هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۷:۵۸ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۵

وینکی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۳ شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۴۵ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۱
از خونمون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 256
آفلاین
1.یکی از سرداران نیرو های بدی را نام برده و زندگی نامه او را بنویسید که جامع و کامل باشه ( 15 امتیاز )

یکی از این سرداران همان تام ریدل میباشد که که هم به صورت ولدمورت در صحنه حضور داشت و هم به صورت تام ریدل!این سپاه جز موفق ترین سپاهای زمان جنگ بود ،چرا جمعیت سیاهی لشکر آن سر به فلک میکشید و تقریبا 300000000 نفر بود!(نکته:در آن موقع تعداد جادوگران محدود بوده!)
تام از همان کودکی به جادوی سیاه و شمشیر علاقه مند بود و همیشه از شمشیرش در برابر دیگران دفاع میکرد! تا اینکه بالاخره چوب جادو اختراع و او شمشیرش در گوشه ی از خیابان رها کرد!سرانجام از او در دوران نوجوانی دعوت به همکاری با ولدمورت شد و او هم که به آرزوی دیرینه ی خودش رسیده بود قبول کرد ،سپاهی تشکیل داد و با آن به جنگ ژاندارک رفت!اما مشکل اصلی این بشر این بود که نمیتوانست نقشه ی درست و حسابی بکشد ، در نتیجه همین موجب کشته شدن او در جنگی ساده شد!
-------------------------------------
2.یکی از سرداران نیرو های خوب را نام برده و زندگی نامه او را بنویسید که جامع و کامل باشه ( 15 امتیاز)

ژاندارک به همراه دامبلدور در تمام مراحل در برابر دشمنان ایستادگش کرد!نقشه هایش برای جنگ چیزی شبیه نقشه های ناپلئون بناپارت بود و او تصمیم داشت سرار اروپا را تبدیل به جادوگران کند و سپس به آسیا بیاید! لشکرش که تعداد اندکی داشت به خوبی هدایت میکرد و در رستگاری آنها نقش اساسی داشت! از دامبلدور برای کارها کمک میگرفت و همیشه موفق بود و سرانجام او بود که تا ریدل را در جنگی ساده کشت!به همین راحتی!اما سرانجام در آتش سوزاندندش و افراد سپاه او هیچ کاری نتوانستند بکنند!البته عده ای هستند که میگویند اسم اصلی ژاندارک "مک گوناگول "بوده(!) که شاید درست باشه!


همه چیز همینه...
Only Raven


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱:۳۳ جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۸۵

ارنی مک میلانold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۰۳ جمعه ۱۷ آذر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۰:۰۶ پنجشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۶
از دوردست ترین قله
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 135
آفلاین
به نام یزدان پاک

1.یکی از سرداران نیرو های بدی را نام برده و زندگی نامه او را بنویسید که جامع و کامل باشه ( 15 امتیاز )

آنتونی مالفوی
این سردار یک سال پس از کشته شدن سالازار پا به عرصه قدرت گذاشت و یکی از سرداران معروف سیاهان نام دارد .
دراکو مالفوی نتیجه نتیجه ی وی است که آثار سیاهی را میتوان در آن جستجو نمود . از خصوصیات بارز آنتونی میتوان به : اذیت و کشتن مشنگ ها ، تخریب اموال و ملک های وزارت خانه ، علاقه بیش از حد به طلسم شکنجه گر و یا صلیب کشی و ... اشاره نمود .
او پس از سالها جنگ در برابر سفید ها در 51 سالگی توسط " راپید ساموئل " کاراگاه وقت وزارت دستگیر و به عنوان یکی از خطرناک ترین افراد ، به آزکابان برده شد و توسط سه دیوانه ساز ، خاطراتش به فنا و کشته شد ، و در قبرستان ریدل ها دفن شده است !
2.یکی از سرداران نیرو های خوب را نام برده و زندگی نامه او را بنویسید که جامع و کامل باشه ( 15 امتیاز)

فابیو مودی
این سردار بزرگ ارتش سفید ، در سال 1470 میلادی به دنیا آمد و در سال 1510 کشته شد .
این کاراگاه کار کشته وزارت ، صد ها جادوگر شوم و سیاه را دستگیر نمود و نشان بهترین کاراگاه قرن را به خود اختصاص داد . الستور مودی ، کاراگاه برجسته حال حاضر وزارت ، یکی از دورترین نوادگان اوست و مانند او یکی از برجسته گان میباشد .
فابیو در جنگ های بزرگ و مختلفی حضور داشت و یکی از دستان و تکه ای از پوست صورتش را در این جنگ ها از دست داد .
از خصوصیات او میتوان به : شجاعت و نفرتی که نسبت به سیاهان داشت اشاره کرد .
کتاب " پله پله تا نابودی " ، کتابی از اوست که تنها چند ورقه از آن در حال حاضر وجود دارد و صفحات اصلی آن نابود شده است .
به گفته ی خودش طلسم بیهوشی تنها افسونی است که همه از آن غافلند و پیشنهاد کرده است که در جنگ ها از آن به عنوان شگرد استفاده کرد !


پاتر , رولینگ خزیده کردت !!


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۴:۴۸ پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۵

پروفسور سینیستراOld


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۲ چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۴۳ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۱
از وقتی ایرانسل اومده!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 256
آفلاین
1.یکی از سرداران نیرو های بدی را نام برده و زندگی نامه او را بنویسید که جامع و کامل باشه ( 15 امتیاز )


"ایوان لسترنج "معروف به- ایوان خفن- که جد همین رابستن لسترنج خودمون است. وی در سال 1868میلادی در یکی از محله های فقیر نشین لندن به دنیا آمد و چنانکه خود بعدا" در گفتگو با روزنامه ی پیام امروز گفته شرارت را از همان زمین های خاکی محله یشان آغاز کرد. وی ابتدا در ورود به هاگوارتز جادوگری مطیع بود اما همین که از زیبایی های جادوگری به شگفت آمده بود شروع به سوء ستفاده از جادوگری کرد و چندین بار در آستا نه اخراج بود اما با پادر میانی سالازار اسلیترین که از دوستان خانوادگیشان بود نجات یافت.وی زمانی به مدرسه ی هاگوارتز آمده بود که تنها 5 سال از تاسیس آن می گذشت و قوانین آن هنوز جا نیفتاده بود و این فرصت مناسبی برای افرادی مثل ایوان بود تا به جادوی سیاه روی آورد. وی در عمرش همواره از سالازار به خوبی یاد می کرد و او را الگوی خود در جادوگری قرار داد. وی هنگام فارغ التحصیلی به کارهای مخوف خود ادامه داد. قتل هزار ان هزار ماگل و غیر ماگل از کارهای خبیثانه ی وی می باشد. وی با جادوگری مانند خود به نام " نارسیسا نات " ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند بود. دختری به نام پاتریشا و پسری به نام ماتیوس که هر دو راهش را ادامه دادند. وی به فجیع ترین شکل ممکن قربانیان را می کشت و طلسم شکنجه گر از طلسم های مورد علاقه اش بود . چنان که بعدا" نسلش نیز این علاقه را دوباره به جامعه ی جادوگری نشان داد. وی به خباثت در طول تاریخ جادوگری شهره است. سر انجان گودریگ گریفیندور که از سوی وزرات سحر و جادوی آن زمان ماموریت یافته بود تا او را دستگیر کند توانست او را در کوهستان های شمال به دام اندازد. در دادگاه روانشناسان این مشکلات و قتل های خوف انگیزش را در دوران کودکی او می دانند. زیرا وی در محله ای فقیر نشین زندگی می کرد و همواره توسط همسن و سالان ماگل خود مورد تمسخر قرار می گرفت. بنابراین تصمیم به انتقام گرفته است. به این ترتیب او محکوم شد که تا آخر عمر د ر آزکابان زندانی شود. وی بعد از گذراندن 5 سال از محکومیتش در سن 54 سالگی در گذشت.


2- یکی از سرداران نیرو های خوب را نام برده و زندگی نامه او را بنویسید که جامع و کامل باشه ( 15 امتیاز)


"فردریک شکلبوت" که در سال 1971میلادی به دنیا امد. وی در خانواده ی اصیل شکلبوت در سیبری به دنیا آمد . اما بعدا " به لندن مهاجرت کردند. وی وقتی به هاگوارتز رفت همه را از جمله گودریگ گریفیندور را از استعداد جادوگریش شگفت زده کرد . همین باعث شد که همواره در کانون توجه قرار گیرد. وی علا قه ی زیادی به کارآگاهی داشت و تواناییش در کلاس دفاع در برابر جادوی سیاه باعث شد بهعد از فارغ التحصیلی سریعا " به استخدام وزرات سحر و جادو در آید . وی در تمام عمرش همواره با جادوی سیاه مقابله کرد.و به ریاست دفتر کاراگاهان وزرات سحر و جادو در آمد. البته در میان حمایت های گودریگ گریفیندور نیز تاثیری داشت که بعدها خود شکلبوت در مصاحبه ای گفت : (( تمام زندگیم را مدیون گودریگم .)) وی با سیلویا ترزینکی یکی از همکارانش در دفتر کاراگاهی ازدواج کرد که حاصل آن فرزندی به نام کریس شد که پدر کینگزلی شکلبوت خودمان است.وی همچنین برنده ی جایز ه ی جادوگریه پیشرفته از وزرات سحر و جادو شد که تنها دو نفر پیش ازاو به این جایزه دست یافته بودند.
وی در یکی از ماموریت هایش به هنگام دستگیری دارن کارکاروف که یکی از پلید ترین جادوگران آن زمان بود توسط ورد آودا کداورا کشته شد.

ر وحش شاد و یادش گرامی


ـ «خدا را دیدی؟»

ـ «خدا؟… دیوانه شده­ای؟… کجا ست؟»

ـ «همین که می­پرسی «کجاست؟»، یعنی نخواهی دید!… بگذریم!…»


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۲:۴۷ چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۵

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
استاد گرانقدر من به دليل قاط زدن كامم نتونستم اين پست رو به موقع بزنم اگر از ما قبول بداريد كه ممنون ميشويم اگر نداريد هم كاري نميتواينم بكنيم به هر حال استادي گفتن دانشجويي گفتن



***********************




.در مورد خواص ، مواد سازنده و تاریخچه نسخه ی اولیه چوب جادویتان یک مقاله بنویسید



چوب من رو بانو بلاتريكس برام تهيه كرده و برام 0 گفته چوب تو از بهترين چوبهاي جهانه و تنها دو نفر از اون دارند يكي خودم و يكي هم وينكي زنم و اين كه هري بو گندوي خون كثيف ميگه چوب تو يك چوب عاديه اصلا مهم نيست
چوب وند من از درخت كاج كه يك درخت بسيار كم يابه ساخته شده و مغز اون از موي بدن خودمه و اين باعث ميشه قدرت چوبم دو برابر شه به طوري كه سرعت من تو غيب و ظاهر شدن بسيار بالاست و در اخرين ركوردي كه گرفتم 2 صدم ثانيه بود و با هر كي بخواد كل ميندازم و اين اصلا ربطي به قدرت طبيعي من در غيب و ظاهر شدن نداره
چوب من به دليل وي‍‍ژه بودنش و به دليل اين كه خودم اولين استفاده كنندشم تاريخچه اي نداره ولي شايد بعدها از من و چوبم به عنوان تاريخچه ي اين چوبها نام برده شه



.زندگی نامه یکی از افرادی که در ساختن و تکمیل کردن چوب جادو نقش داشتند و چگونگی تکمیل و بعد از تکمیل چه چیز هایی اضافع شد.


سيريوس بلك كبير ( جد جد سيريوس بلك ارباب سابق من . همون طور كه ميدونيد در خانواده هاي با اصل و نصب اسامي اجداد بر روي فرزندان گذاشته ميشه تا اسم ها زنده بمونن)
وي فردي بود كه بر روي طول چوبهاي جادو تحقيق كرد و به نتايج سازنده اي دست يافت او رابطه اي بين طول چوب و جنس آن و مغز ان پيدا كرد به طوري كه هر چه چوب بلند تر باشد بايد از جنس سخت تري ساخته شده باشد و هر چه چوب كوتاه تر باشد بايد از جنس نرم تري ساخته شود . همچنين بايد چوبهاي كوتاه مغزهاي قوي و چوبهاي بلند مغزهاي ضعيفتري داشته باشند.



یک مقاله در مورد چگونگی کار و ایجاد طلسم در چوب جادو



اولين جايي كه طلسم به وجود مي ياد ضمير نا خود آگاه آدميه بعد از اون در مغز آدمي شكل ميگيره سپس توسط مغز بر زبان جاري ميشه .
بعد از اداي طلسم فرد جادوگر به وسيله ي دست خود حركت متناسب با طلسم رو انجام ميده و انر‍ژي درونش رو با اين حركت آزاد ميكنه حال چوب دستي به منزله ي يك پل و رابط بين دست و طلسم گفته شده عمل ميكنه و انرژي دست رو به طلسم پيوند ميزنه و باعث ميشه در نهايت يك ورد خونده بشه و يك جادو انجام بشه


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۴:۳۲ چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۵

پروفسور پي ير برنا كورد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۱ سه شنبه ۱۲ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۹:۴۶ شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 141
آفلاین
سلام پروفسور

1- یکی از سرداران نیرو های بدی را نام برده و زندگی نامه او را بنویسید که جامع و کامل باشه ( 15 امتیاز )
موریس ریچارد مولان
وی یکی از سرداران و در واقع میتوان گفت فدائیان سپاه سیاهی بوده است و یکی از صمیمی‌ترین دوستان سالازار اسلیتیرین به شمار می‌آمده است. در جنگ‌های قرون وسطی که به قول استاد جنگ بین خوبی و بدی یا خیر و شر به آن اتلاق می‌شده، مهمترین عامل در پیروزی یا شکست در یک مرحله یا تمام جنگ حس و یا ندای درونی شخص در مبارزه حرف اول را می‌زده است. بدین معنی که اگر به فرض شخصی جز سپاه بدی بود و با تمام وجود دل در گرو دنیای سیاه سپرده بود در جنگ چنان از خودگذشتگی از خود نشان می‌داد که کسی را یارای مقابله با وی نبود. "موریس ریچارد مولان" یکی از همین سرداران بود که چنان فریب دنیای سیاه را خورده بود و چنان شیفتة این دنیا شده بود که در هنگامة جنگ دست از جان شسته با نهایت نفرت طلسم‌ها را به سمت جادوگر مقابل روانه می‌ساخت. این جادوگر پلید در سن 12 سالگی و با دعوت‌نامه‌ای که از مؤسسان مدرسه هاگوارتز و شخص سالازار دریافت کرد پا به این مدرسه گذاشت و راه ورود به دنیای سیاه را نزذ سالازار به خوبی فراگرفت و پس از فارق‌التحصیلی بدون هیچ تحقیق و بررسی راه این دنیای سراسر مکر و کینه و تزویر و پلیدی را در پیش گرفت و در همان اوائل شروع جنگ به یکی از سرداران شجاع دنیای سیاه تبدیل شد و چنان رعب و وحشتی را در دل مردمان ایجاد کرد که خود گودریک گریفندور در نابودی یا دستگیری وی تلاش کرد. موریس سرداری فاتح بود و تقریباً تمامی کسانی که با وی به مبارزه و یا در اصطلاح دوئل پرداختند کشته شدند، تا اینکه سرانجام توسط ریونکلاو سردار مبارز و شجاع دنیای خوبی در یک دوئل وحشتناک به هلاکت رسید. با کشته شدن موریس جنگ کاملاً به نفع خوبی تغییر جهت داد و در اندک مدتی پیروزی از آن دنیای خوبی شد.
گفتنی است موریس جزو معدود جادوگرانی از نسلی غیر از نسل اسلیتیرین بود که می‌توانست به زبان مارها سخن بگوید. همچنین ورد کرشیو اختراع موریس می‌باشد و او از این جهت که علاقه‌ای عجیب به شکنجة دیگر جادوگران و لذت بردن از این کار داشت این طلسم نابخشودنی را پایه گذارد تا ابزار سرگرمی‌اش را فراهم کند.

2- یکی از سرداران نیرو های خوب را نام برده و زندگی نامه او را بنویسید که جامع و کامل باشه ( 15 امتیاز)
ریونکلاو
سرداری نام آشنا که خود یکی از مؤسیسن مدرسة بزرگ هاگوارتز بود و یکی از دوستان صمیمی گودریک و هافلپاف. ریونکلاو جزء سرداران از خود گذشته و شجاعی بود که در راه مردم و حفظ جامعه‌اش جانش را هم فدا می‌کرد.
ریونکلاو در کودکی و در همان سنین آغازین بلوغ به قدرت درونی فوق‌العاده‌اش پی برد و لی به دلیل عدم وجود یک مکان مناسب برای پرورش و هدفمند کردن این استعدادها او سخت افسرده و پریشان شد. وی چون به قدرت شگرف خود پی برده بود سعی در مهار آن و استفادة مناسب از آن نمود و برای نیل به مقصود راه سفر را در پیش گرفت تا بتواند به کسانی دست پیدا کند که احتمالاً چون او از چنین قدرتی برخوردار بودند و در مهار آن موفق شده بودند. ریونکلاو پس از سفرهای طولانی و خطرناک و آشنایی با دنیای سیاه و نیز دنیای سپیدی و پاکی، بنابر دستور فطرتش به سمت خوبی میل پیدا کرد و نزد اساتیدی بزرگ به کسب علم و مهارت در زمینة جادوگری پرداخت و پس از آنکه از نزد اکثر جادوگران بزرگ زمان خود چیزها آموخت در سن 22 سالگی به خدمت گریفندور رسید و در نزد وی مراحل تکمیلی جادوگری را طی کرد و در سن 25 سالگی به یکی از بزرگترین جادوگران زمان خود تبدیل شد. ریونکلاو و گریفندور که اکنون با آمدن هافلپاف یک جمع سه نفره تشکیل داده بودند تصمیم به احداث مکانی برای آموزش کودکانی که در وجودشان جرقه‌های جادوگری هویدا بود گرفتند و در همین زمان بود که اسلیترین هم به این جمع اضافه شد و این چهار دوست وفادار مدرسة علوم و فنون جادوگری هاگوارتز را تاسیس کردند و سال‌های زیادی را صرف آموزش کودکان مستعد جادوگری نمودند. اما در طی گذشت سال‌ها کم‌کم اختلافایت بین این چهار دوست و خصوصاً بین اسلیترین و سه نفر دیگر به وجود آمد و موجب جدا شدن اسلیترین از این جمع صمیمی شد و مدتی بعد هم جنگ بین بدی و خوبی که بنابر اقوالی شروع آن به سالازار نسبت داده شده شروع شد. در این زمان ریونکلاو به عنوان یکی از برجسته‌ترین جادوگران زمان و نیز یکی از سرداران خوبی پا به عرصة نبرد نهاد و تعداد زیادی از جادوگران دنیای سیاهی را به هلاکت رساند. ریونکلاو سال‌های زیادی عمر کرد ولی دقیقاً سن مرگ وی مشخص نیست ولی گفته شده که وی بیش از یک قرن زندگی درخشان و در خدمت دنیای بدون جادوی سیاه داشته است.
مهمترین مشخصة ریونکلاو هوش و خلاقیت سرشار وی را می‌توان نام برد.



Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۹:۱۷ چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۵

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۰:۴۷ یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۱
از کافه هاگزهد
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
پیام: 514
آفلاین
1.یکی از سرداران نیرو های بدی را نام برده و زندگی نامه او را بنویسید که جامع و کامل باشه ( 15 امتیاز )
سالازار اسلیترین یکی از 4 موسس هاگوارتز بوده است.
او در جادوی سیاه زبانزد خاص و عام بوده است. در مورد زندگی شخصی سالازار اطلاعاتی در دست نیست.
اما نام او در فهرست تکامل دهندگان جادوی سیاه در بالای لیست به چشم میخورد.
قبل از سالازار ، جادوی سیاه به شکل امروزی نبوده است.
شواهد غیر قابل انکاری وجود دارد که سه طلسم نابخشودنی معروف رو سالازار اسلیترین اختراع میکند.
چند سال بعد از تاسیس هاگوارتز ، اسلیترین با دیدن پیشرفت دانش اموزان خون کثیف ( پدر و مادر آنها ماگل بوده) نگران میشود ، که دنیای جادوگران بوسیله این دانش اموزان در خطر خواهد بود.
برای همین در جلسه ای با موسسان دیگر مدرسه، این موضوع را مطرح میکند و این پیشنهاد را میدهد که فقط جادوگران اصیل و خون پاک اجازه ورود به مدرسه را داشته باشند.
اما با مخالفت گریفندور، راونکلاو و هافلپاف مواجه میشود و تصمیم میگرد تالاری به نام تالار اسرار را در مکانی دست نیافتنی در مدرسه بسازد که فقط وارث خود بتواند آن را پیدا کند.
پس از ساخت تالار اسرار دیگر کسی او را نمی بیند تا زمان جنگ برونا که سالازار اسلیترین در مقام فرمانده لشکر سیاه دیده میشود.
بیشترین استفاده از طلسمهای نابخشودنی را پس از دوران سیاه ولدمورت ، در جنگ برونا و بوسیله سالازار دانسته اند.
خساراتی که سالازار بوسیله تحول جادوی سیاه و اختراع طلسمهای نابخشودنی به دنیای جادوگران و به خصوص جادوی سپید ، وارد کرده ، غیر قابل جبران است.
گفته میشود که او بعد از آن جنگ بزرگ ، به دلیل زخمهایی که برداشته بوده ، چند سالی دوام نیاورده و مرده است.
اما به تازگی مدارکی پیدا شده است که نشان میدهد سالازار اسلیترین قبل از جنگ برونا ، هورکراکسس ها را اختراع کرده و با کشتن یکی از جادوگران خون کثیف روح خود را به دو قسمت کرده است. مهر تایید این مسئله ، چندین بار دیده شدن روح سالازار اسلیترین پس از آن جنگ است.
اما 20 سال بعد از جنگ برونا کسی هورکراکسس را پیدا میکند و آن را از بین میبرد و دیگر پس از آن سالازار دیده نشده است.
میتوان گفت این امر بیشتر به دلیل ابتدایی بودن هورکراکسس بوده است و با از بین رفتن یک هورکراکسس دیگر لازم نبوده است که خود شخص را هم ( سالازار اسلیترین) از میان بردارند.
سالازار اسلیترین یکی از موسسان هاگوارتز ، فرمانده لشکر بدی در جنگهای قرون وسطی جادوگران ، مخترع طلسمهای شکنجه گر و به فرمان و آواداکداورا و هم چنین مخترع هورکراکسس یا جاودانه سازها بیست سال پس از جنگ خونین برونا ، به دلیل از بین رفتن هورکراکسس کشته میشود.

2.یکی از سرداران نیرو های خوب را نام برده و زندگی نامه او را بنویسید که جامع و کامل باشه ( 15 امتیاز)
گودریک گریفندور یکی از موسسان مدرسه هاگوارتز و یکی از بزرگترین جادوگران زمان خود بوده است.
از زندگی او تا قبل از تاسیس هاگوارتز اطلاعات قابل توجهی پیدا نشده است. فقط چند کتیبه پیدا شده که نشان میدهد گودریک گریفندور محبوبترین جادوگر در میان جادوگران آن زمان بوده و اختلافاتی با سالازار اسلیترین داشته است.
پس از قدرتمند شدن جادوی سیاه بوسیله سلازار اسلیترین ، گودریک گریفندور برای مقابله با جادوی سیاه ، دفاع در برابر جادوی سیاه را پایه گذاری میکند و همین کار باعث محبوبیت بیشتر او می شود.
از کارهای دیگری که گریفندور برای مبارزه با ترویج جادوی سیاه انجام میدهد ( پس از تاسیس هاگوارتز) ، جلوگیری از تدریس جادوی سیاه در مدرسه است که بعضی از مورخان بر این عقیده اند که اسلیترین تالار اسرار را در همان زمان ساخت مدرسه بنا کرده و پس از مخالفت گریفندور با تدریس جادوی سیاه ، مدرسه را ترک میکند.
البته راونکلاو و هافلپاف هم با گریفندور موافق بوده اند.
گریفندور که میدونسته اسلیترین دست از جادوی سیاه بر نخواهد داشت ، درس دفاع در برابر جادوی سیاه را در مدرسه تدریس میکند.
یکی دیگر از اقدامات گریفندور برای مبارزه با جادوی سیاه ، اختراع وردها و طلسمهای ذهنی است، که همانطور که میدانید در عصر ما ، آلبوس دامبلدور بزرگترین و ماهرترین جادوگر در اجرای وردهای ذهنی است.
اما با اختراع طلسمهای نابخشودنی توسط اسلیترین ، گریفندور متوجه شد که وردهای ذهنی توان مقابله با این طلسمها را ندارند.
بنا بر این جادویی را اختراع کرد که امروزه آن را به نام جادوی عشق میشناسیم.
جادوی عشق به دو شاخه تقسیم شد :
1. جادوی سپید
2. طلسم عشق مرگبار
جادوی سپید همان تکامل چشمگیر وردهای ذهنی و طلسمهای زبانی است که در دفاع در برابر جادوی سیاه به کار می رود.
طلسم عشق مرگبار طلسمی است که جادوگری خود را برای زنده ماندن جادوگر دیگری فدا میکند و تنها طلسمی است که میتواند طلسمهای نابخشودنی راخنثی کند. گریفندور تلاش بسیاری کرد تا در اجرای طلسم عشق مرگبار جادوگری از بین نرود ، اما موفق نشد. یکی از نمونه های آشکار اجرای طلسم عشق مرگبار ، کشته شدن مادر هری برای زنده ماندن هری پاتر است. بسیاری از جادوگران طلسم عشق مرگبار را در مقابل هورکراکسس ها قرار میدهند.
در زمان جنگ برونا ، گودریک گریفندور فرمانده لشکر خوبی در مقابل سالازار اسلیترین فرمانده لشکر بدی قرار گرفت.
در حقیقت این جنگ ، مبارزه بین جادوی سپید و جادوی سیاه بوده است.
گریفندور و اسلیترین تمام جادوهایی که تا آن زمان اختراع کرده بودند را در این جنگ مورد استفاده قرار دادند و به همین دلیل جنگ برونا معروفترین و بزرگترین جنگ قرون وسطی و تاریخ جادوگری است.
یکی از فرضیاتی که امروزه مورد توجه مورخان قرار گرفته است ، فرضیه ی از بین رفتن هورکراکسس سالازار اسلیترین توسط گودریک گریفندور است ، و بر اساس همین فرضیه مورخان بر این عقیده اند که طرفداران اسلیترین گریفندور را به قتل رساندند.
مطلب قابل توجه دیگری که درباره گودریک گریفندور به تازگی ذهن مورخان را به خود مشغول کرده و مدارک و شواهدی هم دیده شده ، این است که آلبوس دامبلدور از نوادگان گودریک گریفندور است.


تصویر کوچک شده


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۹:۲۷ سه شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۵

توبیاس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۰ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۴۲ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۵
از پیش پدرخوانده
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 294
آفلاین
جلسه سوم: جادوگران در قرون وسطی

توبیاس در حالی که بی صدا وارد کلاس میشد همینجوری روغن از کلش میریخت پایین...
توبیاس رو به بچه ها گفت: خوب خیلی خلاصه میگم ، پس خوب درس رو گوش کنین تا شیر فهم شین...
خوب جادوگران از حدود15000 هزار سال پیش وجود داشتند ، ولی ما به آن زمان کاری نداریم، قرون وسطی جادوگران با مشنگ ها متفاوت بود... در بین مشنگ ها حتما بین دو نژاد یا دو دین ( در اکثر اوقات) ولی در جنگ جادوگران ... جنگ پر از عذاب است و نژاد برای آنها اهمیت ندارد ، فقط دو گروه : بدی و خوبی...
هم اکنون ولدی کچله مثال بدی و دامبی هم مثال خوبیست...

در جنگ جادوگران از انواع کار های مختلف انجام مشد که شما باید در این مورد تحقیق کنید... توضیحاتی رو بعدا میدم... همچنین قرون وسطی جادوگران دویست سال از قرون وسطی مشنگ ها جلو تر است.
قرون وسطی جادوگران ، به دوره سیاه ، یا جنگ سرد ، یا خون خواهی معروف است.
در قرون وسطی جادوگران فقط در سال های 1450 میلادی تا 1455 میلادی صلحی نسبی برقرار بود ، معروف ترین جنگ قرون وسطی برونا می باشد...

در این جنگ بیست و سه هزار از نیروه های خوب و بیست هزار نفر از نیرو های سیاه جان باختند که گفته میشد سالازار اسلایترین در این جنگ یکی از سرداران نیروهای بدی بوده ( البته بعد از تسیس هاگوارتز )
مطلب زیادی در این درس گنجانده نشده ، زیرا از کتیبه ها و پاپیروس ها و دیگر دستنوشته ها مطالب خیلی کمی باقی مانده است...

تکالیف:
1.یکی از سرداران نیرو های بدی را نام برده و زندگی نامه او را بنویسید که جامع و کامل باشه ( 15 امتیاز )
2.یکی از سرداران نیرو های خوب را نام برده و زندگی نامه او را بنویسید که جامع و کامل باشه ( 15 امتیاز)


فقط فروم وجود دارد و کسانی که از زدنش عاجزند

[b]فقط اسل


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۶:۲۲ سه شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۵

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۰:۴۷ یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۱
از کافه هاگزهد
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
پیام: 514
آفلاین
1.در مورد مواد خواص، مواد سازنده و تاریخچه نسخه اولیه چوب جادویتان یک مقاله بنویسید.
چوب جادوی من 40 سانتیمتر است. این چوب جادو بسیار منحصر به فرد و در تمام دنیا تک است. من با کمک برادر بزرگم البوس دامبلدور در زمان جوانی این چوب را ساختم. جنس این چوب از درخت خدنگ و بسیار محکم و مقاوم است. مواد سازنده هسته ی چوب یک معجون بسیار قوی است.
چند قطره از خون اژدها ، پر ققنوس البوس و یک قطره از معجون فلیکس فلیسیس ( معجون خوش شانسی) ساختار درونی و هسته ای چوب رو تشکیل میدهند.
به خاطر وجود خون اژدها طلسمهای قدیمی و باستانی رو به خوبی اجرا میکنه ، و به دلیل استفاده از پر ققنوس و معجون فلیکس فلیسیس در برابر طلسمها و وردهای مهاجم مخصوصا وردهای سیاه ، بسیار قدرتمند و سریع عمل میکنه و از من که صاحبش باشم به خوبی دفاع میکنه.
اما من 10 سال پیش با کمک آقای الیوندر تونستم یک موی تکشاخ رو هم به هسته چوب اضافه کنم که این کار باعث شد تا طلسمهای جدید رو هم به خوبی اجرا کنه و از همه مهمتر با اتصال به سایت جادوگران میتونم چوبمو update (به روز ) کنم.

زندگی نامه یکی از افرادی که در ساختن و تکمیل کردن چوب جادو نقش داشتند و چگونگی تکمیل و بعد از تکمیل چه چیزهایی اضافه شد.
پدر پدر بزرگ آقای الیوندر یعنی کالین الیوندر در حدود دو قرن پس از لرد فرانکشتاین زندگی میکرد. او تمام عمر خود را در راه تکامل و ارتقا چوبهای جادو گذراند.
در سن 20 سالگی او توانست پس از تلاش بسیار یک پر ققنوس را به دست آورد. با پر ققنوس یک چوب جادوی دیگر ساخت و پر را در هسته ی چوب جادو استفاده کرد. سپس چوب ساخته شده را مورد ازمایش قرار داد. اما هیچ تفاوتی با چوبهای قبلی در آن مشاهده نکرد. از این مسئله متعجب و ناراحت شد و چوب را برداشت و از خانه بیرون رفت. در راه یکی از جادوگران برای اذیت و ازار کالین جوان وردی را رو ی الیوندر اجرا کرد ، اما کالین الیوندر با حرکتی بسیار سریع هم ورد را خنثی کرد و هم طلسمی را به طرف جادوگر مهاجم فرستاد. اینجا بود که کالین فهمید پر ققنوس طلسمهای دفاعی را سریعتر از دیگر چوبهای جادو انجام میدهد.
او بعد از این ماجرا نام خود را در فهرست تکامل دهندگان چوب های جادو ثبت کرد.
همچنین در سن 40 سالگی با به کار بردن چند قطره خون اژدها در هسته چوب ، فهمید که قدرت چوب در اجرای طلسمهای باستانی نسبت به دیگر چوبهای جادو بسیار بیشتر است.
برای بار دوم نیز نام خود را به لیست تکامل دهندگان چوبهای جادو اضافه کرد.

یک مقاله در مورد چگونگی کار و ایجاد طلسم در چوب جادو بنویسید.
تمام سازندگان چوبهای جادو بعد از لرد فرانکشتاین ، از قانون اولیه پیروی میکنند. طبق این قانون چوب جادو انرژی فرد استفاده کننده را درون خود ذخیره کرده و آن را بیرون میکند،با قدرتی دو برابر.
چوبهای جادو به دلیل موادی که در ساختار و هسته ی خود دارند ، همیشه یک انرژی پتانسیل را در خود نگه میدارند. زمانی که جادوگر میخواهد وردی را اجرا کند ، باید ذهن خود را از همه چیز خالی کند و تنها روی طلسم یا وردی که میخواهد اجرا کند متمرکز شود . انرژی را به وسیله دستی که چوب را با ان گرفته ، به چوب جادوی خود منتقل کرده و سپس نام ورد را به زبان بیاورد.
هر چه تمرکز جادوگر بیشتر باشد و ماهیچه های دست خود را در زمان اجرای طلسم بیشتر منقبض کند و طلسم یا ورد را با صدای بلند یا اهسته ( بستگی به نوع طلسم) بخواند ، طلسم اجرا شده قدرت بیشتری خواهد داشت. معمولا طلسمهایی که برای حمله و کارهای غیر دفاعی مورد استفاده قرار میگیرد باید اهسته خوانده شود و در مقابل ، طلسمهای تدافعی که برای محافظت و یا دفع جادوی جادوگر دیگری به کار میرود ، هر چه بلندتر گفته شود بهتر است.
و اما چوب جادو ...
چوب جادو انرژی جادوگر را با انرژی پتانسیل درون خود ، طی عملیاتی ترکیب و با توجه به طلسم مورد استفاده ، رنگی را برای ان مشخص میکند و با قدرتی دو برابر انرژی فرد ، به طرف هدف روانه میسازد.
تمام طلسمهای نابخشودنی به رنگ قرمز تیره است.
طلسمهای دیگر با توجه به موقعیت استفاده رنگهای دیگری به خود میگیرند.
به عنوان مثال یک طلسم درموقعیتی دفاعی برای دفاع از شخص به کار میرود و به رنگهای روشن دیده میشود ، ولی همان طلسم در یک موقعیت دیگر برای حمله استفاده میشود و به رنگهای تیره مشاهده میشود.
موقعیت جادوگر بوسیله چوب جادو و بر اساس تمرکز و انرژی جادوگر تشخیص داده میشود.
چوب جادو باید در برابر طلسمها مقاوم باشد. جنس چوب در این امر بسیار مهم است.
مثلا اگر جنس چوب از نئوپان باشد ، تحمل طلسمهای نیمه قدرتمند را ندارد و متلاشی میشود.


تصویر کوچک شده


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۴:۲۶ دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۸۵

سارا اوانز old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۶ شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۳۵ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از بالای سر جسد ولدی!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 993
آفلاین
1.در مورد مواد خاص، مواد سازنده و تاریخچه نسخه اولیه چوب جادویتان یک مقاله بنویسید.

چوب جادویی من از دم تک شاخ درست شده است. تک شاخ یکی از حیوانات جادویی ست که به دلیل زیبایی ، ظرافت و هم چنین توانایی غیب و ظاهر شدن و قدرت تند دویدن مشهور شده است.
به همین جهت چوب جادویی که از این حیوان گرفته شده است بسیار پر سرعت است که به طوری که ایجاد طلسمات را کمترین ثانیه انجام می دهد.
هم چنین ظرافتی در انجام طلسمات دارد به طوری که می تواند طلسماتی که به صورت نامشخص و یا بر اثر اضطراب به صورت نیمه نیمه گفته می شود را به طور واضح و کامل انجام دهد.
چوب جادو درست شده از تک شاخ توانایی خمیده شدن را دارد و بسیار کم اتفاق می افتد که این چوب بشکند!
نخستین بار که چوب جادو از دم تک شاخ درست شد در سال 1708 میلادی بود که شخصی به نام " جان آلانس " پی برد که به کار برد دم این موجود در چوب دستی می تواند بسیار مفید واقع شود و خواص گوناگونی دارد. او پس از بررسی ها فراوان توانست این چوب را بوجود آورد و خود او نخستین بار آن را امتحان کند.
پس از آن این چوب نیز به فهرست چوب های جادویی دیگر اضافه گردید و مورد استفاده جادوگران قرار گرفت.

زندگی نامه یکی از افرادی که در ساختن و تکمیل کردن چوب جادو نقش داشتند و چگونگی تکمیل و بعد از تکمیل چه چیزهایی اضافه شد.

فردریک الکساندرو ایزانس یکی از افرادی بود که در زمینه تکمیل سازی چوب جادو نقش به سزایی داشت.
فردریک در سن 57 سالگی پی برد که چوب های جادو توانایی از بین بردن مواد مایع و یا بوجود آوردن آن را ندارند. آن ها نمی توانند یک ماده مایع را به چیز دیگری مثلا یک ماده جامد تبدیل کنند. به همین دلیل تصمیم به بررسی چوب ها گرفت. او ابتدا انواع چوب جادو را گرد آوری کرد و وقتی مطمئن شد که نظریه اش در مورد همه چوب دستی ها صادق است سپس به شکافت یک یک چوب ها پرداخت.
پس از اینکه مواد آن ها را جدا کرد به این نتیجه رسید که در واقع در خود چوب دستی ها از مواد مایع به کار نرفته است و با خود تصور کرد که شاید این دلیل این مشکل است.
پس او تصمیم گرفت که مقداری شیره گرفته شده از چشم بز کوهی را که به صورت سفت شده آن را تبدیل کرده بود به چوب دستی اضافه کرد.
اما این ماده نتیجه نداد و او چندین مایع دیگر را نیز امتحان کرد.
در آخر او آب را وارد چوب دستی نمود و این کار اثر بخش شد و بالاخره موفق گردید.
اما بعد ها دانشمندان این چنین گفتند :
" فردریک ایزانس تصور می کرد که آب به دلیل داشتن استثنی های مختلف توانسته در چوب جادو نفوذ کند اما دلیل دیگری در این کار وجود دارد و آن این است که دیگر مواد با مواد به کار رفته در چوب واکنش می دهند اما آب بدون از بین بردن خواص خود چوب می تواند اضافه گردد و عمل کند. "

یک مقاله در مورد چگونگی کار و ایجاد طلسم در چوب جادو بنویسید.

زمانی که یک طلسم را می خوانیم نوعی انرژی به بخش های چوب علی الخصوص مغز آن وارد می شود که باعث حرکت این مواد درون چوب دستی می شود. سپس انرژی مواد مختلف جریان یافته درون چوب دستی به نوک آن که دارای خاصیت کشش این مواد است منتقل می شود و سرانجام به بیرون فرستاده می شوند.
در پی انجام این عمل مشاهده می شود که چوب دستی گرم می شود.



كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۳:۵۲ یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۵

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۶ دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴
از جايي به نام هيچ جا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 788
آفلاین
به نام او که ما را اصیل پاک آفرید!


1.در مورد مواد خاص، مواد سازنده و تاریخچه نسخه اولیه چوب جادویتان یک مقاله بنویسید.

چوبدستی جادویی من متعلق با فیلیپ ایماگو، جد بزرگوارم بوده است که از کودکی این چوبدستی طبق وصیت نامه ایشون به من رسیده است. تا 10 سالگی هیچ اطلاعاتی در مورد طرز و نوع ساختار درونی و اصول پایه گذاری جادوی آن چیزی نمی دانستم. اما با یافتن یک برگه کامل از چمدان جدم به اطلاعات بسیار زیادی در مورد آن دست یافتم که برای استاد گرامی توضیحات لازم در مورد موارد سازنده ظاهر درونی و بیرونی و جادوی فلسفی آن را تقدیم خواهم کرد:
چوبدستی من در سال 1880 میلادی توسط آلموندیوس تراویج، چوبدستی ساز مطرح انگلیسی طراحی شده است. ساختار ظاهری و بدنه آن از چوب درخت افرا می باشد و تا مغر و هسته اصلی چوبدستی، 3 سانتی متر قطر دارد که نسبت به سایر چوبدستی ها امروزی نسبتا قطور به حساب می آید. رشته و نوار اصلی اتصال به مغز سه برشه داخلی چوبدستی شامل یک پر شاهین است که با برش های سه گوش جریان ناپایدار اتصال رشته های جادو را با سه اصل منطقی برقرار کرده و با سرعت به نوک چوبدستی جهت شلیک ارسال می کند. زیر لایه ای از پر برش خورده شاهین، از مایع و نوشداروی بسیار کمیاب "آریشونوز" استفاده شده است که با لایه رنگارنگ و نورانی خود سرعت زیادی به برقراری جریان اتصال به نوک چوبدستی ایجاد می کند. در مورد طول و اندازه چوبدستی باید اشاره کرد که به طور کاملا دقیق 20 اینچ طول دارد. در صورتی که بدنه چوبدستی را جلوی نور بگیریم، شاهد آن خواهیم بود که کلماتی با خطوط بسیار دشوار جهت خواندن هک شده است، دقیقا متن زیر:

"OK on tha 7th u think I'm dead yet I'm really alive"

این نوشته توسط پدرم بعد از مرگ جدیم کشف شده است که طبق ادعای پدرم تا به حال این متن را طی چندین سال در روی چوبدستی ندیده است و معتقد است که این متن مطمئننا در روزهای پایانی عمر جدم هک شده است که این معنا را میدهد: " تو فکر میکنی که من در روز هفتم می میرم ولی من هنوز زنده ام" . این متنی است که به احتمال بسیار قوی جد بزرگوارم شخصا روی چوبدستی خطاب به دشمنان و قاتلین خود هک کرده است. زیرا جد من طی یک حرکت ناجوانمردانه توسط گروهکی از جادوگران مخوف با افسون های خطرناک سال ها قبل ترور شد و پس از گذشت هفت روز جان دادن در سنت مانگو دار فانی را وداع گفت.( هیچ قبر و جسدی از جدم وجود ندارد ! )
علاوه بر متن هک شده روی بدنه چوبدستی، شاهد طرح یک کله اژدها کوچک درست کمی بالاتر از متن یاد شده، خواهیم بود که نشان از علاقه شدید جدم به اژدها بوده است. در پایان باید این نکته را یادآوری کرد که چوبدستی که حال در غلاف من قرار دارد فراتر از یک چوبدستی ساده است و با یقین می توان گفت که اگر الیواندر سال ها کار کند نمی تواند نظیر آن را طراحی و بسازد. چوبدستی من توسط به سفارش جد بزرگم توسط آلموندیوس تراویج ساخته شده ایت که گفته می شود وی برای ساخت این چوبدستی 5 سال تمام وقت گذاشته است که این یک رکورد محسوب می شود و ما شاهد آن هستیم که امروزه الیواندر پیر با دقتی بسیار پایین در طی مدت چند ساعت یک چوبدستی ساده را با چند ماده ساده طراحی می کند.


2. زندگی نامه یکی از افرادی که در ساختن و تکمیل کردن چوب جادو نقش داشتند و چگونگی تکمیل و بعد از تکمیل چه چیزهایی اضافه شد.

الکس کریجووت، در 14 آگوست سال 1460، در شهر لندن در انگلستان متولد شد. مادرش یک جادوگر کاملا اصیل نبوده است. وی تحصیلات خود را در مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز سپری نمود. به دنبال این هفت سال تحیل وی در این مدرسه، یک افتخار و رکوردی جدید در پرونده تحصیلی وی ثبت شد که موجب شد بسیاری از دانشگاها مطرح جادوگری اروپا وی را سمت خود جذب کنند. او موفق شد در طی مدت این هفت سال در تمامی کلاس های افسون ها و طلسم های جادویی، بالاترین نمرات تاریخ مدرسه هاگوارتز را ثبت کند، قبلا هم نظیر این بود اما نه در هفت سال بلکه محدود به یکی دو سال ! وی استعداد بسیار خاصی از خود روی افسون ها و اجرای آنها نشان داد. دانشگاه های مطرح جادوگری و آموزش فنون جادو از جمله دانشگاه جادوگری هاتفورد تمایل بسیار زیادی جهت خدمت گرفتن وی به طور رایگان برای تحصیل بیشتر و به دنبال آن تدریس داشت! اما با تمام این پیشنهادها، وی ترجیح داد که در مقام استاد درس افسون ها و طلسم های جادویی در هاگوارتز تدریس کند. وی در نهایت نا امیدی تقاضای تدریس خود را به مدیریت هاگوارتز اعلام کرد و می دانست که با وجود اساتید بسیار با تجربه ای در این درس برای وی جایی نخواهد ماند. اما در کمال تعجب مدیریت هاگوارتز قاطعانه وی را جایگزین یک استاد بسیار مطرح و با تجربه به نام پروفسور " استفانی" کرد ودر سن هیجده سالگی در اوج جوانی موفق شد در مقام استاد کار خود را شروع کند.

در ابتدا گفته می شود که وی در سال های آغازین تدریس خود دائم با دانش آموزان سال هفتمی به جهت اختلاف کم سنی مشکل داشته ات اما به مروز زمان با بالاتر رفتن سن وی مشکلش هم رفع شد. در سن بیست و پنج سالگی بعد از هفت سال تدریس بسیار خوب و عالی برای همیشه هاگوارتز را به علت توهین بسیار تمسخرآمیز یکی از اساتید در مراسم ضیافت شام شب هالووین، ترک کرد و به دنبال سرنوشت در جایی دیگر گشت. وی به دنبال منطق و فلسفه های اختراع افسون ها رفت و بیشتر وقت خود را به مطالعه و جستجو و بحث و گفتگو با اساتید برجسته دانشگاهای جادوگری در رشته افسون ها صرف کرد. موفق شد یک کتاب در سن بیست و هفت سالگی با عنوان " پیرامون افسون های فرا اندیشه" منتشر نماید که در آن تجربیات خود را حاصل از بحث و تبادل نظر با جادوگرهای مشهور فیلسوف را در اختیار علاقه مندان گذاشت.

اما در مورد اینکه وی چطور و با چه فلسفه و منطق نوینی روی تکمیل کردن جادوی چوبدستی ها نقش داشتند می توان گفت که وی توانست برای اولین بار هسته و مغز چوبدستی را شکاف دهد و با این حرکت خود بسیاری از جادوها را به چوبدستی منتقل نمود و مغر را جهت نمونه برداری و ساخت از روی الگو تقدیم به چوب دستی یازان آن زمان کرد. وی در اصل انقلابی به وجود آورد و راه و اصول را نشان چوبدستی سازان داد که چگونه جادوی های خود را به طور کامل به چوبدستی انتقال دهند.

3. یک مقاله در مورد چگونگی کار و ایجاد طلسم در چوب جادو بنویسید.

وقتی که جادوگری یک افسون و طلسمی می سازد و اختراع می کند، می بایست سریعا آن را به چوبدستی انتقال دهد، خاصیت مغز و هسته اصلی برش یافته این است که در صورتی که شکاف اصلی بخورند، بلافاصله قادر به جذب افسون خواهند بود. اما حال اینکه چطور باید افسون خود را منتقل کرد. در ابتدا شما می بایست نام افسون خود را بلند خطاب کنید البته با دقت، مغز و هسته بلافاصله نام را جذب کرده و نسبت به این نام حساس می شود و واکنش نشان می دهد اما جهت واکنش به جادوی شما که همان افسون یا طلسم شما به اصطلاح باشد نیاز ضروری دارد، لذا شما بلافاصله باید نیروهای تئوری و غیر شی ای خود را به سمت مغز و هسته هدایت کرده و بلافاصله مغز و هسته را دوباره پوشش کامل دهید. سپس موظف هستید طبق قوانین بین المللی چوبدستی خود را تحویل وزارت سحر و جادو دهید تا برای مدت یک هفته مغز آن الگو برداری شود و به دست همه چوبدستی سازان برسد. همچنین اصلاحاتی نیز توسط خود وزارت سحر و جادو صورت می گیرد.


"Severus...please..."
تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.