هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۱:۱۴ دوشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۰

لی جردن old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۳ پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۶:۰۸ چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶
از سوسک سیاه به خاله خرسه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 416
آفلاین
1- برتری استفاده از پودر نامرئی کننده نسبت به بکار بردن طلسم های نامرئی کننده چیست؟ 3 مورد را ذکر کنید.( 3 امتیاز)

1.اثر طلسم پایدار نیست.

2.طلسم مهارت زیادی می خواهد .

3.مانع طلسم است.

2- طرز تهیه این معجون را بنویسید؟( 7 امتیاز)

1- دم کرده 21 روزه مگس قیطانی
2- زالو
3- پودر شاخ تک شاخ
4- علف تب زا(نام دیگر آن علف هرزه است)
5- پوست مار درختی
6- قطعه ای از فرد مورد نظرتان که قصد دارید به ان تبدیل شوید.

برای شروع باید 100 گرم علف هرزه را در ظرفی بریزیم.سپس 8 عدد زالو پوست کنده به ان ازاف می کنیم.پیشنهاد من ابن است که زالو را در پودر شاخ تکشاخ به مدت دو روز بخوابانیم. در غیر این صورت الان وقت اضافه کردن پوست تکشاخ است.مقدار ان بستگی به درشت یا ریز بودن زالو است.پس از مدتی 70 گرم مگس های بدون بال را اضافه می کنیم.بهد60 گرم پوست مار را که پیشنهاد می شود رنده شده باشد را به ان اضافه می کنیم.
لازم به زکر است که پس از هر مرحله کلی باید همش بزنیم.
پس از یک ماه معجون اماده اس.باید رنگی گل الود داشته باشد .حال وقت اضافه کردن قسمتی از کسی است که می خواهیم به ان اضافه شویم.

3- با توجه به موارد گفته شده در درس رولی بنویسید که در آن از معجون تغییر شکل استفاده کرده اید؟( 20 امتیاز)

در کلاس بدون معلم (به قسمت بدون معلم توجه شود)شلم شولبایی به پا بود.هر کس یه کاری می کرد. هیچ کس حتی یک هزام مغزش را به درس اختصاص نمی داد تا وقتی که صدای پای استاد شنیده شد.
همه مانند بچه ی ادم بر میز هایشان نشستند و کتابشان را باز کردند تا در خیال خودشان استاد فکر کند که ان ها مشغول دوره کتابشان هستند.(به قسمت به خیال خودشان توجه ویژه شود.)

استاد بر خلاف همیشه با ابهت وارد نشد.و بر خلاف همیشه جاستین و مری را از هم دور نکرد.

جاستین و مری:

ملت دانش اموز:

سیریوس که دلش برای داد زدن های استاد تنگ شده بود موشکش را هوا انداخت و گفت:
-قربان ببینید من موشک هوا کردم. :grin:

پرفسور با خوشحالی گفت:باریکلا سیریوس جان .همه ببینید چقدر موشکش هوا رفت.20 امتیاز برای گریفیندور.

گریفیدوری ها:

سیریوس:

بقیه:

کینگزلی که داشت خطخطی می شد چیزی یادش امد و فریاد زد:
_قربان جردن غایبه!

-غایبه که غایبه! اصلا خوب کاری کرده غایب شده .10 امتیاز از هافلپاف کم شد.

-قربان ولی هافل که استفا داده.

-پس از ریون کم می کنم.

-ولی قربان...

- ولی بی ولی!10 امتیاز دیگم کم شد.

ملت:

گودریک:

گودریک پس از مدتی گفت:قربان چقدر موهاتون قشنگ شده.

استاد:مرسی.10 امتیاز برا گروهت.

ملت:

گودریک:کفشتون چقدر قشنگه.

استاد:مرسی.شد 20 امتیاز.

ملت:

گودریک:لباستون چقدر قشنگه

استاد می رفت که امتیازش رو بگه و ملت می رفتند که تعجب کنند که ناگهان صدایی پایی امد.

استاد با ترس گفت:من باید بروم.

استاد بیرون رفت ولی خبیلی زود برگشت.پر ابهت وارد شد.و فریاد زد:
-چند بار بگم جاستین.برو اونور بشین.

جاستین گفت:ولی قربان شما خودتون...

گودریک وسط حرفش پرید و گفت:د برو بشین دیگه!


پس از مدتی جردن وارد شد.

استاد با عصبانیت پرسید:کجا بودی تا حالا

- هیچ جا (به لبخند توجه شود)

-برو بشین دیگم نبینم دیر بیای.

و هیچ کس هم نفهمید


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۴:۲۹ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۹ یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹
از تالار گریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 976
آفلاین
با سلام

1- برتری استفاده از پودر نامرئی کننده نسبت به بکار بردن طلسم های نامرئی کننده چیست؟ 3 مورد را ذکر کنید.( 3 امتیاز)


1- اگر طلسمی به طرف شما پرتاب شود ، بدون برخورد و اسیب رسانی از داخل شما رد می شود اما در شنل اینگونه نیست
2- اگر با کسی برخورد کنید ، برخورد کننده هیچ چیزی احساس نمی کند و از داخل شما رد می شود اما در شنل اینگونه نیست
3- می توانید در این حالت طلسم اجرا کنید و باز هم دیده نشوید اما در شنل ، هر وقت طلسم انجام می دهید ، دیده می شوید.

2- طرز تهیه این معجون را بنویسید؟( 7 امتیاز)

برای درست کردن این معجون دیگر پاتیل نیازمند نیست و باید از یک شیشه یا ظرف کوچک استفاده کرد. اولین کار در درست کردن این معجون ریختن علف های تب زا در ظرف هست. بعد از آن زالو ها و پودر شاخ تک شاخ رو هم بهش اضافه می کنیم و ظرف را زیر شعله می گذاریم. بعد از آنکه به اندازه ی کافی گرم شد ، دم کرده 21 روزه مگس قیطانی و پوست مار درختی را هم به آن اضافه می کنیم و آن را همچنان روی شعله قرار می دهیم. زمانی دیگر از شدت گرما معجون به حالت مایع تغییر کرد ، قسمتی از فردی که می خواهید به آن تبدیل شوید را اضافه می کنید ... اکنون معجون آماده ی مصرف است.


3- با توجه به موارد گفته شده در درس رولی بنویسید که در آن از معجون تغییر شکل استفاده کرده اید؟( 20 امتیاز)


« نه ... اون جغد منه »

صدای گریه ی هری ، تمام تالار را گرفته بود و باعث شده بود تمام گریفندوری ها دستشان را در گوشهایشان قرار دهند تا صدای گریه هری را نشنوند. بالاخره گودریک رسید و پیش هری زانو زد و در حالی که اشک هایش را پاک می کرد ، گفت: « چی شده عزیزم؟ »

هری بار دیگر شروع به گریه کردن کرد و گفت: « مالفوی جغد منو برداشت »

گودریک سیلی محکمی بر صورت هری زد و گفت: « گریه نکن ... ناسلامتی تو هری پاتر بزرگ هستی!! ... من جغد تو رو بر می گردونم! »

گودریک این را گفت و از تالار خارج شد و به طرف تالار اسلایترین رفت. همینکه رسید ، چند ضربه بر در زد و بالاخره بعد از مدتی ، در باز شد و مردی از آن خارج شد و گفت: « چی می گی؟ »

گودریک گلویش را صاف کرد و محترمانه گفت: « سالازار یکی از اسلایترینی ها جغد یکی از گریفندوری ها رو برداشته ... می خوام اونو برگردونی »

سالازار قه قه ای کرد و بعد از گفتن این جمله ، در را بست و رفت: « برو بابا »

گودریک که بسیار عصبانی شده بود ، با سرعت به طرف تالار گریفندور رفت و همینکه وارد شد ، فریاد زنان ، گفت: « هرمیون گرنجر ... کجایی؟ »

در این لحظه از خوابگاه دختران دختری بیرون آمد و جلوی گودریک ایستاد و گفت: « بله استاد »

گودریک کمی خم شد و در گوش هرمیون گفت: « زود برام یک معجون پیچیده درست کن و نپرس چرا »

هریمون کمی شکه شد اما صبر نکرد و به سمت خوابگاه دختران برگشت و مشغول درست کردم معجون شد.

یک ماه بعد


هرمیون گرنجر در حالی که شیشه ای بر دست داشت ، به سمت گودریک آمد و شیشه را به او داد. گودریک بعد از اینکه چیزی درون شیشه انداخت ، آن را خورد و بعد رو به هری که به خاطر گریه کردن آن هم به مدت یک ماه ، مثل اسکلت شده بود ، گفت: « تا چند ساعت بعد جغدت رو تحویل می دم »

گودریک بعد از گذشت چند ثانیه تغییر شکل پیدا کرد و شبیه سالازار شد و بعد از اینکه کاملا شبیه او شد ، به سمت تالار اسلایترین روانه شد.

در ورودی تالار بعد اینکه سالازار را دید ، بدون درنگ باز شد و گودریک که حالا سالازار شده ، وارد تالار شد و بی درنگ به سمت خوابگاه های پسران رفت و جغد هری را که بالای تخت مالفوی بود ، برداشت و از تالار خارج شد.

و این هم پایان خوش

4- استفاده از بخش های چند نفر درون یک بطری معجون تغییر شکل چه عوارضی رو میتونه در پی داشته باشه؟پنج مورد را بیان کنید.( 5 امتیاز)


1- ممکن است بعد از خوردن معجون بعضی از اعضا بدنش ، بیش از اندازه باشند مثلا پنج تا دست داشته باشد.
2- ممکن است همان لحظه بعد از خوردن معجون بمیرد.
3- ممکن است یک طرف صورتش شبیه یکی شود و طرف دیگر شبیه کس دیگر
4- ممکن است دیوانه شود.
5- ممکن است چیز خاصی نیفتد و در همان حالت قبلی بماند


تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۸:۳۸ شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۰

رومیلدا وین old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۲۵ دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۲۱:۱۰ جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۳
از بیکران دور در روزگار نور در شهر بی عبور زیر درخت مهر
گروه:
کاربران عضو
پیام: 157
آفلاین
تکالیف :

1- برتری استفاده از پودر نامرئی کننده نسبت به بکار بردن طلسم های نامرئی کننده چیست؟ 3 مورد را ذکر کنید.( 3 امتیاز)

2- طرز تهیه این معجون را بنویسید؟( 7 امتیاز)

مواد لازم برای معجون پیچیده (تغیرشکل):

1- دم کرده 21 روزه مگس قیطانی
2- زالو 11 عدد
3- پودر شاخ تک شاخ
4- علف تب زا(نام دیگر آن علف هرزه است) 1 دسته ی 11 تایی
5- پوست مار درختی
6- قطعه ای از فرد مورد نظرتان که قصد دارید به ان تبدیل شوید. (ناخن یا مو)

طرز تهیه:
اول باید مگس قیطانی را در پاتیل برونزی به مدت 21 روز دم کرد و بعد 8 زالو را به آن اضافه نمود و در زیر شعله کم بگذاریم به مدت 2 روز حسابی قل بزند و بعد پودر شاخ تک شاخ را به همراه 2 زالوی دیگر اضافه کرده و هم میزنیم در جهت عقربه های ساعت به مدت 20 دقیقه مرتب هم میزنیم .پوست مار را اضافه کرده و 2 زالوی دیگر را اضافه میکنیم و بعدعلف هرز و به مدت 3 روز میگذاریم قل بزند در روز سوم بعد از اینکه معجون به رنگ کدر و گل آلود در آمد 1 زالوی باقی مانده را اضافه کرده و 3 روز دیگر میگذاریم قل قل بزند در روز سوم که سر جمع میشود 30 روز معجون آماده است معجون را در ظرفی ریخته و مو یا ناخن فرد مورد نظر را به آن اضافه میکنیم دقت داشته باشید که مو یا ناخن باید هنگام خورده شدن معجون . به معجون اضافه شود بعد از ریختن مو یا ناخن معجون تغییر رنگ داده و آماده مصرف است معجون به مدت 1 ساعت شما را به شکل فردی دیگر در می آورد .

3- با توجه به موارد گفته شده در درس رولی بنویسید که در آن از معجون تغییر شکل استفاده کرده اید؟( 20 امتیاز)
روز ابری و غمنگیزی بود و باد وحشیانه به صورت دابی سیلی میزد....دابی برروی تپه ای روبه روی دریاچه سیاه نشسته بود و چشم انداز سرخ رنگ غروب را نگاه میکرد که صدایی شنید...!
-دابی...دابی...
این صدای گودریک بود که با خوشحالی تمام به سمت دابی میدوید
دابی بلند شد و شصت دست هایش را درون شلوارش کرد و ایستاد گودریک با نیشی از بنا گوش در رفته جلو دابی ایستاد و گفت:
-دابی امتحان چطور بود ؟...خوب دادی؟
دابی سرش را پایین انداخت و گفت:
-به نظرت با این حالتی که دارم خوب دادم ؟
گودریک دابی را برانداز کرد و گفت :
-نه انگاری خراب کردی.... دابی این سومین امتحانی است که خراب میکنی این روزا چه مرگ شده ؟
دابی آهی کشید و گفت :
-آخ بسوزه پدر عاشقی ...عشقم ترکم کرده ...گودریک جان درد عشقی کشیدم که مپرس ...!
-اصلا حوصله درس خوندن ندارم اگه اینو رد بشم که حتما رد میشم خیلی از درسای ترم بعد رو نمیتونم بگیرم ...گودریگ یه فکری برام بکن چیکار کنم ؟
هر دو باهم برروی تپه نشستند و با آه کشیدن دابی به تماشای غروب ادامه دادند بعد از چند لحظه ...
-پیدا کردم پیدا کردم !!!
دابی با صدای گودریک پرید و گفت: چی رو پیدا کردی؟ چی شده؟
-دابی با یه معجون پیشرفته میتونم کاری کنم که تو به شکل استاد در بیای و بری نمره هاتو درست کنی ...
دابی گفت:
-ایول بزن قدش ....ولی گودریک اگه کسی بفهمه دخلمون رو در میارن ها..!
گودریک وسط حرف دابی پرید و گفت نگاه کن استاد اونجاست
-ببخشید استاد یه سوالی دارم ...؟گودریک به سمت استاد رفت و گفت:
-استاد جواب سوال 1 چی میشه؟
همینطور که استاد در حال جواب دادن به سوال بود گودریک دستش را به سمت سر استاد برد و موهای استاد رو کند ...
-آخ داری چیکار میکنی بچه موهامو کندی؟
-هیچی استاد دیدم یه چیزی به موهاتون چسبیده بود منم کندمش به مرلین همین کاره دیگه ای نکردم!
خوب دیگه خداحافظ استاد جواب سوالمو گرفتم ممنون
گودریک به سمت دابی رفت و گفت: فردا واست معجون رو میارم حالا برو بخواب
روز بعد دابی و گودریک هر دو در دستشویی مرتل گریان نشسته بودنند و مرتل نیز از بالای سرشون دزدکی نگاهشان میکرد
-خوب حالا باید مو رو به معجون اضافه کنیم
گودریک مو را انداخت درون معجون و معجون شروع به کف کردن کرد
دابی و گودریک نگاهی بهم کردن
و دابی لاجرعه معجون رو سر کشید
اونها از قبل استاد را با داروی بیهوشی که درون شرینی ریخته بودنند استاد را بیهوش کرده و لباس هایش را برداشته بودنند ..!
دابی بعد از پوشیدن لباسهای استاد به سمت دفتر راه افتاد که یهو گودریک بهش گفت :
- دابی نمرات منو هم یه نگاهی بنداز اگه بد بودن درستشون کن !
دابی به اتاق اساتید رسید در را گشود و به درون اتاق رفت اتاق بزرگی بود با چندین میز که هر کدام متعلق به یک استاد بود
او چوب دستیرا بیرون کشید و باجادو اکیو دفاتر نمرات رو پیدا کرد و با قلم پر اصلاح گر نمراتش را تغییر داد وقتی داشت به دنبال نمرات گودریک میگشت متوجه شد نمرات گودریک نه تنها کم نیستند بلکه نمره ی کامل رو گرفته و پیش خود گفت :
-لامصب همیشه کامل میگیره آخه بچه من چی رو واست تغییر بدم...؟
دابی دفتر را بست و همه را به سر جاشون برگردوند و با نیشیاز بنا گوش در رفته نزد دوستش برگشت.

4-استفاده از بخش های چند نفر درون یک بطری معجون تغییر شکل چه عوارضی رو میتونه در پی داشته باشه؟پنج مورد را بیان کنید.( 5 امتیاز)

1-ممکن اصلا به شکل قبلیه خودت برنگردی
2-دستو و پای کسی دیگه رو داشته باشی ولی سر و بدن یه شخص دیگه هم داشته
باشی
3-بعضی مواقع منجر به مرگ میشود
4-دیوانگی از عوارض شایع این کار است بخاطر اینکه دیگه نمیتونی به شکل خودت
در بیای
5-سر درد شدید میگرنی تا چند سال و بعد الفاتحه مع صلوات


ویرایش شده توسط دابی در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۱ ۱۹:۱۴:۵۱

چشمانت را

به مناظره دعوت می کنم


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۱:۱۹ جمعه ۳۱ تیر ۱۳۹۰

آگوستوس پایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۱ پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۰:۰۴ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 374
آفلاین
جلسه سوم درس معجون ها

- آروم و بی صدا بیاید توی کلاس...جاستین!! این بار آخره که دارم بهت هشدار میدم، مری تو برو اون طرف کلاس بشین و تو جاستین همینجا جلو خودم بشین، پسره بی نزاکت!... خیلی خب چرا بقیه معطلید... زود برین سرجاهاتون بشینین!

هنگامیکه دانش اموزان سر جای خودشان قرار گرفتند، پروفسور پای به سمت جایگاه تدریس رفت تا همه دانش اموزان را به خوبی زیر نظر داشته باشد.
- بسیار خب، می خوام امروز همه حواستون رو به من بدید چون قصد دارم در این جلسه دو مبحث مهم رو بهتون یاد بدم. یکی شناخت پرکاربردترین گیاه در علم معجون سازی و دیگری آشنایی با یکی از خطرناکترین معجون های ساخته شده در دنیا!

خریق سفید؛hellebore

Herllebore در اصل برگرفته از دو کلمه در زبان یونانی است. 'elein' به معنای "آسیب رساندن" و 'bora' به معنای "غذا" و در کل بیانگر سمی بودن گیاه است. در باورهای قدیم ماگل ها این گیاه برای دفع شیاطین از دام هایی بوده که برای شکار پهن می کردند. اما از دید ما جادوگران می توان از این گیاه برای کارهای مفید زیادی استفاده کرد. مثلا در حالت خالص به مقدار بسیار بسیار کم برای درمان یبوست و گرفتگی عضلات و در شکل ترکیبی، در پودر نامرئی کننده، معجون گریگوری و...استفاده کرد.

نکته جالب در مورد این گیاه زمان استفاده از آن است. این گیاه در حالت تازه واقعا سمی و کشنده است.( برای اطلاعات بیشتر می تونید به کتاب سرگذشتهای شوم؛ بخش مرگ "ماسیوس سرئوس" مراجعه کنید.) در مورد خریق سفید اگر گیاه را به مدت 10 روز در زیر نور خورشید باقی بذارید، حجیم شده و خواص درمانگیری پیدا می کند. پس یادتون باشه که هرگز از خریق تازه استفاده نکنید!

در مورد این گیاه یک نکته دیگر هم باید اضافه کنم و اون استفاده از بخش هایی مثل گل، ساقه و برگ های درشت اونه. هرگز و تحت هیچ عنوان از ریشه خریق سفید استفاده نکنید، چون کاملا سمیه!

معجون پیچیده؛ Polyjuice Potion


همانطور که از نامش بر میاد باعث تغییر شکل انسان به انسان دیگر می شود. برای آگاهی از قدرت معجون پیچیده یا تغییر شکل، خوبه بدونید که این معجون در دسته خطرناکترین معجون ها دسته بندی می شود. در دوران سیاه از این معجون استفاده های زیادی میشد و جادوگران سیاه در پناه چهره های مختلف مرتکب جنایتهای بی شماری میشدند. هر دوز این معجون می تواند به فرد این امکان را بدهد که برای مدت یک ساعت در هیبت شخص مورد نظرش باشد و در صورت مصرف مداوم این معجون به مدت نامحدودی قادر است در قالب دیگری باقی بماند.
مدت زمان تهیه Polyjuice Potion یکماه است و مواد اولیه ان شامل 6 مورد زیر است.
1- دم کرده 21 روزه مگس قیطانی
2- زالو
3- پودر شاخ تک شاخ
4- علف تب زا(نام دیگر آن علف هرزه است)
5- پوست مار درختی
6- قطعه ای از فرد مورد نظرتان که قصد دارید به ان تبدیل شوید.
در صورتیکه معجون را خوب به عمل بیاورید باید به شکل غلیظ، کدر و گل آلود درآید. با اضافه کردن قسمتی از وجود سوژه، رنگ و طعم معجون تغییر می کند.

خب... در مورد استفاده از این معجون چند مورد را باید مد نظر گرفت:

1- با توجه به اینکه برای تغییر شکل، باید به معجون مورد نظر قسمتی از وجود فردی را که قصد تبدیل شدن به انرا داریم اضافه کنیم، فرد مورد نظر باید زنده باشد! پس اگر هنگام برداشتن فرضا مو، ناخن و... سوژه زنده باشد ما می توانیم تا مادامی که معجون حاصل از ترکیب ان اجزا را در اختیار داریم در شکل فرد مورد نظر باقی بمانیم، کما اینکه فرد مورد نظر بعد از ساخت معجون و اصافه کردن بخشی از وجود او از دنیا برود!

2. این معجون فقط و فقط برای تبدیل شدن به انسان بکار میرود بنابراین مراقب باشید که مو، پشم و یا هر جز حیوان را درون معجون نیندازید چون اثر برگشت پذیری این معجون را از بین می برد.

3. مراقب باشید که به اشتباه قسمتهایی از چند نفر را درون یک بطری معجون تغییر شکل نیندازید. این میتونه وحشتناکترین عوارض ها رو شکل بده!

پروفسور پای پس از نوشتن چند مورد دیگر از تخته فاصله گرفت، سپس رو به دانش اموزان کرد و گفت:
-بسیار خب درس امروز تا همینجا کافیه. در مورد این معجون ما فقط با تئوری معجون کار داریم و اصلا کاری با درست کردن این معجون نخواهیم داشت... خب الان وقتشه که قلم پرهاتون رو دربیارید و برای جلسه بعد به سوالاتی که اکنون می نویسم جواب بدید:

تکلیف:


1- برتری استفاده از پودر نامرئی کننده نسبت به بکار بردن طلسم های نامرئی کننده چیست؟ 3 مورد را ذکر کنید.( 3 امتیاز)
2- طرز تهیه این معجون را بنویسید؟( 7 امتیاز)
3- با توجه به موارد گفته شده در درس رولی بنویسید که در آن از معجون تغییر شکل استفاده کرده اید؟( 20 امتیاز)


تکلیف ویژه شاگردان قانونی: خواهشا بقیه به این سوال جواب ندهند تا امتیازی از اونها کم نشه!

استفاده از بخش های چند نفر درون یک بطری معجون تغییر شکل چه عوارضی رو میتونه در پی داشته باشه؟پنج مورد را بیان کنید.( 5 امتیاز)


ویرایش شده توسط آگوستوس پای در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۳۱ ۱۱:۲۳:۵۸

When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۰:۵۸ جمعه ۳۱ تیر ۱۳۹۰

آگوستوس پایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۱ پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۰:۰۴ جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 374
آفلاین
امتیاز جلسه سوم درس معجون ها



گریفیندور: 24 امتیاز

1- گودریک گریفندور: 30+5( مردمک ققنونس و چشم چرونی به زندگی مردم!... افکار شما منو واقعا نگران میکنه! مطمئنید که شما همون گودریک گریفیندور کبیر هستید؟!)
2- پرسیوال دامبلدور: 30
3- دابی: 30(لطفا نقطه گذاری رو در همه جا رعایت کن.)

هافلپاف: 9 امتیاز

1- رز ویزلی: 30+5

راونکلاو:23 امتیاز

1- لونا لاوگود: 30 امتیاز
2- لینی وارنر:30+4 ( فرزند گولاخ جادوگران! این دوهفته چت شده؟ از کی تا حالا یونی کرن یا همون تک شاخ شده اسب که توی هر پنج مورد از اون کلمه استفاده کردی!
برای جلسه بعد دو فوت برام در مورد تفاوت اسب و تک شاخ می نویسی میاری، حق سوال کردن از استاد درس مراقبت از موجودات جادویی هم نداری! )
3- تری بوت:25 ( در مورد رولی که نوشته بودید زیادی خلاصش کرده بودید. من که آخرش نفهمیدم مشکل لینی چی بود و چطور کمکش کردی؟ در ضمن چطور تونستی چیزی رو بخوری که تنها روش نوشته شده بود خوردنی؟ سم هم میشه خورد!!! شاید اون ایده هم نشایی از توهمات اون معجون ناشناس بوده؟!
جدای از شوخی در رول نویسی اگه خواستی اسم معجون یا هر چیزه دیگه ای رو نیاری ولی می خوای از اون استفاده کنی بهتره یک سری از ویژگی های ظاهری رو برای خواننده ذکر کنی تا اون بتونه حدس بزنه که شما فرضا معجون گریگوری رو خوردی و گیج نشه)

اسلیترین:-

بدون شرح


When the egg breaks by an external power, a life ends. When an egg breaks by an internal power, a life begins. Great changes always begin with that internal power


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۳:۰۲ چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۰

رومیلدا وین old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۲۵ دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۲۱:۱۰ جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۳
از بیکران دور در روزگار نور در شهر بی عبور زیر درخت مهر
گروه:
کاربران عضو
پیام: 157
آفلاین
1.
بجز مو و شاخ تک شاخ و با توجه به مطالب گفته شده، چه مواد دیگری نیز در
این معجون استفاده می شود؟( 5 مورد نام ببرید.)( 5 امتیاز)

1-چرک خیار غده دار 12 گرم
2-زگیل شاخک دار 3 عدد
3- پودر اسیاب شده دندان اژدهای ولزی 30 گرم
4-اب دهن سگ سه سر نصف لیوان
5-موی سگ آبی 6 تار مو

2. چرا جادوگران و ساحره ها علیرغم ایجاد و شکوفایی استعداد، بندرت از این
معجون استفاده می کنند؟( 5 امتیاز)

درمورد کسانی که از این معجون استفاده نمی کنند میتوان گفت که احتمالا وجدانشان اجازه ی این کار را نمیدهد و تمایل دارند موفقیت هاشان حاصل فعالیت خودشان باشد و نه دیگران....و یا این که احتمالا از سطح بالایی از هوش و استعداد بهره مندند و طبعا نیازی به استفاده از این معجون ندارند.


3. رولی بنویسید که در آن این معجون را یا امتحان کرده اید و یا به کسی
داده اید و ...(20 امتیاز)
در سال 1687 در همسایگیه دابی ماگلی به نام اسحاق نیوتن زندگی میکرد دابی و
او رابطه نزدیکی باهم داشتند و بیشتر وقتها با هم بیرون میرفتند و نیوتن
بیشتر در مورد جاذبه و این جور چیزها با دابی بحث میکردنند روزی دابی بعد
از یک بحث طولانی در مورد قوانین و سیارات که با نیوتن انجام داده بود به
خانه برگشت و بر روی تخت دراز کشید و به خواب عمیقی فرو رفت ....

شـــــــــــپـــــــــــــــرق...
-چی بود...این صدا از کجا بود ...
دابی با صدای بلندی از خواب پرید و به اطراف نگاه کرد و متوجه توپ کوچکی شد
که از بیرون به داخل پرتاب شده بود و باعث شکستن شیشه اتاق شد
-پس صدا از اینجا بود وای دوباره یه شیشه دیگه رو شکوندن
دابی با عجله به طرف پنچره شکسته رفت تا ببینه این دفعه کی شیشه رو
شکونده..؟نگاهی به بیرون انداخت و پسر بچه کوچکی بیرون روبه روی پنجره
ایستاده و با چشمانی پر از اشک به او نگاه میکند
-نترس کوچولو دعوات نمیکنم بیا اینم توپت ولی دیگه این کارو نکنی ها....!!
پسر بچه بعد از این که توپ رو پس گرفت به سرعت از انجا رفت
-حالا با یه ورد درست حسابی پنچره رو درست میکنم..... رپارو... شیشه
ها به پروازدر امدنند و دوباره مثله روز اول سر جاشون در قاب پنجره قرار
گرفتند
-خوب شد بهتره لباسامو بپوشم و برم یه گشتی بزنم
دابی لباسهایش را با سرعتی فراتر از حد انتظار بر تن کرد و به سمت پاتیل درزدار به راه افتاد؛ بعد از ظهر زیبایی بود و انوار طلایی خورشید همچون میله های گذاخته ی بلند از پشت ابر ها دیده می شدند. به محض باز شدن درگاه ورودی دیاگون صدای نخراشیده ی یک مرد با سر و وضع گداوار در گوش دابی پیچید.
-بیاین اینجا معجون دارم معجون های درجه یک دست ساز بهترین معجون سازان قرن
بدو بدو حراجش کردم .....

دابی به طرف دست فروش رفت ...و گفت: چیا داری بده ببینم به دردم میخورن یا
نه؟
دست فروش نگاهی به اجناس انداخت و یک بطری سبز رنگ به دابی داد دابی با
قیافه متعجبی پرسید؟
-این چه معجونیه؟ کاربردش چیه؟
مرد گفت:
-این بهترین معجونی است که دارم این معجون رو به هرکی بدی اون طرف اعتماد
خیلی زیادی به تو پیدا میکنه ....
-اهان که اینطور باشه همین رو میخوام قیمتش چنده؟
-10 گالیون و 9 سی کل 5 نات
دابی با تعجب گفت:
چـــــــــــی؟

-یه ذره تخفیف بده بابا تا مشتریت شیم
تخفیف نداره اقا قیمتش مقتوع است اگه نمیخوای معجون رو پس بده
-باشه بابا بیا اینم پولت
دابی بعد از حساب کردن پول معجون به خانه برگشت وقتی از پنجره بیرون را
نگاه میکرد نیوتن را دید که برایش دست تکان میداد و از او خواست که بیرون
بروند و کمی بحث و اختلات کنند
دابی دعوتش را پذیرفت و راه افتادنند در میانه راه نیوتن خسته میشود و هردو زیر درختی مینشینند
نیوتن گفت :
- دابی جان من کمی استراحت میکنم تا سرحال بیایم اشکالی ندارد ؟
-نه نه به هیچ وجه بفرمایید ...
همین که نیوتن میخواست بخوابد از بالای درخت سیبی به سر نیوتن برخورد کرد
-اخــــــــخ
وقتی نیوتن سیب را دید ان را برداشت و به فکر فرو رفت و یکدفعه گفت :
- کشف کردم کشف کردم بله درست است این جاذبه است که باعث افتادن سیب شده است من بزرگترین کاشف هستم اره منم نیوتن بزرگ .....
درون افکار دابی ....
-بهتره معجونو بهش بدم بخوره تا مجبور بشه این کشف رو به اسم من ثبت کنه اره اره درسته اهای دوست عزیز ...
-بله بله دابی بگو !
-بیا اینو بخور این یه معجون تسکین درد است ضربه شدیدی به سرت خورده بیا بیا اینو بخور...
-وای تو چه دوست خوبی هستی بده تا بخورم ممنونم دوست خوبم...
نیوتن یک سره همه بطری رو سر کشید بعد از چند لحظه رو به دابی کرد و دابی گفت:
-دوسته عزیزم میشه این کشف بزرگ رو به اسم من ثبت کنی؟
نیوتن یک دفعه گفت:
-البته دوسته من تو بهترین دوستمی این کمترین کاری است که میتونم در حقت انجام بدم ...
-همین الان میرم و این کشف رو به نام تو میزنم خداحافظ من رفتم
-به امید دیدار نیوتن جان به سلامت برگرد
هــــــــــورا الان من کاشف قانون جاذبه هستم ایـــــــــــول


ویرایش شده توسط دابی در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۲۹ ۲۳:۱۵:۱۹
ویرایش شده توسط دابی در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۳۰ ۱۴:۲۲:۳۵

چشمانت را

به مناظره دعوت می کنم


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۳:۰۵ دوشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۰

تری  بوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۵ یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۴:۲۲ چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 474
آفلاین
1.

1-ناخن هیپو گریف (3 عدد)
2-سه قطره آب دماغ همان هیپوگریف هایی که از ناخن هایشان استفاده شده
3-یک تکه از شٌش یک حیوان ابلق(نوع حیوان مهم نیست،مهم ابلق بودن آن است!!)
4-یک حلقه ی موی اژدهای دو سر کلمبیایی مو دار!!
5-انگشت کوچیک یک جغد

2.

اصولاً کسایی از این معجون استفاده می کنن نیاز شدیدی به خودنمایی دارن در نتیجه توی اتاق هرکدومشون حداقل یک آینه وجود دارد و در آخر بنابراین نمیتونن از این معجون استفاده کنن و هوشمند بشن!

3.
لینی:چیکار کنم تری؟؟این یه مشکل بزرگه...

تری:نمیدونم به خدا!

-وای تری یکم فکر کنم ناسلامتی تو دوستمی

-فعلا نمیتونیم درست فکر کنیم هردومون خوابمون میاد.من فکرامو میکنم نتیجه رو بهت میگم.امیدوارم مشکلت هرچه زودتر خوب بشه.فعلا شب بخیر

-مرسی از کمکت!

تری در حالی که فکرش به مشکل لینی مشغول بود به خوابگاه رفت.

دنبال لباس خوابش می گشت که چشمش به یه جعبه ی چوبی افتاد.

-یعنی این تو چی میتونه باشه؟مال کیه؟

جعبه رو برداشت و بازش کرد.

چشمش به یک شیشه ی عجیب و غریب افتاد که روش نوشته بود:خوردنی

نگاهی به اطراف انداخت و شیشه رو سر کشید...

دقایقی بعد:

-اوه خدای من!دارم یه جوری میشم

خواست بخوابه که یه دفعه:

-چرا زودتر به ذهنم نرسیده بود؟؟؟؟آره...آره خودشه...فهمیدم!لــــــــــــیــــــــــــــنــــــی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


Only Raven!


تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۷:۳۸ یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۰

پرسیوال دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۲۱ چهارشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۹:۵۱ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از این همه ریش خسته شدم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 317
آفلاین
پاسخ سؤال اول:

1-شیره ی شاخ ایرامپنت – سه گرم و بیست و هفت میلی گرم.

2-پودر ناخن اژدهای شکم پولادی اوکراینی-دوازده گرم تمام و به صورت کاملا آسیاب شده و نرم.

3-سه نیمه از سه تخم سه داکسی-باید دقت داشت که دقیقا نصف شده باشد.

4-صفرای خیس خورده ی آرمادیلو- نباید از 127گرم بیشتر شود.

5-عصاره ی دانه ی میوه ی کاج-هشتاد و سه گرم.

7-خربق سفید تازه چیده شده-سی و دو عدد و باید توجه داشت که به هیچ عنوان ذره ای از ساقه اش درون معجون نیفتد.فقط گل مورد نیاز است.

8-انجدان رومی-سی و سه گرم از عصاره مخلوط با شکر قهوه ای.
(جناب پروفسور پای ،پوزش می طلبم از زیاد شدن مواد لازم چرا که همانگونه که خود بهتر میدانید این معجون متشکل از 152نوع ماده ی متفاوت است و البته من غرضی از این کار نداشتم).
[size=medium]پاسخ سؤال دوم:
[/size]همانگونه که در جلسه ی تدریس ذکر شد ،تک شاخ ها به دلیل دربرداشتن جادویی باستانی، در صورت هرگونه سوء استفاده فرد خاطی را به یک زندگی بدبختانه و یکنواخت مبتلا میکنند. لذا در این باب عرض می شود که استفاده از اعضای بدن تک شاخ هم به نحوی اندک تر می توانند باعث بدبختی فرد شوند اما جلوگیری از این اتفاق در معجون هایی که ویژگی های اعجاب انگیز به خورنده می بخشند،چاره دارد و آن هم اندازه گیری دقیق مواد متشکله ،زمان سنجی بی نقص در پخت و عمل آوری معجون بدون اختلاف حتی یک میلیونیوم ثانیه و استفاده از پاتیلی با جنس طلای خالص است ...و طبیعی است که با این دلایل کمتر کسی حتی به فکر ساختن این معجون باشد چه برسد به خوردن و انتفاع از این معجون.از جهتی دیگر میتوان ابراز داشت این معجون در افرادی که اندکی احساس علاقه به قدرت و شهرت دارند نوعی بی پروایی شدید ایجاد می کند که باعث از بین رفتن موقتی قوه ی خجالت و شرمساری میگردد و رفتاری که فرد خورنده ی معجون که حائز شرایط ذکر شده است از خود بروز می دهد در بعضی اوقات آنچنان فجیع و شنیع بوده که محاکم قضایی را به تصویب قانونی برای تعیین زمان و مکان و شرایط خاص برای خوردن این معجون مجبور کرده است.
پاسخ سؤال سوم:
دو مرد با قدی بلند و بلند تر در نیمه شبی روشن از نور ماه و در خیابانی معطر از بوی گل های بهاری به سمت محلی پیش می رفتند به نام انجمن معجون سازان استثنایی.
مرد بلند قد درحال صحبت بود:
- بله پرسیوال...دقیقا دستورالعملت منطبق با تمام قانون های باستانی و نوین معجون سازی بود اما تنها اشکالی که داشت رو برطرف کردم چون عوارضی مثل پیچش بینی و سرگیجه ی میگرنی ایجاد می کرد.

مرد بلند قد تر دستی به ریش های بلند و سپیدش کشید و این گونه پاسخ داد:
- هکتور تو مطمئنی با عوض کردن اون یک چیز خاص ،ترکیب گلپلتی معجون رو به هم نزدی؟بهم بگو ببینم با تحقیقات من جور در میاد یا نه!

مرد بلند قد که هکتور خطاب شده بود با سرفه ی کوتاهی صدایش را صاف کرد و گفت:
- پرسیوال اون ماده ی خاص شیره ی شاخ ایرامپنت بود.شیره ی شاخ ایرامپنت همون طور که میدونی ترکیبش بسیار اسیدیه و وقتی با پودر شاخ تک شاخ ترکیب بشه تقریبا یک مخدر درست میکنه که در معجون روغنی بدلیل اینکه مقدار پودر تک شاخ زیاد تره قدرتش بی اندازه بیشتر هم میشه و ممکنه عوارض سنگینتری مثل آلزایمر دائمی هم بوجود بیاره.

مرد بلند قد تر یا همان پرسیوال به ناگاه ایستاد...با نگاهی سرشار از شگفتی و تعجب و صدایی لرزان گفت:
- هکتور....نگو که این کار رو کردی؟مگه موادی که نوشتم رو دقیق نخوندی؟ ندیدی که من ماده ی خنثی کننده ی اثر اسیدی شیره ی شاخ ایرامپنت رو هم آوردم؟

هکتور داگورث گرنجر با لحنی آرام پاسخ داد:
- آروم باش پیرمرد....من ده بار موادتو چک کردم ولی همچین چیزی ندیدم!

پرسیوال دامبلدور با خشمی آشکار و با طنین قدرتمند صدایش اینگونه بیان کرد:
- نیش شاه کبری و روغن زیتون سیاه....هکتور با حذف شیره هه به معجون خاصیت تصاعد گاز دادی و گازی هم که از اون متصاعد میشه گاز تابونه! کجا بار گذاشتی معجونو؟

هکتور گرنجر با وحشتی بی مقدار فریاد زد:
- پرسیوال....پسرم...خونه....خواب...!

و در آن هنگام آن دو مرد به جای رفتن به دفتر انجمن به سمت خانه ی گرنجر آپارات کردند.

روزها از آن اتفاق گذشت و خوشبختانه آن دو مرد بهنگام رسیدند و جان آن پسر نجات یافت و گریگوری هریسون (از اعضای انجمن معجون سازان استثنایی)اندک اصلاحاتی بر روی معجون روغنی پرسیوال دامبلدور انجام داد و نوبت به آزمایشش رسید.

دگر بار آن مرد بلند قد و آن بلند قد تر ،این بار در محوطه ی هاگوارتز در حال قدم زدن بودند.

پرسیوال با خوش رویی گفت:
- خب خب خب....دوست قدیمی....پارسال دوست و امسال آشنا!...هکتور جان چه خبر از معجون؟

مرد بلند قد یا همان هکتور گرنجر با خنده گفت:
- پیرمرد تو هنوز از مسخره بازیات دست بر نداشتی؟معجون ....باید بهت بگم ه معجونت بعد از اصلاحات گری الان آماده ی آزمایشه! و من به عنوان رییس انجمن ازت میخوام که موش آزمایشگاهیتو خودت انتخاب کنی!تمام هماهنگی ها هم انجام شده و تو هیچ محدودیتی نداری.

پرسیوال با صدای آرامی گفت:
- اگر اینطوریه من حق انتخابم رو به تو واگذار میکنم .

هکتور با صدایی لرزان از فرط شادی گفت:
- ممنون دوست قدیمی...من میدونستم یک همچین کاری میکنی....راستش من یه دشمنی دارم تو آزکابان چون انداختمش زندان به خونم تشنه س....من میخوام که روی اون امتحان کنم.

پرسیوال گفت:
- من چون هیچ اختیاری ندارم باهات مخالفت نمیکنم اما....

- اما و اگر نیار دیگه داداش....فقط کافیه با دیوانه ساز ها صحبت کنی!

و هردو به سمت آزکابان آپارات کردند....مذاکرات صورت گرفت و دیوانه سازها قبول کردند تا مجرم را در اختیار آنان قرار دهند.

هکتور در مقابل ریچارد(دوست قدیمی و دشمن کنونی زندانی اش) در حیاط آزکابان

- ریچارد جان من خیلی دلم گرفته بود...یاد دوران قدیم کردم و فکر کردم و دیدم که باید هرطور شده بهترین دوستم روکه تو باشی از زندان در بیارم...حالا این لیوان رو بخور....شربت تقویت اعصابه!

ریچارد تحت تأثیر طلسم فرمان گفت:
- حالا اول شربتو بده بخوریم تا بعدا برای اون قضیه فکر کنیم.
و لیوان را از دست گرنجر گرفت و لاجرعه سر کشید.
به یکباره چهره اش سرخ شد-سفید شد-کبود شد-سبز شد و سپس به حال اول باز گشت.

گرنجر طلسم فرمان را باطل کرد و پرسید:
-رفیق عزیزم....حالت چطوره؟

ریچارد با صدایی آرام جواب داد:
-هکتور...رفیق خوبم....حالت چطوره؟

گرنجر با خوشحالی گفت:
- ممنونم عزیزم....یه کاری بهت بگم انجام میدی؟

ریچارد با علاقه جواب داد:
- شما جون بخواه من تقدیم میکنم!

هکتور گفت:
-تو تو آزکابان یک بیماری پوستی گرفتی که خیلی مسریه و تنها درمانش اینه که تو از بالاترین طبقه ی آزکابان تو دریا شیرجه بزنی.

ریچارد مانند گوسفندی مطیع گفت:
-تو فقط دنبالم بیا و بهم شیرجه زدنو یاد بده...

ریچارد در دریا غرق شد و معجون روغنی مشترکا با نام پرسیوال و گریگوری به ثبت رسید و بعد ها با اضافه کردن موادی مثل پودر پنجه ی اژدها و خون هیپوگریف و تغییر در برنامه ی پخت و روش استعمال،به عنوان معجون تقویت حافظه هم مورد استفاده قرار گرفت.

پ.ن:جناب پروفسور پای پوزش می طلبم از اطناب سخن اما چاره ای جز این نبود و داستان من گنگ می گشت.باز هم شرمساریم را اعلان میدارم.


ویرایش شده توسط پرسیوال دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۹ ۱۷:۴۰:۲۶

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند....
تو روح هرکی بد برداشت کنه









دامبلدور
یک دامبلدور
یک دامبلدور دیگر
من یک دامبلدور دیگر هستم
پیر آزرده دلی در انتظار بوسه ای از اعماق ته قلب


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۱:۵۰ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۰

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5466
آفلاین
1.

1- مغز جغد!
2- پنج پر هیپوگریف!
3- مقدار کمی مواد چسبیده به سم سانتورها!
4- چشم وزغ!
5- محلول خارج شده از له کردن تعداد زیادی پشه!

2.

باید به این نکته دقت کرد که اینجا دنیای جادوگران و ساحرگان هست و ممکنه در جایی که این معجون رو میخورن، با وجود اطمینان از اینکه کسی اون اطراف نیس، ولی فردی نامرئی اونجاها باشه.

مهم تر از اون ممکنه اشیای دیگه ای درون اتاق باشن که همانند آینه درخشان باشن و بتونن چیزارو درون خودشون نشون بدن. مثل یک فلز براق، لپ تاپی که روش درخشانه و از این جور وسائل که مثل آینه میتونیم خودمون رو درونش ببینیم.

3.

لینی با عصبانیت پایش را محکم به زمین کوباند و گفت: لونا خواهش میکنم به من اعتماد کن! نتیجه میده!

لونا با لجبازی تمام پاسخ داد: نخیرم، تو دروغ میگی. تو واسه من نقشه کشیدی! اگه کار بی خطری بود، خودت میکردی!

لینی آهی کشید و گفت: من فقط میخوام چهارتا سوال بدزدی. کار سختیه؟

لونا دست به سینه ایستاد و گفت: چهار تا سوال یا کل سوالا امتحان؟ مث اینکه حالیت نیس، باید دزدکی برم و کش برم. اگه کسی منو ببینه چی؟

لونا با باز شدن دهان لینی بلافاصله اضافه کرد: میدونم نقشه داری اما اگه نقشه ت اشتباه از آب در اومد یا خراب شد چی؟ من میدونم یه جای کار میلنگه که خودت نمیکنی!

لینی دست هایش را به سرش کشید و به مغزش فشار آورد تا باز هم به راضی کردن لونا بپردازد. دوباره با آرامش گفت: لونا نقشه ی من کوچک ترین اشتباهی نداره. خودت بگو ایرادش چیه؟ کجاش ممکنه گندکاری شه؟

لونا چشمانش را تیز کرد و گفت: پس چرا خودت نمیکنی؟

لینی آب دهانش را قورت داد و درون چشمان لونا زل زد. او هیچی از این درس نمیدانست و فردا امتحان داشت و هیچی نخوانده بود و میدانست نمیتواند بخواند بنابراین به سوالات نیاز داشت. با ناراحتی دستش را درون جیبش کرد و شیشه ی معجون را لمس کرد.

لونا نفس راحتی کشید و گفت: حالا خوب شد دختر! من این کارو نمیکنم.

لینی معجون را بیرون آورد، قیافه ی متعجبی به خود گرفت و گفت: اون چیه به دندونت چسبیده؟ ای باز کن ببینمش.

لونا دهانش را باز کرد و لحظه ای بعد لینی بعد از اطمینان از نبودن کسی درون اتاق، محتوای معجون را درون دهان او خالی کرد.

دقایقی بعد:

لونا لبخندی زد و گفت: باشه پس همین امروز عصر این کارو برات میکنم. مطمئنم که نتیجه میده! من بهت اعتماد دارم.

درون آغوش باز لینی فرو رفت و برای آماده کردن خودش جهت اجرای نقشه از او دور شد.

لینی با افسوس گفت: معجون به اون مهمی رو به خورد توی بوقی دادم.

دست هایش را درون جیبش کرد و با ناامیدی از سمت دیگری به راه افتاد. لااقل میدانست که امتحان فردا را با موفقیت میگذراند.

4.

1- هنگام تهیه ی پودر شاخ تک شاخ، اطمینان داشته باشیم که در مکانی پاک و به دور از گرد و غبار این کار را انجام میدهیم تا مبادا موادی اضافی قاطی پودر ما شود.
2- زمانی که موی تک شاخ را تهیه میکنیم، مطمئن باشیم که موی دیگری به بدن اسب نچسبیده باشد تا همراه با موی تک شاخ شود.
3- اگر این مواد هنگام غروب، دقیقا زمانی که روشنایی میخواهد تبدیل به تاریکی شود تهیه شود، اثر معجون افزایش پیدا میکند.
4- وقتی که این مواد را از تک شاخ میگیریم، تک شاخ کاملا رام شده باشد و وقتی که اسب را به زور نگه داشته ایم و به اجبار و بدون رضایت او این کار را انجام میدهیم، از اثر معجون کم میشود.
5- هنگام تهیه ی این مواد، موجب ناخشنودی تک شاخ نشویم. یعنی باعث ایجاد درد و یا ناراحتی در اسب نشویم.




Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۱:۱۳ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۰

لونا لاوگود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲:۰۲:۳۱ سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
از خرس مستربین خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 706
آفلاین
1. بجز مو و شاخ تک شاخ و با توجه به مطالب گفته شده، چه مواد دیگری نیز در این معجون استفاده می شود؟( 5 مورد نام ببرید.)( 5 امتیاز)

1- پوست مار شاخدار به اندازه ی بند انگشت کوچک.

2- ناخن کاملا ریز شده ی پای گورکن خردسال.

3- چشم راست یک جغد سفید.

4- جلبک آسیاب شده پنج گرم.

5- یه لیوان آب کدوحلوایی.

2. چرا جادوگران و ساحره ها علیرغم ایجاد و شکوفایی استعداد، بندرت از این معجون استفاده می کنند؟( 5 امتیاز)

بعضی ها اعتقاد دارن که میخوان این استعداد های اونا کم کم و طی ِ روند عادی شکوفا بشه و خوردن این معجون رو یک نوع تقلب محسوب میکنند.


3. رولی بنویسید که در آن این معجون را یا امتحان کرده اید و یا به کسی داده اید و ...(20 امتیاز)

لونا در کتابخانه به شدت مشغول درس خواندن بود و تا کمر درون کتاب پیشگویی فرو رفته بود که همان موقع رز رشته ی افکار او را پاره کرد.

- لونا،خسته نشدی؟ واست یه معجون تقویت کننده ی اعصاب آوردم!

لونا که به شدت از این رفتار رز جا خورده بود لیوان را گرفت.

- اوه! رز، چرا زحمت کشیدی؟

رز نیشخندی زد و گفت: بخور لونا، دیدم خیلی خسته ای گفتم یه کاری کرده باشم.

بعد از خوردن معجون توسط لونا رز پرسید: نظر در مورد من چیه لونا؟

لونا به رز خیره شد و گفت: تو یکی از بهترین دوستای من هستی رز!

رز که فهمید معجون اثر کرده بلافاصله گفت: چه نقشه ای واسه مسابقه ی کوییدیچتون با هافلپاف دارین؟

لونا لحظه ای فکر کرد و گفت: راستش ما میخوایم تقلب کنیم، قراره مری اول بازی خودشو به مصدومیت بزنه و بعد شنل نامرئی بپوشه و روی دسته جاروی جستجو گر بشینه و اینجوری شانس گرفتن گوی ذرین زیاد تر هم میشه!!

رز لبخندی شیطنت آمیز زد و از کتابخانه بیرون رفت.

هفته ی بعد ستون اول روزنامه ی پیام امروز: در بازی کوییدیچ ریونکلا و هافلپاف، هافلپافی ها بدون بازی کردن، به دلیل تقلب ریونکلایی ها برنده ی بازی شناخته شدند و ریونکلا به مدت یکسال از بازی با هر تیمی محروم است.


Only Raven !


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.