آلبوس دامبلدور در آستانه ی در ظاهر شد، در حالیکه بلیز را گروگان گرفته بود و چوبدستیش را روی گلوی او می فشرد.
محفلی ها با دیدن آلبوس پروانه ای شدند.
مرگخواران با دیدن دامبلدور چوبدستی هایشان را پایین آوردند.
یکی از مرگخواران: دامبلدور تو مبارزه با لرد سیاه پیروز شد؟
دامبلدور:بله! موهاهاها!
بلیز: البته ناجوانمردانه بود!
فلش بک- نبرد ولدمورت و دامبلدور - آواداکداورا
- اکسپلیارموس
- آواداکداورا
- اکسپلیارموس
- هی! دامبل! چرا ما دوتا قدرتامون برابره؟
- نمی دونم! به نظر تو لرد ولدمورت قوی تره یا دامبلدور؟
- منم نمی دونم! فقط می دونم که این مبارزه باید به یه جایی ختم شه.
- باهات موافقم.
- پس بگیر که اومد: آواداکداورا!
اما اینبار دامبلدور برای دفاع از اکسپلیارموس استفاده نکرد. بلکه هری پاتر را از جیبش خارج کرده، در برابر طلسم ولدمورت گرفت. آواداکداورا به پیشانی هری خورد و به ولدمورت برگشت و ولدمورت تبدیل به دودی غلیظ و سبز رنگ شد که فریاد می زد:
- به محض اینکه هورکراکسم رو تعمیر کنم برمی گردم، دامبل نامرد!
پایان فلش بکملت: که اینطور!
دامبلدور:بله! من با قدرت عشق، تام رو شکست دادم.
خب، مرگخواران عزیز! اگه می خواین آسیبی به آقای زابینی وارد نشه، راه رو باز کنین و اجازه بدین تا ما سوار ماشین بشیم و خیلی مسالمت آمیز اینجا رو ترک کنیم. باشه؟
مرگخواران کنار رفتند و دامبلدور که هنوز بلیز را گروگان گرفته بود، آرام و با احتیاط از بین مرگخواران عبور کرده و خود را به ماشین رساند. ملت محفلی سوار شده بودند. دامبل سعی کرد به همراه بلیز سوار ماشین شود، اما ریشش زیر پایش رفت و باعث شد تعادلش به هم بخورد.
بلیز از چنگ دامبلدور رها شد و پیرمرد از پشت به داخل اتومبیل افتاد.
آرتور که پشت فرمان نشسته بود، بی معطلی گاز داد و محفلی ها در حالیکه از پشت شیشه ی ماشین به بلیز و همکارانش زبان درازی می کردند، دور شدند.
بلیز، خشمگین از فرار آرتور و شکست لرد بر سر مرگخواران فریاد زد:
- چرا معطلین؟ نذارین در برن. ما بدون آرتور نمی تونیم اموال مصادره شده رو برگردونیم.
دالاهوف در حالیکه لبخندی شیطانی بر لب و کیفی چرمی در دست داشت گفت:
- نگران نباش! تمام اسناد مربوط به اداره توی این کیفه. آرتور تو اون شلوغی، یادش رفت کیفش رو با خودش ببره.
چشمان بلیز برقی زد:
- پس بهتره زودتر کارتون رو شروع کنین! اداره ی "سوءاستفاده از اشیای مشنگی" از همین حالا و با تایید شخص وزیر، شروع به کار می کنه.