بلیز: همممم بذار ببینم ...پخیوس!
بلیز چوبدستیشو یه تکون میده و روبالشی کثیف هوکی از وسط جر میخوره ...
هوکی: ها ... لباس تنم نیست! این چه حرکتی بود؟
بلیز: همممممم هیچی .. داشتم امتحانت میکردم .. میخواستم مطمئن شم که جادوتو از دست دادی و عکس العمل جادویی نشون نمیدی ...
هوکی: خب حالا مطمئن شدی؟
بلیز: آره ... راستی ... شپلخیوس ...
گِره لُنگ هوکی از دور پاش باز میشه و می افته پایین ...
هوکی!!!!!!!!!!
بلیز
چند لحظه بعد ...
هوکی یه گوشه اتاق نشسته و شدیدا داره زور میزنه تا بلکه چند جرقه جادو از خودش تراوش کنه و عده ای ممد هم از اطراف دست های هوکی رو گرفتن و دارن میکشنش تا بلکه اثر زور زدن ها دو چندان شه ... در سویی دیگر بلیز سرگرم رایزنی با عده ای از شخصیت های برجسته بین المللی جهت مقابله با این بحران خفنه ...
بلیز: الو ... کی پشت خطه؟
- گاگول ممد به گوشم ...
بلیز: دکتر ها رو که نکشتین هنوز؟
گاگول ممد: نه الان قراره بندازیمشون جلوی تمساح ها ... گوهاهاها!
بلیز: نه نه .... ندازینشون ... دستور قبلی لغو شده ... برشون گردونید
گاگول ممد: ولی ما میندازیمشون جلوی تمساح ها چون میدونم میخواین ما رو امتحان کنین ... دستتونو خوندم ... گوهاهاها!
بلیز: !!!!!! من معاون اول رئیس سحر و جادو هستم بهت دستور میدم که ما دکتر ها رو زنده میخوایم ...
گاگول ممد: منم سردسته گاگول های محلمون هستم و در کمال صحت و سلامت عقلی آعلام میدارم که این دکتر ها باید به سزای اعمال پلید و ضد بشریشون برسن!
بلیز: واقعا که خیلی گاگولی!
گاگول ممد: خودت گاگولی!
بلیز
یک ساعت بعد ...
هوکی: پس نمونه آزمایش ادرارمو چی کار کردین؟ اصلا من نمونه ادرارمو میخوام ... نمونه ادرارمو پس بدید ...
بلیز: جناب وزیر به اعصابتون مسلط باشید .... دکترا دارن روش کار میکنن ...
هوکی:
بازم همون دکترا؟ ... ای خداااااااااا!همون لحظه یکی از جوش های روی نوک دماغ هوکی جلوی چشم ملت حاضر همینجور بزرگ و بزرگتر میشه تا اینکه میترکه و محتواش میپاشه روی سر و صورت هوکی ...
هوکی
یافتیم ... یافتیم ....!در همون اثنا سر و صدایی از بیرون اتاق شنیده میشه و به دنبالش در اتاق به صورتی بس انتحاری باز میشه و خیل چهار نفری دکتر ها وارد میشن ...
دکتر شماره 1: نتایج خیره کنندست آقا ...
دکتر شماره 2: چرا ساکتید دکتر شماره 4 ... بگید ما به چه نتایج دست نیافتنی ای دست یافتیم ...
دکتر شماره 4: بله ... به راستی که ما بالاخره فهمیدیم که وزیر شما انسان نیست .. بلکه یکی از گونه های ناقص الخلقه و اشتباهات طبیعی در .....
هوکی!!!!!!!!!
دکتر شماره 3: دکتر شماره 4 لطفا نتیجه نهایی رو بگید ...
دکتر شماره 4: آها ... ما برای درمان این بیماری خطیر به خون اژدها احتیاج داریم .... البته ... اصولا اژدها وجود ندارد .. اما بر طبق معادلات ما گویا خونی با این ویژگی ها میتواند وجود داشته باشد ... و این خون، خون هیچ جونوری نیست مگر اژدها!
دکتر شماره 1: به عبارتی تنها خون یک اژدها میتواند چنین ویژگی هایی رو داشته باشد ...
دکتر شماره3: آیا منفی معادله رو خوردین؟ اژدهای
شاخدار آقااا!
دکتر شماره 2: من فکر میکنم دکتر شماره 1 و 4 به نوعی بیماری هاری مبتلا شدند که منفی معادله رو خوردند ...
و این مکالمات و البته خود داستان ادامه دارد ...