هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: مجلس
پیام زده شده در: ۱۷:۳۹ دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۸۳
#48

فنریر گری بکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۰ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۸
از شب تاريك
گروه:
کاربران عضو
پیام: 351
آفلاین
مجلس
*******
همه نشستن کارت بازی میکنن
سیریوس از در وارد میشه:اهم...اهم...
هری:21
دارکی:یکی این دولوروس رد کنه
گیلدوری:قبول نیست هری جز زد
هری: پول بده بیاد
حاجی:
سیریوس:ففففففففففم(دماغش بالا میشکه)
کریچر:کارت
سیریوس:بابا من اعتراض دارم
هری:وارد نیست
سیریوس:کی من بابا من آخره 21 بازم چی میگی
هری:بیخیال بگو
سیریوس یه طومار از جیبش در میاره :بنده به عنوان نماینده صنف های قاتلان مزدوران اراذل اوباش و.... اعتراض نامه خود را بدین جهت به شما علام میکنم
1نبود سرویس تمیز و راحت بهداشتی(طولانی بودن صف آن)
2نبود مکانی برای تفریحات سالم که مارا به تفریحات نا سالم میکشد
3نبود کادر فنی خوب برای تمیز کردن رفت روب سلول هایمان
4نبود وسایل ارتباطی از قبیل اینترنت تلفن فکس و...
5نبود راهی در رو برای فرار ما در مواقع ضروری
6....
7....
10000.نبود پارکی آبی در روزهای تابستان
10001نداشتن بیمه مسکن عمر مرگ و....
قابل به ذکر که این متن به صورت خلاصه به شما ارائه داده شده
ودر آخر بیانیه خود را با یک شعر به پایان می رسانم
این مجلس شوراست
سرتاسر کلاست
رییس این مجلس
یک بچه ی سر به هواست
لای لای لای لای......
همه با هم
مردم:لای لای لا لای لای لایلا
به به! قربونت نفستون دوباره
همه:لای لای لای

هری: دادگاه رسمی ست
کریچر:به علت نبود بودجه کافی تمامی موارد ذکر شده درتوان مجلس نمی باشد مجلس با این بودجه کم تنها پاسخگوی یکی از این موارد میباشد و آن احداث راهی برای فرار مجرمین است که رییس وزات راه وترابری این یا آن پرزه را به عهده میگیرد
هری:دادگاه 21 ... نه یعنی رسمیست
سیریوس:خوب چیکارنم رسمی
هری:شما به 20 سال زندان در آزکبان محکومیت با 187 رای موافق 18 رای مخالف و27 رای بی طرف تصویب شد به دیوانه سازان بگید بیان
ملت:دیوانه ساز ماچش کن... یک ماچه آبدارش کن
هری:دادگاه رسمی ست


وقتي به دنيا مي آيم:سياهم
وقتي بزرگ مي شوم:سياهم
وقتي مريض مي شوم:سياهم
ولي تو
وقتي به دنيا مي آيي:صورتي هستي
وقتي بزرگ مي شوي:سفيد
وقتي مري


Re: مجلس
پیام زده شده در: ۱۰:۵۵ چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۳
#47

آنتونین دالاهوف LORD MIND


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۱۹ چهارشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۱۳ چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۶
از نیروگاه هسته ای
گروه:
کاربران عضو
پیام: 255
آفلاین
مجلس علنی است
دالاهوف:من به عنوان نماینده ی ارتش جادوی سیاه حق دارم که......
پاتر:بگو دالاهوف!
دالاهوف:من میگم که باید دورگه ها نابود بشوند!
گیلدروی:اعتراض دارم جناب رئیس!!
پاتر:اعتراض وارد نیست!
گیلدروی:
پاتر:ادامه بده دالاهوف!
دالاهوف:خب داشتم میگفتم که ما باید کاری کنیم که دورگه ای که یک رگش از مشنگ هستش نابود کنیم ...چون اینها هستند که ننگ جامع ی جادوگری هستند!
ملت سیاه: دالاهوف...دالاهوق..دالاهوف.....
ملت سفید:مرگ بر دالاهوف....مرگ بر دالاهوف...مرگ بر دالاهوف.....
پاتر:ساکت...ساکت....
گیلدروی:اعتراض دارم جناب رئیس!!
پاتر:اعتراض وارده.....بفرمائید!
گیلدروی:اگه دورگه ها از میان ما از بین بروند پس من که یک سه رگم و بقیه که فشفشه و سه رگه هستند چی کار کنند!
سه رگه ها: گیلدروی...گیلدروی...گیلدروی...
دورگه ها: گیلدروی...گیلدروی...گیلدروی....
اصیل زاده ها:مرگ بر گیلدروی..مرگی بر گیلدروی...
دالاهوف:ما برای این میخواهیم دو رگه ها و سه رگه ها در بین ما نباشند که جامعه ی جادوگری از هر نوع گزندی پاک بشه!!
دالاهوف:و اصیل زاده ها فقط باشند!نه شما سه رگه ها!!
اصیل زادگان:زنده باد...دالاهوف..زنده باد دالاهوف....
گیلدروی:یعنی به نظر شما ما باید از بین بریم!؟؟!!
دالاهوف:متاسفانه بله...عزیزم
گیلدروی:هیچ کی ما سه رگه ها رو دوست نداره!!
پاتر:گیلدروی خودتو لوس نکن...اینجا مجلسه!!
گیلدروی:ببخشید...قربان!
پاتر:باید رای گیری کنیم دالاهوف!
دالاهوف:قبول!
پاتر:حالا چه کسانی موافقند که دورگه ها و سه رگه ها و فشفشه ها و.... از بین برند!؟؟!؟!؟
نیمی از نمایندگان مجلس موافقت کردند!
پاتر:حالا چه کسانی موافق نیستند؟!!؟!؟
نیمی از نمایندگان مجلس مخالفت کردند!
پاتر:حالا چی کار کنیم؟!؟!؟!
((پاتر تصمیم نهایی را گرفت))
پاتر:ادامه ی این بحث به جلسه ی بعد موکول میشود!
خوش آمدید!


تصویر کوچک شده


Re: مجلس
پیام زده شده در: ۸:۱۹ چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۳
#46

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
هری: امروز آمبریج هست یا نه
نماینده ها: نه
هری: خوبه
از اون جایی که مجلس اون هم از نوع مجلس ما خیلی کارش درسته و خیلی قویه ما وزیر سحر و جادو رو استیضاح میکنیم
کرام: رو چه حسابی
هری: رو این حساب که کار مجلس استیضاحه
هرمیون: حالا به چه بهونه ای
هری: اون باید پاسخ گو باشه که
این همه مدت این جا رو به امان کی ول کرده رفته
از رو چه حسابی مرلین شده نمایندش
برنامه های آیندش رو چرا معرفی نمی کنه
حالا اومده که مثلا چی
بوق .....بوق
حاجی: یکی این رو بگیره
هری: حالا موافقید
نماینده ها:
ادامه در دفتر وزیر سحر و جادو


ویرایش شده توسط کريچر در تاریخ ۱۳۸۳/۱۰/۳۰ ۸:۳۸:۵۵

كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: مجلس
پیام زده شده در: ۲۰:۵۶ سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۸۳
#45

هرمون گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۳ شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 259
آفلاین
اعضای حاضر در مجلس : هری - هرمیون - کریچر - گیلدروی - آبرفورٍث - مانیا
اعضای تحمیل شده به مجلس : آمبریج دلورس و جین
هری: خوب موضوع امروز حقوق کارمندان وزارتخونس
آمبریج : اهم اهم اهو ..
هری: بله؟
آمبریج : من فکر میکنم اول باید به طرح من رسیدگی بشه .. طرح قبلی که به ازای هر اهم بندازیم آزکابان زیاد خوب نیست .. من پیشنهاد میدم طرحو عوض کنیم .. به ازای هر واوِ هووم باید جمله ی "اگر یک بار دیگ بگم هووم یک احمق زبون نفهم هستم ." را صرف کند .
هری: ... کیا موافقند ؟
نماینده ها : ....(سکوت)
آمبریج : خوب خوبه .. پس هیچ کی اعتراض نداره ... این رای تصویب میشه ...


world has changed...I feel it in the water...I feel it in the earth...I smell it in the air... much that once was is lost... for none now live to remember it


Re: مجلس
پیام زده شده در: ۱۲:۴۵ شنبه ۲۶ دی ۱۳۸۳
#44

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
هری: جلسه شروع میشه
امروز دو تا موضوع داریم اولیش ادامه ی کار ابرفورث هست
ابرفورث: من فانتزی هستم نه ابرفورث
هری: خوب بابا رفته واسه من جراحی پلاستیک کرده
هری : میخوای به کارت ادامه بدی فانتزی
ابرفورث: اره من قلبم برای مردم محروم میزنه
هری: معلومه

هری: حالا به موضوع دوم یعنی عضویت آمبریج میپردازیم
هری: کیا مخالف ورود اون هستند
همه ی نماینده ها دستاشون میره بالا
هری: حالا کیا موافقن
آمبریج دستش رو میبره بالا و به هری اشاره میکنه که دم در رو نگاه کنه
هری به در نگاه میکنه و چند تا دیوانه ساز خوش تیپ دست به سینه میبینه
هری: پس با ورود آمبریج موافقت میشه
هری: حالا میخوای چی کار کنی
آمبریج باید فکر کنم ببینم نماینده ی کیا بشم


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: مجلس
پیام زده شده در: ۲۳:۲۴ جمعه ۲۵ دی ۱۳۸۳
#43

مانیا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۴ یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۵۸ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶
از Azeroth
گروه:
کاربران عضو
پیام: 210
آفلاین
مانیا وارد مجلس شد و دید آمبریج نشسته اونجا و داره با موبایلش ور میره
مانیا:
آمبریج:خوبه یکی پیدا شد سلام خانم مانیای جوان
مانیا:سلام خانم آمبریج
آمبریج:خوب من تصمیم دارم نماینده این مجلس بشم
مانیا:کسی جلوتون رو نگرفته
آمبریج:خوب چه جوری بشم؟
مانیا:بگرد نماینده یه چیز خوب پیدا کن
آمبریج:راستی شما ها دیشب نشستین سینما یک نگاه کردین؟
مانیا:نه بابا سینما یک چیه رفته بودیم هالی ویزارد یه فیلم ساختن ضد پاتر
آمبریج:راست میگی؟من ندیدمش...
مانیا:بیا بشین برات تعریف کنم...


تصویر کوچک شده


Re: مجلس
پیام زده شده در: ۹:۴۸ جمعه ۲۵ دی ۱۳۸۳
#42

دلورس  آمبریج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۲۵ سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۵۳ سه شنبه ۲۶ مهر ۱۳۸۴
از وزارت سحر و جادو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 93
آفلاین
صب روز بعد

آمبریج رو به عکس مامانش: اهم اهم اهم...من امروز باید عضو اون مجلس بشم...هر جوری شده..مامان..نمی زارم تو گور بلرزی! دخترت به مقام و قدت خواهد رسید...مواهاهاهاها!

در مجلس

آمبریج: اهم ...اهوومم...هنوز هیچ کی نیومده..خوب من یه کم اینجا ها وول می خورم...
دیرینگ دیرینگ دیرینگ...
آمبریج موبایلشو در میاره: چقده موبایلم یخ کرده!بله؟! بله؟!
-بیکار...اخه.....ادم....(بقیه حرفا رو نمی شد بشنویم!")
آمبریج:اهم اهم اهم...بله من می دونم..شما یه کم صبر کنید...به زودی براتون غذا می فرستم...منتظر باشید...
تق...(مکالمه تموم شد)
آمبریج: پس چرا هیچ کی نمیاد..حتما دیشب سینما 1 دیدن..هنوز خوابن...


دلورس جین آمبریج
سازمان ملل جادوگری!
سفیر صلح.


Re: مجلس
پیام زده شده در: ۴:۲۸ جمعه ۲۵ دی ۱۳۸۳
#41

مانیا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۴ یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۵۸ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶
از Azeroth
گروه:
کاربران عضو
پیام: 210
آفلاین
مانیا وارد مجلس شد دید هر کی به هر کیه
مانیا:سلام به همه اینجا چه خبره؟
گیلدی:عروسی کریچره
مانیا: وای راست میگی؟
کریچر: چی میگی؟نه بابا عروسی چیه داشتیم هری رو آرومش میکردیم
مانیا:اه...داره خودش رو لوس میکنه
هری: یعنی چی؟از سایت پرتت میکنم بیرون ها
مانیا: نه ببخشید
آمبریج:خوب حالا بیاید جلسه رو شروع کنیم
چو نگاهی به آمبریج انداخت و گفت:هری رئیسه
آمبریج:اهم...
مانیا:راست میگه چو
آمبریج:یعنی چی؟
هری:یعنی موضوع بعدی مجلس اینه که تو بمونی اینجا یا نه
فعلا همه برن خونه...


تصویر کوچک شده


Re: مجلس
پیام زده شده در: ۸:۴۷ پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۳
#40

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
هری : من امروز حال حوصله ندارم جلسه شروع میشه هر کی حرفی داره بزنه
مانیا: چرا؟
هرمیون: برای چی؟
چو: کسی حالت رو گرفته؟
کریچر: آخ جون جلسه تعطیل
هری: معلوم نیت کی رفته تو هالی ویزارد فیلم ساخته از تصاویر خصوصی من استفاده کرده اون هم بدون اجازه اومده فیلم ساخته ابروی من رو برده
کرام: اونجا فقط من فیلم میسازم بگو کیه تا نفسش رو بگیرم
گیلدی: حالا فیلمش چی جوریه
حاجی: اسلامیه؟
هری: نه بابا مزخرفه یک سری دروغ
کریچر: من اون فیلم رو دیدم خیلی باحاله
نماینده ها: ااااااااا
کریچر: برین ببینین
نماینده ها: هری جلسه رو ختم کن بریم
آمبریج: هری من امروز قرار بود خودم رو معرفی کنم به عنوان عضو جدید
مانیا: مگه من معرفی کردم که تو بکنی وقتی خودت رو انداختی وسط نماینده هستی دیگه
هری: آره دیگه الان هم میدونن نماینده ها کیان

گیلدی و کرام و تو و مانیا و کریچر و هرمیون و چو و هاگرید و حاجی و ابرفورث و مک گوناگل و ایماگو
نماینده ها : بسه دیگه بریم فیلم ببینیم
مک گوناگل: هری باید پول بلیت رو از بودجه ی پیش بینی نشده بدی
هری: عمرا
نماینده ها: حالا که این طور شد ما هم واسه فیلم تبلیغ میکنیم همه ببینن آبروت بره
هری: باشه
ختم جلسه
نماینده ها:


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: مجلس
پیام زده شده در: ۱۷:۱۹ چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۸۳
#39

دلورس  آمبریج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۲۵ سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۵۳ سه شنبه ۲۶ مهر ۱۳۸۴
از وزارت سحر و جادو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 93
آفلاین
آمبریج: ای موجودات بی عقل..ای موجودات گنده بک نادون...من هی به کورنیلیوس گفتم که شماها رو به یه جا دیگه بفرسته..نزاره شما ها در محدوده ی ما زندگی کنید... ولی گوش نکرد..کجاس تا ببینه غول ها به ما حمله کردند؟!
یکی از غول ها: هاگرید یارو زنه خیلی چرت می گه...برم حالشو بگیرم؟!
هاگرید:بدم نمیاد..بعد از اون کاری که سر کتاب 5 سرم در آورد...
غوله به آمبریج نزدیک میشه...
آمبریج در حالیکه صداش شبیه جیغ جیغ شده: به من نزدیک نشو گنده هیکل مویی...برو کنار...من به تو دستور می دم...من معاون اول شخص وزیر...(غوله صندلی آمبریج رو بلند می کنه..همه از کنارشون پراکنده می شن...)یکی یه کاری بکنه...منو بزار زمین... :slap:
کریچر:بزارید من کمک کنم...(سعی می کنه پای آمبریج رو بگیره)
آمبریج:ااااااااااااااییییی..به من دست نزن...تو جن خونگی کوچولو....برو کنار...(سعی می کنه با پاش اونو بزنه کنار)

گرنجر: هاگرید از تو انتظار نداشتم..می دونی آمبریج می تونه چه بلایی سرت بیاره؟!زودتر تمومش کن...


دلورس جین آمبریج
سازمان ملل جادوگری!
سفیر صلح.







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.