1. مواد لازم: دو عدد چشم گنجشک
نصف لیوان استخوان خرد شده ی کله ی گاو
مقداری پوست افتاده ی مار ( میگن مار پوست میندازه ها، اون پست افتاده هه
)
دو لیوان آب کدوحلوایی
10 تکه ی سه در سه سانتی زبون تسترال
طرز ساخت: ابتدا یک لیوان آب کدوحلوایی را درون پاتیل می اندازیم و دو با در جهت عقربه ها و سه بار در خلاف جهت عقربه های ساعت آن را هم میزنیم. سپس یک چشم گنجشک و یک سوم استخوان خرد شده را به معجون اضافه میکنیم. در این لحظه بخار خارج شده از پاتیل باید به رنگ شیری باشد. پنج بار آن را در جهت عقربه ها هم میزنیم.
بعد از آن تمامی زبان های تسترال را اضافه و بلافاصله دو سوم استخوان را میریزیم. بدون هم زدن سه دقیقه صبر میکنیم تا بخار حاصل زرد شود و سپس یک لیوان آب کدوحلوایی و چشم گنجشک را میریزیم. سه بار در جهت عقربه ها و دوبار در خلاف جهت قبلی آن را هم میزنیم و بعد از تبدیل شدن معجون به رنگ سرخ و بخار نارنجی، پوست مار را اضافه کرده و بعد از گذشت چهار دقیقه معجون آماده ی استفاده میشود. پوست مار معجون را شفاف تر میکند.
2. لینی با تردید پرسید: مطمئنی جواب میده؟
لونا با اطمینان گفت: شک نداشته باش! من قبلا امتحان کردم. عالی جواب میده. شانس آوردی تونستم دوباره یکی از اینا گیر بیارم.
لینی برای آخرین بار شیشه ی کوچکی که در دستش بود را لمس کرد. با نگرانی نگاهی به لونا انداخت، با صدای فریادی، دستش را به نشانه ی خداحافظی برای لونا تکان داد و به پدر و مادرش که درون ماشین بودند پیوست.
لونا با ناراحتی به لینی که از پشت پنجره دست تکان میداد خیره شد. لیسا که تازه رسیده بود، از لونا پرسید: پس بالاخره رفت؟ فکر میکردم بتونه راضیشون کنه که تنها بمونه.
برقی در چشمان لونا نمایان شد و گفت: میتونه راضیشون کنه.
سپس هر دو دست در گردن یکدیگر انداختند و از آنجا دور شدند. در آن طرف، لینی با دستانی لرزان معجون را از جیبش در آورد و به آن خیره شد. لونا او را مطمئن کرده بود که خطری ندارد و اگر تنها یک جرعه از آن را بخورد بعد از ده دقیقه همه چیز تمام میشود و نقشه اش میگیرد.
بنابراین بدون معطلی آن را نزدیک لبانش برد، چشمانش را بست و جرعه ای از آن را نوشید. عبور معجون از درون دهانش و پایین رفتنش از گردنش را حس کرد. ناخود آگاه دهانش باز شد و شروع به وراجی کرد.
8 دقیقه بعد:مادر لینی، گوش هایش را محکم با دستش گرفته بود و سعی میکرد با اندک وقفه هایی که در حرف های لینی بوجود می آید او را از حرف زدن بازدارد.
- آره من همیشه میخواستم توی خونه بمونم و باتون نیام گردش اما به زور منو میبرین! بچه به دنیا آوردین باید سختی هاشم تحمل کنین. من میخواستم بمونم و نذاشتین. پس باید بذارین باهاتون حرف بزنم تا لااقل سرگرم شم، بذارین راحت باشم تا مث شماها بهم خوش بگذره.
لینی مکثی کرد تا نفس عمیقی بکشد. در همین مدت کوتاه مادر لینی که واقعا کلافه شده بود فریاد زد: باشه برت میگردونیم!
ماشین به کنار خیابان رانده شد و در لینی باز شد تا او بتواند برگردد و به دوستانش بپیوندد. لینی پیاده شد و ماشین آماده ی حرکت شد.
لینی که هنوز تحت تاثیر معجون بود به ماشین که تازه میخواست حرکت کند خیره شد و با خوش حالی و شگفتی گفت: میدونستم که معجون لونا کار خودشو میکنه و باعث میشه که بذارین بمونم. لونا واسه این وقتا خیلی بدردبخوره. این معجون واقعا چیز شگفت انگیزی بود، باید بازم ازش استفاده ...
ناگهان یقه ی لینی گرفته شد و به زور درون ماشین چپانده شد. حالا ده دقیقه تمام شده بود و اثر معجون از بین رفته بود.
مادر لینی با حالت تهدید آمیزی برگشت و گفت: که لونا بهت معجون داده؟ حالا با ما بیا و خوش بگذرون!
لینی جلوی دهانش را گرفت. در دل ناسزایی به لونا گفت، نقشه درست گرفته بود فقط این آخرین جمله چه بود که گفت؟ با تاسف سرش را چرخاند و به دور شدن از محله شان خیره شد.
*. 1- معجون پر حرفی باعث میشود که انسان ناخودآگاه شروع به حرف زدن کند در حالیکه معجون راستی، به سوال های پرسیده شده پاسخ میدهد.
2- در معجون پرحرفی انسان هرچه برسد بیان میکند و در این میان ممکن است حقیقتی نیز افشا شود اما در معجون راستی همیشه این حقیقت است که بیان میشود.
3- اگر برای یافتن حقیقتی از معجون پرحرفی استفاده شود، ممکن است فرد علاوه بر گفتن حقیقت در میان حرف هایش، حقیقت های دیگری را نیز برملا کند اما در معجون راستی فقط و فقط آن چیزی که شخص پرسیده پاسخ داد میشود و اطلاعات اضافه ی دیگری فاش نمیشود.
4- اگر در استفاده از معجون پرحرفی زیاده روی شود ممکن است عواقب بدی مثل دیوانگی یا تنگی نفس از شدت حرف زدن یا هر چیز دیگری داشته باشد اما استفاده ی بیش از حد از معجون راستی جز افزایش مدت زمان اثر آن، تاثیر دیگری ندارد.
5- از معجون راستی فقط در امر کشف حقیقت استفاده میشود اما از معجون پرحرفی میتوان برای به حرف انداختن افراد و سرگرم شدن با حرف ها و موارد دیگر استفاده کرد.
نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر
نگهای به اطراف کرد.
»
)
