_ همه ی حفاظاشو که نمی دونم......فقط می دونم که یک سپاه بزرگ دیوانه ساز اونجا هست که تمامی نداره.....
آنيتا:بهتره سريع تر بريم تا اوتو رو نكشتن!!!!!!!!!!
اون سريع شروع به دويدن كرد صداي آرتيكوس رو از پشت سرش شنيد كه گفت:
بابا صبر كن چقدر عجله داري بزار مام بيايم
آنيتا ايستاد تا آنها بهش برسند و همه با هم حركت كردند
در بين راه آرتيكوس از آنيتا پرسيد :
چيز ديگه اي اونجا نبود كه توجهت رو به خودش جلب كنه؟؟؟؟؟
آنيتا:
فكر نميكنم فقط همون ماره و ديوانه سازا اونجا بودند!!!!!!!!
اونها به راهشون ادامه دادند.........
***************به دنبال دنيل و جسيكا و سيريوس******************
دنيل: فكر كن ديگه يالا ما كه نميتونيم تا ابد اينجا باشيم!!!!!!!
سيریوس:به ريش مرلين دفعه ديگه همين طوري صحبت كني خودم ميكشمت!!!!!!!
اون شروع كرد به راه رفتن............
آيييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي(صداي فريادي از دور دستها به گوش ميرسيد همه ي ملت به دور و اطراف خودشون نگاه كردن
يك نفر با روپوش سياه در كنار اونا فرود اومد
دنيل در حالي كه از تعجب خشكش زده بود گفت:
استرجس تو اينجا چي كار ميكني؟؟؟؟؟؟
استرجس كه به هزار
زحمت از جاش بلند شد و كمرش رو گرفت و گفت:
بابا شما مثل اينكه خيلي عجله داريد..........
منم وقتي اومدم داخل اون اتاق لعنتي اون روح دختره منو ترسوند و منم .........
اون سرشو پايين گرفت ............
سيریوس:حالا عيبي نداره
استرجس كه با حرف سيریوس قوت قلب گرفته بود گفت:
حالا اينجا كجاست ؟؟؟؟؟
سيروس به دور و اطراف خوشد نگاه كرد و گفت:
ما هنوز كامل نميدونيم ....ولي حدس ميزنم محيط مجازي باشه
استرجس :خب از بين ببرش ديگه........
سيروس :حالا به اين بگو.....مسئله اينه كه يادم نمياد..........
دنيل:بابا بيخيال سيریوس تو فكر كن ما ساكت ميشيم .
سپس به سمت استرجس رفت و گفت:
هيچي نگو بزار فكر كنه!!!!!!!!
استرجس:باشه...........
سيریوس دوباره شروع به راه رفتن كرد..................
***************در راه پیدا کردن رومسا******************
بچه ها به سه راهي رسيدند آنيتا رو به مريدانوس كرد و گفت:
كدوم راه بود؟؟؟؟؟؟
مري به دور و اطراف خودش با دقت نگاه كرد و گفت:
اون راه................
آنيتا به راه نگاه كرد و گفت:
مطمئني؟؟؟؟؟؟
مريدانوس:آره بابا ......
آرتيكوس:خب بهتره بريم
آنها دوباره شروع به حركت كردند و وارد مسير جديدي شدن.........
*در داخل راه*
آنيتا با خودش ميگفت:اوتو زنده بمون...... خواهش ميكنم زنده بمون
صداي فرياد مري اونو از جاش پروند...............
آني مواظب باشآني برگشت و به مريدانوس نگاه كرد و پرسيد:
ميشه بگي مواظب چي باشم؟؟؟؟
به جاي مري آرتيكوس جواب داد:
مواظب اون دگمه..
آني به زمين نگاه كرد و ديد دگمه اي دقيقا جلوي پاش هست.............
آرتيكوس نيز به زمين نگاه كرد و گفت:
برين عقب ميخوام دگمه رو فشار بدم....
آنيتا:نه خطرناكه...........................................
آرتيكوس:چه خطري بابا..حالا برين عفب.
مري و آني پنج شش قدم عقب رفتندو منتظر ماندند
آرتيكوس دگمه را فشار داد ......
واييييييييييييييييييييييييييييييييييي
حدود صد جادو از سمت ديوار چپي به سمت ديوار راستي فرستاده شد..........................
آرتيكوس از جاش بلند شد و به ادامه راه نگاه كرد و گفت:
خدا به دادمون برسه ...........................
آنيتا دو قدم جلو اومد و پرسيد :مگه چي؟؟؟؟
آرتيكوس:مسير پر از اين دگمه هاست
آنيتا:خب باشه ما بايد اوتو رو نجات بديم.....
ادامه دارد................
---------------------------------------
آيا آنيتا ميخواست از بين اون همه تله رد بشه؟؟؟؟
ايا سيروس طلسم رو يادش ميومد؟؟؟؟؟
و صدها آيا ديگر.........................
--------------------------------------
سيروس جان چون مدتها بود پست نزده بودم ببخشيد اگه بد شد تيكه اي كه شما توش هستين رو جوري قرار دادم كه خودمو وارد ماجرا كرده باشه
به هر صورت منتظر نقدت هستم
استرجس عزیز
نوشته ت تقریبا قابل قبول بود ولی ایراد اصلیت غلط های املاییه ...ببین ویرایش کردن و دوباره خوانی پستت قبل از فرستادن ضروریه اینطوری ممکنه دوتا کلمه باشه که املای صحیحش رو بلد نباشی ولی وقتی داری تایپ میکنی و دوباره خوانی نمیکنی کاملا مشخصه که اشتباهات لپی ای داشتی که نتیجه جابه جا زدن دگمه هاست پس قبل از آن لاین شدن و فرستادن پستت حتما و حتما یک بار دیگه از روش بخون چون چیزهایی که در جین نوشتن بهشون توجهی نکردی و از زیر چشمت رد شده در ویرایش و خوندن دوباره به راحتی برطرف میشه .
ولی در مورد خود پستت : اول اینکه باید بیشتر روی فضاسازی کار کنی یعنی الآن در قصر بهترین زمان برای خودی نشون دادن و تمرین کردن فضاسازیه چون ما با یک محیط ناشناخته و کاملا جدا از دنیای هری پاتر طرف هستیم که تخیلات خودمون باید بهش شاخ و برگ بده پس از دفعه بعدی دقت کن که در پست های اینجا که حالت تمرینی رو برای اعضای محفل داره روی نقاطی که ضعف داری کار کنی تا بهتر بشن و در مورد شما حتما فضاسازی رو تو کارت قرار بده ..اگر هم فکر میکنی که شاید نتونی به خوبی از پس این کار بر بیای هیچ نگرانی نداره چون ما اینجا هستیم تا به هم کمک کنیم که سطح کارمون رو پیشرفت بدیم ...نتیجه اینکه من از دفعات آینده فضاسازی هات رو میخوام.
دومین موردی که به چشمم خورد استفاده ای بود که از شکلک کرده بودی ...شکلک هیچ ایرادی نداره ولی معمولا در نوشته های طنز و غیرجدی به کار میره پس باید دقت کنی که وقتی در یک مجیط جدی داریم مینویسیم شرایط رو در نظر بگیریم ..اگر تعدادش رو کمتر و محدود به 5 تا در هر پست بکنی نوشته ت حالت زیباتری پیدا میکنه
پس منتظر رولهات با فضاسازی بیشتر هستم
سیریوس
ویرایش شده توسط سیریوس(God Father) در تاریخ ۱۳۸۴/۱۱/۱۵ ۱۵:۱۹:۰۶