مقاله ها :اون زمان زیاد تاریخ جادوگری تدریس نمی شد و کسی نمی تونست تاریخ رو ثبت کنه
ولی اگه خیلی بخواد گذشته باشه توسط مرلین صغیر( البته اون زمان کودک بوده و استعداد داشته ! ) اختراع شده و توضیح ان به صورت زیر است:
در اون زمان های قدیم که مرلین همش از بابا و مامانش تو سری می خورد، یک بار هوس آدامس زد تو سرش ( اون زمان آدامس ها بدون مارک بودن و در یک پلاستیک می زاشتن). این تو سری از اون تو سری هایی نبود که پدر و مادرش به او میزدن بلکه این یک از اونایی بود که تا بهش نرسه آدم نمیشه!
به همین دلیل کله ی مبارک پدر و مادرش را خورد تا آدامسی را به دست آورد. ولی وضع پدر مرلین در حدی بود که آب برای پر کردن آفتابه نداشت چه برسه که یه خوردنی اضافه بخره، به همین دلیل جواب مرلین رو با یه ضربه با سر چوبدستی ، داد!
مرلین صغیر هم که سوزنش گیر کرده بود و سیریش شده بود که حتما باید آدامس رو بگیره، باعث شد کار به عصبانیت بابا بکشه
بابا فحش بده... مرلین فحش بده.... بابا... مرلین... با... مر..ب..م... . ... .
تا این که هردو بیهوش شدن و خوابیدن!
بعد از چند ساعت که مرلین از خواب بلند شد به فکر این افتاد که با طلسمش یک آدامس درست کنه.
پس شروع کرد به ورد خوندن:
- آدامسیوسکا!
- آدامسیوسی!
تا این که بالاخره یک طلسم که توی تاریخ نوشته نشده چی هستش رو پیدا کرد که فقط آفتابرو به لواشک تبدیل می کنه و به همین راضی شد!
The End
1 - اگر براي تغيير شكل دستمال به قلم پر قلم پرمون به خودكار تبديل شد چه اشتباهي كرديم ؟ خوب مشکل فنی می تونه باشه یعنی مشکل از چوبدستی باشه ولی بیشتر احتمال مشکل لفظی هستش که به اگر " فلیمنتو" رو به صورت "فلیتومن" به زبان بیاریم به معنی فلی تومان میشه
که قیمتش از قلم پر بیشتره و این رعایت مساوات نمیشه و در نتیجه باعث به وجود آمدن خودکار میشه!
2- آيا كسي كه تشاب رو اختراع كرده جادوگر معروفي بوده ؟ جادوگر معروفی نبوده ولی بعدا معروف شده و این رو طبیعت هم ثابت کرده که هر وقت چیزی پیدا میشه، اونوقت اون چیز با ارزش و معروف میشه!
مثل رولینگ که وقتی کنار چهاررا میشست و نون بچه هاشو در میاورد و از اون ور زرت و زرت شوهر تلاق میداد، ولی بعد از نوشتن تاریخ قسمتی از جادوگران تونست به مقام والا برسه. ولی این نامردی ! اون از اسم های ما توی داستانش استفاده کرده اونم بدون اجازه ی ما. مخصوصا اسم من
" مارکوس فلینت " تازه چندین بار هم اسمم رو آورده که این خودش خیلی قیمت داره!
3- آيا تا كنون تغيير شكلي انجام داديد و اگه داديد اون چي بوده ؟ تغییر شکل!!! آره یه بار رفتم جراحی پلاستیک!!
یه بار هم بدون چوبدستی تغییر شکل انجام دادم : با دوچرخه رفتم روی گربه، بعدش گربه ی سفید و ناز رو به گربه ی سیاه و رنگ رو پریده تبدیل کردم.
یه بار هم یکی بدون چوبدستی منو تغییر شکل داد اونم این شکلی بودش که با دست نازش بر گونه ی سرخ من نوازشی کرد و یک گوجه ی گوجه ای در زیر چشمان سیاهم کاشت و بعدش هم یه آبیاری قطره ای هم خودم روش انجام دادم.
یه بار هم با چوبدستی تونستم یک وزغ رو به غورباقه تبدیل کنم
ولی یه بار قاز رو به گاز تبدیل کردم که البته اینم خودش قبلا یه فعالیت باید انجام میشد که به شرح زیر است:
من اول یک جوان ایرانی را با طلسم " ترکسیوسکا " به یک جوان ترک زبان تبدیل کردم. سپس ازش خواستم که بگه قاز... اونم گفت:
- گاز!
تبدیل شد
با تشکر
مارکوس فلینت!