هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۲:۰۸ یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۰

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۹ یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹
از تالار گریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 976
آفلاین
با سلام

1. فرد ریش دار حاضر در کلاس جه نام داشت و چه کرده بود! (5 نمره) (ویژه دانش آموزان رسمی)


بن لادن

ایشان یکی از مخفوف ترین مشنگ ها هستن. بیش از 5 تا زن دارد و حدودا 32 تا هم بچه دارد و کلا یه طایفه هست واسه خودش. این شخص با امریکا که یکی از کشور ها قدرتمند مشنگ ها مخالف هست چون رئیس جمهور این کشور به طور مخفیانه 33 بچه دارد ولی بن لادن چون دیگر تمام زن هایش دیگر با او قهر هستن و هیچ زنی هم با او ازدواج نمی کند ، دیگر نمی تواند بچه درست کند و به همین خاطر به رئیس جمهور اون کشور حسودی می کند و کلا با اون کشور وارد جنگ شده و در آخرین حمله توانست یکی از بچه های رئیس جمهور را بکشد اما قبل از اینکه بچه ی دیگرش را بکشد ، خودش کشته شد.

2. 3 نفر از مشنگ های سیاه را نام ببرید و توضیحی در باره زندگی و جنایت های هرکدام بدهید (15 نمره)


صابانی که یک فرد بسیار خطرناک بود ، در یکی از کشور های مشنگ به نام ایران زندگی می کند. این مشنگ از 10 سالگی تا 15 سالگی اراذل و اوباش بوده و بعد از آن تا 5 سال شروع به کشتن رئیس جمهور های کشورش شد و تا 5 سال ایران هیچ رئیس جمهوری نداشت که 2 روز زنده بماند. بعد از آن این فرد تا 10 سال به فعالیت سیاسی پرداخت و آنقدر قدرتمند شده بود که با یک حمله ی سیاسی می توانست یک کشور را سرنگون کند و آخرین حرکتش هم نابود کردن اسرائیل و آمریکا بود. () بعد از این 10 سال ایشان تصمیم گرفتند زن بگیرند اما به یک زن بسنده نکردند و 87 تا زن گرفتند و باعث شدند در جامعه زنی نماند و مورد حسادت جوانان امروزی قرار گرفتند و نهایتا" توسط این افراد کشته شدند. () ( این تخیلی بود)

ادیسون یکی دیگر از جنایتکاران دنیای مشنگ ها هست. او در جوانی به تحصیل پرداخت و تا جایی جلو رفت که توانست نور اینجاد کند و همان کاری را کرد که ما با چوبدستیمان انجام می دهیم اما این نور خیلی قوی تر است. این فرد بعد نور چیز های زیاد دیگری ایجاد کرد و در تمام دنیا معروف شد و باعث شده بود جادوگران فکر کنند که از مشنگ ها عقب هستند چون ایجاد های ادیسون خیلی قوی تر از ورد های ما بود. این مرد در نهایت در شب عروسیش توسط زنش که یک جاسوس جادوگر بود ، کشته شد اما این زن هم بعد از دو روز کشته شد. ()


حکمت فردوس: این فرد یکی دیگر از جنایت کاران مشنگ ایرانی هست. این فرد که بسیار ثروتمند است ، پسرش را به علت ازدواج با دختری که دلخواه او نبود ، از خانه بیرون انداخت. بعد از فوت پسرش ، او می خواهد به زور فرزندان پسرش را از زن پسرش که یک زن بسیار شجاع است بگیرد اما زن پسر جنایتکار تن به این عمل نمی دهد و مبارزه ای بین این مرد جنایتکار و این زن پیش می آید. بعد از این هم دیگر پخش نشده ...



3. 5 وسیله سیاه مشنگی نام ببرید و هر کدوم رو خیلی مختصر توضیح بدید (15 نمره)


تفنگ: این وسیله مثل چوب دستی های ما جادوگران است و با یک دکمه از آن چیزی پرتاپ می شود که اگر به فردی برخورد کند ، او را می کشت.

چاقو: یک وسیلهی بسیار برنده که اگر بر بدن کسی برخورد کند ، او را زخمی می کند و باعث بیرون آمدن خون می شود.

اتم: این یکی از خطرناک ترین وسیله های مشنگ ها هست که در سکویی جا می گیرد و پرتاب می شود و بر نقطه ای فرود می آید و هر چه در آنجا باشد را می کشت و با خاک یکسان می کند و اثراتش هم تا سالیان سال باقی می ماند.

اینترنت: این وسیله ای بسیار خطرناک است که خیلی از مشنگ ها به آن دسترسی دارند و با آن می توانند وارد ناموس دیگران شوند و یا یکدیگر را هک کنند که عمل بسیار سیاهی هست.

غیبت: این یکی دیگه آخرشه ... این وسیله که فقط در دسترس زنان مشنگ هست ، می تواند یک سلسله و امپراتور را هم از پای در آورد و همینطور می تواند ابرو ی یکی ببرد.


تصویر کوچک شده


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۱:۵۷ یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۰

لونا لاوگود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۲ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۲:۴۰:۴۲ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از خرس مستربین خوشم میاد!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 706
آفلاین
2. 3 نفر از مشنگ های سیاه را نام ببرید و توضیحی در باره زندگی و جنایت های هرکدام بدهید (15 نمره)

1-آدولف هیتلر: هیتلر در دوران نوجوانی خود یک سرباز بود، که به حذب نازی پیوست و در سال 1921 به ریاست آن رسید، و به دلیل یک کدتای نافرجام دستگیر و زندانی شد و بعد از آن با ترویج ایده های ناسیونالیستی، ضد کمونیستی و یهودستیزی حامیان زیادی را در آلمان جمع کرد. از جمله کارهای ستمگرانه ی هیتلر شرکت در جنگ جهانی اول بود که در آن بیرحمی های زیادی بود، او فردی بیرحم و ستمگر بود.

2- عبدالمالک ریگی: عبدالمجید ریگی مشهور به عبدالمالک ریگی در سال 1358 رهبر پیشین گروهی بنیادگرا و سنی‌مذهب به نام جندالله بود؛ گروهی که در منطقه سیستان و بلوچستان به مبارزه ی مسلحانه با حکومت جمهوری اسلامی ایران می‌پردازد. این جنبش از سوی جمهوری اسلامی ایران و دولت پاکستان به عنوان «یک گروه تروریستی» شناخته شده‌است. سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی وی را متهم به «قاچاق مواد مخدر، آدم‌ربایی و قتل برخی از مردم عادی و نظامیان ایرانی به ویژه اعضای سپاه پاسداران» کرده‌است.

3- نمرود: نمرود یکی از پادشان بیرحم و سنگدل بابل بوده، یکی از کارهای بیرحمانه ی نمرود کشتن نوزادان بود، و از دیگر کارهای سنگدلانه اش میتوان به آتش انداختن حضرت ابراهیم بوده است.

2. 3 نفر از مشنگ های سیاه را نام ببرید و توضیحی در باره زندگی و جنایت های هرکدام بدهید (15 نمره)

1- تانک: تانک ارابه جنگی شنی‌دار و زره‌پوشی است که برای شلیک مستقیم به دشمن طرح شده است.

2- جنگ‌افزار هسته‌ای: سلاح‌هایی هستند که در آن‌ها از انرژی حاصل از شکافت یا همجوشی هسته‌ای برای تخریب و کشتار استفاده می‌شود.

3- شمشیر: شمشیر یک سلاح سرد است که از یک تیغه بلند و لبه‌تیز و یک دسته تشکیل شده‌است.

4- نارنجک: نارنجک یا "نارنجک جنگی" نوعی اسلحه‌ی گرم است که توسط نفر قابل حمل بوده و بر علیه نفرات استفاده می‌شود. ارنجک دارای مقداری ماده ی منفجره(خرج) است که وزن آن بستگی به نوع خرج مصرفی و وظیفهه ی تعریف شده برای نارنجک دارد ولی از یک کیلوگرم تجاوز نمی‌کند و توسط محفظه‌ای فلزی احاطه شده است. محفظهٔ فلزی معمولاً قابلیت ترکش شدن خوبی دارد تا در صورت انفجار مواد منفجره بیشترین آسیب ممکن را به نفرات دشمن وارد کند.

5- چماق: وسیله ایست از چوب ساخته شده و سر آن گرد است و شخص برای ضربه زدن به سر یا گردن یا قسمت های حساس بدن از آن استفاده میکند.


ویرایش شده توسط لونا لاوگود در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۹ ۱۶:۳۷:۳۶

Only Raven !


تصویر کوچک شده


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۰:۴۵ یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۰

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5468
آفلاین
1.

اون فرد کسی نیست جز اسمامه بن لادن. ایشون تبهر فراوانی در انجام کارهای تروریستی داشتن و فرت و فرت بمب میترکوندن اینور و اونور. اما مهم ترین عملی که ایشون انجام داد، حمله به برج های دوقلوی آمریکا بود که خیلی خفن بد بود! کلی مشنگو کشت، تازه من شنیدم وزیر سحر و جادو هم اون زمان در اون ساختمون حضور داشته. پس به جادوگرا هم آسیب رسونده. ولی مرد
در ضمن تو سفارتخونه های آمریکا هم بمب میذاشت. ایشون کلا تو کار ترکوندن بود. آمریکا هم بدجور باش دشمنی داشت! مث خیلی از کشورا دیه.

2.

سدام حسین شایدم صدام حسین: رئیس‌جمهور سابق و دیکتاتور جنگ‌طلب کشور عراق بود. ایشون نقشی کلیدی در کودتای سال ۱۳۴۷ (۱۹۶۸) داشت که منجر به حکومت درازمدت حزب بعث شد. صدام به عنوان یک رئیس‌جمهور دیکتاتور تونست نوعی پرستش شخصیتی فراگیر برای خود و در بین مردم به وجود آورد. او دولتی به شدت مستبد تشکیل داد و توانست در طول جنگ ایران و عراق (۱۳۶۷-۱۳۵۹) (۱۹۸۸-۱۹۸۰) و جنگ اول خلیج فارس (۱۳۷۰) (۱۹۹۱) که هر دو عامل کاهش استانداردهای زندگی و وضع حقوق بشر در عراق شدند قدرت را حفظ کند. دولت صدام تمام جنبش‌هایی را که به باور خود تهدیدکننده تلقی می‌کرد، به ویژه آنهایی را که برآمده از گروه‌های دینی یا قومی بودند و خیال استقلال یا خودمحتاری داشتند سرکوب کرد.
صدام در حالی که در نظر بسیاری از اعراب به دلیل مقاومت در برابر غرب و حمایت بی‌شائبه از فلسطینی‌ها رهبری بزرگ تلقی می‌شد، پس از جنگ خلیج فارس از سوی جامعهٔ بین‌الملل و آمریکا طرد شد.
سه بارم ازدواج کرد و آخرم گرفتنش و اعدامش کردن. بسه؟

الیزابت بتوری: حتم دارم اینو نشنیدین! ولی هست! ایشون یکی از شاهزادگان مجارستان بود. یک روز که خدمتکارش داشته موهاشو شونه میکرده، شونه ی سنگی باعث زخمی شدن خدمتکاره و بیرون اومدن خونش میشه. اونم میگه ایول عجب به درد بخوره این خون!

از اون به بعد دستور میداد که دختربچه هارو به زور براش بیارن و بعد از سلاخی کردن اونا، از خونشون یه وان حموم تشکیل میداد و توش خودشو شستشو میداد. اون عقیده داشت خون اونا، اونو زیباتر و جوان تر و دارای پوستی لطیف تر میکنه. مردم هم از ترسشون هیچ مقابله ای نمیکردن و به فردی که به کاخش برده میشد کمک نمیکردن. اما بالاخره تصمیم گرفتن جلوشو بگیرن و اونو کشتن. ایشون بزرگ ترین قاتل زن تاریخ بودن و به بدترین شکل عمل کشتن رو انجام میداد. کلی دختر کشت. بسه؟

یزید: خودش گویا مسلمون بود، اما به شدت با اهل بیت پیامبر مخالف بود. ایشون سعی در از بین بردن و خراب کردن وجهه ی اهل بیت جلوی مردم داشت و همین طور دستور داد که امام حسین رو در صحرای کربلا به اون شکل بکشن و کلا همش کارا بد میکرد. آخرم از بین رفت دیه. بسه؟

بسه بسه شامپو بس ِ!

3.

چاقو: وسیله ای که مشنگا برای کوبوندن او تو شکم ملت استفاده میکنن، البته ممکنه به جاها دیگه هم بزنن، اما اصلش همون شکمه. به شدتم تیزه و ممکنه باعث کشته شدن طرف بشه!

کلاشینکف: خب دیگه مشخصه! یه نوع تفنگ که بیشتر تو جنگا ازش استفاده میشه. اگه برای دفاع از کشور و اینا باشه، درسته وسیله سیاه حساب نمیشه، اما اگه برای کشتن الکی استفاده بشه خب سیاهه!

تفنگ بادی: این تفنگ برای کشتن پرندگان بیشتر استفاده میشه و خطر چندانی مث بقیه تفنگا نداره. اونا با این وسیله پرنده هارو شکار و بعدم نوش جان میکنن.

بمب:
ایشونو پرتاب میکنن یا یه جایی نصب میکنن یا زمانبندیش میکنن. کلا هرمدلی که هست در نهایت منفجر میشه و همه چیو میترکونه.

مسلسل: ایشون تند و تند تیر میده بیرون و یهویی کلی آدمو ناکار میکنه. مث فشفشه به سرعت شلیک میکنه و در نهایت کلیو میفرسته اون دنیا.

خیلی مختصر توضیح دادم!




Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۲۲:۵۲ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۰

هری جیمز پاتر old09


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۷ یکشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۸:۵۶ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۱
از بردن نام ولدمورت لذت میبرم!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 113
آفلاین
دو کلوم حرف حساب با بچه های کلاس:
آبچه ها باید بهتون بگم که این کلاس من دُرُس برعکس اون یکی کلاسم که تکالیفش رول نویسیه و جدیه، تکالیف آسون و دورهمی داره. پس خواهش میکنم که مثل بعضی از تکلیفای این جلسه، نیاین جدی جدی یه لیست تکراری بنویسین و خشک و خالی توضیح بدین، از خلاقیت خودتون استفاده کنید و چیز های متفاوت بگین!
حالا این جلسه یکم آسون گرفتم نمره رو دادم ولی از جلسه ی بعدی از شما خلاقیت و ابتکار میخوام!





نمره ی دانش آموزان:


گریفیندور: 14 نمره

گودریک گریفیندور: 5+15+13 = 33
خوب بود جد بزرگ من ولی کلک نگفته بودی تو هم فراماسونیا
البته زمان ما پا به فرار میزارن حالا زمان شما دست به فرار میزاشتن یا نه نمیدونم

لی جردن: 10+22 = 22
مثل این که همه ی گریفیندوری ها فراماسونن
شنا حتما اون متن بالا (دو کلوم حرف حساب) رو بخون!




راونکلا: 29

لینی وارنر: 5+12+15 = 32
خوب بود، ولی از جلسه ی بعدی هر وقت طنزت اومد بیا مشقاتو بنویس

لونا لاوگود: 14+15 = 29
دو شیزه لاوگود، شما دچار تداخل زمانی شدید! سگا و mp5 ؟!!
احسنت! خوب بود.

ارگ کثیف: 15+15 = 30
احسنت یا شیخ! افتخار دادین به کلاس ما اومدید!

آندرومیدا بلک: 14+12 = 26
خانم بلک رفتار جنتلزنانه () ی شما تحسین برانگیزه!
خوب بود!





هافلپاف: 28 نمره

رز ویزلی: 5+13+14 = 32
با بچه ی مردم مهربون تر برخورد کن دختره ی مرگخوار
خوب بود

گلرت گریندل والد: 14+15 = 29
رز ویزلی وسیله ی مشنگیه؟
پسره ی بوقی، بزنم ... یارانه ها هدفمند شده! یعنی چی دیگه نیست؟ بفرستم آزکاریزک آبخنک بخوری؟
اشتباه کردی گلرت! هر دو تا سوال آشنا بود، متن تدریس هم آشنا بود حتی

سدریک دیگوری: 9+14 = 23
متن اول پست رو حتما مطالعه کن!
رولت خوب بود

کینگزلی شکلبوت: 15+15 = 30
هر دو تا خیلی خوب بود ولی رولت یه سوتی داشت! کینگزلی نمیدونه تلفن و زنگ و اینا چیه ولی میدونه شماره دادن چیه؟ نمرتو گرفتی ولی دقت کن



اسلیترین:
کدوم اسلیترینی ترسوئی جرئت داره پاشو تو کلاس هری تام کش بزاره؟


ویرایش شده توسط هری جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۹ ۱:۲۷:۵۵

ولدمورت یک قاتل سریالی کله پوک بیش نیست!


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۲۲:۵۱ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۰

هری جیمز پاتر old09


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۷ یکشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۸:۵۶ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۱
از بردن نام ولدمورت لذت میبرم!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 113
آفلاین
جلسه دوم!

دانش آموزان تازه سر جایشان نشسته بودند و هنوز فرصت نکرده بودند به فعالیت های همیشگی خود بپردازند که در کلاس محکم باز شد و دو نفر با ظاهری کاملا متفاوت وارد شدند.
اولی با قد بلند و ریش و موی بلند تر (!) و لباس هایی مشابه ردای جادوگری و چیزی شبیه دستار کوییرل برسرش و دیگری با قد کوتاه و سر کچل و صورت بی مو و تنی عریان که فقط قسمت های مهمش با حوله پوشانده شده بود.

مرد ریشو رو به دانش آموزان مبهوت کرد و گفت: السلام علیکم!

ارگ: استــــــاد خر خودتی!

دانش آموزان:

ارگ: این یکی کیه آوردی با خودت؟ خانم پاتره؟ میزاشتی خانومت حمومش تموم شه بعد میاوردیش این جا

ناگهان هری وارد کلاس شد و باعث شد خنده ی دانش آموزان قطع شود، هری به سرعت رفت و رویصندلیش نشست و شروع به صحبت کرد: شما ها آدم بشو نیستین! آقای کثیف، 10 امتیاز از گروه شما کم شد، دفعه بعدت جریمه هم میشید! امروز قصد دارم درمورد یکی ای شباهت های ما جادوگر ها و مشنگ ها صحبت کنیم.
در وقع ما جلسه قبل گفتیم که نباید مشنگ ها رو اذیت کرد و باید باهاشون مهربون بود ولی خوب هر نژادی خوب و بد داره! مشنگ هایی هم وجود دارن که چندین برابر لرد ولدمورت جنایت کردن، مشنگ ها تونستن جیزهایی درست کنن که در یک لحظه و به تنهایی کار میلیون ها طلسم آواداکداورا رو انجام بده. این آقایی که این جا میبینید توی جامعه مشنگ ها مثل لرد ولدمورت میمونه! یک سری دار و دسته داره که بهشون میگن القاعده و مثل مرگخوارها مخوفن و به جنایت میپردازن!
در عوض این یکی آقا که اسمش گاندیه یکی از سفید ترین مشنگ های دنیاست!

این هم از درس ساده و کوتاه امروز!
تکالیف رو هم روی تخته ...

تق تق تق

فرد پشت در بدون این که منتظر پاسخ شود در را باز کرد وارد شد.

- آقای هری پاتر؟
- بله خودم هستم!
- شما به جرم وارد کردن دو فرد مشنگ به هاگوارتز و زیرپا گذاشتن رازداری به یک ماه حبس ابد در آزکابان محکوم شدین! همراه من بیاید!
-





تکالیف:
1. فرد ریش دار حاضر در کلاس جه نام داشت و چه کرده بود! (5 نمره) (ویژه دانش آموزان رسمی)
2. 3 نفر از مشنگ های سیاه را نام ببرید و توضیحی در باره زندگی و جنایت های هرکدام بدهید (15 نمره)
3. 5 وسیله سیاه مشنگی نام ببرید و هر کدوم رو خیلی مختصر توضیح بدید (15 نمره)


ویرایش شده توسط هری جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۹ ۷:۰۱:۴۸

ولدمورت یک قاتل سریالی کله پوک بیش نیست!


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۲۲:۰۰ شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۰

لی جردن old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۳ پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۶:۰۸ چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶
از سوسک سیاه به خاله خرسه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 416
آفلاین
2. ليستي مناسب از اشیاي معمول مشنگ ها به همراه توضیح مختصری درباره آن شیء تهيه كنيد كه شامل 5 مورد باشد (15 نمره)
1.کولر:باعث پایین امدن درجه هوا می شود و در دو نوع گازی و ابی یافت می شود.
2.بخاری باعث گرم تر شدن هوا می شود
3.اب گرم کن: همان طور که ز اسمش پیداس اب را گرم می کند
4.کنترل:چیزی که مانند چوبدستی عمل می کند وبا ان می توان چیز ها را از راه دور کنترل کرد.
5.خودکار:وسیله ای که مانند قلم پر کار می کندو با می توان چیز ها را نوشت.
3. در يك رول خیلی کوتاه به صورت طنز عكس العمل خود را در مقابل يك مشنگ كه در كوچه دياگون هاج و واج است و از شما كمك ميخواهد را شرح دهيد (15 نمره)
وقتش بود که به درون یکی از فروشگاه پناه ببرم چون پس کله ام بد جوری افتاب سوخته شده بود.
نا گهان کسی پس کله ام زد و از من پرسید :ببخشید شهروند انگلستانی !شما داداش من نیبستید؟من داشتم با ملکتون قدممی زدم و در مورداینده روابط این دو کشور حرف می زدم که نمی دانم چطور سر از این جا اوردم.
-کدوم ملکه منظور وزیر سحر و جادوه؟اون که هنوز معلوم نشده!!
صبر کن ببینم!
از حقیقت سر در اوردم.
-امکان نداره!
_چی امکان نداره؟
چوبدستی ام رو بالا اوردمو طلسم فراموشی را روانه مشنگ کردم ولی کمی زیاده روی کردم.
ولی خوب عیبی نداره که امریکا چند روز بدون رییس جمهور می مونه!!!!


ویرایش شده توسط لی جردن در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۱ ۲۲:۲۰:۱۱

Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۷:۲۹ پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۹۰

آندرومدا بلک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۸ دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۹:۰۰ سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۸
از ماست که بر ماست...
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 252
آفلاین
قبل از جواب دادن به سوال ها :
کینگزلی :سنگ قبر رو جادوگرا هم دارن !!!
در ضمن اگه کینگزلی نمیدونسته که تلفن چیه پس چطور میدونسته شماره دادن چیه ؟!!!!

2. ليستي مناسب از اشیاي معمول مشنگ ها به همراه توضیح مختصری درباره آن شیء تهيه كنيد كه شامل 5 مورد باشد (15 نمره)

دی وی دی پلیر :
وسیله ای برای نگاه کردن و یا گوش کردن به چیزی که درون دی وی دی (که توسط سدریک توضیح داده شد ) است .

کیبورد :
وسیله ای که برای تاپیدن استفاده میشه (همون چیزی که زیر دستته !!!!! )

ای دی اس ال :
وسیله ای برای وصل شدن به اینترنت و ارتباط برقرار کردن با دیگران در دنیای ماگل ها !!(البته بلا نسبت شما !!! )

کابل یو اس بی :
وسیله ای برای انتقال اطلاعات به وسیله ی درگاهی به نام یو اس بی !!!
(مانند از موبایل یا وسایل دیگر به کامپیوتر و بالعکس )

فلش :
وسیله ای برای انتقال اطلاعات از کامپیوتری به کامپیوتر دیگر !!! (به وسیله ی همون در گاه یو اس پی )

سی پی یو :
وسیله ای که مغز متفکر کامپیوتر است و هیچ فردی در دنیای ماگل ها وجود ندارد که کامپیوتر یا لپ تاب بدون سی پی یو داشته باشد !!!!!!



3. در يك رول خیلی کوتاه به صورت طنز عكس العمل خود را در مقابل يك مشنگ كه در كوچه دياگون هاج و واج است و از شما كمك ميخواهد را شرح دهيد (15 نمره)

_خانوم!! خانوم !!
آندرو که تعجب کرده بود با تعجب به اطراف نگاه کرد تا متوجه پسر کوچکی شد که داشت او را صدا می کرد .
_ خانوم !!
_بله عزیزم !!
_اون ردا ها چیه ؟!! شبیه ردا های جادوگراست !!!
آندرو که متوجه ماگل بودن پسر شده بود گفت :
اتفاقا ردای جادوگراست !! برای بچه هایی مثل تو که می خوان جادوگر بازی کنن !!
_اون وقت اون علامت های روشون که عکس شیر و مار و گورکن و عقاب داره چیه ؟!!!
_ اون ها جادوگرا رو به 4 دسته تقسیم میکنه !! بعضی هاشون شجاعن ، بعضی هاشون درس (خر!!!!) خونن ، بعضی هاشون اصی..... یعنی چیز ..... با وقارن و بقیه سخت کوشن . حالا اگه دوست بیار ببرمت اون جا تا ببینی شون !
_حتما !ممنون خانوم !
...........................
در فروشگاه ردا فروشی :
...........................
_به به !! یه جادوگر کوشولو ی دیگه !! اسمت چیه ؟!!!
_ فردریش موهس !!!!!!
_خوب فردریش چند سالته ؟!!
_ 9 سال !!
_هنوز که 2 سال سنت برای رفتن به هاگوارتز کمه !!
_هاگوارتز ؟!!
او که این جدی را شوخی گرفته بود !!!! رو به آندرو گفت:
خانوم !! هاگوارتز کجاست ؟!!
_ بهع !! این چه جادوگری که نمیدونه هاگوارتز کجاست !!!
یه لحظه بیاین مادام .......... (اسمش چی بود ؟!!! یادم نیس !!!!)
و آن ها از بچه دور شدند !!
_این بچه ماگله !!
_ماگله ؟!!!
_آره ماگله !!
_چجوری اومده این جا ؟!!
_نمیدونم !!! فقط شماره ی باباش رو ازش بگیر بهش تلفن کن !!
_ تلفن چیه ؟!!!
اما قبل از این سوالش را تمام کند آندرو رفته بود !! و او مانده بودئ و یک بچه ی ماگل گمشده در دنیای جادوگری !!!!



Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۴:۴۹ دوشنبه ۶ تیر ۱۳۹۰

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
2. ليستي مناسب از اشیاي معمول مشنگ ها به همراه توضیح مختصری درباره آن شیء تهيه كنيد كه شامل 5 مورد باشد (15 نمره)

1. تلفن: وسيله‌ای است كه با آن می‌توان به طور اتفاقی يك شماره‌ی هفت رقمی گرفت و بعد از شنيدن صدای « الو » از گوشی تلفن، در آن فوت كرد.

2. زيرشلواری: پوششی است كه جادوگران نيز از آن بهره می‌برند و به همين دليل كاربرد آن برای جادوگران ملموس است. زير شلواری پوششی است برای پوشاندن ناحيه‌ی ناكجا‌آباده‌ی جلويی و پشتی بدن.

3. پوشك: پوشك در دنيای ماگل‌ها برای دو گروه سنی طراحی شده: بزرگسالان و نوزادان. پوشك برای افرادی است كه كنترل ناكجاآباده‌ی‌ بدن خود را ندارند و به جای انجام كثافت كاری در دستشويی، آن را در زير شلواری به انجام می‌رسانند. پوشك از به كثافت كشيده شدن زيرشلواری جلوگيری می‌كند.

4. سنگ قبر: سنگی است كه پس از مردن فردی و دفن شدنش در زير خاك، روی محل دفنش قرار می‌دهند تا مرده در كمال آرامش در زير خاك به شمردن كرم های خاكی مشغول شود.

5. تلويزيون: وسيله‌ای است كه از آن برنامه‌های مختلفی پخش می‌شود و ابزار خوبی برای استفاده در اوقات مختلف به شمار می‌رود. مهم ترين كاربرد تلويزيون اين است كه به كاربر اجازه می‌دهد كه صدای آن را تا اندازه‌ی دلخواه و در راستای نابود سازی گوش‌های همسايه و مرض ريزی بالا ببرد.


3. در يك رول خیلی کوتاه به صورت طنز عكس العمل خود را در مقابل يك مشنگ كه در كوچه دياگون هاج و واج است و از شما كمك ميخواهد را شرح دهيد (15 نمره)


كينگزلی در حالی كه در هوای مطبوع، آفتابی و گرم كوچه‌ی‌ دياگون قدم می‌زد، با پسربچه‌ای به طول و ارتفاع نيم وجب و عرض هندوانه ( ) مواجه شد كه بدون توقف گريه می‌كرد و با صدای دل نشينی نعره می‌كشيد.

- پسرم، چی شده؟ چرا گريه می‌كنی؟ گم شدی؟

در اين لحظه پسر گريه اش را قطع كرد و نعره‌هایش را بريد. سرش را بالا گرفت تا ببيند چه كسی برای كمك جلو آمده كه با ديدن قيافه‌ی كينگزلی دوباره گريه و نعره را از سر گرفت .

- چرا دوباره گريه می‌كنی پسر؟ باور كن من ميخوام كمكت كنم... بگو چه كاری از دستم بر مياد.

در اين لحظه در حالی كه در ميان گريه‌هايش كينگزلی را از نظر می‌گذراند، شماره‌‌ی تلفنی را در دستان كينگزلی گذاشت. كينگزلی در حالی كه پسرك را از نظر می‌گذراند گفت:
- عزيزم، فكر كنم تو جنسيت من رو متوجه نشدی. من مردم، چرا به من شماره می‌دی ؟

پسر در حالی كه بی‌وقفه گريه می‌كرد، گفت:
- آقا، اون شماره‌ی بابامه كه بهت دادم يه جوری بهش زنگ بزنی.

كينگزلی در حالی كه از اصطلاحات پسر فهميده بود كه با يك مشنگ رو به روست، سرش را به آرامی تكان داد. در حالی كه سعی می‌كرد خواسته‌ی دشوار پسرك را هضم كند، زنگی را كه فلورين، بستنی فروش دياگون، به او داده بود از جيب ردايش بيرون آورد و شروع كرد به صدا دادن آن.

- بيا پسر، دارم برای بابات زنگ می زنم، اين كارو بكنم بابات مياد؟

در اين لحظه پسر با تعجب به كينگزلی نگاه كرد و در حالی كه به شدت به سلامتی روانی اش مشكوك شده بود، گفت:
- من شوخی نكردم باهات، خواهشا" يه تماس بگير با پدرم... بهش تلفن بزن، نه اين كه زنگت رو در بياری بزنيش. فهميدی؟

كينگزلی در حالی كه به طور كامل هنگ كرده بود، سرش را تكان داد. بعد خم شد، بچه را از جا بلند كرد و مستقيم به طرف فلورين رفت كه مشغول بستنی فروشی بود.

- فلورين، اين بچه گم شده. از اون جايی كه من كار دارم و می‌دونم تو چقدر كمك كردن به ديگران رو دوست داری، بچه رو می‌سپرم بهت. مشكلی نيست كه؟

فلورين در حالی كه بچه را از كينگزلی می‌گرفت گفت:
- اصلا". هيچ مشكلی نيست. سريع مشكل اين بچه رو حل می‌كنم.

كينگزلی:



Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱:۰۳ یکشنبه ۵ تیر ۱۳۹۰

ریونکلاو

ارگ کثیف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۰ یکشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۳:۳۶:۳۸ شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۳
از این به بعد...
گروه:
کاربران عضو
ریونکلاو
ایفای نقش
پیام: 108
آفلاین
2. ليستي مناسب از اشیاي معمول مشنگ ها به همراه توضیح مختصری درباره آن شیء تهيه كنيد كه شامل 5 مورد باشد (15 نمره)

ا-افتابه : وسیله ای بسیار کار امد ، به خصوص در شرایط اضطراری که ادامه حیاط جامعه ماگلی به ان گره خورده !

2-کارت شارژ : از پدیده های جدید جامعه ماگلیست که بقای یک کشور در اسیا به این تیکه کاغذکه روی ان اعدای ثبت شده بسته است و گفته می شود از نان شب واجب تر است !

3-چراغ راهنمایی رانندگی : وسیله کاملا بی مصرف و بدون استفاده است که فقط صرفا جهت نمای شهر و پر کردن خیابان ها به کار میرود !

4- مورموری دو جیج : وسیله ای کار امد برای انتقال اطلاعات ، جایگزینی مناسب برای سی دی .. که در برخی موارد اشخاص بی سواد این وسیله را به نام مِموری دو گیگ می شناسند که این نام بسیار غلط بوده و بنده با کمک پدر بزرگم به این نتیجه رسیدم !

5-موز پلاستیکی : ( توضیح = بلاک )


3. در يك رول خیلی کوتاه به صورت طنز عكس العمل خود را در مقابل يك مشنگ كه در كوچه دياگون هاج و واج است و از شما كمك ميخواهد را شرح دهيد (15 نمره)


در گوشه ای از کوچه ی دیاگون چند کوتوله و جوان مست در حالی که روی زمین به دور کتوله ای دیگر ولو شده بودند اطراف را زیر نظر داشتند و به دختر های جوان و شیک پوش پا لنگی می انداختند و با جادو های اپتدایی درد سر برای رهگذران به وجود می اوردند .

در میا ن جمعیت انبوه کوچه دیاگون زنی جوان با چهره ای اشفته نزدیک کتوله ها شد و با صدایی لرزان گفت :

- معزرت می خوام اقایون من مال اینجا نیستم و اینکه پسرمو گم کردم و حالا نه می تونم راه برگشتو پیدا کنم و نه پسرمو !

اراذل :
.. اون فقط 11 سالشه !

مرد کثیفی که دهنش بوی جوراب میداد از بین اراذل بلند شد و گفت : من اصغرم خوشحال میشم کمـــ.... !

نور سبزی به مرد برخورد کرد و روی زمین ولو شد ، پشت سرش کتو له ای خوش چهره و تنو مند بلند شد و به سمت زن رفت و گفت : مُستَرِس نشو ، من اینجام !

زن :

یک ساعت بعد

- وای دارم کم کم نگران میشم ، دیگه بنظرم بلایی سرش اومده .. کجا می تونه باشه یعنی !

ارگ که تغریبا روی زمین می خزید و دنبال زن می امد گفت : من بازم میگم حتما خونه ما رفته !

زن از کوره در رفت و گفت : اخه بچه من از خونه شما چطوری سر در می اره ، اینو از وقتی راه افتادیم هزار بار گفتین !

ارگ خودش رو جمع جور کرد ، دستی به ریش های شهلایش کشید و گفت : خونه من خیلی جذابه ، حتما جذبش شده .. شما نمی دونین هر بچه و زنی توی کوچه دیاگون گم میشه توی خونه من پیدا میشه !

زن در حالی که قانع شده بود پشت سر ارگ به سمت خانه او به راه افتاد .

ارگ :

سه ساعت بعد

زن در حالی که کمرش را گرفته بود و لنگ لنگان راه می رفت گفت : عجیبه خونه تو هم نبود !

ارگ که با خشنودی عرق روی پیشانیش را پاک می کرد گفت : اه نگو ..به جاش خوش گذشت !

ناگهان قولی حدودا سه متری از بالای سر ارگ رد شد و خودش را روی زن ولو کرد ، ارگ در حالی که از وحشت به هیولای رو به روش چشم دوخته بود به زمین چنگ میزد تا خود را از ان قول دور کن که زن از زیر قول سرش را بیرون اورد و در حالی که خوشحال بود گفت : اه پسرم پیدا شد !

پسر : کجا بودی مامی !
زن رو به ارگ کرد و گفت : خونه این اقا !

پسر به شکلی تر سناک به ارگ خیره شد و خودش را به سمت او کشد.

ارگ : شما فقط 11 سالتونه !؟


ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۵ ۱:۰۸:۳۱
ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۵ ۱۴:۳۰:۲۰

arAm EsSa


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۰:۲۵ یکشنبه ۵ تیر ۱۳۹۰

سدریک دیگوریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۱۳ جمعه ۲۰ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۲۱:۴۰ دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵
از این طرف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 200
آفلاین
.2 ليستي مناسب از اشیاي معمول مشنگ ها به همراه توضیح مختصری درباره آن شیء تهيه كنيد كه شامل 5 مورد باشد (15 نمره(

1. فندک: وسیله ای است که با الکل و یا مواد سوختنی دیگر کار می کند و باعث ایجاد گرما و نور و آتش می شود. از این وسیله بیشتر برای سوزاندن یک جسم به کار می رود.
2. PSP: از این وسیله بیشتر برای بازی کردن و گوش دادن به آهنگ وصل شدن به اینترنت و ... مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه ی آن هم کوچک است و در جیب جا میشه.
3. DVD: وسیله ای همانند CD است با این تفاوت که فیلم و آهنگ بیشتری می شود در آن جا داد و یا به قول مشنگ ها حجمش بیشتر است.
4. کبریت: وسیله ای است که با کشیدن آن بر روی سطحی تقریبا ناصاف روشن می شود و کار آن همانند فندک است.
5. باتری: وسیله ای است که برای ذخیره انرژی الکریکی به کار می رود. انرژی الکتریکی مهمترین انرژی برای مشنگ ها می باشد و از آن استفاده بیشتری نسبت به سایر انرژی می کنند.

.3در يك رول خیلی کوتاه به صورت طنز عكس العمل خود را در مقابل يك مشنگ كه در كوچه دياگون هاج و واج است و از شما كمك ميخواهد را شرح دهيد (15 نمره(

فردا شروع ترم جدید مدرسه هاگوارتز بود و من هیچ کدام از وسایلم را نخریده بودم. به خاطر همین از پدرم چند گالیون قرض گرفت و به سمت کوچه دیگون راه افتادم. از شانس بد من پسری که به او می خورد نه سالش باشد به دیواری که از آن به کوچه دیاگون راه پیدا می کرد تکیه داده بود مشغول گدایی کردن بود. من هم که عجله داشتم وارد کوچه دیاگون شدم و آن پسر بچه حیرت زده به من نگاه می کرد. او دنبال من را افتاده بود و مدام سوال هایی مثل موارد زیر می پرسید:
اینجا کجاست؟
چرا این مردم جغد می خرند؟
چرا قیمت این جارو ها زیاد است؟
چرا مردم این جا این جوری لباس می پوشند؟
من هم که دیگر از این سوال ها خسته شده بودم رک و راست به او گفتتم:« بابا منو ول کن. ما جادوگریم مگه نمی بینی دست من چوپدستیه؟ اصلا ببینم تو کتاب هری پاتر را خوندی؟ »
پسر بچه که داشت از تعجب شاخ در می آورد گفت: « آره. من از طرفدار های هری پاترم. »
من هم رویم را به او بر گرداندم و گفتم: « این جا کوچه دیاگونه. من هم سدریک دیگوری هستم. حالا فهمیدی؟ »
پسر بچه آن قدر تعجب کرده بود که دیگر نمی توانست حرفی بزند از دست من فرار کرد. البته در هنگام حدود سه چهار بار به زمین خورد. وقتی که دیدم او دارد از آن جا خارج می شود با سرعت زیادی به سمت او دویدم و مغزش را کمی ویرایش کرم. بعدش هم با خیال راحت خرید های خود را کردم.

جالب این است که دو سال بعد او را در مدرسه دیدم ولی او هیچ چیزی به یاد نمی آورد.









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.