هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





بدون نام
1- چه طلسم ها و ورد هایی برای مقابله با خون آشام وجود دارد؟ (2 مورد) (4 امتیاز)

1- "بلادیوس"
2- "اتنداندی"

2- چرا ورد "اتنداندی" مرسوم نیست؟ (4 امتیاز)
این ورد همانطور که گفته شد ایجاد توهم می کند، از این رو نیازمند قوه ی تخیل قوی و مهارت در اجرای طلسم و تمرکز کافی برای ایجاد توهم است و فقدان دقت عمل کافی در اجرای این طلسم می تواند اثرات جبران ناپذیری به همراه داشته باشد. همچنین باید به این نکته اشاره کرد که اجرای این طلسم همان طور که ایجاد توهم های بصری می کند، به همان مقدار که توهم قوی باشد از انرژی هاله ی جادوگر می کاهد. لذا جادوگر تضعیف شده و در صورت از بین رفتن اثر ورد (ناشی بودن جادوگر در اجرای ورد) ممکن است خون آشام با توهمی ضعیف به خود جادوگر و اطرافیان او آسیب برساند. اثر این طلسم بر روی خون اشام ها طوری است که آنها تصور می کنند همه چیز واثعیت دارد و از قدرت آنها نیز نمی کاهد. و اگر در حینی که جادوگر فرار می کند، خون اشام به تصور توهم به افراد دیگری حمله ور شود خطر زیادی دارد.

3-. شما ورد "اتنداندی" را روی یک خون آشام اجرا کردید و حال نتیجه آن را شرح دهید. (طنز(
خوب، در حقیقت، من سرم به کار خودم بود. درست مثل همیشه!
رفته بودم به جنگل ممنوع تا نوعی گیاه دارویی برای دوستم جردن جمع کنم. جردن پس از گرفتن یک E از پروفسور مک گوناگال به ناچار روانه ی بخش بیماران روانی بیمارستان سنت مانگو شده بود.
نه که دلم برای او بسوزد یا ازش خوشم بیاید، او از جمله اسلیترینی های بسیار عجیب و مشکوک به مشنگ زاده بودن بود. (آخر کدام اسلیترینی عادی و خون اصیلی وقت باارزشی را که می شد صرف شکنجه کردن سال اولی ها کرد را صرف خواندن کتاب های سال بالاتر می کرد؟ نه ، واقعا می خواهم بدانم!) ولی در هر صورت، همگروه من در درس معجون های جادویی بود، و از وقتی که با او همگروه شده بودم پشت سر هم O گرفته بودم. نه که نمره برای من اهمیتی داشته باشد، ولی یک جور هایی مزه می داد. پس چاره ای نداشتم به جز اینکه نجاتش بدهم! وگرنه ممکن بود از راونکلاو هایی که با آنها رقابت می کردیم بدجوری عقب بمانم. در حقیقت داشتم آبروی خودم را نجات می دادم!
پس به نصیحت نه چندان انسان دوستانه ی تریستان مالفوی گوش کرده بودم و داشتم جنگل ممنوع را می جستم. در حالت عادی هم به حرف او گوش نمی دهم. اما چهره اش خیلی جذاب شده بود. فکر کردم شاید این یکی نوید خوبی باشد.
نمی دانم می دانید یا نه، ولی تمام اسلیترینی ها در زمینه ی گیاهان دارویی و تشخیص آنها، نابغه اند. حالا شاید این خصوصیت را زیر پوستی داشته باشند و دیدنش کمی تا حدودی چشم بصیرت بخواهد، اما نیت مهم است! پس می توانم به جرئت بگویم مدت زیادی طول نکشید تا گیاهانی را که می خواستم پیدا کنم. روی زمین نشستم. خاکی شدن ردایم پشیزی برایم ارزش نداشت. در حقیقت حتی پاره شدن آن هم نمی توانست مرا متوقف کند.
اوه چرا می توانست. اگر راونکلاو ها مرا می دیدند چی؟؟!
روی زمین خم شده بودم و مشغول کشیدن ریشه ی گیاه بودم که یکمرتبه...صدای خش خش شنیدم.
من گوش های تیز و حساسی دارم.سرم را بالا آوردم.
حضوری شوم و سرم را حس می کردم. نفس عمیقی کشیدم.
یکی از هنر های بزرگ زندگی این است که آدم خوب بداند دقیقا چه موقع باید فرار کند. بر اساس همین حس ذاتی و مهم، دقیقا شروع به شمارش معکوس کردم و با رسیدن به 1، جلو جلو از جایم پریدم و شروع کردم به دویدن. بدون هیچ ریشه ای.
جردن به جهنم! جان عزیز خودم در خطر بود!
با کله به جسم محکمی برخوردم و عقب پرت شدم.
-هوی! حواست کجاست نخاله!
سرم را مالیدم و متوجه شخص رنگ پریده ای شدم که با چشم های قرمز نگاهم می کرد.
خوب مسلما من باید خیلی خنگ باشم که نفهمم او یک خون آشام است.
-اوه! اوه، معذرت می خوام جناب! اشتباه از من بود! ببخشید، چیزیتون که نشد؟ من آدم خیلی دست و پا چلفتی ایم! خوبین دیگه؟ مطمئن باشم؟
همان طور زل زل به من خیره شده بود. تمام بند بند وجودم داد می زد که باید فرار کنم! در عوض تصمیم گرفتم کاری بسیار احمقانه و سهیفانه انجام بدهم. چوب جادو را به آرامی از آستینم در آوردم و در برابر چشم های سرد و خیره ی خون آشام آن را رو به او گرفتم. بعد فکر کردم که الان باید چه می گفتم؟
-اوم....ام.....
خون آشام همان طور به من خیره مانده بود. آخر خون آشام هم اینقدر بی بخار؟ خون آشام هم خون آشام های قدیم! جنسشان اصل بود می پریدند روی سر آدم مثل آدم خون را می مکیدند! نه به این امروزی هایشان که فقط نگاه می کنند. کلا زمانه ی بدی شده. نچ نچ.
-ببخشین شما نمی خواین کاری بکنین؟!
اخم کرد و بهم خیره شد.
-مثلا چی کار؟
با آنکه صدای خیلی جذابی داشت از خنگی اش به تنگ آمدم. یک بار هم من به داشتن یک عشق خون اشام راضی شدم این نمی آید! خبر مرگمان همواره گیرنده ی من چراغ نفتی جذب می کرده.
-مثلا خوردن خون من؟
نگاه عاقل اندر سفیهی به من انداخت و پشتش را به من کرد و مشغول رفتن شد.چشم هایم گرد شده بود. آخر چه طور توانست؟ از شدت خشم یادم آمد ورد دقیقا چه بود.چوبم را به سمت خون آشام گرفتم و فریاد زدم:
-اتنداندی!
طولی نکشید که معشوق خون اشام من مشغول خندیدن شد و برگشت به سمتم.چهره اش کاملا گیج و سرخوش به نظر می رسید. با دیدن من دست هایش را باز کرد و با لحن آدم های مست زمزمه کرد:
-پارا عزیزم، بیا....
بگویید حساس، ولی اسم من پارا نبود. تازه یادم آمد که ورد "اتنداندی" ایجاد توهم می کرد. چوبم را به زمین کوبیدم و لعنتی فرستادم.
-بخشکی شانس!
با اخم و تخم به سمت ریشه های در آمده رفتم. همان جردن را می چسبیدم بهتر بود انگار! اصلا به ما عشق های تلویزیونی و باحال نیامده. والا!


ویرایش شده توسط پرنل فلامل در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۲۶ ۱۰:۱۵:۲۱


پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۲:۲۳ چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۲

پروفسور تافتی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۸ پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۷:۴۳ چهارشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۹
از آمدنم نبود گردون را سود!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 88
آفلاین
1. چه طلسم ها و ورد هایی برای مقابله با خون آشام وجود دارد؟ (2 مورد) (4 امتیاز)

ما خعلی دقیق نت برداری کردیم استاد...
1. ورد بلادیوس
2. ورد اتنداندی

2. چرا ورد "اتنداندی" مرسوم نیست؟ (4 امتیاز)

1. چون نحوه ی حرکت چوبدستی و همین طور بیان ِ آن و تکیه بر روی هجای سوم هنگام ادای واژه، و رعایت هارمونی بین ِ حرکت چوبدستی و بیان ِ طلسم، مهارتی خاص میطلبد که تنها با تمرین زیاد حاصل میشود. به همین خاطر بسیاری از جادوگران قادر به اجرای مناسب این ورد نیستند.

2. چون توهم خون آشام هرچند تمرکز وی را برهم میزند و کار جادوگر را راحت میکند، اما اگر جادوگر نتواند کار خود را آن طور که باید تمام کند و خون آشام ِ متوهم از او بگریزد، محتمل است توهم خون آشام بسته به شدت و حالت آن منجر به خساراتی شود.

3-3. هر موضوع دیگری مرتبط با مبارزه با خون آشام ها و همچنین اجرای ورد بر روی آن ها ...

تافتی حوالی ِ نیمه شب روی یه نیمکت سرد، توی یه پارک سرد، زیر یه آسمون ِ سرد نشسته بود و کلن همه چی سرد بود و هوا هم بس ناجوانمردانه سرد است و اینا...

ملت پشت صحنه: خخخخخخخ...

تافتی پای چپشو میذاره روی پای راستش و یه نفس عمیق میکشه، اما چون هوا آلوده است و وضعیت قرمزه و اینا مقادیری گازوئیل وارد سوراخ دماغش میشه. تافتی سه بار محکم سرفه میکنه و بعد در سکوت به درختای بلند پارک خیره میشه. در این لحظه یه نفر از پشت دستشو میذاره رو شونه ی تافتی. تافتی جا میخوره و با دلهره برمیگرده و یه پیکر دارک و تاریک میبینه که هیچیش معلوم نیس. یه صدای کلفت شروع میکنه به حرف زدن:
- من خون آشامم! اومدم یه مقدار از خونتو بخورم و ازین حرفا... من و شما هم که نداره...

ملت پشت صحنه: خخخخخخخ...

تافتی به شدت جو زده میشه و طوری که انگار به پسرش تجاوز شده واکنش نشون میده و میپره بالا و میفته پایین و گارد میگیره و چوبدستیشو از رداش در میاره و تو سه سوت میگیره به طرف خون آشام و اخماشو درهم میکنه و فریاد میکشه:
- لــــومــــوس!

نوک چوبدستی تافتی روشن میشه و تافتی تازه میفهمه از شدت جو زدگی و غیرتی شدن و قرتی بازی از ورد اشتباهی استفاده کرده. خون آشام از شدت خنده میفته رو زمین و شکمشو میگیره و این شکلی میشه و میزنه تو سرشو و شلوارشو پایین میکشه و خودآزاری میکنه و دچار تحول روحی روانی و بیماری سادیسم میشه و اینا... بعد در یک لحظه فریاد میکشه:
- همین بود تمام زورت؟ حالا نیــگا کن من چی کار میکنمت... یوهاهاهاهاهاااا !

خون آشام در حالی که پیکرش دارکه و تیره است و به طور خلاصه در هاله ای از ابهام قرار داره شروع میکنه به بالا و پایین کردن دستاش، اونقدر اینکارو سریع انجام میده که ملت پشت صحنه کف میکنن... خون آشام پای راستش رو میاره بالا و تو هوا در شیش جهت آپچوگی میزنه و سه تا از فن های مرحوم بروس لی رو روی دشمن فرضی پیاده میکنه و پیرهن خودشو جر میده تا قلمبگی عضلاتش تافتی رو بترسونه، بعد دندونای تیزشو نمایان میکنه و میپره به سمت تافتی... وسط زمین و هواس که متوجه میشه تافتی از اساس یه طرف دیگه بوده و به سمت اشتباهی پریده، در نتیجه از ناحیه فک روی زمین پخش میشه...

تافتی شروع میکنه به قهقهه و خنده و تبدیل شدن به این شکلک و چپ و راست شدن و روی زمین قل خوردن و اینا... اما سریع تصمیم میگیره به خودش مسلط بشه و از جوزدگی که دشمن عقل و سلامتی و شعوره پرهیز کنه. سریع چوبدستیشو میگیره به طرف ِ خون آشام و فریاد میکشه:
- اتنداندی!

نور بنفشی از چوبدستی تافتی بیرون میاد و میخوره به سر خون آشام و اونو کله پا میکنه. خون آشام سرشو بالا میاره و یه تکون میده. ناگهان احساس میکنه که باراک اوباماست و الآن باید بره سنا و رای نمایندگان جمهوری خواه رو وتو کنه.

در این لحظه چون موضوع آمریکا و حق و حقوق ملت همیشه مقاوم پیش اومد، ملت پشت صحنه وارد صحنه میشن و انقلاب میکنن و از دیوار سفارت میرن بالا و حماسه سازی میکنن و انفجار نور میشن و تافتی و خون آشام هم کلن هیچ غلطی نمیتونن بکنن و ما آنها را زیر پا میگذاریم و اینا...



پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۲:۵۸ پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۲

پروفسور فلیت ویک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۷ چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۹:۲۷ سه شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۳
از خوابگاه اساتید هاگوارتز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 288
آفلاین
بسم المرلین الگولاخ الحکیم


تدریسِ جلسهِ دومِ کلاس طلسمات و ورد های جادویی

زمستان 92 (دی ماه)

پرفسور فیلیوس فلیت ویک



بچه ها که همه به صورت های تسترال وار و شوک زده در تکالیف جلسه قبلشون وارد کلاس می شن با یک فضای بسیار خوفناک روبرو می شن.

بسیاری از دانش آموزان از همون راهی که اومدن فرار می کنن و اونایی که دل و جرات شون کمی بیشتر از بقیه بود فقط تونستن سرجاشون وایسن!

فضای کلاس بسیار ترسناک بود. فقط سر و کله خون آشام بود که از در و دیوار آویزون بود و یک سر بزرگ خون آشام هم دقیقا بالای چارچوب در بسته شده بود که باعث شده بود همه فرار کنن.

ولی با صدای دستِ پرفسور فلیت وی که دانش آموزان گرخیده هنوز متوجه حضورش نشده بودند، همه سر ها به سمت پرفسور فلیت ویک بر می گرده و کمی از دانش آموزان آروم می شن.

پرفسور چندم قدم جلو میاد و رو به دانش آموزانش میگه :
- بیاید تو فرزندانم ... بیاید داخل.

و دانش آموزان هم با قیافه ای که از صدای خود پرفسور مضحک تر به نظر می رسید، وارد کلاس شدند.

لوستر ها به رنگ سرخ بودند و تمام دیوار ها با اشیا قدیمی و آثار خون آشامان پر شده بودند.

پرفسور فلیت ویک به سمت تابلوی بزرگ کلاس رفت و تدریس رو شوع کرد:

- خون آشام ها از اولین دشمنان ما جادوگران محسوب می شدن؛ هر چند دیگه تقریبا نسل خون آشام ها منقرض شده ... اجداد ما در دوران باستان برای رویارویی با این خون خواران انسان شکل، از اوراد بسیاری استفاده می کردند.

پرفسور فلیت ویک با دیدن آلبوس سوروس پاتر که به طرز رقت باری و با چهرة ترسان و هراسان دم دربِ کلاس نشسته بود و می لرزید، صحبتش رو قطع کرد و رو به آلبوس گفت :
- یعنی این قدر ترسناکه کلاس؟ البته تو فقط 11 سالت ـه... هی به این استرجس می گم کلاسارو تفکیک کنه مگه گوش میده، خب کجا بودیم.

سپس به سمت یک تابلو می ره که تصویر یک فردِ کهنسال رو نشون می ده.

- ایشون اولین مبارز خون آشام هستن؛ این فرد با استفاده از ورد ها و روش های جادویی مختلفی در میان خون آشام ها خودش رو زنده نگه می داره ...

- وردِ "بلادیوس" باعث میشه که خون آشام یک لذت کاذب رو تجربه کنه که مملو از خون هست؛ پس شما فرصت فرار رو پیدا می کنید.

- ورد "اتنداندی" وردی هست که اجراش مرسوم نبوده ولی بسیار قدرتمند هست و باعث میشه خون آشام دارای توهم بشه!

- طلسمِ چوب صنوبر هم وجود داره؛ جادوگران با اجرای وردِ "آواداکاداورا" و یا جایگزین باستانی اون "آودایم" بر روی یک میخ به جنس صنوبر می تونن یک خون آشام رو دچار مرگ موقت کنن.

- خب اینم از جلسه امروز ... می خوام برید تحقیق کنید و برای من تکالیف بسیار ساده این جلسه رو بیارید.

تکالیف :

1. چه طلسم ها و ورد هایی برای مقابله با خون آشام وجود دارد؟ (2 مورد) (4 امتیاز)

2. چرا ورد "اتنداندی" مرسوم نیست؟ (4 امتیاز)

3. یک رول بنویسید و مقابله خود با یک خون آشام را با استفاده از موضوعات زیر شرح دهید.
( 22 امتیاز )

3-1. شما ورد "اتنداندی" را روی یک خون آشام اجرا کردید و حال نتیجه آن را شرح دهید. (طنز)

3-2. شما در حال مبارزه با یک خون آشام هستید؛ در حالیکه هیچ وردی بلد نیستید و هیچ طلسمی نمی توانید اجرا کنید؛ چه می کنید. (طنز و جد / طنز)

3-3. هر موضوع دیگری مرتبط با مبارزه با خون آشام ها و همچنین اجرای ورد بر روی آن ها ...


سوال امتیازی :

1. چرا در حالیکه ما ورد "آواداکاداورا" را روی چوب صنوبر اجرا می کنیم خون آشام دچار مرگ موقت میشود. (امتیاز ویژه * )

2. یک نقاشی از آلبوس سوروس پاتر در حالی که ترسیده بکشید.

3. ضمن تشریح و توصیف فضای کلاس، عکس العمل خودتون رو وقتی با کلاس مواجه شدید بنویسید.(طنز و یا طنزو جد) (امتیاز بسیار ویژه ** )





در پناه مرلین


ویرایش شده توسط پروفسور فلیت ویک در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۲۰ ۹:۵۴:۱۳

دربرابر شرارت وزیر و مدیر خیانت کار و مفسد و چیزکش جامعه ساکت نمی مانیم ... !


تصویر کوچک شده

با هم، قدم به قدم، تا پیروزی ...


- - - - - - - - - - - - - - - - -


تصویر کوچک شده

تا عشق و امیدی هست؟ چه باک از بوسه دیوانه سازان!؟


پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۳:۲۱ پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۲

پروفسور فلیت ویک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۷ چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۹:۲۷ سه شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۳
از خوابگاه اساتید هاگوارتز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 288
آفلاین
بررسی تکالیف جلسه اولِ کلاس طلسمات و ورد های جادویی
زمستان 92 (دی ماه)
پرفسور فلیوس فلیت ویک





پاسخ نامه :

1.

فلور دلاکور و لینی وارنر بهترین پاسخ های این سوال رو ارسال کردند. لینی وارنر هم که هم قدرت طنزش رو به کار انداخته بود و هم نگاهی به تاریخچه افراد آنلاین انداخته بود.

دوشیزه دلاکور هم پاسخ های خوب و قابل توجهی داشت. دوشیزه پاتیل هم تو نست تقریبا جواب کاملی رو بده ولی هر چند باید فرقی بین تکلیف ایشون و خانم وارنر باشه.


دوشیزه فلور دلاکور : 8 امتیاز
دوشیزه لینی وارنر : 8 امتیاز
دوشیزه پادما پاتیل : 6 امتیاز ( از هر چهار مورد به دلیل ناقص بودن، نیم نمره کم شد.)



2.

باز هم پاسخ هر سه دانش آموز کامل بود ولی با این حال پاسخ های دوشیزه وارنر و دوشیزه دلاکور دلچسب تر بود.

پاسخ اصلی :

1. تمرکز حواس : جادوگر باید بر روی اجرای وردش تمرکز کند. تمام نیرویش را در یک نقطه مثل کف دستانش جمع کند و سپس به چوبدستی انتقال دهد.

2. تصور ذهنی انجام آن ورد : به این صورت که فرد جادوگر برای اجرای طلسم ملزم هست که در خیال خود انجام آن ورد را تصور کند؛ مانند انجام ورد وینگاردیوم له ویوسا که تنها با تصور به پرواز در آمدن یک جسم اجرا می شود.

و یا مثال بسیار سیاه و در خورِ دوشیزه وارنر.

3. تلفظ صحیح ورد : فرد جادوگر ملزم به دانستن تلفظ صحیح وردِ مورد نظرش است. مانند تاکید بر یکی از حروف یا اصطلاحا "استرس کلمه"

4. عدم وجود طلسم ها و وسایل بازدارنده جادو / عدم وجود طلسم ضدطلسم در یک مکان : هرگاه یکی از این طلسم ها، یعنی ضد جادو و یا بازدارنده در یک مکان و یا بر روی یک شیئِ همراه ما، اجرا شده باشد، انجام ورد را غیر ممکن می سازد.

5. حرکت درست چوبدستی : برای اجرای تمامی افسون ها و ورد ها نیاز به یکسری حرکاتِ درست و خاص است. به طور مثال در ورد لوموس، تکانی کوچک رو به جلو از ملزومات اجرای این ورد است.

6. چوب دستی

7. ذره جادو


دوشیزه وارنر : 4 امتیاز ( لحن از ملزومات طلسم نیست. بلاتریکس لسترنج نمونه بارز یک ساحره پر عشوه اما قدرتمند در اجرای وردِ کروشیو هست. )
دوشیزه دلاکور : 4 امتیاز ( معمولا در کتب مربوط به جادوگری و اجرای طلسم، موارد 4 و 5 شما، یکی نام برده می شوند. )
دوشیزه پاتیل : 4 امتیاز ( چوبدستی یکی از ملزومات طلسم بود که گفته شد. "درست بودن چوبدستی" هم از مشتقاتِ همان وجود "چوبدستی" است. )



3.

باز هم از پاسخ های هر سه دانش آموز شرکت کننده لذت بردم. اطلاعات خوبی رو ارائه دادند.

پاسخ اصلی این سوال به شرح زیر است.

تاریخچه ذره جادو :

اعتقاد ذره جادو با نام ها و شکل های مختلفی در تمامی ملل جادوگری نفوذ کرده است. این ذره جادوگری نخستین بار توسط جادوگری یونانی و باستانی به نام دموکرتیوس کشف شد که ماگل ها از آن به عنوان اتم یاد می کنند در حالی که ذره اتم نام آن ها هیچ قدرت جادویی نداشته و اصلا اکتشاف اقای دموکرتیوس نیست!

تعریف ذره جادو :

ذره جادو یک گوی بسیار ریز و نامرئی در سه نقطه از بدن است؛ نخاع و مغز (پیشانی) و کف دستان. این گوی نامرئی با برقراری پیوند میان این سه نقطه وردی را اجرا و طلسمی را انجام می دهد.

ذره جادو آرام آرام از محیط خود جادو دریافت می کند. در طول رشد جادوگر ذره جادوی او یک سری از قابلیت ها را مثل "تغییر شکل" به او می بخشد.

ارتباط ذره جادو با فشفشه ها :

فشفشه ها هم همچون ما جادوگران دارای ذره جادو هستند. ولی تا سن 11 سالگی این ذره به اندازه یک جادوگر 11 ساله رشد پیدا نکرده. به همین دلیل است که فشفشه ها تنها می توانند عناصر جادویی را حس و یا در مواردی ببینند.


دوشیزه دلاکور : 12 امتیاز
دوشیزه وارنر : 11 امتیاز ( دوشیزه دلاکور در پاسخشون به تاریخچه هم اشاره کرده بودن که به همین دلیل از شما 1 امتیاز به دلیل عدم وجود مطلبی در باره تاریخچه این ذره کم شد.)
دوشیزه پاتیل : 8 امتیاز ( مقاله شما کمی کمتر از میزان مورد نظر بود. به مواردی چون تاریخچه هم اشاره نشد. )



4.

پاسخ های لینی وارنر و فلور دلاکور، دارای تاریخچه کامل به همراه معرفی اون ورد بود. هر دو هم بنابه مرگخوار بودنشون ورد "کروشیو" رو انتخاب کرده بودن.

اما دوشیزه پاتیل، متاسفانه تاریخچه تکاملی جز کسانی که از اون ورد استفاده کرده بودند ارائه نکرد و ما مجبور به دادن نمره کمی می شویم.

در ضمن فلور دلاکور و لینی وارنر طبق تاریخ جادوگری دو تا از روایت های مرسوم به ایجاد و تکامل ورد کروشیو رو گذاشتند که هردو درست ـه.

پس برای پاسخ نامه می تونید پاسخ این دو فرد رو بخونید.

دوشیزه فلور دلاکور : 5 امتیاز
دوشیزه لینی وارنر : 5 امتیاز
دوشیزه پادما پاتیل : 2 امتیاز



جمع امتیازاتِ دانش آموزان شرکت کرده به تفکیکِ گروه :

ریونکلا : 26

3 دانش آموز

فلور دلاکور : 8 + 4 + 12 + 5 = 29 امتیاز
لینی وارنر : 8 + 4 + 11 + 5 = 28 امتیاز
پادما پاتیل : 6 + 4 + 8 + 2 = 20 امتیاز

گریفیندور : 0

(بدون شرکت کننده )

اسلیترین : 0

(بدون شرکت کننده )

هافلپاف : 0

(بدون شرکت کننده )


- - - - - - - - - - - - - - - - -
تدریس جلسه دومِ ورد ها و طلسم ها، تا دقایقی دیگر ...


دربرابر شرارت وزیر و مدیر خیانت کار و مفسد و چیزکش جامعه ساکت نمی مانیم ... !


تصویر کوچک شده

با هم، قدم به قدم، تا پیروزی ...


- - - - - - - - - - - - - - - - -


تصویر کوچک شده

تا عشق و امیدی هست؟ چه باک از بوسه دیوانه سازان!؟


پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۲:۵۶ چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۲

پادما پاتیل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۱ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۷:۱۵ چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۳
از چادر سرخ پوستى
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 271
آفلاین
1. 4 مخترع ورد را معرفی و زندگینامه شان را شرح دهید. « ورد های ساخته شده باید ذکر شوند.» (8 امتیاز )

ایرکتو :باز کردن چادر

يه جادوگر تنبل و خانه بدوش به نام جك سوسكى بود كه در سال ١٨٨٨ به دنيا آمد و در سال١٩٠٠ به ديار باقى پيوست.

ایمپروویوس :طلسم نفوذ ناپذیر(مثلاً ضد جمع شدن آب روی شیشه)

خانم خانه. دارى به نام لونا اسپيگنس كه در خانه ى دور افتاده در منطقه ى پر بارانى زندگى مى كرد.

آلوهومورا :باز کننده قفل ها

دزدى به نام آلبرت انيشتن كه اين ورد رو باى باز كردن در گاوصندوق ها استفاده مى كرد.

ایپیسکی :شفا دادن شکستگی یا زخم ها

پرستارى در جنگ جهانى دوم اين ورد را درست كرد.

2. 5 عدد از ملزومات اجرای طلسم را بنویسید. « دو تا از آن ها یعنی "ذره جادو" و چوب دستی گفته شده.


بلد بودن طلسم-

تمركز

دست يافتن به جادوگر درون

درست بودن چوب دستى

حركت درست دست

3. در قالب یک مقاله، ذره جادو را تعریف و ارتباطش با فشفشه بودن را بنویسید. (12 امتیاز)

فشفشه ها ذره ى جادو را دارند ولى به صورت خاموش مى باشد.

به همين دليل مشنگ ها نمى توانند جادو كنند چون ذره ندارند ولى فشفشه ها فرق دارد.

فشفشه ها بايد بسيار زحمت بكشند تا بتوانند يك حادوى ساده را بكنند و اين به دليل نيمه فعال بودن ذره ى جادويشان است.

ذره ى جادو

نيروى است كه باعث مى شود يك جادوگر بتواند با استفاده از آن مغز چوب دستى اش را فعال كند.

ماگل ها چون ذره جادو را ندارند حتى با استفاده از چوب دستى هم نمى توانند جادو كنند.




4. در 5 خط تاریخچه تکامل یک ورد خاص را بنویسید. «مثلا تاریخچه تکامل ورد آکوامنتی»(5 امتیاز)

اکسپلیارموس :طلسم خلع سلاح

اين طلسم بعد از اين كه هرى پاتر لرد سياه را مثلا كشت به عنوان يك ورد سفيد و ممنوع براى سياه ها شد.

اين طلسم يكى از ساده ترين و احمقانه ترين طلسم ها است.

اين طلسم بعد از به وجود آمدن توسط شخص مرموزى به عنوان يك طلسم خوب براى دوئل كردن شد كه باعث نا عادلانه شدن دوئل شد .

طلسم را با حركت ساده ى چوبدستى مى توان به راحتى اجرا كرد.



به ياد قديما


پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۲:۱۹ چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۲

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین
1. 4 مخترع ورد را معرفی و زندگینامه شان را شرح دهید. « ورد های ساخته شده باید ذکر شوند.» (8 امتیاز )

سوروس اسنیپ: یک زندگی دردناک و پر از آه و افسوس داشت. عاشق دختری به اسم لیلی اوانز میشه و بعدش به خاطر شخص بوقی چون جیمز پاتر اونو از دست میده. تا آخر عمرش به لیلی وفادار میمونه و حتی برای نجات جون پسر لیلی (هری پاتر) کلی جان فشانی میکنه و به دروغ به مرگخوارا و لرد سیاه میپیونده در حالیکه در اصل یه محفلی واقعی بوده.

و به یاد میاری اینو؟! »»»» همیشه ...

سکتوم سمپرا: کل وجودت زخم میشه و از همه جات خون بیرون میزنه!


دافنه بلیک: ایشون بعد از ورود به دنیای جادوگری سایت جادوگران، تنها به ارسال 19 پست قناعت فرموده و بعد از اون شاهد هیچ پست دیگه ای از ایشون نبودیم اما در کمال تعجب و حیرت همگان میبینیم که هنوز هم در سایت لاگین میکنه و به دید و بازدید ِ بدون پست میپردازه. برم دعوتش کنم بیاد ریون.

اوبلیتوس: باعث فراموشی لحظه ای میشه. یعنی در یک آن فراموش میکنی قرار بود اون لحظه چی کار کنی.

ولدمیر: شاید باورتون نشه ولی این شخص فقط و فقط 5 ساعت عمر کرد، اما تو همین 5 ساعت عمر گرانبهاش تونستی وردی رو اختراع کنه و به ما جامعه ی جادوگری و ساحرگی تقدیم کنه. ایشون در ۱۴:۵۴ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲ چشم به جهان گشود و در ۱۹:۰۲ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲ جان به جان آفرین تسلیم نمود. آه چه غمناک ... برای شادی روحش یک دقیقه سکوت اختیار کنین.

رامپه آبکستو -- Rampe Abexeto: برای شکستن اجسام!

آملیا سوزان بونز: این شخص هر روز و هر لحظه در سایت جادوگران حضور داره و از هم گروهی های خودمونم هست از قضا، اما درک اینکه چرا ایشون هیچ پستی ارسال نمی نمایند برای هیچ کس مشخص و نمایان نیست. ایشون همچون روح میمونن، همه جا حضور دارن و دید و بازدید رو انجام میدن، اما به هیچی دست نمیزنه و فقط از توشون رد میشه و میره. هنوز زنده ست و حضور داره پ دیگه چی بگم از زندگیش؟ همواره تو زندگیش روح بوده و ما به امید روزی هستیم که جسمش رو پیدا کنه و به وسایل دست بزنه و فعالیت کنه.

بلادی مری: گفتن این ورد 3 مرتبه در اینه روح جادوگری ظاهر میشود و چشم شخص مورد نظر را از کاسه در می اورد(به طور وحشتناکی)


* پروف افتخار کنین، رفتم تحقیق کردم و از یک مرجع معتبر یعنی کارگاه ساخت وردای جادویی استفاده کردم. بله! تقلب نه ... بلکه تلاش برای یافتن تحقیق. ;))

2. 5 عدد از ملزومات اجرای طلسم را بنویسید. « دو تا از آن ها یعنی "ذره جادو" و چوب دستی گفته شدند.» (5 امتیاز)

1. جمع کردن حواس کلیه ی اجزای مغزمون رو طلسم مورد نظر. باید خوب روش تمرکز کنیم!

2. حس کردن حقیقی طلسم از عمق وجود! یعنی همونکه میگن نیت مهمه. تو طلسم کروشیو دیدیم که تنها گفتن ورد و تمرکز روی اون کافی نیست، بلکه باید واقعا بخوای که طرف زجر بکشه و بدونی که واقعا این طلسم میخواد چه تاثیری بذاره.

3. تکان دادن درست چوبدستی! برای هر طلسمی باید حرکت مخصوص خودشو انجام بدیم. مثل بازیای هری پاتر!

4. تلفط صحیح ورد! یادمه رون ویزلی موقع یادگیری ورد وینگاردیوم له وی یوسا کلی مشکل داشت و هرمیون هی بش تذکر میداد که بابا بوقی، داری اشتباه میگی! بنابراین خیلی مهمه که تمام حروف رو کامل و بی نقض ادا کنیم.

5. لحن! این با شمرده و درست تلفظ کردن طلسم فرق داره. یعنی مثلا ما برای طلسم کروشیو، نمیتونیم بیایم حالت عشقولانه ای به خودمون بگیریم و با ناز و ادا بگیم کروشیو.

3. در قالب یک مقاله، ذره جادو را تعریف و ارتباطش با فشفشه بودن را بنویسید. (12 امتیاز)

ذره ی جادو چیزیه که اندرون هرکسی وجود داره، هرکسی منظورم آدمیان(!) ـه دنیای جادوگری هستن. یعنی هم ساحرگان و جادوگران و هم فشفشه ها این ذره رو توی وجودشون دارن. اما ماگل ها این ذره رو ندارن مسلما!

ذره جادو چیزیه که از بدو تولد با جادوگران و ساحرگان و حتی فشفشه ها همراهه. یعنی همزمان با اینکه به دنیا قدم میذارن این ذره رو با خودشون دارن، واسه همینه که از همون بچگی یه حرکات عجیبی ازشون سر میزنه که باعث میشه شک کنیم که نکنه طرف جادوگر یا ساحره س.

اما هرچی بزرگ تر میشن، این ذره جادو هم کم کم رشد میکنه و باعث میشه که نبوغ جادوگریه بیشتری از خودشون نشون بدن و رسما وزارت سحر و جادو به این پی ببره که این افراد جادوگر یا ساحره هستن و زیر نظر بگیرنشون تا وقتی که به سن مورد نظر رسیدن، توسط مدرسه ی جادوگری ای دعوت بشن. مثلا تو انگلستان همین هاگوارتز دعوتنامه میفرسته.

نهایتا اینقدر این ذره جادو رشد میکنه که دیگه بتونن یه جادوی واقعی با چوبدستی انجام بدن و این سن، دقیقا همون سنیه که به هاگوارتز دعوت میشن. واسه همینه که مثلا از دبستان نمیان جادوگرا و ساحره هارو جذب کنن و آموزش بدن، و میذارن همه به سن خاصی برسن و بعد دعوتنامه رو میفرستن، چون میخوان این ذره جادو به اندازه کافی رشد خودشو بکنه و به اون مرحله ای که میخوان برسه.

و اما در مورد فشفشه ها. اونا هم این ذره ی جادو رو دارن، اما متاسفانه این ذره درونشون رشد پیدا نمیکنه، یعنی به یه مرحله ای که میرسه رشد اون متوقف میشه. تا همین حدی هم که رشد کرده فقط در حد مشاهده ی دیوانه سازا و سایر چیزای دنیای جادوییه. اونا فقط میتونن جادو رو ببینن، اما چون ذره ی جادوی وجودشون رشد کافی رو نداشته، همین باعث میشه که نتونن اونقدر توانایی پیدا کنن که چوبدستی به دست بگیرن و جادو کنن.

در حقیقت به خاطر داشتن این ذره کاملا طبیعیه که به دنیای جادویی تعلق داشته باشن، اما همین رشد کافی نداشتن اونارو از جادو کردن منع میکنه.

4. در 5 خط تاریخچه تکامل یک ورد خاص را بنویسید. «مثلا تاریخچه تکامل ورد آکوامنتی»(5 امتیاز)

ورد: پدرسوخته در بیاریوس!

سازنده: سالازار اسلیترین

کاربرد: می تونه در یک آن کل جد های شوما رو از دماغ ـتون در بیاره! ورد ـی بسیار درد ناک که فرد مورد نظر را بد بخت می کند. تنها مورد ها ـی گزارش شده استفاده این ورد، توسط مرگ خواران بوده.

تا اینجا تاریخچه نبودا، داشتم طلسمو معرفی میکردم، از اینجا به بعد بشمارین پنج خط!

تاریخچه توسط دافنه گرینگراس در همون تاپیک مذکور شرح داده شده:

تاریخچه: روزی سالازار اسلیترین معروف، در اثر کل کل زیاد با فرد ـی خلاف کار، به نام جیمز سیریوس که از خاندان بدنام "پاتر" ها می باشد؛ اعصاب ـش خورد شد و تصمیم به فوش دادن گرفت. «ابـــــــــله! پدر سوخته ـت رو می دم در بیارن!» بعد یک اتفاقی افتاد و سالازار فریاد زد:«پدرسوخته در بیاریوس!» و بعد تمامی اجداد جیمز (هری- جیمز-...) دیده شده اند که از دهان جیمز به صورت "سوخته" در می آید!

در نهایت جادوگرای سیاه از این حرکت خوششون اومد و گفتن چه جالب میشه اگه واقعا بتونیم طرفو زجر بدیم. اینجاس که طلسم کروشیو ساخته میشه و به شکلی که امروز میبینیم مورد استفاده قرار میگیره.

پ.ن: خب چی کار کنم یکم بیشتر از 5 خط شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۱۸ ۲۲:۳۱:۰۳



پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۲:۰۷ چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۲

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین
1. 4 مخترع ورد را معرفی و زندگینامه شان را شرح دهید. « ورد های ساخته شده باید ذکر شوند.» (8 امتیاز ) سوروس اسنیپ: یک زندگی دردناک و پر از آه و افسوس داشت. عاشق دختری به اسم لیلی اوانز میشه و بعدش به خاطر شخص بوقی چون جیمز پاتر اونو از دست میده. تا آخر عمرش به لیلی وفادار میمونه و حتی برای نجات جون پسر لیلی (هری پاتر) کلی جان فشانی میکنه و به دروغ به مرگخوارا و لرد سیاه میپیونده در حالیکه در اصل یه محفلی واقعی بوده. و به یاد میاری اینو؟! »»»» همیشه ... اکسپتوپاترونوم: کل وجودت زخم میشه و از همه جات خون بیرون میزنه! دافنه بلیک: ایشون بعد از ورود به دنیای جادوگری سایت جادوگران، تنها به ارسال 19 پست قناعت فرموده و بعد از اون شاهد هیچ پست دیگه ای از ایشون نبودیم اما در کمال تعجب و حیرت همگان میبینیم که هنوز هم در سایت لاگین میکنه و به دید و بازدید ِ بدون پست میپردازه. برم دعوتش کنم بیاد ریون. اوبلیتوس: باعث فراموشی لحظه ای میشه. یعنی در یک آن فراموش میکنی قرار بود اون لحظه چی کار کنی. ولدمیر: شاید باورتون نشه ولی این شخص فقط و فقط 5 ساعت عمر کرد، اما تو همین 5 ساعت عمر گرانبهاش تونستی وردی رو اختراع کنه و به ما جامعه ی جادوگری و ساحرگی تقدیم کنه. ایشون در ۱۴:۵۴ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲ چشم به جهان گشود و در ۱۹:۰۲ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲ جان به جان آفرین تسلیم نمود. آه چه غمناک ... برای شادی روحش یک دقیقه سکوت اختیار کنین. رامپه آبکستو -- Rampe Abexeto: برای شکستن اجسام! آملیا سوزان بونز: این شخص هر روز و هر لحظه در سایت جادوگران حضور داره و از هم گروهی های خودمونم هست از قضا، اما درک اینکه چرا ایشون هیچ پستی ارسال نمی نمایند برای هیچ کس مشخص و نمایان نیست. ایشون همچون روح میمونن، همه جا حضور دارن و دید و بازدید رو انجام میدن، اما به هیچی دست نمیزنه و فقط از توشون رد میشه و میره. هنوز زنده ست و حضور داره پ دیگه چی بگم از زندگیش؟ همواره تو زندگیش روح بوده و ما به امید روزی هستیم که جسمش رو پیدا کنه و به وسایل دست بزنه و فعالیت کنه. بلادی مری: گفتن این ورد 3 مرتبه در اینه روح جادوگری ظاهر میشود و چشم شخص مورد نظر را از کاسه در می اورد(به طور وحشتناکی) * پروف افتخار کنین، رفتم تحقیق کردم و از یک مرجع معتبر یعنی کارگاه ساخت وردای جادویی استفاده کردم. بله! تقلب نه ... بلکه تلاش برای یافتن تحقیق. ;)) 2. 5 عدد از ملزومات اجرای طلسم را بنویسید. « دو تا از آن ها یعنی "ذره جادو" و چوب دستی گفته شدند.» (5 امتیاز) 1. جمع کردن حواس کلیه ی اجزای مغزمون رو طلسم مورد نظر. باید خوب روش تمرکز کنیم! 2. حس کردن حقیقی طلسم از عمق وجود! یعنی همونکه میگن نیت مهمه. تو طلسم کروشیو دیدیم که تنها گفتن ورد و تمرکز روی اون کافی نیست، بلکه باید واقعا بخوای که طرف زجر بکشه و بدونی که واقعا این طلسم میخواد چه تاثیری بذاره. 3. تکان دادن درست چوبدستی! برای هر طلسمی باید حرکت مخصوص خودشو انجام بدیم. مثل بازیای هری پاتر! 4. تلفط صحیح ورد! یادمه رون ویزلی موقع یادگیری ورد وینگاردیوم له وی یوسا کلی مشکل داشت و هرمیون هی بش تذکر میداد که بابا بوقی، داری اشتباه میگی! بنابراین خیلی مهمه که تمام حروف رو کامل و بی نقض ادا کنیم. 5. لحن! این با شمرده و درست تلفظ کردن طلسم فرق داره. یعنی مثلا ما برای طلسم کروشیو، نمیتونیم بیایم حالت عشقولانه ای به خودمون بگیریم و با ناز و ادا بگیم کروشیو. 3. در قالب یک مقاله، ذره جادو را تعریف و ارتباطش با فشفشه بودن را بنویسید. (12 امتیاز) ذره ی جادو چیزیه که اندرون هرکسی وجود داره، هرکسی منظورم آدمیان(!) ـه دنیای جادوگری هستن. یعنی هم ساحرگان و جادوگران و هم فشفشه ها این ذره رو توی وجودشون دارن. اما ماگل ها این ذره رو ندارن مسلما! ذره جادو چیزیه که از بدو تولد با جادوگران و ساحرگان و حتی فشفشه ها همراهه. یعنی همزمان با اینکه به دنیا قدم میذارن این ذره رو با خودشون دارن، واسه همینه که از همون بچگی یه حرکات عجیبی ازشون سر میزنه که باعث میشه شک کنیم که نکنه طرف جادوگر یا ساحره س. اما هرچی بزرگ تر میشن، این ذره جادو هم کم کم رشد میکنه و باعث میشه که نبوغ جادوگریه بیشتری از خودشون نشون بدن و رسما وزارت سحر و جادو به این پی ببره که این افراد جادوگر یا ساحره هستن و زیر نظر بگیرنشون تا وقتی که به سن مورد نظر رسیدن، توسط مدرسه ی جادوگری ای دعوت بشن. مثلا تو انگلستان همین هاگوارتز دعوتنامه میفرسته. نهایتا اینقدر این ذره جادو رشد میکنه که دیگه بتونن یه جادوی واقعی با چوبدستی انجام بدن و این سن، دقیقا همون سنیه که به هاگوارتز دعوت میشن. واسه همینه که مثلا از دبستان نمیان جادوگرا و ساحره هارو جذب کنن و آموزش بدن، و میذارن همه به سن خاصی برسن و بعد دعوتنامه رو میفرستن، چون میخوان این ذره جادو به اندازه کافی رشد خودشو بکنه و به اون مرحله ای که میخوان برسه. و اما در مورد فشفشه ها. اونا هم این ذره ی جادو رو دارن، اما متاسفانه این ذره درونشون رشد پیدا نمیکنه، یعنی به یه مرحله ای که میرسه رشد اون متوقف میشه. تا همین حدی هم که رشد کرده فقط در حد مشاهده ی دیوانه سازا و سایر چیزای دنیای جادوییه. اونا فقط میتونن جادو رو ببینن، اما چون ذره ی جادوی وجودشون رشد کافی رو نداشته، همین باعث میشه که نتونن اونقدر توانایی پیدا کنن که چوبدستی به دست بگیرن و جادو کنن. در حقیقت به خاطر داشتن این ذره کاملا طبیعیه که به دنیای جادویی تعلق داشته باشن، اما همین رشد کافی نداشتن اونارو از جادو کردن منع میکنه. 4. در 5 خط تاریخچه تکامل یک ورد خاص را بنویسید. «مثلا تاریخچه تکامل ورد آکوامنتی»(5 امتیاز) ورد: پدرسوخته در بیاریوس! سازنده: سالازار اسلیترین کاربرد: می تونه در یک آن کل جد های شوما رو از دماغ ـتون در بیاره! ورد ـی بسیار درد ناک که فرد مورد نظر را بد بخت می کند. تنها مورد ها ـی گزارش شده استفاده این ورد، توسط مرگ خواران بوده. تا اینجا تاریخچه نبودا، داشتم طلسمو معرفی میکردم، از اینجا به بعد بشمارین پنج خط! تاریخچه توسط دافنه گرینگراس در همون تاپیک مذکور شرح داده شده: تاریخچه: روزی سالازار اسلیترین معروف، در اثر کل کل زیاد با فرد ـی خلاف کار، به نام جیمز سیریوس که از خاندان بدنام "پاتر" ها می باشد؛ اعصاب ـش خورد شد و تصمیم به فوش دادن گرفت. «ابـــــــــله! پدر سوخته ـت رو می دم در بیارن!» بعد یک اتفاقی افتاد و سالازار فریاد زد:«پدرسوخته در بیاریوس!» و بعد تمامی اجداد جیمز (هری- جیمز-...) دیده شده اند که از دهان جیمز به صورت "سوخته" در می آید! در نهایت جادوگرای سیاه از این حرکت خوششون اومد و گفتن چه جالب میشه اگه واقعا بتونیم طرفو زجر بدیم. اینجاس که طلسم کروشیو ساخته میشه و به شکلی که امروز میبینیم مورد استفاده قرار میگیره. پ.ن: خب چی کار کنم یکم بیشتر از 5 خط شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۱۸ ۲۲:۱۸:۱۸



پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۶:۵۱ چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۲

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۴ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۸:۰۹ جمعه ۶ دی ۱۳۹۸
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1024
آفلاین
1. 4 مخترع ورد را معرفی و زندگینامه شان را شرح دهید. « ورد های ساخته شده باید ذکر شوند.» (8 امتیاز )
سرپنسورتیا:بوجود آورنده ی مار!

برای پی بردن به این موضوع که یکی از قدیمی ترین ورد های تاریخ که ارتباطی ناگسستنی با مار دارد توســط چه کسی ساخته شده نـیـاز به فـسـفــر سوزاندن نـیـسـت!
سالازار اسلیتیرین، بنیانگـزار یکی از قدرتمندترین گروه های هاگوارتز، جــد بزرگترین جادوگر قــرن لرد سیـــاه، ســازنده تالار اسرار و صــاحــب باسیلیسک نهان در آن این ورد را در اوقات فــراغت خود ساخت! او دوست صمیمی گودریک گریفندور وروونا ریوکلاو پس از اختلاف با آن دور مدرسه را ترک کرد. این جادوگر بزرگ در قرون وسطی دارفانی را وداعگفته و دو سالبعد به زندگی بازگشت!

ريدوسيو :طلسم گسترش پذير كننده

ایــن طلسم توسط بزرگ تـرین ســاحــره قرن که مکان و نام هاگوارتز را انتخاب کرده و در ساخت آن نقش فعالی داشت ساخته شده! شاید برای شما هم سوال پیش آمده باشد که چرا اتاق های هاگوارتز وسعتی دو برابر طاهر بیرونیشان دارند. جواب این سوال ورد پر مصرف روونا ریونکلاو ــسـت!
روونا ساحره ای اسکاتلندی بود که در اوایل قرون وسطی زندگی میکرد. او بــه علت دزدیده شدن تاجش به دست دختر خودش مریض و پس ازکشته شدن دخترش او نیز از دنیا رفت! البته روح او همواره در دنیای جادوگری حضور داشته!


له وی کورپوس: طلسم غیرلفظی می‌باشد که باعث می‌شود فرد مورد نظر از مچ پا در هوا معلق ود.

این طلسم توسط سوروس اسنیپ استاد جادوی سیاه، یکی از ماهر ترین معجون سازان والبته عاشق ناکام ِ محفلی سوروس اسنیپ اختراع شد!
سوروس اسنیپ پسر آیلین و توبیاس اسنیپ...{آغـــا همتون زندگی نامه اینو میدونین! برین خودتون هری پاتر ویکی بگردین! ایـــــــــــش!}




اسكور جیفای : از دهان فرد كف و حباب بيرون مي آيد.

این طلسم توسط جــادوگر قدرتمند و مشهور، ملقب به شامپو، ایوان روزیه ساخته شده! ایوان روزیه در یکی از روز های زمستانی در گورستان اســـلــی هالو متولد شد! این کودک که از نـژاد اسکلت سانان بود بر خلاف دیگر اسکلت ها که به علت اسکلت بودن (!) صلح طلب و خاموش بودند در روز های اول زندگی عموی خویش را تکه تکه کرد و جغجغه ای برای خود ساخت از برادر بزرگ ترش روروئکی آتومات ساخته و حتی مدتی بعدپدرش را تبدیل به تاب کرد! بالاخره در دو ماگی او مادرش پوکی استخوان گرفت و او را کول کرده و او را جلوی خانهه ریدل گذاشت و اینگونه وزیه در طی چهار سال در خانه ریدل به علت تغذیه از غذاهای سالم و مقوی رشد کرده و منوی مدیریت را به دست گرفت!

2. 5 عدد از ملزومات اجرای طلسم را بنویسید. « دو تا از آن ها یعنی "ذره جادو" و چوب دستی گفته شدند.» (5 امتیاز)
1.تــمــرکز، وجود تمرکز برای اجرای طلسم امریست ضروری! طوری که گفته می شود حتی جادو خود جادو با تمرکز ارتباطی متقابل دارد! در نتیجه بدون تمرکز کافی طلسم مورد نظر یا انجام نمی گیرد!

2.به علاوه دانستن حروف جادوی {ورد} مورد نظر نیز امریست ضروری! در بیشتر انواع جادو دانستن ورد لازم است! حتی در جادوهایی مانند باد کردن عمه مارج ضمیر ناخود آگاه این حروف را صادر می کند!

3. آداب اجرای طلسم! برای هر ورد و طلسم آدابی وجود دارد کهدر صورت اجرا نشدن اتفاقات بد و نا به هنگامی به همراه دارند!

4. وجود نداشتن طلسم های ضـد جادو در مکانی که می خواهیم طلسم کنیم!

5. نپوشیدن وسایل بازدارنده طلسمو سنگ های جادو دور کن و... .

3. در قالب یک مقاله، ذره جادو را تعریف و ارتباطش با فشفشه بودن را بنویسید. (12 امتیاز)

ذره جــادو چیست؟

پودر جادو، گرد جادویی، قدرت اتم ها، غبــار، ذره جادو و ... همه نامیست برای عــنــصر اصلیــِ جادو! ار این عنصر در تمامی ادیان یاد شده و در تمامی فرهنگ ها جایی از خودگذاشته!

این عنصر که در جدول مجــیکیف در خانه منفی دوم قرار می گیرد، دارای قدرتی برای ساختن انرژی نامحدود است! عنصر جادو از ابتدای خلقت وجود داشته حتی در نظریه جادوگران بـاسـتانی بیان شده که عنصر جادو دلیل انفجار بیگ بنگ بوده و بزرگترین تغییر های بشریت مدیون این عنصر هستند! اولین تک سلولی، بوجود آمدن دوزیستان، جهش، از بین رفتن دایناسور ها، تکامل پستاندارانو در آخر جهشی که موجب بوجود آمدن انسان ها شد همه و همه کار های این عنصر مرموز اند!

عنصر جادو در بدن تمامی ساحرگان و جادوگران وجود داشته، جادوگران از دوران جنینی شروع به جذب این عنصر ازمواد اطراف خود می کنند و تا آخر عمر این کار را ادامه می دهند. عنصر جادو نه بوجود می اید نه از بین می رود! بلکه از جایی به جای دیگر یا از شخصی به شخص دیگر منتقل می شود!

قدرت این عنصر نامحدود بوده و فقط بستگی به دروازه ای که از درون آن به بیرون می رود دارد! این دروازه چوبدستی ــست به همین دلیل ابر چوب قدرتمند ترین چوب دستی جهان است چون می تواند میزان جادوی بیشتری را انتقال دهد!

عنصر جادو عامل بوجود آمدن بسیاری از پدیده ها نیز هست! همچون آرورا یا شق قطبی، کرم چاله ها، مثلث برمودا، منطقه سکوت و ... نیز همگی دست پخت این عنصر اند!

در نهایت قابل ذکر است که فشفشه ها نیز به علت نداشتن توانایی جذب این عنصر نمیتوانند جادو کنند!

4. در 5 خط تاریخچه تکامل یک ورد خاص را بنویسید. «مثلا تاریخچه تکامل ورد آکوامنتی»(5 امتیاز)

کروشیو: طلسم شکنجه گر.

کــــروشـــیو وردی با مـخـتـــرع نـامعلوم.
تاریخی ترین استفاده این ورد در روم برای حرف کشـــیــدن از زنــدانـیـان مـــخـــالـف امپراطوری بوده. در آن زمان این ورد به صورت "کرو" بیان می شده و فقط قابلیـــــت بوجود آوردن درد برای یک قسمت خاص از بدن را داشته! البته آن هم به اندازه کافی دردناک بودهکه شورشیان چنان کینه ای به دل بگیرند!
مــعـــروف است که سالیان سال بعد شورشیان با کمی تغییر ورد "کروشیو" را بوجود آوردند که قابلیت ایــجاد درد در تمامی بدن را داشت و آن راروی بالایی دستی های پیشین امتحان می کردند.



ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۱۸ ۲۲:۴۶:۵۶

بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۸:۲۴ پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۲

پروفسور فلیت ویک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۳۷ چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۹:۲۷ سه شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۳
از خوابگاه اساتید هاگوارتز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 288
آفلاین
بسم المرلین الگولاخ الحیکم


جلسه اول تدریس ورد های جادویی : 5 دی ماه

در کلاس باز شد و پرفسور فلیت ویک وارد کلاس شد. کت و شلوار سورمه ای شیکی پوشیده بود. موهای سفید و کوتاهش بسیار مرتب روی سرش شانه شده بودند. با ورود او کلاس از بوی عطر سرشار شد!

با چشمان قهوه ای رنگش کلاس را کاوید. تعداد زیادی دانش آموزان درس طلسمات و ورد ها را می‌دید که پشت لوکس‌ترین و بهترین نیمکت‌های ام دی اف نشسته بودند. مهتابی‌های سفید و زرد روشنایی کلاس را تأمین می‌کردند.

صدای قدم های پرفسور فلیت ویک در سکوت فضای کلاس انعکاس یافت؛ دانش آموزان به محض دیدن استادشان به سرعت از روی صندلی هایشان بلند شده و منتظر پاسخ استادشان شدند.

پرفسور فلیت ویک، به آرامی و با قدم های محکم، به سمت میزش رفت. بعد از مدت ها، نشستن روی میز کارش بسیار لذت بخش بود. میز پرفسور فلیت ویک، چوبی، پهن و نو بود. پرفسور با خودش زیر لب گفت : " احتمالا استرجس دستی توی جیبش کرده ! "

صدای سورفه ای که مشخص نشد عمدی یا سهوی بوده است، پرفسور را به خود آورد؛ اکنون هنگام نوستالژی خاطرات نبود. پس پرفسور فلیت ویک، کتش را از تن درآورد و روی صندلی چوبی اش انداخت. از میزش بالا رفت و روی چند کتاب قطور و پهن ایستاد! در این میان، خنده های زیر زیرکی چند دانش آموز، به او حس شادابی می داد؛ حس حضور دوباره در کلاس !

رو به دانش آموزان که همه هنوز منتظر فرمان نشستن بر روی صندلی هایشان بودند، کرد و گفت :

- بشینید، لطفا !

دانش آموزان با صدای بلندی روی صندلی شان نشستند. کلاس آن روز، دارای حجم بیشتری دانش آموز از گروه های اسلایتیرین و راونکلا بود.

پرفسور فلیت ویک نگاهی به پشت سرش کرد و زیر لب زمزمه کرد؛ ناگهان تخته گچی جلو آمده و از مکان فعلی اش که با پرفسور فلیت ویک بسیار فاصله داشت، دور شد. اکنون تخته سیاه روبروی دانش آموزان بود و برای خطخطی شدن مهیا !

پرفسور فلیت ویک چوبدستی اش را چند بار بالا پایین برد و روی تخته چیز های نوشت و همزمان گفت :

- سلام ! من پرفسور فلیت ویک هستم؛ استاد درس طلسم ها و ورد های جادوگری! این معرفی رو برای کلاس اولی هایی که به دلیل کمبود بودجه مدرسه مجبور شدند، مشترکا با کلاس های دیگر، کلاس داشته باشند، می گویم !

مکثی کرد، تا دانش آموزان نوشته های روی تخته را که شامل نام او و نام درس می شد، بخوانند و همچنین سخنان خودش را نیز هضم کنند!

کمی بعد ادامه داد :

- خب مقدمه طولانی داشتید، که مطمئن باشید از جلسه بعد اینگونه نخواهد بود؛ مستقیم می ریم سراغ اصل مطلب یعنی تدریس اولین جلسه طلسمات و ورد های جادوگری !

- ضمنا قبل از تدریس باید بهتون بگم که شما در کلاس من فنون جادوی باستانی رو هم فرا خواهید گرفت و جلسه بعد، موضوع بحث ما جادوی باستانی خواهد بود!

دانش آموزان با شنیدن این حرف یا از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند یا بعضی دیگر که تصادفا آخر کلاس نشسته و در حین تخمه شکاندن بودند، رنگشان چو گچ سفید شد؛ یکی از آن ها را فلیت ویک شناخت؛ لارتن کرپسلی تخمه شکان آخر کلاس نشسته بود اما با شنیدن این جمله با جدیت به استادش خیره شد !

پرفسور فلیت ویک ادامه داد :

- موضوع جلسه امروز ما، بحث مقدماتی جادو هست؛ شما امروز با کمی از تاریخچه جادو و اصول جادو و الزاماتش آشنا خواهید شد !

دستان پرفسور فلیت ویک طبق یک عادت قدیمی بسیار بالا و پایین می شد و وقتی این حرکات را با صدای نازک و زیرش همراه می کردی، چیزی جز نمایش سیرک گیت نمی آمد !

پرفسور به تخته نگاهی انداخت و تخته سیاه کاملا پاک شد و سپس عنوان تدریس امروز یعنی "مقدمات جادوگری و اجرای افسون" را روی تخته نوشت.

سپس دستانش را به هم زد و کتاب های معلق در هوا ظاهر شدند؛ هر یک از کتاب ها خود را روی میز یکی از دانش آموزان می انداخت و سپس بی جان منتظر سادیسم بازی های دانش آموزان می شد!

پس از توزیع کتاب های درسی آن ترم پرفسور فلیت با حرکت دستانش، صفحه 25 را برای همه دانش آموزان باز کرد و با جدیت سخنانش را ادامه داد :

- مدت هاست که ما جادوگران، جادو می کنیم. جادو کردن به یک اصل در دنیای ما تبدیل شده است و اکثر جادو های ما به صورت طلسم و افسون می باشند که به آن ها ورد نیز گفته می شود.

- ورد ها سیر تکاملی دارند؛ یعنی ممکنه وردی در 20 سال قبل اختراع و تا امروز تغییر بسیاری کرده باشه. ممکنه از خساراتش کاهش و بر قدرتش افزوده بشه ...

- ورد های بسیاری در طول سالها اختراع و ابداع شده اند؛ ورد های کاربردی، ورد های حیوانات جادویی، ورد های حفاظتی و انواع ورد های دیگر که شامل ده ها نوع ورد می شوند.

- این ورد ها برای اجرا به الزامات خاصی احتیاج دارند که یکی از آنها ذره جادو است که در وجود همه شما وجود دارد و یکی دیگر نیز چوب ...

صدای درب باعث به هم خوردن تمرکز پرفسور فلیت ویک و خروج او از کلاس شد و در این بین دانش آموزان نفس راحتی از سر آسودگی کشیدند. پس از دقایقی، پرفسور فلیت ویک سراسیمه وارد کلاس شد و سپس تند تند روی تخته و بوسیله چوب دستی اش چیز هایی نوشت.

- متاسفانه مجبور هستم که کلاس رو ترک کنم؛ از روی کتاب هایتان و تا صفحه 30 کاملا با دقت بخوانید. تکالیف روی تخته هستند.

و به سرعت کلاس را ترک کرد !

بچه ها شگفت زده به تخته و تکالیف دشوارشان نگاه می کردند:

1. 4 مخترع ورد را معرفی و زندگینامه شان را شرح دهید. « ورد های ساخته شده باید ذکر شوند.» (8 امتیاز )

2. 5 عدد از ملزومات اجرای طلسم را بنویسید. « دو تا از آن ها یعنی "ذره جادو" و چوب دستی گفته شدند.» (5 امتیاز)

3. در قالب یک مقاله، ذره جادو را تعریف و ارتباطش با فشفشه بودن را بنویسید. (12 امتیاز)

4. در 5 خط تاریخچه تکامل یک ورد خاص را بنویسید. «مثلا تاریخچه تکامل ورد آکوامنتی»(5 امتیاز)


سوالات امتیازی :

1. درباره طلسم های باستانی چه می دانید؟ هر چه می دانید را بنویسید.


× در صورتی که امتیازی کم داشته باشید، در صورتی که به سوال امتیازی پاسخ داده باشید، به اندازه کیفیت پاسختان نمره اضافه دریافت می کنید.


ویرایش شده توسط پروفسور فلیت ویک در تاریخ ۱۳۹۲/۱۰/۵ ۱۸:۳۴:۴۱

دربرابر شرارت وزیر و مدیر خیانت کار و مفسد و چیزکش جامعه ساکت نمی مانیم ... !


تصویر کوچک شده

با هم، قدم به قدم، تا پیروزی ...


- - - - - - - - - - - - - - - - -


تصویر کوچک شده

تا عشق و امیدی هست؟ چه باک از بوسه دیوانه سازان!؟


پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۸:۰۶ پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۲

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
کلاس طلسم ها و وردهای جادویی با تدریس پروفسور فلیت ویک !

*لطفا اطلاعیه های هاگوارتز و قوانین هاگوارتز را به طور کامل مطالعه نمایید .

با آرزوی موفقیت .


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.