هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۱۸:۰۵ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵
#31

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 911
آفلاین
* تعدادی از منابع آگاه، علت کاندید شدن شما را پیدا کردن فرصت مناسب برای کفتر ماده بازی و رسیدن به لذت های مادی و دنیوی بیان کرده اند. موضع شما چیست؟

اون عده احتمالا کسایی هستن که از خبر ها روز آگاهی دارن...همین الانم کفیه و دیگر کفتران ماده با من روابط نا مشروع دارند دیگه نیازی نبود که کاندید شم قطعا کاندیداتوری من هدفی جز پیشرفت رول سایت نبوده!!

* پس از تایید شدن صلاحیت شما توسط تیم داوری، برای مدتی ناپدید شدید و عده ای علت ناپدید شدن شما را بارداری و رسیدگی به خانواده عنوان کرده اند. آیا مسئله ی بارداری به وزارت شما لطمه نخواهد زد؟ آیا این مسئله به دیدار شما با کینک کونگ مربوط نمیشود؟

من تو انتخابات خودمو از شر خانواده خلاص کردم فرستادم جایی که رنگ شون رو افتاب مهتاب نبینه خونه رفیق شفیقم سرژ...مرد امینی بید!!مسئله بارداری هم لطمه نخواهد زد من در همه شرایط پشت میزم می شینم!!کینگ گونگ هم انسان خوبی من برای کار تو وزارت خونه با ایشون دیداری داشتم که عکس هاش پخش شده...هر چند قرار بود این دیدرا ملاقات مخفی بمونه!!

* واقعه ی هولناک رد صلاحیت شدن گیلدروی لاکهارت و هرپوی کثیف را چگونه ارزیابی میکنید؟

یک حرکت بسیار کثیف و ناجوانمردانه دیگه از مدیران اگه انتخابات مثل دور قبل دست حذب بود قطعا این دو انسان خوش مرام،خوش زبان،خوش مشرب و خوش رفتار رو تایید می شدن

* رقیب شما، خانوم لاوین، چندی قبل خود را به عنوان یگانه ساحره ی بیناموس جادوگران معرفی کرد. آیا شما نیز خود را از قشر بیناموس جامعه میدانید یا خیر؟

بی ناموس ترینشون منم(تیریپ مجی کبیری)!!ایشون هم به دست خودم و یاران حذبی بی ناموس شدن!!پس قطعا ما و ایشون در یک جبهه هستیم که عمده اون رو بی ناموسیسیم تشکیل می ده

* استقبال شما از شیرموز و محصولات مشابه این برداشت را به ذهن میرساند که در دولت آینده ی شما بیناموسیسیسم از جایگاه والایی برخوردار خواهد بود. صحت این امر را تایید میکنید؟

100%

* از 1384 که گیلدروی لاکهارت به وزارت رسید، سختگیری قوانین ناموسی کمتر شد، حجاب آزاد شد و افق های تازه ای در صنعت بیجامه پارتی پدیدار گشت. اما پس از کناره گیری ایشان از وزارت و روی کار آمدن دراکو مالفوی دوباره فضای وحشت و خفقان بر جامعه حاکم شد و تحاریف بسیاری در اندیشه های بیناموسی و بیجامه پارتی صورت گرفت.آیا در خود قدرت کافی را برای مجاهده در جهت بازگرداندن جادوگران به روزهای خوش وزارت گیلدروی لاکهارت میبینید؟

هر چند با زیاد شدن جمعیت کاربران کنترل رول سخت تر شده ولی سعی می کنم سایت رو به اون روزا نزدیک کنم البته اون زمان دو عنصر مهم وجود داشت که الان نداریم دوستی های طلایی و کاربران طلایی!...که در جهت این امر هم تمام توانم رو خواهم گذاشت!!

* کریچر در یکی از سخنرانی های خود، شعارهای انتخاباتی شما را اشعار بی قافیه و جفنگ خواند و از حاضرین خواست تا به سمت ققنوس فرضی گوجه پرتاب کنند. شما هیچ واکنشی نشان ندادید. علت خاصی داشت؟

بله!!جواب ارزشی ها خاموشیست

* در پایان شانس سایر رقبا را چگونه میبینید و آیا در صورتی که به وزارت نرسید، کار جادوگران را تمام شده میدانید؟

شانس اوریل رو از بقیه بیشتر می بینم!!...و تو پستای قبلیم گفتم ققنوس هست تا روزی که جادوگران باشه!در ضمن اگرم وزیر دیگه یا بیاد امید وارم جاوگران مقل قبل با قدرت به کارش ادامه بده!


ویرایش شده توسط ققنوس در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۵ ۱۸:۱۰:۳۴

[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo


Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۱۷:۴۳ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵
#30

گیلدروی لاکهارتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۵۸ چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 594
آفلاین
فقط جهت روشن شدن چندی از سوراخ های تاریک...

* تعدادی از منابع آگاه، علت کاندید شدن شما را پیدا کردن فرصت مناسب برای کفتر ماده بازی و رسیدن به لذت های مادی و دنیوی بیان کرده اند. موضع شما چیست؟

* پس از تایید شدن صلاحیت شما توسط تیم داوری، برای مدتی ناپدید شدید و عده ای علت ناپدید شدن شما را بارداری و رسیدگی به خانواده عنوان کرده اند. آیا مسئله ی بارداری به وزارت شما لطمه نخواهد زد؟ آیا این مسئله به دیدار شما با کینک کونگ مربوط نمیشود؟

* واقعه ی هولناک رد صلاحیت شدن گیلدروی لاکهارت و هرپوی کثیف را چگونه ارزیابی میکنید؟

* رقیب شما، خانوم لاوین، چندی قبل خود را به عنوان یگانه ساحره ی بیناموس جادوگران معرفی کرد. آیا شما نیز خود را از قشر بیناموس جامعه میدانید یا خیر؟

* استقبال شما از شیرموز و محصولات مشابه این برداشت را به ذهن میرساند که در دولت آینده ی شما بیناموسیسیسم از جایگاه والایی برخوردار خواهد بود. صحت این امر را تایید میکنید؟

* از 1384 که گیلدروی لاکهارت به وزارت رسید، سختگیری قوانین ناموسی کمتر شد، حجاب آزاد شد و افق های تازه ای در صنعت بیجامه پارتی پدیدار گشت. اما پس از کناره گیری ایشان از وزارت و روی کار آمدن دراکو مالفوی دوباره فضای وحشت و خفقان بر جامعه حاکم شد و تحاریف بسیاری در اندیشه های بیناموسی و بیجامه پارتی صورت گرفت.آیا در خود قدرت کافی را برای مجاهده در جهت بازگرداندن جادوگران به روزهای خوش وزارت گیلدروی لاکهارت میبینید؟

* کریچر در یکی از سخنرانی های خود، شعارهای انتخاباتی شما را اشعار بی قافیه و جفنگ خواند و از حاضرین خواست تا به سمت ققنوس فرضی گوجه پرتاب کنند. شما هیچ واکنشی نشان ندادید. علت خاصی داشت؟

* در پایان شانس سایر رقبا را چگونه میبینید و آیا در صورتی که به وزارت نرسید، کار جادوگران را تمام شده میدانید؟



Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۱۲:۵۶ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵
#29

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 911
آفلاین
1.ايا درسته كه بعضي ها فقط به خاطر گذاشتن ارم ارزشي شما در امضاشون به شما رو ياوردن؟

فکر نمی کنم هرکی دلیل خودش رو داره که به یه کاندید روی میاره ولی فکر نمی کنم اون دلیل باشه

2. اگر شما وزير شويد عرصه رول سايت رو چگونه هدايت ميكنيد(از پستهاييه جدي حمايت ميكنيد يا پستهايه طنز)

جالبه بدونید من همیشه با پست جدی مخالف بودم همیشه طنز چون این حرفی بود که ولدی زد و من هم بارها تکرار کردم ایفای نقش بر اساس طنز پایه گذاری شده!!

3.مديرانم در وزارت شما چه نقشي دارند؟

مدیران انقدر سرشون شلوغ هست که دیگه به وزارت نرسن...اینا دیگه در آینده معلوم میشه

-----------------------------------------------------------------------------------------------
شیر ساحری از بیابان

حقیتی تلخ (این پست مشترکاً توسط من و ونوس نوشته شده!!)

برو بچ شبکه حذب تی وی به همراه ققی دارن به سمت خونه مادر بزرگ ونوس می رن و الان هم دارن در یک جاده کویری بسیار خشک حرکت می کنن...

ماشین جلوی یک خانه خشتی مهقر که دری خشتی داره می ایسته و خود ققی در می زنه...
تق تق تق
ونوس:بله مادر جون...
ونوس درو باز می کنه و بعد از خوش بش با بروبچ حذبی همه وارد می شن
خانه بسیار ساده ای بود که از سادگی سر دسته آداسی ها حکایت داشت بدون مبل صندلی فقط یک تلویزون و رادیو در انجا بود!!

ونوس:خوب کردی اومدی مادر!!راستی فهمیدی چی شده...
ققی:نــه چی شده!!
ونوس:یکی از وب مسترا به خاطر طرفداری از تو تهدیدم کرده!!
ققی:ای نامردا...اینا دشمن عدالتن...از همون روز اول!!
ونوس:دستم به بالت مادر...کمکم کن کفترم
ققی:عجب نامردیه حالا چه تهدیدی کرده؟!
ونوس:میگه اگه ازت طرفداری کنم منو می بره خونه سالمندان ...گوشه چادرم رو گرفته بود به زور می کشید منو ببره
ققی:از اون جون های سنگ دله مادر...مگه کفی و بروبچ مردن که بذاره یه مدیر یه لا قبا شما رو ببره خانه سالمندان
ونوس:نه بابا من نیگا کردم دو لا قبا داشت
ققی:نه به آوتارش نگاه کنی یه لا قبا بیشتر نداره همونم داره می پوسه!!

و ققی ادامه میده و تا جایی که می تونه بال هاش رو زا هم باز می کنه..

ققی:ببین من دو تا بال دارم به این گندگی
ونوس:ها کفی تو تنها امید نسل جوون های دوره مایی...امید وارم انتخاب بشی حق ما رو از این مدیرای پست و خوار بگیری
تو عصای دست مایی!!
ققی:من از همه دفاع می کنم نه تنها جوون ها بلکه پیر ها حتی بچه ها!!
ونوس:وقت قرصامه...یه لیوان آب برام بیارین..

و برو بچ حذب به سرعت تمام آب میارن...
ونوس:پنجه ات درد نکنه!!
ققی:خواهش میشه
ونوس:من الان یه پیام به ملت دارم!!
ققی:بگو حذب تی وی بدون سانسور و حذف پخش می کنه!!
ونوس:من از سایت تبعید شدم دارم با یه سری از بچه ها یه جزیره برای خودمون آباد می کنیم...اگه می تونستم با همین سن و سالم می ومدم طرفداری کفی...ای بال سفید مهربون خوشبخت

ققی:از دست این مدیرای نامرد!!من میام جزیره تون مهمونی شاید همراهم سر بریده یکی دوتا از مدیرا رو هم آوردم!!
ونوس:کفترمو به شما سپردم...نذارید کفترم به کف برگر تبدیل شه!!
ققی:آخ مادر بزرگه دلم برات تنگ میشه!!
ونوس:این مدیر ارزشی نرمشی ورزشی...یقه این ولدی جدیده رو بگیر...
ققی:حالا ببین روزی نسل این مدیرای خونخوار از بین می ره و حق جای خودش می شینه
ونوس:نذار منو بفرستن خونه سالمندان...کفی تو باید با عدالتت حق این مدیرا رو بذاری کف دستشون...
ققی:حتما در ضمن دو تا نگهبان حذبی می ذارم دم در اینجا مواظبتون باشن...

و در یک صحنه رمانتیک در حالی که مادر بزرگه داره با گوشه چادرش اشکاش رو پاک می کنه دوربین از خونه خارج می شه!!


[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo


Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۱۲:۵۵ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵
#28

لونا لاوگودold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۷ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۶:۲۵ پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۷
از اون ورا چه خبر؟!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 339
آفلاین
گزارشگر : سلام دوستان عزیز با ما همراه باشید در ستاد انتخاباتی پر طرفدار ققنوس ... که تا الان پر محبوب تر از بقیه ی ستاد ها عمل کرده ...
دوربین روی ملت می چرخه : ققی جون دوستت داریم ...
- رای ما فقط ققی
- حمایتت می کنیم ... حمایتت می کنیم!
گزارشگر : بله این هم خود ققی ، وزیر مردمی آینده! ...
دوربین روی ققی زوم می کنه که در حال کندن پر هاش و ریختن اونا روی سر مردمه و در همین حین برای دوربین دست تکون می ده و چشمک می زنه!
تصویر کوچک شده























گزارشگر : بله این پلاکاردا که می بینین توسط یه کاربر ارزشی به همه ی در و دیوارا چسبیدن و بین بقیه ی کاربرا هم در حال توزیع هستن و همه در حال فیض بردن از این پلاکارد غیر ارزشی (!) هستن ... اوووه مرلینا چی می بینم ... این همون کاربر ارزشی ایه که در حال پخش کردن پلاکارد ها بین جادوگرا ساحره ها سیاه ها سیفیدها ارزشی ها ورزشی ها پرنده ها چرنده ها .... هووووی فیلمبردار دنبالم بیا!
فیلمبردار ( نخواست اسمش فاش بشه! ) : هوووی برین کنار .... بوووووق ... فیلمبرداری زندست برین کنار ...
صحنه از دید کاربرای پای تلویزیون جادویی : یه مشت پر سیفید از جلوی دوربین رد می شه .... پشمای نارنجی رنگ جاشون رو می گیرن ... یه دماغ خیلی گنده کادر صفحه رو پر می کنه و بعد تصویر تلویزیون جادویی روی همون ساحره ی ارزشی زوم می کنه :

گزارشگر : سلام خانوم جغد!
لونا : هووووی جغد عمته!
گزارشگر : بله؟
لونا : می زنمتا!
گزارشگر : خب ... بله پروفسور لاوگود هدف شما از پخش کردن این پلاکاردا چیه؟!
لونا : آحاپ!
گزارشگر : بله؟!
لونا : انجمن حمایت از حقوق پرنده ها!
گزارشگر : بله ... این انجمن تازه تاسیس با چه هدفی کار می کنه؟!
لونا : اینم شد سوال؟! ... با هدف حمایت از حقوق تمووووم پرنده های جیگر!
گزارشگر : اممم ... بله ... خب اهداف شما از انتخاب ققنوس به عنوان وزیر چیه؟!
لونا : پرندست ... سیناست ... ریونیه ... حزبیه ... کفیه ... پرندست ... سیناست .... (repeat!)
گزارشگر : اممم ... بله ... به عنوان آخرین سوال می پرسم این یه ماهی که نبودین کجا بودین؟!
لونا : ماه عسل!!!!
گزارشگر : هوووم چه مشکوک .... با کی؟!
لونا : با یه فرد معلوم الحال!
گزارشگر : بله دوستان عزیز ... تا گزارشی و برنامه ای دیگر شما را به درود و ما را به سلامت! ( )


ویرایش شده توسط لونا لاوگود در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۵ ۱۳:۰۱:۳۵



Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۱۱:۳۲ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵
#27

مك بون پشمالو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۳:۳۰ پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۴۸
آخرین ورود:
۱۳:۱۳ سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۸
از پيش چو !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 198
آفلاین
كمپاني پشم پيكچرز به بهانه ي انتخابات تقديم مي كند !!

سري فيلم هاي ستاد انتخاباتي ققي !!



قسمت اول ... زندگاني ققنوس !!

در افسانه ها آمده است ققنوس جانوري است كه از خاكستر خويش متولد مي شود اما ققي قصه ما از روز اول نشان داد كه با تمام موجودات ديگر فرق دارد ...

يه آقاي مجهول الحال : عزيزم بيا قرصات !!!!
ققنوس مادر : ببخشيد شما ؟!!
همون آقا : مهم نيست من كيم، مهم اينه كه ... اصلا ولش بيا قرصات !!
ققنوس مادر : راس ميگيا اصلا ولش ... ققنوس مادر يه دستي به شيكمش مي كشه و با يه لبخند مي گه ... آره قبليه هم نگفت كيه .. يادش بخير .. خيلي خوش گذشت !!!!
همون يارو : عزيزم بيا قرصات !!!
ققنوس مادر : هوووووووووووووق !! منو برسون بيمارستان !!
همون بيناموسه : بره چي .. خودم الان درستش مي كنم !!

پس از سه ساعت عمل طاقت فرسا !!
همون آقاهه : بابا دمت گرم .. چقده سخت بود .. از كمر افتادم !!
ققنوس مادر بچه شو بغل كرده ... بچه هه داره خفه ميشه /.
همون آقاهه : حالا ديگه وقتشه خودمو معرفي كنم .. من جد سرژم .. همون بيناموسه !
ققنوس مادر : ا بسلامتي .. قيافتون چقدر آشناست .. اون قبليه هم شما بودين !!
جد سرژ : آره من بودم ... آخي پسرمون چقدر خوشگله .. خيلي خوش گذشت .. خداحافظ !!!!!!

-------------------------

ققنوس قصه ما پس از تولد به راه هاي خلاف كشيده شد ...

ققنوس مادر : پسرم چيكار مي كني ؟!!
ققنوس : خودت چيكار مي كني كلك !!!
ققنوس مادر : هيچي دارم با مستر تانكيان گپ مي زنم !!!
ققنوس : منم دارم بره تحقيق مدرسه ام از اينترنت مطلب در ميارم !
ققنوس مادر : عزيزم تو كه هنوز مدرسه نمي ري !!!

چترق (‌صداي باز شدن در اتاق ققي !!! ) !

ققي سريعا صفحه اي كه توش بود رو مينيمايز مي كنه و يه صفحه ي قهوه اي بدرنگ مياره بالا !!
ققي : مامان نيگا چه سايت باهاليه !!
مامانه نيگاش به سايت مينيمايز شده اس ...
ققنوس مادر : آره جييگرم سايت باهاليه .. خيلي باهاله .. توش عضو شو !!!! ... آدرسشو ميدي بدم به مستر تانكيان !!
ققنوس : باشه !!!

و اينچنين بود كه ققنوس قصه ما دو روز از افتتاح سايت وزين جادوگران نگذشته عضو سايت شد !!! ( با يوزر 242 )‌ !

---------------------------------

در ابتدا با كمك دوستانش ستاد شورشي هاي گريفيندور رو بنا نهاد !!

ققي : سلام
گودي :‌ سلام
سيريش :‌ سلام !!
زاخي : بوووق !
ققي : باي
گودي : باي
سيريش : باي !!

پس از مدتي اين خلق و خوي خشن و شورشي باعث شد تا تاپيك " نحوه ي برخورد " توسط وي به فنا برود !!!

---------------------------------

و اما گذشت و گذشت تا وي با كمك سدي و ادي و سرژ و برادر حذب را بنيان نهاد ( براي كسب اطلاعات بيشتر به فيلم " تاريخ تمدن حذب " به كارگرداني خودم مراجعه بفرمائيد !!‌ ) !

او با حذب همه كار كرد ... انتخابات برگزار كرد .. ترين ها برگزار كرد .. داور شد .. ناظر شد .. گيلدي رو بركنار كرد و مهم تر از همه رواج داد بيناموسي رو !!



و اما مهم ترين كاري كه ققي كرد مخالفت با مديران بود .. خود او در اين باره گفته است :
" مهم نيست مدير كي باشه .. مهم اينه كه بايد با مديران مخالفت كرد !! "
او ابتدا تنها كريچر را مخالفت مي كرد اما بعدها همه را مخالفت كرد !!!

اين بود داستان ققنوس ما !


پيام بازرگاني ..
ادي داره تو حموم جوراب مي شوره .. دوربين فقط صورت ادي رو نشون ميده ولي معلوم نيست چرا داره به شدت عرق مي ريزه .. يهو ققي از اون طرف كادر ( پشت ادي !! )‌مياد و يك از پراشو ميندازه رو جورابا !! .. جورابا عين روز اولشون ميشه !!
ادي مي پره بغل ققي و بغل و بوس و لاو و الخ ..
ايندوتا ميرن بعدش حميد و سه تا بچه خوشگل ميان جلوي دروبين ميگن ...
اسمش ققيه خوب حفظ كنش ... بخاطر خوب بسپرش !!
پر جورابشوري ققي .... دينگ دينگ !!
پايان پيام بازرگاني ...


قسمت دوم با نام ققي و تالار ريون كلاه بزودي !!
قسمت سوم با نام ققي و حذب يكم ديرتر !!
قسمت چهارم با نام ققي و مدير .. كوچه ي تنگ و باريك بازم ديرتر !!



تصویر کوچک شده

رون ويزلي !
___________________


Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۱۰:۵۱ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵
#26

ادوارد جکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۹ شنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۰۴ سه شنبه ۶ شهریور ۱۳۸۶
از وسط سبيلاي هوريس كنار نيكي پلنگ
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 356
آفلاین
كريچر به من بد كرد منم باهاش بد ميكنم
(يك شعار خاكي از ادوارد جك)

با سلام به اصلح ترين كانديدا يعني ققنوس كبير عظيم

ميخواستم در ابتدا چند سوال بس ارزشي از نوع غير تخصصي بپرسم

1.ايا درسته كه بعضي ها فقط به خاطر گذاشتن ارم ارزشي شما در امضاشون به شما رو ياوردن؟

2. اگر شما وزير شويد عرصه رول سايت رو چگونه هدايت ميكنيد(از پستهاييه جدي حمايت ميكنيد يا پستهايه طنز)

3.مديرانم در وزارت شما چه نقشي دارند؟


ویرایش شده توسط ادوارد جک در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۵ ۱۰:۵۵:۰۰
ویرایش شده توسط ادوارد جک در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۵ ۱۱:۰۷:۴۰

روح جنمار قديم ميكند:

[url=http://ww


Re: ستاد انتخاباتیه ققی
پیام زده شده در: ۴:۰۷ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵
#25

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۱۴ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۰۹ یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸
از پاریس
گروه:
کاربران عضو
پیام: 929
آفلاین
فلور از ستاد انتخاباتی آوریل بیرون می یاد می ره تو ستاد انتخاباتی ققی یک گشتی می زنه یک نگاه به ملت می کنه می یاد بیرون می ره ستاد انتخاباتی دراکو مالفوی اونجاهم یک گشتی می زنه می بینه دعواست و اینا وفلورم که اهل دعوا نیست می یاد بیرون می ره ستاد انتخاباتی استرجس پادمور می بینه همه گیرفی ها جمعشون جمعه و در حال بگو بخند هستن از اونجا می یاد بیرون دوباره می ره طرف ستاد ققی و این دفعه واقعا وارد می شه می بینه ملت خیلی زیادن و سرشون به بخشهای مختلف گرمه برادر حمید با سری به سوی پایین که داره به یک حفره می نگره یک کارت می ده به پدر بچه و بچه رو هل می ده تو مهدکودک!اون ور فنگ در حال آموزش باوقار بودن به حیواناته موجود تو ستاده!
فنگ: حالا سرا خم واق مثل ققی چشماتون رو به بالا واق!
اون ور سرژ یک چوبدستی دستشه و با مهر و امضا گرفتن از اعضا اونارو خوشتیپ می کنه!

فلور نگاهی به ملت می کنه و می ره گوشه ای می شینه و به نگاه کردن ادامه و منتظر ققی می شه تا سوالهای بعدی ملت رو جواب بده!


ویرایش شده توسط فلور دلاكور در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۵ ۴:۱۱:۱۹

دلبستگي من به جادوگران و اعضاش بيشتر از اون چیزی که فکرشو میکنید


Re: ستاد انتخاباتیه ققی
پیام زده شده در: ۳:۰۶ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵
#24

هلنا گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۵۶ یکشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۴۵ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 443
آفلاین
خوب من جاهایی که ارزش داشته باشه پست میزنم فکر نمیکنم به غیر از مدیریت جلساتتو سه تا تایپیک دیگه جای دیگه پست زده باشم(حالا گالری رو )اما اومدم اعلام کنم همه جوره داداش ققیمو حمایت میکنم:
چون داداش ققیمه
چون سایت بدون ققنوس سایت نیست
چون داداشمو سایتو خیلی دوست داره
بقیشم به دلایلی که خودش گفته منم تنبلیم میاد بگم . ..

داداشی کفی همه جوره حمایتت میکنیم......


ویرایش شده توسط هلنا گرنجر در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۵ ۳:۱۲:۵۹

««دلبستگی من به جادوگران و ""اعضایش"" بیشتر از اون چیزیه که فکرش رو میکنید»»
دامبل جمله Û


Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۲:۴۷ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵
#23

کارآگاه ققنوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۶:۲۶ سه شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۳:۱۴ شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
از در کنار دمبول
گروه:
کاربران عضو
پیام: 911
آفلاین
1-ما جوان های رپ خون که سرگردون خیابان هستیم،ایا فکری برای ما کرده اید؟

گروه قق بازی برای شما به صورت رایگان آهنگ می سازه

2-جوات ها چه می شوند؟آیا اگر وزیر بشید ستاد آجاس باز می شود؟

هر قشری می تونه به کارش خودش ادامه

3-برای مثال اگر ساحره ای به جادوگری دعواش بشود و مهریه ازدواجش را بخواهد شما چه کار میکنید؟آیا آن ساحره را اعدام می فرمایید؟

جادوگر انقدر باید عقل داشته باشه که مهریه رو قدری بذاره که خود ساحره هیچ وقت برای گرفتنش اقدام نکنه

4-اگر جنگی بین شما و لرد بیفتد حذف شناسه شدن را ترجیح می دهید یا صلح؟

سرسختانه خواهم جنگید

5-آیا شایعه ای که می گوید شما دیشب در زندان القائده بودید و شخصا آنجا را میدید درست است؟

دیگه این یکیش خدایی چرت بود


ویرایش شده توسط ققنوس در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۵ ۲:۵۳:۲۸

[size=large][color=FF0099]كتاب خاطرات من از ققنوس:[/colo


Re: ستاد انتخاباتی ققنوس
پیام زده شده در: ۲:۳۸ یکشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۵
#22

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
با سلام خدمت ققی.
سوالاتی دارم از شما:
1-ما جوان های رپ خون که سرگردون خیابان هستیم،ایا فکری برای ما کرده اید؟
2-جوات ها چه می شوند؟آیا اگر وزیر بشید ستاد آجاس باز می شود؟
3-برای مثال اگر ساحره ای به جادوگری دعواش بشود و مهریه ازدواجش را بخواهد شما چه کار میکنید؟آیا آن ساحره را اعدام می فرمایید؟
4-اگر جنگی بین شما و لرد بیفتد حذف شناسه شدن را ترجیح می دهید یا صلح؟
5-آیا شایعه ای که می گوید شما دیشب در زندان القائده بودید و شخصا آنجا را میدید درست است؟


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.