هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۹:۳۶ یکشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۴

رز هافلپاف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۱۹ جمعه ۲۰ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۳۴ جمعه ۳۰ تیر ۱۳۸۵
از خوابگاه مختلط هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 254
آفلاین
سلام : من میخواستم درکلاستون شرکت کنم
این از تکایف من :

گزارش :
روز اول: هنوز غریبی میکرد !
روز دوم:می خواستم برم تو حمومی هافپاف دنبالم اومد با هم رفتیم .
روزسوم:اومد کنارم نشست با هم درس خوندیم
روز چهارم: کمی با همرفتیم تو اینترنت چت کردیم
روز پنجم: تو خوابگاه بردمش با برو بچز دوست بشه
روز ششم : جون روزای اخر بود ساکت بود
روز هفتم : روز اخر بود با هم بازی کردیم دیگه


استفاده ها:
1_ به جایکاموا
2_برای قلقلک دادن دیگران
3_ فقط باشه
4_برای سرگرمی
5_خورد کردن اعصاب دیگران


[b][size=medium][color=0000FF]توی آسمون دنیاهر کسی ستاره داره .Ú


توپکمون چیکار کرد؟!؟
پیام زده شده در: ۱۳:۴۲ یکشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۴

ایواناold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۱۰ جمعه ۳۱ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۶:۲۴ چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۸۷
از تالار خصوصی گریفیندور!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 246
آفلاین
روز اول:داشتم با زاخي دعوا ميکردم توپکمو پرت کردم رو کلش!بعد هم کارش کشيد به سنت مانگو!
روز دوم:با خودم بردمش فروشگاهم....زد همه جارو به هم ريخت!
روز سوم:توي تمرين کوييديچ با توپک استرجس دعواش شد!
روز چهارم:داشتم معجون شادي ميساختم....پودر پاژله اي بريزمش تو معجون!
روز پنجم:دوباره تمرين کوييديچ داشتيم و اين دفعه دنبال گوي زرين کرد!
روز ششم:از صبح گمشده بود.همه جا رو گشتم تا اين که توي دهن يه نيزل ولگرد پيداش کردم!
روز هفتم:برده بودمش سنت مانگو ...داشتيم حرف عشقولانه ميزديم که يهو پريد رو زاخي!

از توپک یه نقاشی کشیدم ولی نتونستم آپلودش کنم!

استفاده ها:

به جای بالش میشه استفاده کرد!
برای بستن دهن بچه کوچولو ها!
استفاده به جای توپ بازدارنده در کوییدیچ!
مردم آزاری!


!!Let's rock 'n' ROLE



Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۳:۳۱ یکشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۴

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
روز اول: وقتي بردمش خوابگاه و باهاش بازي ميکردم، دستم خورد توي دهنش و جيغش در اومد و هرميون بالشتشو کوبوند توي صورتم و توپک رو انداخت توي شيشه مرباي خانم ويزلي!!!
روز دوم: توپکم اينفدر که مربا خورده بود حسابي پف کرده بود و نميتونست تکان بخوره!! منم بردمش پيش مادام پامفري!!
روز سوم: از مادام پامفري گرفتمش و با هري و رون و هرمايني ، دست رشته بازي کزديم!!
روز چهام: رون ازم دزديدش و دائم دست اون بود.
روز پنجم: توپکم با پف کوتوله ي جيني جابجا شد و تازه شب متوجه اشتباهم شدم.
روز ششم: بردمش حمام و توي آب و صابون و کف گذاشتمش. کلي وزوز کرد!!!
روز هفتم: موهاشو آفريقايي بافتم و وقتي بردمش جلوي آينه، زبونشو آورد بيرون!!!


استفاده ها:
چون خيلي نرمه ، براي بافتن حوله ها استفاده مي شه.
براي خندوندن و بيدار کردن کسي که غرق در خوابه.
چون اکثرا موهاي انعطاف پذير دارند، براي تهيه کش سر!!!
و چون خيلي گرم هستند براي دستکش.


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۶:۰۸ شنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۴

رز زلرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۸ سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۳۶ جمعه ۲ تیر ۱۳۸۵
از خوابگاه مختلط هافلپاف!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 181
آفلاین
گزارش :
روز اول با خواهرم دعوام شد وقتي ديدم خوابه توپكه رو به جاي بالaت زير سرش گذاشتم وقتي از خواب بيدار شد موهاش به هم چسبيده بود
روز دوم غذاي معلمه مون رو ميز بود اما خودش نبود غذاش اسپاگتي بود توپكه رو وسط غذاش گذاشتم ديگه بعد از اون سر هيچ كدوم از كلاسا نتونست بره
روز سوم تولد دوستم بود رفتيم خونش موقع بريدن كيك ارا توپكو ازم گرفت انداخت وسط كيك
روز چهارم دوستم خون دماغ شد توپكو به جاي دستمال بهش دادم بعد ...
روز پنجم توپك رو با كله مامانم جابجا كردم
روز ششم سر عروسك خواهرمو كندم جاش توپك رو گذاشتم
روز هفتم سيم گيتارم پاره شد از موش به جاي سيم استفاده كردم

كاربرد :
1 قلقلك دادن ديگران
2 ترسوندن
3 يويو بازي
4 توپ بازي
5 دادن توپك به جاي كاموا به گربه ها
6 جابجا كردن توپك با كامواي مادر بزرگ
7جايگزين سيم سازها
8 براي زيبايي
9 جداسازي بعضي بخشها از بدن
10 حال بهم زدن ديگران

عكس :
مااااااااااااااااااااااااااااااااا از كجا ويارم؟ هاهاها؟


هافلپاف هرم نبض آتشين ماست در شرجي عشق و اشتياق
تصویر کوچک شده


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۹:۲۷ جمعه ۱۸ آذر ۱۳۸۴

هکتورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۱۱ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۰۸ دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۹
از تالار راونکلا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 255
آفلاین
روزاول:حرکت خاصی نشون نمیداد فقط میخورد با داداشم باهاش فوتبال بازی کردیم یه حالی داد جان شما جای شما خالی.
روز دوم:کثیف شده بود اول خوب شستمش بعد یه چیزی دادیم خورد و داداشم برد باهاش بخوابه(متکا نبود زیر سر گذاشت) بعد یه ساعت رفتم ببینم داره چی کار میکنه دیده ...چسبوده...(دماغشو)گرفتم کندمش و بردم دوباره خوب شستمش یه زره به درو دیوار کوبیدمش گذاشتم تو قفس.
روز سوم:حال نداشتم فقط یه چیزی دادم خورد.
روز :چهارم: مامانم پرتم کرد تو حیاط فراشاروبشورم باهاش فرشارو شستم یه حالی داد ..
روز پنجم:رفتیم استخر اونم بردم یه حالی میکرد جالبیش این بود که با اون همه مو رو اب میموند .... بعد که اومدیم بیرون با یه حرکت خودشو خشک کردم منم حوله نداشتم گفتم حالا که انقدر سریع خودشو خشک میکنه بزار منم باهاش خودمو خشک کنم خیلی جالب و نرم بود.
روزششم: رفته بودیم با دوستام گردش یکی از دوستام بهش توهین کرد باهاش زدم تو صورتش ....
روز هفتم: کار نداشتم باهاش مبلارو تمیز کردم بعد هم دادم داداشم باهاش فوتبال بازی کرد....
2:من یه نقاشی کشیدم ازش بعد یه زره دقت که کردم دیدم شبیه غورباقه شده دیگه نذاشتمش.
3:به جای حوله.
به جای توپ فوتبال.
به جای فرچه.
برای کتک زدن.
برای تهیه کانوا.
برای قلقلک دادن دیگران



Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۸:۴۱ جمعه ۱۸ آذر ۱۳۸۴



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۰ یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۴:۵۷ پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 433
آفلاین
روز اول : یه دور تو خوابگاه گردوندمش همه اشغالا رو خورد
روز دوم : نوبتی گذاشتم بینی بچه هارو تمیز کنه بعد نفری پنجاه تومن ببخشید یه نات ازشون گرفتم
روز سوم : بردمش تو تالار همه دخترا دورم جمع شدن گفتن وااااااای چه نازه
روز چهارم : اصلا حواسم بش نبود نمی دونم کجا رفت
روز پنجم : بعد از کلی صلواتو نذر پیداش کردم زیر تختم بود
روز ششم : برا اینکه از دستم ناراحت نشده باشه یه دور دیگه تو خوابگاه گردوندمش
روز هفتم : چون روز اخر بود و می خواستم خاطره خوشی از من داشته باشه گذاشتم تمام روز رو صورتم باشه و بینیمو ....

یه نقاشی از توپک :


تصویر کوچک شده

استفاده ها :
1. برا گرد گیری منزل
2.همین جوری دستت باشه
3.به جا بالش سرتو بزاری روش در این صورت بینیتم تمیز میکنه
4.وقتی اعصابت خورده بگیری دستت و با چزوندنش خودتو خالی کنی
5.دیگه سلامتی



Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۶:۴۴ پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۴

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
خب
روز اول:با خودم بردمش سر تمرين كوييديچ نزديك بود بچه ها به جاي بازدارنده ازش استفاده كنن
روز دوم:سر كلاس معجون سازي بودم كه مالفوي به هرميون چرت و پرت گفت منم از كوره در رفتم با توپك محكم زدم تو سرش
روز سوم:بعد از اينكه از مجازات برگشتم رفتم كه برشدارم ديدم رون اونو برداشته و داره توپ بازي ميكنه
روز چهارم:كار خاصي نداشتم ازش استفاده نكردم
روز پنجم:بچه ها گفتن بيارش بيرون تا هوا بخوره من بردمش بيرون ولي از دستم در رفت چون يكي از بچه ها ميخواست موي هاي نرمشو با قيچي كوتاه كنه
روز ششم:رفتم تو خوابگاه يكدفعه پريد رو دماغم نميدونم كدوم آدم .......... اونو از تو كيف در اورده بود
روز هفتم:يك نخ بهش آويزون كردم و ييو بازي كردم

در بين اين روز ها ازش يك نقاشي هم كشيدم ببينيد
تصویر کوچک شده
پروفسور نشون نميده نميدونم چرا فكر كنم چون از تو هاردم برداشتم

موارد استفاده :
1. در كوييديچ
2.براي آزار و اذيت
3.براي توپ بازي و سر گرمي
4.براي خالي كردن دماغ
5.براي ييو بازي(حال ميده)
6.به جاي گل به يكي هديه بدي(اينو از خودم ساختم ولي ميشه در آخر اون شخص داد بلندي ميزنه )


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۲۰:۲۰ چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۴

هلنا ویلسونold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۰ سه شنبه ۳ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۱۳ پنجشنبه ۲۲ دی ۱۳۸۴
از یه جایی همین دور و ورا !!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 45
آفلاین
1-
روز اول : خیلی اذیتم کرد ، همش می پرید رو صورتم و قلقلکم می داد !!
روز دوم : تو تالار عمومی جشن داشتیم ، منم حوصله ی جشن را نداشتم واسه همین توپک را انداختم رو صورت یکی از بچه ها و همه جمع شدن بالای سرش و ..... خلاصه جشن به هم خورد !!!
روز سوم:مریض شده بودم ( به جای آب کدو حلوایی یه جور معجون خورده بودم !!! ) واسه همین دماغم باد کرده بود ، مالفوی دیدم و مسخره ام کرد ، من هم توپکم را انداختم رو صورتش و ... خلاصه قیافه اش دیدنی بود !!!
روز چهارم : رو تختم نشسته بودم . توپکم را گذاشتم روبه روم و از روش یه نقاشی کشیدم اما یکی از بچه ها بر حسب شوخی نقاشی ام را پاره کرد !!
روز پنجم:ازش به عنوان توپ استفاده کردم !!!
روز ششم:تو کلاس معجون سازی یه لحظه از تو کیفم درش آوردم که نگاهش کنم که یهو افتاد تو معجونم !! وقتی درش آوردم رنگش بنفش شده بود !!! ( برای همین پروفسور اسنیپ گفت فرداش برای مجازات برم پیشش بنابراین روز بعد نتونستم زیاد با توپکم باشم !!! )
روز هفتم :گفتم که مجازات بودم .... پیش اسنیپ !!

موارد استفاده :
1- اگه حوصله ی جشن را نداشتی می تونی توپکتو بندازی وسط و به همش بریزیش !!!
2- اگه بخوای حال یکی را بگیری می تونی بندازیش رو صورتش !!
3- می تونی باهاش تفریح کنی !!
4- اگه کسی اذیتت کرد می تونی بترسونیش !!
5- می شه باهاش توپ بازی یا هر بازی دیگه ای بکنی !!
نقاشی : کشیده بودم اما همان طور که گفتم یکی از بچه ها پاره اش کرد !!!



Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۳:۳۲ چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۴

هلگا هافلپافold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۴۳ یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۲ یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۲
از كجا باشم خوبه؟!؟!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 705
آفلاین
سلام پروفسور لاوين عزيز!

توپكمون در طول هفته چه كارهاي كرد؟!

خب روز اول نمي دونم چش شده بود..فكر كنم مريض بود چون هي از دهنش يه چيز سبزي بيرون ميومد!ولي يه ملخ آبدار خورد خوب شد!
روز دوم از اونجايي كه خيلي بي مصرف واقع شده بود و همش لم داده بود يه گوش ما تصميم گرفتيم كه باهاش كوييديچ بازي كنيم!
روز سوم اولش گم شد و ما تا شب هرچي گشتيم پيداش نكرديم!بعدش من از وسط باغچه پيداش كردم!مثل اينكه نصف شمشادها رو نوش جون كرده بود!
روز چهارم يهو قاطي كرد پريد روي سر مامانم..فكر كنم مي خواست كليپسش رو بجوه!جاتون خال كلي داد و قال راه افتاد!
روز پنجم با هم ديگه 4 كيلو نون خامه اي رو در جا زديم بالا بعدش دو تاييمون دل درد گرفتيم!
روز ششم بهش ياد دادم روي دستاش راه بره!خيلي با نمك بود!
روز هفتم قبل از اينكه بيام كلاس شما مامانم مجبورش كرد يه دور خونه رو جارو بكشه كه تلافي كليپسش رو در كنه!

با توجه به اینکه بدن این جونور موهای خیلی نرمی داره به نظر شما چه استفاده ای میشه ازش کرد؟ (10 امتیاز)
اولين و مهمترين استفاده:به عنوان دستمال كاغذي!حالا يا تو مستراح يا توي آشپزخونه يا توي حموم!
2-به جاي بالشت
3-مي شه باهاش قلقلك داد!
4-توي كارخونه هاي ريسندگي!
5-مي شه به عنوان يك توپك بندازيش توي يك حموم زنونه..اونوقت ديگه لازم نيست كه توي صف واستي تا نوبتت بشه بري توي حموم!
6-به درد كار خونه خيلي مي خوره!
7-مي شه از دور نشونه بگيري بعد بزنيش وسط فرق سر يارو!


هاف[size=large][color=FF0066]ل[/co


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۰:۴۰ چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۴

گلوری گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۱ چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۲۶ یکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۵
از خوابگاه دختران گریفیندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 176
آفلاین
روز اول:نزدیک بود مو ی سرم رو بجوه
روز دوم:با هام کلی بازی کرد
روز سوم:با موهاش یک دستکش بافتم
روز چهارم:مهمونی جسیکا رو بهم زد و همه چیز رو از هم پاچید
روز پنجم:با هاش مالفوی و کراب و گویل رو ترسوندم
روز ششم:با هاش توپ بازی کردم
روز هفتم:از دستش عصبانی شدم و خواستم بندازمش تو صندوق که به صورت کتی برخورد کرد.
نقاشی:
تصویر کوچک شده

موارد قابل استفاده:

1-سرگرمی
2-بافتن بافتنی
3-بهم زدن پارتی ها و مهمونی ها
4-ترساندن
5-اذیت کردن
6-زدن کسی


[size=small][color=FF0000]عضو افتخاری ارتش الف د







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.