Revna نوشته:
سلام.
راستش میگن شجاعت به این معنا نیست که نترسی. شجاعت واقعی اینه که بترسی، ولی توانایی اینو داشته باشی که با ترسات روبرو بشی. و من این ویژگی رو دارم.
تلاش، پشتکار و وفاداری هم دارم. اما نه به اندازه شجاعت.
پس الویت اول من گریفیندور هست.
الویت دومم بین هافلپاف و اسلایترین .
fatemeh_kh نوشته:
اولویت اول من اسلیترین هست و اولویت دیگه ای هم ندارم
simon نوشته:
درود برت، ای نخستین ذی شعوری که از ابتدای تاریخ به وجود اومدن بشریت بالاتر از من قرار گرفته - یا روی من، هرچند به واسطه ی شغلت باشه، شیءِ عزیز - و داره سر گرانقدر منو لمس می کنه! پیشنهاد می کنم نخست، این روز اعجاب انگیز و نو رو که هیچ بشری باورش نمی اومد زمانی سر برسه، روز ابتدایِ تقویم جدیدی قرار بدیم و از این به بعد، جای استفاده از تاریخی که با تولد یه انسان مجهول الهویه ی فاقدِ پدرِ از بدوِ تولد سخنگو مشخص می شده، از روزی که چیزی در جایگاهی بالاتر از من، وجود عالی و متعالیِ شخص من قرار گرفته استفاده کنیم! از اون بالا چی می بینی، کلاه عزیز؟ معرفت و دانش عظیم و هاله ی برتریم رو؟ آیا اصالت و یگانگیم از اون زاویه نمایانه؟ کمال و بزرگ زادگیم چطور؟ منو ببخش که نمی دونم، هرگز خودمو از اون زاویه ندیده م! آه... چقدر جالبه که حتا من، وجودِ من هم تا به حال نتونسته برتر از خودم باشه! مایلم اینو به عنوان تناقض فلسفیِ جدیدی در مباحث عرفان و خداشناسی ثبت کنم!
آه. پاک فراموش کردم. گروهبندی. عذرخواهی منو بپذیر، در مقایسه با اتفاقی که پیشتر افتاده کمی بی اهمیت به نظر می رسه. به ویژه که از بیخ اشتباهه.
برای گروهبندیِ من، کلاهِ عزیز، به مسئولین هاگوارتز پیشنهاد می کنم گروه جدیدی تاسیس کنن که تنها و تنها یک ظرفیت داشته باشه. چه چیزی می تونه قابل قیاس با کمال بی شبهه، خون اصیل خالص و بزرگی و جلالِ بلاتردیدِ من، سایمون دیورثِ یگانه ی تمام دوران باشه؟! من ناب، تک، کامل، بی رقیب و احد و واحدم! شجاعت؟ هرگز کسی شجاعت ایستادن در برابر منو نداشته. هوش؟ خواهش می کنم، در قیاس با مغز من مغز سایرین به مغز گردو بیشتر شبیهه. خون گرمی و پشتکار؟ "ر" پشتکار رو از "ر" دیورث برداشته ن! اصالت؟! خواهش می کنم، ریز مورچه های اسلیترینی باید در مقابل جبروت من جوری سر تعظیم فرود بیارن که دماغشون با کفشای بی همتام مماس شه!
البته تقصیر اونا که نیست. متوجهی؟ حتا خداعم کنار من بد به نظر می رسه.
اگه تا زمان تاسیس گروه جدید نیاز مبرمی به گروهبندی من داشتید، به خاطر بزرگمنشی و گشاده دستی بی همتام، توصیه می کنم در گروهی قرارم بدید که افرادِ در جوارم کمتر معذب و رنجیده بشن. واقعن مایل نیستم صرف حضورم باعث خودکشی افراد زیادی بشه. آه؛ کمال همیشه با خودش مرارت زیادی برای اطرافیان به همراه داره.
Amirnick22 نوشته:
با اینکه به نظر اطرافیانش یه فرد خشک و بی احساسه اما در حقیقت چیزی درست مقابلشه.
شاید تا به حال شجاعتی به خرج نداده باشه اما قطعا شجاعتشو به موقع به خرج میده.
مادرش فکر میکنه این هوششه که اونو از بقیه متمایز کرده اما خودش مطمئنه که این فقط با پشتکارش بدست اومده.
خودم هم تفاوتی برام نداره که کجا برم ، هرچی کلاه بگه!