هر سه به راحتي و با يك دور درجاي زيبا فرود آمدند.

بچه ها: كور و چلاق و بونگا چطور ميتونن به اين قشنگي فرود بيان؟

كورممد نيشش را باز كرد.

نور خيره كننده اي فضا را در بر گرفت و همه سريعا دستها را جلوي چشمشان گرفتند.
سدريك: ببند! ببند دهنتو!!

كورممد دست از لبخند زدن برداشت و نور محيط دوباره به حال اوليه بازگشت.

چلاق ممد چوب جارويش را به دست يكي از دانش آموزان داد و گفت:‌ از سمت چپ سوارش شو! هااااا

همزمان با هااا كردن چلاق ممد سر تا پاي دانش آموز گل روييد و همه جا گلستان شد!

سدريك كه بسي كف كرده بود به انسان اوليه خيره شد و گفت: قضيه چيه؟ به تو ربطي داره؟؟

انسان اوليه ابتدا فكر كرد كه ناسزاي ناناموسي شنيده است و به همين دليل دسته جاروي سدريك را گرفت و با دندانهايش به ده ميليون تكه تبديل كرد. اما پس از اينكه نگاه مظلومانه سدريك را مشاهده كرد به حرف درآمد و گفت: بونگا بونگا! من از قديم اومده بونگا! براي همه خميردندون دارچيني آورده بونگا! استفاده بونگا! لذت بونگا!

و اين بود ماجراي اين هفته!

تا هفته بعد و جلسه بعدي و نمايشنامه بعدي سر كار باشيد!

======================

خشن ترین بازی در تاریخ مسابقات کدام بود؟ چرا؟

مسابقه نهايي بين دو تيم ترانسيلوانيا و فلندرز وحشيانه ترين بازي در تاريخ مسابقات كوييديچ به شمار مي رود. بسياري از خطاهاي اين بازي بي سابقه بود. بطور مثال ميتوان نام برد: اقدام به تغيير شكل يكي از مهاجمين به راسوي قطبي، غداره كشي براي يك دروازه بان، بيرون آمدن يكصد خفاش خوناشام از زير رداي كاپيتان تيم ترانسيلوانيا.

ادامه­ی نمايشنامه
بچه­ها که با ديدن آن سه نفر فهميدند ماجرای خنده­داری پيش رو خواهند داشت از رفتن منصرف شدند و به تماشا ايستادند.
چولاغ ممد به راستی حرکات زيبايي را به نمايش مي­گذاشت.کورممد نيز بدون اراده­ی خود مانوورهای زيگزاگی و مارپيچي حيرت­انگيزی که حتی بازيکنان مشهور کوييديچ قادر به انجامشان نبودند را اجرا مي­نمود.اما جالب­تر از آن دو انسان اوليه بود که به طرز ماهرانه­ای روی جارويش ايستاده و مي­رقصيد.
سرانجام چولاغ ممد به نرمی بر روی زمين فرود آمد؛کورممد باز هم طی حرکتی غيرارادی از روی جارويش پريد،در هوا چرخی زد و صحيح و سالم بر روی دو پايش ايستاد و انسان اوليه نيز با همان حالت رقصان از جارويش پايين آمد.
بچه­ها به وجد آمده و آن­ها را تشويق مي­کردند.پروفسور نيز که مي­کوشيد خود را علاقمند نشان دهد به طرف آن سه رفت و گفت:
- عالی بود...اِ...اما اين آقا کی باشند؟
انسان اوليه با ديدن پروفسور که به او اشاره مي­کرد هيجان­زده شد و به طرفش آمد؛چنان با پروفسور دست می­داد که از سر تا پايش به لرزه افتاده بود.
- متشکرم...خيلی ممنون...اَااه،ول کن ديگه!
پروفسور دستش را از ميان انگشتان زمخت او بيرون کشيد.انسان اوليه با شوق و ذوق شروع به حرف زدن کرد.
- گومبا گـومبا گومبــا،گومـــبا گومبا.
چولاغ ممد شروع به ترجمه کرد:
- ميگه از اينکه با شما آشنا شده خيلی خوشحاله.
پروفسور به زور لبخند زد و گفت:
- اينکه همه­ش گفت گومبا!
- درسته،اما بايد ببيني کدوم حرفشو بيشتر کشيد يا مثلاً تکيه روی کدوم حرف بود؛اينجوری کلمات قابل تشخيصند.
- خب حالا واسه چي اومده؟
- گــــومبا گوووومبا؟
- گومبـــــــــــــــا گومبااااا گومـبا.
- ميگه اومدم به بچه­ها درس بدم.
- اما من معلمم!...هی،صبر کنيد!
بچه­ها پروفسور را روی دست­هايشان بالا بردند و او را به کناری انداختند.
ساعتی بعد گومبا گومبا به بچه­ها چگونگی انجام حرکات موزون بر روی جارو را آموزش مي­داد و کمی آن طرف­تر پروفسور ديگوری بار و بنديلش را جمع نموده هاگوارتز را ترک مي­کرد.
1.بيشترين تيم­هايي که در جام­هاي جهانی شرکت کرده­اند رو نام ببريد و توضيح دهيد کدام يک بيشتر قهرمانی رو بدست آورده­اند.
- بانچی بويز(Bouncy Boys)
- فيری آرمی(Feirie Army)
- فورت کورپس(Fort Corps)
- لاستی پک(Lusty Pack)
- استورم تروپر(Storm Trooper)
استورم تروپر که يک تيم آلمانی بود توانست در پانزده دوره از جام­های جهانی قهرمان شود و نام خود را در تاريخ کوييديچ جاودانه سازد.
2.خشن­ترين بازی در تاريخ مسابقات کدام بود؟چرا؟
بازی فينال جام باشگاه­های کوييديچ در سال 1911 که بين "استورم تروپر" و "پپی لپردز"(Peppy Leopards) برگزار شد،هنوز که هنوز است خشن­ترين بازی به شمار مي­رود.
در اين بازی پای پنج نفر شکست،کله­ی هشت نفر بخيه خورد و سرانجام هنگامی­که بازيکن جستجوگر تيم "استورم تروپر" در اثر برخورد شديد توپ بازدارنده با سرش دچار ضربه­ی مغزی شد و در دم جان داد،مسابقه نيمه­تمام اعلام شد.بعد از اين تصميم داوران،بازيکنان "پپی لپردز" يکی از داورها را به باد کتک گرفته،زير دست و پا لگدمال نموده و بالاخره کشتند.
3.پنج نوع از بهترين شگردهای کوئيديچ که تا حالا اختراع شده رو نام بريد البته به همراه توضيح و در صورت امکان نام تيمی که در تاريخ مسابقات به عنوان ضعيف­ترين تيم انتخاب شد رو بيان کنيد.
- حمله­ی دروغين ورانسکی:بازيکن جستجوگر وانمود مي­کند که گوی زرين را مشاهده کرده،با شتاب گرفتن به طرف نقطه­ای جستجوگر تيم مقابل را گمراه مي­کند.
- حمله­ی چرخشی:بازيکن مهاجم با حرکات چرخشی به طرف حلقه­ها رفته و دروازه­بان قادر به تشخيص اينکه او قصد پرتاب سرخگون به کدام يک از حلقه­ها را دارد نيست.
- دفاع بومرنگی:بازيکن مدافع به گونه­ای به توپ بازدارنده ضربه مي­زند که مهاجم تيم مقابل خيال کند به او برخورد نخواهد کرد در حالی که در بازگشت،توپ صد در صد او را واژگون مي­کند.
- حقه­ی آونگ:در اين حرکت بازيکن مهاجم ابتدا تظاهر به پرتاب سرخگون مي­کند اما بعد از مچ پاهايش به جارو آويزان شده،يک دور مي­زند و اين بار سرخگون را پرتاب مي­نمايد؛غيرممکن است دروازه­بان ضربه­ی او را مهار نمايد.
- کلک حلقه­ی گوش:دروازه­بان جلوی يکی از حلقه­های کناری مي­ماند و به گونه­ای رفتار مي­کند که گويا نسبت به دو حلقه­ی ديگر آگاه نيست و درست هنگامی­که بازيکن مهاجم مي­خواهد سرخگون را پرتاب نمايد به راه مي­افتد،مهاجم ديگر فرصت تغيير عقيده نداشته،هول مي­کند و دروازه­بان به راحتی سرخگون را مي­گيرد.

تيم آيرونرز(Ironers) ضعيف ترين تيم در تاريخ مسابقات به حساب ميرود.
يکی از بزرگترين نقطه ضعفهای اين تيم،جوان و کم تجربه بودن بازيکنانش بود.تيم آيرونرز با وجود تنها سه برد در تاريخ باشگاهش و به ثمر رساندن تنها هشت گل،به نظر ميرسد که برای هميشه لقب ضعيف ترين تيم را به خود اختصاص داده باشد.
4.نام سه تيم پرقدرت و قديمی رو نام ببريد و يکی رو به دلخواه توضيح کامل دهيد(از نوع لباس،شعار و رفتار و غيره).
- ويپرز(Whippers)؛
- سوئيفت بوی(Swift Bevy)؛
- پالم کينگز(Palm Kings)؛
"سوئيفت بوی"،تيمي متشکل از هفت بازيکن زن بود.لباس آنان مشکی براق و يکدست بود و هميشه هنگام ورود به زمين راداهايشان را مانند خفاش­ها از دو طرف باز مي­نمودند.
اين تيم که در سال 1680 تأسيس شد بر خلاف انتظار طرفداران کوييديچ به قدرت و سپس شهرتی چشمگير دست يافت."سوئيفت بوی" حدود يک دهه در صدر جدول باشگاه­ها قرار داشت.يک سوم درآمد اين باشگاه از بازی­های دوستانه صرف کمک به مؤسسات خيريه مي­شد و اين­گونه بود که دختران سوئيفت توانستند نام خود برای هميشه در باشگاه­های کوييديچ جاودانه سازند.
پس به افتخار آنان شعارهميشگی تيمشان را مرور مي­کنيم:

Walk on with hope in your heart And you'll never walk alone

ادامه نمایشنامه : 5 امتیاز

گومبا گومبا!!!
کور ممد با نوک جارو فرود میاد توی زمین و کله ی خودش میره توی چمن های ورزشگاه
خود سدریک وقتی دید هیچ یک از بچه های کلاسش به کمک کورممد نرفتن خودش رفت و کله ی اونو از توی چمن در آورد و گفت:
میشه بگی اینجا چه خبره؟؟؟
کورممد:تف
چمن پرید بیرون سپس ادامه داد:
بابا اینو آوردم اینجا مراسم قبل از شروع مسابقه در زمان قدیم رو اجرا کنه !!!!
سدریک کورممدو ول کرد و این بیچاره هم دوباره رفت توی چمن...سپس به سمت یارو عصر حجریه رفت و گفت:
میشه لطفا اینجا رو ترک کنید!!!
_هان؟؟؟
سدریک:گفتم اگر میشه اینجا رو ترک کنید!!!
_هان؟؟؟
سدریک: خب کارتون رو انجام بدین و بعد برین...
کور ممد خودش سرشو از توی چمن در میاره و میگه:
هوی کارتو شروع کن ... پت...
دوباره میره توی چمن

10 دقیقه بعد

همه دور یک دیگ بزرگ مشکی جمع شده بود ... خود یارو به همراه کورممد و چولاغ ممد داشتن دور دیگ میچرخیدن ...
سدریک دستشو زیر چونش گذاشته بود رو به دوربین کرد و گفت:
یکی میدونه برای چی من اینجام؟؟؟

بیشترین تیمهای که در جام های جهانی شرکت کرده اند رو نام ببرید و توضیح دهید کدام یک بیشتر قهرمانی رو به دست آورده اند 5 امتیاز

پیکان اپل بای
خفاش بالی کسل
تیرکمان کارفیلی
چادلی کنونز
باز فال ماوت
هارپی هالی هد
شاهین کن میر
کلاغ زاغی مونتروز
افتخار پورتری
اتحاد پادلمیر
گردباد تاتشیل
آواره ی ویگتاون

تیم کلاغ زاغی مونتروز تا به حال 32 بار قهرمان جام باشگاها شده است که بیشترین قهرمانی است

5 نوع از بهترین شگردهایی کوئیدیچ که تا حالا اختراع شده رو به نام ببرد البته به همراه توضیح و در صورت امکان نام تیمی که در تاریخ مسابقات به عنوان ضعیف ترین تیم انتخاب شد رو بیان کنید 5 امتیاز

دفاع دو مدافعه=در این روش هر دو بازیکن مدافع همزمان به توپ بازدارنده ضربه میزنند تا نیروی ضربه دو چندان شود!!!

پاس وارانه=در این روش بازیکن مهاجم سرخگون را از بالای شانه به یکی از بازیکنان تیمش در پست سر پرتاب میکند رتاب دقیق در این روش بسیار مشکل است

حرکت جرخشی تنبلوار=در این حرکت بازیکن وارانه از جارویش آویزان میشود و با دست ها و پاها محکم جارو رو میگیرد تا از هجوم توپ بازدارنده در امان بماند!!!

لایی وولونگانگ=این حرکت که بازیکنان تیم استرالیایی وولونگانگ وری یرز آن را بی کم و کاست اجرا کردند حرکت سریع در مسیر زیگزالی است که به منظور سرنگون کردن مهاجم تیم مقابل انجام میگیرد!!!

ضربه ی واروی بازدارنده=این روش بازیکن مدافع با ضربه ی بک هند چرخشی چماقش توپ بازدارنده را به پشت سر خود پرتاب میکند این گونه ضربات دقت چندانی ندارند اما برای گیج کردن بازیکنان حریف عالی است

نام سه تیم پرقدرت و قدیمی کوئیدیچ رو نام ببرید و یکی رو به دلخواه توضیح کامل دهید( از نوع لباس ، شعار و رفتار، و غیره) 10 امتیاز

پیکان اپل بای
افتخار پورتری
اتحاد پادلمیر=رنگ ردای این بازیکنان پادلمیر آبی دریایی است و بر روی آن نشان تیم به چشم میخورد که از دو نی متقاطع طلایی تشکیل شده است این تیم قدیمیترین تیم موجود در باشگاهها است...سرود این به شرح زیر است:
(اون توپهای بازدارنده رو بزنین عقب بچه ها سرخگونو بندازین اینجا)
ضمنا این باشگاه در سال 1163 تاسیس شده است!!!

امیدوارم کامل باشه!!!

جلسه سوم : بررسی تیمهایی که بیشترین افتخارات را در مسابقات کسب کرده اند و نکات قوت و ضعف هر تیم به همراه شگرد بازی های آنها


همه در گیر دار امتحانات بودن اما کم کم نیز امتحانات با کلی بد بختی تموم شد و کلاسها دوباره دایر شد.

همه به آرامی به طرف کلاس میرفتند ولی وقتی رسیدند دیدن کلاس بسته هست
هیچ کس متوجه نشده بود که چرا کلاس بسته هست که ناگهان از یکی ازپنجره های قلعه پروفسور دیده شد که داشت براشون دست تکون میداد

نیم ساعت بعد زمین کوئیدیچ

- خب امروز میخوام یه حال خوبی به شما بدم
- آخ جون امروز میخواهیم مسابقه بدیم.
پروفسور : خوب همه آماده هستید.
ملت : بله
پروفسور : حالا کتاب پرواز کوئیدیچ صفحه 48 رو باز کنید ببینم
ملت :!!
پروفسور : خوب میرسیم به بررسی تیم هایی که در کوئیدیچ بوده و هستند. در اولین لیگ کوئیدیچ که در 1676 برگزار شد البته متذکر بشم که در این دوره تعداد تیم ها محدود بودند یعنی سیزده تیم حرفه ای در بریتانیا و ایرلند میتوانست در این لیگ شرکت کنند و بقیه هم موندن تو کف چون آماتور بودن و کسی نبود که حمایتشون کنه که در اینجا میریم تا از روی کتاب بخونیم....
- چو بخون
چو :
ملت :
در همین حالا ملت به اعتراض از نوع درس دادن پروفسور کلاس رو ترک کردند
- ا... کجا میرید. صبر کنید... میگم صبر کنید این فقط به برای سرگرمی بود میخواهیم عملی کار کنیم الان
- برو بابا اینم با درس دادنش ... کارتها دسته کیه ؟!!

در همان حالا بود که ناگهان سه تا جارو از بالا نزدیک میشدند. یکی که معلوم بود چولاغ ممد هست دیگری هم همش به این ورو اون ور میرفت کسی نبود به جز کور ممد که هیچ کس از سالم نشستنش اطمینان نداشت اما کس دیگری هم بود که لباسهای مردمان اولیه رو پوشیده بود و در هوا فریاد میزد

- گومبا گومبا ...
ملت :

---------------------------------------------

ادامه نمایشنامه : 5 امتیاز

بیشترین تیمهای که در جام های جهانی شرکت کرده اند رو نام ببرید و توضیح دهید کدام یک بیشتر قهرمانی رو به دست آورده اند 5 امتیاز

خشن ترین بازی در تاریخ مسابقات کدام بود؟ چرا؟ ( کامل) 5 امتیاز

5 نوع از بهترین شگردهایی کوئیدیچ که تا حالا اختراع شده رو به نام ببرد البته به همراه توضیح و در صورت امکان نام تیمی که در تاریخ مسابقات به عنوان ضعیف ترین تیم انتخاب شد رو بیان کنید 5 امتیاز

نام سه تیم پرقدرت و قدیمی کوئیدیچ رو نام ببرید و یکی رو به دلخواه توضیح کامل دهید( از نوع لباس ، شعار و رفتار، و غیره) 10 امتیاز

1- ادامه نمایشنامه( 5 امتیاز )
در این زمان چولاغ ممد و کور ممد به داخل کلاس می آیند.
چولاغ ممد به سدریک میگه : سلام چطوری سدریک . خیلی وقته ندیدمت . خوب من که پام چولاغ شد و دیگه نمی تونم کوییدیچ بازی کنم. حتی نمی تونم تدریس کنم. این برادرم کور ممده .می خوام بهش کوییدیچ یاد بدی . اگه یاد ندی باید چو رو طلاق بدی.
کور ممد : هان؟؟؟
چولاغ ممد : خوب من میرم سه ساعت دیگه میام باید کور ممد کوییدیچ یاد بگیره مفهوم شد؟؟
سدریک : بله.
چولاغ ممد از کلاس خارج میشود.
سدریک : بشین پسرم.
کور ممد : ها؟؟؟
سدریک : میگم بشین پسرم
2 ساعت بعد
سدریک : آفرین پسرم که نشستی.
کور ممد : کور ممد ملوسش را می خواد.
سدریک : ملوس کیه ؟
کور ممد : ملوس بیا.
در همین لحظه یه الاغ سفید میاد تو کلاس .
ملت :
سدریک : نه نمیشه آقا اون یه حیوانه و حیوان هم نمی تونه بیاد تو کلاس.
کور ممد : هان؟ به ملوس توهین می کنی.
در همین لحظه کور ممد میره جلوی سینه سدریک و سپس سدریک رو حسابی می زنه.
یک ساعت بعد :
چولاغ ممد داخل کلاس میشه.
چولاغ ممد : خب کور ممد کوییدیچ یاد گرفت؟
سدریک : اسن به من چه که هیچی یاد نمی گیره . من چو رو طلاق نمیدم.
(به این ترتیب سدریک می فهمه که درس دادن به کور ممد چقدر سخته)

2- یک مقاله در مورده قوانین کوئیدیچ برای جلسه بعد. 10 امتیاز

1- هيچ محدوديتي در ارتفاع پرواز وجود ندارد اما خروج بازيكنان از حد و مرز و محوطه ي بازي مجاز نيست؛ در صورتي كه بازيكني اين خطا را انجام دهد ، تيم آن بازيكن وظيفه دارد سرخگون را به تيم حريف واگذار كند.
2- كاپيتان هر تيمي ميتواند با علامت دادن به داور تقاضاي وقت استراحت كند؛ اين تنها زمان در طول يك مسابقه است كه پاي بازيكنان به زمين ميرسد. اگر مسابقه اي بيش از دوازده ساعت به طول انجاميده باشد ، مدت استراحت افزايش ميابد.
3- بازيكنان ميتوانند سرخگون را از دست بازيكنان حريف بقاپند. اما در هيچ شرايطي نبايد دست بازيكنان به بدن بازيكن صاحب سرخگون برخورد کند.
4- گاهي ممكن است پنالتي به وجود آيد. بازيكني كه بايد پنالتي بزند از دايره مركزي زمين تنها به سمت دروازه ي حريف حركت ميكند و پنالتي را می زند!
5- در صورت مصدوم شدن بازيكنان هيچ گونه جايگزيني مجاز نبوده و مسابقه بدون حضور بازيكن مصدوم ادامه ميابد.
6- بازيكنان مجازند چوب دستي خود را در طول مسابقه همراه داشته باشند، ولي حق استفاده كردن از آن برای سرخگون و گوی زرین و بلاجر و بروی بازیکنان دیگر را ندارد.
7- مسابقه ي كوييديچ فقط در صورت گرفتن گوي زرين و يا با توافق دو كاپيتان به پايان خواهد رسيد!

3- تغییرات در کوئیدیچ در چه قرنی بیشتر اتفاق افتاد و چند مورد را نام ببرید. 5 امتیاز
در قرن سیزدهم بیشترین تغییرات روی داد. اتفاقات زیادی روی داد که بعضی از آنها را در پایین می گوییم.
در این قرن تور دروازه ها تبدیل به حلقه شد.
اسنیدگت تبدیل به اسنیچ شد.
زمین به شکل مستطیل شد که در این قرن به بیضی تبدیل شد .
و...

4- در چه زمانی و توسط چه کسی استفاده از اسنیدگت ممنوع اعلام شد و اسنیچ توسط چه کسی اختراع شد. 5 امتیاز

در قرن 13 تعداد اسنیدگت ها بسیار کاهش یافت به همین دلیل رییس شورای جادوگران که الفریداکلاگ نام داشت استفاده از اسنیدگت را در بازی کوییدیچ ممنوع کرد و به همه پیشنهاد کرد که از وسیله ی دیگری به جای اسنیدگت از آن استفاده کرنند.
در آخر هم بومن رایت که اهل دره گودریک بود بالاخره توانست توپی را که همانند اعمال اسنیدگت را انجام میداد ، بسازد که البته این توپ سرعت بیشتری داشت و همیشه در فضای بازی بود و از آن خحارج نمی شد و نیازی به مهار کردن ان نبود. این توپ به اندازه ی همان اسنیدگت ( به اندازه یک گردو ) بود و وزن آن نیز فرقی با اسنیدگت نداشت.

سلام

کلاس خوبی بود پروفسور !

ادامه نمایشنامه

چلاق ممد باری دیگر پایش را بلند کرد که به در لگد بزند ، ولی در ناگهان با صدای قرچی باز شد .
چلاق ممد که لبخند سردی روی لبانش نقش بسته بود ، به شاگردی که در را باز کرده بود چشم دوخت .
پروفسور دیگوری از اون طرف داد زد : بیا تو پسرم !
چلاق ممد گفت : چی ؟ آهان یه لحظه پروفسور .
به کناری رفت و بعد از چند ثانیه در حالی که یقه کور ممد را از پشت گرفته بود و او را روی زمین میکشید با لبخندی به سمت در کلاس آمد !

بومممممممم

چلاق ممد با حواس پرتی خود با حواس پرتی خود باعث اصابت کله کورممد با چهار چوب در شده بود . چلاق ممد لبخندی زد و به دست کورممد رو گرفت و گفت : پاشو ، چرا اینطوری میکنی !

سدریک که خشمگین شده بود گفت : مثل اینکه سرشو زدی به درا !

چلاق ممد بی درنگ گفت : نبابا پروفسور ، غریبی میکنه !!



یک مقاله در مورده قوانین کوئیدیچ

از زمان ایجاد شدن کوییدیچ ، قوانین متعدد و متفاوتی برای کوییدیچ گذارده شد که کوییدیچ را یکی از بازیهای بین المللی و بی درد سر پدید آورد .
نمونه ای از این فعالیتها ایجاد قوانین برای کوییدیچ بود ، تعدادی از قوانین را در زیر میخوانیم :

1- بازی باید با حضور داور و کمک داوران و یک شفا دهنده انجام بگیرد .
2- توپ سرخگون باید از جنس پلاستیک خالص بوده باشد و به کار بردن ، سنگ و یا چوب در آن خلاف است .
3- هر تیم باید 1 دروازه بان داشته باشد .
4- فقط بازیکنان میتوانند سرخگون را از یکدیگر بگیرند نه بلاجر و ...
5- ضربه زدن با چماق ها فقط باید جهت زدن بلاجر ها صورت بگیرد ، اصابت چماق با سرخگون ، گوی زرین و بازیکنان خلاف است .
6 - هر کاپیتان در طول بازی میتواند دو بار درخواست استراحت بکند ، در شرایط وخیم درخواست 3 بار نیز مشکلی ندارد .
7- اتمام بازی فقط در صورت گرفتن گوی زرین توسط یکی از جستجوگر های دو تیم صورت میگیرد .
و ...



تغییرات در کوئیدیچ در چه قرنی بیشتر اتفاق افتاد و چند مورد را نام ببرید

گسترده ترین تغییرات در کوییدیچ در قرون 6 ، 8 و 9 اتفاق افتاد .
در قرن ششم در شیوه و شکل و شمایل زمین بازی کوییدیچ تغییراتی پدید آورده شد .
در قرن هشتم تغییرات گسترده ای در تعداد بازیکنان تیم های کوییدیچ انجام گرفت .
و در قرن نهم قوانین اصلی کوییدیچ ایجاد شدند .


با تشکر

چلاق ممد داشت به کور ممد نگاه می کرد که داشت کورمال کورمال دنبال در کلاس می گشت . در نتیجه متوجه باز شدن در نشد .خواست با پای مصنوعیش یه بار دیگه به در بکوبه که پاش رفت تو شیکم شاگردی که درو باز کرده بود !

- آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ !
شاگرد روی زمین ولو شد .

چلاق ممد با صدای فریاد شاگرد به سمتش برگشت .
چلاق : این واسه چی ولو شد رو زمین ؟! ... یه در باز کردن هم اینهمه سوسول بازی داره ؟

و راه افتاد تا بیاد تو کلاس .

همه پشت نیمکتاشون پناه گرفتن . سدریک هم در حالی که سعی می کرد گارد بگیره آب دهنشو قورت داد و گفت :
- نیا نزدیک نشو ! به من نزدیک نشو !
چلاق ممد : چه آقای با شخصیتی ! با من ازدواج می کنندندنده ؟!

سدریک دستاشو به حالتی موزون رو هوا تکون داد . مثلا می خواست گارد بگیره !
چلاق ممد نگاهی به اطراف کرد و شروع به قدم زدن تو کلاس کرد . بعد به سمت پنجره رفت و به حیاط هاگوارتز نگاهی انداخت .

کورممد که بالاخره درو پیدا کرده بود اومد تو کلاس و مستقیم به سمت پنجره رفت . از پشت خورد به چلاق ممد و جفتشون با کله از پنجره خارج شدن !
سدریک : خب درسمونو ادامه می دیم .

===

- یک مقاله در مورده قوانین کوئیدیچ برای جلسه بعد. 10 امتیاز

از سال چیز و خورده ای که کوییدیچ اختراع شد ، قوانینش به طور مخوفی تغییرات موحشی نمودند !(نثر چند گانه !)

اون اولا تنها قانونی که برای کوییدیچ بود این بود که باید توی یه زمان خاص ، هر کی امتیازش بیشتر باشه برده .
ولی بعد ها برای اینکه زمان کوییدیچ غیر قابل پیش بینی بشه ، استفاده از اسنیدگت پیشنهاد شد . یه حشره بزرگ و گوگوری مگوری که نیشش سمی بود و باعث مرگ می شد !
هر تیمی جستجوگرش این حشره رو می گرفت برنده می شد .
در اوایل دوران کوییدیچ ، قتل ها و تلفات زیادی تو این ورزش دیده می شه . ولی آدما یواش یواش از کم شرایط بودن به طرف با شخصیت بودن پیش رفتن و در نتیجه قوانینشون برای کمت کردن این تلفات یه تغییراتی کرد .
از جمله این تغییرات جایگزینی اسنیچ به جای اسنیدگت گوگوری مگوری خطرناک بود !
و چماق های چوبی جایگزین گرزهای تیغ دار قدیمی شدن .
کوییدیچ به همین ترتیب به آرومی به کمال رسید و الان خیلی ورزش با کلاسیه !

- تغییرات در کوئیدیچ در چه قرنی بیشتر اتفاق افتاد و چند مورد را نام ببرید. 5 امتیاز

در اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم . از جمله این تغییرات موارد زیر بودن :
- آزاد شدن شرکت در کوییدیچ برای جغدها
- برگذاری اولین دوره بازی های بین المللی کوییدیچ
- تاسیس فدراسیون کوییدیچ که البته در اون زمان خیلی کوچکتر از الان بود
- تغییرات عمده در قوانین بازی ها که باعث شده طرفدار های کوییدیچ در عرض ده سال سه برابر بشن .

- در چه زمانی و توسط چه کسی استفاده از اسنیدگت ممنوع اعلام شد و اسنیچ توسط چه کسی اختراع شد. 5 امتیاز

در قرن هفتم ، شخصی با نام اسنیکت ویچ ویچ! که برادرش رو به دلیل نیش اسنیدگت از دست داده بود ، تصمیم گرفت جایگزینی برای این حشره پیدا کنه و تونست اسنیچ رو اختراع کنه .

ادامه نمایشنامه 5 امتیاز

-: خب اومدي تو؟؟؟؟
چلاغ ممد: آره
-: خب به درك. چيكار داري الان.
پروفسور ميپره هوا و كور ممد را كه به جون اون يكي پاي چلاغ ممد افتاده بود، ميگيره. يك لحظه صحنه اِستوپ ميشه و سدريك رو به دوربين ميگه: كور ممد و چلاغ ممد از زمان هاي قديم با هم اختلاف فجيحي داشتند. چون اسم هردو ممد بود و همچنين هردو در كوييديچ در يك گروه بودند. به دليل اشتباهه شدن آندوبا هم، چلاغ ممد زد چشماي كور ممد رو كور كرد و كور ممد هم زد پاي چلاغ ممد رو چلاغ كرد. الان فهميديد چي شد؟؟؟
صحنه از حالت استوپ در اومد و دعوا ادامه مي يابد. كور ممد با دندون افتاده به جون پاي كچل ممد. دوباره پروفسور از دعوا خارج ميشه و صحنه استوپ ميشه: ببخشيد؛ اين رو هم بايد بگم كه خوردن دو بار ماهي در هفته بسيار مفيد چون امگاسه دارد.
صحنه از استوپ در مياد و سدريك زير دست و پاي بقيه له ميشه.

یک مقاله در مورده قوانین کوئیدیچ برای جلسه بعد. 10 امتیاز

در بدو تآسيس سازمان ورزش و بازي هاي جادويي قوانين زير نوشته شد:
1- هيچ محدو ديتي در ارتفاع پرواز بازيكنان در طول مسابقه وجود ندارد اما خروج بازيكنان از حد و مرز محوطه ي بازي مجاز نيست. در صورت انجام اينكار تيم بايد سرخگون را به تيم مقابل تسليم كند.

2- كاپيتان هر تيمي ميتواند با علامت دادن به داور تقاضاي وقت استراحت كند.

3- گاهي ممكن داور براي تيمي ضربه ي پنالتي اعلام كند. بازيكن مهاجمي كه ضربه ي پنالتي را ميزند، بايد از حلقهي مركزي زمين به سمت منطقه ي گلزني حركت كند. در هنگام ضربه پنالتي همه ي بازيكنان به جز دروازه بان تيم مقابل بايد دور از اين محوطه باقي بمانند.

4- بازيكنان مي توانند سرخگون را از بازيكنان تيم حريف بقاپند اما به هيچ وجه نبايد دست بازيكنان به بدن بازيكني كه سرخگون را صاحب است بخورد.

5- در صورت مصدوم شدن بازيكنان هيچ گونه جايگزيني مجاز نبوده و مسابقه بدون حضور بازيكن مصدوم ادامه مي يابد.

6- بازيكنان مجازند چوبدستي سحر آميز خود را در محوطه ي بازي همراه داشته باشند اما تحت هيچ شرايطي نبايد از آن بر عليه اعضاي تيم مقابل يا جاروهايشان، داور، توپ مسابقه يا جمعيت تماشاگران استفا ده كنند.

7- مسابقه ي كوييديچ فقط در صورت گرفتن گوي زرين يا با توافق كا پيتان دو تيم به پايان مي رسد.

تغییرات در کوئیدیچ در چه قرنی بیشتر اتفاق افتاد و چند مورد را نام ببرید. 5 امتیاز
بعد از قرن چهاردهم ميلادي.

1- برداشتن تور دروازه و وجود حلقه خالي.
2- در كوافل هاي قديمي جاي انگشت بوده يا با نواري آن را ميگرفتند اما امروزه توپي بدون درز و دستگيره است.
3- رنگ كوافل را سرخ كردند.
4- افسون كردن كوافل به شكلي كه سرعت سقوط آن مثل سرعت سقوط توپ در آب باشد.
5-قبلآ توپهاي بازدارنده از سنگ و امپال آن بوده اما الآن از آهن و قطر آن 25 سانتي متر است.

كافيه نه؟؟؟؟

در چه زمانی و توسط چه کسی استفاده از اسنیدگت ممنوع اعلام شد و اسنیچ توسط چه کسی اختراع شد. 5 امتیاز

سرانجام در سال 1269 در بازي اي كه باربروس براگ، رييس شوراي حادوگران شخصآ در آن شركت داشت ممنوع شد.
اختراع اسنيچ را به جادوگري به نام بومن رايت اهل درهي گودريك نسبت داده اند.

ادامه:

سدریک با دیدن چلاغ ممد در جای خود میخکوب شد.
چلاغ ممد نگاهی کج و ماوج به سدریک انداخت و گفت: سدریک.... سدریک دیگوری.... درست میگم.... اخه تو نه سابقه ای داری و نه استعدادی و همون طور که می دونی به من گالیون ها بدهکاری، پس چجوری جرئت کردی و اومدی درس زندگی من یعنی کوییدیچ رو داری میدی!؟
سپس چلاغ ممد با چند میز اول برخوردی کرد و بر روی زمین ولو شد. سدریک از فرصت استفاده کرد و یک نشانه با تخته زد تا تکالیف نشوته بشن بعد با تمام سرعت کلاس رو ترک کرد.
یکی از بچه ها با صدای بلند گفت: بابا این سدریک دیگه کیه!!!! در لحظه ی مرگش هم تکلیف یادش نمیره... چلاغ ممد هوووووووو... پاشو سدریک رفت....
کورممد صحبت او را به خود گفت و با سرعت به سمت خارج کلاس رفت ولی با اولین قدمش با دیوار برخورد کرد و نقش برزمین شد.
فوقع ما وقع!!!!!

قوانین کوییدیچ:

زمانی که کوییدیچ پر طرفدار شد همه متوجه شدند که باید این بازی یک قوانین داشته باشد تا بازی بهتری را شاهد باشند و به همین دلیل قوانینی را برای کوییدیچ قرار دادند.
از جمله ی این قوانین هم می توان به اختتمام بازی به شرط تصاحب اسنیچ اشاره کرد که اگر تیمی ان را توسط جستجوگر خود به دست آورد، می تواند 150 امتیاز را برای تیم خود به دست بیاورد ولی دلیل بر برد ان تیم نیست زیرا باید جمع امتیازات نیز بالاتر شود.
یکی دیگر از قوانینی که در همان اولین سال های کشف این بازی به وجود آمد ، تعداد بازیکنان حاضر در زمین است که نباید بیشتر از 7 نفر باشند در غیر این صورت باید افراد اضافه در رختکن بشینند!
یکی از قوانین که بعد ها به وجود آمد، قانونی است که در آن اگر دو بازیکن در حال پرواز با هم برخورد هایی داشته باشند که از دست استفاده شده باشد و یا از پا ، در این صورت خطا است و تصمیم آن با داور است ولی از همین قانون به بعد یک حرکتی به وجود آمد که طی ان فرد دستش و یا پایش را به سمت حریف خود دراز می کند که به نظر بیاید می خواهد او را بزند و با این حرکت حریف در سدد جاخالی بر می آید که با این حرکت فرد می تواند جلوتر از حریف خود پرواز کند.
یکی دیگر از قوانینی که می توان به آن اشاره کرد، قانونی است که مدافع فقط می تواند با چوبی که در دست دارد بر بلاجر ضربه بزند و خارج از این مقدور نیست!
یکی از قوانین که به نظر قانون خوبی نیست، این است در صورتی که فردی در بازی مصدوم شد هرگز نمی توانند بازیکنی را جایگزین آن کنند و بازی بدون حضور ان بازیکن ادامه پیدا می کند.
یکی از قوانین که بعد از اعتراض به اختتام بازی به وجود آمد پایان بازی است که در بعضی بازی ها آنقدر طولانی می شد که دو طرف خیلی خسته می شدند به همین دلیل این قانون را قرار دادند که با توافق دو کاپیتان نیز بازی به پایان می رسد.
و دیگر قانون این است که مهاجم برای امتیاز گیری فقط می تواند کوافل را به سمت یکی از سه حلقه که به عنوان دروازه تعبیه شده اند پرتاب کند که در این راه می تواند از دست خود کمک بگیرد تا آن را پرتاب کند.

قوانین کوییدیچ بسیار گسترده است ولی قوانین اصلی آن بین بیشتر مردم رواج دارد که به بعضی از ان ها اشاره شد. البته قوانین کوییدیچ به دسته هایی جدا می شود که یک دسته قوانین خطا است، یک دسته قوانین کل بازی است و ....

- تغییرات در کوئیدیچ در چه قرنی بیشتر اتفاق افتاد و چند مورد را نام ببرید.

تغییرات عمده کوییدیچ در قرن چهاردهم به بعد ایجاد شد زیرا در رن چهاردهم زمین بازی کوییدیچ به صورت بیضی شکل در آمد. تمامی توپ ها از قبیل کوافل، بلاجر و اسنیچ تغییراتی کردند مثلا کوافل از حالت کج و ماوج و جای انگشت خود به توپی گرد و بدون جای دست تغییر پیدا کرد. جنس بلاجر ها را از سرب که خیلی نرم بود به آهن تغییر کرد که قطر ان 25 سانتی متر است.
البته برخی تغییرات نیز در قرن سیزدهم قرار داشت مثلا ورود بازیکنی به نام دروازه بان به بازی!
یکی از تغییرات دیگر هم تغییر تور دروازه به حلقه دروازه!

- در چه زمانی و توسط چه کسی استفاده از اسنیدگت ممنوع اعلام شد و اسنیچ توسط چه کسی اختراع شد.

در اواسط قرن 13 تعداد اسنیدگت ها بسیار کاهش یافت به همین دلیل رییس شورای جادوگران که الفریداکلاگ نام داشت استفاده از اسنیدگت را در بازی کوییدیچ ممنوع کرد و به همه پیشنهاد کرد که از وسیله ی دیگری به جای اسنیدگت از آن استفاده کرنند.
در آخر هم پس از تحقیقات فراوان بومن رایت که اهل دره گودریک بود ( همچنین یک جادوگر برجسته ی فلزات بود ) بالاخره توانست توپی را که همانند اعمال اسنیدگت را انجام میداد ، بسازد که البته این توپ سرعت بیشتری داشت و همیشه در فضای بازی بود و از آن خحارج نمی شد و نیازی به مهار کردن ان نبود. این توپ به اندازه ی همان اسنیدگت ( به اندازه یک گردو ) بود و وزن آن نیز فرقی با اسنیدگت نداشت.

ادامه نمایشنامه

_یا ال....! کسی خونه هست؟ ما که اومدیم!
و چلاغ ممد آروم آروم وارد کلاس شد! و صد البته کور ممد هم وارد شد...
_ااا چقدر اینجا ساکته!
_ها؟
_میگم چقدر اینجا ساکته!
_ها؟
_هیچی بی خیال....ا سدریک تو هم که اینجایی...خوبی؟ چقدر بزرگ شدی...یادمه آخرین بار که دیدمت داشتی توی بازی جفت پا می رفتی تو شیکم داور...
سدریک :
و چلاغ ممد ادامه داد:
_چه کلاس بزرگی...چند اجارش کردی ناقلا؟ ببینم حالا از کی گرفتی؟
سدریک :
_ببخشید اینجا کلاس درسه...بقالی که نیست که اجاره کرده باشمش!
کور ممد: ها؟
سدریک :
_خب...حالا اینجا چی کار می کنی؟ چی می خوایی؟ د بگو درسم مونده!
چلاغ ممد گوی زرین رو از روی میز سدریک برداشت و گفت:
_هیچی اومدم این کور ممد رو توی کلاست ثبت نام کنم!
کور ممد : ها؟
چلاغ ممد :
_هیچی تو فعلا هیچی نگو...تا من کارا رو راس و ریس کنم!
کور ممد: ها؟
سدریک رفت روی صندلیش نشست و گفت:
_عزیز من اینجا کلاسه...می فهمی کلاس؟ زور خونه نیست که ثبت نامی باشه...برو با مدیر صحبت کن!
چلاغ ممد یه نگاه متعجب به سدریک میندازه و میگه:
_ااا فکر کردم اینجا زور خونه ست....پس ما رفتیم...بیا بریم کور ممد!
کورممد: ها؟
_میگم بیا بریم بیرون...باید بریم کوچه بغلی!
_ها؟
_کوفت و ها!
و کورممد رو کشان کشان از کلاس می بره بیرون!

یک مقاله در مورده قوانین کوئیدیچ!!

قوانين ذکر شده در ذیل از روز تاسيس اداره كوييديچ و مسابقات جادويي ثبت شده است :

1- هيچ محدوديتي در ارتفاع پرواز وجود ندارد اما خروج بازيكنان از حد و مرز و محوطه ي بازي مجاز نيست؛ در صورتي كه بازيكني اين خطا را انجام دهد ، تيم آن بازيكن وظيفه دارد سرخگون را به تيم حريف واگذار كند.
2- كاپيتان هر تيمي ميتواند با علامت دادن به داور تقاضاي وقت استراحت كند؛ اين تنها زمان در طول يك مسابقه است كه پاي بازيكنان به زمين ميرسد. اگر مسابقه اي بيش از دوازده ساعت به طول انجاميده باشد ، مدت استراحت افزايش ميابد.
3- بازيكنان ميتوانند سرخگون را از دست بازيكنان حريف بقاپند. اما در هيچ شرايطي نبايد دست بازيكنان به بدن بازيكن صاحب سرخگون برخورد کند.
4- گاهي ممكن است پنالتي به وجود آيد. بازيكني كه بايد پنالتي بزند از دايره مركزي زمين تنها به سمت دروازه ي حريف حركت ميكند و پنالتي را می زند!
5- در صورت مصدوم شدن بازيكنان هيچ گونه جايگزيني مجاز نبوده و مسابقه بدون حضور بازيكن مصدوم ادامه ميابد.
6- بازيكنان مجازند چوب دستي خود را در طول مسابقه همراه داشته باشند، ولي حق استفاده كردن از آن برای سرخگون و گوی زرین و بلاجر و بروی بازیکنان دیگر را ندارد.
7- مسابقه ي كوييديچ فقط در صورت گرفتن گوي زرين و يا با توافق دو كاپيتان به پايان خواهد رسيد!

تغییرات در کوئیدیچ در چه قرنی بیشتر اتفاق افتاد و چند مورد را نام ببرید.

در اوایل قرن 18 تغییرات عمیقی بروی قوانین کوییدیچ اتفاق افتاد به طوری که حتی اسم آن نیز از " کوئیدینال " به " کوئیدیچ " تغییر کرد.
در قواعد ماقبل از این تاریخ تنها استفاده از چوب جادو ، داشتن دو تیم باقی مانده است. در گذشته از حلقه هایی با جنس آلیاژ های نرم استفاده می شد. هم چنین شکل آن ها از حالت تور مانند که به شکل حلقه های بستکبال در هوا بود تغییر کرد و با استفاده از فلزات به صورت شکل های امروزی در آمد.
یکی دیگر از تغییرات استفاده از 7 بازیکن به جای 11 بازیکن بود. آن هم به دلیل شلوغی زمین این تغییر انجام گرفت.
تغییر دیگر برداشتن عامل محدودیت برای بازی بود که در آن افراد می توانستند در فضای بیشتری پرواز کنند!
و یکی دیگر از تغییرات وارد شدن دو سرخگون در زمن بازی شد که در پیش از آن از اشیا و میوه جات که برای سرگرمی بود استفاده می شد!

در چه زمانی و توسط چه کسی اسنیدگت ممنوع اعلام شد و اسنیچ توسط چه کسی اختراع شد؟

در قرن 14 میلادی الفریدا کلاگ رئیس شورای جادوگران استفاده از اسنیدگت را به دلیل خطرناک بودن ممنوع کرد .
چند سال بعد اسنیچ به عنوان گوی زرین بازی توسط بومن رایت که در دره گودریک می زیست اختراع شد.