1. رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )

_ جرج ویزلی!می دونم که تو در واقع دفاع میکنی اما شاید یه روز دروازه بانی به دردت بخوره،حالا پاشو!

جرج با دلخوری از جایش برخاست،سوار جارو شد و به آسمان رفت،دو دور چرخید و بالاخره به سمت دروازه ها رفت.

_ من آماده ام پروفسور!توپو بندا بالا...!اهم اهم...یعنی من منتظرم

پروفسور شکلبوت سوار جارویش شد و دو سرخگون در دست گرفت سپس به هوا رفت و چند متر دورتر از جرج روبه رویش ایستاد.

_ خب جرج،آماده ای؟یک...دو...سه!

جرج خواست چیزی بگوید اما قبل از آنکه کلمه ای از دهانش خارج شود دو سرخگون به سمتش شلیک شدند...

اوهو!جرج چشمانش را بست و جاخالی داد،یکی از سرخگون ها از دروازه رد شد اما آن یکی صاف خورد توی صورتش.

جرج:

پروفسور شکلبوت سری تکان دادو فریاد زد:دوباره تمرین می کنیم....!!!

آنها ساعت ها تمرین کردند و تمرین کردند تا بالاخره جرج توانست ساعت دوازه شب هر دو سرخگون را بگیرد..

جرج:

پروفسور:

2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )

زیرا یک دروازه بان در پیروزی تیم می تونه نقش به سزایی داشته باشه و می تونه به تیم روحیه بده و در ضمن باید قوی باشه تا هر اتفاقی که افتاد خودشو نبازه

3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )


چارلی ویزلی:

سن:30 الی 40 سال

محل تولد:لندن

پست:دروازه بان گریفیندور

قد:187

وزن:87

نام پدر:آرتور ویزلی

نام مادر:مالی ویزلی

1. آيا شرايط فيزيكی و بدنی يك دروازه بان می‌تونه بهش كمك كنه؟ توضيح بديد. ( 5 نمره )

بله البته!یه دروازه بان با قدرت بدنی بالا خیلی می تونه به خودشو تیمش کمک کنه.چرا؟سادس چونکه وقتی بدن قوی داشته باشه در طول مسابقه آمادگی بیشتری از خودش نشون می ده و

در طول بازی هم دیرتر از دیگران خسته میشه...هر چند که هر کی قوی باشه که نمی تونه بیاد دروازه بان کوییدیچ بشه یه سری شروط دیگه هم لازمه اما قدرت بدنی هم به نوبه خودش عالیست!

تكاليف عمومی:

1. رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )

زنگ خورده بود و همه بر روی نیمکت نشسته بودند و منتظر بودند که پروفسور شکلبوت صدایشان کند که برای دروازه بانی تست بدهند. هر ده بیست دقیقه ای یکبار پروفسور شکلبوت نام یکی از افراد را صدا می زد و این کار ادامه داشت تا این که پروفسور شکلبوت گفت « آقای دیگوری »

سدریک که دلش نمی خواست دروازه بان شود و پست جست و جوگری خود را از دست به دهد تصمیم گرفت تست خودش را خراب کند.

سپس به سمت زمین کوییدیچ رفت و سوار جاروی خودش شد و به طرف حلقه ها رفت. پروفسور شکلبوت به سدریک گفت: « از آسون به سخت شروع می کنیم. قبوله »
سدریک هم به نشانه موافقت خود سرش را تکان داد . پروفسور شکلبوت توپ را به طرف سدریک پرتاب کرد. گرفتن این توپ برای سدریک مثل آب خوردن بود :pint: ولی او مثل کسانی که کنترل جارو را از دست داده اند عمل کرد و توپ گل شد.

پروفسور شکلبوت که از دیدن این منظره متعجب شده بود گفت: « حتما هنوز گرم نشده ای. یک بار دیگر امتحان می کنیم. »
دوباره توپ را به طرف سدریک پرتاب کرد ولی سدریک مانند دفعه قبل عمل کرد و توپ دوباره گل شد.

پروفسور شکلبوت که دیگر از سدریک ناامید شده بود آهی کشید و گفت: « آقای دیگوری شما به علت اینکه مدت زیادی است کوییدیچ بازی نکرده اید کنترل صحیح جارو را از یاد برده اید و باید به شما بگویم که متاسفانه شما در تیم کوییدیچ هافلپاف دیگر هیچ نقشی ندارید »

سپس بلند گفت: « آقای کرام »

سدریک:

2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )

چون که وقتی توپ به طرف دروازه می آید باید برای گرفتن توپ روحیه ای قوی داشته باشد و اگر روحیه ی قویی نداشته باشد به راحتی گل می خورد.

اگر روحیه ای قویی نداشته باشد بعد از خوردن اولین گل امید خود را از دست می دهد و برای برد تلاش نمی کند و انگیزه او پایین می آید

3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )

بیوگرافی رون ویزلی

رون ویزلی، ارشد مو قرمز گریفیندوری، بهترین دوست هری در مجموعه داستان‌های هری پاتر به شمار می‌آید. شاید توانایی‌های جادویی او تعریف چندانی نداشته‌باشد، اما همیشه می‌توان به عنوان دوستی باوفا روی او حساب کرد. او ششمین فرزند خانواده پرجمعیتشان به شمار می‌آید و به همین دلیل، اغلب از کمبود اعتماد به نفس رنج می‌برد. در مقایسه با هری که اغلب به دلایل مختلف در مرکز توجه است، به رون معمولاً توجه چندانی نمی‌شود و به همین دلیل گاهی اوقات مشاجراتی بین دو دوست رخ می‌دهد ولی همیشه، این رون است که برای معذرت‌خواهی پیش هری بازمی‌گردد. قد رون از حد معمول بلندتر و صورت او پر از کک‌مک است. او شخصیتی طنزآلود دارد و اغلب طی مواقعی که هری و هرمیون به نظریه‌پردازی‌های دور از ذهن روی می‌آورند، رون سعی می‌کند با شوخی کردن دوستانش را به عالم وقعیت بازگرداند.

او در مدرسه دانش‌آموزی متوسط به شمار می‌رود ولی در انجام تکالیفش تا حدی تنبل است و بدون کمک هرمیون نمی‌تواند از پس آنها برآید. او هوشی تقریباً در حد هری دارد، ولی با این وجود، حتی هرمیون نیز نمی‌تواند او را در بازی شطرنج جادویی (نوعی بازی با قوانین شطرنج معمولی ولی با مهره‌هایی کاملاً زنده) شکست دهد. رون در کوییدیچ بازیکن نسبتاً خوبی در پست دروازه‌بان به شمار می‌آید، ولی اعتمادبه‌نفسش را با مشاهده تماشاچیان به سرعت از دست می‌دهد. در کتاب سوم مشخص می‌شودد که موش رون، خال‌خالی، که مانند دیگر املاکش از برادرانش به او به ارث رسیده، در واقع جانورنمایی به نام پیتر پتی‌گروست اما در انتهای همین کتاب، سیریوس بلک به رون جغدی به نام خرچال هدیه می‌دهد. چوبدستی قدیمی او در کتاب اول و دوم (که از برادرش چارلی به او به ارث رسیده) از چوب زبان گنجشک ساخته شده‌است و تار موی تک‌شاخی از یکی از دو انتهای آن بیرون زده‌است، ولی این چوبدستی در کتاب تالار اسرار می‌شکند و بنابراین والدین رون برای او در ابتدای کتاب زندانی آزکابان چوبدستی جدیدی می‌خرند. این چوبدستی 36 سانتیمتر طول دارد و از چوب درخت بید و موی تک‌شاخ ساخته‌شده‌است ولی از هنگامی که رون آن را در کتاب یادگاران مرگ از دست می‌دهد، از چوبدستی پیتر پتی‌گرو استفاده می‌کند. از دیگر دارایی‌های رون می‌توان به پاک‌جارویش اشاره‌کرد، جارویی که مادرش آن را به مناسبت ارشد شدنش برایش خرید.

تكليف دانش آموزان رسمی:

1. آيا شرايط فيزيكی و بدنی يك دروازه بان می‌تونه بهش كمك كنه؟ توضيح بديد. ( 5 نمره )

انعطاف بدنی ، مهارت در توپ گیری ، سرعت عمل و زیرکی در جاگیری ها ، خصوصیات یک دروازه بان خوب است و اگر دروازه بانی شرایط فیزیکی و بدنی خوبی نداشته باشد نمی تواند این خصوصیات را هم داشته باشد. مثلا اگر دروازه بانی بدنی خشک داشته باشد انعطاف بدنی خوبی ندارد و اگر دروازه بانی بی حال و خسته باشد سرعت عمل او هم کمتر می شود.

1. رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )

رز با نگرانی به سمت دروازه رفت. دست کش دروازه بانی را به دست کرد و منتظر سرخگون اول ماند. پرفسور شکلبوت سرخگون را به صورت کات دار پرتاب کرد که وارد حلقه ی سمت راستی شد. رز با ناامیدی به سمت آن شیرجه رفت اما دیگر دیر شده بود. ضربه ی دوم هم به حلقه ی سمت راست و ضربه ی سوم به حلقه ی سمت چپ وارد شد.
- دوشیزه ویزلی! دوشیزه ویزلی چیه بابا! رز!

-بله پرفسور؟

- دروازه بان با.ید سرعت عمل داشته باشه. دو تا ضربه می زنم. اگه نتونی بگیریش سه بار از روی متن درس امروز می نویسی و جلسه ی بعد دوباره ازت امتحان میگیرم.

- چشم پرفسور.

رز آب دهانش را قورت داد و بار دیگر به سمت دروازه رفت. کینگزلی دورخیز کرد و سرخگون را به سمت حلقه ی سمت چپ پرتاب کرد. رز به سمت آن شیرجه رفت و توانست با مشتش آن را دور کند.

- ایول! از والدس بهتر مشت کردم توپو!

- رز اینم بگیر. اگه نگیری مجازاتت پا برجاست. یادت هم باشه که غرور آفت هنر است.

رز بار دیگر به سمت دروازه رفت و منتظر ضربه ماند. کینگزلی بالاخره از حلقه های کناری دست برداشت و به مست حلقه ی وسط شوت کرد. اتفاقی افتاد که رز را از جریمه معاف کرد. رز نگذاشت توپ وارد حلقه شود. اما به چه قیمت؟

سرخگون با سرعت پیش می رفت. رز با ترس دستش را تکان داد. اما سرخگون از کنار دستش عبور کرده و صاف به دماغش برخورد کرد و منحرف شد. رز در اثر این ضربه به پشت توی حلقه افتاد و خودش گل شد ! اما توپ را نگه داشت.

- خوب بود. برو درمانگاه. احتمالا شکسته.

- ممنون پرفسور!

2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )
اگه دروازه بان نتونه روحیه ی خودش رو حفظ کنه ، با کوچکترین اشتباه یا شعار ملت تماشاچی، از خودش انرژی منفی صادر میکنه و تا آخر مسابقه هول میشه و خرابکاری میکنه.

3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )

بلچلی ( دروازه بان اسلیترین)
سن : با توجه به توضیح لینی 39 سال.
محل تولد: لندن
پست: دروازه بان
قد : 172
وزن : 72
جام ها : قهرمانی هاگوارتز دوبار و هم چنین قهرمانی در لیگ انگلستان با تیم اتحاد پادلمیر.
بلچلی از بچگی از دروازه بانی متنفر بود. اما باباش مجبورش کرد اونم دروازه بان شد!


تكليف دانش آموزان رسمی:

1. آيا شرايط فيزيكی و بدنی يك دروازه بان می‌تونه بهش كمك كنه؟ توضيح بديد. ( 5 نمره )
مطمئنا میتونه. مثلا اگه کسی قد بلند تری داشته باشه میتونه از فضای دورتر توپ رو دور کنه. یا اگه چها شونه تر باشه ، راحت تر دروازه های کناری رو بگیره. در ضمن اگه که مثلا دروازه بان دستش درد کنه نمیتونه بازی کنه پس شرایط فیزیکی خیلی مهمه.

1.

لینی با دوپایش محکم به جارو قفل کرد، دستانش را به کمرش گرفت و گفت: من دروازه بانی دوست ندارم!

لونا با تعجب نگاهی به لینی انداخت و گفت: کسی نگفته قراره دروازه بان بشی. یه تست کوچیکه!

صدای پروفسور شکلبولت شنیده شد که گفت: آفرین دوشیزه تورپین! کارت عالی بود!

لیسا لبخندی زد و جارویش را به سمت آن دو هدایت کرد. لینی قیافه اش را در هم کشید و گفت: ولی من بازم دوست ندارم.

سپس اشاره ای به ساعتش کرد و گفت: الانا باید زنگ بخوره، مرلینو شکر نوبت من نرسید!

- دوشیزه وارنر!

لینی با شنیدن صدای زنگ گفت: پروفسور، زنگ خورد!

پروفسور شکلبولت لبخندزنان و با مهربانی گفت: میدونم اما شما بازم تستتو میدی.

لونا و لیسا:

لینی:

به دستور استاد، دانش آموزان به دلیل خورده شدن زنگ به سمت کلاس پرواز کردند. در این میان لیسا و لونا بعد از ورود به کلاس و جمع آوری وسایلشان، از پشت پنجره های شکسته، به لینی خیره شدند.

لینی با چهره ای گرفته سعی میکرد سرخگون هایی که به سمتش می آمد را بگیرد، اما یکی پس از دیگری تبدیل به گل میشد. به دلیل وزش باد صدای آن دو به راحتی به گوش لونا و لیسا میرسید.

- دوشیزه وارنر، باید بیشتر دقت کنین! نباید در این مواقع حواستون پرت باشه. دوباره امتحان میکنیم، ایندفعه میخوام یه دونه محکمشو بفرستم بیاد!

لینی آب دهانش را قورت داد و منتظر او ماند. پروفسور شکلبولت، قیافه ی موشکافانه ای را به خود گرفت، چشمانش را تیز کرد، دستش را عقب برد و محکم سرخگون را پرت کرد.

- واااااااااای!

لینی که فقط به خاطر این حرکات پروفسور، احساس کرده بود سرخگون قصد جان او را دارد، قبل از اینکه سرخگون حتی ذره ای از پروفسور دور شود، جارویش را به سمت پایین هدایت کرد تا از برخوردش با آن در امان بماند.

پروفسور شکلبولت آهی کشید و گفت: باشه کافیه. میتونی به دوستانت بپیوندی!

او که کاملا متوجه نگاه های خیره ی لونا و لیسا شده بود این را بیان کرد. لینی که از گندی که جلوی دوستانش زده بود شرمنده بود، هنگامی که از کنار پروفسور میگذشت آهسته گفت:

- چون زنگ خورده بود هول شدم.

و به سمت کلاس رفت.

2.

به دلیل اینکه قبل از گرفتن گوی زرین، بیشتر حواس تماشاچیا به امتیازاتیه که توسط گل زدن بدست میاد. پس دروازه بان باید نهایت تلاششو بکنه که کمتر گل بخوره و در این بین ممکنه تماشاچیان حریف برای تضعیف روحیه ی دروازه بان و پایین آوردن کارایی و پرت کردن حواس اون، راه رو برای گل زدن تیمشون هموارتر کنن. پس دروازه بان باید از لحاظ روحی قوی باشه تا با کوچیک ترین حرفی تمرکزشو از دست نده و حواسش به کار خودش باشه و توجهی به حرف های دیگران نداشته باشه. اون نباید روحیه شو ببازه و به همین دلیل باید روحیه ی قوی ای داشته باشه. همین طور قوی بودن روحیه، به شجاعت بیشتر دروازه بان و در نتیجه نترسیدنش از سرخگون هایی که به سرعت به سمتش میان کمک میکنه.

3.

نام: الیور
نام خانوادگی: وود
محل تولد: لندن (!)
ورزش: کوییدیچ
پست: دروازه بان
قد: 182 (!)
وزن: 60 (!)
تعداد قهرمانی ها: دو سه بار
ملیت: انگلیسی
سن: 40 ( الان چند سال بعد از نوزده سال بعده )
چهره: موی کوتاه قهوه ای و با قدی بلند و هیکلی متناسب
توضیح کوتاه: وقتی در مدرسه ی هاگوارتز بود و به کاپیتانی تیم کوییدیچ گریفندور در اومد و تلاش فراوانی کرد تا تیم گریفندور رو منجسم کنه و بتونه جام رو از آن گروهش کنه. اما هر دفعه به دلایلی از گروه اسلایترین عقب میفتادن و جامو از دست میدادن. اما بالاخره تونست جام رو بگیره!

*.

شرایط بدنی برای دروازه بان میتونه خیلی مفید باشه. مثلا اگه قد و دستش دراز باشه میتونه با فاصله ی زیاد تنها دستشو دراز کنه و سرخگونو بگیره که در صورت کوتاه بودن این دو مورد نمیتونه چنین کاریو انجام بده. دروازه بان نباید خیلی چاق باشه چون این باعث کند شدن حرکاتش میشه و هرچی زبر و زرنگ تر باشه سریع تر میتونه تغییر مسیر بده و سرخگون رو بگیره. اگه از لحاط فیزیکی قوی باشه از برخورد نا خودآگاه سرخگون به بدنش آسیب چندانی نمیبینه و همین طور اگه بازیکنی از قصد باهاش برخورد کنه، میتونه از راهش منحرف نشه و بازم به سمت سرخگون بره و اونو بقاپه.

خارج از تدريس: به خاطر تاخير در تدريس معذرت می‌خوام، با استرجس از طريق پيام شخصی هماهنگ كرده بودم. سفر بودم اين مدت. اگه احيانا" پست تدريس كم حوصله نگارش شده به خاطر خستگی ناشی از سفره... نمی‌خواستم در ارسال پست بيشتر تاخير بيفته...


***

نور درخشان خورشيد از شيشه‌های پنجره‌های بزرگ كلاس عبور و فضای كلاس رو روشن می‌كرد. بازتاب نور از كاشی های سرخ رنگ مرمرين كلاس به طرز باشكوهی چشم نواز بودن. نسيم ملايمی در كلاس جريان داشت. دانش آموزان روی صندلی هاشون لميده بودن و از اون‌جايی كه خلا معلم رو احساس می‌كردن، مشغول بالا و پايين پريدن و دست زدن بودن. زنوفيليوس هم با نوای دل‌نواز و ملكوتی خودش ( ) در ميان سر و صدای جماعت هم كلاسی، آواز مرغ سحر رو به تقليد از شجريان چهچهه می‌زد .

- شترق! ( افكت انهدام در كلاس )

دانش آموزان در حالی كه آروم آروم ساكت می‌شدن، به جادوگر سياه‌ پوست و كچلی نگاه كردن كه در كمال متانت و آرامش ( ) وارد كلاس شده بود...

- من پروفسور كينگزلی شكلبوت هستم. برترين بازيكن كوييديچ هزاره‌ی اخير. بهترين جستجوگر قرن، بهترين مدافع تاريخ كوييديچ، آقای گل دنيا و همين طور معلم اين ترم شما. اميدوارم از درس من نهايت بهره رو ببرين و اينا...

كينگزلی در حالی كه از روی بقايای در كلاس رد می‌شد ، با حركت سريع چوبدستيش يك دسته‌ی پرشمارِ جارو رو از زير ميز معلم بيرون آورد كه در نتيجه‌ی اين عمل، دهن دانش آموزان به اندازه‌ی قطر دهانه‌ی غار علی‌صدر باز و به توليد متوالی كف پرداخت . كينگزلی در حالی كه با نارضايتی دم های باريك جاروها رو لمس می‌كرد، گفت:
- هعيييي... جاروها همه چينی هستن بدبختانه! انتظارش رو نداشتم چين اين قدر سريع بازار جاروهامون رو هم در اختيار بگيره . من خيلی به آقای مدير تاكيد كرده بودم كه جاروهامون چينی نباشن...

كينگزلی سرفه‌ای كرد و در حالی كه دانش آموزان رو به دقت از نظر می‌گذروند، گفت:
- ما توی كلاس‌مون دو تا موضوع كلی رو مورد بررسی قرار ميديم، رول نويسی كوييديچ و بازی كوييديچ. توی اين جلسه با كدوم شروع كنيم؟

دانش آموزان كه به شدت در حال تفكر برای هضم مفهوم حرف‌های كينگزلی بودن، فقط به صورت سياه كينگزلی چشم دوختن...

- كافيه، نمی‌خواد بيشتر به خودتون فشار بياريد . اين جلسه رو روی بازی كوييديچ كار می‌كنيم و چون جلسه‌ی اوله، هم درسمون آسونه هم تكاليف. اما به مرور دروس و تكاليف سخت تر می‌شن. هر كی يكی از جاروها رو برداره و دنبالم بياد.

كينگزلی يكی از جاروها رو برداشت، سوارش شد و با مهارتی وصف ناپذير و فوق العاده ( ) از پنجره‌ی باز كلاس به محوطه‌ی حياط هاگوارتز پرواز كرد و به دنبالش دانش آموزان جارو ها رو برداشتن و از كلاس به سمت حياط هاگوارتز پرواز كردن، كه در نتيجه‌ی اين كار شيشه‌های پنجره‌ها در صورت دانش‌آموزان خورد شد .

كينگزلی در حالی كه سرخگونی رو از جيب گشاد ردای بلند و تيره رنگش بيرون می‌آورد، رو به دانش آموزان كه در هوا معلق بودن گفت:
- درس امروز در مورد دوازه‌بانيه... فوق‌العاده خسته‌ام، به همين خاطر درسم هم خيلی آسون و مختصره... يه دروازه بان خوب هيچ وقت نبايد از سرخگون ترس داشته باشه. معمولا" اكثر افرادی كه اولين تجربه‌های دروازه بانيشون رو می‌گذرونن، وقتی سرخگون به سمتشون میاد به جای اين‌كه به طرفش برن ازش فرار می‌كنن... اين يه واكنش سريع طبيعيه كه يه دروازه بان بايد باهاش مقابله كنه و قطعا" اين مسئله به مرور زمان برطرف ميشه. دروازه بان از لحاظ روحی بايد قوی باشه، چون می‌تونه تاثير بسيار مهمی بر نتيجه‌ی تيمش بذاره. دروازه بانی كه با يك يا چند اشتباه يا يك گل در بازی يا حتی شعارهای تماشاگرها روحيه‌ی خودشو ببازه، قطعا" عملكری مثبت در بازی از خودش بروز نمی‌ده. دروازه بان همين طور بايد پرتاب های دست دقيق و قوی و مناسبی داشته باشه كه در صورت گرفتن سرخگون بتونه بازی رو برای خط تهاجمی تيمش باز كنه. دروازه بان بايد سريع و دقيق باشه و همواره حواس و نگاهش در طول بازی به سرخگون باشه و مسير حركتش رو دنبال كنه. دروازه‌بان بايد بتونه نوك جاروش رو سريع به طرف حلقه‌ای كه سرخگون به طرفش می‌ره هدايت كنه و با سرعت به سمت سرخگون جهش كنه. جارو فوق‌العاده حساسه و يا يك اشاره‌ی مختصر می‌تونه تغيير جهت بده، به طوری كه حتی ممكنه اگه فرد در حركت جاروش زياده روی كنه از مسكو سر در بياره ...

ملت:

- ... جلسه‌ی امروز تموم شد. حالا می‌خوام از هر كدومتون يه تست كوچيك برای دروازه بانی بگيرم ببينم چقدر مستعدين.

***

تكاليف عمومی:

1. رولی بنويسيد كه مربوط به تست دروازه بانی شما در كلاس كه در آخر تدريس مطرح شد باشه. اندازه، طنز يا جدی بودنش به عهده‌ خودتون. ( 15 نمره )

2. چرا يك دوازه‌بان بايد از لحاظ روحی فردی قوی باشه؟ ( 5 نمره )

3. بيوگرافی يك دوازه بان كوييديچ رو بنويسيد. ( 10 نمره )

تكليف دانش آموزان رسمی:

1. آيا شرايط فيزيكی و بدنی يك دروازه بان می‌تونه بهش كمك كنه؟ توضيح بديد. ( 5 نمره )

هر ابهامر در تكاليف هست پيام شخصی بفرستيد.

کلاس پرواز و کوییدیچ در ترم 11 هاگوارتز توسط پروفسور
کینگزلی شکلبولت تدریس خواهد شد.

آغاز کلاس از تاریخ 4 تیر ماه

تدریس پرواز و کوییدیچ توسط استاد زنوفيليوس لاوگود

جلسه اول: 25 تیر ماه

*تا قبل از ارسال تدریس در تاریخ ذکر شده از ارسال پست خودداری نمایید.

1. مقاله ای درباره ی سیستم های بازی کوییدیچ بنویسید(30 نمره)

آشنایی با قوانین کوییدیچ:

در این بازی 3 نوع توپ وجود دارد:

1 – سرخگون.
2 – توپ های باز دارنده.
3 – گوی زرین.

توپ های بازی:

سرخگون:
از زمان قدیم سرخگون را بر خلاف توپ های دیگراصولا جادو نمی کردند و صرفا یک توپ چند تکه چرمی بود که نواری به ان متصل بود،زیرا بازیکنان مجبور بودند ان را با یک دست بگیرند یا پرتاب کنند...

سرخگون:
از زمان قدیم سرخگون را بر خلاف توپ های دیگراصولا جادو نمی کردند و صرفا یک توپ چند تکه چرمی بود که نواری به ان متصل بود،زیرا بازیکنان مجبور بودند ان را با یک دست بگیرند یا پرتاب کنند. با کشف افسونهای گیرشی دیگر اتصال نوار ضرورتی نداشت زیرا بازیکن مهاجم می توانست بدون این ابزار با یک دست چرم افسون شده را نگه دارد. سرخگونهای جدید، 35 سانتی متر قطر دارند و بدون درز هستند و طوری جادو شده اند که اگر از دست بازیکن رها شد سرعت سقوط ان مانند سرعت سقوط توپ در اب باشد، بدین ترتیب بازیکن مهاجم می تواند توپ را قبل از افتادن بر روی زمین بگیرد.

2 – توپ های باز دارنده:
اولین توپ های بازدارنده سنگ های پرنده بودند که تراشیده شده و به شکل توپ در امده بودند. اما این توپ های بازدارنده یک ایراد مهم داشتند که ممکن بود بر اثر ضربه چماق خرد شوند ودر این گونه موارد خرده سنگها تا پایان مسابقه بازیکنان را تعقیب می کردند. امروزه جنس همه توپهای بازدارنده از اهن و قطر انها 25 سانتی متر است. توپ های باز دارنده را طوری جادو می کند که تک تک بازیکنان را تعقیب کند. اگر توپ بازدارندهای را به حال خود رها کنند به بازیکنی حمله می کند که از همه نزدیکتر است و وظیفه بازیکنان مدافع دور کردن انها از بازیکنان تیمشان است.

3 – گوی زرین:
گوی زرین به اندازه یک گردوست و ان را طوری جادو کرده اند که که در حد امکان از به دام افتادن بگریزد. بازی کوییدیج با گرفته شدن گوی زرین به پایان می رسد و هر جستجو گری که بتواند گوی زرین را بگیرد 150 امتیاز برای تیم خود کسب میکند.


قوانین بازی کوییدیج
1 – هیچ محدودیتی در ارتفاع پرواز بازیکنان در طول مسابقه ندارد اما خروج بازیکنان از مرز محوطه بازی مجاز نیست و در صورتی که بازیکنی ازمحدوده زمین بازی بیرون برود تیم خطاکار موظف است سرخگون را به تیم مقابل بدهد.

2 – کاپیتان هر تیمی می تواند با علامت دادن به داور تقاضای وقت استراحت کند. این تنها زمان در طول یک مسابقه است که پای بازیکنان به زمین می رسد. اگر مسابقه ای بیش از 12 ساعت به طول بیانجامد مدت زمان استراحت حداکثر به 2 ساعت نیز می رسد. بازنگشتن بازیکنان تیم پس از 2 ساعت به محوطه زمین موجب محرومیت ان ها از ادامه مسابقه خواهد شد.

3 – اگر داوربرای تیمی ضربه پنالتی اعلام کند بازیکن مهاجمی که ضربه پنالتی را می زند باید از حلقه مرکزی زمین به سمت منطقه گل زنی پرواز کند. در هنگام ضربه پنالتی همه بازیکنان به غیر از دروازه بان تیم مقابل باید دور از این محوطه قرار بگیرند.

4 – بازیکنان می توانند سرخگون را از دست حریفان بقاپند اما در هیچ شرایطی نباید دست بازیکنان به بدن بازیکن صاحب سرخگون برخورد کند.

5 – در صورت مصدوم شدن بازیگن هیچ گونه جایگزینی مجاز نبوده و مسابقه بدون حضور ان بازیکن مصدوم ادامه می یابد.

6 – بازیکنان مجازند چوب دستی خود را در محوطه بازی همراه داشته باشند اما تحت هیچ شرایطی نباید از ان بر علیه اعضای تیم مقابل یا جاروهایشان، داور، توپ های مسابقه و یا تماشاگران استفاده کنند.

7 – مسابقه کوییدیج فقط با گرفتن گوی زرین یا با توافق کاپیتان دو تیم به پایان می رسد.

خطاهای بازی کوییدیج :
در واقع قوانین برای نقض شدن تصویب می شوند. حدود 700 خطا در کوییدیج ثبت شده است که هر 700 خطا در مسابقه نهایی اولین دور مسابقات جام جهانی کوییدیج در سال 1473 به انجام رسیده است. اما فهرست دقیق این خطاها هرگز دردسترس عموم جادوگرها قرار نگرفت چون مسئولین بر این عقیده اند که اگاهی جادوگران از این خطاها ممکن است باعث شکل گیری خطاهای جدید شود.

10 خطای مهم و رایج در کوییدیج به شرح زیر است.

1 – قاپ زنی:
گرفتن جاروی حریف برای کند کردن سرعت حرکت یا متوقف کردن او.

2 – ضربه زنی:حرکت به سوی بازیکن حریف برای برخورد با او.

3 – قفل زنی:
قفل کردن دستگیره های جادو به منظور منحرف کردن بازیکنان حریف از مسیر.

4 – جرزنی:
این خطا مربوط به مدافعان است. یعنی پرتاب توپ های بازدارنده به سوی جمعیت که منجر به توقف بازی و دخالت مسئولین برای حفظ امنیت تماشاگران می باشد. گاهی اوقات بازیکنان بی وجدان این خطا را برای ممانعت از گل زدن مهاجم حریف انجام می دهد.

5 – ارنج زنی:
استفاده نا به جا از ارنج برای پرت کردن حریف.

6 – پشت زنی:
این خطا مخصوص دروازه بان ها است. استفاده از هر قسمت بدن برای بر گرداندن سرخگون از درون حلقه. دروازه بان باید در جلوی حلقه قرار گیرد نه پشت ان.

7 – گوی گیری:
گرفتن گوی زرین برای هر بازیکنی به غیر از جستجوگر خطا محسوب می شود. حتی این بازیکنان نباید با گوی زرین تماس پیدا کنند.

8 – دست نشاندگی:
این خطا فقط مخصوص مهاجمان است. ورود بیش از یک مهاجم به منطقه گل زنی خطا محسوب می شود.

9 – سرخگون گیری:
تماس دست با سرخگون هنگام عبور ان از حلقه خطا است . یعنی مهاجم باید حتما سرخگون را پرتاب کند.

10– سرخگون کاری:
دست کاری کردن سرخگون مثلا سوراخ کردن ان برای اینکه سریعتر یا در مسیر زیگزاگی حرکت کند.


اشنایی با پست های کوییدیج:

1 – دروازه بان:
نقش دروازه بان در طول سالها تغییر کرده است. در قدیم دروازه بانان مانند مهاجمان بازی می کردند و فقط مسئولیتشان بیشتر بوده است. انها مجاز بودند به تمام نقاط زمین بروند و حتی گل بزنند. وقتی منطقه گل زنی به محوطه بازی اضافه گردید وظیفه دروازبان ساده ترشد. به انها توصیه می شود دراین منطقه بمانند و مراقب دروازه ها باشند ولی انها می توانند برای ترساندن مهاجمین تیم حریف یا عقب راندن انها از منطقه گل زنی بیرون بیایند.

2 – مدافعان:
وظیفه مدافعان از قدیم تا به حال تغییر زیادی نکرده است و احتمال می رود که این بازیکنان از زمان ابداع توپ های بازدارنده در این بازی حضور یافته اند. وظیفه انها محافظت از بازیکنان تیمشان در برابر حمله توپ های بازدارنده است و این را به کمک چماق هایشان انجام می دهند. بازیکنان مدافع هیچ گاه گل نزده اند و هیچ مدرکی وجود ندارد که بازیگن مدافع سرخگون را گرفته باشد. مدافعان برای دور کردن توپ های بازدارنده به نیروی بدنی زیادی نیاز دارند و باید حس تعادل زیادی داشته باشند زیرا ممکن است برای ضربه زدن به توپ های بازدانده از هر دو دست کمک بگیرند.

3 – مهاجمان:
بیشتر ساحره ها مشتاق بازی در این جایگاهند. قدیمیترین بازیکنان در ورزش کوییدیج مهاجمان هستند. زیرا این بازی زمانی تنها گل زدن بود. بازیکنان مهاجم سرخگون را به هم پاس می دادند و هر بار که ان را درون حلقه پرتاب می کردند 10 امتیاز می گرفتند. تنها تغییر برجسته ای که در نقش بازیکنان مهاجم ایجاد شد در سال 1883 اتفاق افتاد. در این سال قانون جدیدی طرح شد که بر طبق ان فقط مهاجمی که سرخگون را به دست دارد می تواند وارد منطقه گلزنی شود و اگر بیش از یک مهاجم وارد منطقه شود گل انها پذیرفته نخواهد شد.
این قانون به منظور ممنوع کردن (دست نشاندگی) طرح شد. حرکتی که در ان دو مهاجم وارد منطقه گل زنی شده و دروازه بان را کنار می زند تا یکی از حلقه های دروازه برای گل زدن مهاجم سوم اماده شود.

4 – جستجوگر:

بازیکن جستجوگر به طورمعمول سبک وزن ترین و تیز پروازترین بازیکن است که باید چشمهای تیز بین داشته باشد و بتواند با یک دست یا بدون استفاده از دست پرواز کند. بازیکن جستجوگر بیش از هر بازیکن دیگری در معرض خطای بازیکنان حریف قرار دارد و این به خاطر اهمیت این بازیکن در نتیجه نهایی مسابقه است. جستجوگر یک تیم بهترین و با عظمت ترین بازیکن تیم است اما معمولا با بدترین نوع اسیب ها مواجه می شود.

1. مقاله ای درباره ی سیستم های بازی کوییدیچ بنویسید(30 نمره)

خب در مورد سیستم های بازی کوییدیچ بحث های بسیاری پیش آمده است که در بعضی از مواقع این بحث ها به نتایجی نمیرسید. عده ای که تعدادشان در سراسر دنیا کم نیست بر این باور هستند که سیستم کوییدیچ و بهتر بگم ترکیب بازیکنان در کوییدیچ معنایی ندارد .
زیرا این عده به این نکته پافشاری میکنند که بازیکنان مدافع و جستجوگر اصلا جزو بازی نیستند و جزوی از ترکیب ثابت حساب نمیشود.
این عده میگویند که جای بازیکن مدافع به هیچ عنوان ثابت نیست زیرا اگر توپ بلاجر در کنار دروازه ی حریف باشد و کوافل در دست حریف و نزدیک دروازه ی خودی این چه جور بازیکنی هستش که توی ترکیب قرار بگیره !
همچنین جستجوگر را نیز حساب نمیکنند زیرا وی اصلا در جریان بازی نیست !
به این ترتیب این دسته از افراد که تعدادشان کم نیست تنها چند ترکیب برای کوییدیچ مقرر کرده اند که به شرح زیر است :
1-1-1-1
1-2-1
3-1
2-1-1
این دسته به دلیل آنکه دروازبان را جزو سیستم میدانند مشکل ساز هستند به این دلیل که به جای آنکه دروازبان را نادیده بگیرند جستجوگر و مدافع را نادیده میگیرند.
در آخر هم عده ای هستند که از قانون به ثبت رسیده در سال 1980 استفاده میکنند و میگویند مدافع میتواند با چوب به کوافل ضربه بزند و جزوی از بازی باشد . جستجوگر هم طبق قانون در سال 1978 میتواند در مواقع لزوم به دنبال جریان بازی باشد و کوافل را به دست بگیرد .
در ترکیب این دسته از افراد دروازبان به حساب نمی آید .

تدریس پرواز و کوییدیچ - جلسه سوم

لودو وارد کلاس شد و پشت میزش نشست. همه ی دانش آموزان که کنار پنجره صف ایستاده بودند با تعجب به او نگریستند. نویل که تلاش میکرد جای خودش را در صف به کمی عقب تر منتقل کند هنوز متوجه ورود لودو نشده بود و در نتیجه همانطور که جارو به دست میلرزید و ردای کوییدیچش از عرق خیس شده بود گفت: معلم به این بوقی ندیده بودم! هیچی یاد نداده بهمون بعد توقع داره هر جلسه از این ارتفاع بپریم پایین! میرم یه طلسم اساسی یاد میگیرم اونوقت ...
دانش آموزان گیریفیندوری که میدانستند لودو از هر فرصتی برای کم کردن امتیاز از این گروه استفاده میکند، سعی کردند به نویل علامت بدهند و به شدت بالا و پایین میپریدند.
- تا دیگه نتونه ... اوه! باید بپرم پایین؟ مطمئنید؟
نویل عرقش را پاک کرد و با جارو از پنجره پایین پرید!

- واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...
- خوب، میتونید بشینید. حالا میشه درس داد!
- ... اااااااااااااااااااااااااااااااااااای، (بوم) آخ!
دانش آموزان سعی کردند از پنجره ببینند که افکت های شنیده شده حاصل چه اتفاقی است که لودو گفت: گفتم بیاید بشینید. نویل ترکید، دیدن داره؟ خوب حالا درس رو شروع میکنیم. مشکلی پیش اومده دوشیزه لاوگود؟
- مگه شما نگفتید هر جلسه میریم پایین؟ الان چرا نرفتیم؟ این جلسه کلا تو کلاسه؟
- خوب من به طور کلی از تدریس عملی به شما ناپدید شدم و به نظرم بهتره استعداد های گولاختون رو در زمینه ی تئوری به کار ببرید تا شاید این طوری یه چیزی بشید! امروز درباره ی سیستم های بازی در کوییدیچ صحبت میکنیم.

دین بلافاصله گفت: چه خوب! بعنب ارنج و سیستم و اینا دیگه؟ من که تو این زمینه خیلی واردم! به نظر من 4-3-3 خیلی سیستم مناسبیه!!!
- اولا اجازه گرفتن خیلی خوبه آقای توماس، دوما برای من مهم نیست که شما چه قدر تو چه چیزی واردین، تو پرواز کاملا دیدم. بیست امتیاز از گروه شما کم شد. حالا میشه بگید 4-3-3 دیگه چیه؟
- یک سیستم بازی توی فوتباله آقا!
- فوتبال؟ همون ورزش مشنگی مزخرف که بیست نفر دنبال یک توپ میدوند؟ بهتره بهتون بادآو.ری کنم که شما یک جادوگرید و این جا هم مدرسه جادوگریه و کلاس ما هم کلاس پرواز و کوییدیچه! 10 امتیاز دیگه هم کم شد. دیگه کسی نمیخواد اظهار فضل بکنه؟

تق تق تق
- بفرمایید.
درکلاس باز شد و نویل با چهره ای زخمی وارد شد.
- اجازه آقا؟ ما از پنجره افتاده بودیم پایین، تا بیایم طول کشید.
- یک بار نمیشه کلاس ما با آرامش برقرار بشه؟
لودو با عصبانیت بلند شد و نویل را دوباره از پنجره به بیرون پرتاب کرد تا کلاس بهتر برگزار شود!

قارت!
خوب این قدر وقت تلف کردید که زنگ خورد! چه بهتر. منم میرم به کارم میرسم و شما بوقی ها هم برای جلسه بعد درباره سیستم های بازی در کوییدیچ یک تحقیق جامع میکنید و یک طومار پوستی 40 سانتی به من تحویل میدید.
لودو با خشم برخواست و در را باز کرد. لحظه ای توقف کرد و رو به کلاس گفت: برای این که اعصابم هم آروم شه 50 امتیاز از گیریفیندور کم میکنم.
سپس از کلاس خارج شد و در را بست تا دانش آموزان با خیال راحت تمام اقوام لودو را به او یادآوری کنند!

تکالیف:
یکی از دو تکلیف زیر را به انتخاب خود انجام دهید:

1. مقاله ای درباره ی سیستم های بازی کوییدیچ بنویسید(30 نمره)

2. یکی از بازی های جام جهانی را به طور کام آنالیز کنید(30 نمره)