اهم اهم!
ما اومدیم! هکتور معجون ساز وارد میشود.

پاتیل پرنده ما بهمون گفت اینجا مواد معجون سازی پخش میکنن. ما هم اومدیم بگیریم. دیدیم شرط و شروط زیاد داره. ولی اگه موادش اعلا و نایاب باشه ما هستیم. ایده هم دارم براتون. زیاد هم دارم. هر کدوم هم وزرای محترم در صورت انتخاب ما اجرایی بدونن میره تو تاپیک. مهم ترین ایده ما برای این تاپیک اینه که اگر به عنوان مسئولش انتخاب بشیم، مسئولیت ساخت و تهیه معجون راستی با خودمونه. حالا اینکه چه بلایی ممکنه سر اون فرد بیاد بعد از خوردن معجون، چه حرفایی بزنه یا اینکه اصلا بتونه حرف بزنه یا نه مسئولیتش با من نیست. ولی در نهایت اگر نزنن تو پاتیلمون غرقمون کنن تصمیم داریم هر ماه (یا دو ماه) به بهترین خورنده معجون راستی یه مدال هم بدیم بزنه گوشه لباسش باعث افتخارش بشه.
دیگه هم فعلا همینا به ذهنمون رسید.

آها یادم رفت بگم. حقوقتونم کمه.

در آخر ما گفتیم برای خورندگان معجون راستی کاندید شدیم دیگه، نگفتیم؟!

من قصد دارم برای دادگاه شماره 10 اعلام آمادگی کنم، با سیریوس یه مقداری صحبت کردم رو در رو در مورد ایده هام اما به صورت خلاصه اینجا مطرح میکنم.

دادگاه شماره 10 پتانسیل استفاده (یا سواستفاده ) از مسائل جاری تو سایت رو داره، برای همین میشه نسبتا آسون براش سوژه پیدا کرد، اما به دلیل ماهیتی که داره (محکوم کردن افراد) سوژه نباید خیلی کوتاه یا به عبارتی تک پستی و نباید خیلی هم بلند باشه که از اصل مطلب دور شه.

شخصا فکر میکنم با دادن سوژه هایی منشا گرفته از چت باکس یا حتی اتفاقاتی که تو ماموریت های گروه های مختلف میافته و یا اتفاقات دیگه بین افراد سایت، به صورت رول های 3 تا 4 پسته میشه این تاپیک رو فعال کرد.
یک پست برای تفهیم اتهام، یک پست برای دفاع متهم، یک پست برای تصمیم قاضی، در مواردی برای افزودن به جذابیت سوژه میشه از شاهد ها هم استفاده کرد.

با سلام!


نقل قول:

خب، من این ساواج ( سازمان اطلاعات و امنیت جادوگری ) رو می خوام!
تجربه یه یک سال و نیمی داریم در ایفا و همچنین یه مدتی هم زیر دست ارنی مک میلان ( روحش شاد! ) توی کارآگاهان بودم!
ایده هم که با کمک دوست خوبم و جدیدم، مارکوس فیلینت old و رودولف عزیز به سیریوس بلک گفتیم حضوری!
خود دانید! اگر صلاح دیدید که مرلین رو شکر! اگر هم نه که هیچی!
با تشکر! اسلین کرد شبستری!

من برای خورندگان معجون راستی طرح هایی ت وذهنم ایجاد شده که بعضیاشون رو میشه حتی به حالت کراس اور هم انجام داد! خلاصه این که بنده کاندید میشم واسش.

برنامه ها:
1- میشه یه پرونده ی قتل زنجیره ای ترتیب داد و با استفاده از همین تاپیک و اتفاقاتی که توی جادوگران میفته سرنخ ها رو ببریم به جلو. من تمام سعیم رو میکنم که وقایع کلیشه ای پیش نرن مثلا همه فکر میکنن یه مرگخوار قاتله بعد یه نفر دیگه قاتل میشه و ...

2- کودتا ایجاد میشه و وزارت خونه به دنبال رئیس این کودتا میگرده که خودش رو مخفی کرده و بیانیه هاش بدون ذکر نامش میاد بیرون. این جاست که وزارت خونه میاد سراغ خورندگان معجون راستی.

3- دزدی میشه از گرینگوتز و دنبال دزدش میگردن و ممکنه یه جورایی مثل شرلوک هولمز و موریارتی بازی در بیاریمش.

4- به ایده های بقیه گوش میدم!

من با اعتماد به نفس کامل(و شاید کاذب)برای گرفتن هر سه پست اعلام آمادگی می کنم!برای دادگاه نظر من اینه که واسه هر پرونده یک هیئت منصفه تعیین کنیم!اون هیئت منصفه پرونده رو به صورت رول های تکی و هر کدوم از یک زاویه بررسی کنند.در نهایت باتوجه به رای قاضی یک رای داده بشه.

ملت جادوگر! به گوش باشید!

در راستای اجرای اهداف وزارتخانه، سه تا از تاپیک هایی که مورد نظرمون بود رو بررسی کردیم که الان با توضیحات کامل لینکشو براتون میذارم. هر یک از شما که تمایل داره مسئولیت هر کدوم از تاپیکارو بر عهده بگیره، بیاد در همین تاپیک اعلام کنه.
محدودیتی در انتخاب تاپیک ها وجود نداره. یعنی مثلا می تونید بنویسید که من برای بر عهده گرفتن مسئولیت هر سه تاپیک تمایل دارم. ما بررسی می کنیم و در نهایت شمارو به استخدام یکی از اون تاپیک ها در میاریم.

فعلا کار رو با سه تاپیک آغاز می کنیم و در ادامه تاپیک های بیشتری رو همین جا آگهی می کنیم تا کسانی که علاقه دارن به استخدام وزارتخونه در بیان.

نام تاپیک + لینک + شرح:

1- خورندگان معجون راستی

دشمنان وزارتخونه رو مسموم کنید! می تونید با زندان آزکابان همکاری مستقیم داشته باشید! می تونید ملت رو به اینجا بکشونید و با خوروندن معجون راستی بهشون از بسیاری مسائل پشت پرده پرده بردارید!
شیوه کار تاپیک به صورت رول ادامه دار هست. مسئول اینجا وظیفه داره که سوژه تزریق کنه، کنترلش کنه، واسه تاپیکش تبلیغات انجام بده. البته پیشنهادات شما هم پذیرفته میشه. اگر ایده ای دارید، می تونید در همون پست درخواستتون بنویسید. مسلما اولویت با کسی هست که ایده های خوبی داشته باشه.

سایر مزایا: بیمه، حقوق پایه 100 گالیون در ماه + یک پکیج کامل مواد اولیه نایاب برای معجون سازی

2- دادگاه شماره 10

شیوه اداره این تاپیک رو بر عهده خوده شما میذاریم. هر کسی که طالبه قاضی این دادگاه بشه، ایده خودش رو برای نحوه اداره تاپیک بنویسه که میخواد چیکار کنه. مثلا میخواد به صورت رول ادامه دار باشه یا تک پستی یا اصلا دوست داره یک شکل و شمایل دیگه به کار اینجا بده. فکر کنید خلاقیت به خرج بدید و بیاید اینجا خودتون رو نشون بدید. به عنوان مثال رول ادامه دار می تونید بحث بررسی پرونده اختلاس مالی لودو بگمن رو پیگیری کنید.

مزایا: بیمه عمر، بادی گارد، حقوق پایه 230 گالیون در ماه، معاف از مالیات

3- سازمان اطلاعات و امنیت جادوگری

مهم ترین تاپیک این سری ما، تاپیک سازمان اطلاعات و امنیت هست. نهادی بسیار مهم در وزارتخونه. اگر فکر می کنید شخصیت خفنی دارید و به حفظ امنیت ملی و اطلاعات و جاسوسی علاقه مند هستید، این تاپیک مکان فوق العاده ای برای شماست.
شیوه کار به این صورته که شما این تاپیک رو به عنوان مقر اصلی نیروهای اطلاعاتی جاسوسی خود قرار میدید، یک فروم عضویت با خلاقیت خودتون ایجاد و شروع به عضو گیری می کنید. بعدش می تونید به نیروهاتون در سایر تاپیک های ایفای نقش ماموریت بدید. همچنین می تونید پس از بازگشایی دفتر فرماندهی، با فرمانده اونجا هماهنگ کنید و ماموریت مشترکی رو برگزار کنید که هم کارآگاه های خبره وزارتخونه در اون حضور دارن هم بچه های تیم اطلاعات عملیات!
اصن دورنما رو حال کن

البته اگر ایده دیگه ای دارید، پس از درخواستتون مطرح کنید حتما بررسی می کنیم.

مزایا: 300 گالیون در ماه، خونه دوبلکس در دیاگون، جاروی آذرخش اختصاصی وزارتخونه به عنوان سرویس کاری و خانوادگی، اعطای وام بدون بهره برای بهبود شرایط سازمان(خرید ابزار و وسایل جدید و به روز اطلاعاتی، ایجاد سیستم های جدید امنیتی)


هر سوالی داشتید می تونید از طریق سامانه پیام جغدی وزارتخونه به دفتر من یا جناب اسنیپ بفرستید.

ای مشتاقان دریافت شغل! بدانید و آگاه باشید که وزیرآمبریج درسته که از اسب افتاده، اما از اصل نیفتاده و وزیر قلب های ماست. شغل های پیشین آزاد شده برای شما، همچنان موجود و طالب شما هستند!


مرلین:

در طول تاریخ سختی ها و خوشی های زیادی رو شاهدش بودین. از طرفی تجربیات خیلی زیادی دارین و میتونین به دیگران هم بیاموزینش. کاراگاه بودن بسیار شایسته و برازنده شماست. دفتر فرماندهی کاراگاهان با کلیه ی اطلاعاتتتون، منتظرتونه.

ای مرلین کبیر به نظرتون چرا وزیرلوپین دستور حکومت نظامی تو سایر انجمنا داده؟


پرنل فلامل:

انتقال ندادن آموخته ها؟

با توجه به اینکه شما شاهد یک بی فرهنگی بزرگ از جانب همسرتون بودین، پس به خوبی میتونین درک کنین که چقدر وظیفه ی خطیریه که فرهنگ و هنر در بین مردم رواج پیدا کنه.

از جمله فرهنگ انتقال علم ...

بنابراین برای شروع به رادیو وزارت برو و مطابق اونچه که تو اطلاعیه ی معاونان از جامعه خواستیم عمل کن.

ما خواهان نظم و آرامش هستیم؛ و وزیرلوپین از آسمون افتاده ایه که سعی داره آشوب ایجاد کنه تا حواس مردم رو از اتفاقات بزرگی مثل تشریح وزغ آمبریج و وزیر شدن ناگهانی خودش دور کنه ... آرامش رو به وزارتخونه برگردون. برو و کارمندان وزارتخونه رو دعوت به بازگشت به سر کارشون و خدمت به مردم کن.

بعدش میتونی یکی از شغلای معرفی شده تو سازمان فرهنگ و هنر جادویی رو برگزینی و مشغول به کار شی.


آپولین دلاکور:

نچ نچ نچ، چی میبینم؟ دوری از فرهنگ و هنر؟

در اولین قدم برای آشتی دادن تو با علم و فرهنگ، توجهت رو به بیلبورد وزارتخونه جلب میکنم. اطلاعیه معاونان رو به گوش همه برسون و خواستار رفع حکومت نظامی ای که به خاطر وزارت تدی لوپین در سایر جاها ایجاد شده، بشو. امیدوارم که اینکار تورو با علم و فرهنگ دوست کنه و روی همو ببوسین.

در ادامه، شما مادر دو فرزند شیطون و البته صاحب دو روباه هستین. همه ی اینارو باید در کنار هم راضی و خوش حال نگه دارین، پس تفریحات زیادی باید بلد باشین.

باشگاه تفریحاتی وزارتخانه خوش حال میشه به کمک ایده های شما به شاد کردن مردم تفریح طلب بپردازه.


پروفسور فلیت ویک:

ای رانده شده؟ فهمیدی رانده شدی؟ کدوم جبهه ای؟ وزیر لوپین که با کمک لیلی و لارتن به این جایگاه رسید و وزغ آمبریج رو تشریح کرد یا جیمز سیریوس و دامبلدور؟

اشتباه نکن، هیچ کدوم. تو طرفدار صلح و آرامش و خدمت به مردم هستی ... جای درستی اومدی! ;)

استاد درس طلسم ها و وردهای جادویی بی شک آموخته های زیادی داره که بتونه در اختیار کاراگاهان خبره ی ما قرار بده و همراه اونا نظم و آرامش رو به جامعه برگردونه. همراه مرلین پشت صف وسیع دفتر فرماندهی کاراگاهان بایست. قبلا سفارش شدین پس بی دغدغه و سریعا پذیرفته میشین.


کسی جا نموند؟ بعدی ... !

تدی جان کجایی؟ آهان ... اول پاشو به این مستخدم بوگو یک صندلی چیزی بیاره این اتوبوس های جادویی که ماشاالمرلین کیپ تا کیپ پره، منِ پیرمرد مجبور شدم سرپا بغل در وایسم.

اوردی؟ خوبه ... ببین پسریم، در راستای درس مرس کردن اوضاع نابسامان جامعه، اومدیم که البته با پای راست اومدیم، تا درخواست یک کارکی چیزی بدهیم

مرلین می دونه ... گوشت با منه؟ بشین دیه! خوبه ... داشتم میگفتم، مرلین شاهده، توی این اوضاع کساد جامعه که پاسکاری کلاه به سبک ژاوی انجام می شه، زندگی سخته ... بعله .. سخت مال روز اولشه ... مزاحم که نه قدم بر فرق سر شما و اون وزغِ ترسو گذاشتیم و اومدیم تا درخواست شغل بدیم ... دیه!

همین دیه ... این همه مقدمه چی دیم تا بگیم عـــــــــــا قــــــــا ... کـــــــــــــار می خوام ...