وسط های ظهر ، گرمای خورشی عین کروشیوهای لردولدمورت بر سر و جان مرگخواران می بارد ، و مرگخواران در تکاپوی یافتن راهی برای رد شدن از دیوار نامرئی هستن :
بلا : یییااااا ( افکت دویدن بلا همچون هیپوگریف به سمت دیوار)
لرد در آنسوی دیوار با خودش: بلا بهتره بیاد ، میشه بهش اعتماد کرد .
بلا :
آفرین بر خودم ، این یعنی من یکی از سیاهترین جادوگرای اینجا هستم ، آفرین ، آفرین.
بعد از بلا نوبت وزیر بود
وزیر همچون تکشاخ به سوی دیوار می تازد و به خاطر فکر و نظر لرد مبنی بر اینکه باید از تمام اقشار جامعه در این ماموریت شرکت کنن ، از دیوار عبور می کند.
مورفین :
- منم می تونم ارباب ، شبر کن الان اونژام .
بوووووووم (افکت برخورد مورفین با دیوار )
بووووووووووووووم ( باز هم همان )
بعد از چند بار "بووووووووم" بالاخره مورفین نا امید میشه و میره یه گوشه ای میشینه .
و حالا نوبت لینی و لونا با هم هستش .
لرد : من لونا رو نمیخوام ، لینی بیشتر به دردم می خوره ، پس :
( لرد با صدای بلند ) اهای شماها باید به ترتیب و پشت سر هم بیایین .
لینی و لونا : نننننه
ارباب
، م
ا
باید
همه
جا
باهم
باشیم
، نگاه
کنید:
لینی و لونا هر دوتا سپر مدافعشون رو درست می کنن ، لرد و مرگخوارا در کمال تعجب می بینن که سپر مدافع لینی ، لونا هستش و سپر مدافع لونا ، لینی هستش.
لینی و لونا : :pretty: دیدین ارباب ؟
لرد :
بله ، مشاهده نمودم ، ولی جوابم همونه ، یکی یکی به نوبت
لینی :
، آهان پیدا کردم ، لونا بیا اینجا ، ....... ( حرف های درگوشی )
لونا و لینی به هم :
اومدیم
ارباب
.
اول لینی شروع به دویدن می کنه بعد از اون هم لونا ، لرد هم که گوش به زنگ بود تا بعد از رد شدن لینی دیوار را ببندد، که در همین حین با توجه به....... ( همون حرف های درگوشی ) لینی زمین می خوره و لونا با سرعت از دیوار رد میشه و بعد از رد شدن لونا ، لینی هم پا میشه و به دنبال اون میره که یهو به دیوار برخورد می ونه .
لرد : که اینطور می خواستین به من کلک بزنین ؟