اما دامبلدور غافل از این بود که هری فرار نکرده است ، بلکه...
آره دیگه ! خلاصه هری فرار نکرده بود . دامبل اشتباه فکر کرده بود ...
بازیگر نقش هری : آره دیگه ! خب ما اینیم ! اینقدر شجاعت از سر و ریختم ریخته !
خفه ! مثلا دارم داستان رو ررایت میکنم !
...دامبول باید میفهمید که یکی هری رو دزدیده !
بازیگر نقش هری : چی ؟! کی منو دزدیده ؟ من دزدیده شدم ؟ آِِِِِِِِِِِِآآآآآآآآآآآآآیی ! بدو دزد اومده ! دزد دزد ! بیگیرید اون نامردو ! بیگیریدش که منو دزدید ! خفم کرد ! کشت منو ! نه ! نکشته هنوز ! ولی اگه دیر برسید میکشه جون عمش !!!
یه بار بهت گفتم پا برهنه نیفت وسط بوق بزنی ! این بارم میگم! اگه بوقی بشنوم ازت خودم بوقت میکنم ! حالیته ؟
بازیگر ... : اوهوم اوهوم !
( و با حرکتی غیب میشه ! ( ما اینیم دیگه !!!
))
خب خلاصه اگه دقت داشته داشتید میتونستید به یکی سوظن پیدا کنید خوانندگان عزیز ! لطفا برای پیدا کردن این ظن ادامه را بخوانید !
بازگشت به سه ساعت گذشته ! خانه ی ویزلی ها !
زنگ در خانه ی ویزلی ها به صدا در میآید .
مالی ویزلی در حالی که دستش تا خرخره آغشته به خمیر خیاطی ( ؟! ) بود فریاد میزند : کیه ؟
جینی در حالی که نسیم عصر گاه بعد از باران موهایش را نوازش میکند و تازه نسمیه هم ملایم بودش جواب فریاد را میدهد : منننننننننننننننننننننننننم !
مالی : در بازه عزیز دلم !
جینی در حالی که به دستگیره در چسبیده توسط نسیم ملایم میخواد از جا کنده شه و بره به شهر اُز ! پس فریاد میزنه : نمیتوننننننننننننننننننننننننننم ! کمممممممممممممک !
مالی : باشه عزیزکم ! اومدم الهی دورت بگردم !!!
کمی بعد مالی دخترش رونجات میده . و سپس فنجان قهوه ای در دستش میچپاند و به درد و دل هایش گوش جان میسپارد !!!
جینی : آره مامانی ! ببین شاید باورت نشه اما ببین : دستم از اینجا تا اینجا تیر میکشه ! از صبح تا شب کارم تو خونه ی اون هری مس ساییدن و دبه دوغ شستنه !
پررو خودشکم بود یه بچه هم آورده از پرورشگاه شبیه خود اسمشو نبر ! دارم کهنه ی اونم میشورم ! مامان ! این شاسخین هم همش اذیتم میکنه !!! یه چیزی بهش بگو دیگه ! زود باش دیگه ! یه دو سه ، یه سه ، یک دو سه !!!
مامان ! هری سرم هوو هم آورده !!!
مالی : چیزی نشده عزیزم ! میرم خودم دعواش میکنم ! حالا هری کجاس ؟ برم یه درس درس حسابی بهش بدم ؟!
جینی: دزدیدمش !!! :pint:
مالی : میدونستم به خودم رفتی ! ولی نه تا این حد !
حالا کجاس ؟
جینی : نمیدونم ! یادم رفته چی کارش کردم !
مالی :
-----------------------------------------------------------
زمان حال - موقعیت : آلبوس دامبل !
دامبل کَت بسته در حالی که ریشاش رو برای جلوگیری از شنیده شدن صدایی دور دهنش بسته بودن ، کالین اینا داشتم به *نا کجا آباد میکشوندنش !
----------------------------------------------------------
* ناکجا آبادش تو پست بعدی یا بعدش یا بعدش معلوم میشه ! البته تضمین نمیکنم ! ممکن اصلا نشه !
پستا نقد میشن دیگه ، آره ؟ (مسخرش نکنید تو رو خدا ! گناه داره ! )
امتیاز 4.5 از 10 به شما تعلق میگیرد.
خط آخر را به عنوان درخواست نقد در نظر گرفتم.
بزودی نقد میگردد