بالاخره پس از از این که دانگ هر چه داشت توی جیب های کتش ریخت
و همه را 3 ساعتی معطل کرد وقت رفتن رسید.
- حالا کجا بریم؟
- بگو دیگه ننه!
- ننههههههههه
- بگوووووووووووو
ننه:
خفه خون بگیرید اِ ... چیزه ... یه جایی پیدا می کنیم دیگه!
- من میگم بریم اتاق ضروریات :|
- موافقم
- منم موافقم
- من موافق نیستم :|
- دِ آخه چرا؟
- اتاق ضروریات جای بچه سوسولاس :| ما هافلپافی هستیم خیر سرمون!
- خب چه فرقی داره؟
- فرقش اینه که...
رز :
اینا رو ول کنیییییییییییییید من مردممممممممممممم :hyp:
همه ملت هافلیون دور رز جمع شدن:
- باز چی شده؟
- قمه من کو؟
- آخی بمیرم برات!
- چه حسی داری؟ برا کتابم می خوام :|
رز : همه چی سفیده ... نور .... نور داره میاد...
- دانگ اون چراغ قوه رو خاموش کن :|
- نور ... نور ... نور نرو! نور منو با خودت ببر...
- اون نور مال چراغ دانگ بود :|
- اِ جدی؟ دانگ کیه؟ تو کی هستی؟
- من رودولفم دیگه :|
- رودولف دیگه کیه؟ ... من کیم ؟ ... این جا کجاست؟ :worry:
- ای وای!
- دخترمون حافظه شو از دست داده
- حیف عزیزم دختر خوبی بودی
رز: خخخخ داشتم الکی جو میدادم ببخشید
- ننه:
ای کوفت ... ترسوندیم بچه !
- الان خوبی رز؟
رز: گرسنمه.
- آها پس خوبی
- تشنمم هس ... حالا که فکر می کنم خوابمم میاد
- هی مکسین برو ببین عوارض نیش ساس جادویی چیه؟
( مکسین کتابی می آورد )
- نوشته احساس گرسنگی ... تشنگی ... خواب آلودگی ... و بعد شخص بد بخت کار های عجیبی می کند!
- چه جور کارایی؟
- نوشته یکی که ساس جادویی نیشش زده بود توهم زد که مرد عنکبوتیه و خودشو از برج انداخت پایین :| :hyp:
یکی دیگه هم بود که توهم زده بود سالازار اسلیترینه :|
یکی هم بود که ...
- بسه دیگه! الان رز میشنوه و یاد می گیره!
- ببینم رز کجاست؟
- رز؟
- رز؟
- رز؟
- رز تو کجایی؟