هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۳:۴۰ سه شنبه ۱ اسفند ۱۳۸۵

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام

تمامی ابهامات ، اشکالات و سوالات کتاب چهارم تا به این پست مورد بررسی قرار گرفتند :

دسته های اصلی
اشکالات
ابهامات و مجهولات
مشخص شده ها


مورد اول

سوال
چرا مودی تقلبی برای بردن هری نزد لرد سیاه از طریق مسابقات سه جادوگر ( تری ویزاردز ) وارد عمل شد و یکراست هری رو برای لرد نفرستاد ؟

بررسی
این سوال از آن دسته سوالاتی است که برای بسیاری از خوانندگان کتاب چهارم هری پاتر پیش آمده است و اکثریت قریب به اتفاق خوانندگان این سوال و یا این مورد را به عنوان اشتباه و اشکالی که رولینگ مرتکب آن شده است معرفی نموده اند ، در صورتی که چنین نیست ، این سوال جزو ابهامات به شمار میرود ، چرا که هنوز پاسخ آن جواب مشخصی ندارد !

بارتیموس کراوچ پسر یا همان مودی قلابی میتوانست در اولین روزی که تغییر شکل داد و مودی را زندانی کرد ، به صورت کاملا مخفیانه و دور از چشم دیگران هری را به دفترش دعوت کند ، و یا به طور نا معلومی رمزتازی را مقابل هری بگذارد تا او به شیء مورد نظر دست بزند و منتقل بشود ، اینطور هیچ کسی نمیتوانست آلستور مودی ، آرور معروف وزارت خانه را مجرم بشناسد .
ولی او ( مودی قلابی ) باید صبر میکرد ، همانطور که در کتاب اشارات مبهمی شده است ، او باید بطوری هری رو به خدمت لرد اعزام میکرد که این یک مورد عادی به نظر برسد و کسی به این موضوع شک نکند. چون میدانید که انتقال هری بدون هیچ دلیلی کاره عاقلانه ای نیست ، هر چند اگر مودی بصورت نامشخصی او را میفرستاد خدمت لرد دامبلدور متوجه میشد .
ولی او به دستور لرد سیاه صبر کرد که به آرامی و طبق برنامه ، هری در آخرین مرحله مسابقه سه جادوگر به قبرستان ریدل منتقل بشود. در ضمن این مورد احتیاج به صبر داشت ، لرد باید صبر میکرد و خودش را آماده میکرد ، برای اینکه به جسمش بازگردد ، برای اینکه مرگخوارانش را مجددا و بعد از سالهای مدیدی ملاقات کند و ...
پس نمیشد عجولانه تصمیم گرفت .

نتیجه گیری
آلستور مودی قلابی ( بارتیموس کراوچ پسر ) باید طبق نقشه ای که از ماه ها پیش توسط لرد کشیده شده بود عمل میکرد ، تا این مورد کاملا عادی به نظر برسد ولی اگر او یکراست هری را در آغاز سال چهارم نزد لرد سیاه اعزام میکرد ، دامبلدور متوجه میشد و میشد گفت که به او شک میکرد و یقینا مطمئن میشد . همچنین لرد سیاه خود را برای ماه های آینده و آخرین مسابقه سه جادوگر آماده کرده بود که مجددا به جسمش بازگردد و مرگخوارانش را ملاقات کند .

دسته این سوال
ابهامات و مجهولات



مورد دوم

سوال
چرا مودی تقلبی جادوی سیاه را که توسط وزارت جادوگری ممنوع شده بود را به دانش آموز آموزش دهد و بر روی آنان اجرا کند ؟

بررسی
این سوال نیز بدلیل اینکه جواب مشخصی برایش در نظر گرفته نشده است ، جزو ابهامات و یا مجهولات به شمار میرود .

همانطور که مطرح شد در بالا جواب معینی برای این سوال وجود ندارد ولی میتوان گفت :
هنگامی که هرمیون گرنجر از مودی تقلبی درباره اینکه اجرا و تدریس این ورد ها و افسون ها ممنوع هستند سوال کرد ؛ مودی در جواب به او گفت که دامبلدور میخواهد که دانش آموزان نحوه کار این افسون ها را مشاهده کنند و اطلاعاتی در این باره بدست بیاورند . امکان این که پاسخ این باشد بسیار زیاد است ، چون بارتیموس کراوچ پسر در مواقع لازم با کسب اطلاعات از الستور مودی که زندانی شده بوده است دست به فعالیت میزده است و میتوان گفت برای اجرا و آموزش این ورد ها از قبل مودی با دامبلدور صحبت کرده بوده است ، در غیر اینصورت بی شک دامبلدور متوجه موضوع تدریس مودی قلابی میشده و او را مواخذه میکرده و به او شک میکرده است .
تئوری دیگری که میتوان بیان کرد این است که مودی قلابی با نشان دادن و اجرای آن وردهای سیاه روی دانش آموزان و بالاخص هری در نظر داشته که میزان تحمل و قدرت او در برابر آن افسون ها را متوجه شود تا به لرد سیاه گزارش دهد .

نتیجه گیری
الستور مودی از پیش در نظر داشته که به خواسته دامبلدور نحوه استفاده و توضیحاتی درباره جادوی سیاه به دانش آموزان آموزش دهد و کراوچ پسر ( مودی قلابی ) از او پیروی کرده .
یا
مودی قلابی در نظر داشته که از مقاومت هری در برابر جادوی سیاه آگاهی پیدا کند تا به لرد سیاه ابلاغ کند .

دسته این سوال
ابهامات و مجهولات


مورد سوم

سوال
وقتی لرد ولدمورت جسمش رو از دست داد چوبدستیش رو هم از دست داد ، چطور در کتاب چهار دوباره چوبدستیش رو بدست آورد ؟

بررسی
برای اینکه پاسخ این سوال رو متوجه بشید ، لازم هست که کتاب 1 و 4 رو مجددا مطالعه کنید و یا دست کم به قوه تخیلتون رجوع کنید ! هر موردی رو که جوابش برای ما روشن نشده و یا شده و ما متوجه نشدیم از اشکالات کار نیست !
به طور مستقیم در کتاب اشاره شده که بعد از نابودی لرد ورم تیل ( دم باریک ، پیتر پتی گرو ) تنها کسی بود که در صدد جستجوی لرد سیاه بر آمد و از او مراقبت کرد ، پس یقینا چوبدستی لرد رو هم او پیدا کرده ، همونطور که در کتاب چهار خواندیم ، دم باریک سدریک دیگوری را با کمک چوبدستی لرد سیاه از بین میبرد .

نتیجه گیری
دم باریک در صدد پیدا کردن لرد سیاه بر آمد و او چوبدستی او را پیدا کرد و تا زمانی که لرد نمیتوانست جادو کند در دست او بوده است !

دسته این سوال
مشخص شده ها


مورد چهارم

سوال
مگر هری مرگ سدریک را به چشم خود ندیده بود ، پس چطور در کتاب چهار نتوانست تسترال ها را مشاهده کند ؟

بررسی
برای مشخص شدن این مورد باید کتاب رو دقیق مطالعه کنید ، بالاخص فصول پایانی کتاب چهارم !

مرگ سدریک دیگوری در مرحله نهایی مسابقه سه جادوگر و در اواخر ترم و سال چهارم رخ داد ، بعد از اینکه او از دست لرد سیاه فرار نمود و ماجرا را برای دامبلدور و سیریوس تعریف کرد به خانم پامفری رفت و چند روز را در درمانگاه مدرسه به سر برد ، و بعد از مرخص شدن از آنجا به جشن پایان سال تحصیل رفت و بعد هم که سال به پایان رسید .
تسترال ها همیشه نیستند ، در واقع آنها در اوایل هر سال واگن های دانش آموزان را با خود حمل میکنند ، همانطور متوجه هستید که محل زندگی آنان عمق جنگل ممنوعه میباشد . در سال پنجم هری در سه مکان تسترال ها را مشاهده نمود :
اول سال ، هنگام حمل واگن های چوبی دانش آموزان
اواسط سال ، هنگام تدریس مراقبت از موجودات جادویی
اواخر سال ، هنگام مراجعه به وزارت جادوگری
البته به طور اتفاقی یکبار آنان را در حال پرواز بر روی جنگل ممنوعه مشاهده کرده است . پس نمیتوان گفت که چون مرگ را دیده بود باید حتما همان موقع و در همان سال تسترال ها را میدید !

نتیجه گیری
هری در اواخر سال چهارم مرگ را دیده بود و همچنین فرصتی برای رفتن به محوطه مدرسه و یا جنگل ممنوعه پیش نیامده بوده است که او بتواند تسترال ها را مشاهده کند .

دسته این سوال
مشخص شده ها

مورد پنجم

سوال
چرا در هنگام ایجاد جادوی قبل پیش شبح پدر هری زودتر از مادر او از چوبدستی لرد ولدمورت خارج شد ؟

بررسی
این مورد یکی از اشکالات رولینگ در کتاب چهارم هری پاتر است که هیچ گونه دلیلی برای توجیه کردن آن وارد نیست ! جالب اینجاست که تا بحال جی کی رولینگ اقدامی برای تصحیح و عذرخواهی از خوانندگان خود نکرده است . البته همانطور که رولینگ بار ها و بارها بر خلاف نظر ما دست به اقدامات متفاوتی زده است میتوان گفت که شاید در کتاب هفت ( کتاب نهایی ) توضیحی برای این مورد داشته باشد و به نحوی شگفت انگیز اشتباهش را توجیه کند . در هر صورت تا آمدن کتاب آخر نمیتوان به طور حتمی آن را اشکال طلقی کرد !

من این توضیحات رو دادم که متوجه بشید ، در واقع این اشتباه از رولینگ نبوده و چاپخانه که کتابهای هری پاتر رو در دست چاپ داشته این مشکل رو پیش آورده که بعد از اینکه تعداد زیادی از کتابها بیرون رفتن اصلاح شدند .

نتیجه گیری
در واقع این اشتباه از رولینگ نبوده و چاپخانه که کتابهای هری پاتر رو در دست چاپ داشته این مشکل رو پیش آورده که بعد از اینکه تعداد زیادی از کتابها بیرون رفتن اصلاح شدند .

دسته این سوال
اشکالات



مورد ششم

سوال
چرا هنگامی که لرد سیاه به دم باریک دستور کشتن سدریک دیگوری را داد ، او با استفاده از چوبدستی لرد او را کشت ، مگر خود چوبدستی نداشت ؟

بررسی
این مورد به هیچ وجه اشتباه نیست ، ابهام هم نیست چون کاملا مشخصه ، فقط با کمی مطالعه میتوان به جوابش دست یافت .
اول باید جواب این سوال را پیدا کنید :
دم باریک برای چه مواردی از چوبدستی لرد سیاه استفاده میکرد ؟
به این جواب میرسید که او برای کشتن برتا جورکینز ، کشتن فرانک ، کشتن سدریک دیگوری و ... از آن استفاده کرد ، این کارها مربوط به چه کسانی هستند ؟ بله لرد سیاه !
دم باریک برای کارهایی که مربوط به لرد سیاه میشدند از چوبدستی او استفاده میکرد ولی در جایی از کتاب گفته نشده که پیتر برای تمام کارها از چوبدستی او استفاده میکرد و شاهدیم که وقتی لرد به جسمش بازگشت چوبدستی رو به او باز گرداند .
در واقع عده کمی از هری پاتریست ها به این موضوع توجه کافی داشته اند ، وقتی که سیریوس به اتهام کشتن دم باریک به زندان رفت ، وزارت جادوگری بزرگترین چیزی که از بدنش باقی مانده بود ، یعنی انگشتش را به همراه چوبدستی او تحویل مادرش داده بودند . همچنین او مدت زیادی بصورت موش زندگی میکرده و نیازی به چوبدستی نداشته است و هنگام نیاز از چوبدستی دیگران بهره میگرفته است .
در اواسط کتاب سه دم باریک برای اینکه هری را افسون کند به سراغ چوبدستی پروفسور لوپین میرود که بعد ناموفق میماند .
میتوان گفت تا زمانی که لرد جسم نداشته است او از چوبدستی او بهره میگرفته است .


نتیجه گیری
چوبدستی دم باریک به همراه انگشت دو نیم شده اش را به مادر دم باریک تحویل دادند و اظهار داشتند که او مرده است ، او هم همواره از چوبدستی های افراد مختلفی استفاده میکرده است ؛ تا قبل از جستجوی لرد که بصورت موش زندگی میکرده است که نیازی به چوب جادوگری نداشته و تا زمانی که لرد سیاه جسم نداشته از چوب جادوگری او استفاده مینموده است .

دسته این سوال
مشخص شده ها


مورد هفتم

سوال
مگر دامبلدور در آغاز سال چهارم به دانش آموزان نگفت که مسابقه سه جادوگر یک قرن پیش انجام گرفته است ، پس چطور هاگرید گفت باورم نمیشه که دوباره مسابقه رو میبینم ؟

بررسی
امکان این هست که رولینگ در کتاب آخر ابهامات خوانندگان را با شیوه خود حل و فصل کند ، ولی تا آن موقع این موضوع یک اشتباه به حساب می آید .
البته میتوان گفت که شاید هاگرید مسابقه سه جادوگر را در قدح اندیشه و یا در خاطرات شخصی که در گذشته بوده ولی مرده است دیده باشد !
موارد زیادی را میتوان به عنوان فرضیه دانست .

نتیجه گیری
یکی از اشکالات کتابهای رولینگ است که امکان دارد در کتاب هفتم به طرز نامعلومی این گفته رولینگ توضیح داده شود .

دسته این سوال
اشکالات


مورد هشتم

سوال
چرا سیریوس به هری ، رون و هرمیون گفت شما سه تا و دامبلدور تنها کسانی هستید که میدونید من جانور نما هستم ، مگر دم باریک و لوپین نمیدانسته اند ؟

بررسی
این سوال نیز بی شک یکی از اشکالات در کتاب چهارم است که توسط رولینگ رقم خورده است ، شاید او پیتر و ریموس را که جزو صمیمی ترین دوستانش بوده اند را حساب نکرده و یا به خاطر نیاورده است ، ولی در هر صورت این مورد اشتباه محض بشمار میرود .

نتیجه گیری
یکی دیگر از اشکالات کتاب چهارم هری پاتر است که توجیهی ندارد به جز اینکه سیریوس پیتر و ریموس را که جزو صمیمی ترین دوستانش بوده اند را به شمار نیاورده است و یا به خاطر نداشته !

دسته این سوال
اشکالات


مورد نهم

سوال
چرا رولینگ درباره مرگ بارتی کراوچ پدر چیزه خاصی نگفت ؟

بررسی
این مورد ، اشکال نیست و فقط رفع ابهام هست برای شما !
مرگ بارتی کراوچ یکی از موارد اصلی و حساس در کتاب چهارم نبوده پس احتیاجی به این مورد نیست که جی کی رولینگ مرگ رو کش بده و به صورت طولانی و ... برای نمایش بگذاره .
در واقع ساده هم از کنارش نگذشت ، اول که حرفهای مهم و مبهمی درباره لرد سیاه زد ، بعد که هری رفت برای کمک دامبلدور رو خبر کنه ، ویکتور کرام را بیهوش نمود ؛ بعد هم که کشته شد توسط پسرش به تکه ای استخوان تغییر شکل داد و جستجو های بسیاری برای یافتنش شد و وزارت جادوگری تلاش های زیادی برای یافتن او نمود و بازجویی های بسیاری بعمل آورد . پس این موضوع هم شگفت انگیز بود و جالب !

نتیجه گیری
چون این مورد یکی از موارد اصلی کتاب چهارم نبوده ، رولینگ وقت زیادی براش صرف نکرده و موضوع را کش نداده ! البته تا آنجایی که مقدور بوده مرگ او و جستجویش را شگفت انگیز به تصویر کشیده است !

دسته این سوال
مشخص شده ها


مورد دهم

سوال
مگر در کتاب چهارم هری خواب لرد سیاه را نمیدیده است ، پس چرا زخم او شروع به سوختن نمود ؟

بررسی
دقیقا این مورد اشکال نیست و موردی هست که قبلا مشخص شده !
اول باید بگم که این صرفا یک خواب نبوده ، بلکه یک غیب بینی و یا چنین چیزی بوده است . چرا که به واقع وجود داشته است .
همانطور که بارها گفته شده است ، زخم هری هنگامی که لرد سیاه نزدیک او باشد و یا احساس عمیقی داشته باشد ( خوشحال باشد و یا ناراحت ) زخم او شروع به سوختن میکند .

نتیجه گیری
هر گاه که لرد سیاه به هری نزدیک باشد و یا احساسی مانند شادی و یا عصبانیت داشته باشد ، زخم هری شروع به سوختن میکند .

دسته این سوال
مشخص شده ها



از این به بعد اشکالات و ابهامات و سوالات تمام کتاب های هری پاتر رو یکی یکی بررسی میکنم و در این تاپیک میزنم و برای مقالات میفرستم !

با تشکر از ناظران گل بخش


ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱ ۱۳:۴۱:۲۰

چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۱۵:۵۰ دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۵

مده آ مالفوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۹ شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲:۳۲ پنجشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۸
از چاله افتادم تو چاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 99
آفلاین
یکی از اشتباهاتی که من پیدا کردم اینه:
تو کتاب پنج، واسه هری اخطار می فرستن که جادو نکنه و بقیش هم که همه می دونن! اما مسئله اینجاست که چطور وقتی محفلیا اومدن دنبال هری تو خونه ی دورسلیها کلی جادو انجام دادن؟طبق حرفای دامبلدور در کتاب شش، وزارتخونه فقط جادو رو تشخیص میده و اجرای اون رو به فرد جادوگری که در اون منطقه سکونت داره نسبت میده، با این حساب هری تا حالا باید از مدرسه اخراج شده بود.


تا تو نگاه می کنی، کار من آه کردن است...
ای به فدای چشم تو...کوفت! مگه مرض داری نیگا می کنی؟!


Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۲:۱۸ دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۵

آبرفورث دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۰:۴۷ یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۱
از کافه هاگزهد
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
پیام: 514
آفلاین
یه چیزی خیلی منو کلافه کرده.
توی کتاب 6 در فصل درخواست ولدمورت از دامبلدور که در قدح اندیشه هست :
در این فصل ولدی در حالی به دفتر دامبلدور میاد که دامبلدور از تمام کار های ولدی خبر داشته.
اینکه اسمشو ( تام ریدل ) به ولدمورت تغییر داده.
به زیر دستاش یا همون یارهای با وفاش مرگخوار میگه.
حتی اینکه با چنتا از مرگخوارا تا هاگوارتز اومده.
و مسئله مهمتر اینکه این ملاقات قبل از تولد هری پاتره.

پس چرا دامبلدور بهترین فرصت از بین بردن ولدمورت رو از دست میده در حالی که :
هری هنوز به دنیا نیومده بوده.
پیشگویی هنوز انجام نشده بوده.
ولدمورت خیلی ضعیفتر از دامبلدور بوده. ( در اون زمان )

واقعا سوال بی جوابیه. ( البته از نظر من و فعلا )


تصویر کوچک شده


Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۲۱:۲۱ یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۵

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام

در این پست در نظر ندارم که اشکال جدیدی از کتابهای هری پاتر رو نشون بدم !
در واقع میخوام دو اشکال از نظر دو دوست رو توجیه کنم :

استابی بوردمن :
نقل قول:
تازه در مورد مرگ بارتی کراوچ هم چیز خاصی بیان نشد و تازه چرا مودی اینقدر با در مورد جادوی سیاه به بچه ها میگفت در حالی که اجرای طلسم فرمان و آوادا... و کروشیو به این نحو غیر قانونیه و


دوست عزیز اینهایی که شما مطرح کردی اشکال در کتاب نبوده ، بلکه مواردی بوده که هنوز برای خوانندگان کتاب مجهول هست . مثلا نمیشه گفت چون رولینگ در مرگ بارتی کراوچ چیزه خاصی نگفته یا اون رو به صورت شگفت انگیز و هیجان آور انجام نداده پس حتما در کارش مشکلی هست ، در ضمن اون طور جالبی مرگ رو نشون داد ، که اول کرام بیهوش شد ، هری به دفتر دامبلدور رفت ، جادوگران زیادی به اونجا رفتن ، اون تبدیل به استخون شده بود و ... اینا همش هیجان انگیزه پس نباید گفت ساده !

درباره اینکه مودی در مورد جادوی سیاه بیش از حد معمول به دانش آموزان آموزش میداد و از اونجایی که این یکی از موارد غیر قانونی از نظر وزارت سحر و جادو هست ، نیز یکی از موارد مجهولی برای ماست که بارتی کراوچ از این آموزش ها چه منظوری داشته .

نتیجه گیری :
رولینگ مرگ بارتی کراوچ رو تا اونجایی که امکان داشت هیجان انگیز نشون داد و زیاد کشش نداد ، چون این مورد یکی از موارد اصلی کتاب نبوده و احتیاجی به توضیح و کشش نداشته .
درباره مودی من حدس میزنم که هدفش از آموزش های جادوی سیاه و نشون داده اونها و امتحان کردن اونها روی هری منظورش این بوده که با توان هری در برابر لرد سیاه آشنا بشه و بتونه به اربابش توضیحات لازم رو درباره هری بده !


ایگور کارکاروف :
نقل قول:
در کتاب چهارم: این یکی دیگه خیلی جالبه مودی قلابی کلی خودش رو به خطر انداخت تا اول هری رو وارد مسابقه کنه کمکش کنه تا قهرمان شه و جام رو تبدیل به رمز تاز کنه تا هری رو بفرسته پیش ولدمورت. خوب بابا اون می تونست اولای سال یه کتاب رو به رمز تاز تبدیل کنه و بدش به دست هری


ایگور عزیز جالبترین نکته اینجا اشتباه شماست !
شما هم مثل استابی موردی رو که مجهول هست به عنوان اشکال نشون دادی ، باید برای اینکه اشتباه و یا صحیح بودن ماجرایی رو متوجه بشین به عمق اون ماجرا سیر کنید !
بارتیموس کراوچ پسر یا همون مودی قلابی میتونست در اولین روزی که تغییر شکل داد و مودی رو زندانی کرد ، به صورت کاملا مخفیانه و دور از چشم دیگران هری رو به دفترش دعوت کنه ، و یا به طور نا معلومی رمزتازی رو مقابل هری بگذاره تا اون بهش دست بزنه و منتقل بشه ، اینطور هیچ کسی نمیتونست آلستور مودی ، آرور معروف وزارت خانه رو مجرم بشناسه .
ولی اون باید صبر میکرد ، همونطور که در کتاب اشارات مبهمی شده اون باید بطوری هری رو به خدمت لرد میفرستاد که این یک مورد عادی به نظر برسه و کسی شک نکنه ! چون میدونید که انتقال هری بدون هیچ دلیلی کاره عاقلانه ای نیست ، هر چند اگر مودی بصورت نامشخصی اون رو میفرستاد خدمت لرد دامبلدور متوجه میشد .
ولی اون به دستور لرد سیاه صبر کرد که به آرامی و طبق برنامه هری در آخرین مرحله مسابقه سه جادوگر به قبرستان ریدل منتقل بشه . در ضمن این مورد احتیاج به صبر داشت ، لرد باید صبر میکرد و خودش رو آماده میکرد ، برای اینکه به جسمش برگرده ، برای اینکه مرگخوارانش رو ملاقات کنه و ...
پس نمیشد عجولانه تصمیم گرفت .

نتیجه گیری :
آلستور مودی ( بارتیموس کراوچ پسر ) میخواست که موضوع کاملا عادی به نظر برسه و معلوم نشه که دست کسی در کار بوده ، چون دامبلدور بلافاصله متوجه میشد ، همچنین لرد میخواست روزی که برای برگشتن به جسمش و ملاقات دوباره مرگخوارانش آماده میشه ، آمادگی لازم رو داشته باشه .


توبیاس اسنیپ :
نقل قول:
هری در کتاب چها داشت خواب مرگ خدمتکار خانه ی ریدل ها را توسط ولدمورت می دید زخمش سوخت ولی قرار بر این بود که فقط نزدیک لرد ولدمورت زخمش بسوزه...


توبیاس عزیز نباید هر مشکل و مبهم و نا مفهوم بودن مطلبی به عنوان مشکل طلقی بشه .
در هر صورت برای این موردی که شما گفتی باید بگم که همونطور که در کتاب 5 گفته شد توسط دامبلدور ، هر وقت که لرد سیاه به هری نزدیک باشه و یا احساس عمیقی مانند خوشحالی و ناراحتی و ... داشته باشه ، زخم هری شروع به سوختن میکنه .
درسته که در کتاب 3 به این مسئله اشاره نشده بود ، ولی قرار نیست که تمام مجهولات در یک جلد مطرح بشه و به پایان برسه ، بلکه قدم به قدم و کم کم توسط نویسنده رفع میشن .

نتیجه گیری :
هر وقت که لرد سیاه به هری نزدیک باشه و یا احساس عمیقی مانند شادی و یا خشم و یا ... داشته باشه ، زخم هری شروع به سوختن و تیر کشیدن میکند .


با تشکر


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: بحث در مورد اشکالات و اشتباهات در کتابهای هری پاتر
پیام زده شده در: ۲۳:۰۶ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
تاپیک های،
بحث در مورد اشکالات کتاب 4
بررسي سوتي ها و اشكالات كتاب 6
بحث در مورد اشکالات کتاب 1
سوتي هاي كتاب هايه هري پاتر!
با یکدیگر ادغام شدند تا چنین تاپیک واحدی را تشکیل دهند.

چون تمام تاپیک ها موضوع یکی داشتند این ادغام صورت گرفت.

هرگونه اشکالی یا انتقادی در تاپیک دفتر ناظران تالار اصلی پذیرای شماست.


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: سوتی ها و اشتباهات و تغییر روش ها نویسنده از کتاب یک تا شش
پیام زده شده در: ۲۳:۳۰ شنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۵

سر سیریوس بلـک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۲ جمعه ۶ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۷ یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۰
از Graveyard
گروه:
کاربران عضو
پیام: 582
آفلاین
نقل قول:
نوشته :
در کتاب دو، هری برای پرت کردن هواس اسنیپ از توی جیب فرد چیزی ورمیداره، در حالی که فرد و جورج یک سال از هری و رون و کل الاجمعین
بزرگترن و کلاس دومن! چطور با هم توی یک کلاس اسنیپ بودن؟
اصلا کتاب دو یکجوری نیست؟ هم با کتاب یک فرق میکنه هم با کتاب سه!


نشون ميده كه زيادي مادولين كشيدي كه اين پست رو زدي !!!
حداقل يكبار كتاب رو نگاه ميكردي بعد مينوشتي
كتاب من نوشته :
هري از جيبش يك از وسايل آتشش بازي فرد و جرج را در آورد و ...
ويدا-ص212-خ2

سيريوس


ما به آن سید و این میر اردادت داریم
ما به خرداد پر از حادثه عادت داریم

[url=http://us.battle.net/wow/en/character/burning-legion/


Re: سوتی ها و اشتباهات و تغییر روش ها نویسنده از کتاب یک تا شش
پیام زده شده در: ۲۲:۳۶ شنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۵

مالدبر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۶ سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۱۴ چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۵
از همونجا که بقیه میایُن
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 319
آفلاین
در کتاب دو، هری برای پرت کردن هواس اسنیپ از توی جیب فرد چیزی ورمیداره، در حالی که فرد و جورج یک سال از هری و رون و کل الاجمعین
بزرگترن و کلاس دومن! چطور با هم توی یک کلاس اسنیپ بودن؟
اصلا کتاب دو یکجوری نیست؟ هم با کتاب یک فرق میکنه هم با کتاب سه!


I Was Runinig lose


Re: سوتی ها و اشتباهات و تغییر روش ها نویسنده از کتاب یک تا شش
پیام زده شده در: ۱۱:۱۷ شنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۵

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
در کتاب چهارم: این یکی دیگه خیلی جالبه مودی قلابی کلی خودش رو به خطر انداخت تا اول هری رو وارد مسابقه کنه کمکش کنه تا قهرمان شه و جام رو تبدیل به رمز تاز کنه تا هری رو بفرسته پیش ولدمورت. خوب بابا اون می تونست اولای سال یه کتاب رو به رمز تاز تبدیل کنه و بدش به دست هری


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: بحث در مورد اشکالات کتاب 4
پیام زده شده در: ۳:۳۶ سه شنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۵

استابی بوردمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۲۸ یکشنبه ۱۱ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۱:۱۷ سه شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۱
از بالاتر از دست راست !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 291
آفلاین
خوب اشکال که زیاد بود میشد از همن اول هری رو بوسیله ی آپارات یا رمزتاز پیش ولدمورت برد تازه در مورد مرگ بارتی کراوچ هم چیز خاصی بیان نشد و تازه چرا مودی اینقدر با در مورد جادوی سیاه به بچه ها میگفت در حالی که اجرای طلسم فرمان و آوادا... و کروشیو به این نحو غیر قانونیه و ....


اینجوری پیش بره باید کم کم گفت:
نقل قول:
دلبستگی من به جادوگران و اعضاش کمتر از اون چیزیه که قبلا فکرشو میکردی


Re: سوتی ها و اشتباهات و تغییر روش ها نویسنده از کتاب یک تا شش
پیام زده شده در: ۱۴:۱۱ یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۵

توبیاس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۰ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۴۲ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۵
از پیش پدرخوانده
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 294
آفلاین
من هنوزم که هنوزه نفهمیدم که چرا برای مثال هری در کتاب چها داشت خواب مرگ خدمتکار خانه ی ریدل ها را توسط ولدمورت می دید زخمش سوخت ولی قرار بر این بود که فقط نزدیک لرد ولدمورت زخمش بسوزه...
در ضمن از کتاب 3 به بعد تازه هری از پاستوریزه بودنش کم شدش
و حالا کمکم داره می ره به سوی دوئل و اینجور چیزا


فقط فروم وجود دارد و کسانی که از زدنش عاجزند

[b]فقط اسل







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.