خانه گریمولد:هری در همان حالی که سراسیمه درحال دویدن بود یک در قدیمی را رویت کرد. احتمال اینکه پشت یک در قدیمی، یک چیز قدیمی باشد بسیار زیاد و
احتمال اینکه انتگرال شماره چهار دماغ دامبلدور با دیفرانسیل شمال شرقی شصت پای ولدمورت یکی باشد 27/5% است. به همین دلیل هری در را باز کرد.
هری پس از تنفس کردن مقدار زیادی گرد و غبار در انتهای اتاق یک پی سی دید. یک پی سی قدیمی. هری به سمت آن رفت و اقدام به روشن کردن آن نمود.
- اهم اهم...اهـــم، اهــــــــــم! کی من رو روشن کرد؟
پی سیِ خاک خورده پس از چند سرفه دیگر ابتدا
این صفحه و بعد
این صفحه را نشان داد.
- خب...شما کی باشین؟
- هری هستم. هری پاتر.
- یه نسخه از ویندوز هستی شما؟
- نه بابا نسخه ویندوز کجا بود. یه مشکلاتی تو محفل پیش اومده گفتم بیام یه عضو قدیمی از محفل رو پیدا و محفل رو نجات بدم! مشکل هم تکنولوژی ـه! تکنولوژی های جدید که محفل رو از کار و زندگی انداخته!
- تکنولوژی های جدید؟ امان از تکنولوژی های جدید! همین ویندوز 10 رو میشنسی؟ اومده واسه ما نسخه های قدیمی شاخ شده!
- خب شما میتونید کمیکی کن...
- آه یادش بخیر! ویندوز 95! چه دورانی بود!
- میخواستم بگم که...
- یادمه یه بار داشتم با ویندوز 2/0 بحث میکردم که کدوممون بازی هارو بهتر اجرا میکنه. و اون هم فهمید که من بهتر بازی هارو اجرا میکنم.
- داشتم میگفتم...
- یه بار هم ویندوز xp قاطی کرده بود فکر کرد ویندوز هشته! خیلی خندیدیم!
- بابا میخوام بپرسم تو راهی بلدی که باهاش دوباره محفلی هارو بیاریم تو دنیای واقعی؟
- محفلی هارو بیاریم تو دنیای واقعی؟ من که راهی بلد نیستم! فکر کردم اومدی اینجا واست خاطره تعریف کنم.
- خب آخه بوقی نمیتونستی اینو زودتر بگی؟! تازه منم که بهت گفته بودم واسه چی اینجام!
- راستی یه بار هم ویندوز ویستا هنگ کرده بود داشت بندری میزد! با اون هم خیلی حال کردم!
و در این لحظه بود که هری از اتاق بیرون رفت تا یک محفلیِ قدیمی را پیدا کرده و با او صحبت کند، نه یک پی سیِ خاک خورده!