جام آتش!

لوگوی هاگوارتز

رویداد جام آتش

۵ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

جام آتش

آماده‌اید شاهد یکی از بزرگ‌ترین و نفس‌گیرترین رقابت‌های تاریخ هاگوارتز باشید؟ جام آتش بازگشته، و این‌بار نه‌تنها جادوآموزان برجسته، بلکه چهار گروه افسانه‌ای هاگوارتز در جدالی سهمگین برای کسب افتخار نهایی رو در روی هم قرار می‌گیرند. از ۵ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت، همه‌چیز در هاگوارتز رنگ رقابت به خود می‌گیرد؛ جادو، شجاعت، نبوغ و اتحاد به آزمون گذاشته می‌شود و تنها یک گروه می‌تواند قهرمان نهایی لقب بگیرد. تماشاگران عزیز، شما دعوت هستید تا از نزدیک شاهد این ماجراجویی باشید، پست‌ها را بخوانید، از خلاقیت‌ها لذت ببرید و با گروه خود همدل شوید. این فقط یک مسابقه نیست؛ جشن شکوه جادوی ناب است!

مشاهده‌کنندگان این موضوع: 1 کاربر مهمان
پاسخ به: كنفرانس هاي شبانه سايت
ارسال شده در: دوشنبه 27 فروردین 1403 22:46
تاریخ عضویت: 1399/09/24
تولد نقش: 1399/09/28
آخرین ورود: امروز ساعت 11:02
از: دست این آدما!
پست‌ها: 347
ارشد ریونکلاو، قاضی آزکابان
آفلاین
لرد سیاه عزیز، سلام.
نمی‌دونم، شاید کمی عجیب به نظر برسه که به عنوان یه محفلی دارم اینجا پیام می‌دم؛ ولی این سایت و دوستی‌های درونش چیزی فراتر از جبهه‌ها و گروه‌هاست.

از اول انتخابم برای کرکتر ایفا محفل بوده‌ها، ولی شخصیت کاریزماتیک لرد سیاه که شما بهش جون دادین هر کسی رو به سمت خودش جذب می‌کنه.
بارها ازتون نقد گرفتم، بارها دوئل کردم و هردفعه اگر مورد تاییدتون واقع می‌شدم، ذوقی وجودمو فرا می‌گرفت و احساس غرور و اعتماد به نفس می‌کردم! کیه که دلش نخواد توسط یه فرد باتجربه و بزرگ تایید بشه؟ از شما چه پنهون، همیشه دوست داشتم تو پیاماتون منشن بشم.

می‌تونم بگم یکی از بخش‌های مورد علاقه‌‌م تو چت باکس، حضور شما بود. در عین جدی بودن و ابهت، شوخی‌هاتون با سایر اعضا و دست انداختن‌شون همیشه حس خوبی بهم می‌داد. اصلا جنس «لرد ولدمورت» با بقیه فرق داشته همیشه.

حتی از نگاه محفلی هم بخوام بگم، این قوی بودن شما و جبهه مرگخوارا حس رقابتی ایجاد می‌کرد که به شخصه حس می‌کنم باعث پیشرفت خودم و محفل شده.

خیلیا اومدن و رفتن تو این مدتی که من بودم. حتی دوستانی که با رفتنشون دیگه هیچ دسترسی‌ای بهشون نداشتم و دوستی‌مون همونجا تموم شد. ولی رفتن شما دوستی رو تموم نمی‌کنه، بلکه منجر به تموم شدن دوره طلایی سایت می‌شه. خدا می‌دونه چقدر ممکنه طول بکشه که یه انسان تاثیرگذار دیگه وارد این سایت بشه؛ که شاید بتونه کمی این خلاء رو پر کنه!

از صمیم قلبم، به عنوان یه عضو کوچیک سایت، کسی که 3 سال زندگی‌شو تو دنیای جادویی اینجا گذرونده و به اندازه خودش اومدن و رفتنای زیادی رو دیده، ازتون می‌خوام برگردین و ما رو اینجوری رها نکنین.

صد البته که هرچی بشه، مجبوریم به تصمیم‌‌تون احترام بذاریم، ولی دل‌مون برای حضورتون تنگ می‌شه. :)


Together we do whatever it takes
We're in this pack for life
We're wolves
We own the night!


Hell is empty
And all the devils are here

William Shakespeare
پاسخ به: كنفرانس هاي شبانه سايت
ارسال شده در: دوشنبه 27 فروردین 1403 22:45
تاریخ عضویت: 1393/11/27
تولد نقش: 1393/11/28
آخرین ورود: پنجشنبه 7 فروردین 1404 00:16
از: ما چه خواهد ماند؟
پست‌ها: 600
آفلاین
درود،


ارباب‌آ،
خود خویشتن خویشمان چونان این دیگر تناولگران موت مبوده و فاقد عواطف، احساسات، دل‌های مضیق گشته و زین دست اباطیل می‌باشیم و زجّه و لابه و امثالهم را نیز نه می‌پسندیم و نه می‌پنداریم جنابتان ایشان را مقبول دارید. لیک آمدیم تنها یک سخن بگوییم و تمام.

آنگاه که بر این سرای بازگردید - که جنابمان نمی‌دانیم چه زمان، لیک بدان اطمینان داریم - مرگخواری با کلاهی دراز و حشره‌ای منحوس و سیه‌چرده و موّزوز، گوش به فرمانتان خواهد بود. قبول داریم که سابقه درخشانی در خصوص ثبات و مسئولیت پذریری مداریم، لیک در این مورد با جنابتان پیمان ناگسستنی دور برد منقود می‌داریم و با وجود آنچه شواهد اخیر خلاف آن را ارائه می‌دهند، خانه ریدل و سوژگان نیک‌ش را از گرد و غبار مصون نگاه خواهیم داشت و پُسوت فراوان زده و هنگامی که بازگشتید برخلاف قواعدِ مذکوره جنابتان، همه را یک جا برای نقد بر محضرتان وارد خواهیم آورد.


مرگخوار دون و بی‌مایه،
لادیسلاو پاتریشوا خانزفا کاردلکیپ جورامونت پتیران عاصدیغ زاموژسلی.
ویرایش شده توسط لاديسلاو زاموژسلی در 1403/1/28 0:02:48
پاسخ به: كنفرانس هاي شبانه سايت
ارسال شده در: دوشنبه 27 فروردین 1403 20:50
تاریخ عضویت: 1399/07/22
تولد نقش: 1399/07/22
آخرین ورود: جمعه 16 شهریور 1403 14:24
پست‌ها: 294
آفلاین
سلام و امیدوارم حالتون خوب باشه.
امیدوارم لرد عزیز تک تک پست های این تایپیک رو بخونن.

سال پیش بود که برادرم طی یه حادثه یهویی از بین ما رفت و خونه ما بعد از مراسمات و تشریفات عزاداری تبدیل به یه خونه بدون روح و شادی شد.حتی همین الان هم اون خونه ، خونه سابق نیست. همیشه انگار یه چیزی کمه و خانواده من دیگه اون خانواده سابق نشد. به قول خواهرم: این خونه ستونش رو از دست داده پس تعجبی ندارد که داره کم‌کم آوار میشه!


لرد اگه این پیام رو می خونید ، فقط خواستم بگم وضعیت خونه ریدل ها بدون حضور شما(البته امیدوارم سالیان سال سلامت باشید.) دقیقا مثل خونه ماست. این خونه ستونش رو از دست داده پس تعجبی ندارد که داره کم‌کم آوار میشه! رفتن شما به قدری آزار دهنده ست که به شخصه دیگه دست و دلم به نوشتن نمیره،هزاران دلیل هم پشتش وجود داره. چون اگه بنویسم دیگه کسی به خوبی شما نقدش نمیکنه و ...‌

یادمه اون اوایل از قضاوت پست هام توسط بقیه می ترسیدم، ولی خود شما کمک کردید و دیگه این ترس رو ندارم. هر باری که بهتون پیام میدادم ، شما بدون هیچ منتی جوابم رو میدادید و نمی دونید زمان لود شدن نامه هاتون من چه ذوقی داشتم.

میشه ازتون خواهش کنم برگردید ؟؟ خونه ریدل ها ، مرگخوار ها ، بقیه ملت و جادوگران بهتون نیاز داره.
همین و فعلا!
پاسخ به: كنفرانس هاي شبانه سايت
ارسال شده در: دوشنبه 27 فروردین 1403 00:30
تاریخ عضویت: 1398/11/24
تولد نقش: 1398/12/15
آخرین ورود: شنبه 30 فروردین 1404 23:31
از: من به تو نصیحت...
پست‌ها: 323
آفلاین
لرد...

مطمئنم خودتون می‌دونید که چقدر براتون اهمیت قائل هستیم. قبلا بهتون گفتیم، ‌می‌گیم و خواهیم گفت. من می‌خوام این مسئله رو از یه دید کلّی تر ببینم. این یه وبسایته. همه میان اینجا تا برای چند دقیقه هم که شده، از زندگی خودشون جدا بشن و وارد فضای جادویی اینجا بشن. جدی گرفتن هر چیزی، باعث می‌شه فراموش کنیم اینجاییم تا زمان خوشی رو تجربه کنیم. فراموش کنیم که ارزش اینجا به آدماشه.

به هر حال که ما اینجا اونقدر زیاد نیستیم. مگه کلا چند نفر میان سایت رو چک می کنن؟ ولی خاص بودن اینجا به همینه اصلا. دنیای کوچیک خودمونه! جاییه که من می‌تونم پرنده باشم، لینی می‌تونه پیکسی باشه و تام می‌تونه قطعات اکسترنال داشته باشه! این همه خاطره و اتفاق راحت فراموش نمی‌شه.

شما از همون اول اینجا بودین. بیست سال اصلا زمان کمی نیست، ارباب. حتی چهار سال هم زمان کمی نیست. کافی بود برای اینکه بفهمم ناراحتی هایی مثل این باعث تموم شدن همه‌چیز نمی‌شن. از همچین مسائلی گذشتیم. بیاین باز هم بگذریم.

لطفا برگردید. هر چقدر هم که اینجا جادویی باشه، زمان به عقب بر نمی‌گرده.
پاسخ به: كنفرانس هاي شبانه سايت
ارسال شده در: دوشنبه 27 فروردین 1403 00:08
تاریخ عضویت: 1403/01/23
تولد نقش: 1403/01/24
آخرین ورود: جمعه 5 اردیبهشت 1404 02:20
از: ایستگاه رادیویی
پست‌ها: 307
آفلاین
سلام.

من فقط خواستم بگم که همچنان با رفتن لرد نتونستم به هیچ عنوان کنار بیام، دلیل اینکه الان هستم داخل سایت فقط به خاطر اعضاییه که بهم پیام دادن و ازم خواستن بمونن.

از گابریل عزیز خواهش میکنم که با لرد تماس بگیرن، و ازشون بخوان که حداقل این لطف کوچیک رو در حق ما بکنن و پست های اینجارو ببینن و یادشون بیاد که ما چقدر دوستشون داریم و حضورشون رو میخوایم، چون سایت اون حال و هوای همیشگی رو نداره بدون حضورشون.
Smile my dear, you're never fully dressed without one
پاسخ به: كنفرانس هاي شبانه سايت
ارسال شده در: دوشنبه 27 فروردین 1403 00:01
تاریخ عضویت: 1403/01/23
تولد نقش: 1403/01/24
آخرین ورود: شنبه 23 فروردین 1404 18:09
از: اعماق خیالات 🦄🌈
پست‌ها: 641
آفلاین
سلام.

خواستم بگم که من به لرد دسترسی دارم و حتی اگه خودش خودجوش سایت رو چک نکنه که احتمالش پایینه چک کنه، من می‌تونم ازش بخوام که بیاد و پستای شما رو بخونه. بنابراین لطفا هر حرفی که دوست دارین به گوش لرد برسه رو اینجا بزنین. امیدوارم با خوندن این حرفا متوجه بشه که چقد بودنش برای ما مهم و ارزشمنده و متقاعد بشه که دوباره پیشمون برگرده.


در ادامه می‌خوام این موضوع رو به اطلاع همه اعضا برسونم که قصد داریم از این بعد ماهی یک‌بار جلسات آنلاین تو دیسکورد برگزار کنیم که اولیش صوتی و احتمالا پنجشنبه هفته آینده خواهد بود. بنابراین لطفا اگه می‌تونین سعی کنین حتما شرکت کنین و وقتتون رو برای پنجشنبه هفته آینده خالی کنین.

هدف از این کار هم اینه که با توجه به تصمیمات جدیدی که گرفته شده و می‌خوایم اعضا بیشتر در تصمیمات مشارکت داشته باشن، بتونیم بیشتر با هم آشنا و نزدیک بشیم و بهتر بتونیم در مورد برنامه‌ها با هم صحبت کنیم و راجع بهش تصمیم‌گیری کنیم. پس لطفا ما رو تنها نذارین و سعی کنین که باشین.

پیشاپیش ممنون از همگی هم بابت رسوندن حرفای دلتون به لرد، و هم بابت مشارکت در برنامه‌های سایت.
ویرایش شده توسط گابریل دلاکور در 1403/1/27 0:06:49
🦅 Only Raven 🦅
بزرگ شدم!
پاسخ به: كنفرانس هاي شبانه سايت
ارسال شده در: یکشنبه 26 فروردین 1403 00:19
تاریخ عضویت: 1401/10/18
تولد نقش: 1401/10/30
آخرین ورود: جمعه 5 اردیبهشت 1404 01:11
از: حدشون که گذشتن، از روی جنازشون رد میشم...!
پست‌ها: 228
شفادهنده
آفلاین
واقعا چیز زیادی به ذهن ما نمی‌رسه...
بیرون از سایت هیچ راه ارتباطی با ایشون نیست؟
اگر که باشه ما خوشحال‌ می‌شیم تا باهاشون صحبت کنیم. نمی‌تونن همینطوری ما رو بذارن و برن. مقدار بی شماری از امور سایت می‌مونه روی زمین.

نمیدونم یه روزی این پست رو می‌بینن یا نه...
ولی می‌خوام بگم که اگه فقط اندازه یک درصد احساس مسئولیت نسبت به تمام افراد داخل سایت دارین، برگردین.
اگه فقط یک دلیل واسه برگشتن دارین، لطفا برگردین.
ما اینجا شما رو به عنوان یک ابزار برای پیش بردن امور سایت نمی‌بینیم. ما شما رو مهم ترین عضو این خانواده می‌دونیم.

اگه مدت زیادی بگذره و برنگردن... ما هم نمی‌مونیم. حداقل من نمی‌مونم.
The loudest scream in the world is a tear that silently flows from the corner of the eye
تصویر تغییر اندازه داده شده

پاسخ به: كنفرانس هاي شبانه سايت
ارسال شده در: یکشنبه 26 فروردین 1403 00:14
تاریخ عضویت: 1397/05/27
تولد نقش: 1398/04/17
آخرین ورود: چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404 11:22
از: گیل مامان!
پست‌ها: 792
آفلاین
سلام ارباب جان.

امیدوارم سلامت باشین.

اصلا نمیدونم این همه حرف و غصه رو چطوری بگم. حس پرنده ای رو دارم که یهو توی قفسش کردن؛ هر چی خودشو اینور و اونور میزنه و تلاش میکنه هیچ راهی پیدا نمی کنه.

اینکه برگردی و دقیقا با برگشتت کسی که بخاطرش برگشتی بره خیلی دردناکه. کاش همون روز بهتون میگفتم چقدر خوشحالم از اینکه برگشتم پیشتون. چقدر خوشحالم که دوباره پذیرفتینم. میخواستم تلاش کنم و با تلاشم اینو بهتون نشون بدم...ولی گاهی چقدر زود دیر میشه...

از ۱۲ سالگی توی این سایت بودم. نصف عمرمو خودتون بزرگم کردین. بهم درس دادین...درس زندگی، درس خودشناسی و درس تلاش کردن برای خواسته هام و هزارتا درسی که شاید بیرون از اینجا هیچ وقت یاد نمی گرفتم. کلی خاطرات رنگارنگ با شما و توی این سایت دارم. ولی از اون ۱۶ فروردین تلخ بدون شما همه چی اینجا برام سیاه و سفید شده.

میدونم خیلی وقتا چقدر در برابرتون بی لیاقتی کردم. چقدر قدرنشناس بودم. حق دارین نخواین ببخشینم و به حرفام گوش بدین. ولی ارباب این تازه واردامون گناه دارن. اگر شما نباشین کی میتونه به اندازه شما خوب آموزششون بده و نقدشون کنه؟ کی به حرفاشون گوش بده و با نصیحتاش توی زندگیشون کمکشون کنه؟ کی ازشون استعداد بسازه که موندگار بشن؟

دارم میبینم که فقط حال من این نیست. هممون همینیم. به هرکی نگاه میکنم یه طوری میخواد تلاش کنه که شما برگردین ولی هممون حکایت همون پرنده تو قفسیم. هممون انقدر خودمونو به میله های قفس زدیم که عاجز شدیم.

میشه خواهش کنم اینطوری توی خلا رهامون نکنین؟ میشه با برگشتتون حال هممونو خوب کنین؟ میشه؟
In mama's heart, you will always be my sweet baby
پاسخ به: كنفرانس هاي شبانه سايت
ارسال شده در: شنبه 25 فروردین 1403 22:55
تاریخ عضویت: 1392/10/16
تولد نقش: 1396/04/15
آخرین ورود: امروز ساعت 15:22
از: دین و ایمون خبری نیست
پست‌ها: 755
آفلاین
این پست توی صحبت با ارباب زده شده؛ ولی از اونجایی که حسن جان به خوبی اشاره کردن که اینجا رو میشه با دسترسی مهمان هم دید، اینجا هم می ذارمش. خدا رو چه دیدی؟ شاید شد!

نقل قول:
سلام... ارباب...؟



ارباب... وقتی چند وقت پیش برگشتم سایت، یه عالمه حرف برای گفتن داشتم، بیشترش هم برای شما بود. حرف مهم و عجیب غریبی هم نبود. یه نمونه ش همین چند وقت اخیر هِی اومدم و یه سری حرف رو سر هم کردم و گفتم و رفتم. انگار... انگار "ارباب" خونم افتاده بود. اومده بودم ارباب تراپی! همیشه از درد ها و مشکلات و اخبار سمت خودم بهتون گفتم. بیشتر درمورد خودم گفتم و کمتر در مورد شما شنیدم. دورادور شاید در جریان بعضی اتفاقا بودم و فقط همین بود. نه بیشتر. همیشه دلم می خواست آشناتر باشم، دوست تر باشم، نزدیک تر باشم. همیشه به لینی و هکتور و ایوان و بلاتریکس و ... حسودیم می شد. که چرا بیشتر نموندم، که چرا بیشتر اصرار نکردم، که چرا نزدیکتر نیومدم، که چرا بیشتر زور نزدم، چرا از همه توانم استفاده نکردم... شاید هم توانم در همون بود... نمی دونم. ولی شاید میشد با بیشتر موندن تو سایت، نزدیکتر شد، با فعالیت بیشتر، دوست تر شد. اما امان از فرصت های از دست رفته... .

نمی دونم چی میشه، نمی دونم آینده چه چیزی در خودش داره. نمی دونم اصلا حتی یه زمانی این پیام من رو می خونین یا نه. هیچگونه دسترسی هم ندارم. هیچی... . شاید هم همین به صلاحه، میگن دوری و دوستی... شاید همین خوبه. نمی دونم. واقعا در "نمی دونم" ترین حالت ممکن هستم. فقط امیدوارم... .


سفرت بخیر اما
تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت
به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها ، به باران
برسان سلام ما را
پاسخ به: كنفرانس هاي شبانه سايت
ارسال شده در: شنبه 25 فروردین 1403 22:48
تاریخ عضویت: 1397/06/25
تولد نقش: 1397/06/27
آخرین ورود: پنجشنبه 4 اردیبهشت 1404 07:12
از: قـضــــاااا
پست‌ها: 194
آفلاین
فکر می‌کنم این روزا خیلی به یه تاپیک احتیاج داریم که اعضا بتونن راحت با هم حرف بزنن. جایی مثل چت باکس که خیلی محدودیت داره و بیشتر وقت‌ها نمی‌شه آزادانه حرف زد. یه تریبونی مثل اینجا لازمه که همه بتونیم جدا از قید و بندهای ایفای نقش، راحت در مورد مسائل سایت صحبت کنیم. یه گروه تلگرامی هم هست ولی مدت‌هاس که کسی توش چیزی نفرستاده، و اون گروه هم بیشتر رفت به سمت موضوعات شخصی و انگار سایت اصلاً مطرح نبود. این تاپیک می‌تونه کمک کنه که به سایت بیشتر توجه بشه یا برای مواقع بحرانی‌ش راه‌حل‌هایی پیدا کنیم.

می‌خوام این بحث رو شروع کنم: بیش از یک هفته میشه لرد رفته و من نتونستم راهی پیدا کنم که باهاش حرف بزنم درباره‌ی بازگشتش به سایت. این تاپیک توی ایفای نقش نیست که بگیم اگه حتی به عنوان مهمان هم سر بزنه نمی‌تونه بخونه. مطمئنم می‌بینه. اگر هر حرفی دارین به لرد بزنید به نظرم جاش اینجاست و احتمالش بهتره که ببینن پیام‌های شمارو. اگه راه‌حلی می‌شناسین برای گفتگو با ایشون هم می‌تونیم اینجا در موردش صحبت کنیم. شخصاً کار دیگه‌ای بر نمیاد از من. معتقدم ایشون باید بخواد که باهاشون صحبت بشه. وقتی نمیخوان، نمیتونم به زور و اصرار و واسطه باهاشون حرف بزنم.
ویرایش شده توسط حسن مصطفی در 1403/1/25 22:55:40