امتيازات جلسه اول مراقبت از موجودات جادویی
آلبوس دامبلدور از هافلپاف 14 امتیازهمه چی کامل بود و فقط چون عکس نداشتی 1 امتیاز نگرفنی
اوکهارت از اسلیترین 7 امتیازخب مقاله نسبتا خوبی بود که بهش 8 امتیاز میدم ولی یه مشکلی داشت : تو گفتی که موهای وسی رنگ داره ولی این عکسی که گذاشتی هیچی مو نداره چه برسه که مسی باشه. برای همین 1 امتیاز ازت کم میکنم.
شاهین پاتر از گریفیندور 3 امتیازبرادر من، من خودم در مورد سبز ولزی درس داده ام، تو هم در مورد همون توضیح دادی؟ و برای جواب سوالت هم 3 امتیاز بهت میدم.
فرانگ لانگ باتوم از گریفیندور 5 امتیازخب من گفته بودم در مورد یه اژدها مقاله بدین ولی چون اسماشون رو گفتی و یه توضیحی هم در مورد خود اژدها دادی بهت 5 امتیاز میدم.
هلگا هافلپاف از هافلپاف 15 امتیازآفرین هم مقاله هم جواب سوالت درست بودن. آفرین دختر خوب.
خب جلسه اول تموم شد میریم به جلسه دوم.
_________________________________________________
جلسه دومدرس مربوطه : آکرومانتیولاصبح روز سه شنبه همه دانش آموزان حداقل یه نامه دریافت کردن که متن همشون شبیه هم بود:
امروز کلاس مراقبت از موجودات جادویی در کنار جنگل ممنوعه تدریس میشود.
با تشکر پروفسور لاوین
ساعت 9 صبح همه به سمت جنگل ممنوعه رفتند و در اونجا با منظره عجیبی مواجه شدن. پروفسور لاوین کنار یه قفس ایستاده بود که ابعاد قفس 3*3*5 بود. و روی قفس یه پارچه سیاه به سیاهی دل شیطون افتاده بود.
هلگا هافلپاف : هوم...پروفسور این چیه؟
پروفسور : میفهمی عزیزم..به زودی میفهمی. خب همه اومدن.
سرهای همه به سمت پایین هدایت میشه.
پروفسور : خوبه.....خب بچه ها از همه مقاله هایی که ارائه دادین ممنونم. امروز میخوایم در مورد یکی از خطرناکترین حیوونای جادویی بحث کنیم.
بین بچه ها یه لرزش کوچولو پدید اومد.
پروفسور : این جونور یکی از جالبترین و در عین حال خطرناکترین جانورانه و حتی از قدرت بیان انسان هم برخورداره.
همه بچه ها با تعحب به هم نگاه میکنن.
پروفسور :......در واقع میتونم بگم جونور خیلی باهوشیه و حالا اون جونور رو بهتون معرفی میکنم.
پروفسور لاوین پارچه روی قفس رو میکشه و با صدای بلندی میگه : آکرومانتیولا
پسرا پشت درختا قایم میشن، تعدادی از دخترا همونجا از ترس غش میکنن، عده ای جیغ میزننن و یکی از بچه ها خودشو خیس میکنه(گلاب به روی همه، روم به تیفال<دیوار> ).
پروفسور لاوین که این وضعیت رو میبینه میگه : اه؟ بابا این که ترس نداره، توی قفسه با شماها کاری نداره.
دراکو که پشت یکی از درختا بود گفت : پروفسور خودتون هم مثه اینکه نمیدونین این جونور چقد خطرناکه، این حیوون با یه اشاره میتونه همه مون رو بفرسته جهنم تا واصل(واسل) شیم به درک(آخرین طبقه جهنم) .
پروفسور : من به خوبی میدونم این حیوون اگه آزاد باشه چقد خطرناکه ولی همین طور که همتون میبینین این بیچاره توی قفسه، قفسش هم میله هاش نامرئیه...با کسی کاری نداره که....
بچه ها همه 10 قدم دور میشن.
پروفسور : ای بابا....بسه دیگه...یعنی چی؟ هرکی اینجا واینسته از گروهش 10 امتیاز کم میکنم.
مایکل : یعنی شما تضمین میکنین که هیچ اتفاقی نمیفته؟
پروفسور : آره بابا به خدا این کاریتون نداره. خب میریم سر درسمون. آکرومانتیولا یه نوع عنکبوت هشت چشم غول آساس و زادگاهش هم در جنگلای انبوه بورنئو ست. ویژگیهای خاصی داره که اونو از بقیه عنکبوتای غول پیکر متمایز میکنه و ویژگیهای اونو من برای تحقیق ازتون میخوام. تخمای آکرومانتیولا هم جزو رده اجناس غیرقابل خرید و فروشه و این یعنی اینکه هرکی این کارو انجام بده باید 1500 گالیون جریمه نقدی بده و 4 ماه هم در آزکابان زندانی بشه چون پرورش این تخما و در واقع پرورش این عنکبوت کار واقعا خطرناکیه.
پروفسور به سمت قفس میره و یه کره سفیدرنگ رو میگیره توی دستش و اونو به همه نشون میده.
این هم تخم آکرومانتیولای مخصوصیه که اگه دقت کنین روش طرح کره زمینه.نوزاد این تخم بعد از 6 الی 8 هفته از تخم بیرون میاد.
عده ای از جانورشناسا بر این عقیده ان که یه جادوگر ناشناس این جونور رو برای حفاظت از خونه یا گنجینه اش بوحور اورده که کاری بس ناشایسته انجام داده و ایشالا که خیر نبینه اون دنیا در آتش جهنم بسوزه.....همه بگن آمین*(همه بچه ها : آااااااااااامین). البته این عقیده از اونجا شکل گرفته که اکثر حیوونای جادویی به همین منظورا پدید میان.....برای حفاظت و نگهداری و مراقبت. البته درسته که آکرومانتیولا خیلی باهوشه ولی متاسفانه تربیت ناپذیره و همیشه برای جادوگرا و موگلا خطرناکه. ......
همین طور که پروفسور لاوین داشت درس میداد یهو گراپ میگه :
پروفسور من این جونور رو دوست داشت.
پروفسور : آفرین خیلی خوبه....آدم نباید تا وقتی که آکرومانتیولا نمیتونه بهش آسیب برسونه ازش بترسه.
گراپ : پروفسور من اینو خواست.
پروفسور : ییییی که تو الان گفتی.....ییی یعنی چه؟
گراپ : من اینو آزاد کرد و ازش نگهداری کرد.
پروفسور : نـــــــــــــه این کارو نکنی؟
گراپ میره به سمت قفس و تا پروفسور میرسه بهش در قفس رو باز میکنه.
آکرومانتیولا بیرون میاد و به سمت بچه ها حمله میکنه.
گراپ : بیا آکرو کوچولو، آکرو بیاد پیش گراپ.
پروفسور : بچه ها فرار کنین..........
همه بچه ها در حال فرارن و پروفسور و آکرومانتیولا هم بدنبالشون.
گراپ : بهت گفت واستا.....آها پشم پاش رو گرفتم.......
یهو صدای نعره ای به گوش میرسه.
پروفسور با بچه ها وایمستن تا ببینن چه خبر شده.....
گراپ موی پای آکرومانتیولا رو گرفته بود اونو با خودش میکشید و بعدش انداختش توی قفس.
همه : آفرین گراپی آفرین.
گراپ : خواهش کرد، آکرو بد، گراپ بهش گفت بیا، نیومد....خیلی بی ادب بود.
پروفسور : خوب بسه دیگه، گراپ میخواستم به خاطر کارت از گریفیندور 10 امتیاز کم کنم ولی چون خودت جلوش رو گرفتی ازت هیچی کم نمیکنم.
خوب بچه های دقت کنین: برای هفته بعد یه مقاله درست و حسابی در مورد ویژگیهای آکرومانتیولا برام میارین که ترجیحا عکس هم داشته باشه حالا چه عکس خودشون چه عکش تخماشون.(هر مقاله 10 امتیاز، هر عکس 2 امتیاز (حداکثر 3 تا)، حداکثر امتیاز برای کاملترین مقاله 20 امتیاز )
و اما سوال : آکرومانتیولا از چه حیوونی میترسن؟ چرا؟(5 امتیاز واگه خیلی خیلی خوب جواب بدین 8 امتیاز).
* من فردا امتحان دین و زندگی دارم، زندگیم شده دین و زندگی کاملا، یه خورده مباحث رو با هم قاطی کردم.
[size=small]جادÙÚ¯Ø±Ø§Ù Ø¨Ø±Ø§Û ÙÙ
Ù