درک روی مبل نشسته و پاشو انداخته رو پاش و پیام امروز رو ورق می زنه. عنوان خبری که عنوان نداره، نظرشو جلب می کنه، پاشو میندازه رو پاش و شروع می کنه به خوندن.
--------------------------------------------
بوووووووووووووووووق (خب عنوان نداشت به جاش بوق زدم! )مدتی است که دوره تبلیغات کاندیدهای وزارت شروع شده و ستاد های انتخاباتی با تمام توان در حال کار هستند به طوری که کاندید های وزارت و هوادارانشان به صورت بیست و چهار ساعته دست به دامان پیامبر معروف یاهو هستند و سعی در افزایش تعداد آرا خود دارند.
اما در این میان اخباری به گوش می رسد که موجبات نگرانی و واهمه جامعه جادو را فراهم کرده است و آن، سرایت ویروس ارزشیت (از انواع رفیق بازی، مالدبر بازی، فرگوس بازی و ...) به جامعه جادو و به خصوص به مکان های مرتبط با انتخابات است.
به گزارش تیم پزشکی، نوع رفیق بازی در اکثر اعضای سایت، نوع مالدبر بازی این ویروس در تاپیک بیلبورد انتخابات و نوع فرگوس بازی این ویروس در ستاد های انتخاباتی همه کاندید ها به وضوح دیده می شود. تیم پزشکی مذکور گزارش داد که با وجود کم شدن فعالیت در چترباکس، اما تک و توک پیام های ارسال شده در آن نیز ناقل این ویروس ها هستند.
در این راستا، خبرنگاران ما به سراغ مدیریت سایت رفتند تا پیرامون این ویروس خوفناک و انتخابات با آنها صحبت کنند و از اقدامات آنها در جهت جلوگیری از شیوع این بیماری باخبر شوند اما متاسفانه با حقیقت دردناکی مواجه شدند و آن اینکه تیم مدیریت نیز به این بیماری مسری دچار گشته اند!!!
در زیر صحبت های خبرنگاران ما با برخی از مدیران را می خوانید:
خبرنگار: سلام پرفسور کوییریل. حال شما خوبه؟
پ . ک: بستگی داره. اگه آبرفورث رای بیاره حالم خوبه. اگه نیاره نه خوب نیست!
خبرنگار: ظاهرا شما طرفدار سرسخت آبرفورث هستید. راسته که میگن شما آرشام رو تهدید کردید که به نفع آبرفورث کنار بکشه وگرنه بلاکش می کنین؟
پ . ک: آها پس اون آرشام ارزشی تو رو فرستاده. ببین من یه سوال ازت دارم، به نظرت اگه همین الآن گورتو گم نکنی، تا قبل از اینکه جوابتو بدم در مقابل بلاک شدن مقاومت می کنی؟
خبرنگار:
نه نه، اصلا سوال من مهم نیست پروفسور بگذریم. بریم سر مسئله آبرفورث. راسته که شما می خواید با ایشون ازدواج کنید؟ (
)
پ . ک: بالاکیوس!
متنی که خواندید، مصاحبه خبرنگار ما با پروفسور کوییریل بود که خواستند اسمشون به صورت مخفف نوشته بشه. در ضمن در گفتگویی که توسط خطوط الیاس سل با خبرنگارمون در جزایر بالاک داشتیم، ایشون اظهاراتی در مورد مصاحبه شون با پروفسور کوییریل کردند که در زیر می نویسیم:نقل قول:
کوییریل تن فروشی کرده!!! اون حتی آواتارش رو هم به آبرفورث داده و الان با چهره و اندام اون در ملاعام ظاهر میشه (خب آواتار هر فرد تن اونه دیگه. حالا بعضی ها فقط چهره شون رو نشون میدن بعضی هم گل و سنبل!). تازه من متوجه شدم که اون از قدرت مدیریتش هم به نفع آبرفورث استفاده می کنه. نمونه بارزش هم اینکه منو بلاک کرد. تازه من متوجه شدم که مثل اون دفعه که برای ولدی به بانک دستبرد زد، این دفعه هم به خزانه وزارت دستبرد زده و کلاه وزارت رو دزدیده و اونو توی امضاش گذاشته سر آبرفورث. آقا من از این کوییریل شکایت دارم. من که دستم از سایت کوتاهه، برید نحوه حالشو بگیرید. این ماندی رو هم به عنوان وکیل من انتخاب کنین دست به نحوه شو خیلی خوفه!
همچنین جا داره که از همین جا به خانواده شهید پرور خبرنگارمون تسلیت عرض کنیم! و نظر شما را به ادامه مطلب، یعنی مصاحبه با مدیر اعظم، هری پاتر، تنها کسی که همیشه از بلاک محفوظ است جلب کنیم.
خبرنگار: سلام آقای پاتر!
عله: سلام بفرمایید.
خبرنگار: یه سوال داشتم ...
عله: ببخشید من یه سوال داشتم. به نظر شما اگه کوییریل توی کتاب سنگ جادو نمیمرد، بین اون و بلا نبرد عشقی صورت می گرفت؟
خبرنگار: هوووم. نمی دونم آقای پاتر ولی من اومدم راجع به مسائل مهم تری صحبت کنم. می خواستم نظرتون رو راجع به انتخابات سایت و...
عله: آها گفتی انتخابات یاد یه سوال دیگه افتادم. به نظرت کالین تو ستادش برای چی اثر انگشت شصت پای چپ رو جمع می کنه؟ می خواد ازشون عکس بگیره؟ یعنی دیگه نمیاد از کله زخمی من عکس بگیره؟
خبرنگار: آقای پاتر حالتون خوبه؟ مطمئنید نیازی به مراجعه به سنت مانگو ندارید؟
عله: آها گفتی سنت مانگو. به نظرت این سنت مانگو ربطی به اشتباهات ویدا در ترجمه نداره؟ و منظور از اون عبارت این نبوده که "انبه کیلویی یه سنت"؟
خبرنگار: آقای پاتر حالتون خوبه؟ مطمئنید که سالمید؟
عله: آره بابا! من خودم هری پاترم. هری پاتر اگه از یه ارتفاع هزار پایی هم سقوط می کرد سالم می موند! راستی از از مصدر موندن استفاده کردم یاد یه سوال دیگه افتادم. به نظرت اگه گیلدی تو سایت موندگار میشد، الآن اون نفر یک بی ناموسی بود یا جلوی کسایی مثل فنریر، ماندی یا پرسی کم میاورد؟
خبرنگار:
شایان ذکر است که خبرنگار مذکور، بلافاصله پس از این مصاحبه، راهی سنت مانگو شد. البته هنوز مشخص نیست که هدفش از این کار، بررسی رابطه بین سنت مانگو و انبه بوده یا مصاحبه به گیلدوری لاکهارت که در آن بیمارستان بستری یا معرفی خودش به بیمارستان به خاطر فشار عصبی ناشی از سوالات جناب عله پاتر.
به هر حال بنا به نظر تیم پزشکی پیام امروز، ویروس یاد شده از نوع فرگوس بازی به جناب پاتر سرایت کرده است. برای بهبودی ایشان به ریش گاه مرلین و سوراخ آفتابه کالین دعا می کنیم. در زیر به مصاحبه خبرنگار ما با دیگر مدیر سایت، یعنی جناب کالین توجه کنید.
خبرنگار: سلام حاج کالین!
کالین ک: السلام علیکم و رحمت المرلین و برکات ریشه. باشد که به لذت آب نوشیدن از آفتابه مرلین نائل گردی. بفرما برادر آسلامی.
خبرنگار:
بله داشتم میگفتم حاج کالین. نظر شما در مورد انتخابات چیه؟
کالین ک: همانا که انتخابات در آسلام دو حکم دارد. یعنی حکم آن به دو بخش تقسمیم می گردد همی. حکم اول آن است که به من رای دهید همی که مرد آسلامم و اگر به من رای دهید، رحمت مرلین نصیب شما گردد همی و همی وی از حوریان خویش به شما عطا گرداند همی! و حکم نامبر ثانی آن اینست که اگر کسی نخواست که به من رای دهد همی، بر او حرام است که به کس دیگری رای دهد و همی رای وی از نظر آسلام باطل است. و البته باید از همین جا به وی اعلام دارم همی که ای ناآسلامیوس، ای آستاکبار، ای تهاجم فرهنگی! برو به من رای ده همی تا هم رایت باطل نگردد هم رای من افزایش گردد همی.
خبرنگار: فک نمی کنید که من برای مصاحبه اومدم و اینجا تریبون تبلیغات شما نیست؟
کالین ک: همانا که همه این سایت محضر مرلین است و محضر مرلین تریبون تبلیغات مردان آسلام همی!
خبرنگار: آقا شما هم دیگه شورشو در آوردی ها!
کالین ک: همانا اسکوربلاکیفای بر تو که به مدیریت و کاندید انتخابات مردمی توهین می کنی همی!
با عرض تاسف و ابراز تاثر باید به اطلاع برسانیم که این کاربر نیز به جزایر بالاک منتقل شد و ما از طریق خط تلفن الیاس سل همان خبرنگار قبلی از صحت این ضایعه دردناک مطلع شدیم. به خانواده ایشان نیز تسلیت می گوییم.
اما در این میان شاید مصاحبه زیر جالب توجه تر باشد. چرا که این بار خود فرد مصاحبه شونده به سراغ گزارش گر ما رفت...
آراگوگ: هوی خبرنگار! بیا اینجا با من مصاحبه کن.
خبرنگار: آقای آراگوگ شما هم می خوای برای خودت تو انتخابات تبلیغ کنی؟
آراگوگ: نه آقا. من می خوام به عملکرد مدیریت و ناظرای وزارت اعتراض کنم.
خبرنگار: آها! پس بفرمایید میکروفون من در اختیار شماست. ما خیلی وقته دنبال یکی مثل شما می گردیم تا مشکلات پیرامون انتخابات وزارت رو شرح بده. بفرمایید.
آراگوگ: بله آقا، همش زیر سر این ماندیه. این اصولا با من دشمنی داره واسه همینم وقتی مدیریت زد تو سرش و اون نتونست اهدافش رو پیش ببره، اومد دق دلیش رو سر من خالی کرد و چغلی منو پیش مدیرا کرد. بعدش هم چون من به تاپیک نحوه برخورد دسترسی نظارت داشتم و اونجا زورش بهم نمی رسید، رفت این ستاد های تبلیغاتی رو تبدیل کرد به نحوه دوم! شما خودت برو نگاه کن هی ملت میان بهم می پرن از تاپیک نحوه قبلی هم بدتر شده اوضاع!
خبرنگار:
واقعا که افشاگری های خوبی کردید. من واقعا خوشحالم که آگهی ترحیم افشاسازی (یعنی هر کی افشاسازی کنه براش آگهی ترحیم می زنیم
) رو از سایت برداشتن. خب جناب آراگوگ شما در این رابطه و درست شدن این اوضاع چه پیشنهادی دارید؟
آراگوگ: آقا بگید این مدیرا بیان یه دسترسی نظارت به وزارت هم به من بدن تا من بتونم به این تاپیک ها که شدن نحوه دوم نظارت داشته باشم. اون وقت خودم درستش می کنم.
خبرنگار: خب میشه به ما بگید که چطوری با این معضل برخورد می کنین؟
آراگوگ: خب معلومه، همه ستاد ها به جز ستاد خودم رو قفل می کنم!
خبرنگار: فک نمی کنین این خیلی حرکت ناجوانمردانه و دور از فیرپلیه؟
...!
بله با عرض تاسف و ابراز صمیمانه ترین تسلیت ها به خانواده آن مرحوم، اعلام می کنیم که خبرنگار مذکور توسط آراگوگ بلعیده شد. امیدواریم که با گسترش کمپانی الیاس، خطوط الیاس سل در شکم آراگوگ نیز آنتن دهند و ما از وضعیت این خبرنگار خوبمون مطلع بشیم.
--------------------------------------------
درک پاشو از رو پاش برمیداره و با خودش میگه:
- یعنی من بلاک میشم؟ یعنی دسترسی نظارتمو ازم میگیرن؟