هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۹:۲۸ چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۲

رون ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۳ جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۳:۲۶ پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴
از اسمون داره میاد یه دسته حوری!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 305
آفلاین
با سلامی دیگر
لطفا شماره393را نقد کنید
فکر کنم از قبلی ها بهتر باشه.
ممنون


شیفته یا تشنه؟

مسئله این است!


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۰:۲۹ چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۲

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
کاش صبر میکردین درخواست قبلیتونو انجام میدادم.
الان اگه اونو نقد کنم، نقد این یکی کمی بی معنی میشه.اونم نمیتونم بی خیال بشم و بیام سراغ این.

هر دو رو نقد میکنم.ولی از این به بعد بهتره یه درخواست نقد بدین.وقتی اون پست نقد شد با توجه به اون نقد به فعالیتتون ادامه بدین و اگه بازم تمایل داشتین درخواست نقد بدین.(توجه داشته باشین که پست دوم حتما باید بعد از نقد اول و با توجه به اون زده شده باشه).

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بررسی پست شماره 148 آموزشگاه مرگخواری ، رون ویزلی:


طبق معیارهای من پستتون طولانیه.اعضای سایت معمولا جذب پستهای کوتاه میشن.مگه اینکه پست نویسنده خاص و تثبیت شده ای داشته باشه.البته اینکه یکی بهتون بگه پستتون کوتاهه و یکی بگه طولانیه شما رو گیج نکنه.معیار مشخصی وجود نداره.هر نقد کننده ای طبق سلیقه خودش نقد میکنه.برای من یه پست نرمال حدود 15 تا 20 سطره.ولی این مقدار هم ممکنه کم و زیاد بشه.خودمم پستهای خیلی طولانی تر از این زدم.چون گاهی لازمه تغییری در سوژه ایجاد کنیم.یا مثلا پستهای شروع سوژه معمولا طولانی میشن.


قسمت اول پست خوب بود.دیالوگهای بلاتریکس و ایوان و ترس نامحسوس ایوان از بلاتریکس.حالت عصبانی و جنون آمیز بلاتریکس.اگه بقیه شخصیتها رو هم به همین خوبی بشناسین و بتونین موقعیتها و ویژگیهای شخصیتهای سایت رو با کتاب تلفیق کنین نتیجه کار خیلی خوب از آب در میاد.


نقل قول:
و لرد بدون هیچ ناله ای سر جایش ایستاده بود و به مناظر نگاه می کرد

اینکه لرد قبول کرد شکنجه بشه قابل قبول بود.چون میخواست مراحل بعدی رو هم ببینه.ولی اینکه بع از خوردن کروشیو مناظر رو تماشا کنه اغراق آمیز بود.لردم به هر حال یه جادوگره و در مقابل کروشیو مصونیت نداره.همینطور در مقابل طلسم فرمان.


دو مرحله اول تقریبا غیر ممکن بودن.مرحله سوم خیلی خوب و منطقی و قابل قبول بود.البته دو مرحله قبلی رو با توجه به سوژه میشه قبول کرد.میشه گفت به همین دلیل بود که کسی تایید نمیشد.ولی عکس العملهای لرد هم باید با طلسمها متناسب میشد.



نقل قول:
ایوان باری دیگر : خب معلومات شما کم است ولی من شمارا به عنوان یک مرگخوار می پذیرم و از هفته اینده به شما درس می دهم. دیگر : خب معلومات شما کم است ولی من شمارا به عنوان یک مرگخوار می پذیرم و از هفته اینده به شما درس می دهم.

سوژه این بود که لرد بفهمه چرا مرگخوارا تایید نمیشن.شما در یک پست این موضوع رو حل کردین و لرد رو هم به عنوان مرگخوار پذیرفتین.یه جورایی کل سوژه خرج شد!نفر بعدی مجبوره به تدریس خصوصی ایوان به لرد بپردازه یا اول این ماجرا رو حل کنه.
اگه این یک ماموریت(جنگهای بین محفل و مرگخوارا) بود، سوژه به کلی از دست رفته بود.در تاپیکهای عادی سوژه زیاد مهم نیست.ولی در ماموریتها خیلی مهمه.شما حتما باید این توانایی رو در خودتون ایجاد و تقویت کنین که بدون دست زدن به سوژه و بدون پیش بردن یا عوض کردنش بنویسین.


دیالوگها در بعضی قسمتها محاوره ای و در بعضی قسمتها کتابی نوشته شدن.اصولا کسی کتابی حرف نمیزنه.سعی کنین همه دیالوگها رو به شگل گفتاری(محاوره ای) بنویسین.


شما بی طرفانه مینویسین.همین رویه رو ادامه بدین.نویسنده در مقامی نیست که شخصیتی یاگروهی رو بکوبه و گروه دیگه رو برتر نشون بده.ولی این مانع طنزنویسی شما نشه.شما یه جادوگر سفید هستین.ویژگیهای مثبت و منفی سیاها رو خوب بشناسین.و اونا رو بزرگتر نشون بدین.همونطور که در پست قبلی که نقد کرده بودم این کارو انجام داده بودین(قسمت پرت کردن استخونای ایوان و کروشیو زدن بلا).درمورد لرد هم میتونین این کارو انجام بدین.ولی مواظب باشین که ویژگیهای اصلی شخصیت حفظ بشه.


آخر پست یه حالت باز داشت و این خیلی خوب بود.نفر بعدی میتونه سوژه رو به هر طرفی که مایله هدایت کنه.

اشکال اصلی در مورد سوژه و طرز برخورد با اون بود.با کسب کمی تجربه این اشکال برطرف میشه.


موفق باشید.



ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۲/۳/۸ ۲:۰۵:۵۴



پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۹:۱۱ سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۲

رون ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۳ جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۳:۲۶ پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴
از اسمون داره میاد یه دسته حوری!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 305
آفلاین
ای لرد
لطفاشماره 148را نقد کنید
ممنون


شیفته یا تشنه؟

مسئله این است!


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۳:۳۲ سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۲

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
بررسی پست شماره 111 فرهنگستان ریدل، اما دابز:


خیلی طولانی مینویسین.در قدم اول، سعی کنین پستاتون یک سوم این مقدار باشه!


تموم کردن یک سوژه آخرین راهیه که باید برین.هدف ما تموم شدن سوژه و رسیدن به هدف نیست.سوژه برای این تعیین میشه که نویسنده بدونه تو چه چارچوب زمانی و مکانی و درباره چی باید بنویسه.سوژه رو وقتی تموم میکنیم که واقعا دیگه نشه دربارش نوشت.این سوژه برای ادامه دادن هنوز خیلی جا داشت.


نقل قول:
دامبلدور: نه من یه گریفی هستم. یه گریفی هیچ وقت تسلیم نمیشه . . .

این دیالوگ میتونست متعلق به هر شخصیتی باشه...ولی برای دامبلدور کمی سبک بود.شخصیت دامبلدور در هر حالتی باید حفظ بشه.این باعث نمیشه نتونستم دربارش طنز بنویسیم.ولی دیالوگهای غیر قابل باور هم نمیشه نوشت.خواننده این جمله رو از دامبلدور قبول نمیکنه.کلا دیالوگهای دامبلدور اون متانت اعصاب خرد کن و محبت غیر قابل تحمل مخصوص دامبلدور رو نداشت.روی شخصیتها بیشتر دقت کنین.ویژگیهای مهم و اساسیشونو حفظ کنین که شخصیت قابل باور باقی بمونه.بعد میتونین هر حرکت مسخره و طنز آمیزی که مایل باشین روشون انجام بدین.درمورد دو شخصیت لرد ولدمورت و دامبلدور این دقت رو کمی بیشتر بکنین.


نقل قول:
اما جلو اومد و گفت: بیا! کم داره ولی کامونو راه میندازه . . .
بلا: تو چرا با خودت معجون حقیقت میاری این ور، اون ور؟

مواظب باشین که برای پیش بردن سوژه تون کارای غیر منطقی انجام ندین.این زیاد غیر منطقی نبود.مخصوصا با توجه به جمله بعدی که طنز خوبی هم داشت.ولی کلا سعی نکنین سوژه مطابق میلتون پیش بره.مثلا تا احتیاج به معجون تغییر شکل داشتین فورا یکی از جیبش در بیاره.


انقل قول:
ما: مثلا . . . یادت میاد چند روز پیش یه دعوا شده بود، ارباب با جد گرامی گلاویز شده بودن؟ بعد من هی میرفتم جلو میگفتم، تو رو جدت اینجوری نکن ارباب، همش تقصیر منه؟ من باعث شدم رابطتون به هم بخوره؟ بعد ارباب میگفت تو دیگه این وسط چی میگی؟ دعوا بین من و سالازار! . . .
استفاده از سوژه های سایت، کار جذاب و جالبیه.هر جا که میبینین میشه این کارو کرد حتما
شخصیتهای سایت و ویژگیها و رفتارشونو وارد ماجرا کنین.گرچه دیالوگ بلا و اما کمی زیادی طولانی شد.ولی به هر حال جالب بود.


نقل قول:
Dumbeldor: soyligicem. Hepsini dun gibi hatirliyorum. Santorlar la oturup muhabet ediyorduk ki birden santorlardan biri . . .

Arbabin bilmediği dil yok!beni hafife alma.böyle de anlaşabiliriz!muhahahaha .

از شخصیتهای فیلم و سریال و کتاب(غیر از هری پاتر)، زبونهای دیگه و اصطلاحات تخصصی استفاده نکنین.پستی که اینجا زده میشه رو باید همه بفهمن.از بچه 10 ساله گرفته تا آقا یا خانم 50 ساله!با هر رشته و شغلی.استفاده از این موارد مخاطبای شما رو محدود میکنه.


بحبوحه!


ماجرا خوب پیش رفته بود.ولی آخرش خیلی سریع همه چیز سر هم بندی شد.قسمت آخر رو هم کلا نفهمیدم!اینکه نوشته های توی کتاب چی بودن و لرد چرا عصبانی شد.


ظاهر پست خیلی خوب شده.با وجود طولانی بودن خواننده رو خسته نمیکنه.از شکلکها و علامتها خوب و بجا استفاده میکنین.


بزرگترین اشکال پست شما همین بود که میخواست تموم بشه!میخواست به هدف برسه.این مورد در ماموریتها اهمیت ویژه ای داره.چون سوژه در ماموریت باید طوری پیش بره و حفظ بشه که همه بتونن پست بزنن.شما اصلا مجبور نیستین داستان رو پیش ببرین.شما فقط باید بنویسین.کل پستتون میتونه درباره پایه صندلی دامبلدور باشه!اینکه پایه صندلی دامبلدور لق بوده و با هر سوال ممکن بوده دامبلدور روی زمین ولو بشه!این فقط یه مثال بود که بفهمین لزومی نداره روی اصل سوژه تمرکز کنین.


موفق باشید. و لطفا کوتاهتر بنویسید!


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۲/۳/۷ ۳:۳۸:۰۴



پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۵:۰۲ یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۲

اما دابز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۴۷ سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۰:۲۵ دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲
از کی تا حالا؟!!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 111
آفلاین
درود ارباب!ارباب میشه این پست رو نقد کنین.


ویرایش شده توسط اما دابز در تاریخ ۱۳۹۲/۳/۵ ۱۵:۰۹:۴۴
ویرایش شده توسط اما دابز در تاریخ ۱۳۹۲/۳/۵ ۲۱:۴۱:۴۴


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۲:۵۹ چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۲

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
دافنه


نقل قول:
این پست رو میبینید آیا؟

نخیر...دچار نابینایی موضعی شدم.همه چی رو میبینم بجز پست شما!


بررسی پست شماره 670 دژ مرگ، دافنه گرینگراس:



شروعتون خوب بود.گرچه احتمالا خواننده ترجیح میده دیالوگ بلا طولانی تر باشه.بلاتریکس شخصیت جالب و پر سوژه ایه.سعی کنین از اینجور شخصیتها بطور کامل استفاده کنین.


وسط جمله از شکلک استفاده نکنین.مگه اینکه واقعا لازم باشه( که اینجا نبود).علاوه بر این وقتی حالتی رو با کلمات و جمله ها به اندازه کافی میتونین توضیح بدین، دیگه نیازی به استفاده از شکلک نیست.البته همه این نکته هااستثناهایی دارن.ممکنه جمله به همراه شکلک جالب تر یا رساتر بشه.ولی اینجا لازم نبود.


نقل قول:
لودو گفت:
-نمیخوای تموم کنی؟ما فقط چند روز دیگه وقت داریم.پس از جادوگرا میپرسیم، مگه نه بلا؟
لودو اخمی کرد و بلا را که به افق خیره شده بود تکان داد.لودو با اشاره از هوگو و دافنه در مورد او پرسید

سه بار اسم لودو رو تکرار کردین.پشت سر هم و با فاصله بسیار کم.اینجور اشکالا موقع نوشتن خودشون رو نشون نمیدن.ولی موقع خوندن توی ذوق خواننده میزنن.با کمی تغییر میتونین حداقل لودوی وسطی رو حذف کنین که فاصله اولی و سومی بیشتر بشه.گرچه با حذف سومی هم مشکلی پیش نمیاد:
لودو گفت:
-نمیخوای تموم کنی؟ما فقط چند روز دیگه وقت داریم.پس از جادوگرا میپرسیم، مگه نه بلا؟
بعد از گفتن این جمله، با دیدن بلا که به افق خیره شده بود اخمی کرد و او را تکان داد.ولی جوابی دریافت نکرد.با اشاره از هوگو و دافنه در مورد او پرسید.
آخرین فاعل شما لودو بوده.برای همین تا وقتی که شما فاعل دیگه ای نداشته باشین همه اشاره هاتون به لودو برمیگرده و خواننده به راحتی متوجه منظورتون میشه.


شما سوژه های جالبی ایجاد میکنین ولی بطور کامل ازشون استفاده نمیکنین.یه جورایی حیف میشن.مثلا به فکر فرو رفتن بلا سوژه خوبی بود.میتونستین خواننده رو مدتی باهاش سرگرم کنین.اینکه بلا به تکانهای بقیه و سوالاشون عکس العملی نشون نمیده و یهو با حالتی غیر منتظره حرف میزنه.

نقل قول:

همان لحظه که بلا به بالای سر هوگو هجوم آورد تا او را به مترسکی در بالای اتاق شکنجه تبدیل کند، لودو جلویش را گرفت و همان لحظه که همه دست یکدیگر را گرفته بودند، آپارات کرد.چهار مرگخوار، به دور و برشان، ویزارد سیتی خیره شدند.بعد از چند لحظه لودو اولین سوال را از یک مرد جادوگر متشخص که در حال رد شدن بود پرسید.

با خوندن سطر اول فکر کردم سوژه داره منحرف میشه.چون هدف اینا مشنگها نبودن.ولی خوشبختانه شما آخرین آثار مشنگها رو هم از بین بردین و اینا رو به جایی انتقال دادین که فقط جادوگرا زندگی میکنن.همین ویزارد سیتی خودش یه ایده جدیده.موقع نوشتن معمولا از چارچوب کتاب خارج نمیشیم.مکانهای مورد استفاده مون یا هاگزمیده و یا لندن!این نوآوری های شما خیلی میتونه به ایفای نقش کمک کنه.به نظر من شما سوژه های جدید خوبی میتونین بدین.


یک پست کوتاه، بی کش و قوس و اصلاح کننده.در واقع یک پست مفید.قسمتهای طنز پستهای شما جای پرورش بیشتر دارن.روشون کار کنین.گرچه به همین شکل هم قابل قبول هستن.ولی احساس میکنم میتونن خیلی خوب بشن.


خوب بود.

موفق باشید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اما دابز

نقل قول:
امیدوارم روزی به روشنی و درخشانی کلتون ببخشید، ذهنتون رو سپری کرده باشین. اگه در چاپلوسی زیاد ماهر نیستم به خاطر تازه وارد بودنم عفو کنید.

این الان چاپلوسی بود دیگه؟من کنجکاوم بدونم طعنه و کنایه شما به چه شکل خواهد بود!!
یه الف ساحره کله ارباب رو به سخره گرفته!


بررسی پست شماره 240 قصر خانواده مالفوی، امادابز:



نقل قول:
با اعلام شروع ارباب مرگخوارهاشنا کردن رو آغاز کردن.

از کلمه "ارباب" بهتره فقط در دیالوگها استفاده کنین.استفاده از اینجور لقبها طرز فکر و جبهه نویسنده رو به خواننده تحمیل میکنه.درحالیکه اگه در دیالوگها این کارو انجام بدین طرز فکر و جبهه برمیگرده به شخصیت و شما تبرئه میشین!!در قسمتهای غیر دیالوگ با توجه به جبهه و گروهی که طرفدارشین میتونین از لرد، ار سیاه،لرد ولدمورت، اسمشو نبر استفاده کنین.


شروعتون خیلی خوب بود.بدون وقفه ومکث مسابقه رو شروع کردین.


ظاهر پستتون کمی نامنظمه.استفاده از یکی دو فاصله میتونه کمک کننده باشه.مثلا بهتره قبل و بعد از تیترها و زمان ها و مکان ها یه خط فاصله بذارین و ترجیحا از بقیه متن جدا و مشخصشون کنین.مثلا: فضای داخل استخر (زیر آب)


نقل قول:
بلا: باب . . . باب . . . بلاب . . .بلاب . . . بلاب . . .باب ( بلا در حال فرستادن آوادا به لودو در زیر آب)

خیلی خوب بود.یه طنز ظریف و ساده در همون ایتدای پست میتونه خواننده رو امیدوار کنه که با نویسنده توانایی طرفه و همین ترغیبش میکنه تا آخر پست رو بخونه.


نقل قول:
از اونجایی که هیچ کس نمیتونست جز "بلاب"، "باب" و "بلوب" چیزی بگه، صدمه ی زیادی نمیتونستن به هم وارد کنن. این شد که همه سر هارا از آب بیرون آوردن و شروع به پیاده کردن انواع طلسم ها و شکنجه ها روی هم کردن.

شما برای توصیفات و فضاسازی ها هم از لحن عامیانه استفاده میکنین.با توجه به اینکه این کار رو خیلی خوب و روان انجام میدین، به نظر من سعی نکنین عوضش کنین.همین حالت خوبه.حتی در جاهایی که به نظر میرسه بیش از حد عامیانه شده، لحن نوشته، برای خواننده آزار دهنده نیست.


نقل قول:
ارباب: کروشیووووو احمق های تسترال! مثلا دارین مسابقه میدین! فقط در حین شنا کردن حق نفله کردن همدیگرو دارین. کروشیو . . . از این به بعد . . . کروشیو . . . هر کسی . . .کروشیو . . . وقفه ای ایجاد کنه . . . کروشیو . . . یه آوادای مامانی نصیبش میکنم. . . حالا از اول شروع می کنیم. . . .3 . . .2 . . . 1 شروع!

از کروشیو خیلی زیاد و بیش از حد استفاده کردین.این اشتباه رو بیشتر نویسنده ها مرتکب میشن.تا جایی که کروشیو تقریبا به عنوان فحش عمل میکنه!لرد از دست هر کی که عصبانی بشه یه کروشیو نثارش میکنه.درحالیکه نباید اینطور باشه.کروشیو طلسم مهم و قدرتمندیه.استفاده زیاد و نابجا ازش باعث میشه اون ابهت و قدرت تاثیرگذاریشو از دست بده.
در مورد شخصیتها هم دقت کنین.لرد سیاه اصولا فحش نمیده.تحقیر میکنه...توهین میکنه..ولی این کار رو بسیار زیرکانه و موذیانه و غیر مستقیم انجام میده.


نقل قول:
در این میان دراکو و نارسیسا در دو طرف لوسیوس قرار گرفتن و سعی داشتن که برای رسیدن به خط پایان اونو حمایت کنن تا که شاید بتونن خونه رو نجات بدن.

قدرت طنز نویسی شما واقعا خوبه....و اگه این واقعا سومین پست ایفای نقش شماست میشه گفت عالیه!

نقل قول:

این موضوع از چشم لرد ولمدرت دور نموند. در نتیجه از بالای استخر شروع به ریختن تمام لغات فرهنگ نامه ی نفرین های پلید بر سر لوسیوس کرد. و با صدای بلند به طوری که به گوشش برسه گفت: مسابقه باید عادلانه باشه . . .

این قسمت هم جالب بود.تنها اشکالش شخصیت نسبتا جلف و سبک لرد ولدمورت بود که اونم تقصیر شما نیست...تقصیر سوژه اس!!اصولا چنین حرکاتی از لرد سیاه بعیده!


استفاده از چند شکلک در کنار هم اصولا جزو ایرادهای پست به شمار میره.ولی در پست شما اینطور نیست.خیلی خوب ازشون استفاده کردین.


پایان پستتون خیلی بجا بود.ماجرا رو به نقطه مشخصی رسوندین و همونجا ولش کردین.نفر بعدی آزاده که هر طور مایله تکلیف مرحله بعد رو مشخص کنه.


پستون خوب بود.حتی بدون در نظر گرفتن این نکته که شما تازه وارد هستین وبیشتر از سه چهار پست ایفای نقش ندارین، باز هم خوب محسوب میشه.هیچ اشکال اساسی و مهمی نداشت.


درمورد پست دوم متاسفم.اینجا تاپیک نقد پستهای انجمن خانه ریدله.ناظر تالار اسلیترین من نیستم.گرچه چندین بار برای نقد پستهای اون انجمن هم همکاری کردم.ولی با حضور ناظرای جدید فکر نمیکنم این کار درست باشه.
نکته بعدی که باید بهش توجه کنین اینه که بهتره نقد دو پست رو بصورت همزمان درخواست نکنین.چون اشکالاتی که برای پست اول میگم طبیعتا در پست دوم هم وجود داره و اصولا نقد دومی بی فایده اس.


موفق باشید.








پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۷:۱۸ سه شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۲

اما دابز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۴۷ سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۰:۲۵ دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲
از کی تا حالا؟!!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 111
آفلاین
درود ارباب!
امیدوارم روزی به روشنی و درخشانی کلتون ببخشید، ذهنتون رو سپری کرده باشین.
اگه در چاپلوسی زیاد ماهر نیستم به خاطر تازه وارد بودنم عفو کنید.
این بنده ی حقیر یه در خواست کوچیک داره . . . میشه این رو نقد کنین؟
و خواهشا این یکی رو.


ویرایش شده توسط اما دابز در تاریخ ۱۳۹۲/۲/۳۱ ۱۹:۳۲:۳۰
ویرایش شده توسط اما دابز در تاریخ ۱۳۹۲/۳/۱ ۴:۱۷:۴۸


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۵:۰۳ سه شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۲

دافنه گرینگراسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۱ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۵۴ چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1174
آفلاین
اربابم!

این پست رو میبینید آیا؟

نقدش کنید اربابم... (وجود این شکلک تنها بدلیل این است که مرگخواران مجاز به استفاده از شکلک های مهربانانه نیستند.)

و به قول آماندا، ظلیم باشید تا برنامه بعد.


تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲:۴۸ پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6961
آفلاین
آماندا

اجازه هست!


نقل قول:
ارباب خواهشا آروم بیاین اینور! من می خوام 1000 سال عمر با عزت دیگه داشته باشم!

یک شخص محترم دیگه ای رو میشناختم که همینقدر به زندگی علاقه داشت.روحش رو تکه تکه کرد و تعداد زیاد هورکراکس درست کرد.واقعا که...عجب جادوگران پلیدی پیدا میشن!


بررسی پست شماره 390 خانه ریدل، آماندا:

شجاعت به خرج دادین و سوژه رو تموم کردین.اونم در جایی که واقعا دیگه حرفی برای گفتن نداشت.تموم کردن سوژه کار ساده ای نیست.اینکه سوژه هایی رو که عمر خودشونو کردن و دیگه به درد نمیخورن رو تموم کنیم کمک بزرگی به ناظره.

درباره ظاهر پستتون چیز زیادی نمیگم.اولا به این دلیل که شما به اندازه کافی تجربه دارین که تشخیص بدین چطور بنویسین.دوما برای من همینقدر که به عنوان خواننده چشمم خسته یا اذیت نشه کافیه.اینجا تنها نکته ای که توجه منو جلب کرد این بود که بهتره بین خود فرد و دیالوگش فاصله نذارین که نوشته تون پراکنده به نظر نرسه.


نقل قول:
نگاه ترسناک لرد که بر روی بارتی قفل شده بود، او را مجبور کرد تا به سرعت داخل جمعیت برود و کشان کشان یکی از مرگخواران را که با وجود کبودی چشم چپش به سختی می شد فهمید لوسیوس مالفوی است، بیرون آورد.

جمله پیچیده ای نبود.ولی اگه جمله یه ذره سنگین تر یا طولانی تر میشد خواننده مفهوم رو گم میکرد.حواستون باشه که فقط برای توصیف موقعیت هایی به این سادگی، از جمله های طولانی استفاده کنین.


در بعضی قسمتها توصیف های کوتاه ولی جالبی دارین.صحنه رو به کوتاهترین و در عین حال واضح ترین شکل ممکن وصف میکنین:
نقل قول:
لوسیوس رویش را برگرداند و به داخل جمعیت در حال گیس و گیس کشی شیرجه زد.

دیالوگی که لرد داشت با بارتی صحبت میکرد هم جزو همین موارد بود.لرد داشت حرف میزد و شما ضمن دیالوگ صحنه رو به خوبی برای خواننده وصف کرده بودین:
نقل قول:
- لازم نکرده بیشتر از این خرابکاری بکنی! من به هیچکس اجازه نمی دم به ذهنم نفوذ کنه. بارتی ساکت باش! با خودت حرف نزن و به ارباب گوش کن. همین الان برو کنار...بارتی چوب دستیتو سمت ارباب بلند نکن! معلومه که بهت اعتماد ندارم! دارم می گم برو کنار میخوام خودم دست به... بارتـــــــــــــــ...



شما با یک وضعیت بسیار در هم و برهم مواجه شده بودین.کاری که شما انجام دادین پیچیده کردن بیشتر وضعیت بود...شما داستان رو طوری گره زدین که نشه به سادگی بازش کرد و همونجا تمومش کردین.به نظر من بهترین کار ممکن رو انجام دادین.شاید این جالبترین پایانی بود که میشد برای این سوژه در نظر گرفت.پاک کردن حافظه لرد و دامبلدور و رها کردنشون تو اون وضعیت و خروج خونسردانه بارتی و اشاره ریز و نامحسوسی که به پاک شدن حافظه بارتی داشتین.پایان های غیر عادی و غیر کلیشه ای همیشه جالبتر و جذابتر هستن.کارتون خوب بود.به نظر من اگه اوضاع رو مسخره تر(از نظر طنز) میکردین و بعد بارتی خارج میشد میتونست بهتر و تاثیرگذارتر هم بشه.به هر حال شما یک دامبلدور و یک لرد بی حافظه داشتین و این موقعیت و سوژه بسیار خوبی بود.


شما توانایی خلق موقعیتهای طنز خیلی خوبی رو دارین.این سوژه مکان مناسبی برای این کار نبود.ولی این توانایی رو دست کم نگیرین.مثلا پست قبلی که تو همین تاپیک زدین(384) از نظر طنز در سطح خوبی قرار داشت.حتی در بعضی از قسمت ها خواننده ترجیح میده بیشتز توضیح بدین و بیشتر بنویسین.چون مشخصه که اگه ادامه میدادین باز هم موقعیت یا دیالوگ یا صحنه جالبی خلق میشد.


نکته جالبی در پست شما وجود داشت.اونم این بود که شما کاری به کار شخصیتها نداشتین!دخالتی در طرز فکر و رفتارشون نکردین.خیلی از نویسنده ها این کارو انجام میدن.برای همینه که بارتی یک پست ممکنه 180 درجه با بارتی پست قبل متفاوت باشه.در این مورد بهتره زیاد سلیقه ای رفتار نکنیم.این دخالت، فقط جایی لازمه که قصد داشته باشیم مسیر سوژه رو به سمت مشخصی بکشیم یا روی یک ویژگی خاص یکی از شخصیتها تاکید کنیم.گاهی هم برای وارد کردن طنز به ماجرا این کار انجام میگیره.


به عنوان یک پست پایانی خوب بود.


موفق باشید.





پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۹:۲۷ چهارشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲

آماندا بروکل هرستold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۳ دوشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۳:۳۵ جمعه ۱۰ فروردین ۱۳۹۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 497
آفلاین
اجازه هست ارباب این تاپیکو بعد4 ماه بفرستم بالا؟



بی زحمت این پست رو نقد کنین. مرسی. :)



پ.ن: ارباب خواهشا آروم بیاین اینور! من می خوام 1000 سال عمر با عزت دیگه داشته باشم!


ویرایش شده توسط آماندا بروکل هرست در تاریخ ۱۳۹۲/۲/۲۵ ۱۹:۴۲:۲۹







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.