هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: ستاد انتخاباتی استرجس پادمور
پیام زده شده در: ۱۷:۳۱ پنجشنبه ۹ شهریور ۱۳۸۵
#33

روبیوس هاگریدold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۳ جمعه ۲ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۷:۲۳ جمعه ۱۹ تیر ۱۳۸۸
از يه ذره اون ور تر !‌ آها خوبه
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 334
آفلاین
مژده ! با وزارت استرجس دوستی ها باز میگردد ! حامیان استرجس بشتابید ! امضای استرجس آماده شد ! شما این عکس را در امضای خود قرار دهید !

تصویر کوچک شده


شناسه قبلیم
اگه میخواین سوابقمو بدونید حتما یه سر به اطلاعات اضافی من بزنید !


Re: ستاد انتخاباتی استرجس پادمور
پیام زده شده در: ۶:۴۹ پنجشنبه ۹ شهریور ۱۳۸۵
#32

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
به نام دوست

نقل قول:

آرشام نوشته:
سلام بر ناظر باحال گریف و دوستان هم گروهی
استرجس جان برهمه آشکاره که شما میتوانید به شکل کامل و دقیق مسئولیت های وزارت را بر عهده بگیرید(همان طور که مسئولیت تالار عمومی را بسیار دقیق انجام میدهید)
میخواستم یه سوال بپرسم.
ایا تعداد رای ها "در تاپیک کاندید محبوب شما"بر نظر شما برای باقی ماندن در این رقابت تاثیر خواهد گذاشت یا خیر؟
ممنون.


سلام من هم بر شما
بايد در جواب سوال شما بگم كه من اصلا به اون توجه اي ندارم و راه خودمو پيش ميرم...
و در كل زياد برام مهم نيست

ممنون از شما
استرجس پادمور


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: ستاد انتخاباتی استرجس پادمور
پیام زده شده در: ۲۱:۴۴ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۵
#31

آرشام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۹ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۱۸:۵۰ یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
از دهکده ی هاگزمید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 418
آفلاین
سلام بر ناظر باحال گریف و دوستان هم گروهی
استرجس جان برهمه آشکاره که شما میتوانید به شکل کامل و دقیق مسئولیت های وزارت را بر عهده بگیرید(همان طور که مسئولیت تالار عمومی را بسیار دقیق انجام میدهید)
میخواستم یه سوال بپرسم.
ایا تعداد رای ها "در تاپیک کاندید محبوب شما"بر نظر شما برای باقی ماندن در این رقابت تاثیر خواهد گذاشت یا خیر؟
ممنون.


ویرایش شده توسط آرشام در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۸ ۲۱:۴۶:۳۵

[url=http://www.jadoogaran.org//images/pictures/ketabe-Rael.zip]الوهیم مرا به


Re: ستاد انتخاباتی استرجس پادمور
پیام زده شده در: ۱۱:۴۸ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
#30

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
به نام دوست

نقل قول:

کنث تیلور نوشته:
سلام من می خواستم بدونم اگه شما وزیر بشید رول پلیینگو(همون ایفای نقش خودمون) رو فعال می کنید اگه این کارو بکنید من دیگه صد در صد به شما رای می دم


سلام بر شما
كلا وظيفه و هدف كساني كه كانديد ميشن همينه همين طور هدف من ...
من در كل وظيفه دارم به كل رولپلينگ سايت رسيدگي كنم و سايت رو فعال كنم....

ممنون و متشكرم از شما
استرجس پادمور


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: ستاد انتخاباتی استرجس پادمور
پیام زده شده در: ۱۱:۲۲ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
#29

کنث تیلورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۵ یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۰۱ یکشنبه ۲ مهر ۱۳۹۱
از Hogwarts
گروه:
کاربران عضو
پیام: 156
آفلاین
سلام من می خواستم بدونم اگه شما وزیر بشید رول پلیینگو(همون ایفای نقش خودمون) رو فعال می کنید اگه این کارو بکنید من دیگه صد در صد به شما رای می دم


[i


Re: ستاد انتخاباتی استرجس پادمور
پیام زده شده در: ۶:۵۷ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
#28

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
به نام دوست

نقل قول:
استرجس غم مخور که تو اولو اخرم خودت باید وزیر بشی


سلام بر شما
ممنون هستم از شما

نقل قول:
سلام
مي خواستم ببينم اگه شما كانديد شديد چشمگيرترين تغييري كه توي سايت رخ مي ده چيه؟؟


سلام و درود بر شما
والا در جواب سوال شما بايد بگم چشمگيرترين تغييري كه در سايت به وجود مياد تغييراتي است كه در انجمن ها صورت ميگيرد ...
به طور مثال وزارت فعال ميشه....جنگ هايي بين سفيدا و سياها (البته با مشورت محفل و انجمن سياها)
چشمگيرترينش مخفي نميگم چون امكان داره مديران اصلي سايت به مخالفت با اون بپردازند ... پس بهتره فعلا نگم

ممنون از لطف شما عزيزان و دوستان
استرجس پادمور


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: ستاد انتخاباتی استرجس پادمور
پیام زده شده در: ۱۹:۱۶ دوشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۵
#27

وریتیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۷ یکشنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۲۹ سه شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۸۶
از كوچه دياگون.پاتيلدرزدار
گروه:
کاربران عضو
پیام: 24
آفلاین
سلام
مي خواستم ببينم اگه شما كانديد شديد چشمگيرترين تغييري كه توي سايت رخ مي ده چيه؟؟



Re: ستاد انتخاباتی استرجس پادمور
پیام زده شده در: ۱۷:۵۴ دوشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۵
#26

ادی ماکایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۳ یکشنبه ۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۲ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹
از كوچه پشتي عمه مارج اينا !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 536
آفلاین
***توي ستاد ققي***

سرژ: اي جوووون .. ققي ... ناقلا ... اينو از كجا پيداش كردي؟
ققي: هان؟ چي؟ كي؟ كو؟ كجا؟ كدومو ميگي؟
سرژ:هميني كه الان خونه ما پيش ققياست!
ققي: نميدونم ... بايد بريم دكتر بفهمم كدومه ...

***مطب دكتر***
دكي: خب، سه ماه ديگه وقت سونوگرافي دارين ...
سرژ: دكتر ... دستم به دامنت ... دستم به روپوش سيفيدت ... دستم به پاچت ... دستم به ... به ...
ققي: هييييسس! بي ادب ... دكتر چيه؟ بايد بگي پزشك ...
سرژ:حالا همون ... جيگر نميشه يكم وقت رو بندازي جلوتر؟
دكتر: خيله خب ... فقط به خاطر ريش سياه شما! بريد دو ماه و بيست و نه روز ديگه بياين ...

***دو ماه و بيست و نه روز بعد***
سكنيه: آره ببين ... يه دونه از زير ... يه دونه از رو ... اينجوري خوشگلتر هم ميشه ...
ققيا: بالا و پايين نداره؟
سكينه: نه ببين ... برا اينكه بافتنيت خوشگلتر بشه بايد اينجوري ببافي! يه دونه زير ... يه دونه رو ...

تق تق تق ...
ققيا: بيا تو ...
سرژ: سكينه بدو بريم ... امروز وقت سونوگرافيه!

***مطب دكتر***
يه بچه دو ماه و بيست و نه روزه، كه صورتش پر از ريشه ... يه بچه هفت ماهه كه به جاي پاهاش سم قاطر داره ... نه ... مثل اينكه بيشتر شبيه سم استره ...
ققي: استر؟
سرژ: اي جووون ...
ققي: دكي ... حالا اينا كي به دنيا ميان؟
دكتر: وقتي كه نه ماهه بشن!
ققي:خب كي نه ماهه ميشن؟
دكتر: بزاريد حساب كنم ... امممممم ... هووووووم ... يعني چي؟ بفرماييد بيرون آقا ... بفرماييد ...

***خونه سرژ***
ققيا: چي شد؟
ققي: به نظر تو، من شبيه استرم؟
سرژيا: نه، اصلاً ... تو جيگري ...
ققي: خب پس من قبلاً اين سكينه رو نديده بودم!
ققيا: سكينه كو؟
ققي: واي ... تو مطب دكتر جاش گذاشتيم! بدو بريم ...
سرژ: ولش كن بابا ... خرمون كه از پل گذشت ...
سرژيا: ققي ... منم سونگرافي ميخوام ...
ققيا: منم ميخوام ...
ققي: اينا چشونه؟
كارگردان: وقت شيرموزشون دير شده، زده به سرشون ...

***ستاد استرجس***
سكينه: سه ماه حيرون تو بودم ... يالا پونصد گاليونمو بده
استرجس: قرار بود ازشون باج بگيري ...
سكينه: باج نميدن
استر: تو بي عرضه اي ...
سكينه: چي؟ من؟ اگه راست ميگي خودت برو بگير
استر: هر وقت گرفتم، پونصد گاليونتو ميدم!
سكينه: اصلاً من ميرم دنبال يه بي اف ديگه
استر: من بي افم؟ اتفاقاً كلي با افم ... فضول ... فرمانده ... فرمون ... فيلم ... فوت ... فشفشه ... فندق ... فالوده ...



------------------------------
هدويك ادامه ميده؟


جي.كي رولينگ نقاش مصري قرن پنجم هجريه


Re: ستاد انتخاباتی استرجس پادمور
پیام زده شده در: ۱۵:۵۲ دوشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۵
#25

هدویک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۱ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از هر جا که کفتر میایَ!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 791
آفلاین
سکینه : خانم دستم به دامنت حالا من چی کار کنم آخه ؟
ققیا : بزار من زنگ بزنم سرژ بیاد اینجا یه مشورتی باهاش بکنیم...مثلا اون محرم خونواده ماست!

بووووووووق....بووووووووووووق....بوووووووووووق(صدای زنگ تلفن)

ققیا : الو سلام سرژ خودتی عزیزم ؟
سرژ : سلام ققیا!اتفاقی افتاده ؟ باز این ققی کاری کرده ؟ ای خدا من از دست این چی کار کنم ؟ بازم چک کشیده ؟
ققیا : بابا یه لحظه صبر کن ... مثل اینکه زن دوم داره !
سرژ : آهان خوب پس مورد ناموسیه ... پس هیچی نیست نگران نباش ... انقدر این زمینه تجربه دارم که دو ثانیه درستش می کنم واست !
ققیا : زود بیا اینجا یه خانم هم اینجاست باید باهاش صحبت کنی.
سرژ : چی خانم ؟ دو سوته اونجام.

تق تق تق....(صدای در)

ققیا : من برم درو باز کنم ببینم کیه دم در ... شما این گوشی رو بزار سر جاش.
ققیا میره دم در و درو باز می کنه ... یهو سرژ با شلوارک و تاپ می پره تو اتاق!
سرژ : کو ؟ کجاست اونی که می گفتی به کمک من نیاز داره ؟ سریع نشونش بده !
سکینه از اتاق ققیا میاد بیرون و روبروی سرژ وایمیسته.

سکینه : سلام .
سرژ : سلام عزیزم!بفرما تو اتاق راحتتر صحبت کنیم .
سکینه : ققیا خیلی تعریفتونو کرد . اول شما بفرمایید .
سرژ : ققیا تو همینجا بمون برا ما شربت درست کن من یه مشاوره و راز و نیاز با خانم بکنم برمی گردم!

پااااااااق...(صدای بسته شدن در)

ققیا داشت پارچ شربتو هم می زد که یهو صدای جیغ و داد شنید .
ققیا : اه این زنه چقدر جیغ می کشه ... فکر کنم بیچاره خیلی درد می کشه .. حرفای سرژ همیشه دردناکن !

چند دقیقه بعد در باز شد و سرژ و سکینه اومدن بیرون .

سرژ دستی به ریشش کشید و گفت : خوب حرفای این خانمو شنیدم و البته در حین صحبت یه لیوان شیرموز هم زدن تو رگ تا یه وقت از هوش نرن ... من می رم تا با ققی صحبت کنم ... باید بفهمم قضیه واقعا چیه ... فعلا خداحافظ
ققیا: سرژ پس من چی ؟!
سرژ : ها ؟ چی ؟ آهان بزار برم حالا برگشتم در خدمتت هستم !!

سرژ از خونه خارج می شه و می ره ستاد ققی...

----------------------

ادی ادامه می ده...!!!




Re: ستاد انتخاباتی استرجس پادمور
پیام زده شده در: ۱۵:۲۰ دوشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۵
#24

ادی ماکایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۳ یکشنبه ۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۲ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹
از كوچه پشتي عمه مارج اينا !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 536
آفلاین
بووووووق ... بووووووق ... بووووووق ... (صداي زنگ تلفن!)
استرجس: الو ... سلام عزيزم .. خوبي؟ ... من استرم ...
-چه جالب ... من فكر كردم قاطري
استر: شوخيات منو كشته
-هان؟ چيه؟ چيكارم داشتي؟
استر: بايد حضوري بهت بگم ... بيا اينجا
ترق (صداي قطع كردن گوشي)

-سلام!
استر:سلام عزيزم عزيزم سلام ... دوست دارم عاشقتم وسلام ...
-وسلام؟ يعني برن گم شم؟
استر: ستِي ويت مي، سكينه! ببين سكينه ... هاني ... ازت خواستم بياي اينجا كه بري خونه سرژ، پيش خونواده ققي ... پچ پچ پچ پـــــــــــچ پچ (مردشور صدابردارمون رو ببرن!)
سكينه: چي به من ميرسه؟
استرجس: عشق بيشتر ... صفا ... محبت
سكينه:
استر:خيله خب بابا ... شيرموز خوبه؟
سكينه:
استر: پول ؟
سكينه: پونصد گاليون ...


***جاء سكينه و طرق باب البيت***
سرژيا: مردشورتو ببرن ... پس تو توي اين خونه چيكاره اي؟ يالا برو در رو باز كن ... معتاد ... بدبخت ... بيچاره ... ريشو ...
سرژ با حالت ميره و در رو باز ميكنه ...
سكينه: نورپرداز حواست كجاست؟ صفحه سياه شد ... نه هيچي، اين ريشه سرژه! سلام ...
و داخل خونه ميشه!
سرژ: اين كجا رفت؟

سكينه ميره طبقه بالا پيش خونواده ققي!
سكينه: ققيا؟
ققيا: بله .. شما؟
سكينه: اي خانم ... از كجاش بگم براتون؟
ققيا: از وسطش!
سكينه: بله ... اينطوري شد كه شكمم اومد بالا و بدختيمون شروع شد! ققي ميترسيد قضيه لو بره ... تصميم گرفتيم بريم قاچاقي بندازيمش ...
ققيا: وايسا ببينم ... تو زن دومشي؟
سكينه: اگه بودم كه ديگه غمي نداشتم! تو يه روز كذايي رفتم خونه همسايمون كه يه زن بيوست، ققي رو اونجا ديدم! حاضر نشد با هم محرم شيم
ققيا:
سكينه: ققي به من گفت اين اتفاق خيلي براش رخ داده! ولي ايندفعه پول نداشت بريم بچرو بندازيم ...
ققيا: پس بگو ... ميگم چرا اين آخريا شيرموزا طعم خودشونو از دست داده بودن

------------------------------------------------------------------------------
هدويك پست بعدي رو ميزنه ... !!!


جي.كي رولينگ نقاش مصري قرن پنجم هجريه







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.