بخش دوّم:پرسش های تمشکِ گریزانِ دایرهوار:۱- چند ساعت واسه ی نوشتن اسم خودتون و اسم پدرتون تو بالای ورقه ی امتحان وقت گذاشتید؟ما یادمان نمیآید نام ابویمان را بر فراز بروگ ممتحنه نگاشته باشیم، و عممان نیز آن هنگام بر جنابمان گفت که نام حقیقی خویش و ابوینمان را برملا مسازیم.
۲- دنگ، دینگه یا دینگ دنگه؟ چرا حالا؟ (کی بود زنگ زد؟)دینگ، دنگ می باشد، چرا که لرد سیاه نخست مرتبه وی را دنگ خطاب بنمود - چرا که پیش از آن وی را خطاب نمی نمودیم و نیازی بر نام نیز مداشت - و پس از آن جنابمان سهوا چندین نوبه وی را دینگ خواندیم، شکوه دوران بر جنابمان گوشزد نمودند که وی دنگ می باشد و نه دینگ وانگاه وی را دنگی که دینگ خطاب می نماییم، خواندیم تا گمان مرود که بر سخن بزرگ بزرگان سخنی رانده ایم.
۳- شما گفتید "از پوشیدن رداهای جادوانه پرهیز نموده" چرا؟زان سبب که شل، رها و جریان هوا در ایشان جاری بوده و جنابمان را یکجوری می نماید که دوست مداریم.
۴- اون زمانی که مدرسه می رفتید هم اینجوری حرف می زدید؟ بچه ها می فهمیدن چی میگید؟بلی- خیر و به سوی جنابمان افسون هایی ناخرسندنمایانه ارسال می نمودند.
۵- چرا چینی؟هنگامی که آمدیم و آن را نگاشتیم در این سرای رایج بود، مردمان بر زبان های اجنبی امضای خویش می نگاشتند و ما نیز بدان هویت خویش نگاشتیم.
۶- این اسم رو کی براتون انتخاب کرده؟خود خویشتن خویشمان هفت واژه را در کنار یکدیگر بنهاده و نامی جادویی و بی بدیل ز بهر خویش مهیا ساختیم.
۷- اگه یه اتفاق بد افتاد و به جز خودتون دو نفر دیگه هم می تونستی نجات بدید، اون دو نفر کیا بودن؟خودمان تنها نجات می یافتیم تا منابع بیشتری نصیبمان گردیده و نیز سبک بارتر رها گردیم.
۸- چرا مرگخواران؟ز بهر شکوه دوران، بزرگ بزرگان، دژخیم زمان، دهشت مکان و الی آخر... سیه لرد گران.
۹- نقاشید؟خیر.
۱۰- میشه چندتا از نقاشی هاتون رو با ما در میان بذارید؟این۱۱- چرا از دنگ متنفرید؟بر پرسشگر پیشین گفتیم، بدان ارجاعتان می دهیم.
۱۲- خط قرمزتون چیه؟
مداریم، با خیالی آسوده بر هر سوی روید.
۱۵- از بین همه ی مرگخوار ها به جز خودتون کی رو بیشتر دوست دارید؟(فقط یکی)شکوه دوران و زمان، بزرگ لرد سیه مابان و گر قبول نمی باشد، جنگِ مذکر را، چرا که همواره یاریگر جمله چنگال زاغیّون بوده اند.
۱۶- برخودتون با یه محفلی چه شکلیه؟بستگی دارد، گر بر پیر پر پشم برخورد نماییم، گمان می داریم در محاسن وی فرو رویم، گر بر خیس پای صاعقه بر سر برخورد نماییم گمان می کنیم وی بر زمین افتاد هوچی بازیان فراوان نماید.
۱۷- معجون راستی چه طمعی میده؟کمی شور و غلیظ بوده و مقداری پالپ حقیقت نیز در آن احساس نمودیم،
پرسش های ملکه مرطوبکاران:1. چرا انقدر آه می کشید و آه ملت رو درمیارین؟ جاش نمیشه بخندین و قهقهه بزنین؟
خیر، خنده سر دادن، سبب خارج گشتن شادیهای درون قلوبمان می گردد،لیک آه و فغان بار اندوه های بر دل مانده را از آن بر می خیزاند.
۲. آیا دلسوزوندن به حال خودمون کار خوبیه؟خیر، آدمی یک دل که بیشتر مدارد، آن را نیز بسوزاند؟ صحیح و سالم برای خودمان نگاهش می داریم.
۳. خونه تون کجاست؟ و تعریفتون از خونه چیه؟کنون در دفتر وزارت جایمان را می اندازیم، وآنگاه ببینیم با گالیوناتی که هنگام تسویه بر جنابمان دهند نیز سرایی یافته بدان نقل مکان خواهیم بنمود.
۴. آزیترومایسین؟ مرلینی نکرده مریض شدین؟ چیزی شده؟در شش ماه گذشته بیش از شش سال گذشته بیشتر سرمای را تناول نمودهایم و حتی هم اکنون نیز گلویمان گزگز می نماید. بدین جهت ارادت خاصی بر جنابشان یافتیم.
۵. دنیا از نظرتون چجور جاییه؟ جایی است بزرگ.
۶. اگه یه عده گونی رو سرتون بکشن و شما رو بدزدن، بلافاصله بعد از اینکه گونی رو از سرتون برداشتن واکنشتون چیه؟یحتمل چشمانمان را تنگ نماییم تا به نور عادت نمایند.
۷. دنگ کِی و کجا وارد زندگیتون شد؟وی پیشترها خادمِ مشنگ جنابمان بود که خیال جادویی گشتن در سر می پروراند. چندی پس از فراغتمان از تحصیل در هاگوارتز و اندکی پیشتر از به جبهه سیاهی گراویدنمان.
۸. پاترونوستون گنجشکه... چرا؟ بازتاب چیه؟بازتاب دنگِ دینگ میباشد.
۹. وقتی دیوانه سازها دورتون رو بگیرن چه صداهایی می شنوین؟جنابمان یک صدای پاق میشنویم.
۱۰.کوییدیچ تو خون تونه؟ مرگخوار و ریونی بودن چطور؟
کوییدیچ در خونمون نمیباشد، لیک سیاهی می باشد و چنگال زاغیّت در تکتک اجزای وجودیمان.
۱۱. کدوم پست کوییدیچو ترجیح میدین؟ و آیا لباس مخصوص تیمتونو می پوشین یا با استایل همیشگیتونین؟ یعنی براتون سخت نیست با اون کلاه و لباس کوییدیچ بازی کنین؟به خیال بانوی غلطزن مهاجمی قهار می باشیم، لیک جنابمان را در هر مرتبه درون دروازه قرار دادند.
جنابمان همواره ملابس خویش را می پوشیم، چرا که گردنمان کلفت می باشد.
۱۲.از معجون خورکردن مردم لذت می برید؟ سادیسم دارین؟بلی و بلی.
۱۳.از اینکه خودتون معجون خوردین لذت بردین؟ مازوخیسم دارین؟
خیر و خیر
۱۴.عصای طلایی تونو کی بهتون داده و برای چی؟
این را سه چکمه ز بهر زادروزمان بر ما اعطای بنمود و جنابمان آن را بسیار نیک یافتیم.
۱۵.انزوا طلبین؟ دوست دارین با چه آدمایی رفت آمد و تعامل داشته باشین و به چه محافلی برین؟مکتوبهایست منسوب بر جناب میلان کندرا که در آن بر ثقه هر آن چیز که در عالم است اشاره می نماید، یا گر قصد درست تر بیان نمودن را داشته باشیم، سخن وی آن است که بر هر داشتنی، وزنیست و جنبمان زین بار بزرگ گریزانیم.
۱۶. چه رنگ لباسایی می پوشین؟هرآن رنگی که بر یک تناولگرموتِ چنگالزاغی شایسته باشد.
۱۷.از انتخاب کردن دیگران خوشتون نمیاد که ترجیح میدین خودتونو انتخاب کنین؟ یا اینکه معتقدید خودتون بهترین انتخاب هستین؟گاهی جنون بر جنابمان مستولی گشته و چونان می نماییم که نه مقبول عقل است و نه احساس.
۱۸. در مواقع سختی به جز خودتون و دنگ از چه کسی(کسانی) یاری می خواین و رو کمک کیا حساب باز می کنین؟یاری نمیطلبیم، بی شرمانه و وقیحانه می گریزیم.
۱۹.اگه مرلینی نکرده بهتون بگن فقط چند روز دیگه زنده هستین، واکنشتون چیه و تو این ایام باقی مونده چی کار می کنین؟کنون نیز آن را میدانیم که چند صباحی بیشتر زنده نیستیم و کماکان این سان میزییم، لیک در رقم دقیق آن تردید داریم و بعید است سه، چهار یا یک و دو رقمی بودن آن عدد تفاوتی ایجاد نماید.
۲۰.نقاشی هاتون درمورد چه موضوعاتیه و چی رو به ما می رسونه؟هرآنچه که بخواهیم ترسیم نماییم و بدان معناست که جهت استعمال نیک تری ز بهر آن کاغذ و قلم میافته ایم.
۲۱. اگه قرار بود یه خاطره رو از ذهنتون پاک کنین اون خاطره چی بود؟یا تمام ایشان را یا هیچکدامشان را، خاطرات جنابمان، خود خویشتنمانیم، یا ز ابتدا انسانی دگر می گشتیم و یا همینی که هستیم را رشد خواهیم داد.
۲۲. اگه قرار بود یه خاطره رو از ذهن مردم پاک کنین چطور؟خاطرات ایشان ز بهر ایشان می باشد، جنابمان را با آنان چه کار؟!
۲۳. روی ریونکلاو متعصبین؟ می تونین حال و هوای زمانی که گروهبندی شدین رو برامون شرح بدین؟ و اینکه کلاه بهتون چیا گفت.بلی، ردایی نو و نیک به تن داشتیم و از مشاهده سرسرای به وجد آمده بودیم و جلوتر از ما دخترکی بود که سرش شپش داشت و ما شپش وی را دیدیم و یادمان آمد که گر در دیار خویش بودیم سر وی را ز ته تراشیده و پودری سپید بر سرش می زدند و در پس سرمان نیز پسرکی که گمان میبریم صغرسن داشت و ز جملگی ما جدید الورودان بسیار بزرگتر بود و دائم بدین سوی و آن سوی نظر می افکند و دائما از جیب هایش خوراکی بیرون آورده و می خورد. جناب ما هیچ نمی دانستیم که چه چیزی در شرف وقوع است تا آن که کلاه را آوردند و وی ز بهرمان ترانه سرایی بنمود و نوبت به فراخواندن جنابانمان رسید. چون ما را خواندند و آن کلاه بر سر نهادیم وی چیزهایی زیر گوشمان گفت که جالب است و عجب! و وای وای وای! و آنگاه گفت که قصد ارسال جنابمان به سوی لیزخوران را دارد، لیک جنابمان از حس و حال لیزخوریت خوشمان نمی آمد و با وی به مخالفت برخواستیم و او نیز بر چنگال زاغ فرستادمان.
۲۴. آیا حافظه قوی و چشمان عقاب دارین؟چنین ادعای می نمایی، لیک ادعایمان کذب است.
۲۵. دوست دارین تو تاریخ چجور ازتون یاد شه؟ترجیح می دهیم جاودانه بمانیم و همگان جنابمان را از نزدیک بینند چونان ادیسون نی آن که در مرقومات متروک ناممان را آورند.
۲۶. اگه از چیزی بترسین چه واکنشی نشون میدین؟جیغی بلند کشیده و دوان دوان از آن دور می گردیم.
۲۷. چه مواقعی آه می کشین؟ چه چیزایی آه تون رو بلند می کنه؟در هر موقعیت و به هر بهانهای آه مان را سر می دهیم. سبب ایجاد احساس خنکی در سینمان می گردد.
۲۸. اگه خیلی غمگین بشین ممکنه گریه کنین یا به آه کشیدن بسنده می کنین؟ چه چیزایی باعث غمگین شدن و در اومدن اشکتون میشه؟گمان می داریم گر همزمان دستمان را در پشت سرمان بپیچند و چند نیشگون ریزمان بگیرند، اشکمان خارج گردد و بسیار غمگین گردیم.
۲۹.بارز ترین ویژگی اخلاقیتون چیه؟ تیکه کلامتون چی؟در عوالم خویش میزییم، با چشمان خویش میبینیم . خود خویشتن خویشمان و جناب مجانبمان را زیاد به کار برده، گمان می داریم لق لقه زبانمان باشد.
۳۰. به چند درصد برنامه های وزارتتون رسیدین؟ آیا وزارت اونطوری بود که فکر می کردین؟ برای بقیه دولت مردان وزارت چه پیشنهادی دارین؟حدود 60 درصد آن به انجام رسید و امیدواریم این درصد را به 80 برسانیم، لیک نتوانستیم ساز و کارهای لازم را بر آوریم و برنامهای که ز عدم اجرای آن غمگین گشتیم دوئل همگانی و بتلرویال واری بود که قصد برپایی آن در آزکابان را داشتیم... در این زمان این فرصت را غنیمت شمرده و ز بانو جهت جین و اسی نابینا مالفوی بابت تلاش هایی که در دولت اینجانب نمودند تقدیر نمایم.
۳۱. چرا دوره وزارتتون طولانی شد؟ آیا هرکس کاری کند که آه از نهاد مردم بلند شود دوره وزارتش طولانی میشه؟به قطع و یقیین چنین است و آنکه چونان وزرای پیشین آب و در زمین فرو مرفتیم نیز مزید بر علت بود.
۳۲. از کدوم قشر جامعه خوشتون میاد؟ وزیری هستین پولدار پسند؟از اقشار مطیع و متبع تقدیر می نماییم.
۳۳. آیا حجاب اجباری برای کل اجتماع خوب است؟در پی دستآویزی ز بهر محبوسیدن آحاد ملّت جادویی در آزکابان بودیم و از سرزمین های دور دست در این راستای الهام گرفتیم.
۳۴. نظرتون درمورد ما کودکان این سرزمین چیه؟موجوداتی می باشید قاقالیلی گرای و بالارونده از ردای اشخاص.
۳۵. آیا به عنوان وزیر بادیگارد شخصی داشتین و دارین؟خیر، چرا که وزیری هستیم توانمند و بسیار جادوبلد.
۳۶.آیا به موسیقی دیسلاو علاقه دارین؟ چه سبک موسیقی هایی گوش می کنین؟
بلی، موسیقی های جلف و سخیف را می پسندیم.
۳۷. چجور شخصیتی دارین؟ خشک و جدی؟ خنثی و سرد؟ گرم و مهربون؟ عجیب غریب و غیرقابل پیشبینی؟ و...؟ هرکدوم که هستین رو با ذکر مثال توضیح بدین.جنابمان را جنابان مایرز و بریگز موجودی درونگرایِ شهودیِ منطقیِ قضاوتگر می دانند و مختصرا معمار، مزید بر آن بسیار باشکوه و بیهمتای نیز می باشیم.
۳۸. عصاتون از موهاتون کوتاه تره... چقدره یعنی؟نمیدانیم، اندازه گیریشان دشوار بوده و آن هنگام که عصا را بر سرمان نهادیم تا طول ایشان و شعورمان را قیاس نماییم، جمعی طفل قلیل الادب به سخرهمان گرفتند و نتوانستیم نتیجه مطلوبی حاصل نماییم.
۳۹. چوبدستی تونو جایی جاساز کردین یا همیشه تو جیبتونه؟در آستینمان به سبک ملعبه فرقه قاتلان تعبیهاش بنموده ایم.
۴۰. چرا دنگ همیشه همراهتونه؟ نکنه وجدانتونه؟ شده از هم جداشین؟آویزانمان می باشد و کار نیک تری مدارد که انجام دهد.
۴۱. کدوم کارای دنگ شما رو متعجب می کنه؟جنگولکواریانش، مسخرهگی گراییانش، آویزانیتش.
۴۲. نکنه با دنگ دست به یکی کرده و تظاهر به معجون خور شدن کردین؟ از کجا بفهمیم واقعا معجون راستی خوردین؟جنابمان بدین موضوع میاندیشیده بودیم، نوبه بعدی پیش از آن که قصد سرنگون نمودنمان را نمایند، سرنگوننمایی خواهیم نمود و خائنین و ناکسین را شناسایی نموده، عقوبتشان می دهیم.
۴۳. دوست دارین دیگران درموردتون چیا بدونن که نمی دونن؟تمایل داریم اطلاعات کنونیشان را نیز از جنابمان بازپس گیریم.
۴۴. اتاقتون تو خونه ریدل ها چه شکلیه؟در آن سرای اتاق مداریم، کل ساختمان وزارتخانه ز بهر جنابمان می باشد، چند فقره کلید یدک نیز ز کلیدانش فراهم نموده ایم و در همین سرای مستقلا به زیست خویش ادامه خواهیم داد.
۴۵. بوگارتتون تبدیل به چی میشه؟بعید می دانیم شبیه به چیزی گردد لیک شاید سایههایی بلند و پرهیاهو از مردانی خشمگین با داس و چنگک و زین دست اشیاء در دستانشان.
۴۶. خوشایند ترین دوران زندگیتون کی بوده؟آن هنگام که در بشکهمان می زیدیم، خودمان بودیم و جانوران و آن اندک چیزکانمان. دوران پیش از جادویمان.
۴۷. در اغلب مواقع چهره تون چه حالتی رو به خودش گرفته؟ یه شخصی با دیدن چهرهتون دربرخورد اول، چیا از شخصیتتون ممکنه برداشت کنه؟
آیینه تمام نمای مکنونیات جنابمان می باشد، عاری ز هر گونه احساسات و عواطف و در مواردی که عاری ز احساسات نیز نمی باشیم کماکان عاری می نمایدتمان.
۴۸. به داشتن کلاه بلند افتخار می کنین؟ آیا معتقد نیستین بی کلاهی عار نیست؟خیر، بر سر کلاه باید، بی عقلی است که عار نیست.
۴۹. آیا همزادی تو دنیاهای دیگه(مثل دنیای ماگلا یا حتی کتابای قصه و فیلم و انیمیشن و...) دارین؟ کسی هست که شباهتی به شما داشته باشه؟در بخش فکاهی های مجله نیویورکر یوستاس تیلی نامی می باشد که از جنابمان اسکی می رود.
۵۰. خوراکی مورد علاقتون چیه؟هوا
۵۱. چه نوع آب و هوایی رو بیشتر می پسندین و چرا؟ابری مغمض پیش از طوفان را دوست می داریم، آسمان در آن سخن می گوید.
۵۲. بدترین شکنجه ای که برای دنگ می تونین در نظر بگیرین چیه؟همین دنگ بودن به مجرد خویش شکنجه میباشد، لیک گر جنابمان قصد دوچندان نمودن آن را داشته باشیم، آنچه طبخ می نماید را زیر سوال خواهیم برد.
۵۳. یک روز از زندگیتون به عنوان یک وزیر، تعریف کنین و بعد با یه روز زندگی عادیتون مقایسه کنین.چشمانمان بگشوده، ز بستر خویش که آن را در زیر میز وزارت گستردهایم بر می خیزیم. دست و روی خویش تمیز شسته، چاشت تناول می نماییم و بر اعمال وزیرانه خویش می پردازیم، سپس نهار تناول نموده و از دریافت شدن و استعمال ناهار توسط آحاد ملّت جادویی اطمینان حاصل می نماییم، سپس بر دیگر اعمال وزیرانه می پردازیم. آنگاه در این سوی و آن سوی پرسه می نماییم و به اکتشاف می پردازیم و سرانجام بر بستر خویش بازگشته و در آن دمر دراز کشیده، چیزکان یومیه خویش بنوشته، مکتوباتمان را در بالشت پنهان نموده و سپس خسپش می نماییم.
در اعمال پیش و پس از وزارت به جای اعمال مزوّرانه، اعمال چنگالزاغیانه و مرگتناولیانه می نماییم.
۵۴. بعد از دوران وزارت چه برنامه هایی برای خودتون دارین؟جنابمان برنامهای مداریم و یحتمل در افق محو گردیم.
۵۵. دلیل اینکه اسامی رو انقدر از ریشه تلفظ می کنین چیه؟ ریشه در کودکی؟بلی، جنابمان چونان که در طفولیت می نمودیم، در دوران رشادت نیز حقیقت را دیده و آن را بر زبان می رانیم.
56. به چه چیزهایی علاقه دارین؟ چرا علاقه مندی ها ندارین؟متعلقاتی داریم، لیک بر اعلام عمومی ایشان میافتیم.