می دونید که دیگه که R.A.B همون برادر سیریوس بود.
من می خوام در مورد چه اتفاقی برای اون افتاد صحبت کنیم.
به عقیده من ریگولوس از پیشگویی خبر داشته (حالا به هر صورتی که فهمیده)چون در نامه ای که به ولدمورت نوشته گفته:"با این امید به استقبال مرگ می روم که زمان مواجه شدن با همزات فنا شده باشی ."
حتمآ منظورش هری پاتر بوده.ولی از کجا فهمیده؟بعد چرا علیه ولدمورت شد؟و....
این هنر رولینگه که به ما بگه چرا و چطور؟
ولی برای اتفاقی که برای ریگولوس افتاد.من فکر می کنم که اون هم اون معجون رو خورد و خودش رو ضعیف کرد.بعد از این که نشان رو دزدید و نامه رو نوشت ,به خاطر اینکه ضعیف شده بود و مثل دامبلدور آب میخواست به دریاچه می افته و می میره.و نشان هم باهاش میره ته دریاچه.
و یه چیز دیگه وقتی که هری نشان رو صدا می کنه اون جسد ریگولوس بوده که از آب می پره بیرون.
اگه یاده تون باشه وقتی که هری به دامبلدور گفت :"فکر می کنید که باید وارد دریاچه بشیم؟ دامبلدور جواب داد:"بریم داخل دریاچه؟اگه بد اقبال باشیم باید این کار رو بکنیم.فکر نمی کنی که نشان قدرت (هورکس)باید در ته دریاچه باشه؟"
من فکر می کنم که هری این بد بیاری رو آورده.هری باید دفعه بعد نشان رو از ته دریاچه در بیاره.
این بود عقیده من که فکر می کنم به واقعیت نزدیکه.
موارد زیر بعد از این که نظر ها رو خوندم اضافه کردم برای دفاع از چیزایی که در بالا گفتم:
1.در مورد اینکه ر.آ.ب کیه؟این موضوع قابل بحثه (که توی تاپیک های دیگه بحث شده)ولی بلیز زابینی گفت که سیریوس در کتاب 5 گفته که ریگولوس دست و پا چلفتی بوده,پس نمی تونه که نشان رو دزدیده باشه.ولی واقعا سیریوس برادرش رو می شناخته؟
سیریوس توی گریفیندور بوده و ریگولوس توی اسلایترین , و دو برادر هم توی مدرسه با هم نمی گشتند(یا به عبارت دیگه با هم حرف نمی زدند).سیریوس هم که از خونه خودش متنفر بوده چون پدر و مادرش همش سرکوفت ریگولوس رو به سرش می زدند(در کتاب 5 سیروس خودش گفت)و بین آنها تبعیض قائل می شدند و این جوری سیریوس هم از برادرش متنفر می شه و بعد سیریوس از خونه فرار می کنه و برای یه مدت کوتاه توی خونه جیمز پاتر زندگی می کرده و بعد میره یه خونه برای خودش می گیره و از اون به بعد توش زندگی می کنه. پس زیاد برادرش رو نمی شناخته که مطمئن باشه که ریگولوس دست و پا چلفتی هست و هر چی که سیریوس در مورد ریگولوس می گفته فقط نظر خودش بوده.
و می دونید که ریگولوس هم مرگخوار بوده و مرگخوار ها ولدمورت رو لرد سیاه صدا می کنند.ولی ریگولوس از اونا جدا شد ولی در مورد موردنش هیچ توضیجی داده نشده و یه ذره مرموزه.
و برای پاسخ به harry topoloo که گفته که شخصیت ر.آ.ب جدیده , من می گم که ریگولوس شخصیت قدیمی ای نیست و فقط یک بار در کتاب 5 اسمش برده شده(می دونید که هرچی رولینگ در کتاباش گفته بعدا ازش استفاده کرده).
2.در مورد مرگ اون شخص که نشان رو دزدیده (که من می گم ریگولوس هستش)همانطور که خوندید دامبلدور در کتاب 6 فصل غار به هری گفت:"حفاظت...بعد از همه این حرفها خوب طراحی شده بود.یک نفر به تنهایی نمی تونه این راه رو بره...)حتی دامبلدور هم نمی تونسته این راهو به تنهایی بره.ولی ریگولوس تنها بوده (چون به کس دیگه ای نمی تونسته اعتماد کنه که با هم نشان رو بدوزدند) و معجون رو می خوره و ضعیف می شه و با اون یه ذره قدرتی که داشته فقط تونسته یه نامه بنویسه و نشان رو برداره و یه قلابی به جاش بزاره. و اون مثل دامبلدور آب می خواسته و ورد آگومانتی هم که اونجا عمل نمی کرده ,پس از آب دریاچه برداشته و بعد فکر خوان ها از آب بیرون آمدند و احتمالا ریگولوس راه مقابله با اونا رو نمی دونسته و یا مثل هری هول شده بوده و راه مقابله رو یادش رفته بوده و یا آنقدر ضعیف شده که نمی تونسته با اونا مقابله کنه,بعد فکر خوان ها ریگولوس رو با نشان به ته دریاچه می برند و مطمئنا اون نتونسته نشان رو از بین ببره.(ببخشید اگه طولانی شد چون می خواستم اون لحظه رو یه ذره تجسم کنید)
3.ولی در مورد فهمیدن پیشگویی توسط ریگولوس : من این مورد رو اضافه کنم که به نظر من ریگولوس قبل از اینکه پیشگویی مطرح بشه اون رو می دونسته چون اون قبل از اینکه ولدمورت پیشگویی رو بشنوه ریگولوس ولدمورت رو ترک کرد.این احتمال هستش که ریگولوس یک پیشگو بوده که بدون رفتن به خلسه آینده رو پیش بینی کرده ,قبل از این که تریلانی پیش بینی کنه!ولی به هیچ کس نگفته چون به هیچ کس اعتماد نداشته
.
4.و در مورد اینکه harry topoloo گفته که رولینگ همه رو گمراه می کنه منم قبول دارم ولی اگه ر.آ.ب ریگولوس باشه موضوع به اندازه کافی گیج کننده هست و به گیج کننده تر و بحث بر انگیز تر از این نیاز نداره.
ویرایش شده توسط آرتیکوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۹/۱۸ ۴:۲۹:۱۷