایید نشد.

و در این لحظه هکتور که دلش شکسته بود از اتاق بیرون رفت و برای امتحان سعی کرد دری را که همین الان بست، باز کند ولی با پیام "شما قادر به دیدن این بخش نیستید" مواجه شد. هکتور پس از دیدن این پیام در افق محو شد.
آیا هکتور از افق برمیگشت؟ آیا مرگخواران موفق به راضی کردن تام مارولو جونیور میشدند؟ یا لرد بیشتر و بیشتر به سمت مهربان شدن میرفت؟
همه و همه در قسمت بعدی این سریال مهیج!


ویرایش شده توسط جیسون ساموئلز در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۱۴ ۲۲:۱۵:۳۱

تصویر کوچک شده

= = = = = = = =
- تو فيلما وقتي يکي از کما خارج ميشه، بازيگر زن مياد و بهش گل تقديم ميکنه. اما من...از يه خواب کوتاه بيدار شدم...ديدم دنيا به فنا رفته...و به جای گل يه دسته مرده ی مغز خوار بهم تقديم کردن.

Night Of The Living Deadpool
= = = = = = = =
من یعنی مسافرت...مسافرت یعنی من!

= = = = = = = =

تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.