هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۳:۱۵ جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۳

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
در میان تعجب مرگخواران و خوشحالی محفلیان، جمله ای که از تام ریدل جوان در جادوگران نقل قول شده بود پاک شد و کلامی از دامبلدور پیر جایگزین شد!

این جایگزینی را به دو صورت میشود تحلیل کرد:
1) این کار از قصد انجام شده است و در واقع این منظور را میرساند که دامبلدور اشتباهات فوق العاده بزرگی داشته است...

2) این کار با هدف احیای وجه سپید سایت و تضعیف وجه سیاه سایت انجام شده است که اگر اینگونه باشد باید دو مورد را خاطرنشان کرد:
یک- تصور این است که بالاخره جامعه جادوگران به این نتیجه رسیده است که هر روز باید بیشتر به سمت جوان گرایی برود و البته این نقل قول متضاد این تصور است. نقل قول یک جوان جویای نام را حذف میکنید و صحبتی از یک پیر فرتوت را جایگزین میکنید؟! اوف!

دو- حالا که میخواستید این کار را بکنید حداقل درست میکردید و شبهه در اذهان عمومی بوجود نمی آوردید. ...
... چه شبهه ای؟! چرا آن تصورات و شبهات قبلی در اذهان عمومی را زنده میکنید؟ ... چرا نقل قولی از دامبلدور سپید را با عکسی از تام ریدل جوان میگذارید؟! چرا این را به ذهن متبادر میکنید که دامبلدور هم در واقع شبیه تام ریدل جوان بوده؟ چرا اهداف دامبلدور در جوانی و نقشه های او برای چمبره زدن بر جامعه مشنگ ها و جادوگران را احیا میکنید؟ چرا هم مسلک بودن او با گریندلوالد، یکی از بزرگترین جادوگران سیاه زمان را مجددا نبش قبر میکنید؟ چرا زندگی و نیرنگ های او را دوباره بر سر زبان ها می اندازید؟

اینم سندش:
تصویر کوچک شده


فرت



پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۶:۳۵ جمعه ۱۶ خرداد ۱۳۹۳

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۲ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۹:۵۷ جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
از در عقب، صندلی جلو!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1316
آفلاین
وزیرِ سابقا مخلوعِ دوباره بر مسند قدرت نشسته ی سحر و جادو خواننده شد!


پس از افشا شدن سوء مصرف مواد مخدر، قتل رقیب انتخاباتی، قتل غلام، شکست مفتضحانه در کودتا و از دست دادن قدرت، مورفین گانت که به تازگی با لابی های قوی تر از گذشته و زد و بند های پشت پرده بالاخره موفق شد صددرصد را پر کرده و لودینگ شود و کلاه را پس بگیرد، رسوایی دیگری به بار آورد!

مورفین که ظاهرا هنوز تحت تاثیر نیروانا است این روز ها به موسیقی مبتزل و سخیف و مشنگی رپ روی آورده و به صورت زیرزمینی فعالیت میکند و آهنگ هایش از سایت های مشنگی سر در آورده است.

او که همواره لکه ی ننگینی در خانواده اصیل و باستانی گانت بوده حداقل شان و منزلت این خانواده ی نسل اندر نسل جادوگر و نواده اسلیترین را نگه میداشت، اما این بار پارا فراتر گذاشته و شان و رده خود را در حد جوان های کم عقل مشنگ پایین آورده است.

جهت دیدن مدرک چوبدستی خود را اینجا فشار دهید!

آیا وقت آن فرا نرسیده که مجمع تشخیص مصلحت وزارت مورفین را از سمت خود عزل نموده و مقدمات انتخابات آینده را فراهم سازد؟ آیا بالاترین مقام جامعه ی جادویی باید در دست چنین فرد بی خردی باشد که جادوگران را روز به روز بیشتر مضحکه عام و خاص کند؟ آیا بهتر نیست اصلا لرد ولدمورت شخصا این لکه ی ننگ خاندان اسلیترین را از صحنه روزگار محو کند؟


______________________



آگهی مناقصه

تصویر کوچک شده
یک عدد کلاه عتیقه گمشده پیدا شده! دارای قابلیت هایی نظیر گروه بندی، تعیین وزیر، سخنگو و ...
پیشنهادات خود را تا آخر هفته به صندوق جغدی روزنامه ارسال کنید.
کلاه به بالاترین قیمت پیشنهادی فروخته خواهد شد.


هیچی به هیچی!
تصویر کوچک شده


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۲۲:۰۳ یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۳

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
هر ساله در چنین روزی مسابقه بزرگی در لندن برگزار میشود با نام مسابقه " زبان درازی". هر کس زبانش درازتر باشد و بیشتر ملت جادوگر را بخنداند یا بگرخاند برنده این مسابقه میشود و جام بزرگ "زبانِ دراز" را دریافت میکند. طبق بعضی شایعات سیل هجوم ملت جادوگر و رمزتاز هایی که در این روز استفاده میشود حتی از روز برگزاری مسابقات جام جهانی کوییدیچ نیز بیشتر است. امسال این فرد هم که در بین جادوگران ناشناخته است و ادعا میکند نامش "لوسیفر" است توانست برنده این مسابقه بشود...

تصویر کوچک شده


ویرایش شده توسط دلوروس آمبریج در تاریخ ۱۳۹۳/۲/۲۱ ۲۱:۴۱:۰۱


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۰:۳۴ پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۳

آیلین پرنس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۱:۳۵ پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 633
آفلاین
درود سارای عزیز.
شور و انگیزتون ستودنیه. پست زدن تو این تاپیک نیاز به ثبت نام نداره. تمام کسانی که مایلن اخبار جامعه جادوگری (منظور جامعه ای هست که ما تو انجمن جادوگران ساختیم!) رو به سمع و نظر بقیه برسونن می تونن به راحتی پستشون رو تو این تاپیک ارسال کنن. همینطور تاپیک های مشابه دیگه در سطح انجمن وجود دارن از جمله رادیو وزارت، جادوگر تی وی، خبرگزاری سیاه و ققنوس نیوز که البته فعالیت تو دو تا تاپیک اخیر بسته به اینه که بخواین محفلی باشین یا مرگخوار!
موفق باشین.



پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۹:۲۸ پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۳

سارا کلن old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۷ شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۴:۲۹ دوشنبه ۱ تیر ۱۳۹۴
از همین دور و برا...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 355
آفلاین
خوب دوستان بنده می خوام برای خبرنگاری ثبت نام کنم.
آیا میشه؟



پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۹:۲۲ شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۳

آیلین پرنس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۱:۳۵ پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 633
آفلاین
آیا حس خودنمایی در وجودتان موج می زند و زندگیتان را سیاه ساخته؟ یا به دنبال یافتن راهی برای پیمودن ره صد ساله در عرض یک شب هستید؟ تصور میکنید زندگیتان کسل کننده است روزهایتان بی روح و یکنواخت می گذرند و نیاز مبرمی به انجام کاری هیجان انگیز دارید؟ آیا از فرط بی حوصلگی قصد خودکشی دارید؟ پیش از اقدام به خودکشی لحظه ای دست نگه دارید...
دیگر نگران گذران وقت خود نباشید!

المپیک دیاگون در راه است!


بشتابید و به احساسات درونی خود پاسخ مثبت دهید!



پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۵:۴۶ پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۲

گریفیندور، مرگخواران

مرلین کبیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۴۸ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۲
آخرین ورود:
امروز ۱۹:۲۹:۱۳
از دین و ایمون خبری نیست
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
مرگخوار
گریفیندور
ناظر انجمن
پیام: 732
آفلاین
سلول های خیانتکار؛ آیا آلبوس دامبلدور و محفل ققنوس از درون در حال پوک شدن و از بین رفتن هستند؟!


در این مقاله سعی ما بر این خواهد بود که اتفاقاتی را که اخیرا در جامعه ی جادوگری در جریان است و محفل ققنوس به شدت سعی در کتمان آن و سرپوش گذاشتن بر آن دارد را بررسی کنیم.

همانگونه که مرگخواران مطلع هستند و به شدت سعی در اطلاع رسانی هر چه عمیقتر این ماجرا به جامعه ی جادوگری دارند، مدتی پیش توسط سیبیل تریلانی، فردی که تمام پیشگویی های وی بنا به اسناد و مدارک محکم و مستند، درست بوده است، پیشگویی ای انجام شده است که آلبوس دامبلدور به ملکوت اعلا خواهد پیوست! اما منوط بر استفاده نکردن مرگخواران و لرد سیاه از جادو!

بعد از انجام این پیشگویی، لرد سیاه ضمن اینکه دستور دادند تا تمام تسلیحات و تجهیزات دفاعی خانه ریدل ها فعال شود، به مرگخواران خود امر کردند که از جادو استفاده نکنند. این اتفاقات در خانه ی ریدل ها باعث بوجود آمدن مشکلاتی در خانه ی ریدل ها شده است و افراد نا آشنا به کار های دستی، در حال تخریب و پایین آوردن خانه ی ریدل ها در نهایت تفریح و شادکامی و ایجاد تفریحات سالم و خوشگذرفونی هستند!

اما در سوی دیگر لندن و در خانه ی شماره ی 13 گریمولد حال و هوایی اندوهناک بر جو این خانه حکم فرماست و هیچ یک از افراد حاضر در این خانه، نمیتواند پیشبینی کند که چه بلایی بر سرشان خواهد آمد! پیری و فرسودگی بیش از حد آلبوس دامبلدور و رو به مرگ بودن وی از یک طرف و تنش هایی که توسط محفلی ها روی میدهد از طرفی دیگر، وضع ناگواری را برای آینده ی محفل ققنوس نوید می دهد.

در آخرین لحظات هوشیاری کامل آلبوس دامبلدور، وی دستور داد تا برای اینکه هیچ یک از افراد جامعه ی جادوگری از وضعیت خراب داخل خانه که همان محفل ققنوس می باشد، محفلی ها و فرزندان روشنایی فعالیت هایی را ترتیب بدهند تا حواس بینندگان را از موضوع اصلی که نابودی از درون محفل ققنوس می باشد، پرت کنند.

شنیده ها حاکی از این است که محفلی ها علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با بیماری آلبوس و نابودی قریب الوقوع محفل که تنها زنده بودن دامبلدور مانع از از هم پاشیدن این تشکل است، در حال نونوار کردن محفل ققنوس و فعالیت هایی در جهت القای باور های غلط و منحرف کردن ذهن جامعه ی جادوگری از درون پوسیده و خراب محفل هستند.

اما سوال اصلی این است که اکنون که دامبلدور محفلی ها را در جهت غلط به فعالیت و تشویش اذهان عموم جامعه ی جادوگری واداشته است و خود نیز وضعیت مناسبی ندارد، با مردنش، چه بلایی بر سر محفل ققنوس خواهد آمد؟

نتیجه گیری ما از اتفاقات اخیر و فعالیت های نابجا و به دور از آینده نگری آلبوس دامبلدور، فردی که تمام جامعه ی جادوگری وی را به دور اندیشی می شناسند، این است که در مدت زمانی نه چندان کوتاه، همانگونه که در طی چند روز گذشته شاهد اتحاد مرگخواران و مانور قدرت سیاسی ـشان بودیم، باز شاهد بی رقیب بودن این اتحاد بزرگ خواهیم بود، اما...

نتیجه گیری از آن شماست! در نبود دامبلدور و کار های وی، چه اتفاق ناگواری برای محفل خواهد افتاد؟!

با مقاله های بعدی به این موضوعات بیشتر خواهیم پرداخت.




پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۷:۴۵ پنجشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۲

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۸:۰۹ جمعه ۶ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1024
آفلاین
"مـــصــاحـــبه ای با بانو بروکلی هــرســت!"
مــــوضـــوع داغ ایــن هــــفـــته
.
.
.
گرگینه ها!

فلور دلاکور: مهمان ما آماندا بروکلی، دشمن خونی گرگینه ها و گرگینه شناس حرفه ای! بــانو سلام!
آماندا ماری بروکل هرست: سلام!
فلور دلاکور: سوال اول...
آماندا ماری بروکل هرست: بانو دلاکور عزیز...اول از خودتون برام بگین...خیلی وقته شما رو ندیدم! آنوشا رو دیده بودم، ولی شما رو نه...
فلور دلاکور: چشم بانو بروکل هرست! فلور دلاکور ملقب به پروانه جهنمی، حامی ماه و ماه دوستان، با تخلص دخترک بی نام و نشون هستم! و البته خبرنگار ویـژه پیام امروز و فصلنامه هاگوارتز!
آماندا ماری بروکل هرست: بله بله...میبینم...مثل همیشه پوست براق شما باعث میشه خون جاری زیرش بدرخشه و ... صبر کن بینم! این مصاحبه که قرار نیست پخش بشه؟
فلور دلاکور: مسلما نه! فقط تو پنج شیش تا روزنامه چاپ میشه همین ^___^
آماندا ماری بروکل هرست: پس لطفا خودتون سانسور های لازم رو انجام بدین... ما تو جامعه به عنوان خون آشام محترمی شناخته میشیم
فلور دلاکور: حتما مسلمه! خب بــانو بروکل هرست، برای ما توضیح بدین که در کجا رشته گرگینه شناسی خوندین؟ تجربی بوده یا تئوری؟
آماندا ماری بروکل هرست: چرا راجع به گرگینه ها حرف بزنیم...کلی موضوع جذاب تر هست... مثلا خون پریزاد ها یا...
فلور دلاکور: بـــانو : shout:
آماندا ماری بروکل هرست: خب خب...
سکوت
آماندا ماری بروکل هرست: اهم...
ســـــکـــــوت
آماندا ماری بروکل هرست: یه لحظه صبر کنید این آهنگو تا آخر گوش بدم خیلی قشنگه!
فلور دلاکور:
آماندا ماری بروکل هرست: بله... الان میگم خدمتتون
فلور دلاکور: بفرمایید
آماندا ماری بروکل هرست: خوب...چند قرن پیش جمعیت گرگینه ها به طرز غیرمنتظره ای افزایش پیدا کرد که نه تنها برای آدما بلکه برای خون آشاما هم خطرناک بود-
فلور دلاکور: بله...
آماندا ماری بروکل هرست: دارم می گم! وسط حرف نپر!:vay:
سکوت
آماندا ماری بروکل هرست: ببخشید. کنترلمو از دست دادم... یه لیوان آبمیوه بیارین، لطفا!
فلور دلاکور: آب میوه؟ یا...؟
آماندا ماری بروکل هرست: یا اگه وقتتون تنگه گردنتونو بیارین جلو، فرق نمی کنه!
فلور دلاکور: دست اندر کاران عــزیـــز، پشت صحنه ایــا! اون لیوانو رد کنین بیاد! : shout:
فلور دلاکور: بفرمایید بانو، ما منتظریم
آماندا ماری بروکل هرست: عه !چه حیف شد. فکر می کردم هم وقتتون تنگه هم دستتون
آماندا ماری بروکل هرست: به دستور ملکه به سرعت یه گروه از زبده ترین جادوگرا برای مقابله با این بحران انتخاب شدن
فلور دلاکور: ملکه منظور همون مادرتونه؟!
آماندا ماری بروکل هرست: نه نه... مادر من که اگه مادر بود من الان اینجا نبودم! ملکه ویکتوریا.
فلور دلاکور: بعله... می فرمودید!
آماندا ماری بروکل هرست: و من هم بین اونها حضور داشتم-
فلور دلاکور: پـــس تــجــربی بوده... سوال بعدی...
آماندا ماری بروکل هرست: خودم می خواستم نتیجه بگیرم.
فلور دلاکور: سم گرگینه روی خون آشام ها چه تاثیری میذاره؟
آماندا ماری بروکل هرست: سم گرگینه ها...باعث مرگ ما میشه ^^
فلور دلاکور: به صورت تدریجی یا فوری؟
آماندا ماری بروکل هرست: بالاخره گرگینه ها هم باید یه برتری داشته باشن. سم گرگینه به تدریج در خون خون آشام منتشر میشه و بعد از اون خون آشام عطش سیری ناپذیری به خون پیدا می کنه؛ بعد از مدتی دچار اختلالات روانی میشه و بعد میمیره.
فلور دلاکور: واااییی!چه بــــاحــــال!
آماندا ماری بروکل هرست: خیلی ممنون از همدردیتون
فلور دلاکور: منظورم اینه که... واییی... چه بد!
فلور دلاکور: تا حالا مرگ کسی توسط گرگینه رو از نزدیک دیدین؟
آماندا ماری بروکل هرست: البته... همون چند قرن پیش- اول بذارین بهتون بگم، برخلاف خون آشام ها گرگینه ها پیشینه ی وسیعی ندارن
فلور دلاکور: درسته...
آماندا ماری بروکل هرست: در واقع تا قرن 18م وجودشون ناشناخته بوده. و در اون زمان ما هیچ اطلاعاتی راجع بهشون نداشتیم
آماندا ماری بروکل هرست: بنابراین دادن طلفات حتی برای ما که مثلا آمادگی داشتیم بدیهی بود.خیلی از اون دوستانم جلوی چشمام دریده شدن. هر چند نمی تونم بهشون بگم دوست... معادل ناکاما رو تو زبون فارسی پیدا نکردم.
فلور دلاکور: آیا این خون آشام های ناکام نقشی توی تنفر شما از گرگینه ها داشتن؟
آماندا ماری بروکل هرست: من تنها خون آشام گروه بودم بقیه همه جادوگر بودن. در ضمن من نگفتم ناکام...
فلور دلاکور: رابطه ی شما با اونا چه طور بود؟
آماندا ماری بروکل هرست: واستا دارم سوال قبلیو می جوابم :vay:
فلور دلاکور: من دیگه حرف نمیزنم دیگه تا خودت بگی! خب...
آماندا ماری بروکل هرست: به علت غافل گیری مون توسط گرگینه ها از هر جهت، خیلی ضرر کردیم. فرا تر از انتظار ما بودن. اون زمان هم طلسمات ممنوعه ممنوع بودن و راجع به شون خیلی بیشتر از الان سخت گیری میشد. بنابراین نمی تونستیم خیلی راحت از خودمون دفاع کنیم...در جواب سوال بعدیتون باید بگم مرگ دوستامون یه نتایجی هم داشت(یادش رفته سوال قبلی دقیقا چی بوده) فهمیدیم گرگینه ها هم موجوداتی جادویی هستن و با اینکه اون اوایل وضعیت مساعد نبود حتی تونستیم یکیشونو به دام بندازیم و بالاخره به قضیه فیصله دادیم
فلور دلاکور: چه طور؟
آماندا ماری بروکل هرست: دیدن اونا یه بار در ماه خیلی عجیب و عذاب آور بود. بالاخره تو یکی از شبای ماه بدر یکیشونو گیر انداختیم و با توجه به حدثیاتمون انجام آزمایشات رو یه روز به تاخیر انداختیم. و فردای اون روز... تـــادا! قضیه کشف شد. البته از قبل هم به این که گرگینه ها انسان هستن شک داشتیم. اما با گیر انداختن اون گرگینه به ماهیتشون به طور کامل پی بردیم. اینکه چین و چطور تبدیل میشن، چه قدرتایی دارن و چه قدر فرو کردن نقره تو قلبشون و دیدن جون دادنشون لذت بخشه!^^
سکوت
آماندا ماری بروکل هرست: خیلی حرف زدم. یه لیوان نوشیدنی لطفا!
فلور دلاکور: چشم! :pretty:
فلور دلاکور: اون لیوانو بیار زود! الآن میاد هممونو... : بفرمایید بانو. با تشکر از همکاری شما!
آماندا ماری بروکل هرست:عه...تموم شد؟ به همین زودی؟
فلور دلاکور: نــه. هنوز یه سوال مونده
فلور دلاکور: و آخرین سوال... بزاق گرگینه وقتی ماه کامل نیست روی خون اشام ها تاثیری داره؟
آماندا ماری بروکل هرست: کار به اونجا ها نمی کشه...
فلور دلاکور: ؟
آماندا ماری بروکل هرست: بدن یه خون آشام اونقدر قدرتمند هست که بتونه در مقابل یه گرگینه تبدیل نشده یه خراش هم برنداره.
فلور دلاکور: توضیح قابل قبولی بود!
آماندا ماری بروکل هرست: در اون صورت هم...بدن خیلی زود بزاق رو پس میزنه. اینم قابل قبول ترش
فلور دلاکور: ممنون. حرف آخرتون؟!
آماندا ماری بروکل هرست: ...چرا نمی ذاری خونتو بخورم؟
فلور دلاکور: کـــــات کــــات! الآن خورده میشیم!

+مــربــوط به کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه!


ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۱۱/۱۷ ۱۷:۵۶:۰۷

بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱:۰۹ دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۲

گریفیندور، مرگخواران

مرلین کبیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۴۸ دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۲
آخرین ورود:
امروز ۱۹:۲۹:۱۳
از دین و ایمون خبری نیست
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
مرگخوار
گریفیندور
ناظر انجمن
پیام: 732
آفلاین
خوب، بد، زشت!


با سلام خدمت خوانندگان عزیز، امروز در این مقاله قصد دارم تا برخی از وقایعی را که در طی چند روز اخیر در جامعه ی جادوگری اتفاق افتاد را بررسی کنم. در ابتدا میخواهم به اتفاقات مهمی که پیش آمده ست اشاره کنم:

- کودتای آدولو و روی کار آمدن دولت زمستان
- مقاوت ارتش آزادی آزکابان و شکست مشکوک آنها
- روی کار آمدن دولت تخریب چی وزارت

در ابتدا توجهتان را به زمانی که این اتفاقات افتاد جلب میکنم، همگی آنها در نیمه شب و زمانی که مردم آسوده خوابیده اند و ما بیداریم، اتفاق افتاده ست. چرا که دزدی تو روز روشن هیچ نتیجه ای نخواهد داشت و فقط مایه ی آبرو ریزی و همچنین دستگیر شدن عامل می شود.

ای خوانندگانی که دارید این سطر ها را میخوانید، به یاد بیارید دولت آزادی و پرواز را، دولتی که به خدماتش برچسب جرم زدند و بر ضد وزیر محبوبمان، وزیر گانت، تهمت ها روا داشتند و حق خوری ها کردند.

آحاد جامعه ی جادوگری، نگاهی به اطراف خود بیاندازید، نگاهی به ذات خویش بیاندازید، مگر نه اینکه همه ی شما دلتان میخواهد ثروتمند باشید؟ حال نگاهی به ثروتمندان جامعه بیندازید و ببینید روز های کاریشان را! صفر! به یاد بیاورید اطلاعیه ی دولت پرواز را که روزهای تعطیل را چهار روز کرد و به شما امکان نزدیک شدن به ثروتمندی را داد. کاری که به عنوان جرم بر ضد او استفاده کردند و به وی تهمت بی عاری زدند. اما بدانید و آگاه باشید که وزیر گانت از کاری ترین مردم زمان بود.

به وزیر گانت عزیزمان تهمت بی عدالتی زدند و گفتند که وی از ظالمان عصر است، اما به یاد بیاورید کابینه اش را و اطلاعیه ی معاونش را که حرف های زیادی برای اثبات بی گناهی و پاکی و درستکاری وزیر گانت در آن اطلاعیه بود؛ معاونی که آن قدر درستکار بود که در دولت بعدی نیز ابقا شد.

و همین برای رد دو دولت دیگر، دولت زمستان و رانده شدگان بس که یک خیانتکار است و دیگری متقلب. نگاهی به اطلاعیه های وزیر گانت بیاندازید، در انتهایش چه می بینید؟ آزادی! شعار وزیر گانت چه بود؟ آزادی! و حال رانده شدگان دم از چه میزنند؟ آزادی! و این متقلبان، اهداف خودشان را از وزیر گانت تقلب کرده اند. دولتی که دارد وزارت سحر و جادوی که با خون دل ساختیم و اداره کردیم را خراب میکند، دولتی که به زحمات ما ارج نمی گذارد.

و دولت زمستان، دولتی خیانتکار و برای اثبات خیانتکاری اش همان بس که آدولو در هر برخوردی از وزیر گانت تعریف میکرد و خوشحال بود که در کنار وی است. اما افسوس که وقتی آب سربالا برود، وزغ هم ابوعطا میخواند در کنار قورباغه ها.

در کنار ما باشید برای بازگرداندن وزیر گانت به جایگاه حقیقی خویش، برای بازگشت دوباره ی آزادی و پرواز به آغوشمان، برای عدالت، برای ثروتمندی، برای چیز!

و کلام آخر خطاب به وزیر گانت:

دست روی دست گذاشتی تا کشور آرام باشد، جام زهر نوشیدی. می‌دانم چه رنج‌هایی در این راه کشیده‌ای؛ می‌دانم!

تمام طرفدارانت هر روز غروب بر فراز تپه‌ی همیشه سبز و پرخشخاش جای جای کره ی زمین به امید بازگشتت به دوردست‌ها خیره می‌شوند؛
نمی‌دانی چقدر دلتنگت هستیم!

اکنون مدتی است که گل‌های خشخاش باز شده‌اند اما تو هنوز بازنگشته‌ای.
به نسیم گفته‌ایم تا چیز گل‌های خشخاش را برایت بیاورد.
به نسیم گفته‌ایم که خس و خاشاک سختی‌ها را از چهره‌ ـت بزداید.
ما را بیش از این منتظر نگذار قهرمان، برگرد!

با پیروزی برگرد!
با آزادی برگرد!
با پرواز برگرد!

زنده باد تابستان!




پاسخ به: پيام امروز
پیام زده شده در: ۱۱:۰۶ یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۲

پروفسور فلیت ویک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۷ چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۹:۲۷ سه شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۳
از خوابگاه اساتید هاگوارتز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 288
آفلاین
سر تیتر :

ریموس تدی لوپین، روحش هم بی خبر بود !

نویسنده : پرفسور فلیت ویک

مدت زیادی نمی گذرد که کلاهِ وزارتِ جادوگری بر روی سرِ وزیر لوپین، خودنمایی می کند اما ایشان که ساعاتی قبل تمام جامعه را تعطیل رسمی اعلام نموده و فقط یکبار برای درج اطلاعیه به ساختمان وزارت مراجعه نمودند، چگونه می توان از او انتظار داشت که خود خواستار این کلاهِ منحـــــوس و ملعــــون بوده است؟ به راستی دست های چه وزغِ بی شکلی پشت این قضایا بوده است؟

به نظرتان عجیب نیست که تدی لوپین وزارت را به یکباره تعطیل کرد. مطمئنا مدیرِ وزغ نما و زوپسش عامل اصلی این تغییر نگهانی وزیر هستند.

پس از گفتگو هایی که به سختی با تد ریموس لوپین و آلبوس دامبلدور و افرادِ در جریان، انجام شد، ما مطمئن شدیم این یک نقشه طرح ریزی شده برای بهم ریزی محفلیان و دو دستگی رانده شدگان بوده است.

دلورس آمبریج معروف به دلولوف و یا وزغ، کلاه وزارت را بدون اطلاع قبلیِ تد ریموس لوپین بر روی سرِ او گذاشت و این عملش تنها برای بر هم زدن نظمِ جامعه بود. نظمی که هر روز بیش از پیش بر هم می خورد و این تنها کارِ افرادی خیر ندیده ای چون دلورس آمبریج است.

بهتر است حواسمان را بیشتر برای تحلیل اتفاقاتی که در حال وقوع است جمع کنیم ...

منتظر افشاسازی های بعدی ام باشید ...

امضا فلیت ویک


دربرابر شرارت وزیر و مدیر خیانت کار و مفسد و چیزکش جامعه ساکت نمی مانیم ... !


تصویر کوچک شده

با هم، قدم به قدم، تا پیروزی ...


- - - - - - - - - - - - - - - - -


تصویر کوچک شده

تا عشق و امیدی هست؟ چه باک از بوسه دیوانه سازان!؟







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.