فكر نكنم اصلا جالب باشه كه شما سه تا فقط پست ميزنيد بليز جان...بهتره به نحوه برخورد نگاهي بندازي!....از ناظر هم ميخوام كه از اين به بعد پستهاي بلند رو پاك كنه تا شماها زدن پست بلند از سرتون بپره...آدم كه نبايد خودش شروع كنه و خودشم تموم كنه!!
ادامه ي خلاصه داستان:
--------------------------------------------------------------------------
لحظه اي بعد بنابر رسم و رسومات جنگ كرام و گيليدي با يكديگر دست جوانمردي ميدهند و شعري نيز در باب يكديگر ميسرايند!:
گيليدي:اي كرام...اي وب مستر فرزام(؟!)....اي كه نامت باد والاتر از بادام!.....من تورا سر بر درت سازم....نيزه ها بر كله ات سازم!!
كرام كه كاغذي در دست داشت شروع به سرودن شعري توسط خودش كرد!
كرام:اي گيليد!...اي شاه كليد!......اي كه در تنفس اندشي(end).....اي كه بي جامه را مد كردشي*.......سوراخها بي امان از دست تو....گزرها در پي لبهاي تو!
يك آن بعد كرام و گيليدي به سمت لشكريان خويش حركت ميكنند و صداي بيرون آمدن شمشيرها از پس غلافها يكي پس از ديگري به گوش ميرسد.
استاديوم را فراخي صداي ضرب شمشيرها و نيزه ها و پس از آن غرش شيرمردان جنگ ، فرا ميگيرد!
كرام در حالي كه سوار بر اسب خود ميتازد(!) به سمت لشكر خود ميگويد:
-اي لشكر من!....ما همانند اسكندر خون دشمنان را ميريزيم و شكم آنها را پاره پاره ميكنيم.ما ميتوانيم!....همه براي يكي....يكي براي همه(!)
لحظه اي بعد صداي هوار مردان كرام به هوا برخواست!
گيليدي در حالي كه از سوراخ زنجير يك سرباز يه سوراخ ديگر ميرود تك به تك انتفاسهاي(جمع تنفس!!) مصنوعي اي را نثارشان ميكند!
-اي لشكر بي جامه!.....زين پس اگر در جنگ پيروز گرديم بيجامه پارتي هاي متعددي خواهيم گرفت....پس به افتخار من يه بار بگين««جووووون!!!»»
لشكر گيليدي:جووووووووون!!
لحظه اي بعد صداهاي آي و وايي از ميان جمعيت لشكر كرام به گوش ميرسد.....
*كردشي=كردي....به خاطر قافيه تغيير كوچكي اعمال شد!
---------------------------------------------------------------------------
فكر كنم مدل قديمي به اين تاپيك بيشتر بخوره!...يه ذره فكر كنم تنوع لازم باشه!
---------------------------------------------------------
ويرايش 2:
من يه بار اينجا يه چيزايي نوشتم ولي نمي دونم چرا پريد!!!!
خب آلبوس جان بايد بگم كه افتخار دادين!گاوي گوسفندي...؟نزديك عيدم كه هست....
نوشتت خيلي خوب بود و خيلي خوشم اومد.ولي به نظرت اگر كل تاپيك اينجوري باشه خسته كننده نيست؟ ديگه آدم بعد از يه مدتي حوصلش سر مي ره.
در مورد بلندي پست ها هم چشم...تذكراتي داره داده مي شه...
موفق باشي!
پيتر پتيگرو..........ناظر انجمن!خب اينم حرفيه پيتر جان...اي ناظر...اي باقلوا....اي هلو!...اي...چي بگم آخه!
در كل ميخواستم ثابت كنم كه تنوع دادن به يه تاپيك كار سختي نيست!
به هر حال تنوع ميشه داد به راحتي!...من عاشق تنوعم خودم!
پس برين تو كارش!