هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

نوزدهمین دوره انتخابات وزارت سحر و جادو

فعالیت ستادهای انتخاباتی و تبلیغاتی کاندیداهای نوزدهمین دوره انتخابات وزارت سحر و جادو از 30 اردیبهشت آغار شده و تا پایان روز 3 خرداد ادامه می‌یابد.

قوانین تبلیغات تابلوی اعلانات


ستادهای انتخاباتی


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۹:۰۲ چهارشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۶

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
تکلیف من : کتابسرای دیاگون

به قول پرد فوت ، امتیاز اضافه اولین تکلیف هم فراموش نشه


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۱:۰۵ سه شنبه ۶ شهریور ۱۳۸۶

ریموس لوپینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۳۵ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۸۷
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 604
آفلاین
جلسه چهارم معجون سازی
کلاس آرام آرام باری دیگر به سمت خاموشی فرو میرفت. غم انگیز بود. سؤالهای خسته کننده هرمیون را به یاد آورد و لبخندی تلخ زد. سپس آرام آرام به سمت میزش گام برداشت اما ناگهان زمین و میز لرزشی پیدا کرد. لرزشی سخت و مبارز با ساختمان هاگوارتز و در همین هنگام صدیی در هاگوارتز طنین انداز شد:
ماگلها به ماکت خارجی هاگوارتز حمله کردن، تمامی معلمان سریعا در حیاط مدرسه جمع بشن. دانش اموز سریعا به تالارهای خصوصی برن.
لوپین بدون توجه به تدریسش بلند شد و دوان دوان به سمت حیاط مدرسه رفت.تمامی اساتید آنجا بودند. سریعا سؤال کرد: چی شده؟ چه اتفاقی افتاده؟ طلسم مشنگ دور کن دیگه کار نمیکنه؟
مینروا به تلخی جواب داد: نمیدونیم. پرفسور دامبلدور در حال بررسی طلسمه. اما بنظر میرسه که.....
ریموس فریاد زد: هری پاتر.
و سریعا برگشت و به سمت تالار خصوصی گریفیندور رفت. بلاخره پس از چند دقیقه ریموس بازگشت. آلبوس دامبلدور برای اولین بار تعجب در صورتش بوضوح مشخص بود.
- قراره این پسر برامون چیکار کنه ریموس؟
- هری، بگو آیا وسیله ای هست که بتونه بدون نزدیک شدن انسان به مکان ها اونجا رو خراب کنه؟
- بله پرفسور لوپین.همچین وسیله ای هست.
ناگهان جنب و جوشی میان اساتید براه افتاد. تمامی اساتید حالت به یکدیگر چشم دوخته بودند. ناگهان پرفسور فلیت ویک برگشت و به دروازه ها نزدیک شد آنگاه درحالی که چوبش را به سمت دیوار مقابل نشانه میرفت فریاد زد:
- پرتگو
سپری مدافع در برابر هاگوارتز به وجود آمد اما هنوز زمین میلرزید. فلیت ویک با ناراحتی سری تکان داد. دامبلدور درحالی که سعی میکرد بار دیگر آرامش خود را بازیابد گفت: عیبی نداره فیلیوس. حداقل حالا نوع وسیله رو فهمیدیم.*
در همین حین شاهین سفید رنگی به سمت آسمان اوج گرفت. همانند یک پاترونوس و سپس در پشت درهای هاگوارتز فرود آمد. صدای بلند و گوش خراشی بلند شد و پس از چند ثانیه نوری آبی رنگ در آسمان هویدا شد. اما هنوز لرزش ادامه داشت.در همین حین ناگهان آلبوس دامبلدور آرامش خود را از دست داد. چوبش را بلند کرد و موجی شکل به آن تکانی داد. سپس گویی که باد را با خود هم آواز میکند شنلش به هوا رفت. ناگهان فریاد زد: ایواناریکنیوم بنگردانیلهرکسیون ترکواندرو
با شنیدن این ورد گویی چیزی تمامی اساتید را میخکوب کرد. آن نور آتشین رنگ از بالای دروازه ها گذشت و با صدای وحشتناکی در بیرون دروازه ها نابود شد. لرزه ها متوقف شدند و آهنی به آسمان پرواز کرد. اساتید نفسی از روی آسودگی کشیدند و سپس آرام آرام به سمت تالار اصلی براه افتادن که ناگهان بار دیگر زمین شروع بندری زدن() کرد.
هری:
پرفسور اسپراوت درحالی که با نگرانی به هری نگاه میکرد پرسید: چه اتفاقی افتاده؟ چرا دوباره لرزه ها شروع شد
هری درحالی که صدایش میلرزید گفت: این ماشین، یک سپر مدافعم داشت
مک گونگال: چی؟ یعنی میخوای بگی ماگل ها هم جادو میکنن؟
اما ناگهان استاد درس ماگل شناسی گفت: اه نه چرا یادم نبود. این سپر یه نوع سپر اختراعی جدیده توسط ماگل ها که وقتی به وسیله ای که داراش هست ضربه وارد میشه جلوی ضربه رو میگیره. اما چون طلسم آلبوس خیلی قوی بود اون نابود شد اما هنوز خود دستگاه مونده.
اساتید دیگر:
مدرسان هاگوارتز بار دیگر برای نابودی وسیله با قوی ترین وردها تلاش کردند اما اینبار آلبوس دامبلدور نیروی کافی برای اجرای ورد نداشت.
اما ناگهان ریموس برگشت و به دو به سمت اتاق ضروریات رفت
چند لحظه بعد
صدای ریموس لوپین در اتاقی دایره مانند پر از پاتیلهای معجون سازی طنین انداز شد:
-مخلوط خون عادی و خون تک شاخ.خاکستر آتش اژدها. عصاره گیاه شیطان.
با ظاهر شدن مواد سریعا دست بکار شد.
در ابتدا خون عادی و خون تک شاخ را به همراه خاکستر آتش اژدها درون پاتیل ریخت و آنها را داغ کرد و سپس با استفاده از عصاره گیاه شیطان آن ها را در هم آمیخت.
سپس شتابان حیاط رفت و درست در چند قدمی دروازه ورد نابودی پس از پرتاب را بزبان آورد
- ارکانتویم اگزمی اریکان بومبارا
شیشه معجون پرتاب شد و از دروازه بیرون رفت سپس گویی که چیزی آن را ترکانده باشد منفجر شد. نوری سبزرنگ چشم حاضران را زد و پس از چند لحظه لرزش کاملا متوقف شده بود
دامبلدور درحالی که به این حالت به سمت لوپین می آمد گفت: معجون بومبکتراماگریل. بهترین معجون برای نابودی اشیا ماگل ها. اما تو چجوری به این زودی خاکستر آتش اژدها رو پیدا کردی؟
لوپین چشمکی به هری زد: این یه رازه پرفسور.
-----------------------------------------------------------------------------
* ورد پروتگو دربرابر اشیا آهنین ماگلی کاربرد نداره
تکلیف:براي تکليف يکي از تاپيک هاي رول را برگزيده، موضوعي دررابطه با معجون سازي انتخاب و سپس درباره ان يک رول بنويسید


ویرایش شده توسط ریموس لوپین در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۶ ۲۱:۱۰:۲۷

تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۴:۰۸ دوشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۶

ریموس لوپینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۳۵ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۸۷
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 604
آفلاین
امتیازات جلسه سوم معجون سازی
گریفیندور:
پرسی ویزلی:25 امتیاز
[spoiler=نقد تکلیف را بخوانید]پست خوبی بود. نکات هری پاتری رو توی پستت گنجوندی و از وردها بخوبی استفاده کردی.هرچند توی ساخت پادزهر مشکل داشتی. منظور من رو از کاغذ درست متوجه نشدی. درواقع کاغذ حکم یه اتاق ضروریات رو داشت نه اینکه خودش مواد مورد نیاز رو انتخاب و تهیه کنه. دلیل استفاده از افسون بیهوشی نیم ساعته به جای افسون اصلی رو نیز ذکر نکردی.[/spoiler]
لاوندر براون: 28 امتیاز
[spoiler=نقد تکلیف را بخوانید]رول زیبایی بود. البته در مکان ها اشتباهی داشتی چون بستنی فروشی فلورین فورتسکیو در دیاگون هست نه هاگزمید. نام بردن ترکیبات معجون و پادزهر یکی از نکات مثبتی بود که توی پستت جلب توجه میکرد. بهتر بود با استفاده از حذف بعضی خطوط پستت رو کوتاه تر میکردی. البته دلیل اینکه چرا روی آقای موردره بجای افسون بیهوشی اصلی افسون بیهوشی نیم ساعته رو اجرا کردی رو ذکر نکرده بودی که باعث گیجی خواننده میشد[/spoiler]
اسلایترین:
ایگورکارکاروف: 29 امتیاز
[spoiler=نقد تکلیف را بخوانید]از لحاظ رولی مشکلی نمیتونم ازت بگیرم. همینطور برای اینکه چرا بدنبال اینکار هستی سوژه خوبی در نظرگرفتی. استفاده از بعضی تکه های طنز همانند این جمله پست رو از حالت خشکی و جدی خارج میکرد"او شك داشت كه چرا از آن معجون به جاي وسايل خوشبو كننده ماگلي،استفاده نميكنند" تکلیف هم بخوبی و همینطور کامل انجام گرفته بود اما بهتر بود ترکیبات معجون و همینطور نابود کننده آنها رو ذکر میکردی [/spoiler]
هافلپاف:
متأسقانه دانش آموزی از این گروه شرکت نداشته است
راونکلاو:
متأسقانه دانش آموزی از این گروه شرکت نداشته است


در مجموع:
گریفیندور:53 امتیاز
اسلایترین:29 امتیاز
هافلپاف: 0 امتیاز
راونکلاو:0 امتیاز


تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۲:۵۵ دوشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۶

ریموس لوپینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۳۵ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۸۷
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 604
آفلاین
امتیازات جلسه دوم معجون سازی
گریفیندور:
پردفوت: 10 امتیاز
[spoiler=برای دیدن نقد کلیک کنید]پست خوبی نبود. خیلی کم روش کار شده بود و سعی کرده بودی سریع موضوع رو تموم کنی. روی پست و سوژه فکر نکردی و تنها چیزی رو که خونده بودی رو درقالب یه رول تحویل دادی و اصلا روی سوژه مانوری ندادی. توضیحات هم کافی نبود. چطوری سوروس اسنیپ به این راحتی توی مغازه گردش کنن درحالی که ممکنه به این راحتی طلاها رو پیدا کنن؟ تکه های هری پاتری نداشت. درضمن تکلیف صحیح رو انجام نداده بودی. گفته شده باید ابتدا معجون را استخراج کرده و سپس مواد آن را تفکیک کنید.درحالی که تو بدون استفاده از ورد استخراج اون رو تفکیک کردی هرچند نمیدونم چیشو تکفیک کردی.درضمن فکر نکن که چون اولین پستو زدی امتیاز اضافه میگیری.[/spoiler]
لاوندر براون:22 امتیاز
[spoiler=برای دیدن نقد کلیک کنید]خب. رفتار اشخاص بر خلاف کتاب های هری پاتر بود. برای مثال آلستور مودی به این راحتی شکست نمیخوره. همینطور فکر نمیکنم آلستور از جان پیچ های لرد باخبر باشه و کوتاه نویسی رو رعایت نکردی که موجب کم شدن امتیاز خواهد شد علاوه بر این تکلیف انجام شده بر خلاف تدریس بود.درضمن آلستور مودی با توجه به نوشته های کتاب های هری پاتر به کسی مثل هوریس اسلاگهورن برای تفکیک چنین معجون مهمی اعتماد نداره [/spoiler]
پرسی ویزلی:28 امتیاز
[spoiler=برای دیدن نقد کلیک کنید]تکلیف کامل انجام شده بود هرچند بهتر بود که مواد تفکیک شده معجون رو هم در پایان بنویسی یا رنگ آنها را ذکر کنی. توصیفات آنجا مناسب بود. رفتار اشخاص متناسب با شخصیت آنها در کتاب بود. سوژه رو هم خوب پرورش داده بودی و توصیفات مورد نیاز رو داشتی. البته اینکه اسنیپ به این راحتی گول بخوره خب یه مقداری غیر طبیعیه. [/spoiler]
اسلایترین:
ایگور کارکاروف: 28 امتیاز
[spoiler=برای دیدن نقد کلیک کنید]از رولت که هیچ مشکلی نمیتونم بگیرم. استفاده از اخلاق و رفتار کتاب برای اشخاص، در هری پاتری شدن پست کمک کرده بود. تا زمان پیدا کردن معجون خوب پیش رفته بود اما بعد از اونمقداری مشکلات داشت. برای مثال ورد استخراج معجون " آچریکنیون انلیوارم" بود و یا اینکه گفته شده که باید معجون را نیز تفکیک نمایید [/spoiler]
هافلپاف:
پیوز: 25 امتیاز
[spoiler=برای دیدن نقد کلیک کنید]رول خوبی بود و طنزهای خوبی توش گنجونده بودی. از لحاظ هری پاتری و وردها و همینطور انجام تکلیف مشکلاتی داشتی. برای مثال ورد آلاهومورا برای باز کردن در هست نه بستن و فقل کردن اون. همینطور بیهوش کردن سوروس اسنیپ به این راحتی مقداری غیرطبیعیه. استفاده از بعضی تکه ها بصورت تکراری پست رو لوس کرده بود. برای مثال استفاده زیاد از نوع روغن موها. همینطور گفته شده که میبایست معجون را تفکیک کرده نه اینکه آن را تنها استخراج نمایید.[/spoiler]
ریتا اسکیتر:26 امتیاز
[spoiler=برای دیدن نقد کلیک کنید]پست کاملی بود. تکلیف کامل انجام شده بود. استفاده از رفتار هری پاتری اشخاص نیز به هری پاتری شدن پستت کمک کرده بود. البته با توجه به توانایی های ریتا میتونستی راه های بهتری از دهن به دهن شدن با سوروس پیدا کنی و علناً مغازه رو جستجو کنی. اما در کل مشکل خاصی نداره [/spoiler]
راونکلاو:
آراگوگ:20 امتیاز
[spoiler=برای دیدن نقد کلیک کنید]خب استفاده از سوژه لرد تاریکی برای چرای جستجوی این معجون مناسب نبود.گفته شده که صاحب مغازه سوروس اسنیپ هست و مسلما لرد تاریکی اینکار رو به خود سوروس محول میکرد نه به یه مرگخوار دیگه. همینطور گفته شده که میبایست معجون را استخراج کرده و سپس آن را تفکیک کنید نه اینکه فقط و فقط آن را پیدا کنید.از لحاظ انجام تکلیف مقداری ضعیف بود. اما رول خوبی بود.[/spoiler]

در مجموع:
گریفیندور:59 امتیاز
اسلایترین:28 امتیاز
هافلپاف: 51 امتیاز
راونکلاو:20 امتیاز


ویرایش شده توسط ریموس لوپین در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۵ ۱۳:۰۳:۱۶
ویرایش شده توسط ریموس لوپین در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۵ ۱۵:۵۸:۳۸


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۵:۳۳ یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۶

لاوندر براونold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۴ چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۶:۴۳ شنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۶
از تو دفتر ِ مدیر ِ مدرسه!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 544
آفلاین
سلام.
ممنون از تدریس خوب جلسه ی سوم استاد
لینک تکلیف


ویرایش شده توسط لاوندر براون در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۴ ۵:۳۶:۵۳

[font=Tahoma][size=large][b][color=3300FF]نیروی جوان > تفکر جوان > ایده های نو > امید ساحره ها و ج�


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۰:۳۷ یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۶

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
با تشكر از تدريس جالبتان!

پست شماره 80


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۹:۰۷ شنبه ۳ شهریور ۱۳۸۶

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۶:۴۴ جمعه ۲ شهریور ۱۳۸۶

ریتا اسکیتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۶ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۳۱ پنجشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۰
از تو اتاقم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 568
آفلاین
جلسه دوم
با تشکر از تدریس. خسته نباشید
لینک تکلیف


... بگذرم گر از سر پیمان
میکشد این غم دگر بارم
می نشینم شاید او آید
عاقبت روزی به دیدارم...


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۳:۵۱ جمعه ۲ شهریور ۱۳۸۶

ریموس لوپینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۳۵ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۸۷
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 604
آفلاین
جلسه سوم معجون سازی
هوا گرمتر شده بود. گرمایی خاص در هوا وجود داشت. گرمایی که دل را خنک نگه میداشت. معجون سازی در آن روز واقعا برای دانش آموزان خسته کننده بود. تمامی آنها اکنون به یک بستنی از مغازه فلورین فورتسکیو میندیشیدند. سرانجام در کلاس باز شد. دخمه نیز گرم بود. اما عجیب ترین اتفاقی که افتاده بود نبود معلم کلاس ریموس لوپین بود. ناگهان چندین ردا در حالی که هنوز در هوا معلق مانده بودند در کلاس هویدا شدند. چهره ی تمامی آنان خبر از اتفاقی ناگوار میداد.
بی توجه به دانش آموزان به سمت گوشه ای از کلاس رفتند.در قفسه ای باز شد و کتابهایی قطور هویدا شد. ناگهان لاوندر به گونه ای که انگار قصد داشت حضورش را در این کلاس به آنها بفهماند سرفه ای بلند کرد
- اهم اهم!
مک گونگال با بدخلقی به سمت او برگشت و گفت: انگار همه به سرفه آمبریج دچار شدند. مشکلی هست خانم براون؟
تمامی دانش آموزان به خنده افتادند و گونه های لاوندر سرخ شد. مک گونگال بی توجه به سمت دیگر رداپوشان که به تازگی صورتشان برای دانش آموزان هویدا شده بود برگشت:
ریموس لوپین
آلبوس دامبلدور
مینروا مک گونگال
و هوریس اسلاگهورن.
بلاخره پس از گذشت حدود 10 دقیقه که در نظر دانش آموزان در آن هوای گرم به چندین ساعت تشبیه شده بود، اساتید جز ریموس لوپین خارج شدند.
ریموس بی مقدمه شروع کرد: خب حدس میزنم همه ی شما دیشب از پنجره ها اون انفجار آبی رنگ رو دیدید؟ اون انفجار یه انفجار عادی نبود. انفجاری سمی بود.
- اما استاد ما فکر میکردیم... فکر میکردیم این باید کار مغازه ی ویزلی ها باشه.
لوپین پاسخ داد: اه. بله. ما هم تا به امروز این فکر رو میکردیم اما امروز با موج ناگهانی هوای گرم مواجه شدیم. متأسفانه فلورین فورتسکیو مغازه اش رو به یکی از دوستانش به نام آلکتو موردره واگذار کرده و ما متوجه شدیم این نور از آنجا به سمت اسمان پرواز کرده.
مکثی کوتاه کرد.
- این انفجار سمی باعث گرمای هوا و پس از مدتی ایجاد بیماری گرفتگی تنفسی خواهد شد. متأسفانه این انفجار توسط معجونی ناشناخته صورت گرفته و به همین دلیل امکان ساخت پادزهر آن نیست. مسلما ما نیز نمیتوانیم به حالت عادی وارد آنجا شده و معجون را پیدا کنیم. بنابراین.... بنابراین پس از صحبتهای انجام گرفته تصمیم گرفتیم شما را به بستنی فروشی فلورین فورتسکیو بفرستیم. کار اصلی شما ساخت پادزهر این معجون و اوردن آن به نزد من هست.
در همین حین پردفوت پرسید: اما استاد ما هیچگاه طریقه ساخت پادزهر رو یاد نگرفتیم
لوپین پاسخ داد: درواقع چگونگی ساخت پادزهر درس اصلی این جلسه است. برخلاف تصور تمامی کسانی که طریقه ساخت پادزهر را نمیدانند، این عمل کاری ساده است اما دقت و تمرکز فراوانی را نیاز دارد. درواقع پادزهر ها نیز نوعی معجون هستند و هنگامی که پادزهر یک سم کشف میشود، پادزهر از قبل وجود داشته است ولی آن را به نام معجون میخواندند. برای ساخت پادزهر ابتدا باید ترکیبات معجون را پیدا کرده و سپس نابود کننده ترکیبات آنها را با هم ترکیب کنیم. برای متوجه شدن ترکیبات معجون نیز کافی است از ورد ترانریوم رایتاری استفاده کنیم. برای اجرای ورد ابتدا کلمه ترانیوم را گفته و سپس بی مکث آن را به سمت مکانی که ترکیبات باید در آنجا نوشته شود گرفته و ادامه ورد یعنی کلمه رایتاری را میخوانیم.
برگشت و بر روی تخته چیزهایی نوشت:
تکلیف: رفتن به بستنی فروشی فلورین فورتسکیو، پیدا کردن معجون، تکفیک آن و سپس ساخت پادزهر آن.
درهمین هنگام پیوز پرسید: اما استاد ما چطوری پادزهر رو در همونجا بدون بردن مواد استفاده کنیم؟
لوپین گفت: مواد مورد نیاز را بر روی ورقه ای که هنگام خروج به شما داده میشود یادداشت کرده تا مواد در آنجا ظاهر شود. برای ساخت پادزهر میبایست با ورد ایوانیوم لنگریوم، آقای موردره را به مدت نیم ساعت بیهوش نمایید.
سپس قبل از اینکه هر یک از دانش آموزان چیزی بپرسد ادامه داد: ورد اصلی بیهوش کننده برروی ایشون به هردلیلی کار نمیکنه.
در همین حین زنگ کلاسها بصدا در اومد و به دانش اموزان خبر شرکت در سخت ترین تکلیف هاگوارتز را داد
----------------------------------------------------------------------------------
* برای انجام تکلیف تا تاریخ 86/6/4 فرصت دارید
** درصورتی که برای جلسه دوم تکلیف انجام میدهید بالای پستی که در کلاس ارسال میکنید " جلسه دوم" و درصورتی که تکلیف این جلسه را انجام میدهید بالای پستی که در کلاس ارسال میکنید" جلسه سوم" ذکر شود
*** رولها تکی میباشند


تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۷:۰۷ جمعه ۲ شهریور ۱۳۸۶

لاوندر براونold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۴ چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۶:۴۳ شنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۶
از تو دفتر ِ مدیر ِ مدرسه!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 544
آفلاین
سلام استاد
ممنون از تدریس مختصر و مفیدتون.
لینک تکلیف


[font=Tahoma][size=large][b][color=3300FF]نیروی جوان > تفکر جوان > ایده های نو > امید ساحره ها و ج�







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.