هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   3 کاربر مهمان





Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۱:۲۴ یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۳
#92

helena_skillfulhex


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۱۷ سه شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۸:۴۴ چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 34
آفلاین
میخوام تاثیرش بیشتر شه! نقل قول:

لسترنج نوشت
نقل قول:

helena_skillfulhex نوشت
خوب من یکم به خودم زغال میمالم میام میشم عنصر نفوذی!

همین طور یش ساعت دو نصفه شب دیده نمیشی زغال برای چی میخوای بزنی بعدش از این به بعد هر کی بگه که ما حق نداریم بریم محفل جا به جا پیام شون پاک میکنیم



Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۱:۱۹ یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۳
#91

helena_skillfulhex


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۱۷ سه شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۸:۴۴ چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 34
آفلاین
اگه راست میگی پست خودتم پاک کن واقعا که !برای منو ویرایش می کنی اون وقت خودتون پست تکراری می زنید
حالا خوبه واسه من تکراری نبود چون خطابش به یه نفر دیگه بود دوجا نوشتم که اشتباه نشه!اینجا خیلی دیگه بی دروپیکر شده !

نقل قول:

مرلين نوشت
مرلين يه پلك مي‌زنه و تمام كودهاي حيواني دنيا خالي مي‌شه رو سرافراد جبهه سياه! و بعد همشون با خاك يكسان مي‌شن.



Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۲۳:۲۰ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۳
#90

اسنيپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۶ دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۳:۵۲ دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۸۵
از dungeon
گروه:
کاربران عضو
پیام: 18
آفلاین
از خوش آمد گويى شما متشكرم آموس , اما :

در صورتيكه تونستى توى ياسخهاى من دوبار اون كلمه رو ييدا كنى من ديگه اينجا نمىنويسم(عينك آفتابيت رو در يبار بعد يستها رو بخون مطمئنا اين طورى راحت ترى)

درباره اون صفت هم خود صفت نيست كه توجه من رو جلب كرده بلكه قبول و استفاده مكرر اون از جانب خودته. يعنى تو حاضر شدى يك ناهنجار اجتماعى رو فقط به خاطر خوشايند و خنده ديگران به خودت نسبت بدى. و اين نكته از لحاظ شخصيتى واقعا جاى نگرانى داره.



از ساير دوستان عزيز (به خصوص تو مرلين) هم برادرانه , خاشعانه و ملتمسانه تقاضا دارم لطفا اين جنگولك بازى ها رو تمام كنيد و اگر حرفى براى گفتن داريد (به مانند ابتداى بحث) اون رو در غالب نمايش نامه هاى صريح و كوبنده ارائه كنيد.








در صورتي كه تمايل داريد تئورى جذابى درباره حوادث كتابهاى 6 , 7 بخوانيد لطفا بهhttp://www.jadoogaran.org/modules/new ... php?topic_id=668&forum=29 مراجعه كنيد.


Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۲۲:۴۴ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۳
#89

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
نقل قول:

alinamy2003 نوشت
به نظر من هممون خلیم منگلیم عوضیم گاویم فلان خلیم
چون به هری پاتر علاقه داریم!!!!!!!!!


دوستان حرفاي اين بيچاره رو جدي نگيريد گناه داره ديروز كه اومده بود دم خونه ما يه بلايي سرش اومده كه اينجوري شده خدا من رو ببخشه از يه سري طلسم قوي روش استفاده كردم كه عاشق من يعني هري پاتر شد ولي چون هرمايني اين طلسم رو خوب بهم ياد نداد ناقص اجرا شده در نتيجه مي بينيد كه داره چطوري حرف ميزنه
من سعي ميكنم از اين به بعد موقع اجراي طلسم حواسم رو بيشتر جمع كنم يا هرمي رو صدا كنم


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۲۰:۱۴ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۳
#88

الکسی فونتانا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۴۰ شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۵۴ جمعه ۲۹ مهر ۱۴۰۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 85
آفلاین
گیلدروی جان
بیا تا بخندیم دنیا مهربونه
بیا تا بخونیم شعر عاشقانه
عشق من با تو خواب و خیاله
زندگی قشنگه مثل گل لاله



Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۷:۴۶ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۳
#87

گیلدروی لاکهارتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۵۸ چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۶ شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 594
آفلاین
الو... الو... 125؟ ریش مرلین آتیش گرفته!
الو... الو.. 115؟ مخ مرلین آتیش گرفته!
الو... الو... 2414349؟ مرلین کلا آتیش گرفته داره میسوزه....صدای جلیزوولیزش بلندش شده... قرمز شده... نمیدونه چی بنویسه... کم اورده... نیازمند کمک های سبز شما هستیم!



Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۷:۱۳ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۳
#86

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
ای موجود ریشو! کم میاری چرتو پرت ننویس!


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۷:۰۲ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۳
#85

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
مرلين يه پلك مي‌زنه و تمام كودهاي حيواني دنيا خالي مي‌شه رو سرافراد جبهه سياه! و بعد همشون با خاك يكسان مي‌شن.


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۶:۴۶ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۳
#84

ایلیدان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
من خودم استاد کپی پیستم
لسترنج سنگ جادو رو خودش میسازه عمر جاودان پیدا مکینه
یه خمیازه میکشه مرلین از وسط دو نیم میشه
مرلین یه موجود تک سلولی میشه و در بی نهایت گم میشه
ارتور : بیچاره مرلین .. جانم فدایت




مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي


Re: شکنجه گاه جادوگران سفید
پیام زده شده در: ۱۶:۴۳ شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۳
#83

ایلیدان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۱ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
مرلین داره از ترس میمیره
یهو مک گونگال میاد تو ولی به شکل ماهی و غریزه ش میزنه بالا ماهی میبینه چرب
ارتور : بیچاره مرلین جانم فدایش


مانده از شب هاي دورادور، بر مسير خامش جنگل، سنگينچيني از اجاقي







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.